رقابت قوچان نژاد با هفت بازیکن برسر عنوان بهترین بازیکن جام ملت های آسیا
کنفدراسیون فوتبال آسیادر یکی از شبکههای اجتماعی خود با معرفی ۸ بازیکن که با گلزنی و مهارتهای فردیشان در جام ملتهای ۲۰۱۵ آسیا کمک شایانی به تیم خود کردهاند، در یک نظرسنجی از کاربران خود خواسته تا بهترین بازیکن این تورنمنت را انتخاب کنند.
۸ بازیکنی که نامشان در این نظرسنجی قرار گرفته به شرح زیر است:
تیم کیهیل از استرالیا، کی سونگ یئونگ از کرهجنوبی، یاسر قاسم از عراق، عمر عبدالرحمان از امارات، رضا قوچاننژاد از ایران، سردار رشیداُف از ازبکستان، کیسوکه هوندا از ژاپن و سون کی از چین.
پیشنهاد دوتیم انگلیسی و هلندی به حقیقی
پس از بازیهای تیم ملی فوتبال ایران در شانزدهمین دوره رقابت های جام ملتهای آسیا، علیرضا حقیقی به خاطر نمایشی که در این بازیها داشت مورد توجه یک تیم انگلیسی و یک تیم هلندی قرار گرفته و احتمال دارد در نقل و انتقالات زمستانی از پنافیل جدا شود.
حقیقی در حال حاضر در لیگ برتر پرتغال و در تیم پنافیل عضویت دارد و در صورتی که تا پایان مهلت نقل و انتقالات زمستانی اروپا (تا هفته آینده) با پیشنهادات جدیدش به توافق برسد از این تیم پرتغالی جدا خواهد شد تا شرایط جدیدی را تجربه کند.
پیشنهاد این تیم انگلیسی و هلندی بسیار جدی بوده و قرار است تا ۲،۳ روز آینده وضعیت حقیقی مشخص شود.
بنجامین ویلیامز از سفر به ایران منصرف شد.
داور جنجالی بازی ایران و عراق درجام ملت های آسیا از سفر به اهواز صرف نظر کرد.
به گزارش ایسنا، سایت باشگاه فولاد خوزستان در گزارشی نوشت: در حالی که کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام کرده بود «بنجامین جان ویلیامز» داور بین المللی استرالیا به همراه دو هموطن دیگر خود به نام های «متیو جان» و «پائول آدام» برای قضاوت دیدار تیمهای فولاد ایران و الهلال عربستان راهی اهواز خواهند شد، در نامهای جدید از سوی ای اف سی اعلام شده که از حضور افراد نامبرده برای حضور در این دیدار صرف نظر شده است.
ویلیامز که تاکنون در رقابتهای بین المللی بسیاری از جمله مقدماتی جام جهانی، بازیهای آسیایی ۲۰۱۰، جام ملتهای آسیا ۲۰۱۱ و جام ملتهای آسیا ۲۰۱۵ سوت زده است، پس از قضاوت اخیرش در دیدار ایران و عراق مورد انتقاد برخی از هواداران تیم ملی ایران قرار گرفته بود و به احتمال زیاد این حواشی باعث تجدید نظر کنفدراسیون فوتبال آسیا در این مورد شده است.
بکن باوئر:گواردیولا هر وقت دوست دارد برود
رئیس افتخاری باشگاه بایرن مونیخ می گوید که اصلا مانع جدایی گواردیولا نخواهند شد و این مربی اسپانیایی به هر تیمی که دوست داشته باشد می تواند برود.
به گزارش ایسنا، گواردیولا تا سال ۲۰۱۶ با بایرن مونیخ قرارداد دارد. این مربی اسپانیایی هنوز قراردادش را با این تیم آلمانی تمدید نکرده است و همین باعث شده تا گمانه زنی های زیادی درباره جدایی او از این تیم آلمانی به گوش رسد.
فرانتس بکن باوئر، رئیس افتحاری باشگاه بایرن اظهار نظر جالبی درباره جدایی گواردیولا داشت. او در گفت و گویی که با روزنامه بیلد داشت، عنوان کرد: من یک باردیگر هم گفتم که امیدوارم گواردیولا ۱۰ سال دیگر در بایرن مونیخ باقی بماند، اما اگر او خواستار جدایی است اصلا مانع او نمی شویم و می تواند برود.
انریکه دربهترین شرایط هستیم
سرمربی آبی-اناریها تیمش را شایسته پیروزی برابر اتلتیکو مادرید دانست. او میگوید تیمش در بهترین شرایط خود قراردارد و اعتماد به نفس خود را بازیافته است.
لوئیس انریکه سرمربی آبی-اناریها درباره نمایش تیمش در این دیدار گفت: از آنچه که امشب اتفاق افتاد خوشحال هستم. از عملکرد شاگردانم هم در حمله و هم در کارهای دفاعی راضی هستم. بعد از گل زودهنگامی که اتلتیکو به ثمر رساند به بازی برگشتیم و توانستیم گل تساوی را به ثمر رسانیم. برابر حریف قدرتمند و خوبی به پیروزی رسیدیم و از همه بازیکنان تیمم راضی هستم. خوشحالم که چنین پیروزی ارزشمندی را به دست آوردیم.
وی درپایان گفت:به خوبی می دانستیم که روی ضد حملات فرصت های زیادی را روی دروازه حریف خلق خواهیم کرد. در دیدار رفت در نوکمپ هم فرصت های زیادی داشتم. بارسلونا در شرایط بسیار خوبی قرار دارد. با این پیروزیهای باردیگر اعتماد به نفس به تیم بازگشت. اما در فوتبال احتمال هر چیزی وجود دارد.
تیم داوری ایران بازی فینال جام ملتهای آسیا را قضاوت میکند.
بر اساس اعلام کنفدراسیون فوتبال آسیا علیرضا فغانی به همراه سخندان و ابوالفضلی دیدار نهایی جام ملتهای آسیا را قضاوت خواهند کرد.
دیدار نهایی جام ملتهای آسیا شنبه آینده بین تیمهای استرالیا و کره جنوبی برگزار میشود.
تیم داوری ایران با درخشش خود در این رقابتها نظر کمیته داوران کنفدراسیون فوتبال آسیا را برای قضاوت در این دیدار مهم جلب کرد.
کی روش:با فدراسیون قرارداد دارم و نمی دانم بحث تخفیف من از کجا آمده است.
کارلوس کیروش پس از جلسه با علی کفاشیان در مورد اینکه کفاشیان در مصاحبهای گفته بود که این جلسه درباره ارائه گزارش عملکرد تیم ملی در جام ملتهای آسیا و یا شرایط برای همکای با کیروش خواهد بود، گفت: از مصاحبههای کفاشیان بیاطلاع هستم. جلسهای که امروز برگزار کردیم در مورد این مسائل صحبت نشد و موارد دیگر را مورد بحث قرار دادیم.
وی در خصوص اینکه گفته میشود مسئولان فدراسیون فوتبال خواستار تخفیف ۳۰ درصدی او در قراردادش شدهاند، گفت: آنطور که مشخص است قراردادی با فدراسیون فوتبال دارم و نمیدانم ایده تخفیف از کجا آمده است. راجع به این مسئله اطلاعی ندارم و علاقهای هم به صحبت کردن در مورد آن ندارم.
ادعای امارات:میزبانی جام ملت های ۲۰۱۹ به ما می رسد.
در حالی که رقابت نهایی برای کسب امتیاز میزبانی مسابقات فوتبال جام ملتهای ۲۰۱۹ آسیا بین دو کشور ایران و امارات است، اتحادیه فوتبال امارات مدعی شد این کشور حوزه خلیج فارس میزبان هفدهمین دوره این مسابقات خواهد بود.
تاکنون هیچ مقام رسمی از کنفدراسیون فوتبال آسیا میزبانی احتمالی یکی از این دو کشور را تأیید نکرده، اما یکی از مسئولان اتحادیه فوتبال امارات در گفتوگو با روزنامه اسپورت ۳۶۰ خبر داد که درخواست میزبانی این کشور مورد موافقت قرار خواهد گرفت.
بر اساس این گزارش، امارات در حال حال حاضر چند ورزشگاه آماده و مجهز برای برگزاری این مسابقات دارد که میتوان به ورزشگاه ۲۵ هزار نفری هزاع بن زاید واقع در العین، ورزشگاه ۴۲ هزار نفری محمدبن زاید واقع در ابوظبی، ورزشگاه ۴۳ هزار نفری زاید اسپورتس سیتی واقع در ابوظبی و ورزشگاه ۳۰ هزارنفری کریکت واقع در دبی اشاره کرد.
قرار است در سال ۲۰۱۹ تعداد تیمهای شرکتکننده در جام ملتهای آسیا از ۱۶ تیم به ۲۴ تیم افزایش یابد.
فیگو هم رقیب بلاتر شد.
فیگو در پیامی که در صفحه شخصیاش در یکی از شبکههای اجتماعی گذاشت، نوشت: خوشحالم از اینکه اعلام کنم در انتخابات ریاست فیفا نامزد خواهم شد. فوتبال در طول زندگی چیزهای زیادی به من داده است اما میخواهم فضای دیگری را هم تجربه کنم.ستاره سابق فوتبال پرتغال یکی از چند نامزدی است که در روزهای گذشته علاقه خود را به این پست و حضور در انتخابات ریاست فیفا که روز ۲۹ مه در کنگره فیفا و با حضور ۲۰۹ عضو این کنفدراسیون برگزار میشود، اعلام کرده است.فیگو دراین باره به شبکه سی ان ان گفت:من به فوتبال اهمیت می دهم.وی افزود:شما وقتی دراینترنت نام فیفا را جستجو می کنید، نخستین کلمه ای که ظاهر می شود رسوایی است و این نخستین چیزی است که ما باید آن را تغییر دهیم.فوتبال استحقاق بیشتر از اینها را دارد. من تاکنون با آدمهای مهمی در فوتبال از جمله مربیان، بازیکنان و روسای فدراسیونها صحبت کردهام. همه آنها فکر میکنند که باید کاری در این زمینه انجام شود.
ورزشگاه خانگی رئال مادرید به ابوظبی برنابئو تغییرنام می دهد.
روزنامه «آس» اسپانیا گزارش داد؛ سران باشگاه رئالمادرید با اسپانسر جدید خود بر سر تغییر نام ورزشگاه سانتیاگوبرنابئو به ابوظبی برنابئو به توافق رسیدهاند. بر اساس این گزارش، اماراتیها که حمایت مالی منچسترسیتی را هم بر عهده دارند، موفق شدند امتیاز حق نامگذاری ورزشگاه برنابئو را در رقابت با سایر رقبا با قراردادی ۲۰ ساله در ازای پرداخت رقم سالیانه ۱۵ میلیون پوند از آن خود کنند.
کمپانیهای کوکاکولا و مایکروسافت هم خواهان کسب حق امتیاز نامگذاری این ورزشگاه بودند که در شهر مادرید اسپانیا قرار دارد. سانتیاگوبرنابئو که در سال ۱۹۴۷ افتتاح شد یکی از بهترین و نامدارترین ورزشگاههای جهان است.
در حالی که ابوظبیها برای حق نامگذاری ورزشگاه سانتیاگوبرنابئو برای دو دهه آینده رقم ۳۰۰ میلیون پوندی پرداخت خواهند کرد، باشگاه بارسلونا هم شرایط سرمایهگذاری ۱۲۳ میلیون پوندی قطریها را که سال آینده به پایان خواهد رسید مورد بررسی قرار خواهد داد.
دمیس روسوس، مرد دوست داشتنی موسیقی مردمی یونان که بیشینه ی ترانه هایش را به زبان انگلیسی اجرا کرد، پیش تر از درک هفتادمین بهار زندگی اش چهره در نقاب نیستی کشید و مردمی را با دنیایی از خاطره تنها گذاشت. او از جمله ی محبوب ترین خواننده های غربی در نزد ایرانیان بود و طرفداران بسیاری در میان جوانان دهه های هفتاد و هشت داشت.
مجله ی موسیقیایی چمتا در برنامه های پیشینش، مستندی از آثار و احوال او را تهییه کرده بود. متن حاضر صورت تغییر یافته ی نوشته ی آن مستند است که به بهانه ی مرگ روسوس، در بخش فرهنگی خبرنامه ی خلیج فارس به چاپ دوباره رسیده. باشد که با مرور زندگی و ترانه هایش، دل تنگ تان گشاده شود و خاطرات روزهای خوب تان جان دوباره بگیرد…
فرزند الهه ی عشق
دمیس روسس
مرد محبوب موسیقی یونان، با نام شناسنامه ای ” آرتمیوس ونتوریس روسوس “؛ و در آخرین روزهای بهار سال ۱۹۴۶ به دنیا آمد؛ در اسکندریه ی مصر و در خانواده ای از مهاجران یونانی… او به طبیعت احوال اقتصادی به نسبت رو به راه خانه؛ در روزگار کودکی اش؛ دشواری خاصی ندید و رها از غم ایام به طبیعت زندگی اهل هجرت با آمیختگی فرهنگ ها و زبان های رنگ به رنگ آشنا شد و از این چند ملیتی هم در آینده ی کاری اش به خوبی بهره گرفت…
نخستین تجربه ی دشواری های زندگی اما در روزگار نوجوانی او رقم خورد؛ هم آن وقت که خانواده اش در مشکلات موسوم به بحران سوئز تمامی مایملکشان را باختند و با دستان خالی مجبور به ترک مصر و بازگشت به یونان شدند. این حادثه اما آنقدرها برای دمیس گران تمام نشد، چه او با تجاربی که از موسیقی و هنر سرزمین اهرام در سینه داشت در بازگشت به خانه خیلی زود در مسیر موفقیت قرار گرفت و به کوتاه زمانی، همردیف بزرگان شهر شد…
نخستین تجربه های حرفه ای او با عنوان نوازنده ی گیتار و خواننده و در موسیقی گروهی ممکن شد. او که در هفده سالگی گروه اصنام را پایه گذاشته بود در همان مجال با ونجلیس و لوکاس سیدارس آشنا شد و به همراه این دو گروه ” فرزند آفرودیت ” را تشکیل داد و با همین گروه هم به بزرگترین موفقیت های بین المللی دست آزید…
اعضای نام آشنای این گروه در سالهای انتهایی دهه ی شصت؛ پا را از مرزهای یونان فراتر گذاشتند و در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی هم به شهرت رسیدند. روسوس در همین ایام؛ علاوه بر خواندن و نواختن در این گروه؛ فعالیت های جسته و گریخته ی تک نفره اش را هم آغاز کرد و به واسطه ی صدای قوی و پر احساسش خیلی زود به شهرتی جهانی رسید.
دمیس روسوس
نخستین تک ترانه ی موفق او که در بیشینه ی ممالک دنیا به جدول ترانه های پر فروش راه پیدا کرد؛ ترانه ی ” وی شل دنس ” بود که در سال ۱۹۷۱ به بازار موسیقی آمد. روسوس پس از این موفقیت با زنجیره ای از ترانه های پرفروش، از نام و آوازه اش دفاع کرد و پایه های شهرتش را در اروپا و آمریکای جنوبی و آسیای دور مستحکم کرد…
طرفه اینکه؛ علی رغم موفقیت او در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی؛ بریتانیا در اعجابی غریب از هنر روسوس دور مانده مانده بود. همین موضوع هم ” جان کینگ ” تهییه کننده ی نام اشنای بی بی سی را به ساخت مستندی باب زندگی و موسیقی رسوس راغب کرد. فیلم ” پدیده ی روسوس ” در سال ۱۹۷۶ به روی آنتن تلویزیون رفت و از همان وقت بازار انگلستان هم به دامنه ی وسیع مشتریان او علاوه شد…
روسوس طی چند دهه ی پیاپی همواره در صدر موسیقی و ترانه باقی ماند؛ در راه این ماندگاری هم دلایل بسیاری به مدد او آمده اند؛ علاوه بر صدای دلنشین و هنر نواختن گیتار؛ ترانه های عاشقانه ی او هم سهم عمده ای در مطرح شدن موسیقی اش داشته اند. ترانه هایی که بیشینه شان از خامه ی خود او می آمدند و راوی ملموس ترین و لطیف ترین موقعیت های یک رابطه ی عاشقانه بودند…
صنعت سینما و موسیقی متن فیلم های نام آشنا هم در موفقیت او تاثیر انکار ناپذیری داشته اند. او به واسطهه ی دوستی و همکاری با ونجلیس که بعدها به یکی از نام آشنا ترین هنرمندان صنعت موسیقی سینما بدل شد، درک خوبی از آمیختگی موسیقی با احساسات آدمی پیدا کرده و از همین مزیت هم در ترانه ایش بهره می برد؛ همین است که ترانه های او به راحتی با سینما گره می خوردند و در بسیاری از فیلم های آشنا استفاده می شدند…
دمیس روسوس
اجراهای تلویزونی او هم در بسط و نشر شهرتش نقش مهمی ایفا کرده اند. این رسانه که به واسطه ی مخاطبین پر شمارش بسیار بیشتر از سینما و موسیقی در ذهن شهر رواج دارد؛ دیگر از وسیله های ارتباطی روسوس در سالهای دهه ی هفتاد به شمار می رفت. او با حضور های پیاپی تلویزونی اش با بسیاری از مردم دنیا ارتباط برقرار کرد و به هوادرانش در چهارسوی دنیا علاوه کرد…
رسوس همچنین به خاطر استفاده از زبان های متفاوت هم به چشم آمده. علاوه بر عربی و یونانی که زبان های کودکی و مادری او به حساب می آیند و در طبیعت او جاری اند؛ انگلیسی و فرانسوی هم دیگر از زبان های مورد استفاده ی او در آثارش بوده اند. روسوس همچنین به زبان های پرتغالی و ژاپنی و اسپانیایی هم آواز خوانده و با تمسک به جادوی همزبانی با مردمان بسیاری در چهارگوشه ی دنیا ارتباط برقرار کرده.
علاوه بر تمامی اینها؛ اجراهای دونفره ی او و چندین و چند حضور در برنامه ی ناناموسکوری معروف هم در شهرت و محبوبیت او سهم داشته اند. روسوس علاوه بر اجراها و کنسرت های چند نفره اش؛ به واسطه ی لطف و سخاوت نانا موسکاری هم به مردم زمانه شناسانده شد و در برنامه ی او عاشقانه هایش را با بزرگترین خوانند های وقت آواز کرد.
علی رغم تند شدن دنیا و تغییر ذائقه ی مردم در سالهای عصر جدید؛ ترانه های روسوس هیچگاه از سکه نیفتاند و در سالهای عصر جدید هم طرفداران تازه ی بسیاری پیدا کردند. او در سالهای دهه ی نود و در روزگار قرن تازه هم با آلبوم ها و کنسرت های فراوانش؛ خاطرات تازه ای برای هوادارانش آفریده و علاوه بر سیراب کردن شوق هوادارن پیشینش؛ جوانان امروز را هم با موسیقی خوب و آرام سالهای نه چندان دور آشنا کرد…
استرالیا پیروزی مقابل امارات به دیدار نهایی جام ملت های آسیا راه یافت.
دیدار دوم مرحله نیمه نهایی این رقابت ها سه شنبه بین دوتیم استرالیا و امارات درورزشگاه نیوکاسل استرالیا برگزار شد که این مسابقه حساس با برتری ۲به صفر میزبان خاتمه یافت و این تیم با این برد شیرین، به دیدار فینال صعود کرد و حریف کره جنوبی شد.
دیدار نهایی این دوره از مسابقات شنبه بین تیمهای استرالیا و کره جنوبی برگزار خواهد شد و جمعه نیز دوتیم عراق و امارات درمسابقه رده بندی با هم رودررو خواهند شد.
الکویت در پی تسویه حساب با قوچان نژاد
رسانههای کشور کویت از اقدام باشگاه الکویت برای تسویه حساب با رضا قوچان نژاد خبر دادهاند.
به گزارش خبرگزاری مهر، تیم فوتبال الکویت در حالی با چند بازیکن جدید در نقل و انتقالات زمستانی قرارداد بسته که زمینه جدایی رضا قوچان نژاد ایرانی و «ماکلله» برزیلی از الکویت فراهم شده است. روز گذشته سایت الکاس خبر داد که الکویت به دنبال یک تیم جدید برای قوچان نژاد است. امروز هم چند رسانه کویتی خبر جدایی این بازیکن ایرانی از الکویت را منتشر کردهاند.
ایران با برتری مقابل عربستان به مقام بیست و یکم هندبال جهان رسید.
درادامه رقابت های هندبال قهرمانی جهان در قطر، سه شنبه تیم ملی ایران برای کسب مقام بیست و یکم به مصاف عربستان رفت و با ارائه یک بازی برتر، حریف خود را ۲۶-۲۲ مغلوب کرد و درجایگاه ۲۱ قرار گرفت.
ملی پوشان هندبال ایران دراین دوره از مسابقات صاحب دو برد و متحمل پنج شکست شدند.
کاسیاس به لیگ آمریکا می روم
کاپیتان رئال مادرید اعلام کرد دوست ندارد با پیراهن تیم دیگری مقابل رئال به میدان برود.
به گزارش ایسنا، ایکر کاسیاس احتمال حضور در ترکیب تیم دیگری به غیر از رئال مادرید را رد نکرد. تاکنون بسیاری از ستاره های فوتبال دنیا دوران پیش از بازنشستگی خود را در لیگ حرفه ای آمریکا گذرانده اند و این نشان می دهد این لیگ، سالانه بازیکنان بسیاری را برای پیگیری دوران فوتبال به خود جذب می کند.
اکنون ایکر کاسیاس هم اعلام کرد از پیشنهادهایی که از لیگ آمریکا برایش فرستاده شود استقبال می کند زیرا دوست ندارد روزی مقابل رئال مادرید که تمام دوران فوتبالش را در آن سپری کرده به میدان برود. وی در این باره به وال استریت ژورنال گفت: نمی توانم از رئال مادرید بروم و با باشگاهی قرارداد ببندم که روزی بخواهد در یک مسابقه مقابل آنها بایستد. ممکن است بخواهم به دنبال چالش دیگری در زندگی ام بروم و در لیگ حرفه ای آمریکا بازی کنم.
مکسس چهار جلسه محروم شد
کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال ایتالیا، فیلیپ مکسس بازیکن فرانسوی تیم میلان را به خاطر درگیریهایش با بازیکنان لاتزیو در جریان بازی یکشنبه ۲ تیم در هفته بیستم سری آ که طی آن از میدان نیز اخراج شد، ۴ جلسه از همراهی قرمز و مشکیپوشان شهر میلان محروم کرد.
در جریان بازی که با شکست ۳ بر یک میلان در استادیو المپیکو خاتمه یافت، مکسس در یکی دو صحنه با بازیکنان لاتزیو درگیری فیزیکی پیدا کرد که مهمترین آنها با استفانو مائوری، بود که طی آن مدافع میلان در دقایق پایانی بازی گلوی مائوری را فشرد و به طور کامل کنترل خود را از دست داد و نه تنها با مائوری بلکه با لوریک کانا هم درگیر شد.
مکسس پس از بازی بابت حرکت ناشایست خود عذرخواهی کرد اما این کار فایدهای به حال او نداشت و کمیته انضباطی فوتبال ایتالیا او را نقره داغ و ۴ جلسه از همراهی میلان محروم کرد.
حالا ده سال بیشتر می گذره از آخرین باری که واست نوشتم. تو این سالها هزار بار، حالا شایدم یه کم بیشتر یا کمتر، خواستم که واست بنویسم، اما هر بار فکر کردم آدم اگه تجربه های قبلیش رو به کل فراموش کنه، خیلی بهتره، واسه همین هم هر بار بی خیال شدم.
اما مگه این خاک و خونه و عشق اول و حزن دیرپای مشرق زمین از یاد آدم می ره لاکردار؟ حالا بعد این همه سال امشب نمی دونم چرا خوش کردم بیام بنویسم،… اونم واسه تو… تویی که تو تموم این مدت خودم هم هیچ نفهمیدم که فراموشت کردم یا نه… حالا بگذریم… از چرایی ماجرا عبور کنیم بهتره، برسیم به خود مطلب.
…، می دونی که واسه نوشتن همین سه نقطه ای که اول این پاراگراف می بینی، چند ساعتی فکر کردم؟ یعنی به هزار و یک چیز فکر کردم و به کلی از وقت های گذشته اندیشیدم، که با اون زمان و اون حادثه، نامه رو شروع کنم… اما دیدم عقلم قد نمی ده… گیج شدم. زیاد.
لابد قبول داری که ده سال وقت کمی نیست، اون هم واسه سن ما ( یا شاید هم حالا حتی هر سن دیگه ای)، پس بذا همین تا داغه، این جوری درستش کنم جمله ی قبلی رو که ده سال وقت کمی نیست برای آدمی که از زندگی پر حادثه خوشش می آد. یعنی حالا انگار دیگه بین پیر و جونش توفیر چندانی نباشه.
دیگه اینکه من این همه فلسفه بافی کردم که باز بگم برای منم تو این ده سال، هزار و یک اتفاق ریز و درشت افتاده ( راستی، تو که اونوقت ها از من بهتر می نوشتی، می تونی به من بگی که اتفاق می افته یا رخ می ده؟ یا باز شایدم واقع می شه؟ من این رو خوب بلد نشدم هیچ … ، بگذریم. ) که هر کدومشون می تونه نقطه ی شروع خوبی واسه این نامه باشه و من بعد چند ساعت فکر کردن و خیال دیدن و موسیقی گوش کردن و اینها باز هم نتونستم هیچ برتری درستی میون این همه اتفاق قائل بشم همین هم شد که سر آخر تصمیم گرفتم از زمان به قول ادبی تر ها ” اکنون ” شروع کنم و بعد هی بگم و هی بگم از هر کجا و هر وقت این زمان درازی که ازت دور بودم.
حالا که می نویسم ساعت حوالی دو صبحه و من همین چند ساعت پیش، از رم برگشتم. یاد بار دیگر شهری که دوستش می داشتم نادر ابراهیمی افتادم. ” بار دیگر شهری که دوستش می داشتم “. ای بابا…
حالا تو از اینجا و همینقدر بدون که چند وقت پیش، من مریض شدم. یعنی نه سرما خوردگی و آمفولانزا و اینها… یه بیماری اصل و نسب دار درست حسابی با یه خط تموم اسم و گذشته و نام و نشون صفت و لقب. یعنی یه جورهایی به قول قدیمی( تر) – اومدم بنویسم به قول “ قدیمی ” ها، دیدم حالا دیگه خود ما هم قدیمی شدیم، گفتم پس اگه بنویسم ” قدیمی تر ” ها انگار بهتر باشه – رفتم تو دهن مرگ و در اومدم. حوالی دسامبر گذشته یه هو اومد سراغم، کارم به جراحی کشید و بعدش هم افتادم تو خونه. یه، یه ماهی که گذشت دیدم از بس دراز کشیدم و به در و دیدار زل زدم، دارم دیوونه می شم، دیدم اگه تکون نخورم، مریضیم هم خوب بشه، خل و چل می شم. اینه که به هر سختی بود خودم رو رسوندم رم. مامان بابام هم از ایران اومدن، ( جات زیاد هم خالی نبود، پس. ها ها ها… )
همچین طیاره که نشست، اولین هوای رم که رفت تو سینه م، زدم زیر گریه. هق هق… انگار پرتم کردن تو یه دنیا خاطره و حس و خیال… یه حسی بود که نمی تونم بگم چی بود. یعنی اینقدر غریب بود که آدمیزاد از فرط نادر بودن، به سرش نزده بود که یه اسمی چیزی واسش بذاره و خودش رو از شر توضیح بیخودی دادن خلاص کنه. حسم رو می گم ها. حسه غریب بود. تکراری نبود که اسم داشته باشه.
خب وقتی از یه شرایط سخت جسمی بیرون می آی و بر می گردی به شهری که دوسش داری و برات یادآور کلی حس زندگیه و یه عمر – ده سالی – ، ” خونه ” صداش کردی، بعد از اونور می دونی که وطن راست راستکیت هم نیست و بعد باز یادت می آد که فعلاً اجازه نداری برگردی جایی که توش دنیا اومدی و اینها… قبول کن که برایند این همه حس آدم رو می بره به وادی ناچاری دیگه…
ناچاری هم گریه داره. یاد کارتونی افتادم که بچه بودیم می دیدم. پینگو بود به گمانم اسمش. حکایت یه خانواده ی پنگوئن بامزه. یادت می آد لابد، نه؟ یه جاش مادره داشت بچه اش رو تو نعنو تکون می داد، کتری آب روی اجاق جوش اومد و سوتش هوا شد. مادره یه نگاهی به بچه انداخت که اگه نعنوش رو تکون نمی داد می زد زیر گریه، بعد نگاهش افتاد به کتری و صدای بوقش. تو همین حین هم تلفن زنگ زد. بعد باز از نو یه نگاهی به بچه و کتری انداخت و کله اش رو قل داد طرف تلفن. صدای همه هم بلند بود. بیچاره مادره دید کاری از دستش ساخته نیست، ناچاره. زد زیر گریه… حالا من هم انگار ناچار شده بودم از این همه حس عجیب و غریب از یه طرف و دردی که از یه ور دیگه تموم معده و روده ام رو آزار می داد. به قول باز همون قدیمی تر ها، انگار تو شکمم رخت می شستن. پنداری اختلاف فشار بهم نساخته بود، هر چی بود درد غریبی هم داشتم. اینها همه باعث شد که نتونم خودم رو جمع و جور کنم. زدم زیر گریه.
تا حوالی کنترل پاسپورت همینجور داشتم گریه می کردم اما اونجا دیگه جلوی خودم رو گرفتم. گفتم بابا کوتاه بیا. با این پاسپورت ضایع جلوی این یارو هم گریه کنی هزار و یک جور سین جیم ت می کنه، حوصله زیادی داری؟ این شد که دیگه خودم رو یه سامونی دادم و … ( یادته اون روزها فیه ما فیه مولانا رو می خوندیم، یه حکایتی بود که می گفت گریه کن که خدا را گریه ی تو خوش آید… ها، یادت می آد؟)
خلاصه اینکه … یکی دو شب حالم زیاد خوش نبود تا اینکه یه شب یکی از دوست هام زنگ زد و گفت فردا شب، نیکولتا از میلان می آد رم، دیدن تو. بعدش هم پرسید وقتت آزاده یا نه…
نیکولتا رو نمی شناسی، یه دختر ونیزیه که من چند سال پیش تو فستیوال بالماسکه ی ونیز باهاش آشنا شدم. اون سال من با یه سری از دوست های رم همه با هم رفته بودیم ونیز، جشن بالماسکه. یکی دیگه از بچه ها هم قرار بود از پروجا بیاد. زنگ زد گفت من همخونه ام رو هم با خودم می آرم. ماجرا اینجوری بود که دختره از ایران و فرهنگ ایران و سینمای ما و فیلم های کیاررستمی و این جور چیزها خوشش می اومد، شنیده بود ما یه سری ایرانی هستیم، دلش خواسته بود بیاد که با ماها آشنا شه.
حالا، من اون سفر زده بودم به نخ اینکه از بشینم و از پنجره ی هتل به مردم زل بزنم. نیت کرده بودم که غیر این کار، هیچ کار دیگه ای نکنم. یه جورهایی ویوی پنجره برام جالب بود. یه کوچه ی تنگ که آدم ها با ماسک های عجیب و غریب ازش رد می شدن و یه ماسک فروشی اون روبرو، که گاهی بعضی از همین آدم ها، می رفتن توش و بعد چند دقیقه با یه شکل دیگه می اومدن بیرون. اینها رو که نوشتم یادم اومد که یه جایی، فکر کنم تو کتاب ” با یونگ و هسه ” ی سرانو بود که خوندم ” person “ انگلیسی ریشه ی لاتینی داره “persona” به معنای صورتک… بگذریم.
من اون سری هر چی همه بهم می گفتن که حالا بابا گیر نده، از خودت دیوونه بازی در نیار، بیا بریم تو جشن وسط میدون سن مارکو، برقصیم و پایکوبی کنیم، من می گفتم نه. الا و للا من می خوام فقط از همین جا به مردم نیگاه کنم. تا اینکه نیکولتا اومد. بر عکس همه، نه گیر داد که من دیوونه ام که نمی خوام برم جشن و این همه راه اومدم که فقط از پنجره به مردم نیگاه می کنم، نه اینکه سعی کرد نظرم رو برای رفتن به جشن خیابونی عوض کنه. فقط پرسسد، می تونم بدونم تو واسه چی دوست داری اینجا بشینی؟
بش گفتم بیا پای پنجره، پایین رو یه دیدی بنداز. اومد. گفتم حالا به اون ماسک فروشی روبرو نیگاه کن. تیگاه کرد و گفت “allora” (خب)؟ گفتم، من از اینجا می تونم اول قیافه ی واقعی آدم ها رو ببینم. بعد، درست ظرف چند دقیقه اینها میرن اون تو و یه صورتک می خرن و می ذارن رو صورتشون، و با یه قیافه تازه برمی گردن. یعنی اینجوری من می دونم زیر این صورتکه چه قیافه ای پنهانه. حالا تصور کردن این همه آدم رو و اینکه هر کدوم چه ماسکی به ذائقه شون می سازه و بعد هزار و یک خیال دیگه که می آد توی کله ی آدم، اینها به نظرت قشنگ نیست؟ قصه نیست؟
گفت چرا، هم قشنگه هم جالب، بعد هم این طوری ادامه داد که : ” پس معلومه طرفدار قصه ای، اگه این طوره من می تونم بهت قول بدم که اگر بیای قصه ی جذاب تری در انتظارت باشه ” . خب، طبیعیه که من هم قبول کردم، تو بودی قبول نمی کردی؟
من البته اینها رو که گفت فهمیدم که طرف آدم همچین معمولی ای نیست. ازش خوشم اومد. بعدش هم جوری ونیز و کوچه پس کوچه هاش رو نشونم داد که انصافاً قد یه قصه قشنگ بود… سرآخر هم که دل ما به یغما رفت و همچین بگی نگی یه نمه لرزید… ( به قول مش قاسم، ” ما خودمان عاشق شدیم … نه، نه، نه، نشدیم ) حالا شرحش بمونه برای بعد. این چند خط رو هم فقط واسه این نوشتم که یه کم بیشتر از این کاراکتر بدونی.همین.
با این حساب، لابد می تونی حدس بزنی که وقتی دوستم گفت، فردا شب نیکولتا داره می آد، من چقدر خوشحال شدم. بودن با نیکولتا، اون هم توی رم، شهری که دوست می داشتم.
بار دیگر شهری که دوست می داشتم – دو / باربد
به دوستم گفتم، معلومه که وقت دارم، ما اصلاً فردا می آیم دنبالت که همه با هم بریم ایستگاه قطار. ترمینی استیشن. این رو هم بگم که من هر وقت می رم ترمینی استیشن یاد فیلم دسیکا می افتم. نمی دونم که دیدیش یا نه اما یه فیلم داره دقیقاً با همین اسم. ” Stazione Termini” . حکایت یه زن آمریکاییه که اومده رم برای یه گردش چند روزه. بعد حوس می کنه تو همین مدت کوتاه یه عشق افسانه ای رمی رو هم تجربه کنه. همین کار رو هم می کنه. بعدش می مونه تو چه کنم که حالا با این عشق ایتالیاییش بمونه یا برگرده پیش شوهر و بچه اش. سر آخر بر می گرده آمریکا سر خونه و زندگیش.
اینه که من هم هر بار می رم استیشن ترمینی، همه اش فکر می کنم حالا چی می شه اگه یه بار یه همچین چیزی به پست ما بخوره، ها؟ اما از تو چه پنهون تا حالا که هیچ وقت قرعه به نام ما نخورده…( می بینی آدمیزاد چه راحتی به خودش می گه، ” ما ” ؟ حالا بعضی ها می شینن تحلیل می کن که این ما یعنی او و فلانی و فلانی و اینها… اما خب، من که می گم این تفسیرها بیخوده. ماجرا اونقدرها هم پیچیده نیست )
می بینی که من اگه فلسفه بافی نکنم، اموراتم نمی گذره… چه کار می شه کرد؟ به قول معروف، چه دانستم های بسیار است، دیگه.
داشتم از رم واست می گفتم… خلاصه اینکه شب بعد، سه نفری رفتیم دنبالش. دخترک، دفعه ی دومی بود که می اومد رم. قبلش فقط یه بار، چند سال پیش، اون هم فقط یه آخر هفته رم رو دیده بود. البته این رو هم بگم که این موضوع خیلی عادیه که یک ونیزی مثلاً تا آخر عمرش، هرگز رم رو نبینه و یا برعکس، که مثلاً یک رمی هیچوقت دیدن ونیز نصیبش نشه. اگه یه کم با مردم گپ بزنی، می بینی که این موضوع اصلاً چیز عجیب و غریبی نیست. هرچند من درست نمی دونم که مثلاً تو ایران هم خیلی از شهرستانی ها هستند که هیچ وقت تهران را ندیدن یا نه؟ … البته حالا چرا نه؟ مثلاً خود من هنوز هیچ جای جنوب ایران رو ندیدم. سیستان رو ندیم، کردستان رو، لرستان رو … اما انگار نوبت که به رم یا ونیز یا فلورانس می رسه، باورش برای آدم سخت می شه که چطور می شه یک ایتالیایی همه عمرش در ایتالیا باشه و هرگز مثلاً ونیز یا رم رو ندیده باشه. ولی آدم که فکر می کنه، می بینه تکلیف این درست مثل همون ایرانی ایه که همه ی عمرش در ایران بوده و هرگز مثلاً شیراز یا بندرعباس و کرمانشاه و اینجا ها را ندیده. به نظرت اینجور نیس؟
خلاصه اینها رو گفتم که بگم توی خیابون گردی اون شب، شهر برای ما خارجی ها، آشنا تر بود تا خود نیکولتا. همین شد که همینجور که با ماشین تو خیابون های رم دور می زدیم به هر محله یا اثر باستانی که می رسیدیم هر کدوممون یه کامنتی ارائه می کردیم. از رود توره بگیر که مرکز رم رو دو شقه کرده تا تئاتر مارچلو که از دو هزار و چند صد سال قبل تا حالا توش تئاتر و موسیقی اجرا می کنن. بعد هم کلوسئوی بزرگ که انگار روزگاری برای نبرد گلادیاتورها ساخته شده بوده و هنوز هم بعد این همه سال، قرص و محکم سر جاش ایستاده.
از اونجا رفتیم حوالی محله ی قدیمی ” trastevere” که یه میکده ی قدیمی پیدا کنیم و گلویی تر کنیم. سر راه رسیدیم به یه خیابونی به اسم “via giulia ” . رفیقم گفت، این جولیا معشوقه ی یکی از پاپ ها بوده در چند صد سال پیش. خود پاپ هفتاد سالش بوده، عاشق دختری می شه به اسم جولیا که هفده سالش بوده. بعد تمام خونه های این خیابون رو برای جولیا می خره و اسم خیابون رو می ذاره ویا جولیا. حالا راست و دروغش با خود راوی. من اطلاع دقیقی از این ماجرا نداشتم. اما خب خوشم اومد از قصه اش.
از اونجا هم رفتیم تپه های جنیکولو، یه تپه ایه که ییلاق رمی ها بوده قبلاً ولی حالا دیگه افتاده تو شهر. اون بالای تپه، یه میدون گاهی داره که از سمت چپش می شه، قسمت اعظمی از رم رو دید. سمت راستشم مشرف به خیابونیه که جون های عاشق، رو سیاهی آسفالت کفش کلی جمله ی عاشقانه نوشتن. ماجرا اینجوریه که ملت می رن کف خیابون یه چیزی می نویسن، بعد معشوقشون رو می آرن تا از اون بالا این نوشته رو بخونه. خب منظره ی به این زیبایی حس رمانتیکی هم به آدم می ده دیگه… نه؟
مثلاً یکجاش یکی که من نبودم برای نیکولتایی که اون نبود، نوشته بود که نیکولتا با من ازدواج کن و بذار تا رویام به واقعیت تبدیل شه… من البته هر وقت از اون بالا به نوشته های کف خیابون نیگاه می کنم یاد نوشته هایی می افتم که روی دیوار خونه تون برات نوشته بودم… حتماً یادت می آد، نه؟
” با من بمان، اندکی بیشتر…
ای سایه گریزان آرامشم
ای سنجاق شده به هر نفسی که پیش از اولین سوال فرو می برم ”
و روی دیوار بقلی هم، ” به راستی صلت کدام قصیده ای ای غزل؟ ”
تو این مدت هر وقت دلم خیلی هوات رو می کرد، به سرم می زد که یه بار برم کف اون خیابون و به فارسی همون هایی رو بنویسم که اون موقع رو دیوار خونه تون نوشته بودم، بعد بیام تو رو پیدات کنم و ببرم رم تا از اون بالا دوباره این ها رو بخونی. حیف که هیچ وقت نشد که بشه. حالا شاید یه روزی تو میان سالی یا پیری فرصتش دست بده، کسی چه می دونه؟
گفتم پیری، یاد ترانه ی ” من رو به رقص ببر ” لوکا باربوروسا افتادم… اون روزهای آخر چقدر گوشش می کردم… عاشقانه ترین تصاویر رو ارائه می ده از عشق یه فرزند به مادر… اما من اون روزها این رو بیشتر به یاد تصویر پیری تو گوش می کردم و روزهایی که بعد یه فاصله ی طولانی دوباره ببینمت…
می گه:
من رو ببر برقصیم
موهات رو افشون کن و بذا پرواز کنن. بذار دور سر ما بچرخن
بذا نیگات کنم… تو اینقدر زیبایی که نمی تونم دیگه هیچ حرفی بزنم
جلوی چشم های آروم و شیرین تو زمان وامیسته
از تو حرف زدن… از کارهایی که انجام می دادی، زندگی ای که دوست داشتی
جوری که لباس می پوشیدی
جوری که می رقصیدی
(همیشه آرزومه)
اگه من فقط یه جا داشته باشم، اونجا ته فکر توئه
و اگه حالا با هم نیستیم… یقیناً تقصیر تو نیست
اما من همیشه تو رو در کنار خودم حس می کنم
و …
یه یه جاش هم می گه می دونی این زندگی من رو متوقف می کنه…
نمی ذاره که اون همه حرف رو بهت بزنم… نمی ذاره توی چروک چشات نیگاه کنم
…
ولش کن اصلاً… می ترسم ادامه بدم بازم به ناچاری بیفتم.
بگذریم… اون شب، کمی با هم دور زدیم، تا فردا غروبش که من و اون با هم تنها شدیم. ماشین یکی از دوست هام رو گرفته بودیم. بچه ها همه سر کار بودن. قرار شد که من و نیکولتا کمی توی رم بگردیم تا حوالی ساعت ده که کار بچه ها تموم شه و همه با هم بریم شام…
من گفتم زیاد حالم خوش نیست، نمی تونم برونم، تو بشین من می شم تور گاید. شهر و کوچه هاش رو توضیح می دم برات. گفت اوکی، من شوفرتم امروز، امر بفرمایید کجا بریم؟
…
خب، انوروز خیلی جاها رفتیم و خیلی کارها کردیم، از کتاب فروشی و میدون اسپانیا و چشمه ی آروزها، تا گورستان تیبورتینا و کتاب فروشی ایرونی کوچولوی آقا فریدون… اما نامه هه داره زیادی دراز می شه؛ اینکه که تا همین جاش رو قبل از اینکه پشیمون بشم برات می فرستم… باقیش رو تو فرصت بعدی…
من عادت دارم ته نوشته هام می نویسم، حرف تمام است، حالا دیگر شادی تو…
اما این بار حرف تمام نیست و باز هم شادی تو …
فعلاً
پ . ن یک: من الان یه لحظه از پای میزم بلند شدم و رفتم کمی رو مبل توی هال لم دادم و چند دقیقه به موسیقی متن فیلم ” In the mood for love” گوش کردم… لابد دیدی و شندیدی، نه؟
حالا برای احتیاط بیشتر، هم اینجا لینکش رو برات می ذارم…
تو رو اگر شنیده باشی، نمی دونم به کجا می بره، اما من رو هر بار به صد خانه و صد راه و صد عشق نیمه مانده و این بار هم به گذشته ها و یاد روزگار رفته و خاطره ی روزهای با تو بودن… به تو فکر می کردم که یادم اومد، هیچ نشونی ازت ندارم. بعد از اون ور، یادم اومد که تازگی ها بهم پیشنهاد شده بود که یه ستون دلخواه رو تو یه سایت تازه دست بگیرم. به سرم زد جای اینکه این نامه رو به نشونی اینترنتی سابق تو بفرستم که درست نمی دونم هنوز بهش سر می زنی یا نه، بذارمش تو اون ستون تازه. فکر کردم این حکایت موندن و رفتن و مبارزه کردن و فرار کردن و وطن دوستی و جهان وطنی شدن و هزار و یک مفهوم دیگه ایه که این روزها تو سر من و ( احتمالاً ) تو می گرده، لابد قصه ( شایدم ، درد) مشترک هزار تا آدم مث من و تو هم باشه که توی روزگار سخت امروز و بنا به جبری که دوره و زمونه به آدم هاش تحمیل می کنه، از هم دورند. نه؟
حالا اینکه این موضوع فقط حکایت همین دوره و زمونه است یا نه، یه مشکل همیشگی، اون باز یه بحث دیگه است… یاد یه شعر میرزا نصیر اصفهانی افتادم:
فلک را جور بیاندازه گشتست جهان را رسم و آیین تازه گشتست
هَزار امروز همآواز زاغ است گل از بیرونقیها خار باغ است
نه خندان غنچه نه سرو از غم آزاد نه گل خرم نه بلبل خاطرش شاد
غم دیرینه گر در سینه داری چه غم گر بادهٔ دیرینه داری
دو چیز اندُه برد از خاطر تنگ نی خوش نغمه و مرغ خوشآهنگ
فلک را عادت دیرینه این است که با آزادگان دائم به کین است
” … عادت دیرینه این است …” هر چند که من فکر می کنم، هر چی تاریخ رو به جلو می ره، اینکه انسانی از حق انسانی خودش محروم باشه، بیشتر رنگ و بوی فاجعه و تراژدی می گیره… نمی دونم باهام موافقی یا این طور فکر نمی کنی … بگذریم، شرح و بسطش بمونه برای بعد…
حالا کسی چه می دونه، شاید نوشتیم و شد… یه وقت دیدی تو هم پیداش کردی و خوندی و دلت به جواب دادنی بود، نوشتی و همین جا چاپش کردی… اگر هم نه که شاید اینجا روزی تبدیل بشه به ستون نامه های بی جواب… یا مثلاً یه چیزی توی این مایه ها… ، چه می دونم؟
حالا دیگه خورشید به درستی بالا اومده و نو روز همه ی کوچه رو گرفته و من می رم که بخوابم.
رئیس فدراسیون فوتبال در مورد وضعیت کارلوس کیروش تصریح کرد: کیروش ۴ سال است که با تیم ملی کار میکند و در حال جوانگرایی است که هر کسی نمیتواند این کار را انجام دهد. بازیکنان تیم ملی با کیروش راحت هستند و با تفکرات سرمربی تیم ملی آشنایی دارند.
وی خاطرنشان کرد: کیروش به خوبی به فوتبال ایران آگاهی پیدا کرده و قصد نداریم با او قطع همکاری کنیم. اگر بخواهیم مربی دیگری به جای او بیاوریم زمان زیادی لازم است تا بخواهد با فضای فوتبال ایران آشنا شود.
کفاشیان در خصوص اینکه درست است که مردم از کیروش رضایت دارند، اما برخی مربیان داخلی از وی انتقاد میکنند، گفت: از کارها و نتایجی که کیروش گرفته راضی هستیم و قصد نداریم او را کنار بگذاریم. به دنبال این هستیم که برنامههای خود را تا جام جهانی ۲۰۱۸ پیش ببریم.
کی روش:ماندن یا نماندن من مهم نیست، عملکرد تیم ملی باعث افتخاراست!
به گزارش ایسنا، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در مراسم استقبال از کاروان تیم ملی که عصر دوشنبه به تهران بازگشت، در جمع خبرنگاران اظهار کرد: اگر تمام محدودیتها در آمادهسازی و امکانات را درنظر بگیریم عملکرد تیم ملی باعث افتخار بود. ما مستحق این بودیم که بیشتر از اینها در جام ملتها حضور داشته باشیم و حداقل حق ما این بود که در جمع ۴ تیم پایانی قرار گیریم. البته بازیکنان جوانی هم در تیم ما حضور داشتند که عملکردشان باعث خوشحالی بود و آنها برای فوتبال ایران پرستیژ و افتخار به وجود آورند.
کی روش در پاسخ به این سوال که با توجه به شرایطی که وجود دارد در تیم ملی ایران میماند یا خیر گفت: الان مهمترین مساله این است که آنالیز بزرگی از عملکردمان در جام ملتها داشته باشیم. اینکه سرمربی بمانم یا خیر مهم نیست بلکه مهم این است که فدراسیون و فوتبال ایران میخواهد برای ایران چه کاری انجام دهد. ما باید از حالا فکرمان را روی جام جهانی ۲۰۱۸ بگذاریم و منتظر این باشیم که بازیهای خوب لیگ را ببینیم.
وی در ادامه گفت: از نظر آمادهسازی، استحقاق رفتن به مراحل بالاتر را نداشتیم اما از نظر تعهدی که بازیکنان از خود نشان دادند و روحیه جنگجویی و تیمی که ارائه دادند، استحقاق کسب نتایج بهتر را داشتیم. در مجموع اما باید بگویم که برای امیدواری نسبت به آینده، دلایل لازم را داریم و هواداران باید به این تیم افتخار کنند.
کره جنوبی با شکست عراق به فینال جام ملت های آسیا راه یافت
مرحله نیمه نهایی این رقابت ها دوشنبه با برگزاری یک دیدار آغاز شد که طی آن، دوتیم کره جنوبی و عراق به مصاف هم رفتند که این بازی حساس و سرنوشت ساز با برتری دوبه صفر کره جنوبی خاتمه یافت و این تیم با کسب یک برد شیرین، پس از ۲۷ سال به دیدار نهایی این پیکارها راه یافت.
دیگر مسابقه مرحله نیمه نهایی راه تیم های استرالیا و امارات سه شنبه برگزار می کنند که تیم پیروز حریف کره جنوبی دردیدار فینال خواهد بود و بازنده به مصاف عراق دربازی رده بندی خواهد رفت.
مذاکرات اولیه پرسپولیس با گابریل بی نتیجه ماند.
فرناندو گابریل هافبک برزیلی مدنظر حمید درخشان پس از یک جلسه حضور در تمرین پرسپولیس از نظر فنی مورد تایید سرمربی سرخپوشان قرار گرفت و در پایان این تمرین که عصر دوشنبه انجام شد به همراه مدیر برنامههای خود به باشگاه پرسپولیس رفت.
مذاکرات مسئولان باشگاه پرسپولیس با گابریل بیش از ۲ ساعت زمان برد اما در نهایت طرفین از نظر مالی به توافق نهایی نرسیدند.
با توجه به این قضیه، قرار شد گابریل سهشنبه به همراه مدیر برنامههایش در باشگاه پرسپولیس حاضر شده و مذاکرات خود را با علیاکبر طاهری ادامه دهد.
نیمار:رونالدو بایدمجازات شود.
نیمار بازیکن برزیلی بارسلونا در نشستی خبری در پاسخ به سوالی در مورد اخراج رونالدو گفت:البته من رونالدو را درک می کنم. برخی مواقع در فوتبال شما را درون زمین تحریک می کنند. این اتفاق پیش از این برای زیدان و حتی خود من رخ داده است. کار به جایی می رسد که ممکن است نتوانید آرامشتان را در بازی حفظ کنید.
هیچکس نمی تواند در طول بازی، ۱۰۰ درصد تمرکزش را حفظ کند و این کار دشواری است. در آن لحظات ما فوتبالیست ها باید منطقی فکر کرده و عقلانی تصمیم بگیریم. فکر می کنم رونالدو بخاطر این اقدامش باید مجازات می شد. وظیفه داور، محافظت از بازیکنان درون زمین است و در چنین مواقعی از کارت قرمز استفاده می کند تا از تشنج بیشتر جلوگیری کند.
دیدار اخیر سرگئی شویگو وزیر دفاع روسیه از تهران و مفاد توافقهای اعلام شده بین دو کشور بار دیگر نشان داد که ابعاد امنیتی-نظامی و توجه انحصاری بر انگیزههای سیاسی همچنان نیروی محرک اصلی در مناسبات تهران و مسکو به شمار میرود، در حالیکه دو کشور همسایه (در آبهای خزر) از امکانات گستردهای برای تبدیل شدن به اقتصاد مکمل یکدیگر برخوردارند: شرایطی که ترکیه پیشتر در قبال روسیه برای خود فراهم آورده است.
دیدار شویگو از تهران که هدفهای سیاسی مرتبط با اعمال تحریمهای آمریکا علیه روسیه و همچنین زمینه سازی بازگشت فعال کرملین به مذاکرات اتمی ایران با گروه ۵+۱ را (میانجیگری با آمریکا) بیش از هر موضوع اعلام شده تعقیب میکرد، ضمن گشودن هدف دار پرونده عدم تحویل سامانه دفاع موشکی اس-۳۰۰ به ایران، به حصول یک توافق نظامی برای انجام رزمایش مشترک دریایی در آبهای خزر ختم شد.
هرموقع که درآمد نفت کاهش پیدا میکند سروصدا برای اصلاح نظام مالیاتی در دولت بلند میشود و با افزایش درآمد نفت صداها فروکش میکند. این حقه بازی و اغفال جامعه از ابتدای انقلاب تاکنون جریان داشته است. حکومت اسلامی علی الاصول و به لحاظ ایده ئولوژیکی به نظام مالیاتی اعتقاد چندانی ندارد و دریافت مالیات را سمبل نظامهای لاییک و سیستم سرمایه داری غربی میشناسد . از اینرو بسیار مایل و مشتاق است که مدل خمس و ذکات راجایگزین مالیات سازد. در اوایل انقلاب تلاش زیادی توسط بازاریان و متعصبین مذهبی صورت گرفت تا این تفکر در جامعه جا بیفتد. ولی چون بخش جمهوریت نظام وابسته به مالیات است و سیستم مالیاتی که از خدمات ارزنده و غیر قابل انکار رضاشاه به شمار میرود در جامعه نهادینه شده و جایگزینی آن به آسانی میسر نیست، ، لذا حکومت اسلامی دست به ترکیب آن نزد، ولی نقش آنرا در اقتصاد کشور ضعیف کرده و مترصد آن است تا در فرصت مناسب خمس و ذکات را جایگزین سازد. حکومت اسلامی در جهت تضعیف نظام مالیاتی بخش قابل ملاحظه ای از اقتصاد کشور را ا ز کنترل دولت خارج و در اختیار بیت رهبری قرار داده است و از پرداخت مالیات معاف کرده است. این اقدام حاکمیت اسلامی بهانه و مقدمه ای شد تا سایر ارگانهای وابسته و پیوسته به دستگاه ولی فقیه نیز مانند سپاه پاسداران که از قرار بیش از ۷۰۰ واحد اقتصادی را در اختیار دارد و همچنین نیروی بسیج و نیروی انظامی هم خود را از پرداخت مالیات مبرا کنند. البته عامل مهمی که باعث گردیده تا مجموعه اقتصادی تحت فرمان ولی فقیه از پرداخت مالیات به آسانی شانه خالی کنند درآمد نفت است که تاکنون هزینه های دولت را تامین کرده است . دولت اسلامی هیچگاه در موقعیتی قرار نگرفته که مجبور باشد صرفا با اخذ مالیات هزینه های دولت را تامین کند. شاید اگر این موقعیت پیش میامد ولی فقیه را مجبور میکرد تا حداقل بخشی از واحدهای اقتصادی زیر نظر خود را با حکم حکومتی مشمول پرداخت مالیات کند.
اکنون چنین به نظر میرسد که موضوع کاهش تولید و سقوط قیمت نفت پیش آمده و معلوم هم نیست که برای چه مدت ادامه پیدا خواهد کرد موقعیتی را پیش آورده تا تجدید نظر در وصول مالیات بار دیگر مورد توجه دولت قرار گیرد و مسئولین اقتصادی دولت صدایشان را در این رابطه رساتر سازند . زمانی که مسئولین بودجه در دولت، بودجه سال آینده را براساس قیمت ۷۲ دلار برای هر بشگه نفت تهیه مینمودند، به فکرشان خطور نمیکرد که چند ماه بعد قیمت نفت به زیر ۴۵ دلار سقوط کند و حتا کار به جایی برسد که در محافل نفتی صحبت از کاهش قیمت هربشگه نفت خام حدود ۲۵ دلار به میان آید. طبیعی است که این افت قیمت نفت درنهایت به کاهش درآمد دولت و کسری عظیم بودجه سال درسال آینده منتهی شود. بنا براین تنها راهکار مانده برای دولت در جهت تامین کسری بودجه رجوع به نظام مالیاتی است . از اینرو دولت از مدتی پیش درآمدهای مالیاتی را به عنوان جایگزین بخشی از درآمدهای نفتی مطرح کرده است و روحانی چندین بار به این موضوع اشاره داشته وحتا تلویحا خواستار پرداخت مالیات توسط نهادهای رهبری شده است.
فراریان از مالیات را میتوان به چند گروه به شرح زیر تقسیم کرد:
— نهادها و سازمانهای اقتصادی زیر نظر مستقیم رهبری مانند آستان قدس رضوی ، حضرت معصومه ، ستاد هشت ماده ای امام، بنیاد مستضعفان و غیره
— سازمنهای اقتصادی و شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران
— سازمانهای اقتصادی و شرکتهای وابسته به بسیج مستضعفان و نیروی انتظامی
— قاچاقچیان که سالانه رقمی حدود ۲۰ میلیارد دلار کالا بطورغیر قانونی وارد کشور میکنند
— دلالان ارز ، واسطه گران ، رانتخواران ، توزیع کنندگان و بسااز بفروشها در تجارت زمین و ساختمان
— تجار و صاحبان مشاغل آزاد که پرونده مالیاتی دارند ولی با توسل به انواع خدعه ها ازجمله دادن رشوه مبلغ مالیات تعیین شده را کاهش میدهند.
متاسفانه اطلاعات چندانی در دست نیست که بشود درصد فراریان مالیاتی را محاسبه کرد ولی با توجه به ظواهر امر بطور قطع بالای ۵۰% است.
بهرحال دولت به نمایندگی از طرف بخش جمهوریت نظام اسلامی متعهد است که زود یا دیر تکلیف خود را با فراریان مالیات روشن کند. دراین رابطه نقش مجلس شورای اسلامی هم قابل ملاحظه است ، هرچند که تاکنون رفیق دزد و شریک قافله بوده است . یعنی هرجا که شده از منافع دستگاه رهبری و سپاه وغیره دفاع کرده و گاه نیز که در نقش نماینده مردم ظاهر گردیده ، انتقاداتی سطحی نسبت به فراریان مالیاتی کرده است.
درنظام مالیاتی دو جریان وجود دارد یکی پایه مالیاتی است که لیست مالیات دهندگان را مشخص میکند و دیگری نرخ مالیاتی یا به عبارت دیگر درصد مالیاتی است که شناسنامه داران مالیاتی باید بپردازند. در مذاکرات راجع به بودجه سال آینده که در مجلس جریان دارد آنچه که از تصمیمات کمیسیون تلفیق بودجه مستفاد میشود نه تنها تلاشی برای شناسایی فراریان مالیاتی و افزایش لیست پایه مالیاتی صورت نمیگیرد، بلکه فشار بیشتربر روی کسانی است که مالیات میپردازند. این کمیسیون به عنوان مثال افزایش مالیات بر مشاغل تا ۲۲ درصد را پیشنهاد داده است. یا در صدد است تا برخی از جداول درآمدی مانند مالیات حقوق، حقوق ورودی، عوارض واردات خودرو، عوارض خروج از کشور، و مالیات برارزش افزوده را تغییردهد. دراین رابطه توضیحات مفتخ سخنگوی کمیسیون تلفیق قابل توجه است که در مقابل سوالات خبرنکاران معماگونه میگوید: ارقامی که اضافه شده زیاد نیست و نرخ مالیات نیز تغییر نکرده و ثابت است و این افزایش از محل نرخ تورم و رشد اقتصادی پیشبینی شده است. همچنین ارقام لحاظ شده مبنای کارشناسی داشته و نظر کمیتههای تخصصی بوده است.
افزایش درآمد مالیاتی ٢٢ درصدی هرچند که میتواند بخش کوچکی از هزینه دولت را تامین کند ، ولی اینکه حتا همین درآمد کوچک تا چه حد قابل تحقق خواهد بود سوال بدون پاسخی است . نکته حائز اهمیت دیگر اینکه در شرایطی که کشور درگیر مشکل رکود اقتصادی است، انتظار اینکه پرداخت مالیات توسط اقشاری که تاکنون مالیات نپرداخته اند تا حدودی نامحتمل است و اگر این درآمدها تحقق نیابند مشکلات کسری بودجه در سال آینده در جای خود باقی خواهد ماند. ضمن آنکه بخشی از اصناف مانند صنف طلا فروش، مثل سالهای گذشته در مقابل هرگونه افزایش مالیاتی مقاومت و ایستادگی خواهند کرد . مالیات تعداد زیادی از طلا فروشان در چند سال گذشته تنها ٧٠٠ هزار تومان در سال بوده است ، درحالیکه یک حقوق بگیر که تنها ٨٠٠ هزار تومان درماه حقوق میگیرد و زیر خط فقر قرار دارد، سالانه ۴۵٠ هزار تومان مالیات میدهد.
پرواضح است که نظام مالیاتی در کشور ایراد دارد و نیازمند اصلاحات ساختاری است. تمام مسئولین چه در سطح حکومتی و چه در دولت میدانند که یک تجارت ۲۰ میلیارد دلاری زیر زمینی و غیرقانونی درکشور درجریان است که از تمام مزایای اقتصادی کشور بهره میبرند بدون آنکه مالیاتی بپردازند. قابل تعمق اینکه نه تنها دولت که کل نظام اسلامی درمقابل این پدیده ناسالم اقتصادی تسلیم محض است . دراین میان دولت برای خالی نبودن عریضه یک مالیات ۵ درصدی روی معاملات املاک در نظر گرفته است که در مقابل درآمد نجومی این جماعت بساز بفروش رقم ناقابلی است . حرف طیب نیا وزیر اقتصاد و دارایی که میگوید: ” باید پایههای مالیاتی شناخته شوند که این باعث رشد مالیات اخذ شده به مشاغل تا چندین برابر میشود ” درست است ولی آن قدرتی که بتواند این امر را تحقق بخشد کجاست؟ در حال حاضر مالیات دهندگان بیشتر حقوق بگیران و شرکتهای عام و خاص میباشند که با توجه به قوانین مالیاتی موجود ، امکان دور زدن مالیاتی ندارند. اخذ مالیات از این دو گروه مالیات دهنده در بهترین شرائط از ۴۰ا% تجاوز نمیکند .
افزایش درآمدهای مالیاتی دولت یک بحث است و افزایش درصد میزان مالیاتدهندگان یک بحث دیگر که البته هر کدام و با توجه به شرایط فعلی میتوانند نقشهای متفاوتی بازی کنند. مجلس اگر میخواهد رقم درآمدهای مالیاتی را افزایش دهد، راه منطقی آن است که از فرار مالیاتی گستردهای که در کشور جریان دارد جلوگیری کند. زیرا جلوگیری از فرار مالیاتی منجر به ایجاد فضای شفاف در اقتصاد میشود. ولی اگر درصد مالیات را افزایش دهند، این موضوع تبدیل به یک معضل در اقتصاد خواهد شد که میتواند نتایج تورم زا داشته باشد و فشار زیادی به کلیه اقشار جامعه وارد کند . در صورتیکه مساله جلوگیری از فرار مالیاتی باشد به نفع همه مردم و مسوولان تمام خواهد شد زیرا در ایران متاسفانه حقوقبگیران مورد بیعدالتی قرار گرفتهاند و مالیاتهایی را که برای آنها مقرر شده تمام و کمال میپردازند اما بخشهای دیگر اقتصاد به فراخور حال از پرداخت مالیات خودداری میکنند. درواقع شکافی به وجود میآید بین کسانیکه مالیات میپردازند و کسانی که فراریان مالیاتی هستند. درنتیجه تصمیم منطقی آن است که در مقابل این بیعدالتی تدابیری اتخاد شود.علاوه بر این نباید فراموش کرد که اقتصاد کشور در شرایط رکودی قرار دارد. بسیاری از دولتها در شرایط رکودی با کاهش درصد مالیات بخش تولید را در مقابل رکود مقاوم میسازند و مالیات را به عنوان اهرمی برای این بازی در نظر میگیرند. اما در شرائط رکودی موجود و با توجه به کاهش جهانی قیمت نفت به نظر نمیرسد که دولت توانایی چنین کاری را داشته باشد ، ولی بهرحال باید از افزایش درصد مالیات جلوگیری شود که چنین سیاستی دنبال نمیشود. از بودجه ۲۱۱ هزارمیلیاردتومانی سال۹۳ قرار بوده ۷۰ هزارمیلیارد تومان از محل مالیات تامین شود. در سال گذشته عملکرد مالیاتی ۴۲ هزارمیلیاردتومان بوده است. پس ۷۰ هزارمیلیاردتومان یک قدم بسیار بلندی است که نمیتوان به تحقق آن امیدوار بود. هرچند که گفته میشود در ششماهه اول سالجاری ۳/۸۹ % آن محقق شده که بعید به نظر میرسد.
بهرحال نظام مالیاتی کشور بیمار است و به شدت هم بیمار است و متاسفانه نجات اقتصاد کشور هم با سرنوشت این بیمارگره خورده است. نجات این بیمار مستلزم حضور جراحان حاذق و متهور برای انجام جراحیهای خطرناک است که اگر همه عوامل لازم در خدمت جراحان نباشد امیدی به نجات این بیمار نخواهد بود.
مسئولین مالیاتی کشور باید یک نکته را مدنظر داشته باشند که مالیات صرفا یک وسیله برای تامین هزینه های دولت نیست ، بلکه وطیفه سنگین دیگر آن کمک به رونق اقتصادی است. دروضعیت رکودی موجود، اخذ مالیات باعث تشدید رکود میشود. درچنین شرائطی چون تولید کننده قادر به پرداخت مالیات اضافی نیست ، پس فشار بر گردن مصرف کننده میافتد ، کما اینکه امسال مجلس ۱۸.۲ هزارمیلیارد تومان مالیات بر ارزشافزوده تصویب کرد که از مصرف کننده وصول شد و این یعنی فشار مضاعف بر رکود. مسئولین اقتصادی کشور بایستی خود را عادت دهند که به مقوله مالیات ابزاری نگاه نکنند که در آنصورت ادامه و حتا بدتر شدن وضع موجود است. مالیات مهمترین عامل در نشان دادن عملکرد دولت بشمار میرود که در همه اجزاء اقتصاد حضور دارد. از اینرو بکارگیری درست آن نه تنها بزرگترین هنر هر دولتی به شمار میرود ، بلکه عامل رشد اقتصادی و گسترش رفاه عمومی میباشد.
استیو مک اینتایر در سایت اس بی اس (ورزش استرالیا) گزارش داد که جام فوتبال ملتهای آسیا در این کشور با اتهام این که عراق در پیروزی حماسی (دراماتیک) روز جمعه بر ایران از یک بازیکن غیرمجاز سود برده، با ابهام برخورده است.
بنا به گزارش رسیده به تی دبلیو جی (سایت پیکارهای پانزدهمین دوره جام ملتهای آسیا) فدراسیون فوتبال ایران شکایت رسمی خود را در مورد غیرمجاز بودن بازی علا عبدالزهرا، هافیک تیم ملی عراق تسلیم فیفا کرده است.
شکایت بر ادعای خطای دوپینگی استوار است که سال پیش (سال ۲۰۱۴) به هنگام بازی عبدالزهرا در تیم تراکتورسازی تبریز او به مصرف آن دست زده است.
یک سخنگوی کنفدراسیون فوتبال آسیا (ای اف سی) در سایت بازیها تایید کرده که از این ماجرا آگاهی یافته و در انتظار بدست آوردن اطلاعات بیشتر از فیفا است.
اس بی اس توضیح داده است که روز جمعه عراق پس از تساوی سه بر سه در کنبرا (پایتخت استرالیا) ایران را شکست داد (باضربه های پنالتی) و روز دوشنبه در سیدنی مسابقه نیمه پایانی را با کره جنوبی برگزار خواهد کرد.
تیم ملی بازگشتش را به تعویق انداخت
گزارشها حاکی از این است که تیم ملی ایران خروج خود از استرالیا را به تعویق انداخت تا منتظر پاسخ این مساله از جامعه حاکم بر فوتبال جهان باشد. انتظار می رود تا شنبه شب (چهارم بهمن) دریافت شود.
اس بی اس افزوده است که رامین طباطبایی، قائم مقام سازمان ضد دوپینگ ملی ایران به خبرگزاری تسنیم (وابسته به سپاه پاسداران) گفته است که عبدالزهرا وقتی آزمایش مثبت دوپینگ داد که در این کشور بازی می کرد.
طباطبایی گفت: “هنگامی که فهمیدیم تیم ملی در مرحله یکچهارم پایانی با عراق بازی خواهد کرد، من به اقای سجادی (معاون وزیر ورزش در امور توسعه ورزشهای قهرمانی و حرفه ای) این موضوع را اطلاع دادم.”
ای اف سی اعتراض ایران را رد کرد، عراق درمرحله نیمه نهایی جام ملت های آسیا
کنفدراسیون فوتبال آسیا اعتراض فدراسیون فوتبال ایران در موضوع دوپینگی بودن «علا عبدالزهرا» ملی پوش عراقی را رد کرد و رای به حضور تیم ملی عراق درجام ملت های آسیا داد.مهدی محمد نبی سرپرست تیم ملی ایران دراسترالیا این خبر را تایید کرد. ایسنا دراین باره نوشت:فدراسیون فوتبال ایران پس از دیدار روز جمعه در مقابل عراق و شکست در ضربات پنالتی بلافاصله دلایل خود را برای دوپینگی بودن علا عبدالزهرا مطرح کرد. پس از مطرح شدن این ادعا از سوی ایران و درخواست ایران از ای اف سی برای بررسی طرح اتهام علیه این بازیکن، کمیته انضباطی کنفدراسیون فوتبال آسیا جلسه اضطراری را برای این موضوع برگزار کرد.
براساس این گزارش، تیم ملی فوتبال ایران پس از این رای کنفدراسیون فوتبال آسیا دوشنبه وارد تهران خواهد شد.
کفاشیان:تکلیف کی روش پس از ارائه گزارش و برنامه هایش مشخص خواهد شد.
علی کفاشیان در پایان جلسه هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال گفت: امروز جلسه خیلی طولانی داشتیم که اولین بخش آن مربوط به گزارش مالی و جمع بود که ۷۰ درصد آن انجام و خیلی از ابهامات برطرف شد و۳۰ درصد بقیه هم ماند برای جلسه بعد هیئت رئیسه مورد بررسی قرار گیرد.
وی در این مورد که آیا در جلسه امروز در خصوص آینده کیروش تصمیمگیری شد یا نه، گفت: قرار بر این شد کیروش پس از بازگشت به ایران و در هفته آینده گزارشی از عملکرد خود و همچنین برنامههایش تا مسابقات جام جهانی ۲۰۱۸ به ما ارائه دهد تا آنها در هیئت رئیسه بررسی کنند. آنچه مشخص است کیروش تا پایان جام جهانی ۲۰۱۸ با فدراسیون فوتبال ایران قرارداد دارد.
رئیس فدراسیون فوتبال در مورد اینکه آیا احتمال دارد قرارداد کیروش فسخ شود، اظهار داشت: باید همه چیز از جمله هزینهها را بررسی کنیم و ببینیم دولت تا چه اندازه به ما کمک میکند و پس از آن تصمیمگیری کنیم.
بازیکن برزیلی درتست پزشکی پرسپولیس قبول شد و بازیکن ازبکی رد شد
به گزارش خبرنگار ورزشی ایسنا، گابریل، بازیکن برزیلی مد نظر باشگاه پرسپولیس تست های پزشکی این باشگاه را با موفقیت پشت سر گذاشت تا در یکی، دو روز آینده قرارداد نهایی را امضا کند.
این در حالی است که شوکت اسلام اف ازبک نتوانست تستهای پزشکی را با موفقیت پشت سر بگذارد.
بر همین اساس شوکت اسلام اف نمیتواند با سرخپوشان قرارداد امضا کند.
پیروزی زنیت درنخستین حضور معروف
درهفته بیست و یکم رقابت های والیبال لیگ برتر روسیه، تیم زنیت کازان که برای اولین بار سعید معروف کاپیتان تیم ملی ایران را درترکیب داشت به مصاف دینامو رفت و با درخشش پاسور ایرانی خود سه به صفر از سد حریفش گذشت و با ۵۴ امتیاز دررده دوم جدول رده بندی قرار گرفت.
مورینیو:خجالت می کشم
به گزارش ایسنا، در جام حذفی انگلیس نتایج بسیار عجیبی به دست آمد. یکی از جالب ترین و عجیبترین نتایجی که به دست آمد شکست سنگین چلسی برابر بردفورد بود. آبی پوشان لندنی که در ورزشگاه استمفوردبریج از بردفورد پذیرایی کردند با نتیجه چهار بر دو بازی را واگذار کردند و از جام حذفی کنار رفتند.
ژوزه مورینیو ، سرمربی چلسی از این شکست سنگین بسیار ناراحت است. او بعد از بازی گفت: باید خجالت بکشیم. برای بردفورد بسیار خوشحالم که چنین بازی خوبی را به نمایش گذاشت. من از خودم خجالت میکشم. باید بازیکنان هم چنین احساسی داشته باشد. این برای ما مایه ننگ است که چنین شکستی را متحمل می شویم.
بیست و پنجم ژانویه مصادف با زادروز زنیست که بعد ها درباره اش گفته شد: «او برای نوشتن زاده شده بود.» زنی که در زمرهی نویسندگانی قرار گرفت که در سیر تحول رمان نقشی برجسته و تاثیر گذار ایفا کردند. او دستاورد قصه و حوادث داستانی را تنها به تحلیل اخلاقی محدود نکرد و نقش رمان را به سمت گستره ی مقولات فلسفی و ادراکات بدیع گستراند .
ویرجینیا وولف
“آدلین ویرجینیا استیون” در سال ۱۸۸۲ در یک خانواده ی اشرافی در لندن به دنیا آمد. خود او اما دربارهی میهن و زادگاه چنین می گوید:
” به عنوان یک زن، میهنی برای خود نمیشناسم. اصلا نمیخواهم به عنوان یک زن وطن داشته باشم. به عنوان زن، تمام دنیا میهن من است”
پدر او، ” سر لزلی استیون”، از چهره های برجسته ی ادب انگلستان به شمار می رفت، وی با وجود آن که از جمله مردان روشنفکر آن روزگار بود ولی در تربیت فرزندانش مستبد و زورگو بود، ویرجینیا که به سبب ضعف و ناتوانی جسمی قادر به تحصیل منظم و مداوم در مدرسه نبود، تحت نفوذ پدر و در محیط ادب و فرهنگ تحت تعلیم و پرورش قرار گرفت. او به کمک پدرش آثار فیلسوفانی چون “افلاطون”،” اسپینوزا” و “هیوم” را مطالعه می کرد و با بالیدن در کتابخانهی جامع و گستردهی پدر با نویسندگان مطرح و آثارآنها آشنا شد. ویرجینیا هم چنین با بزرگانی چون چارلز داروین ، سیموندز، جیمز راسل لوول (پدربزرگش) خویشاوندی داشت و از همان نوجوانی به محافل روشنفکری راه یافت.
ویرجینیا در سیزده سالگی مادرش را از دست داد و همین امر روحیهی او را به شدت حساس و شکننده کرده بود، به گونه ای که بعد از آن بارها دچار بحران های افسردگی گشت، بحران هایی که در نهایت مداوا نگشتند و سرنوشت این نویسنده را نیز تحت
ویرجینیا وولف
الشعاع قرار دادند، وی بیست ساله بود که با فقدان پدر نیز رو به رو شد و پس از آن زیر نظر برادر نا تنی اش “جورج داک ورت” روزگار می گذرانید، کسی که با دست مالی های جنسی اش روح و روان ویرجینیا را می آزرد. اما در سال ۱۹۰۴ ویرجینیا به همراه خواهرش، “ونسا” که او نیز آرزوی نقاش شدن را در سر می پروراند، استقلال تازه ای را تجربه کردند و با ملحق شدن به یک گروه روشنفکری به نام ” گروه بلومزبری” در صدد پی گیری اهداف خود بر آمدند، این گروه که اخلاق ویکتوریایی و تابوهای جنسی و مذهبی رایج در قرن نوزدهم را نفی می کرد، از روشنفکران و فارغ التحصیلان دانشگاه کمبریج تشکیل شده بود و از نظریات فیلسوفی به نام “جورج مور” الهام گرفته بود و اصل اندیشه ی آن بر آزادی بیان، عشق به هنر و احترام به اخلاق، سنن و فرهنگ ها و هم چنین اعتقادات انفرادی بود. گروه با آن که در جریان جنگ از هم پاشیده شد اما آن جمع پراکنده پس از پایان جنگ دوباره مجتمع گشت و نویسندگان و هنرمندان صاحب نامی به عضویت آن درآمدند، در همین جمع بود که ونسا و ویرجینیا با همسران آینده ی خود آشنا شدند. در سال ۱۹۱۲ ویرجینیا با یکی از اعضای گروه به نام “لئونارد وولف” ازدواج کرد و از آن پس “ویرجینیا وولف” نام گرفت، لئونارد نویسنده ی کتابهایی در زمینه ی سیاست و اقتصاد و کارمند پیشین اداره ی دولیت سیلان بود. در سال ۱۹۱۷این دو به همراهی یکدیگر انتشارات ” هوگارت پرس” را دایر کردند که در حقیقت ناشر کتابهای خود ویرجینیا وولف نیز بود.
ویرجینیا نویسندهی پرکاری بود و تا سن ۲۶ سالگی ۹ رمان، پنج مقاله مهم و سه مجموعه مقالهی تحقیقی و چند داستان کوتاه منتشر کرد. او با نگارش رمان های تجربی به تشریح واقعیات درونی و احساسات حقیقی انسان می پرداخت و با دخیل کردن نظریات فمینیستی اش در نوشته های خود – اعم از داستانی و غیر داستانی – در زمینه ی جنبش زنان تحولاتی ژرف پدید آورد. نظریاتی که سرچشمه ی آن به روح حساس و انتقادی او مربوط می شوند. مشغلهی اصلی وولف که در تمامی آثارش نیز هویداست، میل به تسلط و شناخت بر همه ی امور غیر قابل درک و لمس است. رمانهای او نمونه ی کامل و باشکوه شیوهی تک گفتاری درونی و جریال سیال ذهن را به تصویر می کشند. در واقع ویرجینیا وولف به مثابهی نقاشی، لحظه ها و تغییر و تحولات جهان و هستی را به نمایش در می آورد، او قادراست که از معمولی ترین پدیده های حیات، زیباترین توصیفات را ارائه دهد و تناقضهای دوست داشتنی زندگی را در کنار هم بنشاند، تناقضهایی که خود نیز با آنها زندگی کرده بود.
A portrait of Woolf by Roger Fry c. 1917
او چهرهای کودکانه داشت و مانند بچهها میخندید، مصاحب شاد و سرزنده و خوش مشربی بود، اما در همان حال روحش افسرده و درهم شکسته بود، او در دوره هایی از زندگی سر زنده و پرجنب و جوش بود، از شرکت در جلسات نقد ادبی و برگزاری همایش در مورد حقوق زنان گرفته تا نقد کتاب و نوشتن زندگی نامه؛ اما در دوره هایی نیز آن چنان گوشه ی انزوا و عزلت می گزید که گمان می رفت در جایی خارج از دنیای پیرامون خود است، او ادبیات را به مانند ماوایی برای پناه بردن یافته بود، پناهی که در مواجهه با آن هم دچار دوگانگی و تضاد می شد و آن دوگانگی زن بودنش بود. او در مراحلی از زندگی موفقیت های خود را مایه ی دلگرمی نمی داند و آن را نشأت گرفته از شوهری می داند که یاور اوست، دوستانی که ستایشگر اویند و خانه و مکنتی که او را از بسیاری از زنان منفک می کند.
وولف در کتاب «اتاقی از آن خود» از استقلال مادی و مالی زنان را شرط لازم برای نوشتن آنان می داند، او از ناتوانی زنان به عنوان ناتوانی اقتصادی و اجتماعی سخن می گوید و با فریادی از سر درد از دشواری های عظیمی می گوید که بر سر راه زنان نویسنده وجود دارد ، دشواری هایی که غالبا از سوی مردان خودخواه و زن ستیز تحمیل شده و راه استقلال و آزادی را بر آنان بسته است، اما در همین حین خود را به خاطر می آورد که همواره بی چنین دغدغه هایی دست به قلم برده است و اینجاست که آن تناقضات و آن آشفتگی های روحی حادتر و بغرنج تر می گردند.
از همین روست که شخصیتهای داستان های او نیز مانند خودش عاصی و دوگانه اند. نه متعلق به زندگی اند و نه مرگ، نه مدافع زن اند و نه حامی مرد، نه طرفدار ملایمت اند و نه تاب آور خشونت.
دو رمان اول او، سفر دور (۱۹۱۵) و شب و روز(۱۹۱۹) تا حدی سنتی و واقع گرا هستند، اما نگارش اتاق ژاکوب در سال ۱۹۲۲، سرآغاز سلسله رمان های اصیل و درخشان وولف بود، این رمان نخستین رمانی ست که روش قدیمی نگارش را کاملا رد می کند، در این کتاب ” ژاکوب فلاندرز” هیچ گاه به شیوه ی مستقیم توصیف نمی شود، حتی حرفها و عملکردهای او آنچنان برای خواننده بیان نمی شود و تنها شناخت خواننده از او تاثیری ست که وی بر دیگر شخصیت های رمان می گذارد.
اثر دیگر او «خانم دالووی» است که در سال ۱۹۲۵ نوشته شد، کتاب قصه گوی روزیست که کلاریسا دالووی پنجاه و دو ساله در آن مهمانی میدهد، داستان از صبح با این جمله آغاز می شود: «خانوم دالووی گفت گلها را خودش میخرد» و سپس با پایان یافتن مهمانی کلاریسا در نیمهی شب پایان می یابد. کتاب که یکی از مهم ترین رمان های قرن بیستم است، خواننده را به شدت متاثر و درگیر می سازد. روایت زندگی یک روز از زندگی یک زن و آدم هایی که به او نزدیک اند، و این نزدیکی نه نزدیکی درونی ست و نه بیرونی، بلکه چیزی ست ما بین این دو.
ویرجینیا هم چنین درخشان ترین اثر خود ، «به سوی فانوس دریایی» را درسال ۱۹۲۷ منتشر کرد، کتاب در سه بخش روایت می شود و درباره ی زندگی، مرگ و خانم “رمزی” ست، نویسنده در این رمان از جنگ و عواقب منفی و مخرب آن بر زندگی خانواده ها سخن می گوید، ضمن آن که نگاه فمینیستی ویژه ی خود را نیز چاشنی قضایا و وقایع آن کرده است. وولف در این کتاب خانم و آقای رمزی که قهرمان های اصلی رمان هستند را از روی شخصیت پدر و مادر خود الگو برداری کرده است، آقای رمزی مردی ست که نماد اقتدار و خود رایی ست اما تصمیمات او با اشتباه و اشکال همراه اند. وولف در سال ۱۹۲۸ در دفتر خاطراتش نوشته است : “قبلاً هر روز به او و مادر فکر میکردم، اما با نوشتن به سوی فانوس دریایی از ذهنم بیرون رفتند”
او پس از آن در سال ۱۹۲۸، رمان “اورلاندو” را نوشت، وولف اساس داستان این رمان را با الهام از ویکتوریا و خانواده ی او شروع کرد،اما رمان منحصر به یک خاندان باقی نماند و چون درختی شاخ و برگ گسترد و بخشی از تاریخ ادبیات انگلیس را زیر سایه خود گرفت. می توان گفت که “اورلاندو” رمان سیاسی-ادبی وولف بود که نگاهی تلخ و گزنده به جامعهی فرهنگی اجتماعی آن دوران داشت. تفاوت این رمان با دیگر آثار وولف در نحوه ی حضور مرگ است، مرگ در همه ی رمان های ویرجینیا حاضر است، مرگی که با قاطعیت وجود خود را بر اثر و شخصیتها تحمیل میکند، – مانند آنچه درخانم دالووی بارز است – اما در اورلاندو اگرچه مرگ باز هم حضوری مداوم دارد و در هرفصل کتاب به نحوی تکرار میشود، اما در پس این مرگهای نمادین همواره زندگی و تحول نهفته است.
کتاب «موج ها» دیگر اثر این نویسنده است که در سال ۱۹۳۱ منتشر شد، کتاب از زبان شش راوی از زمان خردسالی تا بزرگسالی بیان میشود. اما در فصل آخر راوی داستان، علاوه بر خودش، در قالب پنج راوی دیگر فرو میرود و رمان را با یک تکگویی پنجاه صفحهای به پایان میرساند. او در این اثر تمام پوچی و شکوه توامانی را که در زندگی تجربه کرده، یک جا گردآوری و در قالب کلمات ریخته است.
از دیگر آثار وولف می توان به فلاش ( ۱۹۳۳)، سال ها(۱۹۳۷) و بین دو پرده ی نمایش ( ۱۹۴۱) اشاره کرد. او هم چنین نویسنده ی مقالاتی در نقد ادبی و موضوعات دیگر نیز هست.”آقای بنت و خانم براون”(۱۹۲۴) مقاله ای است در انتقاد از سه رمان نویس طبیعت گرا ( آرنولد بنت، گالزورثی و ولز). اما سرنوشت ویرجینیا وولف هم چون دیگر زوایای زندگیش غریب و دوگانه بود، او در عین حال که عاشق زندگی بود، به همان اندازه از آن گریزان بود؛ مرگ مادر، استبداد پدر، تعرض های تجاوز گونه ی برادر ناتنی اش، مرگ برادر کوچک و محبوبش، ” توبی ” – بر اثر حصبه ی دوران جنگ – مرگ برادر زاده اش، همگی نفرت از جنگ را در روح او ریشه دار کرده بود و منشأ بحران عمیق افسردگی وی شده بود. دوره های افسردگی وی گاه چندین سال طول می کشید و گاه سالها از او دور می شد و او درطی این دوره ها با تغییرات خلقی و روانی گوناگونی مواجه می شد. او طی جنگهای جهانی اول و دوم بسیاری از دوستان خود را از دست داد که همین امر بحران روحی او را حادتر ساخت. در سال ۱۹۴۱ (دوران جنگ جهانی دوم) هر دو محل سکونت ویرجینیا وولف توسط هواپیما های آلمانی بمباران شده بود و او به همراه همسرش به ناچار به خانه ییلاقی شان نقل مکان کرده بودند. این دو بمباران و مسائل دیگر ویرجینیا را افسرده تر و بیمارتر از پیش کرده بود، او در نهایت در ۲۸ مارس
لیلا سامانی – نویسنده مقاله
۱۹۴۱ پس از اتمام آخرین رمان خود به نام “بین دو پرده نمایش”، نومید و رنجور و تحت تاثیر روحیه حساس و شکننده خود، با جیبهای پر از سنگ به رودخانه “اوز” در “رادمال” رفت و خود را غرق کرد.
وی پیش از خودکشی در یادداشتی خطاب به شوهرش چنین نوشته بود:
“عزیزترینم، احساس میکنم دوباره دارم دیوانه میشوم. احساس میکنم ما نمیتوانیم یک دوره وحشتناک دیگر را تحمل کنیم و این بار من خوب نخواهم شد. دوباره صداهایی میشنوم و نمیتوانم تمرکز کنم. … میبینی حتی نمیتوانم درست این نامه را بنویسم. نمیتوانم بخوانم…. همه چیز زندگی به جز خوبی تو از من دور شده…. نمی توانم بیش از این اوضاع را تحمل کنم. قدرت تمرکز حواس و خویشتنداری را از دست داده ام و بالاتر از همه، نمی خواهم تو را بیش از این در رنج و زحمت قرار دهم ….”
براساس آخرین آمارهای اعلام شده از سوی بانک مرکزی، در حال حاضر بانکهای تجاری بیش ١٢ هزار و ٩٢١ میلیارد و ١٩٠ میلیون تومان گزارش شده است. رییس کل بانک مرکزی تسهیلات تکلیفی را از مهمترین دلایل رشد بدهی بانکها به بانک مرکزی اعلام کرده است. بانکهای ایران در شرایط کنونی وضعیت مناسبی ندارند. از یک سو دولت بانکها را مکلف به واگذاری اموالی کرده است که روایتهای فراوانی درباره میزان آن وجود دارد و از سوی دیگر هدایت بانکها به مسوولیت اصلیشان یعنی بانکداری از نظر بسیاری از کارشناسان در ساختار کنونی اقتصاد امکانپذیر نیست و باید تدابیری در این حوزه اندیشیده شود. وزیر امور اقتصادی و دارایی پیش از این اعلام کرد بانکها در شرایطی قرار گرفتند که چارهیی جز بنگاهداری نداشتند و از اینرو برای آنکه بتوانند خود را اداره کنند به بنگاهداری روی آوردند. مقرر است ظرف سه سال آینده بانکها نسبت به به واگذاری اموال مازاد و تعطیلی شعبههای مازاد و غیر ضروری خود اقدام کنند. بانکها در حال حاضر یکی از مهمترین معضلات اقتصاد ایران معرفی شدهاند. بانک مرکزی در روزهای اخیر بارها به شبکه بانکی هشدار داده است که باید قوانین مصوب در حوزه تعیین سود سپردهها و کارمزد تسهیلات را رعایت کنند.
با نفت ٢۵ دلاری هم کشور را اداره میکنیم
طیب نیا وزیر امور اقتصادی و دارایی در جلسه شورای گفت وگو درباره بازنگری در قیمت نفت در بودجه ١٣٩۴ گفت : با نفت ٢۵ دلاری هم میتوانیم کشور را اداره کنیم. وی در مورد بهای نفت اظهار داشت: چه آن زمانی که ما لایحه بودجه در دولت تنظیم میکردیم و چه در حال حاضر، پیشبینی قیمت نفت برای سال آینده ممکن نیست. برخی نهادهای بینالمللی پیشبینی میکنند که نفت میتواند به پایینتر از ۴٠ دلار هم برسد و برخی هم پیشبینی میکنند که قیمت نفت میتواند به بالای ٧٠ دلار برسد و اما مجموع پیشبینیها حدود ۶۵ دلار است در شرایطی که با اطمینان نمیتوانیم از قیمت نفت صحبت کنیم، منطقیترین رفتار این است که دولت خودش را برای همین رفتارها آماده کند به همین دلیل ما در دولت در حال بررسی چندین حالت هستیم؛ چه قیمت نفت پایین بیاید و چه افزایش پیدا کند. او تاکید کرد: اگر قیمت نفت به ٢۵ دلار کاهش پیدا کند دولت همچنان میتواند کشور را اداره کند. امسال هم درآمد دولت با پیشبینیهایش فاصله داشت، اما مشکلی پیش نیامد و ما بهترین عملکرد را در بخش عمران داشتیم. طیبنیا با اشاره به بودجه صرف شده در بخش عمران در سال جاری گفت: تا امروز ٢٣ هزار میلیارد تومان در بخش عمران پرداخت شده و ١١ هزار میلیارد هم در روزهای پایانی پارسال به بخش عمران اختصاص یافته بود که هزینهکرد آن در سال جاری رخ داد. بنابراین میتوانیم بگوییم امسال ٣٣ هزار میلیارد تومان در بخش عمران هزینه شده که این بسیار رقم چشمگیری است.
کاهش بهرهوری صنعت نفت و گاز
رویا طباطبایی رییس سازمان بهرهوری ایران گفت: بالاترین رشد بهرهوری از معیار ١٠٠، مربوط به بخش ارتباطات با ۶٣۴ درصد است و سال پایه آن ١٣٨٣ محسوب میشود، همچنین پایینترین رشد بهرهوری مربوط به نفت و گاز بوده که از ١٠٠ به ۴٢ کاهش یافته است. وی گفت: بخش معدن در سال ٩١ رشد بهرهوری منفی یک واحد درصد و سال ٩٢ منفی ۶/١١ بوده است که بدتر شدن اوضاع این بخش در سال ٩٢ به دلیل گذراندن برخی مصوبات در مجلس است. همچنین در سال ٨٩ بخش معدن ٧/١٩ درصد رشد بهرهوری داشته و سال ٩٠ نیز بهرهوری آن ٧/١۵ درصد بوده است.
خط فقر در ایران بالای دو میلیون تومان است
سعید زمانیان٬ نماینده مجلس در واکنش به اعلام خط فقر در ایران گفته یک خانواده پنج نفره با درآمد ماهیانه دو میلیون تومان هم نمیتواند زندگی کند. وی اعلام خط فقر یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومانی برای یک خانواده پنج نفره را «واقعی» ندانسته و افزوده مشخص نیست این آمار بر چه اساسی منتشر میشود. وی افزوده بر اساس واقعیتهای جامعه، زندگی برای یک خانواده پنج نفره با دو میلیون تومان درآمد ماهانه هم ممکن نیست، پس بر چه اساسی اعلام میشود خط فقر یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان است؟ این نماینده مجلس اضافه کرده کنترل نکردن بازار و رکود تورمی حاکم بر اقتصاد باعث شده که خط فقر، رقمی بیش از یک یا دو میلیون تومان باشد. احمد میدری، معاون رفاهی وزارت کار سه روز پیش در یک برنامه رادیویی گفته بود خط فقر در ایران به ازای هر نفر ۲۵۰ هزار تومان است. آخرین آمار رسمی خط فقر سال ۸۶ اعلام شده که نشان میدهد در این سال خط فقر ۶۵۰ هزار تومان بوده است . آمارهای جدید بانک مرکزی نشان میدهد میانگین هزینه خانوار شهری در طول سال به ۲۸ میلیون تومان (دو میلیون و ۳۲۰ هزار تومان) رسیده است.
خسارات ناشی از تجارت مواد مخدر
بر پایه گزارش سازمان ملل درآمد سالانه تجارت مواد مخدر در قیاس با تولید ناخالص داخلی کل کشورهای جهان، نشان دهنده این است که تجارت مواد مخدر بیش از یک درصد اقتصاد جهانی را تشکیل میدهد. مواد مخدر بر اقتصاد، اجتماع و امنیت همه کشورها از جمله ایران تأثیرات بسیار عمیقی دارد . هنوز مناطقی در کشور هستند که عرضه مواد مخدر در مراسم خانوادگی چون ختم یا عروسی در آن معمول است. چالشهای مواد مخدر برای ایران تحت تأثیر شرایط افغانستان و میزان تولید این کشور است. تولید مواد مخدر در استانهای جنوبی افغانستان که هممرز با پاکستان هستند، متمرکز است و پس از خرید از کشاورزان افغان، از دو راه اصلی ایران و آسیای مرکزی به اروپا قاچاق میشود. در این زمینه علیرضا جزینی، قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر با اشاره به تحقیقی که در سال ۱۳۸۳ در رابطه با اقتصاد مواد مخدر صورت گرفته است، اظهار کرد: بر اساس این تحقیق، اقتصاد مواد مخدر به کشور ما ۱۰ هزار میلیارد تومان خسارت زده که این خسارت در دو یا سه بخش دستهبندی شده است که بخش اول سهم مصرفکنندگان است و معادل ۴۸.۳ درصد از سهم ۱۰ هزار میلیاردی را به خود اختصاص داده است. قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر اظهار کرد: لزوم بازبینی قانون پولشویی و ضرورت برنامهریزی جدیتر از سوی متولیان ذیربط برای اجرای قانون پولشویی و همچنین آموزش پیشگیرانه در محیطهای صنعتی و کارگری برای جلوگیری از کاهش بهرهوری و افت تولید از مواردی است که باید مورد توجه بیشتر و در رأس امور قرار گیرد. جزینی با اشاره به آمار سازمان ملل در سال ۲۰۰۹ گفت: بر اساس این آمار، سود قاچاقچیان در دنیا ۴۶۵ میلیارد دلار است که از این میزان سهم قاچاقچیان در ایران سه میلیارد دلار است. به گفته وی ۲۰ درصد افراد شاغل در محیطهای صنعتی مواد مخدر مصرف میکنند . اما بر اساس اعلام شرکت دخانیات مصرف سالانه سیگار در کشور ۶۰ میلیارد نخ است که بین ۳۰ تا ۴۰ درصد آن مربوط به سیگارهای قاچاق است. به عنوان مثال، در سال ۱۳۸۹ بالغ بر ۲۰ میلیارد نخ سیگار به کشور قاچاق شده و این نشان میدهد حجم وسیعی از سیگارهای مصرفی در کشور از مبادی غیرقانونی وارد کشور میشود. در بین کشورهای دنیا، ایران و برمه دو کشوری هستند که بیشترین میزان قاچاق سیگار را به خود اختصاص دادهاند. در این میان، حجم قابل توجهی از گردش مالی ۳۵۰ میلیارد دلاری سیگار در جهان به ایران تعلق دارد که آن هم نه از طریق قانونی بلکه توسط قاچاق صورت میگیرد.
ایران مستعمره تجاری چین
بر اساس گزارش گمرک، ایران در ۱۰ماه نخست امسال ۱۰.۳ میلیارد دلار کالا از چین وارد کشور کرده که ۴۰% نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش نشان میدهد. از لحاظ وزن نیز واردات ۱۰ ماه اخیر کشورمان از چین ۲۹% نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایشیافته است. سرعت رشد واردات ایران از چین در سال جاری بهگونهای بود که واردات ۱۰ ماهه امسال از کل ۱۲ ماهه سال ۱۳۹۲ هم پیشی گرفته است.
در کل سال ۱۳۹۲ مجموع واردات کشورمان از چین ۹.۶۶۴ میلیارد دلار بود؛ اما در همین ۱۰ ماه ابتدایی امسال، واردات از چین از رقم مذکور بالاتر رفته و مطمئناً با اضافه شدن واردات ۲ ماه پایانی، سال ۱۳۹۳ به سال رکورد واردات کالاهای چینی تبدیل خواهد شد.
در ۱۰ ماه نخست امسال، نزدیک به ۲۴ درصد (یکچهارم) کل ارزش واردات ایران از مقصد چین بوده است.
البته ارقام فوق، فقط شامل وارداتی است که مستقیماً و رسماً از مبدأ چین به ایران صورت گرفته است. درصورتیکه بتوان آمار دقیق کالاهای چینی که از امارات به ایران صادرات مجدد میشود را به دست آورد، طبیعتاً سهم چین از کل واردات ایران بیشتر از ارقام فوق خواهد بود.
این در حالی است که مقایسه ارقام رسمی واردات از چین از سال ۱۳۸۴ تاکنون نشان میدهد نهتنها ارزش واردات، بلکه وزن واردات از چین در سال جاری نسبت به دولت قبل افزایش چشمگیری پیداکرده است.
فاصله ۱۸۷هزارتومانی حداقل مزد با سبد معیشت کارگران
علی خدایی رییسکارگروه مزد کانون شورای اسلامی کار، با اعلام تعیین نتایج بررسی کمیته مزد سراسر کشور تا ۱۰بهمنماه گفت: بررسیها نشان میدهد در سال۹۳ بهصورت میانگین ماهانه ۱۸۷هزارتومان فاصله بین حداقل مزد و سبد معیشت بوده است. درباره تعیین مزد سال آینده کارگران، گفت: حدود یکماه گذشته فرم واحدی را تهیه و به تمام استانهای کشور ارسال کردیم. سراسر استانها و تشکلهای کانون شوراهای اسلامی کار موظف شدند تا تاریخ ١٠بهمنماه سالجاری نظرات خود را در قالب یکبسته پیشنهادی واحد در بحث افزایش مزد ارایه کنند تا جمعبندی آن انجام و میانگین در قالب حداقل سبد هزینه خانوار در کل کشور اعلام شود. او با بیان اینکه هدف اصلی ما، مشخصشدن تاثیر تورم بر سبد معیشتی کارگران است، گفت: اگر از این روش استفاده کنیم میتوانیم قدرت خرید فعلی کارگر را حفظ کنیم. سالهای٩١ و ٩٢ طبق اعلام رسمی مرکز آمار، بیش از ٢۵درصد تورم هزینههای زندگی را داشتیم، عدد هزینههای زندگی از یکمیلیونو٣٠٠ به یکمیلیونو٧٠٠هزارتومان افزایش یافته است. در حالی که امسال ٢۵درصد افزایش دستمزد داشتیم ولی کفاف زندگی را نداد، علت آن هم این است که هزینههای زندگی نسبت به یکمیلیونو٣٠٠هزارتومان افزایش یافته است نه نسبت به حداقل مزد. خدایی بیان کرد: بررسیها نشان میدهد که در سال٩٣ بهصورت میانگین ماهانه ١٨٧هزارتومان فاصله بین حداقل مزد و سبد معیشت بوده است. به همین دلیل به دنبال این هستیم که با مطالعه حسابشده، روشهایی را در جلسه شورایعالی کار مطرح کنیم تا با افزایش مزد سال آینده، حفظ قدرت خرید کارگران را لحاظ کنیم.
فاصله ۱۸۷هزارتومانی حداقل مزد با سبد معیشت کارگران
علی خدایی رییسکارگروه مزد کانون شورای اسلامی کار، با اعلام تعیین نتایج بررسی کمیته مزد سراسر کشور تا ۱۰بهمنماه گفت: بررسیها نشان میدهد در سال۹۳ بهصورت میانگین ماهانه ۱۸۷هزارتومان فاصله بین حداقل مزد و سبد معیشت بوده است. درباره تعیین مزد سال آینده کارگران، گفت: حدود یکماه گذشته فرم واحدی را تهیه و به تمام استانهای کشور ارسال کردیم. سراسر استانها و تشکلهای کانون شوراهای اسلامی کار موظف شدند تا تاریخ ١٠بهمنماه سالجاری نظرات خود را در قالب یکبسته پیشنهادی واحد در بحث افزایش مزد ارایه کنند تا جمعبندی آن انجام و میانگین در قالب حداقل سبد هزینه خانوار در کل کشور اعلام شود. او با بیان اینکه هدف اصلی ما، مشخصشدن تاثیر تورم بر سبد معیشتی کارگران است، گفت: اگر از این روش استفاده کنیم میتوانیم قدرت خرید فعلی کارگر را حفظ کنیم. سالهای٩١ و ٩٢ طبق اعلام رسمی مرکز آمار، بیش از ٢۵درصد تورم هزینههای زندگی را داشتیم، عدد هزینههای زندگی از یکمیلیونو٣٠٠ به یکمیلیونو٧٠٠هزارتومان افزایش یافته است. در حالی که امسال ٢۵درصد افزایش دستمزد داشتیم ولی کفاف زندگی را نداد، علت آن هم این است که هزینههای زندگی نسبت به یکمیلیونو٣٠٠هزارتومان افزایش یافته است نه نسبت به حداقل مزد. خدایی بیان کرد: بررسیها نشان میدهد که در سال٩٣ بهصورت میانگین ماهانه ١٨٧هزارتومان فاصله بین حداقل مزد و سبد معیشت بوده است. به همین دلیل به دنبال این هستیم که با مطالعه حسابشده، روشهایی را در جلسه شورایعالی کار مطرح کنیم تا با افزایش مزد سال آینده، حفظ قدرت خرید کارگران را لحاظ کنیم.
پیام ۱۳۹۳/۱۱/۱ آیتالله خامنهای “به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی” جالب است و نیازمند ارزیابی ناقدانه. برخی از نکتهها به شرح زیرند:
یکم- جوانان غربی مخاطب پیام او هستند، برای این که الف: آینده در دست آنان است. ب: حس حقیقتجویی در آنان زنده است. پ: سیاستمداران غربی “آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند.”
آیا آیتالله خامنهای داوری بعدی آنان را خواهد پذیرفت؟ کافی است صفحهای در مورد واکنشهای جوانان غربی به این پیام در فیسبوک بگشاید، که ادمین آن از دفتر “مقام معظم رهبری نباشد، تا پاسخهای آنان را همه بخوانند.
تیم ملی فوتبال ایران برای صعود به نیمه نهایی جام ملت های آسیا به مصاف عراق می رود.
درادامه مرحله یک چهارم نهایی این رقابت ها دراسترالیا، امروز دو دیدار برگزار می شود که طی آن درکانبرا، تیم ملی ایران دردیداری حساس و سرنوشت ساز به مصاف عراق می رود. قضاوت این مسابقه را بنجامین ویلیامز استرالیایی برعهده خواهد داشت.تیم پیروز این میدان با راه یابی به جمع چهار تیم برتر این دوره، حریف کره جنوبی خواهد بود.
درآخرین بازی این مرحله نیز، دوتیم ژاپن و امارات رودرروی یکدیگر قرار خواهند گرفت.
دیروز در دوبازی ابتدایی مرحله یک چهارم نهایی نیز، کره جنوبی دو به صفر ازبکستان را شکست داد و به نیمه نهایی رسید و استرالیا نیز با همین نتیجه از سد چین گذشت و گام به مرحله بعد گذاشت.
کی روش:به هیچ وجه عراق را دست کم نمی گیریم
کارلوس کیروش در نشست خبری پیش از بازی تیمهای فوتبال ایران و عراق در پاسخ به این که با توجه به فشردگی رقابتها و دیدار حساسی که در مرحله یکچهارم نهایی دارید، چه تدبیری برای برتری مقابل عراق خواهید داشت، اظهار کرد: رسیدن به مرحله یکچهارم نهایی جام ملتها برای هر تیمی از جمله ایران یک افتخار است. امروز صبح به بازیکنانم هم گفتهام که برنده بازی فردا همه چیز را بدست میآورد و بازنده هیچ چیز. نهایتا باید با تمام تمرکز مقابل عراق بازی کنیم و بازیکنان وظایفشان را به خوبی انجام دهند و برای پیروزی بجنگند. آنها باید احساساتشان را کنترل کنند و مطمئنا بازی خوبی خواهند کرد.
سرمربی تیم ایران در پاسخ به این که چه برنامهای برای رقابت تنگاتنگ با عراق داشته و چه شناختی از این تیم دارید، گفت: عراق مطمئنا تیم خوبی دارد. آنها بازیهای خوبی مقابل اردن و ژاپن داشتند. به هیچ وجه عراق را دستکم نمیگیریم. عراق قبل از جام ملتها ۱۰ بازی تدارکاتی انجام داد و ایران تنها ۲ بازی. ما این شانس را هم به عراقیها دادیم که با تیم ایران یک بازی تدارکاتی داشته باشند. عراق سازماندهی خوبی در خط حمله و دفاع داشته و نگرش فنی خوبی دارد.
نکونام:به فکر رکورد نیستم و مثل روز اول با عشق بازی می کنم
جواد نکونام کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران در نشست خبری پیش از دیدار ایران برابر عراق خاطرنشان کرد: اصلاً به رکورد فکر نکردهام و موفقیت تیم برایم مهمتر است. تأکید میکنم مهمترین اتفاق برای من بردن تیم ایران است. من اصلاً به رکورد فکر نمیکنم و تنها سعی میکنم در هر بازی بهترین عملکرد را داشته باشم و همانگونه که روز اول آمدم و عشق میورزیدم اکنون هم دوست دارم خوب باشم. رکورد چیزی است که تنها در تاریخ ثبت خواهد شد.
وی در خصوص اینکه چه شناختی از عراق دارد و آیا این بازی با بازی دوستانه پیش از شروع مسابقات تفاوت دارد یا خیر، گفت: بازی دوستانه مقابل عراق برای شناخت و آمادهسازی بود و همانگونه که دیدیم عراق روز به روز بهتر شده و نشان داده که تیم قدرتی و جنگندهای است. بازیکنان عراقی و این تیم را آنالیز کردهایم اما مهمتر از آن این است که خودمان تمرکز داشته باشیم و حتی اگر نیاز باشد تا دقیقه ۱۲۰ با تمرکز بازی کنیم.
کلوپ:برای ما بوندسلیگاست، نه لیگ قهرمانان اروپا
سرمربی بورسیادورتموند آلمان تاکید کرد که توجهی به رقابت های اروپایی ندارد و تمرکزش را روی رقابت های داخلی گذاشته است.
وی به نشریه بیلد گفت:علاقه ای به رقابت های چمپیونزلیگ ندارم. با توجه به شرایط فعلی، تنها می خواهیم این فصل خودمان را در دسته اول حفظ کنیم و سپس در فصل آینده، تلاش بیشتری انجام بدهیم. اگر هر کدام از بازیکنانم تنها برای اینکه یک فصل بیشتر در چمپیونزلیگ بازی کند، بخواهد از ما جدا شود، آنوقت قضاوت دیگری در موردش خواهم کرد.
انریکه:سوارس بدشانس است
سرمربی بارسلونا از عملکرد شاگردانش در دیدار برابر آتلتیکو مادرید راضی است. او سوآرس را مهاجمی بدشانس دانست با این حال تاکید کرد که به او اعتماد دارد.
وی درباره مهاجم اروگوئه ای بارسا هم اظهارداشت:سوآرس بدشانس است. درست است که او کمتر گلزنی میکند، اما به او اعتماد و اطمینان دارم. سوآرس در این دیدار بارها خط دفاعی آتلتیکو مادرید را به هم ریخت. او مهاجم بسیار خوبی است.
هدایتی آمادگی خود را برای خرید پرسپولیس اعلام کرد.
حسین هدایتی با انتشار عکس مشترکی از خودش و علی کریمی و همچنین مطلبی بلند در صفحه اینستاگرامش برای خرید باشگاه پرسپولیس اعلام آمادگی کرد.
وی درادامه افزود:صادقانه اعلام مىکنم، علىرغم همه تهمتها و فشارها در صورتى که پس از مشاوره با کارشناسان ورزشى و اقتصادى، به این نتیجه برسم که با در اختیار گرفتن سهام باشگاه محبوبم، پرسپولیس، مىتوانم به ورزش کشور خدمتى نمایم و مسئولین مربوطه نیز با شرایط منطقى خواهان این امر باشند، این کار را انجام خواهم داد.
درخشان:علت قطع همکاری عبدی را نمی دانم، به آینده پرسپولیس امیدوارم
وی درباره قطع همکاری حسین عبدی با پرسپولیس گفت: من کسی را به اجبار به تیم نیاوردهام و به اجبار هم نگه نمیدارم. هر کسی دوست داشت میتواند در کنار ما باشد و هر کسی دوست داشت میتواند برود. اگر حسین عبدی از کنار ما برود حتما جایگزینی برای او انتخاب میکنیم.
او در پاسخ به این سوال که آیا صحت دارد که عبدی با بازیکنانی که شما جذب کردهاید مشکل دارد گفت: من فکر نمیکنم چنین مسئلهای مطرح باشد. برای انتخاب بازیکن معمولا سرمربی تصمیم میگیرد. احتمالا حسین عبدی به خاطر مسائل شخصی کنار رفته است.
سرمربی پرسپولیس در ادامه درباره بازیهای این تیم هم گفت: پرسپولیس باید همیشه زیبا بازی کند و ما هم تلاش میکنیم فوتبال خوب و زیبا بازی کنیم. ما خیلی دوست داریم حسین ماهینی به جمعمان اضافه شود. البته برزای هم قرار است بعد از پایان اردوی تیم ملی امید به ما ملحق شود.
آنجلوتی بهترین مربی باشگاهی سال ۲۰۱۴ جهان
سرمربی ایتالیایی رئال مادرید به عنوان بهترین مربی باشگاهی جهان در سال گذشته میلادی شناخته شد.
به گزارش ایسنا، فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال ردهبندی برترین مربیان باشگاهی جهان درسال ۲۰۱۴ را اعلام کرد که درصدر این فهرست نام کارلو آنچلوتی به چشم می خورد.
مربی ایتالیایی رئال مادرید توانست در سال گذشته میلادی کهکشانیها را پس از ده سال دوباره قهرمان اروپا کند و دهمین قهرمانی آنها در لیگ قهرمانان را هم به دست آورد.
دیوید ترزگه از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.
دیوید ترزگه که سابقه قهرمانی در جام جهانی ۱۹۹۸ و یورو ۲۰۰۰ را در کارنامه دارد، از فوتبال کناره گیری کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، این بازیکن ۳۷ ساله در جام ملتهای اروپا سال ۲۰۰۰ موفق شد در دیدار پایانی با گل طلایی موجب پیروزی و قهرمانی خروسها شود.
ترزگه که نزدیک به یک دهه در تیم یوونتوس بازی می کرد از پدری آرژانتینی که در فرانسه بازی می کرد چشم به جهان گشود. ترزگه در آرژانتین بزرگ شد و در سال ۱۹۹۵ به موناکو پیوست.
ادعای اکیپ:کاوانی به جای فالکائو درمنچستر یونایتد.
روزنامه فرانسوی اکیپ دراین باره نوشت: با بالا گرفتن اختلاف بین ادینسون کاوانی مهاجم اروگوئه ای پاری سن ژرمن با رولان بلان سرمربی این تیم، این بازیکن درآستانه جدایی از تیم پاریسی قرار گرفت.
این روزنامه درمطلبی مدعی شد، که باشگاه منچستریونایتد، برای به خدمت گرفتن کاوانی اظهار علاقه کرده و قصد دارد این بازیکن اروگوئه ای را جایگزین رادامل فالکائو کند. بر اساس این ادعا، شیاطین سرخ قصد قطعی کردن قرارداد قرضی فالکائو را ندارند و او مجبور است در انتهای فصل به موناکو بازگردد.