خانه » 2017 (برگ 17)

بایگانی/آرشیو سالانه: 2017

اپوزیسیونی که پیر می شود! / مسعود نقره کار

• چرا اپوزیسیونی که افزون برتلاش و پیکاری ارزشمند علیه حکومت تمامیت خواهِ اسلامی در راستای تحقق آزادی، دموکراسی و حقوق بشر مبارزه کرده است، جذابیتی برای نسل جوانِ خارج از کشور ندارد؟ چرا درصدِ حضور نسل جوان در جریان ها و برنامه های سیاسی و فرهنگی به یکی دو درصد هم نمی رسد و اکثر حزب ها و سازمان ها و گروه ها، و نشست ها و اجلاس ها تفریق شده از همان جمع های قدیمی اند؟ …

۱
حکومتِ “جمهوری اسلامی” مانع اصلیِ دستیابی به آزادی، دموکراسی و حقوق بشر در ایران است. در کنار مانع اصلی، عوامل فرهنگی، سیاسی و اخلاقی نیز در زمره‍ی موانع رسیدن به خواست های دموکراتیک در میهن مان هستند.
اپوزیسیونِ واقعیِ حکومت اسلامی در خارج از کشور، در معنای “جنبشی” در راستای یاری رسانی به برچیده شدنِ بساط حکومت اسلامی و تدارک یک بدیل دموکراتیک در پیوند و همگام با جنبش های مدنی و حرکت های آزادیخواهانه، دموکراتیک و حقوق بشری در داخل کشور، دستاوردهای ارزشمندی داشته است. دستاوردهای گرانقدر این جنبشِ کم و بیش سازمان یافته اما گسترده و پراکنده، در این نزدیک به چهار دهه را شاید بتوان اینگونه خلاصه کرد:
۱- روشنگری درباره اندیشگی وکردارارتجاعی و ضد انسانیِ رهبران حکومت اسلامی درایران، درجهان ومحافل مختلف بین المللی، به ویژه افشای جنایت هائی که این حکومت علیه بشریت مرتکب شده است، و نیز کمک به نشان دادنِ خصلت تروریستی وتروریست پروراین حکومت، وافشای تلاش های جنگ افروزانه و صدورتروریسم اسلامی درسطح منطقه و جهان.
۲- حمایت وتقویت فرایندهای مدنی و جنبش های آزادیخواهانه، دموکراتیک وحقوق بشری درایران ازراه های گوناگون، ازتماس وارتباط مستقیم با این فرایندها و جنبش ها تا بهره گیری ازطریق رسانه ها ودیگرابزارهای ارتباطی. این رابطه اگرچه به دلیل ویژگیِ سرکوبگرانه حکومت اسلامی ارگانیک نبوده اما با توجه به امکان های ارتباطی مجازی تاثیرگذاربوده است. اپوزیسیون درخارج ازکشورصدای بی صدایان وبازتابنده‍ی خواست های هردَم سرکوب شونده‍ی جنبش مدنی، وحق طلبی قربانیان ستمگری های حکومت اسلامی درسطح جهان بوده است.
٣- تبلیغ و ترویج، وسازمان یابی حولِ مفاهیمی همچون سکولاریسم، دموکراسی، حقوق بشر، محیط زیست و…و نیزشناساندن هرچه بیشترِویژگی های مثبت “غرب و فرهنگ غرب”، فرهنگی که روحانیون درستیزبا آن هویت ارتجاعی شان را تکمیل کرده اند.
۴- شناخت ارزشی وپذیرش پدیده هائی همچون تحمل دیگری و دگراندیشی، پیشبرد دیالوگ وگفتمان های سیاسی و نظری، باعمق و دامنه ای امیدوارکننده در میان نیروهای مختلف سیاسی وکوشندگان سیاسی و فرهنگی درخارج از کشور، که پیش تردشمن هم می نمودند. چنین شناخت و پذیرشی سبب کاهش و زدایشِ کینه ورزی نسبت به دگراندیشی و مخالفت نظری و سیاسی، و جریان های سیاسی ناهمسو و مخالف دراپوزیسیون شده است.
۵- آشنائی با درک ها و فهم ها و نگاه های تازه نسبت به مفاهیم و پدیده هائی همچون ایدئولوژی، سیاست، فرهنگ، تحزب وسازمان یابی، وتلاش درراستای تحقق یادگرفته ها و آموخته های تازه درعرصه های گوناگون فعالیت های سیاسی و فرهنگی.
.

۲

اپوزیسیون خارج از کشوراما ضعف ها و لغزش هائی نیزداشته است. برخی ازضعف ها و لغزش ها ناشی از عوامل فرهنگی، سیاسی، جغرافیائی، مشکلاتِ شرایط زیست و فقدان رابطه ای ارگانیک با گروه های مختلف اجتماعی درداخل کشورند، اما در پیوند با عوامل گفته شده آبشخوربسیاری دیگراز ضعف ها ولغزش های این جنبش را می باید در خودِ اپوزیسیون نیزجستجو کرد. جنبش اپوزیسیون درخارج از کشورراچندین حزب، سازمان، گروه و محفل سیاسی، کانون و محفل فرهنگی، رسانه های گونه گون و متعدد، افراد مستقل و منفرد که با تجربه ترین کوشندگان سیاسی، فرهنگی و فلسفی را شامل می شوند، سامانی نسبی داده اند. اینکه چرا چنین مجموعه ای پس ازنزدیک به ۴ دهه درجایگاه و موقعیت شایسته خویش قرارنگرفته است، وچرا با صدها شخصیت و چهره منفرد و مدعی سیاست دانی و سیاست پروری، و فرهنگ ورزی و فرهنگ سازی، و فیلسوفان راه حل دان و میلیون ها ایرانی تبعیدی، در چنین وضعیتی ادامه حیات می دهد، پرسشی به جا و پا برجاست.علی رغم زندگی طولانی درفضائی آزاد ودموکراتیک و کسب تجربه ها و دانسته های جدید، اپوزیسیون حتی قادر به برپائی و سازمان دادنِ یک تشکل دموکراتیک فراگیربه مثابه جبهه، ائتلاف، اتحادعمل گسترده و یا هرنوع تشکل مدرنی که بتواند درراستای تحقق شعارها و خواست های دمکراتیک وحقوق بشری کمک کننده باشد، نبوده است. چرا؟
به برخی دلائل که به نظرمن می رسند، اشاره می کنم:

۱- با وجود شرایط مناسب برای فاصله گرفتنِ معرفتی و اکتسابی از اخلاق و فرهنگ فرقه گرائی، سکتاریسم و دگماتیسم، حضور جان سخت این ویژگی های شخصیتی- فرهنگی، و روانی و رفتاری فردی و جمعی حکایت ازاین دارد که این بیماری بسان ” تعصب مذهبی” درتاروپود روحیات وذهنیت، وعملکرد جنبش سیاسی وفرهنگی ما ریشه هائی عمیق و تاریخی دوانده است.

۲- خودمحوری وخودخواهی بیمارگونه، خود حق پنداری ِمطلق گرایانه درمیان مدعیان هدایت سیاسی و سازمانگری سیاسی، هنوزدر زمره‍ی موانع اند. در کنار مشکلات اشاره شده با طولانی تر شدن عمر تبعید، بسیاری ازکسانی که خود را کوشنده سیاسی و فرهنگی تبعیدی می پنداشته اند یا بی تفاوت و منفعل شده اند و یا با بهانه ها وتوجیه های رنگارنگ به خیل فرصت طلبان وسودجویانِ پیوسته اند، امروز بسیاری ازاین قماش” اپوزیسیون نماها “پائی درداخل و پائی درخارج، راوی عشرتگری های ” خانه عفافی” و سودجوئی های مالی شان درایران اسلامی اند. پدیده ای که درتضعیف اپوزیسیون درخارج کشور، وتدوام حیات حکومت اسلامی بی تاثیر نبوده است.

٣- ریزشدن احزاب، سازمان ها و گروه ها ی اپوزیسیون درخارج از کشور، ازسوئی سبب گسترش سیاست گریزی و انفعال، واز سوی دیگر تقویت فرقه، سکت و قبیله سازی شده است. احزاب و سازمان ها و گروه های شکل گرفته ازانشعاب های قدیمی تفاوت وتغییر کیفی با جریان هائی که از آن ها جدا شدند، از خود بروز نداده اند. انشعاب ها و جدائی ها در فضائی عصبی و تهی از اندیشه، دربیشترین موارد رنگ و بوی دعواهای شخصی، حیدری نعمتی، قبیله ای و یا جاه طلبانه داشته و دارند.

۴- تلاش هائی برای تشکیل جبهه، ائتلاف، اتحاد و… ازسوی افرادو نیروهای مختلف حول یک برنامه ( پلاتفورم) صورت گرفته، اما بی نتیجه مانده اند. سخن از تلاش برای شکل گیری ” اردوها یا بُلوک ” هائی از جریان های یک طیف خاص مطرح شد، به مانندِ “جنبش”، ائتلاف یا اتجادِ مشروطه خواهی ، جمهوری خواهی، ملی گرائی، سوسیال دموکراتیک، سوسیالیستی و…تا درنهایت در کنارهم بتوانند تشکلی فراگیرشکل دهند، اما این ایده و فکرنیز” ایده” باقی ماند. ادعای وجود اشتراک نظردر حوزه سیاست، اقتصاد، فرهنگ و عرصه های مختلف اجتماعی ، و چشم اندازها برای پیشبرد کارجمعی و اجتماعی مطرح شد اما در سطح ادعا باقی ماند. درساختارجبهه ای وائتلافی و” اتحاد” ی ، شیوه سازماندهی احزاب سنتی، یعنی ساختارمتمرکز و هرمی به جای ساختارهای دموکراتیک ومدرن نشستند، وکاررا خراب تر کردند. اگردر ظاهر حجابی نوین و مدرن براین ساختارها کشیده شد درخفا اما ” باند” های کهنه کار برآن شدند تا سیاست ها و خواست های خویش را پیش ببرند. تجربه تبدیل همایش به نمایش، و تخدیشِ جمهوری خواهی تا حد تقویت “جمهوریت”حکومتِ ارتجاعی “جمهوری اسلامی”، از تجربه های تلخ بخشی از”اپوزیسیون” است. بدیهی ست هنگام که فهم و کرداردرحوزه‍ی کارسیاسی فراگیر این حد باشد، می توان حدس زد شالوده های حزب و سازمان سازی چگونه شالوده هائی ازآب درخواهند آمد.

۵- اپوزیسیون حکومت اسلامی درخارج ازکشورخونی تازه در پیکرکم خون و نیازمندش جریان نیافته، وپشتوانه ای به عنوان نیروی جوانِ سنی، ذهنی و عملی ندارد. اپوزیسیون پیرشده است، پیری هم درمعنای خردمند و کاردان ترشدن، و هم در معنای سالخوردگی ، که البته شقِ دوم چربشِ بیشتری دارد.

٣
نسل جوان، نسل گمشده‍ی اپوزیسیون حکومت اسلامی در خارج از کشور، کجاست؟

عدم تمایل نسل جوان به همکاری و پیوستن به اپوزیسیون خارج ازکشوریکی ازبزرگترین نقطه ضعف های این “جنبش” است. چنانچه وضع به همین منوال پیش برود پس ازچند دهه فعالیت های چشمگیرِسیاسی و فرهنگی علیه حکومت اسلامی، عمراپوزیسیون درخارج ازکشورفقط دردونسل خلاصه خواهد شد. علیرغم شرایط و فضای سیاسی، اجتماعی و تکنولوژیکی مناسب چشم اندازی نشانگرِاین که نسل جوانی جایگزین اپوزیسیون خارج از کشور بشود، فرارویمان نیست.
پرسش این است : چرا اپوزیسیونی که افزون برتلاش و پیکاری ارزشمند علیه حکومت تمامیت خواهِ اسلامی با شعار و خواست آزادی، دموکراسی و حقوق بشر با ارتجاع و اختناق و ستمگری مبارزه کرده است، جذابیتی برای نسل جوان درخارج از کشورندارد؟ اپوزیسیونی رنج کشیده و زخم خورده ازتبعید، که ده ها تن از فعالان اش راحکومت اسلامی در خارج ازکشوربه قتل رسانده، اپوزیسیونی که با وجودِ ضعف ها و لغزش ها گام های ارزشمندی در راستای مبارزه با عقب ماندگی و ارتجاع برداشته است، چرا اینگونه بی پشتوانه می نماید؟
نگاه کنیم: آیا درصد حضورنسل جوان درجریان ها و برنامه های سیاسی و فرهنگی، حتی به یکی دو درصدهم می رسد.؟ اکثرحزب ها و سازمان ها وگروه ها، ونشست ها و اجلاس ها تفریق شده و سالخوردگانِ همان جمع ها ی قدیمی اند.

دلائل عدم تمایل جوانان به ادامه راهِ اسلاف خود درخارج از کشورچیست:؟

در پاسخ به پرسش فوق این نکات ذهن مرا مشغول کرده اند:

۱- کم کاری و کم توجهی اپوزیسیون نسبت به نسل جوانی که درخارج ازکشورمتولد شده است، ونیزبه نسل جوان تبعیدی ومهاجر، وبه ویژه نسبت به دانشجویان. این کم کاری وکم توجهی درعرصه های مختلف، ازنوع ارتباط گیری و سازماندهی تا برنامه ریزی های جذب کننده برای جوانان را شامل می شوند. بربسترتاثیرگذاری فرهنگ و اخلاق اسلامی، ویژگی های زندگی و واقعیت های اجتماعی در خارج از کشور، روانشناسی شکست و ارعاب، بی اعتمادی نسبت به عملکرد سیاسی نسل های گذشته، بخش بزرگی ازاین جوانان با تردید به اپوزیسیون خارج ازکشور می نگرند. بسیاری ازجوانان دیگرنسل” آرمان خواه” دهه های پیشین نیستند، نوعی از واقع گرائی و” فردگرائی” سبب شده اند تا به ندرت بتوان درمیان آنان جوانانی یافت که منافع فردی خویش را درراه منافع عمومی و مردم به خطر بیاندازند.

۲- فرزندان ما تبعیدیان، فرزندان سرزمینی هستند که درآن متولد شده ورشد کرده اند. بسیارانی ازآنان حتی تمایلی ندارند بگویند ازخانواده ای ایرانی هستند مگرازروی اجبار، رودربایستی یا دلخوش کردن خانواده ها و اطرافیان چنین تمایلی را نشان بدهند. ویژگی های فرهنگی و اجتماعی محیط زندگی از یک سو، وازسوی دیگرافکار و کردارِ شرم آور و آبروبَرِ حکومت اسلامی دربروزاین عدم تمایل نقش بسزائی داشته اند.

٣- طولانی شدن عمرحکومت اسلامی همراه با توان تبلیغی و ترویجی اش، تاثیر فرهنگی و اخلاقی مخربی برذهن و رفتار بخشی ازجوانان مهاجربرجای گذاشته است، به ویژه جوانان خانواده های مهاجر داوطلب ومذهبی که درخارج ازکشور زندگی می کنند، و یک پا نیزدرداخل کشوردارند.

۴- حکومت اسلامی با برنامه ریزی، هزاران جوان ایرانی مغزشوئی شده را به خارج از کشورفرستاده تا درکنارتحصیل، زشت کاری های حکومت را بپوشانند و جریان های حکومتی را تقویت کنند. این دسته ازجوانان گرم کننده بساط کنسرت ها و بارها و دانسینگ ها، و یا مساجد و جلسه های مذهبی هستند. روحیات و خواست های بخشی ازاین دست جوانان را اصلاح طلبی حکومتی درخارج از کشورارضا کرده است. رفت و آمد به ایران وفراهم سازی امکان های تفریحی و مالی و تحصیلی، محرک های اصلی به کارگیری این دست ازجوانان هستند. سیاست تحبیب و تطمیع، امتیازدادن دررابطه با این دسته از جوانان رعایت شده است. درمیان جوانان دستچین شده” لباس شخصی های عاشورائی”، دختران وپسران آلامُد به وفوربه خارج از کشورارسال شده اند. ایجاد تفرقه وارعاب درخارج از کشور ازوظایف ” لباس شخصی های عاشورائی” آلامُداست.

۵- دربرخی از رسانه ها، به ویژه رسانه های تصویری می توان چهره های جوان را دید، اکثرآنان یا مهاجران داوطلب و اصلاح طلب اند، یا کاری به کار سیاست و فرهنگ ندارند، حقوق بگیرانی هستند که دیکته شده ها دیکته می کنند. در رسانه های وابسته به دولت ها و یا تغذیه شونده از دولت ها و محافل خارجی نیزجوان ترها فقط کارمندند، کسب وکاری پُردرآمد ونان وآب دار، که شهرتی نیز دِسردارد. تَک و توکی مخالف حکومت اسلامی درمیان این جوانان، درزمره‍ی نادرانند.

۶- جوانانی که بدون وابستگی به حکومت اسلامی برای ادامه تحصیل و زندگی در محیطی آزاد و دموکراتیک به خارج از کشورمی آیند، تلاش اینان کسب موفقیتِ بیشتردرتحصیل و دست و پا کردنِ زندگی ای مرفه است، غالبا” به مسائل سیاسی واجتماعی علاقه ای نشان نمی دهند. پیشبرد سیاست ارعاب و ترساندن این دست جوانان ازنزدیک شدن به اپوزیسیون ازوظایف ارگان ها و عوامل حکومتی و”جوانان عاشورائیِ” ارسالی ازسوی حکومت اسلامی به خارج ازکشوراست.
با درنظرگرفتنِ احوال اشاره شده به نظر می رسد اپوزیسیون واقعیِ حکومت اسلامی در خارج از کشور، پیش از انقراض می باید چاره ای بیاندیشد. هنوزفرصت و امکان برای جذب نسل جوانی که تن و جان به تبعید و مهاجرت داده، وجود دارد. این جوانان می توانند نیروی ادامه دهنده و پشتیبان اپوزیسیون در خارج از کشور باشند.

منبع اخبار روز

بسکتبال باشگاه های آسیا، دیدار پتروشیمی ماهشهر با آستانه قزاقستان/ امیر خسروجردی

رقابت های بسکتبال قهرمانی باشگاه های آسیا از امروز در چین آغاز می شود.

خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی فدراسیون بسکتبال گزارش داد: دربیست و ششمین دوره این بازی ها که از امروز جمعه، سی و یکم شهریور آغاز و تا هشتم مهر در شهر شنزو چین ادامه خواهد داشت، تیم پتروشیمی ماهشهر، نماینده ایران با تیم های آستانه قزاقستان، سریت رام الله فلسطین، مونو ومپایرز تایلند و نماینده فیلیپین همگروه است و فردا شبنه، اول مهر در نخستین بازی خود به مصاف نماینده قزاقستان می رود.
ترکیب نماینده ایران را درمسابقات بسکتبال باشگاه های آسیا را این نفرات تشکیل می دهند: سجاد مشایخی،‌ محمدرضا بهرام‌زاد، سعید داورپناه، ارسلان کاظمی، اوشین ساهاکیان، آرون گرامی‌پور، نوید نیکتاش، میثم میرزایی، محمدحسین ذاکری ، بهنام یخچالی، میرزا بگیچ و ویلی وارن، ۱۲ بازیکنی هستند که مهران شاهین طبع، سرمربی پتروشیمی برای این دوره از رقابت ها انتخاب کرده است.

تاج: برای ورود زنان به ورزشگاه ها تابع نظر نظام هستیم/ امیر خسروجردی

رئیس فدراسیون فوتبال با بیان اینکه هنوز زیرساخت های ورزشگاه های ایران آماده حضور زنان نیست گفت: ما دراین باره تابع تصمیمات نظام هستیم.

درحالی که مدتی است دررسانه های ورزشی و وبسایت ها و فضای مجازی در ایران مطالبی منتشر می شود با این عنوان که دولت ایران به دنبال راهکاری است تا زمینه حضور زنان در ورزشگاه های محل برگزاری رقابت های فوتبال محیا شود و حتی دراین زمینه، کمپین هایی با این مضمون که حق زنان برای حضور درورزشگاه ها باید محرتم شمرده شود و زنان چرا نباید در اماکن ورزشی حضور داشته باشند؟ مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال دراین باره به خبرگزاری ایسنا گفت: به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال مخالفتی با حضور بانوان در ورزشگاه‌ها ندارم، اما این مهم نیازمند تصمیم‌گیری کلان و تدبیری ویژه‌ دارد که باید پیش از اجرایی شدن به آنها فکر شود.
وی تصریح کرد: سه‌شنبه این هفته نشستی در وزارت کشور دراین باره برگزار شد و از مسئولان کشوری، اعم از دولت، نیروی انتظامی، نهادهای نظارتی و امنیتی، وزارت ورزش و جوانان در آن حضور داشتند. در این جلسه، درباره موضوع حضور بانوان در ورزشگاه‌ها بحث و بررسی شد و جمع بندی این جلسه نیز مشکلات زیر ساختی ورود بانوان به ورزشگاه‌ها بود که باید پیش از اتخاذ هر تصمیمی درباره آن تصمیم‌گیری شود.
رئیس فدراسیون فوتبال درپایان اظهارداشت: موضوع ورود بانوان و یا خانواده‌ها به ورزشگاه‌ها از جمله مسائل کلان مملکتی است. هر وقت نظام و دولت درباره این موضوع به یک راهکار مشخصی رسیدند، فدراسیون فوتبال به عنوان عضوی از کادر اجرایی این موضوع، تمام تلاش خود را برای تحقق این مهم به انجام خواهد رساند.
چندی پیش و در زمان بلیط فروشی بازی برگشت تیم ملی فوتبال ایران مقابل سوریه در مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه که درورزشگاه آزادی برگزارشد، سامانه بلیط فروشی این بازی اقدام به فروش بلیط به بانوان کرد و تعدادی زیادی از بانوان ایران هم اقدام به خرید بلیط کردند، اما پس از ساعتی، مسئولان این سامانه اعلام کردند که دراین باره اشتباه کرده اند و طبق دستور وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال زنان حق ورود به ورزشگاه آزادی را ندارند، ولی در زمان بازی تعداد زیادی از زنان سوریه ای به راحتی در ورزشگاه آزادی حاضر بوده و به تشویق تیم ملی کشورشان پرداختند.

هفت اثر برتر ادبیات داستانی سال 2017 / مینا استرآبادی

بررسی‌ها نشان می‌دهد مردم جهان در سال‌های اخیر غرق در دستگاه‌های دیجیتال اند و اهمیت زیادی به داستان‌ها و اتفاقات روایت‌شده در شبکه جهانی اینترنت می‌دهند. سؤال اینجاست حالا که داستان دوست داریم چرا خود را غرق در روایتی عمیق‌تر و فاخرتر نکنیم! ویراستاران سایت آمازون فهرستی شامل ۲۰ کتاب از بهترین آثار ۹ ماهه اول سال را برای اطلاع خوانندگان تهیه کرده است. در این نوشته نگاهی به ۷ کتاب اول این فهرست خواهیم انداخت.

 

«وزارت‌خانه اوج شادی» نوشته «آرونداتی روی»

داستان کتاب جدید«روی» درباره تغییرات سیاسی، مذهبی، و فرهنگی هندوستان است. «روی» بیست سال پیش برای کتاب «خدای چیزهای کوچک» برنده جایزه «من‌بوکر» شد و برای کتاب جدیدش به فهرست اولیه این جایزه در سال ۲۰۱۷ نیز راه یافت. داستان کنایی، جذاب، و گاهی خشونت‌بار نویسنده هندی جهانیان را با شرایط این کشور و داستان زندگی مردم عادی آشنا می‌کند.

«قاتلین اردیبهشتی: قتل‌های اوسیج و تولد اف‌بی‌آی» نوشته «دیوید گرَن»

این کتاب داستان قبیله‌ای به نام «اوسیج» را روایت می‌کند که در دهه ۱۹۷۰ میلادی برای نگهداری زمین‌های خود در اوکلاهاما توافق کردند. همین موضوع سبب کسب ثروت بسیار این قبیله شد. کمی بعدتر، مجموعه‌ای از فجایع از جمله مسمومیت، انفجار، و تیراندازی موجب از بین رفتن آنان شد. داستان «گرَن» مردی را به نام «جی. ادگار هوور» نشان می‌دهد که در حال تحقیق درباره این اتفاق است.

«Beartown» نوشته «فردریک بکمن»

علاقه‌مندان به کتاب در سراسر دنیا «فردریک بکمن» را با داستان «مردی به نام «اُوه» می‌شناسند. نویسنده سوئدی بار دیگر خوانندگان خود را شگفت‌زده کرد. همه فکر می‌کنند «بیرتاون» برای همیشه پایین رسیده است اما خودشان فکر می‌کنند آینده خوبی در انتظارشان است. کتاب، داستان امیدهای جامعه کوچکی است که موجب می‌شود مردم به هم نزدیک شوند. «بکمن» در این داستان در جنگلی کوچک تمام دنیا را به خواننده نشان می‌دهد.

«خروجی غربی» نوشته «محسن حمید»

داستان دو عاشق به نام‌های «نادیا» و «سعید» که خانواده خود را رها می‌کنند و از شهر خود در پاکستان می‌گریزند. تلاش این دو برای ایجاد جایگاهی جدید در دنیا و یافتن خانواده و دوستانی جدید بخش اصلی داستان را تشکیل می‌دهد. «خروجی غربی» یا «از غرب خارج شوید» به فهرست نهایی نامزدهای جایزه «من‌بوکر» نیز راه یافته است.

«بابا کشیش» نوشته «پاتریشیا لاکوود»

فقر و بیماری سبب می‌شود نویسنده و همسرش به خانه پدری‌اش نقل مکان کنند و با پدرِ کشیش خود که حالا همسر دیگری دارد زندگی کنند. داستان صحنه‌های بسیار جذاب و خنده‌داری خلق کرده است که خواننده را سرگرم می‌کند.

«مجبور نیستی بگویی دوستم داری» نوشته «شرمن الکسی»

خاطرات زندگی یک مادر و پسر که از طریق نامه‌هایشان برای خواننده برملا می‌شود.

«لینکلن بین مرگ و تولد دوباره» نوشته «جورج ساندرز»

این کتاب اولین داستان بلند نویسنده آمریکایی است که بیشتر برای نگارش داستان کوتاه و مقاله معروف است. قصه در سال ۱۸۶۲ رخ می‌دهد و «آبراهام لینکلن» را نشان می‌دهد که فرزندش را بر اثر بیماری حصبه از دست می‌دهد. کتاب یکی از نامزدهای نهایی جایزه «من‌بوکر» ۲۰۱۷ نیز است.

خاموشی یک سینه سوخته /رهیار شریف

آخرین روز تابستان امسال ، مصادف شد با انتشار خبر درگذشت نادر گلچین خواننده موسیقی ایرانی، او که از حدود ده سال پیش با بیماری سرطان ریه مبارزه می¬کرد، از روزهای آغازین شهریور امسال برا اثر تشدید بیماری در بیمارستان گاندی بستری شده¬بود و عاقبت صبح روز جمعه سی ویکم شهریور در هشتاد و یک سالگی درگذشت.

نادر گلچین زاده آذر ماه سال ۱۳۱۵ در رشت بود. او در سال ۱۳۳۹وپس از آمدن به تهران با اداره هنرهای زیبا و وزارت فرهنگ و هنر همکاری کرد.
او از جمله خوانندگان صاحب سبک بود که صدای یگانه¬اش ماهیت آثار او را از دیگر هنرمندان هم¬ترازش متمایز می¬کرد. باوجود همکاری دوازده ساله¬اش با رادیو ایران که (۱۳۵۰ تا ۱۳۶۲ ) که پنج سال آن به سالهای پس از انقلاب مربوط است بیشتر آثار برجسته این هنرمند به سال‌های پیش از انقلاب بازمی‌گردند. «یوسف گم گشته» یکی از آثار مهم او در آن دوران است و از دیگر آثارش می¬توان به تصنیف مرغ سحر، ناوک مژگان، قصه شهر عشق، مسبب، من دیگه بچه نمیشم و آلبوم‌های گریز، نفس باد صبا، زلف بنفشه یاد کرد.
صدای منحصر به فرد او که با سوزی نهان عجین بود، با ساختار ارکستری هماهنگی بالایی داشت و با تحریر‌های شمرده و پخته آوازی¬اش از تمامی ظرفیتهای صدایی¬اش بهره می¬برد. او آشنا به شعر و ادب فارسی بود و کلمات شعر و ترانه را به شمردگی و درستی در آوازهایش ادا می¬کرد.

یکی از معروف ترین قطعات نادر گلچین، تصنیفی¬ست که برای فرارسیدن ایام نوروز خوانده است «بوی بهار» که متنش از خامه¬¬¬ی رحیم معینی کرمانشاهی برآمده است.
این هنرمند خوش آوا، در طول سال های فعالیتش در موسیقی با هنرمندان بزرگی چون فرامرز پایور، منصور صارمی، پرویز یاحقی، حبیب‌الله بدیعی، علی‌اصغر بهاری، جلیل شهناز، فرهنگ شریف، فضل‌الله توکل، جهانگیر ملک، امیرناصر افتتاح، محمد اسماعیلی، آبتین اجلالی و منصور نریمان همکاری کرده است.
گلچین در سالهای پس از انقلاب پس از ۳۵ سال کناره‌گیری تنها آلبومی به نام «گریز» که کار مشترک با فریدون شهبازیان است را منتشر کرد.

او سال گذشته در مراسمی که در بزرگداشت فعالیتهای هنری اش برگزار شده بود گفته بود:« اگر عشق نبود اگر احساس به کمک نمی آمد در اصل می توان گفت هنری ظهور نمی کرد و اثر هنری بجا نمی ماند. از زلزله و عشق خبر کس نمی دهد، آن لحظه خبر شوی که ویران شده ای.

این زلزله دامن مرا نیز گرفت و به شعله های سرکش تبدیل شد چنان که مرا خواننده سینه سوخته لقب دادند.»

مرثیه¬های سیاه و سفید

عکسهای جلال شمس آذر از مجموعه «این مردم بی دریا» و علی حامد حق دوست از مجموعه عکس «پایان یک دریاچه» تصاویری در رثای دریاچه ارومیه و مردمان سوگوار آن:

 

«مردم بی دریا»

 

پایان یک دریاچه:

 

 

 

 

بازارچه کتاب تهران، آدمها و کلاغ ها/بهارک عرفان

بازارچه‌ی کتاب این هفته‌ی ما سرکی‌ست به پیشخوان کتاب‌فروشی‌های گوشه‌گوشه‌ی جهان کتاب. عناوین برگزیده‌ی ما در این گذر و نظر اینهاست:

 

«آری یا…»

 

نویسنده: زهره زمانی
ناشر: نشر آناپنا
تعداد صفحات: ۹۰ صفحه
قیمت: ۹ هزار تومان

 

زهره زمانی در حوزه موسیقی و نواختن ساز آموزش دیده و ترانه هایش توسط خوانندگانی مختلف خوانده شده است. او در حوزه بازیگری نیز تجربه ای داشته و ۲ آلبوم دکلمه را راهی بازار نشر کرده است. از این شاعر و ترانه سرا، سال گذشته، مجموعه ترانه «گذشته» توسط همین ناشر منتشر و راهی بازار نشر شد.
مجموعه «آری یا…» ۴۲ شعر را در بر می گیرد که عناوین برخی از آن ها عبارت است از: «تو را به نیمه مستت»، «زندگی زیباست آری»، «راحت بخواب ای کودکم»، «شبیه سیم های تار»، «این همان مرد است پشت پنجره»، «ای هوس زندگی ام رفته ای»، «آمدی احساسِ آرامش کنم»، «اما تو یاد از من مبر» و …
شعر «هر قدر پنهان تر شوی» را از این کتاب می خوانیم:
خواهان قلبت بیشتر
مشتاق تر رو می کند
عاشق که ماند بی خبر
پنهان میان مستی ات
این گونه جادو می کنی
حتی حواست نیست که
کی دست خود روی می کنی
حتی حواسم نیست که
قربانی زمان منم
سوخته تر زانم که گویم
داغت نشسته بر تنم…
بر جان خریده ایم این
شیدایی عمیق را
نه رنج را حس می کنیم
نه بوسه های تیغ را
با ما مگو کی زود بود
با ما مگو کی دیر شد
دنبال صد دریاست
آن که راهی کویر شد…

تهران، آدم‌ها و کلاغ‌ها

نویسنده: علیرضا حسن‌زاده
ناشر: کتابسرای نیک

 

رمان «تهران، آدم‌ها و کلاغ‌ها» در سه فصل درخت گردو، توپ مروارید، و شهر کلاغ‌ها نوشته شده و مضمون مسخ را در شکل و صورتی جدید مطرح می‌کند. نویسنده سعی می‌کند در محلات تهران شهریور ۱۳۲۰ رویدادهای رمان خود را پیش ببرد، آسیاب‌های آبی یوسف آباد، شمس العماره، شمیران و غیره از جمله این محلات هستند.
مطالعات نویسنده این اثر در زمینه قصه‌های پریان در این رمان، سورئالیسم را با صورت‌ها و خرده روایت‌هایی از قصه‌های پریان آمیخته است. در حالی که مسخ در آثاری چون آثار کافکا نتیجه از دست رفتن هویت انسان در برابر زندگی ماشینی و در عزارادان بیل ساعدی نتیجه‌ای برآمده از فقر است، اما در این رمان مضمون مسخ در سطح فردی و فرافردی مطرح می‌شود و فصل سوم که مضمون باززایی را دربر دارد، مبتنی بر بافت فرهنگی و تمدنی ایران است.
موضوعاتی چون نفت و آب و توپ مروارید در این رمان معنایی سورئال یافته و نویسنده به سراغ ناخودآگاه هندی حافظه قومی و مثالی ایرانیان در شخصیت‌های مطرح در رمان است. یکی از باشندگان و ساکنان قدیمی تهران، کلاغ‌ها در کنار انسان‌ها هستند و مضمون روشنایی تاریک در سیمای کلاغ‌هایی که چون ماه در آسمان از پرهایشان نور می‌تابد از مضامین دیگر این رمان است.

دیالکتیک چشم‌ها

 

نویسنده: شاهپور شهبازی
ناشر: چشمه
تعداد صفحات: ۱۲۰ صفحه
قیمت: ۱۲ هزار تومان

این کتاب دومین جلد «دراماتورژی فیلم» است که در سال ۹۴ توسط همین ناشر چاپ شد. کتاب «دراماتورژی فیلم» یک مجموعه مقالات بود که هر مقاله اش مستقل نوشته شده اما به دلیل ارتباط تماتیک چاپ آن‌ها تحت یک عنوان، کلیتی واحد داشتند. تعدادی از این مقالات پیش تر در مجلات سینمایی کشور چاپ شده و برخی از آن‌ها هم برای اولین بار در آن کتاب منتشر شدند.
«دیالکتیک چشم‌ها» هم یک مجموعه مقاله و نقد فیلم است که تحلیل فیلم‌های تحلیلی ای را که از حیث ساختاری در دو گونه سینمای دراماتیک و اپیک جا می گیرند، در بر می‌گیرد. رویکرد زبانی، نقد و تاکید بر دیکتاتوری معنا، مفاهیمی هستند که باعث ارتباط مقالات این کتاب با یکدیگر می شوند.
کمال الملک، هتل بزرگ بوداپست، پسربچگی، هنوز آلیس، مرد پرنده‌ای، قصه‌های وحشی، کلاس هنرپیشگی، مرهم، روغن مار، ماهی و گربه، چند فیلم از الکساندر ساکوروف و دوازده مرد خشمگین، فیلم‌هایی هستند که در مقالات این کتاب مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند.
عناوین مقالات این کتاب به این ترتیب است:
این «لحظه» آخر کی «سقف» می‌شود؟، من خاطره دارم پس هستم، حقیقت خیالی یا خیال حقیقی، نیزه منقار یا شاه بال پرواز، مکانیک دست‌ها یا دیالکتیک چشم‌ها، استوار به شکنندگی صخره یخ، لذت فقدان یا فقدان لذت، دیکتاتوری قاب یا آزادی خیال، تاریخ قدرت یا قدرت تاریخ، بامداد خانه یا بیداد خیابان، شهوت سوزان تیغ و رقص موزون بادبادک‌ها، گفت و گویی درباره پی رنگ و پی رنگ فرعی.
در قسمتی از مقاله «دیکتاتوری قاب یا آزادی خیال» می‌خوانیم:
تمرکز بر جنبه‌های حسی و بصری جهان مرئی، قدرت رنگ، تاکید بر واقعیت تصویری و بازنمایی نمادین جاده‌های باریک، ریل راه آهن، قایق در آب، صدای سوت قطار، وزش باد، سکوت‌های طولانی و تصویر شاپرکی که در میان انگشتان نحیف و بیمار مادر جان می سپارد، همعرض با محتوای متن، طبیعت و مرگ را در هم می‌آمیزد. تصاویر شاعرگونه به نمایش در می آیند و بدون جلب توجه تماشاگر فام‌های گرم و سرد با هم ترکیب می شوند. نورپردازی بدون سایه، زمینه و پس زمینه را آن چنان با هم ادغام می کند که مرز میان واقعیت و خیال را در هم می شکند. معیار سنجش واقعیت این جا دیگر نه نگرانی‌ها، دلشوره‌ها، هراس‌های شخصیت از اجبارها، اخلاقیات یا ضرورت‌های عینی و بیرونی، بلکه از نحوه برخورد شخصیت با این ضرورت‌ها ناشی می شود. مادر روی نیمکت و زیر تنه خمیده درخت درد می کشد. از آسمان می پرسد، از خلقت، از زندگی، از مرگ. تصویر یگانگی مادر و پسر و رنگ قهوه ای لباس‌ها با پس زمینه پوست قهوه ای ضخیم درخت، آن چنان در هم آمیخته می شوند که بازنمایی عشق و مرگ شکل دیگری از واقعیت را به نمایش در می آورد که ضمن وفاداری به واقعیت آن را از واقعیت سینمای مستند متمایز می کند. میزانسن ثابت است. در تمامی نماها حرکت شخصیت و میزانسن صحنه را دیواره قاب تصویر محصور می کند. قاب متناسب با شخصیت‌ها خودش را تصحیح نمی کند بلکه برعکس بازیگران در این چارچوب اسیرند.

اذیتم نکن

نویسنده: آن پت توماس
مترجم: سارا وطن آبادی
ناشر: نردبان
قیمت: ۴ هزار تومان

 

مجموعه «نگاهی تازه» به تعامل کودکان و بزرگ ترها در زمینه ی مسایل اجتماعی- هیجانی می پردازد. نگاهی تازه در سه کتاب تحت عنوان های «چرا دعوا می کنی؟»، «اذیتم نکن»، «من می توانم» مهارت های رفتاری را به مخاطبان کودک می آموزد.
مهارت کنترل خشم، مهارت مبارزه با قلدری و پشتکار موضوع هایی است که در این سه کتاب به آنها پرداخته شده است.
در این مجموعه پس از توضیحاتی به مخاطب، سوالاتی از آنها پرسیده می شود تا به بیان احساسات و توانمندی و ضعف خود و تحلیل آنها بپردازند.
در بخشی از کتاب اذیتم نکن می خوانیم: «همه ما دوست داریم، دوستمان داشته باشند. برای همین رفتارهای تهدید آمیزخیلی آزاردهنده اند. وقتی کسی با قلدری با تو رفتار می کند، باعث می شود بترسی، عصبانی شوی، احساس بدبختی کنی یا اذیت شوی. شاید حتی نتوانید بخوابید یا اگر خوابیدید کابوس ببینید. شاید بی اشتها شوید یا نخواهید دیگر به مدرسه بروید»

بررسی اطلاعاتی یک فریب رسانه ای/فرامرز دادرس، کارشناس اطلاعاتی


آمد نیوز می‌نویسد: یک مقام آگاه نزدیک به بیت رهبری به خبرنگار «آمدنیوز» اطلاع داده است که طی ماه‌های گذشته، مبلغ یک میلیارد و ۸۴۰ میلیون دلار از منابع بیت رهبری که به دستور «سیدمجتبی خامنه‌ای» فرزند خبرساز رهبر جمهوری اسلامی از طریق یک بانک افغانستانی متعلق به «احسان کرزای» برادر «حامد کرزای» رئیس‌جمهور پیشین افغانستان وبا استفاده از یک شعبه‌ی این بانک در دوبی به کشور سوریه ارسال شده تا میان رزمندگان وابسته به جمهوری اسلامی در آن کشور تقسیم شود، ولی این پول‌ها هرگز به مقصد نرسیدند و دو تن از فرماندهان سپاه پاسداران، این مبلغ عظیم را به سرقت برده‌اند.
در دنباله این گزارش؛ آمد نیوز با پیش کشیدن نام چند سازمان اطلاعاتی معروف جهان و نام های چندین نفرچند صفحه را سیاهکاری کرده و برای خوراندن این جعل به مردم هیجان‌زده و ساده دل سنگ تمام گذاشته است.

اصولاً چنین مبلغی نمی‌تواند از بانک کشوری چون افغانستان بسوی دوبی و سپس سوریه ارسال شود، چون هم افغانستان و هم سوریه شدیداً زیر کنترل سازمان های اطلاعاتی غرب و شرق قرار دارند و از سوی دیگر خزانه داری آمریکا بر انتقال پول از سوی رژیم جمهوری اسلامی نظارت شدیدی اجرا می‌کنند، و به دلیل وجود صد ها شرکت تجارتی وابسته به سپاه پاسداران در کشور امارات متحده عربی و اختلافاتی که میان ایران و امارات وجود دارد این انتقال پول نمی‌توانسته است از چشم این نهاد های گوناگون پوشیده بماند.ایران و سوریه زیر تحریم های گوناگون قرار دارند.

اکنون باید پرسید چگونه با همه این مشکلات، آن دو سردار سپاه توانسته اند این چنین مبلغ قابل توجهی را به سرقت ببرند؟ آیا سرداران سپاه این پول‌ها را به بانک یا بانک هایی در جهان انتقال داده‌اند؟ اگر چنین باشد باز مشکل بزرگ دیگری پدید خواهد آمد چون باز همین کنترل ها از سوی نهاد هایی که در بالا برشمردم دوباره اجرا خواهد شد.
اگر بپذیرم که این دو سردار سپاه این پول‌ها را بطور نقد خارج یا پنهان کرده باشند مشکلات بی شمار دیگری سر راه آنان قرار دارد.

اگر این مبلغ را به اسکناس های صد دلاری تبدیل کنیم شمار اسکناس ها برابر= (۱۸,۴۰۰,۰۰۰) برگ می شوند, هر برگ اسکناس صد دلاری حدود یک گرم وزن دارد، بنابراین وزن این محموله اسکناس برابر (۱۸,۴۰۰) کیلو گرم می شود, یعنی برای حمل و نقل این محموله اسکناس باید یک تریلی که قادر به حمل بیش از هیجده تن بار باشد را در نظر گرفت.

از سوی دیگرهرصد میلیون دلار حجمی برابر پانزده و نیم متر طول، در شش و نیم متر عرض و ارتفاع یک و نیم متر، یعنی حجمی برابر یکصد و پنجاه و یک متر مکعب را اشغال می کند. گنجایش کانتینر های حمل و نقل برابر شصت متر مکعب می‌باشند و برای حمل و نقل مبلغ ادعایی سایت آمد نیوز نزدیک به پنجاه کانتینر مورد نیاز است.

آمد نیوز مدعی است که این پول‌ها برای پرداخت به رزمندگان وابسته به ایران در سوریه ارسال شده است. چگونه می‌توان پذیرفت که در جبهه جنگ پول نقد میان رزمندگان تقسیم می‌کنند. آیا رزمندگان در جبهه های سوریه به پول نقد نیاز دارند؟ آیا وجود پول نقد در جیب‌ رزمندگان در جبهه باعث عدم توجه رزمندگان به جنگ و توجه آنان در نگهداری پول نمی شود؟ آیا وجود پول نقد نزد رزمندگان باعث نا امنی خود رزمندگان و مسأله سرقت میان آنان نخواهند شد؟.
می‌دانیم که رزمندگان اعم از ایرانی یا شیعیان دیگر کشور هایی که زیر نظر سپاه پاسداران در سوریه می جنگند بطور مرتب برای استراحت و مرخصی و دیدار بستگان خود به ایران رفت و محل زندگی خود رفت و آمد می‌کنند و حقوق و مزایای این رزمندگان در حساب های بانکی آنان در ایران نگهداری می شود.

بیست ویکم سپتامبر ۲۰۱۷

ایرانِ خامنه‌ای، اسرائیلِ نتانیاهو، آمریکای اوباما و ترامپ/اکبرگنجی


نطق ایران ستیزانه دونالد ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل، رهبران اسرائیل و عربستان سعودی را شادمان کرد. ترامپ ایران را یک “دیکتاتوری فاسد”، “کشوری یاغی”، “رژیم جنایتکار”، “صادر کننده خشونت، خونریزی و هرج و مرج”، “ویرانگر”، “حامی تروریسم”، “مسلمان کش”، و… نامید و گفت که آمریکا برجام را نمی‌خواهد.

بنجامین نتانیاهو به سرعت در توئیتی نوشت: “در طی سی سال تجربه من در سازمان ملل متحد هرگز نطقی جسورانه‌‌تر و شجاعانه‌تر از سخنرانی رئیس جمهور آمریکا در نشست مجمع عمومی نشینده‌ام… رئیس جمهور آمریکا حقیقت را درباره خطراتی که جهان ما را تهدید می‌کند بیان کرد و خواهان مقابله با آنها برای اطمینان از آینده بشریت شد.”

ترامپ دچار حسادت عجیبی نسبت به اوباما است. خودش را می‌کشد تا تمامی دستاوردهای اوباما را نابود سازد. همه دستاوردهای داخلی و خارجی اوباما را به زیان آمریکا قلمداد می‌کند. دو دستاورد اصلی اوباما در زمینه سیاست داخلی و خارجی- “اوباما کِر” (بیمه سلامتی) و “برجام“- نیز باید نابود شوند تا هیچ یادگاری از اوباما باقی نماند.

در این شرایط به حق باید آیت الله خامنه ای- و فقهای درباری و فرماندهان تندرو نظامی- را به باد انتقاد گرفت که چرا دوران باراک اوباما را از دست داد و ایران را گرفتار دولتمردی چون ترامپ کرد که نه تنها لیبرال‌ها و سوسیالیست‌های آمریکا را به هراس انداخته است، بلکه بسیاری از اعضای ارشد حزب جمهوری خواه هم مخالفت خود را با سخنان و عملکرد او پنهان نمی‌کنند. پس علی خامنه‌ای هم در پیدایش این وضعیت نقش مهمی داشته و دارد.

در عین حال، برای فهم بهتر واقعیت و تحولات گذشته و کنونی، توجه به نکات زیر ضروری است :

یکم- در این که ایران گرفتار رژیم “استبداد دینی” (نظام سلطانی فقیه سالار جمهوری اسلامی) است که “منافع ملی” و “مصالح ملی” را در موارد عدیده‌ای قربانی کرده و می‌کند شکی وجود ندارد. شعارهای نابخردانه “مرگ بر آمریکا”، “مرگ بر اسرائیل” و “وعده نابودی داخلی اسرائیل ظرف ۲۵ سال” خدمت مجانی به دست راستی‌های اسرائیل، دولت و سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی آن کشور است. وقتی خود فلسطینیان، عاقلانه چنان شعارهایی نمی‌دهند، برای افرادی که صرفاً از موضع عدالت و حقوق بشر به نزاع فلسطینیان و اسرائیلی‌ها می‌نگرند و اعلام موضع می‌کنند، بهترین شعار، دفاع از طرح صلح آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و سازمان ملل – با هدف تشکیل دو دولت/ملت مستقل اسرائیل و فلسطین – است. منافع ملی ایران نه تنها در صلح و دوستی با کشورهای منطقه است، بلکه در روابط دوستانه با آمریکا تعریف و تأمین می‌شود.

دوم- در این که دوران باراک اوباما “فرصت بهتری” برای ایران بود تا با آمریکا به توافق در همه زمینه‌های مورد اختلاف- یعنی: هسته ای، موشکی، تروریسم، خاورمیانه و حقوق بشر- دست یابد، نیز شکی وجود ندارد. ترامپ و جمهوری خواهان بسیار تندتر از اوباما هستند.

سوم- “تأمین برتری استراتژیک نظامی اسرائیل بر کل خاورمیانه” سیاست همه دولت‌های امریکاست. این قانون مصوب کنگره است. اوباما بیش از همه روسای جمهور گذشته آمریکا، اسرائیل را از کمک‌های بلاعوض مالی و نظامی بهره مند کرد. برخلاف همه روسای جمهور قبلی، او تنها اجازه تصویب یک قطعنامه غیر الزامی علیه اسرائیل در شورای امنیت سازمان ملل را داد.

چهارم– “کلنگی کردن منطقه” و “شخم زدن” آن- افغانستان، عراق، لیبی، سوریه، یمن، و…- طرحی بود که به سود یک دولت صورت گرفت. تجزیه چهار کشور سوریه، عراق، ترکیه و ایران بخشی از این طرح بود و هست. ژنرال وسلی کلارک، طرح پنتاگون- پس از حمله نظامی به افغانستان- برای حمله به ۷ کشور- عراق، سوریه، لیبی، سودان، لبنان، سومالی و ایران- ظرف ۵ سال را با جزئیات توضیح داده است. چند مورد این طرح تاکنون عملی شده و جنگ‌طلبان آمریکایی با ولع بیشتری اکنون آن طرح را دنبال می‌کنند. نابودی چند کشور مسلمان و ارتش‌های قدرتمندشان به سود کدام کشور تمام شد؟

پنجم- رژیم آپارتایدی و اشغالگر اسرائیل دارای ۲۰۰ بمب اتمی است که از نظر واشنگتن هیچ اشکالی ندارد. مراکز اتمی‌اش هم تحت کنترل و نظارت هیچ نهاد بین المللی ای قرار ندارد. اسرائیل به کشورهای بسیاری حمله نظامی کرده و به ادعای خودشان، در چند سال اخیر بیش از ۱۰۰ بار مناطق نظامی دولت سوریه را بمباران کرده‌اند. اما ایران فاقد سلاح هسته‌ای – که در ۲۰۰ سال گذشته به هیچ کشوری حمله نظامی نکرده – باید تحت فشارهای همه جانبه باشد تا منافع دولت به شدت دست راستی اسرائیل تأمین شود.

ششم- اخیرا بیش از ۱۲۲ کشور عضو سازمان ملل – از جمله ایران- به عاری سازی جهان از سلاح‌های اتمی رأی دادند. کشورهای دارای سلاح‌های اتمی- از جمله آمریکا و اسرائیل – نه تنها این اجلاس سازمان ملل را تحریم کردند، بلکه با مصوبه آن مخالفت کرده و داشتن سلاح‌های کشتار جمعی را برای خود ضروری قلمداد کردند.

هفتم- ساختن چهره اهریمنی از ایران، صدها میلیارد دلار سلاح را به فروش رسانده و می‌رساند. سفر ترامپ به عربستان سعودی به یک قرارداد ۱۱۰ میلیارد دلاری منتهی شد که تا ۳۰۰ میلیارد دلار هم قابل افزایش است. بیش از همین مقدار سلاح به دیگر کشورهای عرب منطقه و کشورهای حوزه خلیج فارس فروخته شده است.

بریتانیا فقط در طول جنگ یمن ۶ میلیارد پوند تسلیحات به عربستان سعودی فروخته و به گفته مؤسسه وارچایلد انگلیس از کشتار کودکان بی‌ گناه از طریق فروش موشک و تجهیزات نظامی به عربستان کسب درآمد کرده است.

هشتم- جهان، جهان زورگویی است، دارای استاندارد دوگانه است یعنی یک بام و دو هوایی است. در چنین جهانی، ایران را از نظر جغرافیایی “بزرگ” به شمار می‌آورند که از طریق تجزیه باید “کوچک” شود. چرا ایران خطرناک است؟ آیا فقط و فقط مسئله وسعت جغرافیایی است؟

ژنرال یائیر گولان معاون پیشین ستاد کل ارتش اسرائیل در ۱۷ شهریور ۹۶ به صراحت تمام گفت:

“تهدیدات ایران همچنان اصلی‌ترین نگرانی اسرائیل است…ایرانی‌ها شباهت بسیار زیادی به اسرائیلی‌ها دارند…ایرانی‌ها پیشرفته‌‌تر هستند، پیشینه تمدنی طولانی‌تری دارند، از مراکز علمی، صنایع و دانشمندان خوب و جوان‌های با استعداد زیادی برخوردارند، این خطر آنها را برای اسرائیل بیشتر می‌‌کند…شباهت زیاد ایرانی‌ها به اسرائیلی‌ها خطر آنها را بسیار بسیار بیشتر می‌‌کند…اسرائیل باید برای رویارویی مستقیم با ایران آماده شود اما باید اعتراف کرد که نمی‌تواند به تنهایی با ایران مقابله کند.”

به گفته ژنرال گولان اسرائیل و ایران در یک رویارویی مستقیم در چارچوب “جنگ فرسایشی” ممکن است بهای گزافی بپردازند اما اگر اسرائیل بخواهد “به دستاوردهای چشمگیرتری برسد نمی‌‌تواند به تنهایی اقدام کند”. او کمک‌های نظامی آمریکا به اسرائیل را مهم دانسته و گفته، برای یک پیروزی نظامی بر ایران، اسرائیل کاملاً به آمریکا وابسته است و “باید به این وابستگی به عنوان حقیقتی از زندگی‌ مان اعتراف کنیم…در حالی که ما نیروی پیاده ‌نظام در آن سوی مرزها نداریم، نمی‌‌توانیم نیروهای خود را به آن سوی دریاها بفرستیم، پاسخ این پرسش که بنا بر این، پیروزی چگونه به ‌دست خواهد آمد، در بخش محرمانه سند سیاست دفاعی جدید اسرائیل قرار دارد”.

نهم- “اختراع اهریمن ایران” ضروری و دارای فواید بسیار- به غیر از فایده فروش صدها میلیارد دلار تسلیحات و دامن زدن به مسابقه تسلیحاتی- است. واقعیت این است که بدون کمک ایران، بغداد و برخی‌ دیگر از شهر‌های مهم عراق در ماه جون ۲۰۱۴ به تصرف داعش درمی آمد.

نیویورک تایمز ۳ دسامبر ۲۰۱۴ به نقل از حیدر العبادی نوشت : “وقتی‌ بغداد مورد تهدید قرار گرفت، ایرانی‌ها در کمک به ما درنگ نکردند، و وقتی‌ اربیل مورد تهدید بود، آن‌ها در کمک به کرد‌ها هم درنگ نکردند”.

ژنرال جان آلن، نماینده ویژه پرزیدنت اوباما برای امور داعش، در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۴، گفت :”ما از ایران برای شرکت در ائتلاف [ضدّ داعش به رهبری آمریکا] دعوت نکرده‌ایم، ولی‌ از نقش سازنده ایران در عراق استقبال می‌‌کنیم”.

جان کری- وزر امور خارجه وقت آمریکا- در ۳ دسامبر ۲۰۱۴ گفت : نقش ایران در جنگ با داعش مثبت بوده است.

اسکات پیترسون در کریسچین ساینس مانیتور در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۵ نوشت : “ماه جون، زمانی که نیروهای داعش از سوریه وارد عراق شدند، ایران شیعه اولین کشوری بود که سلاح، مهمات، و مشاوران نظامی به عراق فرستاد. ایران از تجربه چند ده ساله خود برای سازماندهی میلیشیا‌های شیعه در سرزمین‌های خارج از ایران بهره برد، تا نیروهای محاصره شده عراق را تقویت کند”. عدی الخدران، شهردار شهر خلیس در ۳۵ مایلی شمال بغداد گفت، “بدون ایران، عراق تا به حال سقوط کرده بود“. طنز عمیق در این حقیقت است که همان ژنرال‌های ایرانی‌ که در دهه ۱۹۸۰ در جنگ ایران-عراق با رژیم سنّی به رهبری صدام حسین جنگیدند – مردانی نظیر ژنرال قاسم سلیمانی – حالا به نجات بغداد آمده‌اند که توسط یک دولت شیعه رهبری می‌شود”.

بیزینس اینسایدر در ۷ دسامبر ۲۰۱۶ توضیح داد ایران چگونه “صندوق مرگ” در دور داعش درست کرد.

در مناظره دوم دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون، ترامپ گفت: “من اصلا از [بشار] اسد خوشم نمی‌آید. ولی‌ اسد در حال کشتار داعش است. روسیه در حال کشتار داعش است. ایران در حال کشتار داعش است”.

این را با نقش اسرائیل در منطقه مقایسه کنید که رسماً می‌گویند بی ثبات کردن منطقه از طریق تجزیه عراق و تشکیل کشور کردستان به سود اسرائیل و آمریکا است. رهبران اسرائیل سال هاست که از تشکیل کشور کردستان دفاع کرده و می‌کنند. در نزاع بر سر همه پرسی اخیر هم نتانیاهو حمایت تمام عیارش از آن را اعلام کرد. کرولین گلیک- معاون سردبیر روزنامه با نفوذ و دست راستی جروزالم پست اسرائیل و عضو ارشد یکی‌ از لابی‌های اسرائیل در واشنگتن (مرکز سیاست امنیتی)- در اوت ۲۰۱۷ در مقاله‌ای نوشت، استقلال کردستان باعث بی‌ ثباتی گسترده خاورمیانه خواهد شد. این بی‌ ثباتی به سود اسرائیل و آمریکا، و به زیان ایران و ترکیه خواهد بود. پس اسرائیل باید قاطعانه از استقلال کردستان دفاع کند.

پس بی ثبات کردن کشورهای منطقه- و تجزیه آن ها- به سود اسرائیل است. ایلت شکند- وزیر دادگستری اسرائیل- هم در ۱۱سپتامبر گفت: “غرب، اسرائیل، و آمریکا منافع مهمی‌ در [تشکیل] کشور کردستان دارند”.

بی ثبات سازان واقعی، با اهریمن سازی، از بی ثباتی سود برده و ایران را مسئول بی ثبات سازی منطقه قلمداد می‌کنند. در حالی که به گفته مقامات آمریکایی و رسانه‌های اسرائیل، دولت این کشور از القاعده سوریه و دیگر گروه‌های اسلام گرای سوریه حمایت به عمل آورده است.

المانیتور ۱۴ ژانویه ۲۰۱۵ در گزارش مفصلی نوشت که جبهه‌ نصرت (شاخه القاعده در سوریه) احتمالا حملات خود در سوریه را با اسرائیل هماهنگ می‌کند. جکی هاگی – روزنامه نگار رادیو ارتش اسرائیل – در ۲۷ فوریه ۲۰۱۵ در مقاله‌ای در المانیتور علل و دلایل حمایت اسرائیل از گروه‌های سنّی رادیکال در سوریه را بررسی می‌کند.

جروزالم پست اسرائیل در ۱۳ مارس ۲۰۱۵ گزارش داد که مجروحان شاخه القاعده در سوریه- جبهه‌ نصرت- در بیمارستان‌های اسرائیل تحت درمان قرار می‌گیرند. آموس یدلین- رئیس سابق ضدّ اطلاعات ارتش اسرائیل- در این خصوص گفت که سنّی‌های رادیکال در منطقه جولان به اسرائیل حمله نمی‌کنند و افزود، “آن‌ها [سنّی‌های رادیکال] درک می‌کنند که دشمن واقعی‌ آنها کیست — شاید [درک می‌کنند] که اسرائیل نیست”.

هاآرتص اسرائیل تأیید می‌کند که دولت اسرائیل به مخالفان اسلام‌ گرای سوریه کمک می‌کند.

مایکل مورل، معاون سابق رئیس سازمان سیا، در مصاحبه‌ای با روزنامه راستگرای اسرائیلی جروزالم پست به اسرائیل اندرز می‌دهد که با شاخه القاعده در سوریه- یعنی‌ جبهه‌ النصره- همکاری نکند.

وقتی‌ نویسنده پولیتیکو در ۲۲ می‌۲۰۱۷ از ژنرال‌های اسرائیل پرسید که آیا آمریکا باید به داعش اجازه دهد که در عراق و سوریه باقی‌ بماند، یک ژنرال اسراییلی چنین پاسخ داد: “چرا که نه‌؟ وقتی‌ از نخست وزیر سابق مناهم بگین پرسیدند که در جنگ ایران و عراق، اسرائیل از کدام طرف حمایت می‌‌کند، بگین پاسخ داد، “من برای عراق و ایران آرزوی موفقیت دارم. آن‌ها همدیگر را می‌کشند”. همین موضوع حال هم صادق است. داعش هزاران نفر از القاعده را کشته، و القاعده هزاران جنگنده داعش را. و هر دو دارند نیروهای حزب الله و اسد را می‌کشند”.

بدین ترتیب، دولت اسرائیل، برای بی ثبات کردن منطقه، تا حمایت عملی از داعش و القاعده پیش رفته است.

دهم- مسئله ما فرار از جنگ است. ایران نیازمند عدالت و برابری است. بدون امنیت و صلح، عدالتی در کار نخواهد بود. ایرانیان نباید اجازه دهند که بخش افراطی حکومت به رهبری آیت الله خامنه‌ای با سیاست‌های نابخردانه و شعارهای دن کیشوت‌وارشان، ایران را به جنگ بکشانند. آیت الله خامنه‌ای و اصول گرایان اینک بیش از هر زمان دیگری تحت فشار افکار عمومی قرار دارند. سال‌ها به رقبا، منتقدان و مخالفان تهمت زدند که مزدوران اسرائیل و آمریکا هستند، اما در چند سال اخیر اصول گرایان نظامی، مداح و نیروهای مستقر در نهادهای مهم به عنوان جاسوس اسرائیل کشف و اعدام شدند و یا در زندان هستند.

بزرگترین خدمت به اسرائیل و جنگ طلبان در شرایط کنونی، شعارهای “مرگ بر آمریکا”، “مرگ بر انگلیس” و اعلام نابودی اسرائیل است. بزرگترین خیانت به ایران در شرایط کنونی، نزاع و درگیری با آمریکا و سوق دادن کشور به سوی جنگ و تجزیه است. اسرائیل برای حفاظت از خود سپر موشکی “گنبد آهنین” ساخته است. ایران هم نیازمند سپر آهنین است. بزرگترین گنبد حفاظتی از ایران، چتر عدالت و رفع تبعیض است. تبعیض‌های دینی، قومی، جنسیتی و اقتصادی بزرگترین دشمنان ایرانند.

منبع :رادیو زمانه

افتخاری: پذیرش استعفای منصوریان برایم بسیار سخت بود/ امیر خسروجردی

استعفای سرمربی تیم فوتبال استقلال مورد موافقت مدیرعامل این باشگاه قرار گرفت.

درپی تساوی ۱-۱ چهارشنبه استقلال تهران مقابل ذوب آهن اصفهان در لیگ برتر که باعث شد علیرضا منصوریان از سمت سرمربیگری آبی پوشان پایتخت استعفا دهد، سیدرضا افتخاری، مدیرعامل باشگاه استقلال امروز پنجشنبه، سی ام شهریور با این استعفا موافقت کرد و درمصاحبه با خبرنگاران اعلام کرد که این سخت ترین تصمیم مدیریتی او بوده است.
وی افزود: علیرغم میل باطنی ام با استعفای منصوریان موافقت کردم. او زحمات زیادی برای تیم استقلال کشید، کسب مقام نایب قهرمانی، پیروزی در دربی و صعود به مرحله حذفی لیگ قهرمانان آسیا از افتخارات علیرضا منصوریان درفصل گذشته بود. ایشان فرزند استقلال است و در خانواده استقلال باقی خواهد ماند.
مدیرعامل باشگاه استقلال تهران درباره اعتراض هواداران به نتایج ضعیف این فصل این تیم اظهارداشت: انتقاد و اعتراض حق مسلم هواداران عزیز است. از آنها می خواهم که در روزهای سخت ازخود خویشتن داری نشان دهند و صبر و متانت خود را حفظ کنند.
پس از قبول استعفای علیرضا منصوریان، سیدرضا افتخاری از انتخاب مک درموت، مربی بدنساز ایرلندی این تیم به عنوان سرمربی موقت تیم فوتبال استقلال خبر داد.

بازی های داخل سالن آسیا، برد پرگل فوتسال ایران مقابل قرقیزستان /امیر خسروجردی

تیم ملی فوتسال ایران به مرحله یک چهارم نهایی بازی های داخل سالن آسیا صعود کرد.

درادامه این بازی ها که در عشق آباد، پایتخت ترکمنستان برگزار می شود، امروز پنجشنبه، سی ام شهریور، تیم ملی فوتسال ایران در سومین و آخرین دیدار خود در مرحله مقدماتی به مصاف قرقیزستان رفت و با پیروزی ۱۰ به صفر مقابل این تیم با کسب سه برد و نه امتیاز، به عنوان تیم نخست گروه، راهی مرحله یک چهارم نهایی این دوره از مسابقات شد.
همچنین دراین بازی، محمد شجری، بازیکن تیم ملی فوتسال ایران به دلیل برخورد سرش با زمین سالن مسابقه، بیهوش و به بیمارستان منتقل شد.
گل های تیم ملی ایران را دراین دیدار، سعید عباسی( ۵بار)، توکلی(۳بار)، کادیروف بازیکن حریف و احمد اسماعیل پور وارد دروازه قرقیزستان کردند.

جام جهانی فوتبال هفت نفره، ایران به دیدار نهایی راه یافت /امیر خسروجردی

تیم ملی فوتبال هفت نفره معلولان ایران موفق به شکست انگلیس شد.

مرحله نیمه نهایی این رقابت ها بامداد امروز پنجشنبه، سی ام شهریور در سان لوئیز آرژانتین برگزارشد که طی آن، تیم ملی ایران در مصاف با انگلیس به پیروزی ۳-۱ رسید و با این برد ارزشمند به دیدار فینال صعود کرد.
گل های تیم ایران را دراین دیدار، امیررضا عزت دوست، احسان معصوم زاده و حسین تیزبر به ثمررساندند.
دردیگر بازی این مرحله نیز اوکراین با برتری برابر روسیه در ضربات پنالتی به مسابقه نهایی راه یافت و حریف ایران شد.
دو تیم انگلیس و روسیه نیز دیدار رده بندی را برگزار خواهند کرد.
دیدارهای رده بندی و فینال این دوره از رقابت های جام جهانی فوتبال هفت نفره روز شنبه، اول مهر برگزار خواهد شد.

سپاهان – پرسپولیس، جدال حساس کروات ها روی نیمکت/ امیر خسروجردی

هفته هفتم رقابت های فوتبال باشگاه های برتر ایران فردا با دیدار سپاهان و پرسپولیس پیگیری می شود.

درادامه بازی های این هفته، پنجشنبه، سی ام شهریور سه دیدار برگزار می شود که طی آن، درحساس ترین مسابقه، تیم های سپاهان اصفهان و پرسپولیس تهران در ورزشگاه نقش جهان به مصاف هم می روند.
پرسپولیس تهران که هفته قبل با شکست مقابل پیکان، نخستین باخت فصل خود را متحمل شد برای رسیدن به صدرجدول و بازپس گیری آن از پارس جنوبی جم چاره ای جز پیروزی مقابل میزبان اصفهانی خود ندارد. سرخپوشان پایتخت، هفته آینده در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا بازی بسیار حساسی با الهلال عربستان دارند و درصورت کسب پیروزی برابر سپاهان دربازی فردا با روحیه ای مضاعف عازم ابوظبی امارات می شوند تا مقابل رقیب عربستانی خود قرار گیرند. درآنسوی میدان نیز، سپاهان که این فصل نتایج ضعیفی گرفته در بازی قبل خود مقابل فولاد هم تن به شکست دو به صفر داد و درجدول رده بندی شرایط خوبی ندارد و به همین علت درپی کسب سه امتیاز مقابل سرخپوشان تهرانی است. نکته جالب توجه این مسابقه، حضور زلاتکو کرانچار و برانکوایوانکوویچ، دو مربی اهل کرواسی برروی نیمکت سرمربیگری سپاهان و پرسپولیس است که این موضوع به جذابیت این مسابقه خواهد افزود. کرانچار که این فصل عملکرد مناسبی درسپاهان نداشته و درجام حذفی نیز با این تیم از دور رقابت ها کنار رفته، درصورت ناکامی مقابل پرسپولیس وضعیت بحرانی خواهد داشت و این احتمال وجود دارد که توسط مسئولان سپاهان از کار برکنار شود.
در دو دیدار دیگر فردا، استقلال خوزستان در اهواز پذیرای سپیدرود رشت است و سیاه جامگان مشهد در ورزشگاه تازه تاسیس و مدرن امام رضای این شهر رودرروی گسترش فولاد قعرجدولی قرار خواهد گرفت.
بازی های هفته هفتم عصر جمعه، سی و یکم شهریور با برگزاری چهار دیدار دیگر به پایان می رسد که طبق برنامه، پارس جنوبی جم که درصدرجدول قراردارد مهمان سایپای تهران است، تراکتورسازی تبریز از پدیده مشهد پذیرایی می کند، پیکان تهران پس از برد شیرین هفته گذشته برابر پرسپولیس این بار میزبان همشهری خود تیم نفت طلائیه است و در آخرین بازی هفته، تیم های صنعت نفت آبادان و فولاد خوزستان داربی استان خوزستان را در ورزشگاه تختی آبادان برگزار می کنند.

لیونل مسی رکورد گلزنی خود را شکست/ امیر خسروجردی

ستاره آرژانتینی بارسلونا با به ثمررساندن ۴ گل دربازی با ایبار، تعداد گل های زده خود را درپنج هفته ابتدایی لالیگا به عدد نه رساند.

به گزارش رسانه های اسپانیایی، دربازی تیم های بارسلونا و ایبار در هفته پنجم رقابت های فوتبال باشگاه های اسپانیا – لالیگا که سه شنبه شب درورزشگاه نیوکمپ بندربارسلون برگزارشد، بارسا با درخشش خیره کننده لیونل مسی، مهمانش را با نتیجه پرگل ۶-۱ درهم کوبید و با کسب سه امتیاز این دیدار ۱۵ امتیازی شد و به یکه تازی اش درصدر جدول رده بندی ادامه داد.
به نوشته روزنامه الموندو دپورتیوو، ستاره بی چون و چرای این مسابقه کسی نبود جز، لیونل مسی آرژانتینی که چهار گل به ثمررساند، تا او با به ثمررساندن ۹ گل درپنج هفته اول فصل لالیگا، بهترین شروع را داشته باشد. اعجوبه آرژانتینی بارسا درفصل ۲۰۱۱-۲۰۱۲ در پنج هفته اول فوتبال اسپانیا ۸ گل زده بود که شب گذشته این رکورد خود را جابجا کرد.
براساس این گزارش، البته بهترین شروع تا پایان هفته هفتم رقابت های لالیگا در اختیار کامپانال از اتلتیکومادرید و امبوس از سویا در فصل ۱۹۴۱-۴۲ و پائینیو از دپورتیوو لاکرونیا در فصل ۱۹۵۴-۵۵ است که توانسته بودند ۱۰ گل به ثمر برسانند.

تذکر جدی وزیر ورزش به مدیران باشگاه استقلال/ امیر خسروجردی

مسعود سلطانی فر به سیدرضا افتخاری، مدیرعامل و ملکی، عضو هیات مدیره این باشگاه هشدار داد که دیگر مسائل حاشیه ای آبی پوشان را بازگو نکنند.

به گزارش خبرگزاری های ایران، بعد از اظهارات حاشیه ای برخی از مسئولان باشگاه استقلال و سرمربی و دروازه بان تیم فوتبال این باشگاه در برنامه دوشنبه شب نود که بازتاب های منفی زیادی در رسانه ها داشت، امروز، چهارشنبه، بیست و نهم شهریور، مسعود سلطانی فر، وزیر ورزش و جوانان که برای حضور در مراسم افتتاحیه بازی های داخل سالن آسیا به ترکمنستان سفر کرده بود امروز در بازگشت به تهران، سیدرضا افتخاری و ملکی را به وزارت ورزش فراخواند و با ابراز ناراحتی از اتفاق افتادن این مسائل دربرنامه نود به آنها هشدار داد دیگر وارد مسائل حاشیه ای باشگاه استقلال نشوند.
این جلسه در حالی برگزار شد که اخباری مبنی بر تغییرات در مدیریت باشگاه استقلال و حتی کادرفنی این تیم شنیده می‌شود و باید دید آیا این جلسه در نهایت تغییراتی را در باشگاه استقلال همراه خواهد داشت یا نه.