با صعود ژاپن و عراق پرونده مرحله گروهی جام ملت های آسیا بسته شد.
درادامه این بازی ها دراسترالیا سه شنبه درگروه چهار دو دیدار برگزارشد که طی آن، ژاپن با دوگل از سد اردن گذشت و با سه برد پیاپی و کسب ۹ امتیاز با اقتدار به عنوان سرگروه راهی مرحله یک چهارم نهایی شد.دردیگر بازی این گروه نیز، عراق با همین نتیجه از سد فلسطین گذشت و با شش امتیاز درجایگاه دوم قرار گرفت و به جمع هشت تیم برتر صعود کرد.
بدین ترتیب درمرحله یک چهارم نهایی، تیم ملی ایران جمعه درکانبرا به مصاف عراق می رود. درسه بازی دیگر نیز، استرالیا با چین، کره جنوبی با ازبکستان و عراق با امارات به دیدار هم می روند.
ویلیامز استرالیایی داور بازی ایران و عراق شد.
کنفدراسیون فوتبال آسیا قضاوت دیدار تیم های ملی فوتبال ایران و عراق درمرحله یک چهارم نهایی رقابت های جام ملت های آسیا را به بنجامین ویلیامز استرالیایی سپرد.ویلیامز درشرایطی داوری بازی ایران و عراق را برعهده دارد که درمرحله مقدماتی هم قضاوت مسابقه ایران و بحرین را عهده دار بود و سوتهایش در آن بازی صدای اعتراض کارلوس کیروش را در جریان و پایان بازی بلند کرده بود. اعتراضهایی که به جریمه مرد پرتغالی از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا انجامید.
بازی تیم های ایران و عراق جمعه درکانبرا پایتخت استرالیا برگزار می شود.
سایت جاست فوتبال:آزمون بازیکنی شبیه برگ کمپ
مهاجم تیم ملی فوتبال ایران در سایت جاست فوتبال با دنیس برگکمپ افسانهای مورد مقایسه قرار گرفت.
به گزارش ایسنا، سایت جاست فوتبال که به سردار آزمون، مهاجم تیم ملی فوتبال ایران پرداخته در ابتدای گزارش خود آورد: سردار آزمون که در روبین کازان روسیه توپ میزند، در رقابتهای جام ملتهای آسیا مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. نمایش او در ترکیب تیم ملی فوتبال ایران و گلی که مقابل قطر به ثمر رساند، توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
عابدینی:مالک جدید اسفند پرسپولیس ررا تحویل خواهد گرفت.
امیر عابدینی در گفتوگو با ایسنا، درباره برگزاری جلسه با مسئولان سازمان خصوصیسازی اظهار کرد:امروز جلسه خوبی با مسئولان این سازمان برگزار کردیم. پورحسینی رئیس سازمان خصوصیسازی مصمم است. تا باشگاههای استقلال و پرسپولیس واگذار شوند
مدیرعامل اسبق سرخپوشان در پاسخ به این سوال که آیا بدهیهای باشگاه نیز قرار است توسط خریدار پرداخت شود گفت: خیر. مالک جدید باشگاه هیچ تعهدی نسبت به بدهی ها ندارد. این بدهی ها باید از طرف دولت تعیین تکلیف شود. امروز من متوجه شدم سازمان خصوصیسازی عزم جدی برای واگذاری این دو باشگاه دارد. خریدار سهام باشگاه باید به همان مبلغ که سهام را خریده است قسمتی از سهام را به پیشکسوتان بفروشد. البته مابقی سهام را میتواند به قیمت بالاتر بفروشد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: طبق اعلام قبلی ۴۰ درصد ۲۹۰ میلیارد تومان به صورت نقد پرداخت میشود و ۶۰ درصد مابقی نیز طی سه یا شش ماه پرداخت خواهد شد اما ماحصل جلسه امروز این بود که متوجه شدیم خریدار جدید در ماه اسفند باشگاه را تحویل میگیرد.
بارتومئو:مسی همچنان بهترین بازیکن دنیاست، هرچند جوایز را به سایرین دادند.
خوسپ ماریا بارتومئو در گفتوگو با یکی از شبکههای تلویزیونی در اسپانیا، درخصوص وضعیت لیونل مسی اظهارداشت:مسی بازیکنی جاه طلب است که انگیزه زیادی برای کسب قهرمانی دارد.وی تا الان فصلی فوقالعاده را پشت سر گذاشته است و برای بارسا مانند یک رهبر است.بارتومئو افزود:ما چندین سال است که مسی را در اختیار داریم و من دلیلی برای فروش او و هیچ یک از همتیمیهایش نمیبینم. اگر معیار انتخاب برنده توپ طلای سطح فعلی بازیکنان بود و شیوه فعلی بازیهایشان، توپ طلا را به لیونل میدادند.
روزنامه هرالدسان، چاپ استرالیا روز چهارشنبه در باره پیروزی یک بر صفر تیم ملی ایران بر امارات و پیشتازی در گروه سوم برای پیکار با تیم ملی عراق در مرحله یکچهارم پایانی جام ۲۰۱۵ بقلم مارکو مونته ورده نوشت: یک ضربه سر دیرهنگام توسط رضا قوچان نژاد، بازیکن جانشین، تضمین کننده پیروزی یک بر صفر بر امارات در بریزبین استرالیا بود.
شادی گل بازیکنان ایران؛ وحید امیری (۱۷)، علیرضا جهانبخش و …
این گل درست در لحظه ای بود که به نظر می آمد امارات در ورزشگاه ساندورپ بحد کافی کارش را کرده بود تا با تساوی مورد نیاز برای پیشتازی گروه دست یابد و در یکچهارم پایانی ایران را به پیکار ژاپن محکوم کند، تیمی که امید شماره یک قهرمانی است. ضربه سر قوچان نژاد در وقت تلف شده بود تا ۱۱۳۹۴ تماشاگر هوادار تیم ملی ایران را از شادی به هوا پرتاب کند. امارات هم به یکچهارم پایانی راه یافت، اما باید رو در روی ژاپن بایستد که در گروه چهارم با پیروزی دو بر صفر بر اردن پیشتاز شد.
به نوشته هرالدسان، با این که ایران بختهای گل بهتری داشت، امارات خود را بد اقبال می دانست که نتوانست امتیاز لازمش را این مسابقه بدست بیاورد. عمر عبدالرحمان، بازیساز تیم امارات چهره شاخص این مسابقه بود و آشکارا بهترین بازیکن زمین، هرچند قوچان نژاد به طور رسمی بازیکن برتر مسابقه معرفی شد. عبدالرحمان در وسط زمین کارآیی بهتری برای نقش خود داشت، اما ایران هم لحظه های خود را داشت و در نیمه نخست با وحید امیری هافبک، لحظه های هیجان انگیزی را به نمایش گذاشت. این بازیکن در دقیقه ۱۴ پا به توپ دفاع امارات را غافلگیر کرد و تنها کار تماشایی ماجد ناصر دروازه بان مانع آن شد که پاس امیری مانع گلزنی سردار آزمون شود. در دقیقه ۲۰ هم این دو حمله خطرناک دیگری را پی ریزی کردند؛ امیری پاس خطرساز دیگری به آزمون داد، بازیکنی که در منطقه پنالتی جدا از یارگیری مانده بود. اما ضربه سر مهاجم تیم رابین کازان مستقیم در به سوی ماجدناصر رفت.
در نیمه نخست ایران مدعی یک پنالتی هم زمانی بود که به نظر آمد مهناد سالم مدافع برای بستن راه ضربه سر خطرناک سردار آزمون از دستش سود برد.
ایران در دقیقه ۵۲ باز به گلزنی نزدیک شد، اما علیرضا جهانبخش با شلیک سرضرب نتوانست هدف را بزند. با این حال سرانجام گل بدست آمد؛ گلی که بیش از همه کادر فنی و نیمکت نشینان را به وجد آورد. آنان به داخل زمین ریختند و با گل دیرهنگام قوچان نژاد جشن گرفتند.
پیکار کاپیتان جواد نکونام با عمر عبدالرحمان، هافبک شماره ۱۰ امارات در میانه میدان.
اشاره:
ادامه ی ویژه نامه ی زمستان با نگاهی به حضور این فصل در شعر معاصر فارسی؛ با این توضیح که شعر زمستان مهدی اخوان ثالث، به خاطر دیده شدن و گفته شدن هزار باره اش، در این انتخاب های به ناچار کوتاه ما، آورده نشده؛ باشد تا اشعار کمی کمتر شنیده شده ی ادبیات ما در این ویژه نامه آورده و دیده شوند و مخاطبین جوان تر ما با بیشتر از قبل با ادبیات منظوم و معاصر ایران آشنایی پیدا کنند…
احمدرضا احمدی
احمدرضا احمدی:
زادهی اردیبهشت ماه ۱۳۱۹ در کرمان است. او در سال ۱۳۴۳ به همراه نادر ابراهیمی، اسماعیل نوری علاء، مهرداد صمدی، محمدعلی سپانلو، بهرام بیضایی، اکبر رادی، جعفر کوشآبادی، مریم جزایری و جمیله دبیری گروه ادبی “طرفه” را با هدف دفاع از هنر موج نو تأسیس کرد. انتشار دو شماره از مجلهٔ طرفه و تعدادی کتاب در زمینهٔ شعر و داستان از فعالیتهای این گروهاست. در سال ۱۳۸۵ احمدی به عنوان شاعر برگزیده، پنجمین دوره اهدای جایزه شعر بیژن جلالی انتخاب شد:
هنوز برف میبارید . . .
بهار ما را به فراموشی سپرده بود و ما ناگهان
بدون مقصد به زمستان پرتاب شده بودیم
زمستانی که عنکبوتها به دور قندیلهای یخ
تار تنیده بودند
ما در زمستان سقوط کرده بودیم بدون:
کلاه
چتر
پالتو
این دستان ما خاموش و سرد در زمستان
به دنبال مأوا و سکوت بودند
ما نمیتوانستیم به سراغ دستهامان بیاییم
و آنان را در زمستان پرستاری کنیم
ما دشمنان را نمیشناختیم
فقط سرما و زمستان را حریف خویش میدانستیم
کسی از میان برف و یخ گفت: صبوری ما
توانست این سرما و زمستان را
برای ما رقم بزند.
همه با دهان خاموش
سخناش را با سر تأیید کردیم
هنوز برف میبارید
عباس حسین نژاد
عباس حسین نژاد:
متولد در اول مهر ماه ۱۳۵۶ در نوکنده گلستان و دانشآموخته رشتهی زبان و ادبیات ژاپنی از دانشگاه تهران و نویسنده ی وبلاگ “دو خرمالو و سه هزار هایکو”
۱
کمی آفتاب، کمی باران
کمی باد، کمی برف
روز زمستانی در پایتخت
۲
بخار لبوی تازه
امید رهگذران
در سرمای زمستانی!
۳
در آغوشش خفتهاند
هزار گنجشک
سرو در برف زمستانی!
۴
کوچه ای خلوت
کلمات عاشقانه
لابهلای بخار!
توضیح : هایکو یک قالب شعری بسیار مشهور ژاپنی ست که بیانی ست بسیار کوتاه از ذهنیت و دیدگاههای مردمان سرزمین آفتاب تابان به جهان هستی . این دیدگاه ممکن است گاه آنقدر متمرکز باشد که در یک شکوفه ی گیلاس خلاصه شود و یا جهیدن غوکی در آب در هایکو یا مستقیماً به فصل اشاره میشود یا به نشانه فصلی. نشانههای فصلی شامل پنج گروه بهاری، تابستانی، پاییزی، زمستانی و نوروزی است. البته نشانههای نوروزی به دلیل قرار گرفتن سال نوی مسیحی در زمستان، جزو زمستان طبقهبندی میشوند.
عباس صفاری
عباس صفاری:
متولد ۱۳۳۰ در یزد، شاعر ایرانی است. مجموعه شعر او به نام دوربین قدیمی در سال ۱۳۸۲ از برندگان سومین دورهٔ جایزهٔ شعر کارنامه شد. شعر ترانه ی”خسته” از فرهاد مهراد نیز سروده ی صفاری است. او در سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ به همراه بهروز شیدا و حسین نوشآذر سردبیری فصلنامه فرهنگی هنری سنگ را به عهده داشت. او در حال حاضر در لسآنجلس زندگی میکند.
زمستان را فقط
به خاطر تو دوست دارم
به خاطر لباس های گرم زمستانی ات
که هر چه سردتر می شود
زیباترت می کنند
به خاطر پالتوی کمرتنگی که قدت را
بلندتر نشان می دهد
به خاطر آن پلی ور سفید یقه اسکی
که محشر می کند
و هر بار که می پوشی اش
مثل گلی که باز شود در برف
چهره ات می شکوفد از یقه ی تنگش
به خاطر آن شال گردن کشمیر
که جان می دهد برای یک میز آفتابگیر و
قهوه تلخ با شیر
سال از پی سال از حضور تو
حظ می کنم هر روز
در لباس هایی که فصل را کوتاه
و بی همتا می کند پسند تو را
لباس هایی که وسط تابستان هم
دلم برای دیدن شان
تنگ می شود
دستکش های نرمی
که از “های” من نیز گرم ترند
و بوی صحرایی چرمشان تا بهار
عطر ملایم دست های توست
و آن چکمه های ورنی ساق بلند
که کفرت را گاهی در می آورند
وقتی کنار یک فنجان چای تازه دم
یک دنده وا می روی در گرمای مبل
و گوش نمی دهی به پشنهاد من
که بارها گفته ام با کمال میل حاضرم
ماموریت بی خطر باز کردن بندشان را
به عهده بگیرم
زمستان را
به خاطر چتری دوست دارم
که سر پناهش را در باران
قسمت می کنی با من
و هر قدر هم که گرم بپوشی
یقین دارم باز
در صف خلوت سینما خودت را
دلبرانه می چسبانی به من
هنوز باورم نمی شود
که سال به سال
چشم به راه زمستانی می نشینم
که سال ها
چشم دیدنش را نداشته ام…
زمستان، شامگاه فصلهاست، موسم بالیدن تاریکی و سلطهی سرما وهنگامهی گوشهنشینی طبیعت. دگردیسی وهمانگیزی که از دیرباز برای نویسندگان بسیاری الهامبخش خلق آثار ادبی ماندگاری بوده است.
آثار بسیاری – مشتمل بر نظم و نثر- را میتوان در رستهی ادبیات زمستانه گنجاند، آثاری که گاه توصیفاتی غریب و ژرف از این فصل به دست میدهند و گاه آن را به مثابهی بستری برای رویدادهای داستانی و تصویر اندیشههای بشری بر میگزینند.
هیات تحریریه ی خبرنامه خلیج فارس، به همین بهانه یک ویژه نامه را آماده ی انتشار کرده و در سه صفحه ی مجزا نمونه هایی از این تاثیر بر شعر و ادب ایران را برگزیده. همکارمان ” لیلا سامانی ” در صفحه ی نخست این پرونده، نگاهی به ادبیات دنیا انداخته و برخی از مهمترین آثار داستانی نشئات گرفته از این فصل را معرفی کرده که با هم می خوانیم…
۱- منظومهی «لوسی گری» از کتاب ترانههای غنایی اثر ویلیام وردزورث (۱۸۰۰)
منظومهی لوسی گری
ورد زورث، این شاعر بزرگ رمانتیک، هیبت رازآلود و دهشت زاییده از دل طبیعت در فصل زمستان را دستمایهی خلق یکی از شاهکارهای ادبیات انگلیسی کردهاست.
او در شعر لوسی گری، برف را به منزلهی پدیدهای هراسآلود و کشنده تصویر کرده است. شعر حدیث گرفتارآمدن لوسی گری در میان یک کولاک شدید و ناپدید شدن ابدی اوست. شعر دو معنای دور و نزدیک را به ذهن خواننده القا میکند. در نخستین نگاه زبان افسانهگونهی شعر، به داستانی آموزنده و هشداردهنده مانند است، در حالیکه نگاه ژرفتر بازگوی قصهی دیگریست. قصهی دستاندازی بشر در طبیعت و ساختن دنیایی که سرآخر منجر به گمراهی و نابودیش می شود. وردزورث با مرگ لوسی گری او را به طبیعت و آرامش ابدی پیوند میدهد.
۲- داستان «مردگان» اثر جیمز جویس (۱۹۱۴)
داستان «مردگان»
جیمز جویس این داستان پیچیده و تنیده شده با مفاهیم فلسفی را بر بستری از تضادهای گونهبه گونه بنا کردهاست. از تقابل برف وتاریکی شبانه با گرمی و نور خانه گرفته تا زنجیر شدن مرگ و زندگی به همدیگر.
این نویسندهی شهیر ایرلندی در این داستان کوتاه، قصه گوی تردید و سرگشتگی یک معلم دوبلینی بیادعا و فروتن به نام «گابریل کانروی» است که در مرز شور و نومیدی دست و پا میزند، مردی شریف که اگرچه شیفتهی همسرش، «گرتا»ست اما عشق گرتا به معشوق مردهاش او را به ورطهی پوچی و انزوا میافکند. در ادامه، داستان با کشمکش گابریل با خویش و رویارویی ذهنیش با رقیب مرده پیش میرود…
برف در این داستان، خودش را به عنوان پیامآور مرگ می نمایاند، مرگی که زایندهی تعادل است و برای دفن کردن آرزوهای هرروزه و دلآشوبه های حزنآور شخصیتهای این داستان نازل میشود. پاراگراف آخرین داستان، توصیفی هنرمندانه از بارش برف را تصویر می کند؛ یکی از زیباترین نثرهای ادبی که تا به امروز نگاشته شدهاست:
«چند صدای کوچک که از طرف پنجره برخاست، او را واداشت که رو به پنجره کند. باز برف میآمد. گابریل با چشمان خوابآلود، گلولههای سیمین و تیرهی برف را که در نور چراغ، بهطور مایل فرود میآمدند، میپایید. اکنون وقت آن شدهبود که گابریل سفر خود را بهسوی مغرب آغاز کند.
روزنامهها راست میگفتند؛ در سراسر ایرلند برف آمدهبود. برف بر تمام نقاط جلگهی مرکزی و بر تپه های بیدرخت و آنسوتر بر امواج تیره و خروشان رودخانهی شانون فرود میآمد. برهر نقطهی صحن آن کلیسای خلوت که مایکل فوری در آن مدفون بود نیز می نشست. بر چلیپاهای معوج و سنگهای گورها و بر سر تیرهای دروازهی کوچک روبرو تیغهای بیبر مینشست. به شنیدن صدای برف که با رقت از میان کیهان فرود میآمد و مانند هبوط آخرینِ همه، آرام بر سر مردگان و زندگان مینشست، روح گابریل از حال رفت. » (مترجم: پرویز دوایی)
۳- داستان «برف» نوشتهی تد هیوز (۱۹۵۶)
داستان «برف»
یخ، برف و باد و بوران، بر بخش وسیعی از اشعار تد هیوز سایه افکندهاند، اما داستان کوتاه «برف» بیانگر نگاه درونی او به زمستان است. قهرمان این داستان پس از جان به دربردن از یک حادثهی سقوط هواپیما خودش را در زمینی سراسر پوشیده از برف می یابد، او با این تصور که تنها بازماندهی این حادثه است به جست و جوی محل حادثه برمیآید. او در مسیر برگشت به کرات در برف فرو میرود اما باز بر میخیزد و راهش را مدام ادامه میدهد. او که در جست و جوی راه برگشت است با هر قدمی که بر می دارد بیشتر دلتنگ خویشان برجای گذاشتهاش می شود.
در این داستان، رگههایی از رمان «قصر» نوشتهی «فرانتس کافکا» – نویسندهی بزرگ بوهمی اوایل قرن بیستم – را میتوان مشاهده کرد. داستان اگزیستالیستی دیگری که آن هم در فضایی محصور در برف رخ میدهد.
اما آیا قصهای که قهرمان داستان هیوز، روایت می کند حقیقت دارد؟ آیا تنها با مرور خاطرات میتوان در رقم زدن سرنوشت دخیل شد؟ آدمی چگونه معنا را مییابد زمانی که با «هیچ» مواجه است؟ اینها دغدغههاییست که روایت ظریف هیوز در فضایی سفید و برفاندود مطرح میکند.
۴- داستان مصور«آدم برفی» اثر ریموند بریگز (۱۹۷۸)
داستان مصور«آدم برفی»
این داستان سراسر نقاشی، تصویر گر رفاقت پسرک و آدمبرفی خارق العادهی اوست که به شکل معجزه آسایی زنده میشود، بازیها و همدلیهای پسرک و آدم برفی در خانهی پسر و پس از آن همراهی آن دو در سفری رویایی و در دل دنیایی زمستانی روایت تصویری داستان را پیش میبرد. این رفاقت جادویی اما سرآخر با سرزدن آفتاب و آب شدن آدم برفی آخر میگیرد.
اگر برف نبارد…
رهیار شریف
اشاره:
زمستان اما، در شعر معاصر دنیا هم بازتاب فراوان داشته و با اعجاب و صداقت و غربت فراوانش منبع الهام بسیاری از شعرا شده؛ همکارمان ” رهیار شریف ” برخی از این نمونه ها را برای ویژه نامه ی زمستان ما گرد هم آورده که با هم می خوانیم…
توماس ترانسترومر
توماس ترانسترومر:
شاعر ،نویسنده ومترجم سوﺋدی در ۱۵ آوریل ۱۹۳۱ به دنیا آمد. اشعار او تا کنون به ۶۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده است.او بعد ازجنگ جهانی دوم تا به حال ،از مهم ترین شاعران اسکاندیناوی بوده است.منتقدان اشعار او را به خاطر قابلیت درک بالا وترجمه پذیری آن ستوده اند.اشعار او بیشتر درمورد زمستان های طولانی سوﺋد، تکرار فصول وزیبایی های طبیعت است.اشعار او دارای راز آلودگی وبا تاکید بر زندگی روزمره است. او در سال ۲۰۱۱،جایزه نوبل ادبی را از آن خود کرد.
وردهای زمستانی
اتوبوس پیش می خزد در شب زمستانی
می درخشد چون ناوی در کاجستان
جایی که آبراهِ تنگ و گود مرده ای است راه.
مسافرانی اندک : چندتایی پیر و چند نوجوان.
اگر بایستد و چراغ ها را خاموش کند
جهان نابود خواهد شد
هرمان د کونینک
هرمان د کونینک:
در ۲۱ فوریه ۱۹۴۴ در مچلن شهری در بلژیک بدنیا آمد و در ۱۹۹۷ در لیسبون بر اثر سکته ی قلبی از دنیا رفت. در هیجده سالگی پدرش را از دست داد ، مرگی که تاثیر زیادی بر او گذاشت. در رشته زبان های ژرمنی تحصیل کرد. چند سالی تدریس کرد. مجموعه شعر “عشق انعطاف پذیر” او همه کس فهم است و پرفروش ترین مجموعه شعر به زبان هلندی در قرن بیستم. همسر اولش در حادثه ی رانندگی جان خود را از دست داد. پس از مرگ همسرش مجموعه شعر ” تا زمانیکه برف هست ” را در ۱۹۷۵ به چاپ رساند.
زمستان
زمستان
در جنگل درخت ها را می بینی
و این نور ، نور نیست بلکه برداشتی ست از آن
در نبودِ آفتاب هیچ چیز
تازه نیست
با این حال
تاریکی مطلق نیست
تازمانیکه برف هست
شب بی چشم انداز نیست
نوعی روشنایی از نوعی باور است
که فکر می کند
تاریکی مطلق نمی آید
تا زمانیکه هنوز برف هست ، امید هم هست
برگردان: مودب میرعلایی
نِزار قَبانی
نِزار قَبانی:
زاده ی ۲۱ مارس ۱۹۲۳ و درگذشته ی ۳۰ آوریل ۱۹۹۸، از بزرگترین شاعران و نویسندگان جهان عرب بود. او در یکی از محلههای قدیمی شهر دمشق سوریه به دنیا آمد و از دانشگاه دمشق فارغ التحصیل شد. وی به زبان های فرانسه، انگلیسی و اسپانیولی نیز مسلط بود و مدت بیست سال در دستگاه دیپلماسی سوریه خدمت کرد.
وقتی باد پرده های اتاق را به اهتزاز در می آورد
و مرا…
عشق زمستانی ات را به یاد می آورم
آن هنگام ، به باران پناه می برم تا به سرزمین دیگری ببارد
به برف، تا شهرهای دیگری را سفیدپوش کند
و به خدا، تا زمستان را از تقویمش پاک کند
چون نمی دانم بی تو ، چگونه زمستان را تاب آورم.
یانیس ریتسوس
یانیس ریتسوس
(۱۹۰۹-۱۹۹۰)، شاعر یونانی، یکی از پرکار ترین شاعران قرن بیستم بود. او در ۸۱ سال عمر خویش بالغ بر ۸۰ جلد کتاب شعر چاپ کرد.یانیس ریتسوس زندگی بسیار سختی را پشت سر گذاشت. از همان کودکی و نوجوانی شاهد مسلول شدن و مرگ مادر و برادرش و مجنون پدرش و خواهرش بوده. بعد از آن نیز زندان رفتن ها و تبعیدهای مداوم.
ریتسوس از همان دوران جوانی با خواندن آثار مارکس و لنین به مارکسیسم علاقهمند شد و در سال سال ۱۹۳۱ به حزب کمونیست یونان (KKE) پیوست. یانیس ریتسوس شاعری است که هم مجموعه اشعاری دارد به شدت سیاسی و حتی به نحوی حزبی (برخی از اشعار او به سرودهای انقلابی تبدیل شد) و هم مجموعه اشعاری دارد که شاید به شدت شخصی و غیر سیاسی به نظر برسد.
ریتسوس شاعری است که دنیا را ذره ذره لمس کرد. از کوچکترین لحظات و دقایق آن گرفته، از کوچکترین مسائل و چیزها گرفته، تا مناسبات کلان ِ سیاسی و مبارزات اجتماعی.
“برف می بارد امشب”:
میخندیم به روزنامهای که در باد میرود
به سایهای که روی دیوار تکان میخورد
به حرفهای پدربزرگ که میگوید برف میبارد امشب
برف میبارد هرشب
میگوید هواشناسی دروغ میگوید
هر روز
هوا خوب نیست
باد آرام نیست
دریای اژه طوفانیست
پدربزرگ میگوید برف میبارد امشب
اگر برف نبارد این پالتو همیشه در کُمُد میماند
اگر برف نبارد زغالها در انبار دستنخورده میمانند…
تِیجو ناکامورا
تِیجو ناکامورا:
در آوریل سال ۱۹۰۰ در شهر کوماموتوی ژاپن زاده شد. او ۱۸ ساله بود که برای نخستین بار هایکوهایش در مجله ادبی”هوتوتوگیسو”به چاپ رسید. در ۱۹۳۴ به عضویت هیئت تحریریه “هوتوتوگیسو” درآمد و در همان سال اولین مجموعه هایکوی خود را با عنوان “برف بهاری” منتشر کرد.پس از جنگ در سال ۱۹۴۷ مجله هایکوی “گلهای باد” را تأسیس کرد و تا اواخر عمرش به اداره آن پرداخت.در سال ۱۹۸۰ به عنوان شخصیت فرهنگی سال ژاپن برگزیده شد و پنج سال بعد جایزه سال آکادمی هنرهای ژاپن به او اهدا شد.تیجو ناکامورا در ۸۸ سالگی بر اثر نارسایی قلبی درگذشت. از تیجو نزدیک سی جلد کتاب شامل جنگهای هایکو و موضوعات مرتبط با هایکو منتشر شده است.در سال ۲۰۰۰ دولت ژاپن تمبری به یادبود این شخصیت فرهنگی منتشر کرد، هایکوهای تیجو را که سرشار از زنانگی و مادرانگیاند، آینه تمام نمای ژاپن قبل از جنگ، در طول جنگ و پس از جنگ میدانند. هایکو که در اصل مقولهای مردانه تلقی میشد، پس از جنگ، با ظهور چند بانوی هایکوسرای برجسته از انحصار مردان درآمد. نقش تیجو در آن میان بسیار پررنگ بود:
۱
روز زمستانی
“برای کبوترها دانه بخر”
اصرار کودک
۲
اول زمستان
در گودی سنگ
آب باران
۳
به خاطر مادر، به خاطر کودک
بیشتر میتابد
آفتاب زمستان
۴
به گلستان سرمازده
برای چه میشتابی؟
۵
از زیر درختی
به زیر درختی دیگر
پروانه در زمستان
همایون خرم به عنوان یکی از تاثیر گذارترین شخصیتهای موسیقی ایرانی در نیم قرن اخیر و با صرف بیش از شش دهه از عمر خود در عرصه ی این هنر، در میان خاطرات نسل های بسیاری جای گرفته است. نسلهایی که خروش و قرار دل خود را در میان آثار ماندگار وی یافته اند و هنوز هم با تصنیفهای وی خاطره بازی می کنند.
همایون خرم
شامگاه بیست و هشتم دی ماه سالروز درگذشت “همایون خرم” آهنگساز شهیر ایرانی و نوازنده ی برجسته ی ویلون است.
این هنرمند زادهی بوشهر که نامش هم الهام گرفته از دستگاه “همایون” درموسیقی ایرانی ست، از همان کودکی و با نواختن نی مشق موسیقی را آغاز کرد و پس از عزیمت به تهران در سن یازده سالگی برای فراگیری ویولن نزد ابوالحسن صبا پرداخت. او خیلی زود و در سن چهارده سالگی به جرگه ی نوازندگان رادیو پیوست و پس از آن با درخشیدن در برنامه های متعددی چون “گلها ” به شهرت رسید، در همین دوران بود که وی در کسوت یکی از ارکان این برنامه ی فرهنگی، موفق شد تا ماندگارترین آثارش از جمله ” مینای شکسته”، “تو ای پری کجایی”، “رسوای زمانه”، “غوغای ستارگان”، “بگذر از کوی ما”، “پیک سحری” و “طاقتم ده” را خلق کند.
همایون خرم که تحصیلات دانشگاهی اش را در رشته ی مهندسی برق به پایان رسانده بود، مدتها رهبر ارکستر شماره شش و دو رادیو و عضو شورای موسیقی رادیو وسرپرست ارکستر سازهای ملی بود. شاید تحصیل در علوم دقیقه بود که موجب تلفیق ظرافت و نظم در نتها و نغمه های مخلوق وی گشته بود، نظمی دقیق و هنرمندانه که منجر شده بود تا اندیشه های خلاقانه ی وی به منظم ترین شکل ممکن جلوه کند.
از این منظر می توان خرم را پژوهشگری ممتاز و محققی برجسته نیز برشمرد، چرا که وی علاوه بر خلاقیت در آهنگسازی و چیره دستی در نوازندگی و بداهه نوازی، به ظرایف نظری و تئوریک موسیقی ایران نیز تسلط داشت و آثار مکتوب وی در حوزه های موسیقی، پژوهش تاریخ موسیقی و روشهای آموزش موسیقی گواهی بر این مدعاست.
از دیگر مشخصه های برجسته ی همایون خرم درک و دانش وسیع وی از ادبیات بود و این امر در آثار او با آمیختگی جادویی کلام و شعر با موسیقی و ساز نمایان می شود، ترکیبی تاثیر گذار و ملموس برای جامعه ای که خواه نا خواه فرهنگش با عرفان و سرگشتگی های عرفانی گره خورده است. در حقیقت رمز ماندگاری آثار این آهنگساز را باید در پیوند بدیعانه با ریشه های موسیقی و ادبیات شرق جست و جو کرد. پیوندی که با بهره گیری از پشتوانه ی ذوق و هشیاری در عین اتصال به منشا و قالب اصلی، زنگار را ازسنتهای کسالت بار آن می زداید و رنگی نو بر هویت اصیل فرهنگی می پاشد.
شیوه ی نوازندگی همایون خرم به رغم داشتن امضای شخصی خود وی، به شکلی آگاهانه متاثر از شیوه ی ابوالحسن صبا بود و حتی در زمانه ای که بسیاری از نوازندگان ویولن به استفاده از ملودیهای ترکی و عربی در اجراهایشان می پرداختند، خرم هم چنان به این فضای کلاسیک و اصیل پایبند بود. بداهه نوازی های او در آواز بیات اصفهان، رفت و بازگشتهایش به بیداد همایون و بیات راجه اصفهان و فرودهای دلنشین درآواز اصفهان، فضای جدیدی را برای شنونده ایجاد می کرد که بیانگرذوق و خلاقیت کم نظیر او در آهنگسازی بود.
همایون خرم، معتقد بود که موسیقی غرب با موسیقی ملی ایران ناسازگار است و از همین رو اجرای موسیقی ملی ایران را در دیگر نقاط جهان منوط به فراهم آوردن مقدمات و شرایط آن می دانست و می گفت: ” موسیقى ما، جنبههاى احساسى خاص خودش را دارد. این است که اگر قطعهاى براى ارکستر بزرگ نوشته میشود، باید توسط کسى نوشته شود که موسیقى ایرانى را خوب شناخته باشد و آن هم خیلى بااحتیاط باید نوشته شود. وگرنه اگر بخواهند همان قوانین هارمونى و همه آن فرعیات بعدىاَش را اجرا کنند، ممکن است جوابگو نباشد. ممکن است که ترکیب، از نظر صدا یک ترکیب هارمونیک باشد ولى از نظر احساسى ممکن است مخربِ جنبههاى احساسیاش باشد. این است که کسانى باید این تنظیمها را انجام دهند که حتماً جوهر موسیقى ایرانى را درک کرده باشند. ”
ایران با پیروزی مقابل امارات مقتدرانه به جمع هشت تیم برتر جام ملت های آسیا راه یافت.
درادامه مرحله گروهی این رقابت ها در استرالیا دوشنبه تیم ملی ایران درسومین و آخرین دیدار خود دربریزبین به مصاف امارات رفت و با تک گل دقایق پایانی رضا قوچان نژاد از سد این تیم گذشت و با سه برد پیاپی و کسب نه امتیاز به عنوان سرگروه به مرحله بعد صعود کرد. ملی پوشان فوتبال ایران درمرحله یک چهارم نهایی به مصاف تیم دوم گروه چهار می روند.
امارات هم با شش امتیاز به عنوان تیم دوم به مرحله بعد راه یافت و باید دراین دور رودرروی تیم نخست گروه چهار می رود.
دردیگر بازی این گروه نیز، بحرین دریک بازی تشریفاتی ۲-۱ قطر را شکست داد.
سه شنبه در آخرین روز مرحله گروهی جام ملت های آسیا در گروه چهار، ژاپن با اردن و عراق با فلسطین به دیدار هم می روند و پرونده این دور بسته خواهد شد.
رویترز:بازیکن تعویضی، ایران را صدرنشین کرد.
خبرگزاری رویترز پس از پیروزی یک بر صفر ایران مقابل امارات با گل وقتهای اضافه رضا قوچان نژاد که موجب صدرنشینی ایران در گروه سوم رقابتهای جام ملتهای آسیا شد، نوشت: قوچان نژاد به عنوان بازیکن جانشین وارد زمین شد و در نهایت هم با ضربه سر، موفق شد گل پیروزی بخش ایران مقابل امارات را به ثمر برساند تا ایران از صدرنشینی در گروه سوم جام ملتهای آسیا مطمئن شود. ایران که حمایت هوادارانش را نیز پشت سر داشت، پس از این پیروزی، طوری خوشحالی کردند که گویی قهرمان جام ملتها شده اند زیرا میدانستند برد مقابل امارات میتواند کار آنها را برای رسیدن به فینال این رقابتها آسانتر کند.
بازتاب پیروزی ایران مقابل امارات درسایت کنفدراسیون فوتبال آسیا
سایت ای اف سی دراین باره نوشت:رضا قوچان نژاد که در پایان دیدار موفق شد عنوان بهترین بازیکن میدان را از آن خود کند دردقیقه ۹۱ تنها گل این جدال را هم به ثمررساند، تا ایران با ۹ امتیاز و کسب بیشترین امتیاز ممکن، بالاتر از تیم مهدی علی، در جدول رده بندی قرار بگیرد.
ایران در مرحله بعدی، روز جمعه در کانبرا با تیم دوم گروه چهارم دیدار میکند و امارات هم با صدرنشین گروه چهارم، که به احتمال زیاد ژاپن است، در سیدنی روبهرو خواهد شد.
مورینیو:جراردبازیکنی تاریخی برای لیورپول و لیگ برتر است.
ژوزه مورینیو که شاگردانش سهشنبه شب در دیدار رفت از مرحله نیمهنهایی جام اتحادیه انگلیس باید در ورزشگاه آنفیلد به مصاف لیورپول بروند با تمجید از هافبک ۳۴ ساله حریف به خبرنگاران گفت: جرارد بازیکنی تاریخی برای لیورپول و لیگ برتر انگلیس است. او حریفی بوده که همیشه به شخصه احترام خاصی برایش قائل بودهام و تحسینش کردهام. هواداران چلسی شعاری علیه استیون سر میدهند که اصلاً دوستش ندارم. سر دادن این شعار برای چند بار اول جالب است ولی به تکرار آن نیازی نداریم، آن هم در مورد بازیکن قابل احترامی همچون جرارد.
آقای خاص در پایان خاطرنشان کرد: عاشق اظهار نظرهای جرارد هستم وقتی میگوید که در زندگیاش هرگز مقابل لیورپول قرار نگرفته و به این تیم گل نزده است. کاملاً درک میکنم چرا در حالی که در آستانه پیوستن به چلسی بود این کار را نکرد.
آلونسو:دربایرن مونیخ اهداف بزرگی داریم
ژابی آلونسو که پس از قهرمانی در رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا و جام حذفی اسپانیا از رئال مادرید جدا و در ابتدای فصل جاری به بایرن مونیخ پیوست، به خبرنگاران گفت: به این خاطر به بایرن مونیخ آمدم که چیز جدیدی را تجربه کنم، بوندسلیگا را کشف کنم و برای باشگاه خیلی خاصی همچون بایرن مونیخ بازی کنم. حالا به جرأت میتوانم بگویم که پیوستن به بایرن مونیخ اتفاق فوقالعادهای در دوران حرفهایام بود.
وی با بیان این جمله که دربایرن اهداف بزرگی داریم،افزود: ساقها و ذهن ما استراحت کرده و حالا برای رویارویی با فاز سرنوشتساز بوندسلیگا آمادهایم. همانند دیگر اعضای تیم من هم سخت تلاش کردهام تا در بهترین شرایط خود باشم و به بهترین نحو ممکن به بایرن مونیخ کمک کنم. برای بازیهای بزرگ نیمفصل دوم فصل جاری بوندسلیگا آمادهام.
از آن باغچه ی پُر گُل
تنها یک گل سرخ مانده است
که گذاشته ام توی ایوان
کنار نرده ها،
و امروز بامداد
که میروم بر دوچرخه ی ثابتم بنشینم
می بینمش که بسوی من سر خم کرده
نجواکنان
در خوابجامه ی ماهوتیَش.
من بر زین چرمی می نشینم
حوله را بگردن می آویزم
تا از سوزِ بامدادی در امان باشم
و پا بر رکاب چرخ می فشارم.
از کنار دریای “آرام” می گذرم
و همراه با اسکیتبازانِ بامدادی
خود را تا اسکله ی سانتامونیکا میرسانم
و بی آنکه منتظر سندباد بحری شوم
از کوهه های آب می گذرم.
آنگاه خود را دوباره
در شهرِ کودکیم می یابم
در کوی “باغ جنت”
با درختان پُرسایه اش
و گدای مشکوکی که بر سکویی نشسته
و خانه ی ما را از گوشه ی چشم میپاید.
در می زنم.
آفتاب دیگر تا نیمه ی ایوان رسیده
و نیمی از رخ
و تاج گلسرخ را پوشانده است.
من حوله را از گردنم برمیدارم
و صورتم را خشک می کنم.
می دانم که آن سوی این ایوان
در خانه ی کودکیم در اصفهان
باغچه ی پُرگل من هنوز پابرجاست،
و پدرم که دیگر مرا نمی شناسد
بر صندلی چرخدارش نشسته
و دارد با گلسرخی
که سر بسوی او خم کرده
آرام آرام حرف می زند.
مجید نفیسی
۶ آوریل ۲۰۰۵
A Red Rose with My Father
From that once-full flowerbed
There remains a single red rose
Which I have put on the balcony
Near the railing,
And today at dawn
When I go to sit on my stationary bike
I see it bending toward me
Whispering
In her maroon sleeping gown.
I sit on the leather seat,
Hang the towel around my neck
To keep off the morning chill
And press my feet on the pedal.
I pass alongside the Pacific
And carry myself to Santa Monica pier
With the company of morning skaters,
And without waiting for Sinbad the sailor
I pass hills of water.
Then I find myself again
In the city of my childhood
In the alley of “Paradise Garden”
With its shady trees
And a suspicious beggar
Who sits on a sofa
Watching our house from the edge of his eyes.
I knock at the door.
The sun has now reached half of the balcony
And covered half of the face
And crown of the red rose.
I take the towel from my neck
And dry my face.
I know that beyond this balcony
In my childhood home of Isfahan
My full flowerbed is still living,
And my father who no longer knows me
sits on his wheelchair
And talks gently
To a red rose
Bending toward him.
در بخش های پیشین گفتیم که ستیز کهنه و نو، جنگ دو جهان نگریِ ناهمگون، ناهمایند و ناسازگار است که همه سویه ها و رویه های هستی را در برمی گیرد. اما سرایداران سنّت و دکانداران شریعت که نگرش مدرن را ویرانگر جایگاه و پایگاهِ خود در دایره قدرت و ثروت می بینند، آن را دشمن دین می پندارند و ستیز با اندیشه های مدرن و دستاوردهای آن را، به بهانه ی “حفظ ِ بیضه دین”، دستمایه جنگی بی امان برای مبارزه با آزادی و برابری می کنند. هدف بنیادین این جنگ در همه ی سرزمین ها، برای اهل شریعت و طریقت و سلطنت، ماندن در مدار قدرت و ثروت است، نکته ای که هرگز هیچ یک از سردمداران این سه گروه، سخنی از آن نمی گویند و اشاره به آن را گناهی نابخشودنی می دانند. اما تجربه ی حکومت اسلامی در ایران نشان داد که آنچه درباره روحانی بودن اهل دین و وارستگی آنان از دل بستن به این جهان و “جیفه دنیا” و پرهیز از آلوده شدن به قدرت و ثروتِ این جهانی می گفتند، افسانه هایی سست و نادرست بوده است. بیشترِ آخوندها در روزگار کنونی نشان داده اند که چه دلبستگی گرُازین و بی پایان نمایایی به جیفه این جهان دارند و در نخستین بزنگاه، بی هراس از هنجارهای اخلاقی و آبروی انسانی و اصول و فروع و بایدها و نبایدهای دینی خود، راهزانانی بسیار چیره دست و بی باک و چالاک و بی چشم و رویند. ۱
تا روزی که خون خودی ها را رنگین تر بدانیم
و
بخواهیم در مورد ارزش جان انسان ها استثنإ قائل شویم
متأسفانه احتمال رُخداد این حوادث و ترورها همچنان ادامه خواهد داشت
خرید مال دزدی خلاف قوانین بین المللی است و
دستکم گرفتن شعور مردم خود بی شعوری می باشد
مسـعود هارون مهدوی
با اجازۀ هموطنان گرامی،
لازم است که در بدو امر به خاطر گفتن حقایق و برداشتن پرده از توطئه هائی که در ۳۶ سال گذشته رُخ داده به نکاتی اشاره شود که باعث تغییر و تحولات منفی و حوادث بسیار جان گدازی در مناطق مسلمان نشین و کشور اُکرائین شده.
توجه و عملکرد شما نسبت به این نکات می تواند تضمینی باشد در زمینۀ موفقیت ما در مقابله و خنثی کردن این توطئه ها.
دوست و هموطن گرامی، آیا این یک توقع غیر منصفانه ای خواهد بود اگر هر کدام از ما که هویت ایرانی دارد بخواهد همچون یک صیونیزم از حقوق ملت و کشورش دفاع کند و برای هویت خود ارزش قائل شود؟
سکوت و بی تفاوتی نسبت به سرنوشت خود و هموطنانت تنها نمی شود اسمش را کوتاهی کردن گذاشت بلکه خود یک خیانت است.
تا به امروز ریش و قیچی دست صاحبان قدرت بوده و کارهائی که خواسته اند نسبت به ملت های فاقد قدرت نظامی و مالی انجام داده اند و مسائل و حوادث رُخداده را هم طوری جلوه داده اند که بصلاحشان بوده نه آن طوری که حقیقت داشته. اکثر فیلم های سینمائی و خبری که در استودیوهای هالیوود و دیگر مراکز فیلم سازی تا کنون تهیه و به معرض تماشا گذاشته شده بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته تا هنری. در پشت آن یک هدف سیاسی بوده که بیشترین آن در جهت منحرف کردن افکار عمومی و ایجاد اختلاف مابین ملیت های مختلف بوده. محتوی سناریوهای فیلم های تهیه شده در هالیوود بیشتر به این خاطر بوده که سفید پوستان مسیحی و یهودی را به تماشاچیان انسانهائی مظلوم و قهرمان ملی معرفی کنند و در مقابل مسلمانان را آدمهائی وحشی و ظالم جلوه دهند.
کسروی و تاریخ مشروطۀ ایران
سهراب یزدانی
نشر نی چاپ دوم ۱۳۸۳ تهران
پیشگفتار فشرده توضیح کوتاهی درباره نشر تاریخ هیجده ساله آذربایجان و توسعه و تکمیل آن به تاریخ مشروطیت ایران است. با این هدف اساسی وارسیِ رخداد انقلاب وسرگذشتِ بذرهای بیداری.
مطالب این دفتر درسه فصل تدوین شده عبا رت است از: کسروی و مشروطیت ایران ، بررسی و بازنگری .
در جنبش مشروطه خواهی کسروی طلبۀ جوانی ست شانزده ساله، ازخانوادۀ روحانی در یکی از قدیمی ترین محله های تبریز؛ محله ای کم وبیش با خانواده هائی آمیخته از لایه های متوسط و بیشتر زیرین جامعۀ کارگری با کارگاه های قالیبافی؛ حتا در اکثر خانه ها نیز زن و بچه بیشتر سرگرم قالیبافی بودند برای امرار معاش. کوچه پس کوچه های هُکماوار همشه پُر ازسر و صدا بود، صدای استادکار و بچه های بافنده که درپشت دارقالی با انگشتان کوچک، گوش به فرمان استادکار با مهارت رشتۀ پشم های رنگین را می ییچاندند ونقش آفرینی می کردند. و کسروی که بین این جماعت مذهبیِ و متعصب بزرگ شده پایش به سفارت انگلیس باز می شود که در آن روزها مرکز اجتماعات مردم بود برای شنیدن سخنان تازه دربارۀ مشروطیت. مشارکت او در اجتماعات کنسولگری انگلیس که مردم دسته دسته به آنجا می رفتند و ساعت ها به سخنرانی های مشروطه خواهان گوش می سپردند: «باید قانونی باشد که مردم از روی آن زندگی کنند. پادشاه به سرخود نباشد. مجلسی برپا گردد که کارها را به سگالش به انجام برسانند. این ها می بود معنائی که به مشروطه می دادند من این ها را پسندیدم و به مشروطه دل بستم ».
نخستین باری که ستارخان را می بیند دلبستۀ اومی شود و مردانگی ش را می ستاید. جنب و جوش مردم کوچه بازار را که تفنگ به دست گرفته اند وبا تمرین های نظامی به ستیز با غول استبداد برخاسه اند او را به وجد آورده : «توگوئی سراسر رگ و پی ام به لرزه می افتاد و از این که ایران از بند استبداد رسته و ایرانیان بدین سان به شور برخاسته اند خدای را سپاس می گذارم» از استبداد صغیر می گوید . شاهد و ناظر هجوم قوای دولتی و عشایر طرفدار دولت، محاصرۀ شهر و جنگ های داخلی تبریز بوده و سرآغار گرسنگی اهالی شهر. « دولتی ها این بارمیخواستند شهر را با فشار گرسنگی ازپا بیندازند» حملۀ صمدخان شجاع الدوله به قره ملک و هکماوار، تیریز و غارت خانه ها با رسیدن قوای تازه نفس به فرماندهی ستارخان، حاج شجاع الدوله پا به فرار می گذارد: «من . . . گریزصمدخان را دیدم . . . خود صمدخان درجلو و سرکردگان و سواران درپشت سر او به تندی می گذشتند».
و بالاخره مجاهدان شهر نیروهای دولتی را عقب راندند. محاصرۀ تبریز شکسته شد و همین شکست محاصره: «شورمشروطه خواهی را در مناطقی چون تهران، مشهد و فارس برانگیخت اصفهان و رشت قیام درگرفت».
کسروی به تلخی از هجوم نظامیان روسیه یاد می کند. بدرفتاری روس ها، جلوگیری ازانتشار روزنامه، خلع سلاح مجاهدین، و رشت و کشتارو فجایع روس های همیشه متجاوز را شرح می دهد. به حکم دادگاهِ سفارشی تزار روس در روز عاشورا رهبران مذهبی و آزادیخواهان را محاکمه کردند وهمگی را به دار کشیدند. دونوجوان که پسران علی مسیو بودند نیز اعدام شدند.
«روزگارسیاهی بود. مجلس به زور دولت تعطیل شده بود . . . انگلیسی ها درجنوب کشور نظارت می کردند و روس ها سراسر منطقۀ شمال را دراشغال نظامی داشتند.» سرکوب و خفقان و تاخت وتاز استبداد با کشتار مخالفین و انتقام گیری شروع شده بود. کسروی که به طرفداری ازمشروطه و مشروطه خواهان شناخته شده بود، مورد آزار قرار گرفته با ترک منبر و مسجد خانه نشینی اختیار می کند.
درآشنائی با آزادیخواهان به مطالعه کتاب هایی می پردازد که برایش نوآوری های داشتند. ازجمله کتاب احمد نوشته طالبوف تبریزی و سیاحت نامه ابراهیم بیگ نوشته حاج زین العابدین مراغه ایست. می نویسد : « سیاحت نامۀ ابراهیم بیگ تکان سختی در من پدید آورد و باد به آتش درون من زد». پس از آن به مطالعۀ علم هیئت فیزیک وشیمی علاقمند شده ومطالعۀ کتب علوم جدید را دنبال می کند. جالب این که نویسنده کتاب درنخستین گام های معرفی کسروی می نویسد :« کسروی هیچگاه به سوی ایده ئولوژی یا مکتب سیاسی به خصوصی گرایشی نیافت. دیگرآن که کوشید تا فقط براساس دیدگاه های خود به مسائل و پدیده های اجتماعی بنگرد. سرانجام آنکه اولین متفکر ایرانی بود که دستگاه فکری ویژه خود را بنیان نهاد بی آنکه برای چنین کاری مستقیما از اندیشه های بیگانه بهره گیرد».
یزدانی، در کسروی اندیشمند، از پژوهش او دربارۀ مشروطیت سخن می گوید و فضای اندیشه ورزی او را که برپایۀ خِرد است می شکافد. حاصل این که «از نظر کسروی خرد محصول فعالیت مغز انسان نیست. بلکه نیرویی وابسته به «روان» اوست نیروئی که بین نیک و بد داوری می کند. در داوری خود آزاد و مستقل است وابستگی به سود و زیان شخصی ندارد». ازنیروی قدرتمند توده بحث می کند. ازنیرویی که در زمانۀ اخیر کمتر درباره اش صحبت شده است .
این نیز بگویم که اصولا کسروی بیشتر باور به نیروی توده ها دارد. ایمان محکم او به قدرت قشر عظیم توده ها حیرت آور است. از دیدگاه او نیروی فعال و متحرک توده، نه تنها منشآ کل امور است، بل که درهمه امور باید دخیل بوده و حاکم باشند وادارۀ جامعه و کشور با صلاحدید آنها انچام گیرد. براین اعتقاد است که «بهتیرن راه همآنست که فرمانروایی و چیرگی درمیان نباشد، و هرتوده با آزادی زندگی به سر برند و به کارهای همگی یا کشوری نیز خود پردازند. خودشان خود را راه برند». همو با خوش بینی و خوش نیتی «مردان نیکخواه و کاردان را» برای مجلس می گمارد تا قوانین خوب وتصمیمات لازم الاجرا را به صورت قانون به تصویب برسانند. باز تآکید می کند: «توده ها آزادند اختیار زندگانی خودشان را در دست دارند. آنچه سودمند می دانند و می خواهند با دست نمایندگان به کار توانند بست. هرقانونی را بهتر دانستند ازمجلس توانند خواست».
نظرکسروی دربارۀ زمینداری نیز خلاف سایرمتشرعان شنیدنی ست : «زمین ازآنِ کارندۀ زمین است. اگر مالک قانونی زمین در بهره گیری از زمین سستی کند وظیفۀ دولت است که آن را از وی بگیرد و به دیگری بسپارد» این جا باید با یزدانی عزیز اندکی مخالفت کرد که نوشته اند: ریشه کنی این نظام را تجویز نمی کند. به همین دلیل برخی او را مدافع سرمایه داران خُرد و قشرهای میانه حال دانسته اند» و این درحالی ست که در جند سطر جلوتر در همین برگ آمده است که : «مالکیت حقوقی بر زمین کشاورزی، مالکیت واقعی ایجاد نمی کند».
کسروی درباره کسب تمدن ازاروپائیان، تحلیل جالب و با ارزشی دارد : «ایرانیان جنبه های مثبت تمدن اروپائی را نگرفتند، بلکه مجذوب عناصرفاسد کنندۀ آن شدند اما اندیشه های اروپایی نتوانست کاملا درایران نفوذ کند . آمیزه ای از باورهای گذشته واندیشه های نو پدید آمد که هریک دیگری را سست گردانید و بازار پراکندۀ فکری ایرانیان را آشقته تر از پیش کرد»
یزدانی، درکسروی مورخ برای شناساندنِ او از سرآغاز فعالیت هایش می گوید. «زندگی نویسندگی او با انتشار یادداشتهای او درباره تاریخ طبرستان آغازشد. این نوشته درسال ۱۳۰۱ درمجلۀ نوبهار منتشر گردید» . در همان زمان است که کسروی متوجه اشتباهات ادوارد براون شرقشناس انگلیسی درترجمۀ کتاب خطی تاریخ ابن اسفندیار می شود. یزدانی می نویسد : «شاید این نخستین باری بود که پژوهشگری ایرانی خطای علمی دانشمندی اروپائی را گوشزد می کرد و به قول سعید نفیسی، نخستین زنگ را دربرابر خاورشناسان بر می آورد.»
یزدانی که دراین بخش آثار کسروی را مورد بحث قرار داده، از وسواس و دقت علمیِ او می گوید. و در رهگذراین داوری هاست که دقت و تسلط و مهمتر امانتداری خود نیز در ذهن خواننده چهره می گشاید. « به خصوص درکتاب شهریاران گمنام می بینیم که از نظر فن پژوهش تاریخی شاید بتوان آن را شاهکار کسروی شمرد. دوم، وی با کنجکاوی به پدیده های تاریخی می نگریست . . . . . . . . . دقت علمی نویسنده ، تحسین دانشمندان سختگیر نکته بینی چون محمد قزوینی مینیورسکی را برانگیخت».
ازدیدگاه کسروی، تاریخ و آگاهی آز آن درتثبیت هویت ملی یک ضرورت است. «تاریخ برای یک توده همچون ریشه ایست برای یک درخت . . . تاریخ، یک توده را پایدارتر و استوارتر گرداند».
کسروی درسال ۱۳۰۰ تبریز را ترک گفته و مدتی در دماوند و زنجان سرگرم کار می شود و همانجاهاست که نوشتن تاریخ هیجده سالۀ آذربایجان یا داستان مشروطه درایران را می نویسد که بعدها به تاریخ مشروطیت ایرن تبدیل می شود. «بخش یکم تاریخ مشروطه ایران درسال ۱۳۱۹، بخش دوم درسال ۱۳۲۰ و بخش سوم درسال ۱۳۲۱ انتشار یافت».
یزدانی، در «بررسی ریشه های مشروطیت» براین باور است که کسروی منشاء مشروطیت را از بیداری ایرانیان دانسته درمقابله با حکومت استبدادی. با اشاره به قتل نادرشاه : «پس از کشته شدن نادرشاه افشار تنزل ایران آغاز گشت»، ضعف ها وپیامدهای دوجنگ ویرانگر ایران و روس و از دست رفتن بخش بزرگی از آبادترین خاک وطن را یاد آور میشود . با مروری در تاریخ دوران قاجار دخالت های مستمر روس وانگلیس و جنبش تنباکو و آمد ورفت مستشاران، واگذاری گمرکات برای اخذ وام به منظورتآمین هزینۀ سفرشاهان به اروپا، در زمانه ای که فقر وفلاکت سراسر کشور را فراگرفته بود، گوشه هایی از فضای نکبت بار گذشته را به نمایش می گذارد. با این حال، پژوهشگر این وقایع را عامل یا ریشۀ اصلی بیداری مردم نمی داند، «بلکه یکی ازچند عامل » میشمارد که دررابطه با رخدادهای جهانی ازجمله : «جنگ روسیه – ژاپن در سال های ۱۹۰۵ – ۱۹۰۴ و شکست روسیه تکان سختی به آسیائی ها داد. شکست غول اروپائی از ژاپن گمنام در سراسر آسیا با خوشحالی تلقی گردید» انقلاب ناکام ۱۹۰۵ روسیه در منطقه شورتازه ای ایجاد کرد. آن انقلاب افق های تازه ای در منطقه گشود. خفتگان را بیدار کرد. تکانِ هشداردهنده ای بود، به ویژه جهتِ مردم عقب ماندۀ منطقه که درچنگال استبداد به زندگی برده وار معتاد شده بودند. درایران و عثمانی جنبش های تازه ای به وجود آمد .
درگسترش انقلاب، یزدانی با معرفی انجمن های محلی و اثرات آنها که درشهرها به دست مردم هر محل راه انداخته بودند سخن می گوید. باید یادآور شوم که درفاصلۀ صدور دستخط فرمان مشروطیت تا شروع استبداد صغیر، آزادی و آزادیخواهی برسر زبان ها بود و مردم مشتاقانه درآرزوی شکست استبداد و مهار کردن قدرتِ گستردۀ پادشاهی بودند. در زمینۀ این تغییرات شکل گیری انجمن ها، ازهشیاری پیشگامان حکایت می کند و خِرد اجتماعی – سیاسی آن ها را به رخ می کشد «پیش از ان که انتخاب نمایندگان مجلس صورت گیرد، گردانندگان مشروطۀ تبریز، انجمن ایالتی – یامجلس ملی – آذربایجان را تأسیس کردند».
تشکیل انجمن ها با مخالفت شدید محمدعلی میرزا ولیعهد مواجه می شود وبرای برهم زدن آن اقدام می کند اما موفق نمی شود ودرمقابل اعتراض مشروطه خواهان عقب نشینی کرده وانجمن ها در شهرهای کشور به راه می افتند. براین مبناست که یزدانی در بستردگرگونی ها انجمن ها را یکی ازدوستون اصلی معرفی می کند: «ابزار این تحول دو نهاد بودند مجلس، و انجمن های ایالتی و ولایتی». وسپس از عملکرد انجمن ها درشهرهای گوناگون می گوید. ازسمنان که در جریان مشروطیت فعالیتی نداشت ولی با تشکیل انجمن «رسما اعلام داشته بود که حاکم حق مداخله درگرفتن عوارض ندارد و نایب الحکومه نیز از اهدای تقدیمی و پیشکشی به حاکم منع شده بود».
در دوران استبداد صغیر قدرت انجمن تبریز فزونی یافت. گردانندۀ امور شهر انجمن بود. و مهمتر، «مسائل نظامی وسازماندهی دفاع ازشهر برای تبریزیها اولویت داشت. اما نیاز به مرکزی سیاسی همچنان احساس می شد». انجمن جانشین مجلس شد؛ و به پشتیبانی قدرت انجمن عین الدوله والی منتخب شاه را به تبریز راه ندادند. درسراسر کشور مشروطه خواهان «انجمن را بخشی تفکیک نشدنی ازنظام مشروطه می شناختند.»
یزدانی که عملکرد انجمن ها را به دقت وارسیده، بادرکِ اهمیت آن ها می نویسد: «دردورۀ استبداد صغیر درهرکجا که آن ها [مشروطه خواهان] قدرت گرفتند انجمن را احیا کردند. در تنکابن ، اصفهان، رشت، مشهد، بندرعباس، بوشهر ولارستان چنین انجمن هایی ایجاد گشت».
کسروی با ایمان به قدرت ونیروی تودۀ مردم، مقبولیت انجمن ها وپیشرفت امور را – درآن فضای وحشت و پریشانی وامید – این گونه روایت می کند که : « آنچه مایۀ قدرت انجمن ها می شد، توانائی دربسیج تودۀ شهری بود». تحلیل سنجیده و تمیز درستی ست. سرچشمۀ قدرتِ ملی همیشه در نیروی عظیم توده هاست که با هدایتِ پیشگامانِ مورد اعتماد به آرمان های خود می رسند. کسروی در این باره ایمان خود را با سخنان شورانگیز اعلام می کند : « من به نوشتن این تاریخ به نام دادگری برخاستم و بیش از همه برآن می کوشم که داوری میانه آن مردان جانفشان وستمگران بدنهادشان کنم.» بقول یزدانی، کسروی دراین کار رسالتی می دید. دربخش توده ای شدن انقلاب، پژوهشگر ماهیت و چگونگی انجمن ها ازمذهبی ها که با “امربه معروف ” وارد کارزار شده بودند گرفته تا شبنامه نویس ها وسودجویان دربار و اشراف، که بیشتر هیاهو بود وسر و صدا، تحلیل جالب ش شنیدن دارد: «اینان به جای آنکه اسلحه بردارند و خودرا برای مبارزه آماده سازند، راه بی دردسر وآسان را پیش گرفته بودند»
یزدانی، عقیدۀ کسروی را به «نادیده گرفتن تأثیر انجمن ها یا کم اثر دانستن آنها»، البته با دلایلی کم و بیش ونه چندان قانع کننده، زیرسئوال برده است. اما بلافاصله بیکفایتی انجمن های پراکندۀ تهران را مطرح کرده است :«انجمنها درروزبمباران مجلس به وظیفۀ خود عمل نکردند مجلس را بی دفاع گذاشتند» وسپس ایستادگی وجانفشانی نُه ماهۀ مجاهدان تبریز را که : «اسلحه بر کف دربرابرنیروهای دولتی ایستادند ومصائب جنگ را به جان خریدند» یادآور شده نبرد تهران چند ساعت طول نکشید. با تأسف می پُرسد «چرا پایتخت به چنین روزی افتاد؟» حسِ غم واندوهی پنهان ازگذشته های دور. خواننده شگفت زده از احساس پاک و صفایِ دلِ پُر درد پژوهشگر غرق سکوت می شود. یزدانی تفاوت ها را می شکافد. درسنجۀ ضعف و قدرت یادآور می شود که : «درتبریز رهبرانی ظهور کردند و نیروی مسلح ملی ایجاد کردند ومقاومت شهررا سازمان دادند. تهران چنین رهبرانی را به خود ندید» پایان کار شکست بود و پراکندگی : «سستی رهبران پایتخت موجب فرو ریختگی درونی مجلس شد و اندام های دفاعی آن را از کار انداخت». آیا این کردارهای اجتماعی نیست که خمیرمایۀ باور کسروی دراعتبارواعتماد به توده و بیداری را در او به بار نشانده است.
یزدانی در رهبران و توده ها، فصل تازه ای می گشاید. از اصرا و ممارست کسروی در گزینش رهبر و آوردن نظرات دوسید ارقول کسروی: «دوسید می خواستند همه چیز را با زبان و اندرز درست گردانند ودرچنان شورشی که پس ازهزار سال درایران رخ داده بود به جنگ و خونریزی نیار نمی دیدند. واین اندیشۀ ایشان یکی ازسنگ هایی در راه پیشرفت کار مشروطه گردیده بود» و سپس ضعف و رفتار سازشکارانۀ آن دوسید را روایت می کند «ناتوانی سیاسی آن دوسید در واپسین روزهای حیات مجلس نمودار گردید. این دو ازجمله کسانی بودند که مدافعان مسلح مجلس را پراکنده ساختند و رآی به خلع سلاح آنها دادند » پژوهشگر به درستی در ادامه همین گفتار به صراحت می افزاید که « رهبرانی ازسنخ بهبهانی و طباطبائی درمراحل نسبتا آرام جنبش کارها را پیش می بردند، اما درمقاطع بحرانی و زمانی که ستیزبین موافقان و مخالفان اوج می گرفت، دیگر مردان چنین میدانی نبودند».
کسروی در بخش «علما و مشروطیت» موضوع علمای تشیع ایران را بررسی کرده با اشاره به خشم و خروش علما برای اخراج پریم و نوز مسئول گمرکات اذربایجان، اهداف وجایگاه بنیادی آنان را نشان داده است. ولی مهم این که کسروی شکاف بزرگی که سال ها بین حکومتگران و جامعه بود پی برد. علما خواستار حکومت وقوانین شرع بودند و خیلی ها هم بودند که خواهان قوانین روز ومخالف قوانین بدوی اسلام که به زور به مردم تحمیل شده بود. یزدانی مینویسد: «کسروی نخستین مورخی بود که به این شکاف عظیم اجتماعی پی برد».
فرجام انقلاب. وقتی تهران به دست مشروطه خواهان افتاد و محمدعلیشاه به سفارت روس پناهنده شد، رجال قدیمی وهمۀ استبدادیان مشروطه خواه شدند. ودردولت های تازه مقام گرفتند. عین الدوله ها به مسند وزارت تکیه زدند. آن عده از مجاهدین که از کشتار پارک اتابک جان سالم بدر برده بودند آواره شدند. ستارخان تیرخوردۀ زخمی وفلج در گوشه ای افتاد و پس از چند سال غریبانه درتهران جان داد. مخبرالسلطنه والی آذربایجان مآمور کشتن شیخ محمد خیابانی گردید. و کسروی درفرجام انقلاب به درستی نوشت: «آنچه به دست آمد، در مقایسه با انتظارات مشروطه خواهان نا چیز بود.»
بازبینی، بخش پایانی این اثرپرمحتوا یادگاری ماندگاراز پژوهشگری با وجدان آرام که چکیدۀ پژوهش خود را درنهایت صدافت به مخاطبین اعلام می کند:
«درحقیقت تاریخ مشروطۀ ایران محبوبترین نوشته تاریخی است که – نه فقط درمورد مشروطیت، بلکه دربارۀ تمام ادوار تاریخ ایران – تا به امروز منتشر گردیده است» .
پاکی و شهامت یزدانی را باید ستود به افکار سالم و آثار ارزشمندش ارج نهاد.
پژوهش این دفتر با توجه به متنِ اثر و فهرست منابع درتبیین سعی و دقتِ نویسنده ستودنی ست.
حدود بک سال است که بورس اوراق بهادار تهران روند نزولی به خودگرفته که بدون وقفه ادامه داشته و هنوز هم دارد. در ظرف این مدت تفسیرها و اظهارنظرهای زیادی شده و رهنمودها و راه حلهایی هم ارائه گردیده که چاره ساز نبوده و درحد حرف باقی مانده و تاثیری بر اصل موضوع یعنی توقف سقوط قیمت سهام نداشته است. بورس تهران تا اواخر سال گذشته با نشان دادن شاخص ۸۶ هزار و تخصیص سودهای کلان به سهامداران دوره ای طلایی را طی میکرد و همین باعث شده بود که بخشی از پس اندازها به امید دسترسی به سود بیشتربسوی بورس تهران حرکت کنند.
در هفتههای اخیر بازار سهام شاهد سقوط آزاد شاخص بورس تهران بوده است بطوریکه شاخص بورس به مرز ۶۶ هزار رسیده است . از طرف دیگر صعود نرخ ارزهای خارجی خصوصا دلار را ارز آزاد در بازار غیررسمی شاهد هستیم که بهای هر دلار به ۳۵۰۰ نزدیک شده است. در تحلیلها و تفسیرات چند روز اخیر کارشناسان و مفسرین اقتصادی مشاهده میشود که این امر ناشی از رفتار نسنجیده وغیراقتصادی بازیگران بازار ارز و سهام توصیف شده که استدلال ضعیفی است. به دنبال همین استدلال ضعیف بعضی از مسوولان بانکی و اقتصادی کشور نیز، سهامداران و سرمایهگذاران را به صبر و شکیبایی و تعمق در تصمیم گیری نسبت به خرید و فروش ارز و سهام تشویق کردهاند. ولی تجربه نشان داده است که در چنین شرائط بحرانی نگرانی از سقوط قیمتها است که نقش آفرینند و نه تعقل و شکیبایی.
نکته ایکه در اینجا حائز اهمیت بوده و از آن طریق است که بایستی به مقابله با کاهش ارزش سهام پرداخت تشخیص علل سقوط آن است. بهرحال بورس تهران بیش از ۵۰ درصد از اقتصاد کشور را نمایندگی میکند و تاثیر نوسانات آن بر کل اقتصاد ، به ویژه بخش تولید انکار ناپذیر است، دربررسیهای کارشناسانه ایکه توسط یعضی از مراکز اقتصادی دولتی و خصوصی صورت گرفته عوامل بنیادی که سقوط بازار سهام و ارز را باعث شده به پنج مورد ربط میدهند که عبارتند از:
— مذاکرات هسته ای با کشورهای ۱+۵ که با قطع مذاکرات و تمدید هفت ماهه آن تا ۱۹ تیرماه ۱۳۹۴ اقتصاد کشور را به حالت انتظار درآورده است و تصمیم گیریهای اقتصادی حتا برای دولت را مشگل کرده است
— سقوط شدید بهای نفت که هنوز انتهای آن هنوز نامشخص است. آثار منفی کاهش بیش از ۶۰% از درآمد ارزی کشور آنهم در یک فاصله زمانی کوتاه چندماهه بیش از آن است که بشود با مانورهای مصنوعی مانند بی تفاوتی دولت و تفسیرهای امیدوارکننده بدون محتوا پوشاند.
— بی برنامگی دولت درتعیین سیاستهای پولی از جمله تعیین نرخ بهره یا سود بانکی . جدول سود بانکی که شورای عالی پول و اعتبار برای سال آینده تصویب کرده نه برآمده از واقعیات بلکه دیکته شده توسط دولت است و بیشتر مقتضیات دولت در نظر گرفته شده تا تعیین نرخ واقعی. با توجه به عدم کاهش نرخ سودهای بانکی و حتی افزایش برخی از آنها و همچنین سخنان و رویکرد رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد، بهنظر نمیرسد که فضا درخصوص آینده سیاستهای پولی سیستم بانکی کشور حداقل در چند ماه آینده تغییرکند.
— بلاتکلیفی دولت در اجرای برنامه های توسعه و تقویت بخش تولید ، تا آنجا که حتا پرداخت ۲۰% یارانه تولید هم تاکنون به این بخش پرداخت نشده است.
— توقف سرمایه گذاریهای داخلی و خارجی ، افزایش واردات در مقابل کاهش صادرات غیر نفتی و ادامه وضعیت رکود اقتصادی.
شاید اگر بهای نفت این چنین فاجعه آمیز سقوط نمیکرد میشد امیدواربود که بشود بحران را از سر گذراند و با وعده و وعید اقتصاد را سرپا نگهداشت ولی سقوط بهای نفت به منزله تیر خلاصی است که بر اقتصاد کشور وارد آمده و وعده های اقتصاد بدون نفت و تامین بودجه نفتی از محل سایر منابع مالی که مسئولین وعده آنرا میدهند سرابی بیش نیست. حکومت اسلامی بایستی با این واقعیت کنار آید که قیمت ۴۵ دلاری هر یشگه نفت در آتیه نزدیک اگر پایین تر نرود به سمت بالا حرکت نخواهد کرد. حتا گری شیلینگ، تحلیلگر نفتی بلومبرگ از احتمال سقوط قیمت نفت تا ۲۰ دلار سخن میگوید. البته همه این احتمالات بستگی به تصمیم عربستان دارد که در شرائط موجود و به دلائل سیاسی از کاهش بهای نفت استقبال میکند که مورد تایید امریکا هم میباشد.
همچنین لازم به یاد آوری است که روزانه ۲ میلیون بشگه مازاد برعرضه وجود دارد، ضمن آنکه رشد اقتصادی اتحادیه اروپا، چین، ژاپن، برزیل و روسیه نیز دچار محدودیتهایی شده که تقاضا برای نفت در سال جاری را کاهش میدهد. همه این عوامل حکایت از آن دارد که حکومت اسلامی با سخت ترین بحران اقتصادی در طول حیات ۳۶ ساله خود مواجه شده است که بهبودی برای آن حداقل در آتیه نزدیک متصور نیست.
تشدید بحران اقتصادی در حدی است که ممکن است دیگرامضای توافقنامه هسته ای هم که حکومت اسلامی به آن دل بسته است و آنرا راهگشا میداند و با مانور بر روی آن امیدواریهای کاذب ایجاد کرده است نیز تاثیرروانی و عملی خود را از دست بدهد . کاسته شدن از اهمیت مذاکرات هسته ای چه بسا که ممکن است کار را مجددا به بن بست کشاند و باز هم تمدید مذاکرات پیش آید که به هیچوجه به نفع حکومت اسلامی نیست.
در مجموع با توجه به عوامل پنجگانه فوق احتمال تغییر مثبت جریانات وحرکت در مسیر بهبود شرائط حداقل در سال جاری بسیار بعید به نظر میرسد. بلکه برعگس بایستی در انتظار اخبار ناراحت کننده و ناامید کننده بیشتری بود. این شرائط طبیعتا اولین تاثیرش افزایش جو نا امیدی در میان مردم خواهد بود که سبب میگردد تا برای حفظ دارایی و سرمایه خود به ارز و طلا و پس انداز بانکی روی آورند. بنا براین بایستی انتظار آنرا داشت که در بورس تهران روند کاهش ارزش سهام همچنان ادامه یابد، تا آنجا که حتا احتمال سقوط آن هم وجود خواهد داشت.
درحال حاضربورس تهران از تصدق سر واحدهای پتروشیمی روزهای مثبتی را هم تجربه میکند و انگیزه خرید هنوز وجود دارد. تاثیر سهام پتروشیمی بر بازار بورس در حدی است که افزایش قیمت خوراک پتروشیمیها در دی ماه گذشته عاملی برای آغاز بیاعتمادی در بازار سهام شد، تا آنجا که قیمت سهام سایر شرکتهای بورسی با این تصمیم ریزش کرد و بورس تهران روزهای سختی را گذراند و زیانهای هنگفتی نصیب سهامداران کرد. ولی تصویب قانون دایمی شدن خوراک پتروشیمی توسط شورای نگهبان محرکی شد تا بورس تا حدی قوی شده و ریزش آن کم گردد و منجر به ورود شاخص به کانال ۶۶ هزار واحدی شود تا جایی که این متغیر مهم که تا کانال ۶۵ هزار واحد افت کرده بود فعلا در کانال ۶۶ هزار و ٢٧٣ واحدی قرار گیرد. ولی اینکه کل فعالیت بورس متکی به یک بخش از تولید باشد خود نشان از تزلزل و ناسالمی سیستم بورسی کشوراست . بنا براین بی اعتمادی مردم به این موسسه مهم که نبض اقتصاد کشور را در دست دارد میتواند بسیار گران تمام شود.
نکته دیگر اینکه بورس تهران نیز اسیر گروه های مافیایی ثروت و قدرت است . اگثر سهام با ارزش و سود آور متعلق به این گروه های مافیایی است. البته این خود سبب گردیده تا این قدرتها برای نجات دادن سرمایه های خود تا حدودی انعطاف پذیر باشند. ولی به هرحال اداره کنندگان بورس اوراق بهادار تهران گروه های مافیایی هستند و نه خیل عظیم سهامداران خرده پا و در نهایت این سهامداران کوچک میباشند که هست و نیست خود را در این بازی از دست خواهند داد.
اینکه طیب نیا وزیر دارایی در رابطه با بودجه سال آینده کشور دچار سرگیجه شده اصلا جای تعجب ندارد. ضربات پی درپی کاهش بهای نفت در طول چند ماه گذشته چنان سهمگین بوده است که انتظاری هم جز این نمیرفت. بهای نفت در بودجه که ۹۰ دلار برای هر بشگه در نظر گرفته شده بود در اثر کاهش بهای نفت مورد تجدید نظر قرار گرفت و قیمت ۷۲ دلار در نظر گرفته شد. ولی چون ریزش قیمت نفت همچنان ادامه دارد لذا دولت در در نظر دارد در قیمت هر بشگه نفت را ۴۰ دلار تعیین کند. یک چنین کاهش قابل ملاحظه ای بدون تردید تغییرات وسیع در ارقام بودجه را اجتناب ناپذیر میسازد . طیب نیا وزیر امور اقتصاد و دارایی با اشاره به ارائه لایحه بودجه امسال بر مبنای نفت ۷۲ دلاری به مجلس گفته است: با در نظر گرفتن شرایط جدید در نظر داریم قیمت نفت را به ۴۰ دلار تغییر دهیم و بازتنظیم کنیم. این تغییر به معنای آن است که باز هم طرحهای عمرانی قربانی اول خواهد بود. ضربه بعدی افزایش کسری بودجه است که هم اکنون صحبت از ۳۰ هزار میلیارد تومان میشود که در جریان سال بطور قطع افزایش یافته از مرز ۵۰ هزار میلیارد تومان هم خواد گذشت. دولت برای کاهش کسری بودجه یا بایستی نرخ ارز را بالا برد، یا از بنک مرکزی قرض کند که در هر دو حالت به ازایش قیمتها دامن میزند.
مطالبات معوق: ٨٠ هزار میلیارد تومان
احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری خود با استفاده ازهرموقعیتی به این مطلب اشاره داشت که لیستی از بدهکاران بانکی در جیب دارد و شعار یگم بگم که در واقع اشاره اش به افشای نام مفسدین اقتصادی بوداز زبان او نمیافتاد.البته این لیست نه تنها علنی نشد، بلکه بررسیها نشان میدهد حجم معوقات بانکی در هشت ساله فعالیت دولت احمدینژاد افزایشی شگفتانگیز را تجربه کرد. مطالبات معوق بانکی در سال ١٣٨۴ که احمدی نژاد دولت نهم را تشکیل داد از حدود پنج هزار میلیارد تومان تجاوز نمیکرد، درحالیکه این رقم در پایان دولت احمدی نژاد در سال ١٣٩٢ به ٨٠ هزار میلیارد تومان افزایش یافت. این بدان معناست که میزان معوقات بانکی در این دوره زمانی بیش از ١۵٠٠ درصد افزایش یافت. روحانی رفع این دردسر بزرگ را در دستور کار دولت خود قرار داد. در این رابطه فهرستی از بدهکاران دانه درشت تهیه و اسامی به قوه قضاییه ارایه شده است. عدم اعلام اسامی بدهکاران بانکی سبب شده شایعات زیادی در خصوص این مساله به گوش برسد. بانک مرکزی برای حل بحران و بر اساس تصمیم ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی کارگروهی تشکیل داده است تا ریز مطالبات را از بانکها دریافت کند. براساس این گزارش بدهکاران بالای صد میلیارد تومان ۶١ نفر هستند که١۵ هزار و ٢۴٠ میلیارد تومان به سیستم بانکی بدهکارند.
تعداد کشاورزان ایرانی ۶ درصد کاهش یافته است
عادل آذر رئیس سازمان آمار کشور میگوید : در ایران میزان زمینی که در اختیار هرکشاورز قرار دارد در مقایسه با کشور کانادا حدود ۵۵ برابر کمتر است. براساس این آمار حدود ۵ هکتار زمین در اختیار هر کشاورز است که اگر با کشورهای دیگر مقایسه کنیم این آمار در کانادا ٢٧٣ هکتار، در برزیل ٧٢ هکتار، در امریکا ١٧٨ هکتار، در ترکیه هفت هکتار و در انگلستان ٧١ هکتار است این بدان معناست که متوسط زمین در اختیار هرکشاورز در کشور ما در حداقل خود قرار دارد. وی میگوید: در حالیکه حدود ٣٠ درصد جمعیت ایران در روستاها زندگی میکنند، کشاورزی ایران در سالهای گذشته همواره ضعیفتر شده است، تا جاییکه امروز در میان لیست کالاهای وارداتی ایران، محصولات کشاورزی در بالاترین ردهها قرار دارد. حال رییس مرکز آمار ایران میگوید تعداد کشاورزان ایران نسبت به سال ١٣٨٢ حدود ۶ درصد کاهش یافته است. براساس سرشماری اخیر تعداد کشاورزان ۴ میلیون و ٢٠٠ هزار نفر شمارش شده است. از این تعداد تنها ١٠ هزار بهرهبردار را شرکتها و اشخاص حقوقی تشکیل میدهند که نشان میدهد کشاورزی در ایران هنوزسنتی است و به سمت صنعتی شدن حرکتی نکرده است.
شکست کامل ایران از قطر در پروژه پارس جنوبی
درحالیکه قطر در سال گذشته از محل فروش ال ان جی تولیدشده از میدان پارسجنوبی ۷۳ میلیارددلار درآمد کسب کرده که اگر این رقم را در کنار درآمد ۵۵میلیارددلاری فروش نفت خام قرار دهیم، مشاهده میشود که این شیخنشین کوچک در سال گذشته ١٢٨میلیارد دلار درآمد کسب کرده است. در مقابل پروژه ال ان جی ایران پس از ١۴سال با ۶۰% پیشرفت متوقف شده است. درآمد ایران در سال گذشته با صدور ٩میلیارد مترمکعب گاز فقط ١/١میلیارددلار بوده است . بنا برآمار صندوق بینالمللی پول، درآمد مجموع صادرات نفت و گاز کشور درسال گذشته حدود ۵۵ میلیارددلار بوده که بسیار پایینتر از درآمد قطر تنها از محل فروش ال ان جی محسوب میشود. ایران در سال ۱۳۸۰ رویای تبدیلشدن به بزرگترین تولیدکننده ال ان جی جهان را در سر میپروراند، اما قطر از سال٢٠١۴ رسما این لقب را در جهان نصیب خود کرد. ظاهرا سال جدید برای کشور قطر سالی طلایی خواهد بود چراکه بسیاری از کارشناسان سال میلادی جدید را برای شیخنشینان قطری با ثروتی زیاد پیشبینی میکنند . گزارش مرکز مطالعات انرژ امریکا و همچنین بانک ملی قطر تایید میکنند که ۶٠درصد از کل درآمد این دولت از بخش هیدروکربن است و بخش نفت و گاز این کشور حدود ۵٨درصد تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل داده است.
سه پیشنهاد برای تعیین قیمت نفت در بودجه
علی طیبنیا در حاشیه جلسه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سئوال که آیا نفت ۴۰ دلاری در بودجه دیده شده است؟ گفت: دولت سه سناریوی بدبینانه، متوسط و خوشبینانه را برای قیمت نفت طراحی کرده که براساس آن، سیاستهای پولی، مالی، ارزی و تجاری کشور را تنظیم میکند. این سناریوها در حالتهای مختلف و با توجه به قیمت نفت که نرخهای ۴۰، ۵۰ و ۷۰ دلار را پیشبینی کرده، قابل اجرا است. طیبنیا در پاسخ به سئوال دیگر مهر مبنی بر نظر دولت در خصوص طرح استقلال ارزی اظهارداشت: هنوز شخصا طرح استقلال ارزی را ندیده ام، ولی در صورتی که به دولت ارائه شود، حتما با دیدگاه کارشناسی با آن برخورد خواهد شد. .وی در ادامه در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه شنیده می شود دولت برای جبران بودجه افزایش مالیات را در دستور کار قرار داده است؟ بیان کرد: بنا نداریم نرخ مالیات را افزایش دهیم و تمام تلاش ما این است که افرادی که تاکنون از پرداخت مالیات طفره میرفتند، به دام بیفتند و در این میان، تلاش دولت جلوگیری از فرار مالیاتی است. این عضو کابینه یازدهم تصریح کرد: افزایش مالیات برای بخش تولید به هیچ عنوان در دستور کار قرار ندارد.
دولت خظ فقر را تعیین کرد
احمد میدری معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی رسما اعلام کرد که خط فقربرای هر ایرانی ماهانه ۲۵۰ هزارتومان است که به گفته او، این رقم برای خانواده ها و شهرها متفاوت است.. این برای اولین بار است که یک مقام دولتی به صورت رسمی میزانی را به عنوان خطر فقر در کشور اعلام میکند . خط فقر ۲۵۰ هزار تومانی در ماه برای ایرانیان در حالی است که پیش از این مقام دولتیای در این مورد آماری را ارائه نداده است. تنها آماری که در مورد خانوار تاکنون مطرح شده بحث متوسط هزینه است که طبق اعلام عادل آذر، رئیس مرکز آمار (در آبان ماه سال جاری و در همایش روز آمار) متوسط هزینه یک خانواده شهری در بهار امسال یک میلیون و ۸۲۲ هزار تومان بوده است. چندی پیش حسین راغفر، کارشناس اقتصادی گفته بود: بر اساس محاسبات ما خط فقر در سال ۹۳، با توجه به نرخ تورم برای خانواده پنج نفره در شهر تهران حدود دو میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است . پیش از او، جمشید پژویان، دیگر کارشناس اقتصادی هم در سال ۸۹ خط فقر خانوار شهری را معادل ۹۴۶ هزار تومان اعلام کرده بود اما تاکنون مقامات دولتی نسبت به این موارد واکنشی نشان نمیدادند که این بار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرد که برای هر ایرانی ماهانه ۲۵۰ هزار تومان برای گذران معیشتش نیاز است.
فرار مالیاتی ۶٠هزارمیلیاردتومان است
موسیالرضا ثروتی، عضو کمیسیون برنامهوبودجه مجلس، فرار مالیاتی را سالانه رقمی بین ۵٠ تا ۶٠ هزار میلیارد تومان اعلام کرد. پیشتر رییس سازمان امور مالیاتی گفته بود فقط ۴٠درصد اقتصاد ایران مالیات نمیدهند اما با اعلام رقم فرار مالیاتی، بحران موجود در پرداخت مالیات، بیشتر از قبل چهره مینماید. در لایحه بودجه ٩۴ درآمد مالیاتی دولت ٧۶هزارمیلیاردتومان پیشبینی شده که تقریبا ۱.۵ برابر فرار مالیاتی در کشور است. ثروتی معتقد است اگر دولت بتواند تنها ١٠درصد از این رقم را شناسایی و دریافت کند، به درآمدی معادل ششهزار میلیارد تومان میرسد. سعید لیلاز، کارشناس اقتصادی رقم واقعی فرار مالیاتی را بسیار بیشتر دانسته و میگوید: «در سال ٩٢ تولید ناخالص داخلی کشور حدود ٨٠٠هزارمیلیاردتومان بوده اما کل درآمد مالیاتی کشوردراین سال به ۵٠ میلیارد تومان نرسیده است. بنابراین سهم مالیات از تولید ناخالص داخلی حدود ششدرصد بوده است. این سهم برای کشورهای پیشرفتهای چون آمریکا یا کشورهای اروپایی بین ٣٠ تا ٣۵درصد است. اگر بخواهیم به سبک و سیاق یک کشور متوسط اروپایی مالیات بگیریم، باید حدود ٢۵٠هزارمیلیاردتومان مالیات اخذ میکردیم.» وی در خصوص علت فرار گسترده مالیاتی در کشور میافزاید: «علت سهم کم مالیات از تولید ناخالص داخلی در دو چیز است: اول معافیتهای مالیاتی غیرمنطقی که در کشور وجود دارد و دوم سهم زیاد اقتصاد زیرزمینی از کل اقتصاد.» وی همچنین درخصوص رغبتنداشتن مردم به پرداخت مالیات میگوید: «رغبت به پرداخت مالیات در شرایطی به وجود میآید که مردم احساس کنند که در مقابل پولی که به دولت میدهند به همان میزان خدمات دریافت میکنند. در ایران امروز که دولت در بخشهایی چون تامین امنیت، آموزش و بهداشت عمومی ضعیف عمل میکند، رغبتی برای پرداخت مالیات وجود ندارد.» وی در تشریح اعداد و ارقام نظام مالیاتی کشور در مقایسه با کشورهای پیشرفته میافزاید: امسال قرار است که دولت حدود ٧۶هزارمیلیاردتومان از محل اخذ مالیات، درآمد کسب کند. این رقم حدود هفتدرصد تولید ناخالص داخلی است. اما براساس استاندارد کشورهای پیشرفته میتوانست حدود ٣٠٠ هزار میلیارد تومان باشد. از این ٣٠٠هزارمیلیاردتومان حدود ١۴٠هزارمیلیاردتومان آن مشمول معافیت میشود و بین ٧٠ تا ٨٠هزارمیلیاردتومان نیز فرار مالیاتی است. بنابراین دولت میتواند با اصلاح ساختار مالیاتی کشور، کل هزینههای جاری کشور را تامین کند. دولت باید از طرفی بر فرارهای مالیاتی، اعم از معافیتهای بیمنطق و فرارهای غیرقانونی مالیاتی، متمرکز شود و از طرف دیگر با اصلاح ساختاری، سعی کند هزینههای جاری خود را پایین آورد.
هشت محصول اساسی روی دستمان مانده است
محمود حجتی وزیر جهاد کشاورزی اعلام کرد بخش کشاورزی در زمینه بازاریابی و صادرات بهشدت رنج میبرد؛ به گونهیی که هفت – هشت محصول اساسی کشاورزی از قبیل مرغ، تخممرغ، سیب و خرما روی دستمان مانده و در بازاریابیشان گرفتار شدهایم. وی گفت: امروز در تخم مرغ و مرغ دچار بحران هستیم چرا که بیش از یک میلیون تن مازاد تولید داریم. با وجود آنکه صادرات ما بیش از دو برابر شده است. در زمینه سیب و خرما همین مشکل وجود دارد و بیش از یک میلیون تن اضافه تولید در زمینه تولید سیب داریم. همچنین خرماها روی دستمان باقی مانده است. ما حداقل باید ۵٠٠ هزار تن سیب صادر کنیم اما در حال حاضر بیش از ٢٠٠ هزار تن امکان صادرات نداریم. البته در زمینه صادرات میگو افزایش ٨٠ درصدی داشتهایم. او افزود: عمده مشکلی که سر راه اقتصاد ما وجود دارد این است که تولید در کشور با توجه به سازوکارهایی که داریم اقتصادی نیست این مساله در بخش کشاورزی و به صورت بیشتر در بخش صنعت وجود دارد. وی افزود: باید راهکاری پیدا کنیم که تولید در کشور اقتصادی شود. متاسفانه سازوکارهایمان به گونهیی است که در آنجایی که تولید داریم نمیتوانیم آن را به بازار هدف برسانیم و از طرفی به صورت ناخودآگاه دنبال این هستیم که اگر ارزی در اختیار داریم تولید سایر کشورها را وارد کنیم.
افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی
در نیمه اول امسال حجم بدهی دولت به بانک مرکزی حدود هفت هزار میلیارد تومان کمتر و درمقابل به بانکها نزدیک به ۱۶ هزار میلیارد تومان اضافه شد. آمارهای بانک مرکزی حاکی از آن است که از فروردین تا شهریور ماه امسال میزان بدهی دولت به بانک مرکزی از حدود ۲۲ هزار و ۳۴۵ میلیارد تومان به ۱۵ هزار و ۳۹۹ تومان کاهش یافته است . میزان طلب بانکها از دولت از ۷۴ هزار و ۲۱۹ میلیارد تومان در فروردین به ۹۰ هزار و ۲۷۸ میلیارد تومان در پایان شهریورماه رسیده است که این بدهی نسبت به ماه مشابه سال قبل ۳۶ درصد و در مقایسه با اسفندماه ۱۳۹۲ حدود ۲۴ درصد افزایش دارد . نگاهی به آمارهای مربوط به حساب شرکتها و موسسات دولتی نیز نشان میدهد که بدهی این بخش به بانک مرکزی در پایان شهریور با رشد ۶. ۴ درصدی نسبت به همین ماه در سال قبل به حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان رسیده که ۱۰۰۰ میلیاردی نسبت به فروردین سال جاری افزایش یافته است . شرکتها و موسسات دولتی در نیمه اول امسال حدود ۴۰۰۰ میلیارد از بدهی خود با بانکها را تسویه کردهاند به طوری که این رقم از حدود ۳۰ هزار میلیارد ماه اول به ۲۶ هزار میلیارد در شهریور ماه کاهش یافته است . اما مجموع طلب بانکها از بخش دولتی و غیر دولتی در انتهای شش ماهه اول سال حدود ۶۷۰ هزار میلیارد تومان بوده که نسبت به فروردین نزدیک به ۵۰۰۰ میلیارد تومان افزایش نشان میدهد. این بدهی در مقایسه به شهریور سال گذشته حدود ۲۲ درصد و نسبت به اسفند ماه قبل ۳. ۳ درصد رشد دارد.
هنگامی جمهوری اسلامی در مدار قدرت قرار گرفت هیچکپس بجز طیفهایی از سیاستمداران و فرماندهان نظامی نمیدانستند که بدرستی چه واقعه ای در ایران رخ داده است. خروج شاه از ایران در مرحله آغاز بحران سیاسی در سال ۵۷ نظام پادشاهی را از اریکه قدرت بزیر کشیده تا این سقوط زمینه بحران سازیهای منطقه ای و بین المللی را فراهم نماید.این سقوط اما با افسانه قدرت خمینی و یارانش در هم آمیخت آنچنان که توهم جدال افسانه ای فرشته با دیو خمینی را به عرش فرستاد تا در مقابل چشمان حیرت زده مردم انقلابی در ماه ظاهر شود. این اولین سناریوی درآزمون از ملتی بود که در تقدیس از خمینی سربلند بیرون آمد، این ارادت بنده وار نشان داد پایه های بحران و بحرانسازی هم در جامعه ایران و هم در جامعه سیاسی میتواند سامان یابد و به این ترتیب غرب بویژه اروپا توانست بار دیگر بر نا آگاهی و جهل توده های ایرانی سرمایه گزاری عظیمی کند.
نگاهی به تازه های بازار کتاب ایران
سوی آبی بادها…
بهارک عرفان
اشاره:
صفحه ی معرفی کتاب از جمله صفحات قدیمی بخش فرهنگی خبرنامه خلیج فارس است که در هیات پیشین سایت؛ هر هفته پنجشنبه ها؛ زیر عنوان پجشنبه بازار کتاب به چاپ می رسید. از قضای روزگار اما،این صفحه که با اقبال خوانندگان خوب ما هم مواجه شده بود، در هیات تازه ی نشریه، هنوز مجالی برای انتشار پیدا نکرده بود.
این دوری از بازار کتاب ایران اما با مطلب این هفته ی ” بهارک عرفان ” پایان گرفته است؛ سعی تحریریه ی خلیج فارس بر این است که صفحه ی معرفی کتاب ما زین پس به طور مداوم در دسترس شما نازنینان قرار بگیرد. باشد که دوست داران ادب فارسی در هر کجای این کره ی خاکی؛ به واسطه ی این صفحه از اوضاع و احوال نشر و کتاب های تازه به بازار آمده، اطلاعی اجمالی به دست آورند. نخستین شماره ی دور جدید این صفحه در ادامه ی همین مطلب در اختیار شماست. با هم سری بزنیم به ویترین کتاب فروشی های ایران…
شرق بهشت– هزار سال شعر و نقاشی شرقی
شرق بهشت– هزار سال شعر و نقاشی شرقی
نویسنده: مایکل بری
مترجم: مهشید نونهالی
صفحه آرا و طراح: روشنک مافی
ناشر: نظر
تعداد صفحات: ۳۲۸
قیمت: ۵۲۰۰۰ تومان
این کتاب با عنوان فرانسه Orient: Mille ans de poésie et de peinture در سال ۲۰۰۴ توسط انتشارات Diane de Selliers در فرانسه منتشر شد. این اثر شامل ۴۰ شعر عربی، ۵۰ شعر فارسی و ۲۰ شعر ترکی حد فاصل قرنهای ۶ تا ۲۰ میلادی را در بر میگیرد که هر شعر با آثاری از نقاشان شرقی مربوط به قرون ۱۳ تا ۲۰ مصور شده است.
نویسنده در مقدمه کتاب درباره دلایل انتخاب اشعار چنین توضیح میدهد: «اشعاری که برگزیدهایم، بنا به ترتیب زمانی، ۱۵ قرن سنت شاعری را در بر میگیرد و به کشف مشرق زمینِ شاعران و نقاشان، از شبه جزیرۀ عربستان تا مناطق مرزی هندوستان دعوت میکند. درونمایۀ عشق عرفانی یا زمینی، عشق به انسانها یا طبیعت در آنها کاملاً احساس میشود و خواننده را از دمشق تا بغداد و از سمرقند تا هرات و تبریز و سپس تا استانبول میکشاند.»
ترجمه اشعار عربی یا از ترجمه فرانسه آنها توسط مهشید نونهالی انجامشده یا از ترجمههای پیشتر منتشرشده این شاعران در ایران استفاده شدهاند.
فردوسی، رودکی، ناصر خسرو، فرخی سیستانی، فخرالدین اسعد گرگانی، عطار، مولانا، جامی، ابوالعتاهیه، بهلول، ابوتَمّام، ابن رومی، ابن زَیدون، ابناللبّانه، یونس اِمره و کایگوسوز ابَدال، برخی شاعرانی هستند که شعرهای آنها در کنار نگارههایی در کتاب آورده شده است.
همچنین در این کتاب اشعاری از نیما یوشیج، منوچهر آتشی، سیمین بهبهانی، شفیعی کدکنی و برخی شاعران معاصر در کنار نقاشیهایی از نقاشان معاصر عرب آورده شده است.
از ویژگیهای مهم کتاب (نکته ای که در کتابهای مصور فارسی اغلب فراموش میشود) آن است که شناسنامه دقیق و محل نگهداری هر نقاشی در کنار آن درج و همچنین معرفیِ کوتاهی از هر شاعر با اشاره به ویژگیهای برجسته و منحصر به فرد سبک او در کنار شعرش ذکر شده است.
سوی آبی بادها
سوی آبی بادها
مترجم: کیارنگ علایی
ناشر:حرفه هنرمند
قیمت: ۱۶۵۰۰ تومان
تعداد صفحات: ۱۶۰
کتاب «سوی آبی بادها» با عنوان فرعی «تاملی بر عکسهای رینکو کاوائوچی» با ترجمه کیارنگ علایی، یکی دیگر از مجموعه کتابهای عکس و شعر، منتشر شده در نشر حرفه هنرمند است. رینکو کاوائوچی عکاس نامتعارف ژاپنی، به دلیل سبک کاری خود از شهرت بالایی در جهان برخوردار است.
علایی در این کتاب ترجمههای خود از هایکوهای ۳۶ شاعر ژاپنی را در کنار عکسهای کاوائوچی درج کرده است و در این راستا تمام تلاش علایی این بوده که عکسها و هایکوهای در کنار هم استفاده شده از نظر مفهومی بار معنایی یکسانی داشته باشند. بهعبارتی دیگر در این کتاب علایی با انتخاب و درج هایکو در کنار عکسهای کاوائوچی به تحلیل این عکسها پرداخته است.
مترجم در این کتاب برگردان خود از شعر معروف «جوانگ دزو» حکیم و شاعر شهیر تائوئیست با عنوان «پروانه» را نیز ارائه داده است:
«به خواب دیدم که پروانهام
بال افشان و بیقرار
شادمانه به گشت بال میزدم
پریدم از خواب
خود بودم
پروانه پرید یا من خواب دیدم؟
من پریدم یا پروانه خواب دید؟»
کتاب همچنین مقدمه نیمه بلندی از مترجم با عنوان «از رنکو تا رینکو» را بر صفحات آغازین خود دارد. علایی در این نوشته چرایی انتشار این کتاب و چگونگی آن را توضیح داده است.
نقشمایه های ایرانی
نویسنده: مسعود تذهیبی و فریده شهبازی
مترجم: امیرجلال الدین اعلم
ناشر: سروش
قیمت: ۵۰۰۰ تومان
تعداد صفحات: ۱۰۲
نقشمایه، مایه اصلی و بارز در هر اثر هنری است. نقشمایه ها عناصر یا ترکیبی از عناصر بصری اند که در ترکیب بندی(کمپوزیسیون)ها تکرار می شوند و در بیان هنرمند برجستگی و ویژگی دارند. نقشمایه نه به معنای جزئی از کل بلکه به معنای از کل به جزء رسیدن است؛ جرئی که تمام صفات و خصوصیات کل را دارد.
در این کتاب تلاش بر آن بوده تا در حد امکان گوشه ای از دقت و توجّه هنرمندان ایرانی در دوره های مختلف تاریخی بازسازی و ساماندهی شود و سعی آنان در ساده کردن مفاهیم والا و حاصل ذوق و هنر و سلیقه آنان در شکل های ساده و پرمایه مسجّل شود.
با مطالعه هزاران نقش که متاسفانه در ادوار مختلف به دلایل گوناگون دچار ضایعات و درهم ریختگی های متعدد شده اند، تعدادی بازسازی، دوباره سازی و یا عیناً آورده شده است.
این کتاب با توجه به تاریخ ترسیم نقش و نگارها و رعایت تقدم و تأخر زمانی در سه بخش موضوعی نقشمایه های تزئینی با فرم بسته، نقشمایه های ملهم از جانداران، و نقشمایه های تزئینیِ گسترش پذیر، طبقه بندی شده اند.
در تهیه و تنظیم کتاب حاضر سعی شده تا حد امکان هر یک از نقشمایه های ترسیم شده با ذکر منبع و مأخذ موثق بیاید و در ترسیم دوباره آنها اصل امانتداری و برابری با اصل رعایت شود.
زایش و مرگ تراژدی نویسنده: حمیدرضا محبوبی آرانی
زایش و مرگ تراژدی
نویسنده: حمیدرضا محبوبی آرانی
ناشر: نی
قیمت: ۱۶۰۰۰ تومان
تعداد صفحات: ۲۷۶
این کتاب تفسیر جدیدی است بر کتاب «زایش تراژدی از روح موسیقی» اثر معروف نیچه در مبحث زیبایی شناسی.
کتاب سه فصل و یک موخره دارد که عناوین آنها به ترتیب عبارتند از «زایش تراژدی و پس زمینههای پیدایی آن»، «درونمایه زاریش تراژدی»، «بدبینی و آری گویی تراژیک به زندگی» و «زایش تراژدی و فلسفه نیچه متاخر».
نویسنده در بخشی از درآمد خود بر این کتاب نوشته است: «زایش تراژدی از درون روح موسیقی، یا آنگونه که نیچه در ویراست دوم کتاب آن را «زایش تراژدی یا هلنیسم و بدبینی» مینامد، پیگیرترین کوشش نیچه در ساخت و پرداخت نظریهای در باب هنر است… [این کتاب] به دو دسته مسائل کمابیش متفاوت نظر دارد: از سویی کوششی است در پاسخ دادن به پرسشهایی چند در باب فرهنگ و جامعه و مهمتر از همه این پرسش که فرهنگ اصیل و حقیقی چیست و نمونه آن کدام است؟… دومین دسته از مسائلی که زایش تراژدی بدان میپردازد ریشه در سنت الهیات فلسفی غرب دارد. دومین پرسش اساسی این است که آیا زندگی ارزش زیستن دارد؟»
محبوبی آرانی برای تالیف این کتاب از بیش از ۵۰ منبع فارسی و لاتین بهره برده است. از میان منابع فارسی نویسنده میتوان به این کتابها اشاره کرد: «مرگ تراژدی» جورج اشتاینر و ترجمه بهزاد قادری، «آیین و اسطوره در تئاتر» جلال ستاری، «ارسطو و فن شعر» عبدالحسین زرینکوب، «تراژدی و انسان» آندره بونار و ترجمه جلال ستاری، «تفسیری بر تراژدیهای یونان باستان» یان کات و ترجمه داود دانشو و منصور براهیمی.