خانه » 2015 (برگ 19)

بایگانی/آرشیو سالانه: 2015

شعری از احمدرضا احمدی برای سهراب شهید ثالث

ساقه‌…
احمد رضا احمدی

saSasw002012s-95-56d

این شعر از احمد رضا احمدی، که از جمله یاران همیشه همراه و صمیمی او بوده هم، حسن ختام پرونده ی ” خلیج فارس ” درباره ی زندگی و آثار و احوال شهراب شهید ثالث…

انگشتان ما شبنم می شود…

ساقه‌های این گُل لادن

غلتان در لیوان گم می‌شود

ابتدای هفته است

امروز شنبه است

مخلوطی از پایان عمر

و انگشتان ما

شبنم می‌شود

و بر گُل یادبود می‌شود

سال‌ها بود که ما شبنم را ندیده بودیم

اینک شبنم

نگاه

و

تلخی میوه‌ای که در تابستان

خوردیم.

چگونه است

اکنون بینا

دریا موج دارد

قایق دارد

از گُل ابر می‌چکد در باغ

ما هنوز ایستاده‌ایم

و همه‌ی مانده‌ی عمر را

با یک لیوان آب معاوضه می‌کنیم.

از سقوط ابر بر لیوان آب است

که شکیبایی را می آموزیم

به بهانه ی زادروز سهراب شهید ثالث … محمد سفریان

شاعر بیهودگی های زندگی…

او را شاعر لحظه های کسالت بار زندگی نام کرده اند؛ بنیان گذار سینمای رئال ایران و پیشگام راهی که بعدها به نام امثال کیارستمی و نادری تمام شد و فیلم هایشان را به جشنواره های خارجی کشانید. از ” سهراب شهید ثالث ” می گوییم، همان مردی که جنبه های بسیاری از زندگی را به نیکی دریافته بود. معنی روزهای تکراری و بی معنا را می دانست؛ از فقر و فرودستی فرهنگی و اقتصادی آگاهی داشت و به واسطه ی سفرهایش در جوانی و همین طور انقلاب نامیمون پنجاه و هفت، با تن و جانش معنای سفر و مهاجرت و غربت را درک کرده بود و اینها همه را در فیلم هایش انعکاس داده بود.

44502a1sd352w--56985sa

شانزده ساله بود که سودای فیلمسازی به جانش نشست و زان پس با دوربینش به چهارگوشه ی دنیا سفر کرد تا خالق فیلم هایی تازه و متفاوت برای سینما باشد و راهگشای بسیاری از سینماگران در راه.
در کتب تذکره این طور آورده اند که ” سهراب شهید ثالث” در هجده سالگی راهی فرانسه شده تا در مدرسه ی شهره ی ” ایدک ” مشق فیلمسازی کنند. این اقامت اما زمان زیادی دوام نیاورده چه درس و کار همزمان و گرانی زندگی در فرانسه آنقدر به سهراب جوان فشار آورده که او درس و مشق و مکتب خانه را رها کرده و سر از اطریش در آورده تا نزد پروفسور ” کراوی ” تمرین کارگردانی و هنرپیشگی کند.
جالب اینکه اقامت این جوینده ی پر شوق در سرزمین ” امپراطوری شرقی ” هم دوام چندانی نیاورده. این بار بیماری از راه رسیده و سهراب جوان را به دیگر سرزمینی رهنمون شده. شهید ثالث در پی ابتلا به بیماری سل؛ دیگر بار راهی فرانسه شد تا علاوه بر پی گیری درس و مشقش در مدرسه ی فیلمسازی؛ به معالجه ی تن بیمارش هم بپردازد.

سهراب شهید ثالث

سهراب شهید ثالث

شاید هم آن تن بیمار و تجربه ی زندگی کم تحرک بود که ذهنش را با ” سکون ” و ” بطالت ” آشنا کرد تا او چند صباحی آن سوتر؛ عمیق ترین و متفکر ترین فیلم های ایران را در راستای همین دو مفهوم در برابر دوربین ببرد و از ایستایی و کسالت زندگی برای بسیاری از مردمان روی زمین بگوید؛ این روزهای باطل و یک جور را چونان چون شعری کند و جامه ای از تصویر به جانشان بنشاند.
سهراب در ادامه ی سفر و پس از درک مضامین متفاوت زندگی اروپا؛ قاره ای که پس از تحمل دو جنگ خانمان سوز و دشوار با سرعت بسیار زیادی به سوی زندگی صنعتی و آرامش ذهنی می رفت؛ در سال ۱۹۶۹ به ایران بازگشت و از همان روزهای نخست به فیلمسازی روی آورد. شهید ثالث از پس ساختن چند فیلم کوتاه به فیلم های بلند و پر آوازه اش رسید و با ” یک اتفاق ساده ” و “طبیعت بی جان” به شهرت هنری دست پیدا کرد. شهرتی فراتر از سینما و مرزهای جغرافیایی ایران.
شهیدثالث نخستین فیلم بلندش، ” یک اتفاق ساده ” را در ۱۳۵۲ ساخت که به رغم استقبال سرد و مخالفت های مسئولان، برنده جایزه بهترین کارگردانی از دومین جشنواره فیلم تهران شد. فیلم بعدی او ” طبیعت بی جان ” هم، جایزه خرس نقره ای جشنواره فیلم برلین را به عنوان بهترین کارگردان برای او به ارمغان آورد تا او با استفاده از شهرت و آوازه اش، به فیلمسازی در ممالک غربی روی آورد و نامش را به عنوان فیلمسازی “آلمانی” در تاریخ سینمای جهان به ثبت برساند.
او را شاعر لحظات بیهده ی زندگی دانسته اند. روای لحظات مرده و فیلسوف سینما. شهید ثالث در جملگی فیلم هایش با روایتی آرام و کند؛ سعی داشت تا بی رحمی های گریز ناپذیر طبیعت را به تصویر در آورد. آدم های فیلم های او، همگی شخصیت هایی تلخ بودند و صاحبان زندگی های ملال آور. آدم هایی که بی آنکه گناهی کرده باشند، تقاصی سخت می دهند. شب و روزهایشان مثال هم است و به سالیان، تنها یک روز را زندگی می کنند.
او با قصه کردن از بدیهیات زندگی باعث شد تا لحظات مرده و بی هیجان هم هویت بگیرند و به متن داستان بیایند. شهید ثالث با دوری جستن از رزق و برق های سینمایی و پیچیدگی های گه گدار تصنعی داستان؛ خالق سینمای ” رئال ” ی شد که از واقعیت زندگی و تکرار بی دلیل و یکسانش می گفت.

سینمای رئال او؛ خیلی زود بدل به ” الگو ” و سرمشقی برای آیندگان شد و کار را تا جایی پیش برد که بسیاری که از موفقیت های سینمای بعد از انقلاب به واسطه ی همین تقلید و الهام از آثار او نصیب فیلمسازهای به اصطلاح موج نوی ایران شد.
دیگر مشخصه ی متمایز کننده ی شهید ثالث، درک درست از مفهوم جهان وطنی بود. سهراب که از سالهای نوجوانی به دور دنیا رفته بود، زندگی کارگری لمس کرده و انجام داده بود و رفته رفته به جامعه ی روشنفکری غربی رسیده بود؛ درک بسیار درستی، از مفهوم عمومی ” انسان ” داشت و ذهنش فراتر از مختصات انسان ایرانی بود. می توان این طور گفته که مفهوم جهان وطنی که در سالهای اخیر و در پی کثرت استعمال تا حدود زیادی از معنای راستین و درستش دور افتاده؛ سالها پیش تر در زندگی و آثار او عیان بود.
شهید ثالث در جملگی آثارش ” انسان ” در مفهوم کلی اش را اشاره رفته بود و به چند و چون قوانین رایج در جغرافیا و فرهنگی خاص، کاری نداشت. انسان تنها مانده ی او که ذره ذره قربانی بی رحمی طبیعت و شهر می شود؛ در ایران و آلمان و آفریقا و در همه حال؛ ” انسان ” است؛ رها از هر ایدئولوژی و یا مشخصه ای که میان او و نمونه ای همگانی از ” نوع بشر ” فاصله بیاندازد.
در این میان اما، برخی از منتقدین و اهل سینما، سینمای کم حرکت و تقریبا ایستای او را نپسندیده اند. منتقدین سینمای او، شهید ثالث را به فرار کردن از فن سینما و دشواری های لابد ساختن فیلم متهم می کنند و این ایستایی را چونان چون ” چاره ” ای بر نتوانستن های او قلمداد می کنند. می گویند که او به واسطه ی همین چاره اندیشی آموزگار فیلم ساختن شده برای بسیاری از افرادی که با فن سینما آشنایی کامل ندارند. حرف و گفته ای که از جوانبی هم صحیح انگاشته می شود. چه، همین فرار از فن سینما، شوربختانه در سالهای اخیر به دوربین ثابت و سینمای کسالت باری رسید که به هر چیزی می مانست، الا سینما.
رها از سینما و دغدغه های هنری، جنگیدن همیشگی او با ظلم و جور هم برای اهل اندیشه جالب آمده. این کارگردان شهره ی سینمای ایران در زمان هر دو حکومت معاصر رابطه ی خوبی با اهل قدرت نداشت. پیش از انقلاب و در زمان حکومت پیشین؛ سهراب شهید ثالث به سیاه نگاری از جامعه ی ایران متهم می شد و به همین دلیل ساده از حلقه ی نزدیکان حکومت فاصله می گرفت. پرهیز سینمای او از هیاهوی گیشه هم باعث می شد تا این فیلم ها در نبود حمایتی دولتی؛ از رونق بازار هم بی نصیب بمانند و به پستوخانه های روشنفکرانه ی جامعه تبعید شوند. تا آنجا که آثار او با تمام جذابیت ها و سادگی شان در ارتباط با مردم عام و اهل کوچه بازار موفق نبوده اند و تنها با مخاطبینی خاص و اندک ارتباط برقرار کرده اند. پس از انقلاب هم، جایی برای اندیشه ی رهای او در سینمای اسلامی شده باقی نمانده بود. شهید ثالث چند سالی پس از انقلاب و برای رهایی از سانسورهای لابد وزارت ارشاد راهی اروپا و سپس آمریکا شد تا از این انقلاب به اصطلاح مردمی هم خیری ندیده باشد.
ناگفته پیداست که برخی از فیلم های او نه به حمایت و میل دولت و تنها به واسطه ی احسان سرمایه گذارهای خصوصی ساخته و پرداخته می شدند؛ از همین جمله است، ” پرویز صیاد ” که با کسب درآمد از سینمای تجاری، به هنر خاص و به اصطلاح روشنفکرانه ی شهید ثالث مدد می رساند تا این فیلم ها متولد شوند و جایی در صندوق خانه ی سینمای دنیا، جا خشک کنند.
شهید ثالث پس از تجربه ی سالهای متمادی فیلمسازی در خارج از کشور؛ در سالهای آخر عمر؛ بار دیگر با یک بیماری مهلک دست به گریبان شد، تا این بار نیز چونان چون روزگار جوانی اش، به بهانه ی علاج و دوا رخت عزیمت به سوی دیگری از دنیا ببندد و راهی آمریکا شود.
وی پس از چند سال زندگی در آمریکا، سرانجام در تیرماه هزار و سیصد و هفتاد و هفت خورشیدی؛ تسلیم اراده ی الهه ی مرگ شد و بدرود حیات گفت.

اخبار ورزشی روز سه شنبه با امیر خسروجردی

مهدی رحمتی به استقلال تهران پیوست.
به گزارش ایسنا، مهدی رحمتی دروازه‌بان فصل قبل پیکان و گلر اسبق تیم ملی ایران دوشنبه با حضور در باشگاه استقلال قرارداد خود را با این تیم به امضا رساند.
با اضافه شدن رحمتی مشخص نیست که تکلیف دروازه آبی‌پوشان در فصل بعد چه خواهد شد چرا که محسن فروزان و وحید طالب لو نیز با استقلال قرارداد دارند.

nikbajirufn

جدایی مهدی طارمی از پرسپولیس قطعی شد.
مهدی طارمی مهاجم گلزن و پدیده پرسپولیس در رقابت های فصل گذشته به علت به توافق نرسیدن با مسئولان این باشگاه در آستانه جدایی از سرخپوشتم پایتخت قرار گرفت.
مدیربرنامه‌های این بازیکن گفت:طارمی ۹۹ درصد از این باشگاه می‌رود، اما نکته عجیب دلیل این جدایی است:غیر از بحث مبلغ، شاید مسائلی در خصوص پیش پرداخت وجود داست با توجه به بی‌پولی‌هایی که سال گذشته در باشگاه پرسپولیس وجود داشت این اصرار می‌شد که پیش پرداخت انجام شود.
طارمی فصل پیش با ۷ گل بهترین گلزن و با ۵ پاس گل دومین بازیکن گل‌ساز سرخپوشان پایتخت بود.

کریم انصاریفرد:در ایران گزینه ام فقط پرسپولیس است.
مهاجم ملی‌پوش فوتبال ایران که فصل سختی را در تیم دسته دومی اوساسونا اسپانیا پشت سر گذاشته به دنبال تجربه جدیدی است. شاید این بار لیگ پرتغال بتواند او را به همان آقای گل داخلی فوتبال ایران تبدیل کند.
کریم انصاریفرد دراین باره گفت:یکی از گزینه های اصلی من پرسپولیس است. و اگر بخواهم به ایران برگردم مطمئنا گزینه اصلی من خواهد بود. واقعا هواداران به من لطف داشتند. چه در سالی که در پرسپولیس بودم و چه بعد از آن همیشه هر جایی که مرا می دیدند لطف دارند. تک تک هواداران پرسپولیس را دوست دارم. مطمئن باشند اگر روزی کمکی و کاری بربیاید صد در صد این کار را خواهم کرد.

فان خال:نمی خواهم در رسانه های درباره دخیا صحبت کنم
سرمربی هلندی شیاطین سرخ درباره شرایط دخیا دروازه بان اسپانیایی این تیم گفت:نمی‌خواهم درباره این موضوع در رسانه ها صحبتی کنم. من با مدیران صحبت می‌کنم نه رسانه‌ها. مشکلی در این موضوع وجود ندارد.
این درحالی است که رئال مادرید قصد جذب دیوید دخیا، سنگربان منچستر یونایتد که وارد سال پایانی قراردادش شده را دارد و مذاکراتی بین دو باشگاه انجام شده است . از سوی دیگر، منچستر می‌خواهد سرجیو راموس، مدافع ۲۹ ساله رئال را جذب کند، در حالی که پیشنهادات آنها رد شده است.

گیگز:دیپای می تواند رونالدوی جدید یونایتد باشد.
رایان گیگز دستیار فان خال در منچستر یونایتد دراین باره به ساندی تایمز گفت:او از آن دست بازیکنانی که هواداران به گرمی از او استقبال می کنند. دیپای بازیکن هیجان انگیزی است و البته ویژگی های دیگری هم دارد. وی در لیگ هلند یک گلزن درجه یک بود و پاس گل های زیادی هم دارد.
ممفیس از بازیکنان ویژه منچستریونایتد است. هواداران ما بازیکنان هیجان انگیز را دوست دارد، بازیکنانی که می توانند آنها را از روی صندلی های شان بلند کنند و گل های ویژه ای به ثمر برسانند؛ فاکتوری که احتمالا از زمان جدایی کریس رونالدو و پیش از آن، دیوید بکام، فاقد آن بود، یک ضربه آزاد زن خوب بود. به نظر می رسد دیپای آمار گلزنی خوبی در ضربات آزاد هم دارد.الدترافورد جای مناسبی برای بازیکنی مانند اوست، زیرا اگر کارهایی انجام بدهید که سایرین نمی توانند، هواداران از شما حمایت می کنند.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

درفشانیهای اقتصادی جدید ولی فقیه / دکتر منوچهر فرحبخش

خامنه ای ولی فقیه مدتی است علاقه وافری پیدا کرده تا درباره مسائل اقتصادی “درفشانی” کند. از اینرو همواره مترصد آن است که بلند گویی به دستش رسد تا با مقدمه یا بی مقدمه نظریه ” اقتصاد مقاومتی” خود را که معلوم نیست چه شیر پاک نخورده ای در ذهن او فرو کرده مطرح سازد . هرچند که این نظریه تاکنون خریداری نداشته و کسی نه در دولت و نه در بخش خصوصی گوشش بدهکار نصایح اقتصادی آقا نیست و در واقع جامعه برای تئوریهای اقتصادی آقا تره هم خرد نمیکند . ولی به هر حال آن پدر آمرزیده ایکه این اصطلاح “اقتصاد مقاومتی را در دهان آقا انداخت منبر آقا را پر رونق کرده است. متاسفانه در مقابل این گرمی منبر دردسر بزرگی متوجه دست اندرکاران اقتصاد بهم ریخته کشور شده که این درفشانیهای اقتصادی بی سر و ته آقا را چگونه فرموله کرده و عملی سازند. دردسر بزرگ در آنجاست که بایستی کشف کنند این معجون اقتصادی که از توبره ولی فقیه در آمده چگونه در جامعه پیاده شود، کما اینکه هنوز پس از گذشت بیش از یک سال از طرح آن هنوز هیچکس سر از حرف آقا در نیاورده و اقتصاد مقاومتی از حد حرف و به به و چه چه های تملق آمیز تجاوز نکرده است.

aaaa2wwwe3eew

این اصطلاح اقتصاد مقاومتی آقای خامنه ای مرا به یاد داستان ان دانش آموزی میاندازد که در درس تاریخ فقط راجع به کشور مصر میدانست و معلم در سر امتحان هر سوالی که از او میکرد ربطش میداد به مصر و سپس در باره مصر داد سخن میکرد. از جمله معلم از وی پرسید راجع به فنلاند چه میدانی . شاگرد گفت فنلاند کشوری است در شمال قاره اروپا مانند مصر که در شمال قاره افریقا قرار دارد . ولی مصر بر خلاف فنلاند دارای هوای گرمی است و شروع کرد از مصر گفتن. حال جریان اقتصاد مقاومتی ولی فقیه هم همینطور شده و آقا راجع به انواع غسل هم که میخواهد سخن بگوید موضوع را به اقتصاد مقاومتی میکشاند.
خامنه ای در سخنرانی اخیرخود برای مدیران کشوری و لشگری که هدف از آن در واقع دادن زیگناال های لازم به غرب درباره مذاکرات هسته ای بود ، باز گریزی به اقتصاد مقاومتی زد و گفت: «تقوای جامعه در مسائل اقتصادی، همان اقتصاد مقاومتی است که کشور را در مقابل تکانه‌های ناشی از حوادث جهانی یا در مقابل تیرهای زهرآگین سیاست‌های معارض جهانی حفظ می‌کند». هرکس این گفته آقا را بتواند ترجمه کند واقعا حق گرفتن جایزه دارد. وی با اشاره به یادآوریها و هشدارهای سال‌های گذشته درباره لزوم استحکام‌ بخشی کشور در مقابل خیز اقتصادی قدرتها گفت: ” در این سالها مسئولان در حد و توان خود تلاش‌های خوبی انجام دادند، اما موضوع اقتصاد مقاومتی باید با استفاده از همه توان و ظرفیت کشور پیگیری و محقق شود.”
وی با تأکید بر اینکه الگوی اقتصاد مقاومتی در برخی کشورهای دیگر اجرا و تأثیرات مثبت آن دیده شده است، نقطه کانونی اقتصاد مقاومتی را درون‌ زایی و نگاه به درون دانست و گفتند: «این درون‌ زایی به معنای انزوا‌طلبی نیست، بلکه تکیه به ظرفیت‌ها و توانایی‌های درونی، با نگاه به بیرون است». آقا با تأکید بر اینکه تدوین سیاست‌های اقتصاد مقاومتی محصول خرد جمعی و مشورت‌های طولانی بوده است، افزود: « بعد از ابلاغ این سیاست‌ها، بسیاری از صاحب‌نظران اقتصادی آن را تأیید کرده‌اند و اکنون اقتصاد مقاومتی وارد ادبیات و فرهنگ رایج اقتصادی کشور شده است». وی مدل اقتصاد مقاومتی را مقابل مدل قدیمی دیکته‌ شده از طرف قدرت‌ها به کشورهای جهان سوم دانست و خاطرنشان کرد: «این مدل قدیمی مبتنی بر نگاه به بیرون است، اما مدل اقتصاد مقاومتی، الگویی مترقی و متکی به ظرفیت‌های درونی است. ممکن است عده‌ای این‌گونه تصور کنند که مدل اقتصاد مقاومتی، الگویی مطلوب است، اما امکان تحقق آن وجود ندارد، درحالیکه قاطعانه می‌گویم، اجرای الگوی اقتصاد مقاومتی در شرایط کنونی کشور و با توجه به ظرفیت‌های موجود، کاملا امکان‌پذیر است».
وی بعد از این مقدمه بی سرو ته به بیان برخی از ظرفیت‌های کشور که می‌توانند مبنای اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی قرار گیرند، پرداخت و گفت: «وجود این تعداد نیروی جوان تحصیل‌کرده در کشور از برکات انقلاب است، به شرط آنکه سیاست‌های غلط موجب پیرشدن جامعه و کاهش نیروی جوان، نشود». سپس جایگاه اقتصادی کشور را یکی دیگر از ظرفیت‌ها برشمرد و افزودند: «براساس آمارهای جهانی، جمهوری اسلامی ایران دارای رتبه بیستم در اقتصاد دنیاست که در صورت بهره‌برداری از ظرفیت‌های استفاده‌ نشده، امکان رسیدن به رتبه دوازدهم اقتصاد دنیا وجود دارد». آقای رهبر جایگاه اول ایران در مجموع ذخایر نفت و گاز را از جمله ظرفیت‌ها دانست و با اشاره به موقعیت جغرافیایی ممتاز کشور به‌عنوان نقطه اتصال شمال به جنوب و شرق به غرب، گفتند: “همسایگی با ١۵ کشور، با جمعیتی ۳۷۰ میلیونی، به‌عنوان بازار خارجی بسیار نزدیک و همچنین جمعیت بیش از ۷۰ میلیون کشور، به‌عنوان بازار داخلی بزرگ، از دیگر ظرفیت‌هایی هستند که اگر فقط به همین بازار داخلی توجه شود، وضعیت تولید دگرگون خواهد شد.”
خامنه‌ای زیرساخت‌های اساسی کشور در انرژی، حمل‌ونقل، ارتباطات، نیروگاه‌ها، سدها و همچنین تجربه مدیریتی متراکم در کشور را از دیگر ظرفیت‌ها برشمرد و خاطرنشان کرد: «ما باید از این ظرفیت‌ها به صورت مناسب و صحیح استفاده کنیم؛ زیرا مشکل کشور، نبود طرح یا سخن صحیح و کارشناسی نیست، بلکه مسئله اصلی که در محیط‌ های نخبگانی هم تکرار می‌شود، استفاده شایسته نکردن از طرح‌ها و سخن‌های صحیح است».
وی در ادامه خاطرنشان کرد: ” مسئولان در دولت خدمت‌گزار، انسان‌های معتقد به مبانی و اصول انقلاب هستند و من از آنها گله‌ای ندارم، ولی در مجموعه دست‌اندرکاران، برخی تصور می‌کنند با کوتاه‌آمدن از اصول، درها گشوده خواهد شد، درحالیکه نتیجه این خطای بزرگ را در سالهای اخیر در برخی کشورها دیده‌ایم. تنها راه پیشرفت، ایستادگی و پافشاری بر مبانی و اصول است . برخی تصور می‌کنند، مردم مشکلات را تحمل نخواهند کرد. اگر حقایق امور با صداقت لازم و به‌ درستی برای مردم بیان شود، مردم خواهند ایستاد و مقاومت خواهند کرد. باید به دانشمندان جوان خود و به مجموعه‌های مردمی در امور اقتصادی اعتماد و از توانایی‌های آنها استفاده کرد. ”
وی شرط اصلی برای تحقق اقتصاد مقاومتی را عزم راسخ و جدی و پرهیز از سهل‌انگاری و راحت‌ طلبی و تکیه بر مدیریت جهادی برشمرد و تأکید کرد: ” مدیریت جهادی عبارت است از توکل بر خداوند و استفاده از تدبیر و عقلانیت و درعین‌ حال پیش‌ بردن کارها با عزم راسخ و بدون هراس از جوانب .” وی ترویج فرهنگ متناسب با اقتصاد مقاومتی را در کنار به‌ کارگیری مدیریت جهادی، ضروری دانست و خاطرنشان کرد: « صداوسیما، رسانه‌ها، مسئولین، ائمه جمعه و همه کسانی که سخن آنان در میان مردم تأثیرگذار است، باید ترویج‌ گر فرهنگ اقتصاد مقاومتی باشند .» او همچنین صرفه‌جویی، مصرف کالاهای داخلی، به‌ ویژه در دستگاه‌های دولتی، مقابله جدی با واردات بی‌ منطق، مقابله جدی با قاچاق، توجه ویژه به کارگاه‌های تولیدی کوچک و متوسط و بازنگری در سیاست‌های پولی و فعالیت‌های نظام بانکی را از ضروریات اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی برشمرد و با تأکید بر اینکه همه باید به دولت و مسئولان کمک کنند، افزود: «حاشیه‌سازی از هر طرفی غیر قابل قبول است و باید از آن پرهیز شود. ما می‌توانیم در زمینه اقتصادی کارهای بزرگی انجام دهیم و از این گذرگاه حساس عبور کنیم.
این انشای صادق صداقت گونه تبلیغاتی ، پر غلط و مملو از تضاد ” مقام معظم رهبری” بی مایه تر و مبتذل تر از آن است که بشود درباره آن به یک بررسی کارشناسانه پرداخت. آقای خامنه ای به تصور خود با این شعارهای توخالی دارد آدرس عوضی میدهد. او که خود سواد اقتصادی ندارد ، ولی آن کسانیکه این انشاء را برای او نوشته اند بطور قطع میدانند که علت فروپاشی اقتصادی کشور به دلیل فقدان اقتصاد مقاومتی نبوده است که حالا با کشف آن اقتصاد کشور نجات پیدا کند. هرکس که کوره سواد اقتصادی هم داشته باشد میتواند تشخیص دهد که وقتی بیش از ۷۰% از منابع و امکانات اقتصادی کشور در محلی بنام بیت رهبری متمرکز شود و تنها یک فرد بنام ولی فقیه به ویژه شخصی مانند آقای خامنه ای با دانش اقتصادی در حد صفر بدون مسئولیت و پاسخگویی به جامعه عنان و اختیار این اقتصاد عظیم را در دست گیرد باید انتظار هرگونه فساد و تباهی را هم داشت. بنابراین، آنچه که در طول ۲۰ سال گذشته بر اقتصاد کشور گذشته و از درون بیت رهبری گروه های مافیایی، رانتخوارها، قاچاقچیان ، زمین خواران و ارز فروشان بی هویتی سر برون اورده و منابع و منافع ملی را به تاراج برده اند که نه تنها در تاریخ ایران بیسابقه بوده که در سایر کشورها هم به ندرت تجربه شده غیر مترقبه و به دور از انتظار نبوده است. بیت رهبری تبدیل به تاراج کده ای شده که راه هر گونه تحول اقتصادی را مسدود کرده است.
علی الاصول اولین گام در جهت اصلاح نظام اقتصادی در یک کشور تعیین سیستم اقتصادی وشفافیت آن است که آیا بر پایه مکانیسم اقتصاد دولتی بنا شده ، نیمه دولتی است و یا مناسبات اقتصاد آزاد مبتنی بر عرضه و تقاضا بر آن حاکم است. در حال حاضر تقریبا تمام کشور ها به جز چتد کشور مانند چین ، کوبا ، کره شمالی که دارای اقتصادی دولتی و یا نیمه دولتی هستند ، در بقیه کشورها سیستم اقتصاد آزاد بر پایه مکانیسم عرضه و تقاضا حاکم میباشد که نشان میدهد جامعه بشری آنرا پذیرفته است . تنها اقتصادی در جهان که این سه مدل اقتصادی را بصورت معجونی در هم آمیخته و آنرا در غالب یک نظام اقتصادی جعلی بدون شناسنامه تحت عنوان ” اقتصاد فقاهتی” شکل داده و آنرا به جامعه تحمیل کرده حکومت اسلامی ایران است . طبیعتا نمیتوان توقع داشت که از درون چنین مدل اقتصادی من درآوردی که فاقد هرگونه ارزش اقتصادی و تجربه و سابقه تاریخی است؛ اقتصادی سالم و پویا، آنهم در حالتی که همه امکانات و اختیارات اقتصادی در دست معدود انسانهای فاسد ، بی دانش و بی هویت قرار گرفته باشد زاده شود.
آقای خامنه ای اگر در این دوره کوتاه باقیمانده از عمر خود میخواهد به تلافی خونهاییکه ریخته و خسارات اقتصادی که بر کشور وارد کرده جبران مافات کند میبایستی تا وقت نگذشته بجای شعار انحرافی اقتصاد مقاومتی اقدام به خلع ید اقتصادی از بیت رهبری نموده و ۷۰ درصد اقتصاد قفل شده در دستگاه رهبری را آزاد وبه بخش خصوصی واقعی باز گرداند و اجازه دهد تا مکانیسم سیستم اقتصاد آزاد وقانونمندیهای آن بر کشور حاکم گردد. در مغابل حکومت نیز در محدوده اختیارات خود که نظارت و کنترل ، اصلاح ساختارها و کسترش رفاه عمومی از طریق اعمال نظام مالیاتی سالم است عمل کند. درغیر اینصورت امکان اصلاح و بهبودی وضعیت اقتصادی کشور غیر ممکن است . شعارهایی مانند اقتصاد مقاومتی وسیله ای است تا با بزک کردن اقتصاد کشور و رنگ و لعاب دادن به آن ، این بیمار رو به موت را سالم جلوه دهند که تلاشی بیهوده است وحاصل آن چیزی جز تشتت و فساد بیشتر در بر نخواهد داشت.

خبرهای اقتصادی هفته سیزدهم سال 94

منابع آب کشور در مرز نابودی
مرکز پژوهش‌های مجلس با ارائه گزارشی اعلام کرد: درحال‌حاضر وضعیت نامناسب منابع آب زیرزمینی بر کسی پوشیده نیست. وضعیت اقلیمی و منابع آب کشور حکایت از محدودیت جدی منابع آبی دارد به‌ترتیبی که بیش از دو‌سوم کشور جزء مناطق خشک، نیمه‌خشک و بیابانی است که عمده مراکز و قطب‌های جمعیتی ازجمله کلان‌شهرهای کشور که منابع تأمین آب آنها متکی بر منابع زیرزمینی است را دربر می‌گیرد و کمتر از یک‌سوم کشور در سایر اقلیم‌ها با وضعیت آب و هوایی مرطوب و نیمه‌مرطوب، قرار گرفته است. بنابراین درحال‌حاضر منابع آب زیرزمینی کشور به دلیل برداشت بیش از حد ناشی از ازدیاد چاه‌های غیرمجاز و اضافه برداشت‌های چاه‌های مجاز، همراه با وقوع خشک‌سالی‌های متوالی سالیان اخیر، به وضعیت بحرانی رسیده است. تشدید افت سطح آب و کسری مخزن در آبخوان‌ها، ممنوعیت بیش از نیمی از دشت‌های کشور را به‌دنبال داشته و روند‌ رو به تزاید بهره‌برداری‌های بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی و با راندمان‌های بسیار پایین‌تر از متوسط نرخ جهانی، چه در انتقال و مصرف در مزرعه و چه در تولید ماده خشک به‌ویژه در ۱۰ سال اخیر که حکایت از خسران دارد، موجب شده روند افت منابع آب زیرزمینی شدت بیشتری به‌خود گیرد، یطوریکه در ۴۷ سال اخیر مخازن آب زیرزمینی کشور با کسری مخزن بیش از ۱۱۰‌ میلیارد مترمکعبی مواجه شده‌اند که حدود ۹۵‌ میلیارد مترمکعب آن مربوط به ۲۰ سال اخیر است.
نکته حائز اهمیت دیگر نقش مهم منابع آب زیرزمینی در تأمین نیاز آب شرب آحاد جامعه است که ۶۳% آن از طریق آب‌های زیرزمینی تأمین شده و آب‌های سطحی سهم ۳۷‌ درصدی را به‌خود اختصاص می‌دهد که در بخش تأمین آب شرب روستایی، سهم آب‌های زیرزمینی بالغ بر ۸۰% است. هم‌اکنون در کشور کسری مخزن و افت شدید سطح آب باعث کمبود آب و عدم قطعیت در تأمین آب کلان‌شهرهای کشور، ازجمله تهران و حتی تأمین آب بیش از شش ‌هزار روستای کشور با تانکر شده است.

552023nnbh7yhgy2201

صندوق توسعه ملی واقعا خالی است
احمدی‌نژاد زمانی مدعی بود که ۱۷۹‌ میلیارد دلار از درآمدها به حساب ذخیره ارزی رفته که اکنون ۱۲ ‌ میلیارد دلار آن باقی مانده است که البته در صحت و سقم این ارقام تردید بسیار است. محمد سعید نوری‌ نائینی، عضو هیأت عامل و معاون اقتصادی صندوق توسعه ملی هم میگوید این صندوق موجودی قابل‌ توجهی ندارد، ضمن اینکه بیش از ۲۰ میلیارد دلار از پول‌های این صندوق بدون هیچ ضمانتی به نام بخش خصوصی توزیع شده است که بازگشت این میزان تسهیلات اعطا شده روی هواست. در برنامه پنجم توسعه ملی پیشنهاد شد بخشی از منابع و درآمدهای نفتی به سرمایه‌های زاینده برای حفظ و حمایت از نسل‌های آینده تبدیل شود. طبق قانون برنامه پنجم مقرر شد سالانه ۲۰% از درآمدهای حاصل از فروش نفت به‌عنوان سرمایه به این صندوق واریز شود و سالانه ۳% به این رقم اضافه شود تا قطع کامل بودجه به درآمدهای نفتی رخ دهد. این رقم به ۲۹% رسید و امسال باید ۳۲% می‌شد که با کاهش درآمدهای نفتی و کسری، دولت راحت‌ترین کار را کرد و به سراغ صندوق آمد و ۳۲% را به ۲۰% تقلیل داد و قول داد با بهبود وضعیت اقتصادی این رقم به‌صورت جهشی به حالت اول خود بازگردد که باید منتظر ماند و دید که این اتفاق رخ میدهد یا نه.

افزالش واردات در دولت روحانی
بر اساس گزارش موسوم به ارزش ریالی صادرات و واردات ثبت شده در سالنامه آمار بازرگانی خارجی ایران که توسط مرکز آمار منتشر شده است مجموع واردات کشور در سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ را ۲۶۰.۶ هزار میلیارد تومان اعلام کرده است. این در حالی است که در دولت دهم (۱۳۸۸ تا ۱۳۹۱) مجموع واردات کشور ۲۷۰.۹ هزار میلیارد تومان بوده است. ارزش ریالی واردات کشور در دولت یازدهم تقریبا ۲ برابر دولت دهم است؛ به عبارت دیگر در دولت یازدهم واردات به کشور ۹۲ درصد افزایش یافته است. طبق گزارش مرکز آمار، مجموع واردات کشور در ۶ سال اخیر ۵۳۱ هزار میلیارد تومان بوده که نیمی از آن در ۲ سال اخیر یعنی در دوره دولت یازدهم انجام گرفته است.

کاهش ۳۱ درصدی سرمایه‌گذاری خارجی در ایران با وجود توافق هسته‌ای
آمار منتشر شده از سوی آنکتاد نشان می دهد ایران در سال ۲۰۱۴ تنها توانسته ۲ میلیارد و ۱۰۵ میلیون دلار سرمایه گذاری مستقیم خارجی جذب کند. سهم ایران از کل سرمایه گذاری خارجی جهان در این سال تنها ۰.۱۷ درصد بوده است که این رقم با توجه به ظرفیت های بالای اقتصاد ایران و رتبه ۱۸ ایران در میان بزرگترین اقتصادهای جهان رقم ناچیزی است. در سال ۲۰۱۳ نیز سرمایه گذاری خارجی در کشور نسبت به ۲۰۱۲ سال کاهش یافته بود. درحا لیکه از سال ۲۰۱۰ تا سال ۲۰۱۲ میزان جذب سرمایه خارجی در کشور روندی صعودی را طی می کرد. ایران در سال ۲۰۰۹ بالغ بر ۲ میلیارد و ۹۸۳ میلیون دلار سرمایه گذاری خارجی جذب کرده بود که این رقم در سال ۲۰۱۰ به ۳ میلیارد و ۶۴۹ میلیون دلار، در سال ۲۰۱۱ به ۴ میلیارد و ۲۷۷ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۲ به ۴ میلیارد و ۶۶۲ میلیون دلار افزایش یافته بود. با وجود افت سرمایه خارجی به کشور در سال ۲۰۱۴ میزان خروج سرمایه از کشور در همین سال نسبت به سال قبل ۴ برابر شده است. ایران در سال ۲۰۱۳ بالغ بر ۱۴۶ میلیون دلار سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای دیگر انجام داده بود اما این رقم در سال ۲۰۱۴ به ۶۰۵ میلیون دلار رسیده است. بر این اساس ۷۰ کشور جهان سرمایه گذاری خارجی بیشتری نسبت به ایران در سال ۲۰۱۴ جذب کرده اند که برخی کشورهای آفریقایی نیز در این گروه قرار دارند. کشور آفریقایی کنگو در سال میلادی گذشته ۵.۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی جذب کرده که این رقم بیش از ۲ برابر میزان سرمایه گذاری خارجی جذب شده توسط ایران بوده است. غنا نیز در این سال ۳.۳ میلیارد دلار، و تانزانیا نیز ۲.۱ میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی جذب کرده اند که بیشتر از ایران بوده است.

کاهش درآمد نفتی ایران
اوپک، در تازه‌ترین گزارش سالانه خود از کاهش چشمگیر درآمدهای نفتی ایران از ۱۱۲ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۱ به زیر ۵۴ میلیارد دلار خبر داد. بر اساس این گزارش ایران در سال گذشته مجموعا یک میلیون و ۱۰۹ هزار بشکه صادرات نفت به ارزش ۵۳ میلیارد و ۴۵۲ میلیون دلار داشته است. این رقم در سال ۲۰۱۳ نزدیک به ۶۲ میلیارد و در سال ۲۰۱۱ قبل از تحریم‌ها حدود ۱۱۴ میلیارد دلار بود. تحریمهای امریکا و اتحادیه اروپا از سال ۲۰۱۲ علیه ایران بنا به ارزیابی اوپک نه تنها صادرات نفت ایران را از ۲و۵ میلیون بشکه در روز به حدود ۱.۱ میلیون بشکه رساند، بلکه باعث شد تولید ناخالص داخلی ایران از ۵۴۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۱ به حدود ۳۸۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ سقوط کند.بر اساس این گزارش، ایران در سال گذشته حدود ۳.۱ میلیون بشکه در روز تولید نفت و ۲۱۳ میلیارد متر مکعب تولید گاز تجاری داشته است. در این میان ظرفیت فرآوری نفت ایران طی سال ۲۰۱۴ حدود ۴۶ هزار بشکه در روز افزایش یافته، اما تولید محصولات نفتی به‌رغم افزایش ظرفیت پالایشگاهی حدود ۷.۵ % کاهش یافته است. اوپک می‌گوید که تولید بنزین ایران در سال گذشته ۲۴.۴% کاهش یافته و به ۳۴۴.۴ هزار بشکه در روز رسیده است، در حالی که نیاز به بنزین در کشور حدود ۱۱ درصد افزایش یافته و به ۴۳۷.۶ هزار بشکه اوج گرفته است که طی ماه‌های اول سال جاری روزانه حدود ۶ تا ۷ میلیون لیتر واردات بنزین داشته است. اوپک در بخش دیگری از گزارش خود به تجارت گاز ایران اشاره کرده و می‌نویسد که به‌رغم ‌افزایش نزدیک به ۷ درصدی تولید گاز ایران، این کشور طی سال گذشته صادرات گاز را ۱۰% کاهش داد. صادرات گاز ایران در سال ۲۰۱۴ به حدود ۸.۴ میلیارد متر مکعب رسید. واردات گاز ایران نیز با کاهشی ۱۷ درصدی به ۴.۲ میلیارد متر مکعب رسیده است. ذخایر نفت و گاز ایران به ترتیب بیش از ۱۵۷ میلیارد بشکه و ۳۴ تریلیون متر مکعب برآورد شده است

بالاخره یارانه به بخش تولید هم رسید
علی یزدانی معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت در نشست خبری در آستانه روز صنعت و معدن گفت: از ۱۴۳ میلیارد تومان یارانه پرداخت شده در بهار امسال، ۵۰ میلیارد تومان مربوط به صادرات غیرنفتی، ۸۳ میلیارد تومان مربوط به واحدهای سیمانی مازوت‌سوز و ۱۰ میلیارد تومان مربوط به کارخانجات قند از جمله کارخانه دزفول است. وی در پاسخ به اینکه وزیر صنعت تاکنون این موضوع را رد می‌کرد، اظهار کرد: آقای نعمت‌زاده ۱۴۳ میلیارد تومان را به نسبت به جمع ۲۱۰۰ میلیارد تومان یارانه بخش صنعت و معدن عدد ناچیزی می‌داند اما هماهنگی کاملی در وزارت صنعت وجود دارد و هیچ اشکالی هم ندارد که اگر کسی اشتباهی کرده آن را بپذیرد. یزدانی با بیان اینکه تخصیص‌ها متناسب با وصول درآمدها انجام می‌شود، گفت: معمولا در سه ماهه نخست سال میزان درآمدهای وصول شده خیلی کم است؛ بنابراین نمی‌توان گفت چون در این سه ماه ۱۴۳ میلیارد تومان به عنوان یارانه صنعت و معدن پرداخت شده، تا پایان سال چهار برابر این مقدار خواهد بود. به گفته وی تاکنون ۹۳ میلیارد تومان از ۱۴۳ میلیارد تومان تخصیص یافته توزیع شده و مابقی آن نیز در سازمان توسعه تجارت در حال پیگیری است.

وام ۵۰۰ میلیون دلاری ایران برای ونزوئلا
خبرگزاری آلمان گزارش داد؛ نیکلاس مادورو رئیس‌جمهور ونزوئلا گفته است که ایران برای کشورش خط اعتباری (وام) به ارزش نیم میلیارد دلار تخصیص داده است. ونزوئلا به‌دلیل کاهش شدید قیمت نفت با مشکل اقتصادی شدیدی روبه‌رو شده و نرخ تورم آن به بیش از ۶۰ درصد افزایش یافته است. مادورو این سخنان را پس از دیدار با هیأت ایرانی در کارآکاس مطرح کرد. کاهش قیمت نفت باعث شده ونزوئلا با کاهش شدید ارز خارجی برای واردات کالاهای اساسی روبه‌رو شود. این روند باعث کمبود و گرانی شدید کالاهای اساسی ازجمله موادغذایی شده است. توافق یادشده با حکومت اسلامی شامل خط تسهیلات اعتباری به ارزش ۵۰۰ میلیون دلار با ایران برای تأمین هزینه سرمایه‌گذاری‌های مشترک و بهبود تأمین کالاهای مورد نیاز مردم ونزوئلاست. نعمت‌زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت در گفت‌وگویی با تلویزیون ونزوئلا گفت که توافق در مرحله اولیه است و باید برای بررسی به وزارت دارایی ایران ارسال شود. مادورو بعد از امضای این توافق اعلام کرد برای شرکت در نشست مجمع صادرکنندگان گاز ۲۳ نوامبر (۲ آذر) به تهران سفر می‌کند. ایران و ونزوئلا دو صادرکننده بزرگ نفت خام در جهان هستند. هر دو کشور به‌دلیل کاهش زیاد قیمت نفت با مشکل کاهش درآمد ارزی روبه‌رو شده‌اند. از زمان انتخاب حسن روحانی به ریاست‌جمهوری ایران در بهار ۱۳۹۲ تاکنون، روابط تهران با ونزوئلا به سردی گرایید. قبل از این و در دوره ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد، دو کشور روابط بسیار نزدیک و گرمی داشتند.

تراز بازرگانی سه ماهه اول سال
بنابراین گزارش گمرک ایران در سه ماهه اول سال ، ۱۰ میلیارد و ۸۶۷ میلیون دلار انواع کالا از ایران به سایر کشورها صادر و در مقابل ۱۰ میلیارد و ۳۴۷ میلیون دلار نیز وارد کشور شده است. همچنین میزان وزنی کالاهای صادراتی کشورمان در مدت یادشده ۲۵ میلیون و ۶۱ هزار تن و میزان وزنی کالاهای وارداتی نیز ۸ میلیون و ۸۴۵ هزار تن بوده است. بررسی تحلیلی تجارت خارجی ایران در بهار امسال نشان می دهد همچنان تراز بازرگانی ایران مثبت و حجم صادرات بیشتر از واردات بوده اما صادرات کشور ۹.۹۶ درصد و واردات نیز ۱۵.۴۸ درصد کاهش داشته است. همچنین مقایسه میزان وزنی صادرات نسبت به واردات حاکی از آن است که صادرکنندگان ایرانی همچنان به صادرات مواد خام علاقه مندند و کالاهای ساخته شده سهم کمتری را همچون سال های پیش به خود اختصاص داده است. این گزارش می افزاید، کارنامه تجارت خارجی ایران در بهار امسال حاکی از آن است که با وجود کاهش ۳۲ درصدی صادرات میعانات گازی، جایگاه محصولات پتروشیمی بهتر شده و صادرکنندگان توانسته اند ارزش صادرات این محصول را در مدت یادشده ۱۲ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش دهند.

اخبار ورزشی روز دوشنبه امیر خسروجردی

as7746985as0021

سایت لهستانی:بازی در آزادی مثل بازی در جهنم است.
سایت ورزش لهستان به بررسی دیدار دوم و آنالیز بازی اول این تیم برابر ایران پرداخت و نوشت: دو تیم در بازی نخست خود نزدیک به هم بازی کردند و نمی توان گفت کدام تیم واقعا شایسته برد بود. ایران در نهایت با حمایت طرفدارانش توانست این دیدار را پیروز شود. باید اعتراف کرد بازی در ورزشگاه آزادی مثل بازی در جهنم است و این کار را برای برد سخت می کند.
این سایت در ادامه نوشت:برای صعود تیمها ابتدا تعداد برد، سپس تعداد امتیاز و سپس تعداد ستها مورد ارزیابی قرار می گیرند و در صورتی که همه اینها برابر باشد بین دو تیم قرعه کشی صورت خواهد گرفت.

برزیل از کوپا آمریکا حذف شد.
تیم ملی فوتبال پاراگوئه با شکست دادن برزیل در ضربات پنالتی به نیمه نهایی کوپا آمه‌ریکا ۲۰۱۵ راه یافت.
ایسنا نوشت:تکلیف چهار تیم راه یافته به نیمه نهایی کوپا آمه‌ریکا مشخص شد. در آخرین بازی یک چهارم نهایی این رقابت‌ها تیم ملی فوتبال پاراگوئه دست به کار بزرگی زد و توانست برزیل پر ستاره را از پیش رو بردارد تا حریف آرژانتین در نیمه نهایی شود.
این دیدار در وقت های قانونی و اضافه ۱-۱ مساوی شد و برای مشخص شدن تیم برنده، مسابقه به ضربات پنالتی کشیده شد که دراین قسمت این پاراگوئه بود که توانست بازی را با نتیجه ۴ بر سه به سود خود پایان دهد و باردیگر سلسائو را ناکام بگذارد.

بلاتر:کاندید ریاست فیفا نمی شوم.
سپ بلاتر رئیس فیفا که ماه پیش به علت فساد مالی گسترده دراین نهاد ورزشی و دستگیری تعداد زیادی از مقامات فیفا از سمت خود کناره گیری کرد، به تازگی در مراسمی تأکید کرد از ریاست فیفا استعفا نکرده‌ و سرنوشت خودش و پستش را به کنکره فیفا سپرده است. با این اظهارنظر اینگونه به نظر می‌رسید که بلاتر ظاهراً قصد دارد در انتخابات پیش‌روی ریاست فیفا مجدداً کاندیدا شود.
وی در گفت‌و‌گو با روزنامه والیزر بوته سوئیس گفت: من کاندیدای انتخابات ریاست فیفا نیستم، ولی رئیس منتخب هستم. می‌خواهم فدراسیون جهانی را به وضعیت خوبی بازگردانم. تصمیمم در خصوص رفتن برای من و فیفا حکم آزادی دارد. هنوز هم رئیس فیفا و قادر به اداره این نهاد هستم.
رئیس فدراسیون جهانی فوتبال تأکید کرد: فیفا و فوتبال مهمترین بخش زندگی من در چهل سال گذشته بوده است، از این رو از تمامی قدرتم استفاده خواهم کرد تا در این روزهای آخر حضورم در پست ریاست فیفا، کشتی‌مان را به ساحل هدایت کنم.
کمیته اجرایی فیفا قرار است در تاریخ ۲۰ جولای ۲۰۱۵ (۲۹ تیر) روز دقیق انتخابات ریاست فدراسیون جهانی فوتبال را مشخص کند ولی گزارش‌ها حاکی از آن است که رئیس جدید این نهاد در کنگره فوق‌العاده فیفا که گفته می‌شود در تاریخ ۱۶ دسامبر ۲۰۱۵ (۲۵ آذر ۹۴) در زوریخ سوئیس، مقر این نهاد برگزار می‌شود، مشخص خواهد شد.

اشمایکل:فان خال باید دخیا را با چنگ و دندان حفظ کند.
پیتر اشمایکل دروازه‌بان دانمارکی سال‌های پیش منچستریونایتد تاکید کرد سرمربی هلندی شیاطین سرخ باید تلاش زیادی برای نگه داشتن داوید دخیا داشته باشد.
وی افزود:دخیا هم در طول فصل گذشته ثابت کرد یکی از بهترین دروازه‌بان‌های دنیاست. او با نمایش‌های فوق‌العاده‌ای که داشت، توجه غول‌های فوتبالی در اروپا و به خصوص اسپانیا را به خود جلب کرد تا سران منچستریونایتد برای حفظ او در تیمشان کار دشواری پیش رو داشته باشند.
اشمایکل در مورد دخیا گفت: اگر او تابستان جاری منچستریونایتد را ترک کند خیلی ناراحت می‌شوم. داوید می‌تواند با ماندن در یونایتد صدها بازی برای این تیم انجام دهد و جام‌های بسیار بیشتری هم نسبت به من ببرد. اگر دخیا تمام دوران فوتبالش را در اولدترافورد بماند، دلیلی برای موفق نشدن او در این تیم وجود ندارد.

قهرمان والیبال جهان مقابل ایران زانو زد.
درادامه رقابت های لیگ جهانی والیبال جمعه شب در گروه دوم، تیم ملی ایران در سالن دوازده هزار نفری آزادی تهران میزبان لهستان، قهرمان جهان بود که در یک ماراتن نفس گیر و دیدنی، ملی پوشان والیبال ایران رقیب قدرتمند خود را ۳-۲ مغلوب کرده و به دو امتیاز حساس و سرنوشت ساز دست یافتند.
درگیم اول این دیدار تیم ایران برتر میدان بود و با ارائه یک بازی برتر مهمان خود را ۲۵-۲۱ مغلوب کرد.
در گیم های دوم و سوم، لهستان با زدن سرویس های سرعتی و دفاع روی تور، نبض مسابقه را دردست گرفت و موفق شد ۲۵-۲۳ و ۲۵-۲۱ از سد ایران بگذرد.
درگیم چهارم که تیم ایران خطر را احساس کرده بود بازی را طوفانی آغاز کرد و از همان ابتدا اختلاف را در بازی ایجاد کرد و درپایان به برتری فاحش ۲۵-۱۶ به برتری برسد.
درنهایت این بازی به گیم حساس پایانی و پنجم رسید و دراین ست نیز ملی پوشان ایرانی که از حمایت بیش از دوازده هزار تماشاگر سالن دوازده هزار نفری آزادی برخوردار بودند دوباره برتری خود را به لهستان دیکته کرد و موفق شدند ۱۵-۱۱ لهستان مغرور را از پیش رو بردارند و در نهایت این بازی سرنوشت ساز را ۳-۲ از آن خود کردند و با این برد شیرین، ۱۵ امتیازی شدند و در رده سوم جدول رده بندی قرار گرفتند.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

با شکست ایران مقابل لهستان، شانس صعود شاگردان کواچ به حداقل رسید

امیر خسروجردی
درادامه رقابت های لیگ جهانی والیبال یکشنبه شب در گروه دوم، تیم ملی ایران در دومین دیدار خود در سالن دوازده هزار نفری آزادی تهران و در حضور بیش از دوازده هزار تماشاگر میزبان لهستان، قهرمان جهان بود که این بازی با برتری ۳-۱ لهستانی ها خاتمه یافت، تا ایران با قبول این شکست تلخ خانگی، ضمن قبول نخستین شکست خانگی خود، سرنوشتش برای صعود به مرحله بعد نیزدر هاله ای از ابهام قرار گیرد.
در آنسوی میدان، لهستان نیز با این برد شیرین، فاصله خود را با ایران افزایش داد و امیدوار به صعود به دور بعد شد.
ملی پوشان والیبال ایران در آخرین هفته مرحله مقدماتی هفته آینده در دوبازی سرنوشت ساز میزبان روسیه خواهند بود.

ad02598asd0021a5a

چاهار فصل سال / امیرحسین تیکنی

da025fasl

شما را به یاد می آورم

خودم را نه.

می دانم چشم هایتان

آبی، قهوه ای، میشی و سبز بود

اما رنگ چشم های خودم را به یاد نمی آورم

می دانم عطر گیسوانتان در باران

شبیه عطر درختان افرا، اکالیپتوس، بهار نارنج و سپیدار بود

همیشه

پیراهن های چاهارخانه به تن می کردید

و در چاهار فصل سال برای شنا به کنار دریا می رفتید

غروب،

پیراهن هایتان را در باد

بر ماسه های ساحل،

رها می کردید، تا خشک شوند

سپس در کافه های کوچک شما را به یاد می آورم

که عاشق ترانه هایی از لهاسا، پیاف، بنان و آلاباما بودید

نمی دانم سال ها گذشته است یا نه !؟

پیرتر شده ام یا جوان تر !؟

در آینده ی من هستید یا گذشته !؟

از چهره ی خودم

خاطره ای محو در ذهنم باقی مانده است

تنها می دانم

ملاح کشتی های بسیاری بوده ام

که غرق شده اند

که از دل توفان ها نجات یافته اند

که به گل نشسته اند

که از میان دزدان دریایی به سلامت گریخته اند.

می دانم در بندرهای کوچک

اغلب باران می بارد

و بیشتر خیابان ها و کوچه ها به دریا می رسند

شما را شفاف می بینم

که به سوی خانه باز می گردید

و چاهار فصل زندگی من هستید

رنگ چشم هایتان را به یاد دارم

و عطر گیسوانتان در باران.

پیراهن هایتان را در ساحل

بارها دیده ام که جامانده اند

و تا صبح با ملاحان خندیده اند

ملاحان،

از زیبایی شگفت انگیز شما به وجد آمده اند

نوشیده اند

و خود را از یاد برده اند.

اخبار ورزشی روز جمعه با امیر خسروجردی

معرفی ۱۴ بازیکن برای جدال حساس والیبال ایران مقابل لهستان
به گزارش ایسنا، اسلوبودان کواچ سرمربی صربستانی تیم ملی والیبال ایران اسامی ۱۴ بازیکن ایران برای دو دیدار با لهستان در هفته هفتم لیگ جهانی را اعلام کرد.بر این اساس سعید معروف، سید محمد موسوی، فرهاد قائمی، عادل غلامی، مجتبی میرزاجانپور، مهدی مهدوی، عبدالرضا علیزاده، شهرام محمودی، امیر غفور، محمد حسن صنوبر، حمزه زرینی، میلاد عبادی پور، مهدی مرندی و علی شفیعی ۱۴ بازیکن ایران در این دو مسابقه خواهند بود.
بدین ترتیب تیم ایران با یک تغییر نسبت به دیدار با تیم های روسیه و آمریکا به میدان می رود که حمزه زرینی در ترکیب قرار گرفته است.تیم های ملی والیبال ایران و لهستان ساعت ۲۱ روزهای جمعه و یکشنبه پنجم و هفتم تیردر چارچوب هفته هفتم لیگ جهانی در سالن ۱۲ هزار نفری آزادی به مصاف یکدیگر می روند.

fdsvarzeshjomehq23

کریم باقری در پرسپولیس ماندنی شد.
کریم باقری مربی فصل گذشته تیم پرسپولیس پس از جلسه پنجشنبه خود در این باشگاه در پاسخ به این سئوال که آیا در این تیم ماندگار شدید یا خیر گفت: مگر قرار بود نمانم و در تمرین حاضر نشوم. این حرف‌ها حرفهای رسانه‌هاست و ما مشکلی نداریم امروز نیز جلسه خوبی داشتیم.
وی افزود: در هر صورت مدیریت دیر انتخاب شد و مباحث مربوط به باشگاه را هم می‌دانیم اما تلاش می‌کنیم بازیکنانی که برانکو خواسته است را جذب کنیم.
باقری ادامه داد: در حال حاضر هم چند بازیکن هستند که وضعیت قراردادشان مشخص نیست و باید هر چه سریعتر تکلیف خود را با باشگاه روشن کرده و از شنبه در تمرینات حاضر شوند ضمن اینکه امیدوارم در این چند روز بازیکنانی که مدنظر هستند نیز جذب پرسپولیس شوند.

مدافع نفت تهران به استقلال پیوست.
خبرگزاری مهر دراین باره نوشت:محمدامین حاج محمدی مدافع فصل قبل تیم نفت تهران که صبح امروز پنجشنبه به باشگاه استقلال رفته بود بعد از مذاکرات نهایی با مسئولان این باشگاه برای عقد قرارداد با آبی‌ها به توافق رسید و با این تیم قرارداد دو ساله‌ای را به امضا رساند.
استقلال، پیش از این با جابر انصاری نیز قرارداد منعقد کرده بود.

هشدار بکن باوئر به شواین اشتایگر برای پیوستن به منچستر یونایتد
فرانتس بکن‌باوئر رئیس افتخاری باشگاه بایرن مونیخ باور دارد که شواین‌اشتایگر از رفتن به لیگ برتر انگلیس برای بازی در منچستریونایتد هیچ چیزی به دست نخواهد آورد و به نفع اوست که حداقل دو فصل دیگر در بایرن مونیخ بماند.
وی در این خصوص به شبکه اسکای اسپورت گفت: شواین‌اشتایگر در این سن و سال دیگر نیازی به چالشی این چنینی ندارد. من به او توصیه می‌کنم که به لیگ برتر انگلیس نرود و در بایرن مونیخ بماند.شواین‌اشتایگر تا پایان ماه ژوئن سال ۲۰۱۶ با بایرن مونیخ قرارداد دارد.

بعد از ۱۱ سال، کارلوس توس به بوکاجونیورز بازگشت.
کارلوس توس مهاجم آرژانتینی تیم یوونتوس ایتالیا با جدایی از این تیم و بازگشت به کشورش، فصل آینده یکبار دیگر برای بوکاجونیورزی‌ها به میدان خواهد رفت. براساس اظهارات سزار مارتوچی، مدیر بوکاجونیورز کارلوس توس معروف به آپاچی با باشگاه سابقش به توافق کامل دست یافت.
به این ترتیب جونیورزی‌ها بابت در اختیار گرفتن این گلزن ۳۱ ساله رقمی بالغ بر ۵ میلیون یورو بابت فسخ قرارداد با یوونتوس پرداخت می‌کنند. سپس توس قادر خواهد بود قرارداد ۳ ساله‌ای امضا کند.
قراراست سه‌شنبه ۱۶ تیرماه این گلزن که در ‌‌سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ برای بوکا بازی کرده، در کنفرانس خبری به نمایندگان رسانه‌ها معرفی شود.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

اخراج دسته جمعی خبرنگاران بخش کارگری ایلنا و نقش مافیائی “خانه کارگر”!

ad02bg2b0ng2t0ytrt

ایلنا به عنوان خبرگزاری وابسته به رژیم با هدف بازتاب رویدادها و مسائل کارگری ، همواره سعی داشته است که با انعکاس گوشه هائی از مشکلات و اعتراضات کارگران، خود را مدافع منافع این طبقه عنوان کند و این البته بخش مکملی از داعیه نمایندگی انحصاری کارگران توسط دستگاه کارگری رژیم است. اما ظاهرا ایفای چنین نقشی بدون تنش های درونی و تاوان هم نیست. چنان که اکنون گردانندگان و دست اندکاران این خبرگزاری به تصفیه جدیدی در بخش کارگری مبادرت کرده اند. جالب است که این تصفیه پس از درج یک مصوبه و دستورالعمل وزارت کار و سپس حذف آن در پی پس گرفتن دستورالعمل فوق صورت می گیرد که بر طبق آن، قراردادهای زیریکسال در موردمشاغلی که ماهیت دائمی و پایدار دارند بی اعتبار اعلام می شوند. و بنظر می رسد در یک دستور از بالا خوداین دستورالعمل را بی اعتبار می کند نه شاغلین موقت و زیریکسال را، تا معلوم شود که در این مملکت صاحبان سرمایه چه جایگاه ممتازی را دارند. باین ترتیب خوداین خبرنگاران و پخش کنندگان این دستورالعمل هستند که مشمول گیوتین فقدان امنیت شغلی و قراردادهای موقت می شوند تا آن ها و دیگردست اندرکاران این رسانه و سایررسانه ها دست از پا خطانکرده و با ناپرهیزی خود سیاست های راهبردی نظام را به تفی سربالا تبدیل نکنند!.

بیشتر بخوانید »

بررسی کتاب کهربا / رضا اغنمی

sf22021sdf54100s کهربا
اثر: ژوزف بابازاده
ناشر: انتشارات آرش. سوئد
چاپ اول: زمستان ۲۰۰۴. سوئد

چندی پیش کتابی به دستم رسید که درنگاهی کوتاه از نثر پخته ومتن روایت ها نگاهی چندباره به نام نویسنده انداختم و با تردید پذیرفتم که اسم نویسنده مستعاراست و با مطالعۀ «دست آخر» ازنشانه هایی که داده و بر پیشانی نخستین برگ نشسته شک و تردیدم به یقبن بدل شد به این دلیل که : «به جا بود که این داستان با دو امضاء منتشر می شد: اول نام واقعی خود من، دوم یکی ازنویسندگان سرشناس و قدیمی کشورمان که بانی اصلی نگارش این کتاب بوده است، اویادداشت های فراوان که استخوان بندی این رمان را تشکیل داد دراختیارم گذاشت . . . دوست نویسنده ام می گفت اگر خود کتاب نتواند دوره ای از تاریخ روشنفکری ما را نشان بدهد چه اهمیتی دارد که آن را چه کسی نوشته باشد». همین پیام رندانه اش اختناق حاکم، ومهمتر، زبان و ادبیاتِ سانسور درحکومت های خودکامه را به مخاطبین توضیح می دهد.
کهربا، روایتگر محافل نواندیشان است وناظرخلوت آن بخش از روشنفکران تهران که ازدهه های سی وحوادث ۲۸مرداد به بعد را درخاطره ها زنده می کند. این نکته را باید یاد آور شد که بعد از وقایع شهریور۱۳۲۰ با حملۀ متفقین فضای سیاسی کشور دگرگون شد. تعویض سلطنت وشُل شدن زنجیر های سرکوب و اختناق، آزادی زندانیان سیاسی، توسعۀ روزنامه ها ونشریات با احزاب وگروه های مختلف با مکتب های گوناگون اما، لجام گسیخته که طبیعی هم بود رونق گرفت. دستاوردهای تحولات با شعار آزادی بیان واندیشه مورداستقبال عموم قرار گرفت. طولی نکشید که درپی فروکش کردن سر وصداهای اولیه بیش از دوگروه از آن همه فعالان در صحنه نماندند. آن دو گروه فعال چپگرایان بودند و مذهبیون. حزب توده با تشکیلات منظم، روزنامه ها و نشریاتِ پیشتاز بانوآوری ها به ویژه جوانان و تحصیل کرده ها را به خود جلب می کرد. گسترش فعالیت های حزبی، شکل گیری سازمانهای گوناگون بعدی را فراهم ساخت. سروصدای تبلیغ اندیشۀ سوسیالیستی با گرایش چشمگیر اکثر طبقات، زنگ خطری بود برای سنتگرایانِ متعصب و انحراف جوانان از رستگاری های دینی. شکل گیری فدائیان اسلام، و رونوشتِ مدرن ومتمدنانۀ آن راه اندازی حسینیه ارشاد با ساختمانی معتبر وشیک آن هم درشمال تهران با تجهیزات کاملا نو وعبادی، در تقابل با مکتب ناخدایان بود .
حسینیۀ ارشاد با قالیهای دستباف، مجهز به میز و صندلی، بلندگو زیرنوردرخشان لوسترها با مشتری های کراواتی و ادکلن زده، به پشتیبانی مالی بازاریان وثروتمندان متدین تهران اداره می شد. آین مرکز تعلیمات دینی با منبر داغ دکترعلی شریعتی کانون تجمع جوانان و اکثرا دانشجویان و روشنفکرانِ روزنامه خوان بود. دکترشریعتی که به گفتۀ برخی پیروانش قرائت تازه ای ازاسلام را تبلیغ می کرد، اما به عقیدۀ اسلام شناسانِ وطنی حرف وحدیث تازه ای نداشت جزکاهش نقش روحانیت و زدودن مقام خود ساختۀ آن ها.
حزب توده غیرقانونی شده بود اما حضوری کمرنگ داشت. چپگرایان به زیرزمین پناه برده درانواع و اقسام گروه ها با برنامه های مختلف وبیشتر مبارزۀ مسلحانه را دنبال می کردند. دورۀ تعلیمات چریکی درمراکز ویژه درکشورهای دور و نزدیک جهان سازمان یافته بود که جوان های پرشور را جذب می کردند. ازمنظر پویندگان آزادی این گونه کانون ها مقام و منزلت قبله گاه را داشتند و با احترام ازآن ها یاد می شد. با اندوه باید گفت که چه بسا ره به مسلخ بود و اکثررهروان، پاکدلانه و معصومانه جان باختند. واقعۀ ننگین ۲۸ مرداد زمینه های گسترش تدارک قیام مسلحانه را فراهم ساخته بود. و در رهگذر این تحولات بخشی از جوانان حساس و تحصیل کرده دچار انفعال و بی بندباری شدند.
کهربا، میوۀ شوم وتلخ آن توسری خوردن هاست که گوشه هائی از وقایع گذشته را در زمانۀ حکومت اسلامی، البته که نویسنده، با نام مستعار می گشاید. کار بسیار بجا که : ( با تکرارهای ادواری، با سرکوب های فزاینده) با نشان دادن صحنه هایی از بازیگران مجامع و محافل روشنفکری آن دوران، دلمشغولی ها و رفتارهای آن ها را توضیح می دهد. گفتن دارد که ایشان، یک روی سکه را می بیند و داوری می کند که چنین گزینشی کاریک نویسنده ومنتقد آگاه وبا انصاف نیست. نگاه به آن روی سکه و مشاهدۀ فضای بحرانی آن دهه ها، تجربه های تازه و پرباری نیز روایت ومستند کرده است: نخبگان فکری وهنری بسیاری را دربرهوت سانسور وسرکوب به بارآورد. اما اینکه نویسندۀ کهربا دگرگونیها وتجربه ها را نادیده می گیرد و کارنامه روشنفکری را تنها ازمنظر «پائین تنه» می بیند و به وضع زننده و دل بهمزن تعریف می کند، یک انحراف عریان و لودهنذۀ عقده های شخصی خود و سرریز شدن آن عقده هاست.
نخستین روایت کهربا «تی با» ست. دختری بی پروا درنهایت بی اخلاقی صحنه ای از مجالس شبانه را روایت می کند. تمایلات جنسی خود را باصراحت رو می کند.ازکورتاژ کردن ش . ازقول مهریش بغل خوابی های او را تعریف می کند «مثلا پریروزها به من می گفت: می دونی، با یه ایتالیائیه بودم، چه بدنی داشت! چقدرخوب بود! . . .می دونی … چه بدنی! چقدرخوب بود! البته من این جوری نیستم . . . ولی آدم به فکرش می یاد که بگه زن خجالت بکش! تو سنی ازت رفته . . . دودفعه شوهرکردی . . . بچه ات قد منه . . . حالا یه چیزی شده، چرا تعریف می کنی؟ » و سپس ازمهمانی همان شب که پس از تریاک کشی وخوابیدن دورمنقل و درتاریکی، «پای من زیرچادر بود، اما دست منوچهرآراج رو فهمیدم. . . . اون وقت ، آن گوشۀ چادررو اززیرپنجه ام کشید و حسابی کف پای منو تو دستش گرفت، هی ناز می کرد، من هم راستش خوشم می اومد . . . همچنین چنبرزده بود و یواش یواش مثل مار می سُرید و بالا . . .» واین درحالی ست که شوهر یا دوست پسرش درگوشه دیگر پای منقل به خواب رفته است.
دومین بخش به نام کبوتر از ریاکاری ها وپای منبرنشستن تحصیل کرده ها و رجال حکومت می گوید «حسن دخترهای تلفنی را اول صیغه می کرد، هربار لب به نجسی می زد توبه می کرد و کفاره می داد. سهم امام می پرداخت، ماه رمضان روزه نگرفته بود حالا می خواست فطریه بدهد! . . . منوچهر گفت ایوالله فقط قصۀ بیسوادها نیست بد نیست سری بزنی به این مجالس درویش ها وذکر «مدی تیشن» . . . بروببین چقدر دکتر، چقدر مهندس، تحصیل کرده ها، حتی امرای ارتش و سناتورها دو زانو در محضر قطب می شینن، مثل ننه مرده ها گریه می کنن ومراد میخان . . .» با مشاهدۀ دختری زیبا که «با قلبی ازطلای سفید به گردنش آویخته بود . . . حواسشان پرت شده بود . . . منوچهر گفت کفشت را درآر، باد می خوره به پات کیف می کنی ».
داستان سوم پیش ازظهر گرازش ها ساعتی است ساعت اول از دادگاه سه نویسنده درمسکو خوانندگان را باخبر می کند. گزارش ساعت ۱۰ هم بگو مگو وخنده و متلک پرانی ست تا می رسد به آنجایی که رئیس شرکت درصحبت با افضلی می گوید «سرخاب سفیدآب عشوه رو زیاد می کنه، کس رو تنگ نمی کنه». با ورود دختری که قلبی از طلا به گردن داشت» سخنرانی متوقف می شود. و داستان از خانه ای درشهرنوتهران بامشتریان: یعنی: امین «علاقمند به ادبیات روس» و منوچهرمترجم آلبرکامو، و بابا نویسنده کتاب. بگومگوی چندش آور یکی ازخانم ها را بایک مشتری که (خیلی بهش می آمد اسمش نارملا باشد) ولی معلوم می شود که سوزان است وعیش و خوشگذرانی های خود را درآن خانه شرح می دهد.
گزارش ساعت ۱۱ اما فضا را دگرگون می کند. نویسنده، اینجا درقالب خودِ «نویسنده» فرو می رود: « دادرسی اعمال نویسنده قبلاباید در وجدان او عمل آمده باشد . . . سه نوجوان نو قلم روسی که به جرم «عرفان» محاکمه می شوند. این روشنفکران که دراذهان به صورت شهیدان زمانه جلوه گر شده اند، سقوط نقد اجتماعی رانشان می دهند».
گزارش ساعت ۱۱و۲۰ دقیقه: درمجلس شورای ملی یکی ازنمایندگان که «سخت به ادبیات جدید به ویژه شعرنو حمله کرده» باید پاسخ داده شود. این تصمیم ازطرف دبیرسرویس سیاسی روزنامه کیهان که درآن زمان حتما رحمان هاتفی بود و بعد ها درجمهوری اسلامی اعدام شد، گرفته می شود و از نویسنده نیز می خواهند مقاله ای دررد نظرات آن نمایندۀ مجلس بنویسد. دراین بخش، نویسنده مقداری صحبت های جدی را مطرح می کند.
دفترچه های کهنه راوی طیبه است وگزارشی از یک مهمانی، بحث وجدل روشنفکران. تمسخرتحقیر آمیز روایتگرنیزشنیدنی ست. همو ازگویش یک «نویسنده و روانپزشک» ترک زبان که به احتمالی غلامحسین ساعدی است با کلمات سبک وجلف درباره اش؛ با اظهارنظرهای فاضلانه که لو دهندۀ بی مایگی هاست. گوش می سپارم به سخنان نویسنده : « به عقیده من درشرایط فعلی باید همین اخلاق فردی و ارزش های انسانی را چسبید. رفاقت، عشق، برادری، این ها درتاریخ ما تبلور اسطوره ای دارند» بعد می گوید «. . . بسیاری علماء و متفکران امروز را می شناسیم که تقریبا قوادی می کنند. . . . و همو دربرگ پیشین همین بخش می گوید: «با این رهبران فکری عجیب و غریب که چشم جوان ها دنبال آنهاست، نسل جوان به اقطاب حاد و نسجیده ای پرت شده است» وسپس اربت سازی های سیاسی وتازه به دوران رسیده ها که برجایگاه رهبری تکیه زده اند بحث می کند. و خبر ازدواج «تی با» یعنی طیبه خانم وکالتا با ابوالفضل را نقل می کند.
درص ۶۳ بابا که همان بابا زاده است ونویسنده به طیبه که با شوهرش ابوالفضل درمهمانی شیرین درخانه اوهستند می گوید :« نه خانم عزیز خدا کند که درون و بیرون آدم یک چیز باشد».
دریک تکه آواز در مکالمۀ تلفنی، طیبه خانم یا همان «تی با» باعشوه غمزه از بابازاده می پرسد: « عشق قدیمی ات رو فراموش کردی؟ مثل اینکه خیلی رقیب دارم» سخنان عاشقانه بین آن دو بطور وضوح رد و بدل می شود. هردو هرزه و بی اخلاق. انگار نه انگارکه ابولفضل شوهرطیبه با نویسنده و منوچهرسابقۀ طولانی سه یار دبستانی دارند . و ناگهان صحنه عوض می شود. با زبانی نرم و زیبا روایتگردلسوز دگرگونی های اجتماعی – سیاسی زمانه می شود. چهره نگاری می کند. بازتاب گسترده درذهن و پیش چشم خودرا به تصویر می کشد. درترافیک سنگین، نورچراغ هایی که خاموش وروشن می شود؛ آوازساحرانه بانو دلکش درحوالی کاخ سنا :«حریمی ازسکوت، حریمی، ازتنهائی مذهبی. گل قاصد رهاتر چرخید وپائین تر رفت . . . همهمۀ نرم وخفۀ موتورها آغازشد و بالا آمد».
ماه نو بحث های سیاسی آن سالهای بحرانی را دنبال می کند. درمهمانی خانه شیرین که نقاش ماهرو معروف است و «نقاشی هایش روی دیوار پرتوی ازیک نگرش عارفانه را منعکس می کرد». درآن جمع به اصطلاح روشنفکری صحبت کنفدراسیون و سلطنت شاه است که باید سلطنت کند و نه حکومت. مهندس آراج می گوید «حداقل ازهفتاد مؤسسۀ فرهنگی، سناتورها وشخصیت های علمی و سیاسی علیه رژِیم امضاء جمع کردیم. بزرگترین افشاگری علیه رژِیم بعد از۲۸ مرداد بود! و کسرا که مخالف نظرات اوست حرفش را قطع کرده می گوید« این رویاهای بورژواست . پیروزی طبقۀ ستم کش ازطریق جمع کردن امضاء به دست نمی آید . . .» نویسنده سپس کسرا و همسر او نرگس را معرفی می کند: «نرگس دخترخوشگلی بود جوان، لطیف ومعصوم. . . پدرخواندۀ او قصاب ثروتمندی بود که بچه دار نمی شد. او و همسرش نرگس را ازیتیم خانه آورده و درناز ونعمت بزرگ کرده بودند. عشق آن ها این دختر بود که به دانشگاه فرستاده بودند همان هفته های اول، دختر، فریفتۀ همکلاسی اش کسرا شده بود». پس از انقلاب کسرا گرفتار و محکوم به اعدام می شود. نرگس در زندان دختری می زاید و سپس آزاد می شود وبا دخترسه ساله اش به کپنهاک رفته وآنجا به پناهنده ها می پیوندد.
طیبه دراین مهمانی درتمجید از بابازاده، واستاد استاد گفتن هایش، منوچهررا وا می دارد: « منوچهر چشمکی به ابوالفضل [شوهر طیبه] زد رقیب پیدا کردی!» طیبه گفت : «باور کنید ایشان برای من چطور بگم . . . مقدس هستد». این سخنان غلو آمیز یک زن درحضور شوهر آن هم مردی مانند ابوالفضل که نمازش ترک نمی شود وپایبند سنت های مذهبی است بعید به نظر می رسد. انشاء نویسی جوانان مدرسه ای را یادآور می شود. شگفت آور پاسخ بابازاده است با آن بی بندباری های ریاکارانه و متظاهرش که به پند واندرز دادن به عوامان کسب آبرو کرده وبه استادی رسیده!به این پاسخ نویسنده دقت کنید: « نه خانم عزیز خدا کند درون و بیرون آدم یک چیزباشد». گوینده کسی است که با طیبه، زنی که شوهردارد وهمسررفیق خودش؛ یاردبستانی است رابطۀ جنسی دارد، وبی کمترین شرم و حیا آن را مکتوب ومستند کرده است. خلط مفاهیم و ریاکار بی اخلاقی مثل بابازاده را مقدس خواندن، جز ریشخند به خواننده چه مفهومی داشته باشد؟! تعجب آوراین که جزابوالفضل که سرگرم مطالعه کتاب است همگی درآن جمع درعیش و نوشند با چه حرکات جندش آور وادبیات لمپنی .
دربچۀ ته شهر: اعتصاب دانشجویان، محاصره دانشگاه توسط مآموران انتظامی حمله کوماندوها به داشجویان و ضرب وشتم بیرحمانۀ آنها دردرون دانشگاه تهران وآتش زدن ماشین دکتر منوچهراقبال توسط دانشجویان، نارضائی ها و نا امنی ها در مراکزعلمی و دانشجوئی را توضیح می دهد.
هشتمین بخش الوساوس است با ادبیاتی سخیف: « پنهانی می رود به سوی مؤمنه و پستان [ش] راستش را می مالد . . . زنجیرۀ رقاصان مقابل ما می جنبند، می بینند . . . رسوائی! (یا من ؟) بتواند از وسط آنها بلغزد، درست درحضورشوهرش! کمی مشکل است . . . بیشتر آلت های تناسلی است، کلمات ترانه زوزه های شهوی یرگشته مهریش و آهنگساز، یکوری، روبروی هم . . . اختلاط می کنند؛ . . . آن دیگری می خواهد آۀت را لای پاهای مهری بگذارد، همین زوری لای پای مؤمنه که بدنش لغزان و ممنوع است، اما آمادۀ عشق قاچاقی . . . من می خواهم به زنم برسم، اما . . . آلکس ملعون، ازمیان دود بیرون می آید، زنم را بغل می کند و سخت لبهایش را می بوسد. ملعون خبیث ! مزدور اجنبی! تخم وترکۀ شیطان! . . . صورتهایشان را به سختی ازهم جدا می کنم؛ ولی هی، این که زن من نیست . . . . . . روی صندلی چمپاتمه می زند . . . شورت پایش نیست و با انکشت به سرعت سرسام آوری به خود دخول و خروج می کند . . . . . . شیرین یک خیار به شاعره می دهد. . . . شاعره با خیار انجام می دهد، آن قدر گشاد و خیس شده که خیار به راحتی ناپدید وباز آشکار می شود. شیرین یکوری میخوابد، شورتش را تاروی زانو پائین می کشد ولی دامنش را بالا نمی زند، مهریش دسته جارو را میان پای او فرومی کند و در می آورد و بازتکرار می کند مثل پیستون دریک ماشین فعال …» این مزخرفات نویسندۀ عقب ماندۀ مفلوک عقده ای ادامه دارد تا پایان دفتر.
در پیاده روها نگاهش از ابتذال ها فاصله می گیرد. بین مردم می چرخد. رهگذران را زیرنظر دارد. بادید باز وفارغ از نمایش های روایی پائین تنه ای وبه قول فرنگی ها «اروتیکی». انگار از خفقانِ تنگناهای جمعی آن محافل فاصله گرفته از دگرگونی ها می گوید وازنوآوری های آن سال ها. از کتابفروشی ها وشاعران وخیابان های نوساز و سینماها و کافه ها «حضور زمزمه وار کافه شیرین کنار قهوه خانه صابرآتشین [پدرگوگوش خواننده پرآوازه] با قلیان،رقص لزگی ونوازندگانی که کاسۀ تاررا سرشانۀ خود می گذاشتند» و اشاره ای دارد به کافه فردوس که زمانی پاتوق صادق هدایت بوده با یارانی چند. اما، نه نمی تواند، معتاد شده. هرزه گوئی را نمی تواند رها کند. باید روایتگرصحنه ای ازیک سینما که « آبرودارها به آنجا نمی رفتند» باشد با تماشاگران که : « درتمام مدت بی رودرواسی استمناء کنند . . . با انزال آن ها برموزائیک کف سینما باشد». صیانت ازکلیت آمال خود در ارضای عقده های ریشه دارش را مستند کند.
درکافه کنسرت گفتگوها ومناظرۀ فضای روشنفکری وقت، بیشترگشوده شده است. کسرا، شوهر نرگس مترجم آلبرکامورا که منوچهر نام دارد مرد جوان عیاشی ست که ازاوایل رمان حضور دارد و خوانندگان با منش ورفتارهای اوآشنا شده اند : «آقای مهندس! خیلی حرف ها داشتم، ولی اخیرا کتابی را که شما ترجمه کرده اید خواندم؛ لابد می دانستید که آلبرکامو دشمن رئالیسم سوسیالیستی بود؟» مترجم پاسخ می دهد: « بله، وقتی درتصادف کشته شد رادیو مسکو گفت بزرگترین دشمن رئالیسم سوسیالیستی درگذشت، (روی کلمۀ بزرگترین تآکیدکرد) ». صحبت آن دوبه جایی نمی رسد. منوچهر ازنرگس تقاضای رقص می کند و آن دو با هم می رقصند. شکست غیرمنتظرۀ مصرازاسرائیل و استعفای عبداناصربه درگیری روزنامه نویس با منوچهرو سردبیر، سخنان گزندۀ کسرا با نویسنده، که درواقع مخاطبش منوچهراست اورا می کوبد « بجای زندگی با اندیشه، با روسپیان زندگی کنید». وبگو مگو بین آن دو. دراین گیرودار«شاعر جنوب شهر» ناگهان «آلتش را لخت و سیخ شده روی میزگذاشت». سرگارسن مشتریان را ازکافه بیرون می کند.
دفترچه های کهنه (۲) راوی طیبه خانم است. اما، ازچشم خواننده رد پای نویسنده پنهان نیست. گفتگو بین بابازاده و «نویسنده ای که یک دست داشت» حتما به آذین است. بحث محدودیت آزادی در سوسیالیستی استالینی بین آن دو نویسنده. درعنوان اول آذر، خبر همجنس بازی مهریش و کشف آن توسط شوهرش پاشا، درحین عشقبازی با «یکی از جی جی های شیرین را به اصطلاح تور کرده»، وشوهر وقتی بیشتر عصبانی می شود که می بیند «خانم ها دو تا خیار به هم گذاشته اند». عنوان سوم دی « شیرین بازهم خودکشی کرد» آغاز می شود که نجات پیدا می کند.«می نالید ازدست عهد شکنی و دروغ گوئی مردها. می گفت به دختر های من چه کار دارند ازخودم تاوانش را می دهم؟…» به عرق خوری وتریاک کشی علی شریعتی، اشاره شده که به نظر می رسد درست نیست و تهمت ناجوانمردانه است؛ که دراین کتاب دربارۀ دیگران نیز آمده است. وچقدرتآسفبار، بی کمترین احساس مسئولیت.
وسرانجام بخش ۱۸با عنوان درغیاب، کتاب به پایان می رسد. زمانه ای که اوضاع کشور دگرگون شده. رژِیم سلطنتی رفته و آقای خمینی برتخت قدرت تکیه زده. همان که ازمدت ها پیش وعدۀ آزادی داده بود وبعد گفت «خدعه کردم». خدعه و خشونت رواج پیدا کرد. ملکۀ ذهن های کُند انبوه مقلدین و مؤمنین سر به راهِ مسلمین شد. نویسنده دراین بخش پایانی با آوردن بازیگرانی روی صحنه، رفتارهای موسمی، رنگ عوض کردن ها وفرصت طلبی ها را یادآور می شود. درآیینۀ زمان اخلاق عمومی را درمعرض دید همگان می گذارد. با دسته گلی دنبال گور«سیده طیبه کلاچای» درگورستان بهشت زهرا می گردند. یکی ازبازیگران که دانشجوی دکترای علوم اجتماعی ست : « درباغ طوطی، نزدیک قبر ستارخان، سنگ فرسودۀ مزاری را کشف کرد، مزار یکی از یازده همسر پدرش را». و کتاب بسته می شود.
این کتاب ۲۷۷ برگی، نه وقایع نگاری ست ونه داستان یا رمان اجتماعی. به نوعی درهمریخته از آشفته فکری ها؛ نشانگرفضای بخشی از محافل روشنفکری سطحی درفضای بحرانی، زیرسانسور و سرکوب است. ومهم، برجسته کردن مسائل جنسی، با زبانی بس تهوع آور! نیش زدن وبدنام کردن این شاعره ونقاش وآن نویسنده وهنرمند، و شگفت اینکه با همه پنهان کاری دراسم گزاریِ بازیگران، هرخواننده ، به ویژه هم نسل های نویسنده، همۀ آن ها را می شناسد، با تمیز سره ازناسره، ازتهمت ها وچرکینیِ عقده هایِ نهفتۀ نویسنده به نفرت ازاو یاد می کند. معلوم نیست لجن مال کردن این وآن با این گونه ادبیات سخیفِ لمپنی، چه چیزی عاید نویسنده شده که همۀ یاران و اطرافیان خود را دراز کرده؛ غافل ازآن که خود را بیشتر و بیشتر بدنام و بی آبرو کرده است.
اما درپایان بقولی ازحافظ «عیب من جمله بگفتی هنرش نیز بگو» سخت متاسف شدم از نویسنده ای با این نثر زیبا وگهگاه سنجیده اش، با گفتمان های بسیار دلچسب، که هنراروتیک عقب مانده ی جهان سومی را به نمایش گذاشته است. بابازاده، هم روایتگر، هم اروتیک نویس ماهر و توانائی ست که در قلۀ این رشته ازادبیات و هنر تکیه زده؛ جا دارد درمحافل فرهنگ وادبیات همین رشته به عنوان نویسندۀ پیشتاز معرفی شود.

اخبار ورزشی روز پنجشنبه با امیر خسروجردی

جهانگیری:سرخابی ها را به بخش خصوصی واگذار نمی کنیم.
معاون اول رییس جمهور می‌گوید دو باشگاه پرسپولیس و استقلال باید به دست یک بخش خصوصی توانمند اداره شود و اداره این دو باشگاه به دست هر بخش خصوصی داده نخواهد شد.
اسحاق جهانگیری در پاسخ به سوالی در مورد خصوصی‌سازی دو باشگاه پرسپولیس و استقلال و نحوه واگذاری آنها نیز اظهار کرد: باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال دو باشگاه مهم در ایران محسوب می‌شوند که بیشترین هواداران را نیز در اختیار دارند و شمار زیادی از جوانان طرفداران این دو تیم هستند و سرنوشت پرسپولیس و استقلال برای آنها بسیار مهم است.
وی افزود: ما باید آینده این دو باشگاه را به دست کسانی بسپاریم که به فکر منافع این دو باشگاه پرطرفدار باشند نه این که تنها به سود خود فکر کنند. درست است که خصوصی‌سازی به عنوان یک وظیفه بر عهده دولت است اما این بدین معنا نیست که هر نهاد و ارگان و بخشی را می‌توان به بخش خصوصی واگذار کرد. تمام تلاش ما این است که این دو باشگاه به دست افرادی بیفتد که توانایی و شایستگی اداره آنها را داشته باشند و به همین خاطر ما این دو باشگاه را به افرادی که توانایی اداره آنها را نداشته باشند نمی‌دهیم و تاکید داریم این دو باشگاه باید طوری فعالیت کنند که مورد قبول طرفداران قرار گیرد.

asoearniut5

مصدومیت بهترین بازیکن لهستان در آستانه بازی با ایران
بارتوش کورک دریافت کننده تیم ملی لهستان که به عنوان امتیازآورترین بازیکن والیبال این کشور شناخته شده، در آستانه بازی با تیم ‌ملی والیبال ایران مصدوم شد.
کورک دریافت کننده قدرتی و یکی از بهترین مهره‌های لهستان است که تاکنون بیشترین امتیاز را برای تیمش در مسابقات لیگ جهانی گرفته بود.
هنوز میزان آسیب‌دیدگی‌ این بازیکن لهستانی مشخص نیست و بازی کورک مقابل تیم ‌ملی والیبال ایران در هفته هفتم لیگ جهانی در هاله ای از ابهام قرار دارد.
تیم‌های ملی والیبال ایران و لهستان جمعه شب از ساعت ۲۱ در سالن دوازده هزار نفری آزادی تهران به مصاف هم می‌روند.

باقری:پرسپولیس بدون بازیکنان بزرگ به مشکل می خورد، ماندنم بستگی به برانکو دارد.
کریم باقری مربی فصل قبل تیم پرسپولیس تهران درباره جلسه خود با طاهری سرپرست این باشگاه گفت:نشست خوبی با طاهری داشتم که قرار است در جلسه دیگری ادامه پیدا کند ولی به طور کلی باید بگویم بین من و پرسپولیس برای حضور کنار تیم هیچ مسئله ای وجود ندارد غیر از اینکه می‌خواهم خیالم راحت باشد که ما در این فصل شرمنده هواداران خودمان نمی‌شویم.
وی افزود: موضوع جذب بازیکنان بزرگ و کارآمد نکته مهمی است و اینکه باشگاه بتواند نقاط ضعف خود را پوشش دهد چرا که در غیر این صورت باز هم نظیر فصل قبل با مشکل روبرو خواهیم شد.
مربی تیم فوتبال پرسپولیس درباره اینکه از چه زمانی در تمرینات تیم حضور خواهد یافت، اظهار کرد: فردا یک جلسه با برانکو خواهم داشت و باید با او هم درباره وضعیت کادر فنی صحبت کنم که این جلسه و وضعیت جذب بازیکنان جدید برای ادامه همکاری‌ام تعیین کننده خواهد بود.

کارلوس سانتوس به نفت تهران پیوست.
کارلوس سانتوس دی خسوس، مدافع ۳۰ ساله برزیلی تیم فوتبال ذوب آهن اصفهان پس ازتوافق با مسئولان باشگاه نفت تهران، با قراردادی یک ساله رسماً به این تیم ملحق شد.
سانتوس در فصل گذشته رقابت‌های لیگ برتر در مجموع ۲۴۷۵ دقیقه برای ذوب آهن به میدان رفت و عملکرد مثبت و موثری برای تیم اصفهانی داشت ضمن این که سانتوس به عنوان بازیکن خط دفاعی، سه بار نیز برای تیمش گلزنی کرده است.

فیرمینیو با پیوستن به لیورپول، دومین خرید گران تاریخ مرسی ساید شد.
فیرمینیو مهاجم تیم ملی برزیل و فصل قبل هوفنهایم آلمان که در بوندسلیگا درخشش خوبی داشت و مورد توجه چند تیم بزرگ قرار گرفت، در نهایت به لیورپول پیوست.
فیرمینو با قراردادی به ارزش ۴۰ میلیون یورو از هوفنهایم راهی لیورپول شد تا دومین خرید گران تاریخ باشگاه لیورپول پس از اندی کارول شود. او همچنین با این قرارداد به گرانترین بازیکن تاریخ بوندسلیگا تبدیل شد. پیش از او ماریو گوتسه با انتقال از دورتموند به بایرن مونیخ با ۳۸ میلیون یورو گرانترین انتقال بوندسلیگا لقب گرفته بود.
پیوستن فیرمینو از هوفنهایم به لیورپول ممکن است راه را برای خروج رحیم استرلینگ از آنفیلد به منچسترسیتی هموار کند.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

اخبار ورزشی روز چهار شنبه با امیر خسروجردی

وحشت سرمربی تیم ملی والیبال لهستان از سالن دوازده هزار نفری آزادی تهران
استفان آنتیگا، سرمربی تیم ملی لهستان در گفتگو با سایت سوپر اکسپرس بازی برابر تیم ملی ایران را دشوار دانست و گفت: ما در موقعیت خیلی خوبی به سر می‌بریم و انتظار داریم دو بازی خیلی سخت را برابر ایران در تهران برگزار کنیم.
وی به دیدارهای سال گذشته برابر ایران در تهران اشاره کرد و افزود: سال گذشته دو باخت دردناک را مقابل ایران متحمل شدیم. صدا در سالن به قدری زیاد بود که بازیکنان من آنچه که به آنها می‌گفتم را نمی‌شنیدند. برای من یک شوک بود و در هیچ جای دنیا چنین جوی را مشاهده نمی‌کنید.

fsd029896-sd-55sd

باقری:مشکلی برای ماندن در پرسپولیس ندارم.
کریم باقری دستیار برانکو ایوانکوویچ در تیم پرسپولیس در مورد آخرین وضعیت همکاری اش با این باشگاه گفت: هنوز هیچ کس از باشگاه با من تماس نگرفته است و من منتظر هستم. برای فصل آینده با باشگاه پرسپولیس قرارداد دارم و برای ماندن و کار کردن در تیم مورد علاقه ام مشکلی ندارم اما یکی ، دو مساله است که باید با باشگاه حل کنم و بعد کارم را آغاز کنم.دوست دارم در پرسپولیس باشم اما هنوز جلسه ی نداشتم و اصلا از شرایط باشگاه خبر ندارم و نمی دانم چه بازیکنانی جذب شدند و چه بازیکنانی جدا شدند بنابراین نمی توانم نظری بدهم.

در واکنش به تمدید قرارداد صادقیان، خوردبین:این بازیکن در لیست برانکو قرارندارد.
خبرگزاری مهر دراین باره نوشت:محمود خودربین در خصوص پیشمانی صادقیان و بازگشتش به پرسپولیس اینگونه اظهار نظر کرد: قرار نشده این بازیکن در پرسپولیس بماند و نامش در بازیکنان مدنظر برانکو که قراردادشان برای فصل آینده تمدید می‌شود، قرار ندارد.سرپرست تیم فوتبال پرسپولیس همچنین گفت: صادقیان اگر خودش را جمع و جور کند، یکی از بهترین بازیکنان ایران خواهد شد.

زیدان:جانشینی آنچلوتی را قبول می کردم.
زین الدین زیدان اسطوره فوتبال فرانسه که هم اکنون مربی تیم دوم رئال مادرید است، به عنوان گزینه جانشینی آنچلوتی در تیم اول رئال نیز مطرح بود. او در همین رابطه به فرانس فوتبال گفت:اگر این پیشنهاد به من می رسید قبولش می کردم؛ چون به عنوان یک فرد حرفه ای، همیشه از چالش و مبارزه استقبال می کنم.زیدان در بخشی دیگر از این مصاحبه در مورد تجربه اولین سال مربیگری خود گفت:برای اولین بار بود که خودم فرمان می دادم و همه کاره تیم بودم. وقتی شما سرمربی هستید، تمام مسئولیت ها روی دوش شماست.

افشا یک فساد دیگر در فوتبال ایتالیا:ده مقام باشگاه کاتانیا بازداشت شدند.
خبرگزاری های ایتالیا در خبری اعلام کردند که فساد جدیدی در فوتبال باشگاهی این کشور کشف شده است.
براین اساس، دوشنبه شب اعلام شد، ۱۰ مدیر ارشد از باشگاه کاتانیا به علت هم‌دستی برای تعیین نتایج به ترتیبی فرمایشی و باندبازی در این زمینه بازداشت شدند.
در این جریان، حتی آنتونیو پولو‌ی‌یرنتی رئیس و مالک باشگاه کاتانیا و جانشین او پابلوکاستنتینو هم بازداشت شدند.
کاتانیا از باشگاه‌های حاضر در سری‌بی فوتبال ایتالیا است که البته سابقه فراوانی هم برای حضور در سری‌ آ نیزدارد.
این باشگاه ۷۰ ساله در شهر بندری کاتانیا در ناحیه سیسیل قرار دارد.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

شبهای شعر گوته به روایت بی بی سی

بی بی سی فارسی با نمایش مستندی به معرفی شب شعر هایی پرداخت که شرکت کنند گان در آن می گویند مقدمه انقلاب ۵۷ شده است .
شب‌های شعر گوته رویداد مهم فرهنگی در پاییز ۱۳۵۶ خورشیدی و از تاریخ ۱۰ اکتبر تا ۱۹ اکتبر ۱۹۷۷ میلادی، در تهران بود که در آن کانون نویسندگان ایران با همکاری انجمن روابط فرهنگی ایران و آلمان، انستیتو گوته به مدت ده شب، مراسم شعرخوانی و سخنرانی در فضای سبز باغ سفارت آلمان برگزار شد . منهم یکی از شعرخوانها بودم . با سپاس از بی بی سی و سازنده این مستند ، آن را در سایت خلیج فارس میآورم .

اگر می‌دانیم که حق با ماست ، سکوت نکنیم …رهیار شریف

یادی از سعید سلطان پور؛ جانباخته ی عدل حکومت اسلامی

زندگی و مرگی که سراسر به داستان و افسانه می مانست؛ حکایت مبارزه در برابر ظلم و ایستادن تا آخرین لحظه ی زندگی و سر آخر جانباختنی غریب؛ در شب زفاف.
حرف از ” سعید سلطان پور ” است؛ هم آن نویسنده و معلم ساده زیست ایران که از جمله ی نخستین جانباختگان راه مبارزه با حکومت ناعادلانه ی ” جمهوری اسلامی ” بود و سرآخر هم به تراژیک ترین شکل ممکن؛ و درست در شب عروسی؛ تیرباران شد و ققنوس وار ترک دنیا کرد.

سعید سلطان پور

سعید سلطان پور

سعید سلطان‌ پور ، کارگردان تئاتر ، نمایش‌نامه‌نویس و شاعر ایرانی در سال ۱۳۱۹ در سبزوار به دنیا آمد . مادرش آموزگار بود و خود او هم پس از دورهٔ دبیرستان در آموزشگاه‌های جنوب تهران به آموزگاری پرداخت .
این طور که پیداست؛ روح و روان شاعر و انسان دوست او؛ در همان ایام و با کار در محلات فقیرنشین جنوب شهر تهران ، با مشکلات اجتماعی آشنا شده تا او در همان روزگار جوانی و به سال ۱۳۴۰ برای نخستین بار در جنبش اعتراضی آموزگاران شرکت کند و پای در راه دشوار و دراز “مبارزه ” بگذارد .
در دیگر سو و همزمان با تدریس و مبارزه؛ روزگار جوانی او با ادبیات و نمایش هم گره خورد. سلطان پور با تأسیس هنرکدهٔ آناهیتا به این مرکز فرهنگی پیوست و از سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۴ به فعالیت هنری پرداخت و مشق تئاتر کرد . او در اجرای نمایش‌نامهٔ ” سه خواهر” اثر آنتون چخوف همکاری کرد و هم‌زمان با شرکت سازنده در تئاتر ، از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۸ دورهٔ دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران را به پایان رسانید.
در سال ۱۳۴۷ جنگ شعر صدای میرا را که در خلال سال‌های ۴۷–۱۳۴۰ سروده بود و ۵۸ شعر داشت ، در دویست صفحه چاپ و روانه ی بازار موسیقی کرد . در این میان نخستین شعر سیاسی سلطان‌پور مربوط به قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بود. در این شعر سعید سلطان‌پور، همراه توده های مردم از سرنگونی قدرت وقت می گوید و شور و خیزش آن‌روز را به شعر می آورد.
هم‌زمان با چاپ صدای میرا در سال ۱۳۴۷ کتاب ممنوع‌الانتشار شد . سعید سلطان‌ پور در سال ۱۳۴۸ در پی یک سال تلاش شبانه‌روزی ، کاری از ” هنر یک ایبسن ” به نام ” دشمن مردم ” را به نمایش در آورد . این طور که می گویند، در شب یازدهم نمایش ، ساواک به تئاتر هجوم آورد ه و سالن را تعطیل کرده تا مبارزه ی او با حکومت وقت علنی تر از پیش شود.

” …
تا که در بند یکی بندم هست
با تو ای سوخته پیوندم هست

گر چه در تب تند شکنجه می‌سوزم
ز خون ریخته خورشیدها می‌افروزم
… ”

اینها قسمت هایی ست از سروده های ” آوازهای بند ” . سلطان پور که در کشاکش مبارزه بارها و بارها به زندان افتاده بود؛ سرانجام در سال ۱۳۵۳ به جرم انتشار آوازهای بند که در سلول‌های کمیته و اوین سروده بود و به جرم داشتن افکار مارکسیستی و سوسیالیستی و به اتهام پیوند با سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران در اوین و بند پهلوی زندانی شد .
این چهره ی فرهنگی – سیاسی تاریخ معاصر ایران؛ پس از تحمل سه سال زندان، و با باز شدن حداقلی فضای سیاسی در سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد و مستقیما از زندان به کانون نویسندگان رفت و گشایش دوباره ی این کانون را موجب شد.
این مبارزات که سرآخر به انقلاب اسلامی انجامید؛ در وهله ی اول یک شادی عمومی برای او و مردم به ارمغان آورد؛ اما صد افسوس که این شادی چونان چون شب تیر و روز دی ماه کوتاه بود و نیامده به ترس و وحشتی بی سابقه تبدیل شد.
سلطان پور در کنار بسیاری دیگر از چهره های فرهنگی در همان ما های نخست انقلاب؛ از دور شدن این تغییر اجتماعی از آرمان های اولیه اش خبر شد و محکم تر از پیش مبارزه برای آزادی مثالی را ادامه داد.
سعید سلطان پور پس از انقلاب پنجاه و هفت؛ به نمایندگی از سوی سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران در انتخابات مجلس ، کاندیدا شد و از این تریبون در گردهمایی چند صد هزار نفره در میدان آزادی در تهران برای جبهه انقلاب و علیه حکومت سخن گفت .
در زمانه ای که اکثریت رهبری نیروهای چپ در کنار حکومت جمهوری اسلامی بودند و دست در دست حزب توده گذاشته بودند؛ سعید سلطان پور؛ سکوت را جیز ندانست و فریاد بر ‌آورد :
” اگر با شهامت خود ایستاده‌ایم ، اگر می‌دانیم که حق با ماست ، سکوت نکنیم … ”
سعید سلطان‌پور نخستین بار در سال ۱۳۵۹ و هنگام پخش تراکت در تهران به وسیلهٔ گشت سپاه دستگیر شد و پس از چند دوره ی کوتاه زندان عاقبت سعد سلطان پور در ۲۷ فروردین ۱۳۶۰ و در شب عروسی‌اش برای آخرین بار دستگیر و این بار به جوخهٔ اعدام سپرده و تیر باران شد .

” … نغمه در نغمهٔ خون غلغله زد ، تندر شد
شد زمین رنگ دگر ، رنگ زمان دیگر شد
چشم هر اختر پوینده که در خون می‌گشت
برق خشمی زد و برگردهٔ شب خنجر شد
… ”

از جمله ی ماندگارترین فعالیت های فرهنگی سلطان پور یکی هم تهیه ی یک کاست دوزبانه بود که خوب است تا در این مقال هم یادآوری دوباره شود؛ این اثر حاصل همکاری سعید سلطان پور و عاشیق عبدالعلی نوری ست . لحن حماسی این اثر یکی از نمونه‌های خوب هماهنگی موسیقی عاشیقی و جریانات چپ در سال های پر تلاطم اواخر دهه پنجاه است . سرآخر این نوشته را با ذکر بندی از این سروده های به آخر می آوریم…

یاشیل دیر باشین اردک
هلا اردک که تاجت نیلگونه
آل دیر قوماشین اردک
پر و بال سفیدت غرق خونه
همیشه جت گزردین
تو با غمخوار خود بودی همیشه
هانی یولداشین اردک
چرا تنهایی و بی آشیونه