خانه » 2015 (برگ 8)

بایگانی/آرشیو سالانه: 2015

اخبار ورزشی روز سه شنبه با امیر خسروجردی

کی روش:درصورت عدم عذرخواهی اعضای کمیته اخلاق، شفاف سازی می کنم.
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در بیانیه‌ تازه خود از برخورد و حملات سیستماتیک به فضای تیم ملی سخن گفت؛ برخورد و حملاتی که به گفته کی‌روش تنها یک هدف دارد و آن نیز مختل کردن آماده‌سازی و همین طور نتایج تیم ملی است.
ایسنا دراین باره گزارش داد:واضح است که یک بار دیگر این حملات شخصی نادرست که به دفعات رخ داده، طبق روال همیشه با اردوی تیم ملی و یک بازی مهم و تعیین کننده که وظایف ملی ما نیز در آن دخیل است، همزمان شده است.
در صورتی که اعضای سابق کمیته اخلاق به صورت عمومی عذرخواهی نکرده و از اتهام‌های مطرح شده عقب‌نشینی نکنند و ادعاهای اشتباه خود را درباره اتهام‌های فساد که علیه من مطرح کرده بودند، پس نگیرند این جانب بعد از بازی مقدماتی جام جهانی برابر عمان به صورت کامل در خدمت اهالی رسانه و افکار عمومی خواهم بود تا یک بار برای همیشه این پرونده ناراحت کننده و تاسف‌برانگیز را در راستای به چالش کشیدن حقایق، ارزش‌ها و اصول اخلاقی افراد مذکور شفاف‌سازی کنم.

337613_628

داورزنی:کواچ تغییر در کادر فنی را نپذیرد برکنار خواهد شد.
رئیس فدراسیون والیبال با بیان اینکه اگر کواچ بپذیرد که تغییر در کادر فنی اش ایجاد شود، برای مسابقات انتخابی المپیک از او و کادر فنی جدید استفاده خواهیم کرد، گفت: این تغییرات شامل دستیار، مربی بدنساز و کمک ها می شود. البته نکته دیگر این است که آیا ۱۴ بازیکن اعزامی تنها گزینه های موجود بودند یا بازیکنان دیگری نیز شرایط حضور در جام جهانی را داشتند.
محمدرضا داورزنی تاکید کرد: اگر کواچ این موضوع را نپذیرد، سرمربی تیم را تغییر خواهیم داد و گزینه هایی نیز برای این موضوع مد نظر داریم که تجربه حضور در المپیک و لیگ جهانی را دارند. البته برخی از آنان اکنون در باشگاه های اروپا مشغول هستند و باید این موضوع را نیز مد نظر قرار دهیم. زیرا از زمان پایان لیگ برتر ایران تا بازی های انتخابی المپیک تنها ۴۵ روز فرصت داریم.

با درخواست باشگاه الهلال، داور بحرینی جایگزین فغانی شد.
خبرگزاری مهر نوشت:کنفدراسیون فوتبال آسیا بعد از موافقت با درخواست باشگاه الهلال عربستان برای تغییر داور دیدار برگشت این تیم با الاهلی امارات در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا، «نواف شکرالله» را به عنوان داور این بازی انتخاب کرد.
کمک داوران این مسابقه هم «ابراهیم سبت» و «یاسر تلفت» هستند و داور چهارم هم «جمیل جمعه» است.
پیش از این علیرضا فغانی به عنوان داور این مسابقه انتخاب شده بود که با اعرتض باشگاه الهلال عربستان و تائید کمیته داوران ای اف سی، این داور بحرینی جانشین داور ایرانی شد.

شرط کلوپ برای قبول هدایت لیورپول
سرمربی سابق بورسیا دورتموند، شرط خود برای قبول هدایت قرمزپوشان مرسی‌ساید را به گوش مسئولان این باشگاه رسانده است.دیلی‌میل دراین باره نوشت:یورگن کلوپ به لیورپولی‌ها گفته که تنها در شرایطی حاضر است به آنفیلد برود و جای برندان راجرز را بگیرد که برای نقل‌وانتقالات به او اختیار تام داده شود.
ساعتی پس از تساوی یک بر یک لیورپول در دربی مرسی‌ساید در خانه اورتون، مسئولان باشگاه لیورپول از طریق یک تماس تلفنی به راجرز اطلاع دادند که او اخراج شده و همکاری طرفین به پایان رسیده است.
دیلی میل در همین حال نوشته است که باشگاه لیورپول بابت غرامت فسخ یک جانبه قراردادش با راجرز که تا پایان فصل ۱۷-۲۰۱۶ اعتبار داشت، به او هفت میلیون پوند خواهد پرداخت.

مورینیو:بازیکنان چلسی هنوز به من اعتماد دارند.
نتایج ضعیف چلسی در رقابت های این فصل لیگ برتر، فشارها بر روی مورینیو راافزایش داده و گروهی معتقدند بازیکنان تیم دیگر به انداز قبل به سرمربی شان اطمینان ندارد.
هرچند آقای خاص تایید کرد که بدترین روزهای دوران مربیگری اش را سپری می کند اما تاکید کرد که همچنان از حمایت کامل بازیکنان برخوردار است.
او به خبرنگاران گفت:مستقیما پیش بازیکنان بروید. اگر آنها به شما گفتند که به من اطمینان ندارند، تنها کاری که انجام می دهم، استعفاست.
آقای خاص همچنین بار دیگر تاکید کرد که از اخراج شدن نمی ترسد:من نمی ترسم. این باعث می شود که احساس کنم چقدر مربی بزرگی هستم زیرا وقتی به جام های زیادی می رسید و قهرمان می شوید، زندگی راحت است؛ راحت است که مغرور باشید. در حال حاضر، شرایط آسان نیست.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

اخبار ورزشی روز دوشنبه با امیر خسروجردی

فیفا درگذشت نوروزی را تسلیت گفت.
رئیس فیفا در نامه ارسالی خود نوشت: تسلیت صمیمانه من را بابت درگذشت غم انگیز هادی نوروزی، بازیکن تیم پرسپولیس و فعال در عرصه های بین المللی پذیرا باشید. او در سن جوانی و ۳۰ سالگی ما را خیلی زود ترک کرد و فدراسیون بین المللی فوتبال از شنیدن این خبر ناگوار بسیار ناراحت است.
سپ بلاتر در ادامه افزود: من از طرف تمام جامعه بین المللی فوتبال تقاضامندم که پیام تسلیت ما را از صمیم قلب به خانواده و عزیزان ایشان برسانید.
رئیس فدراسیون بین المللی فوتبال در پایان گفت: امیدواریم در این زمان غم و اندوه کلاممان موجب آرامش و تسکین برای بازماندگان وی باشد.

vvb6y

برانکو:تاپایان فصل برای نوروزی بازی می کنیم.
سرمربی پرسپولیس پیش از آغاز تمرین یکشنبه پرسپولیس درباره زنده یاد هادی نوروزی کاپیتان فقید این تیم گفت:قبل از اینکه بخواهم حرفی بزنم باید از مردم و طرفداران پرسپولیس تشکر کنم. حضور دلگرم‌کننده‌شان در مراسم خاکسپاری هادی نوروزی و اینکه عشقشان را به این بازیکن ممتاز و خوش اخلاق تیم نشان دادند. البته وظیفه ما حمایت از خانواده او نیز هست و این گرما و عشق باید همچنان ادامه داشته باشد.
او در پاسخ به این سوال که درگذشت کاپیتان تیم چه تاثیری روی تیمش خواهد گذاشت گفت: هادی بازیکن معمولی تیم ما نبود و کاپیتان پرسپولیس بود. ما با فقدان عظیمی مواجه خواهیم بود، اما امیدوار هستم هم تیمی‌های هادی و شاگردهای خوب من با درک این موقعیت خود را برای ادامه رقابت‌ها به نحو بهتری آماده کنند. ما تا پایان فصل برای هادی به میدان خواهیم رفت و البته باید در نظر داشته باشیم که حریفان مقابل ما کوتاه نخواهند آمد. به هر حال راه سختی در پیش هست و امیدوارم بتوانیم به سلامت از این مسیر عبور کنیم. اما این کاری است که احتیاج به کاراکترهای ویژه و قلب‌های بزرگ دارد.

ورود وزارت ورزش به پرونده قرارداد کارلوس کی روش
پس از اینکه در روزهای گذشته اخباری در خصوص پرداخت پول توسط برند آل‌اشپورت به کارلوس کی‌روش، سرمربی تیم ملی در آستانه جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل منتشر شد، این موضوع در رسانه‌ها بازتاب‌های مختلفی داشت، هرچند که علی کفاشیان، هفته گذشته در گفت و گویی که با فارس داشت نسبت به این موضوع موضع متفاوتی گرفته و با اظهاراتش از سرمربی تیم ملی دفاع کرد.
وی در این مورد گفته بود که بحث ۱۰۰ هزار دلاری که به کی‌روش پرداخت شد، برای یک سال پیش است. قراردادی بوده بین آل‌اشپورت و کی‌روش و این قراردادها در دنیا متداول است که برخی از برندها با مربیان قرارداد می‌بندند که با پرداخت پولی به آنها، بتوانند محصولات خود را به این شکل تبلیغ کنند. وقتی خود آل‌اشپورت پیشنهاد داده و پول داده و طبق آن نیز بین کی‌روش و این برند تفاهم‌نامه امضا شده است، دیگر ما چه ادعایی داریم و چرا باید این صحبت‌ها را پس از یک سال مطرح کنیم؟
بر همین اساس قرار است به زودی این پرونده به حراست وزارت ورزش ارسال شده تا بررسی‌های لازم در مورد پولی که بین کی‌روش و آل‌اشپورت رد و بدل شده است، بررسی‌های لازم با توجه به شرایط زمانی و مکانی این قرارداد به عمل بیاید.

تصمیم هیئت مدیره باشگاه چلسی:مورینیو می ماند.
پس از شکست ۳-۱ چلسی مقابل ساوتهمپتون در لیگ برتر انگلیس، جلسه ویژه ای در استمفوردبریج برگزار شد که در آن، رومن آبراموویچ،مالک باشگاه نیز حضور داشت. نتایج ضعیف چلسی،شایعه اخراج مورینیو را قوت داده بود، اما به نظر می‌رسد بحث‌ها و صحبت‌ها در این جلسه، در نهایت به این تصمیم منجر شده که مورینیو در سمت خود ابقا شود تا در ادامه فصل، این روند را تغییر دهد.
با وجود عصبانیت شدید آبراموویچ از عملکرد چلسی، او قصد ندارد تصمیمی را بگیرد که دو فصل بعد از آن پشیمان شود. او یک بار مورینیو را اخراج کرد که این موضوع منجر به پشیمانی او پس از دو فصل شد. مالک روس می‌داند که مورینیو برای بار سوم به چلسی بازنخواهد گشت و همین موضوع باعث شده تا او فعلا گزینه اخراج را از روی میز حذف کند.

ونگر:از تعیین زمان بازنشستگی می ترسم.
این مربی ۶۵ ساله فرانسوی به تازگی وارد بیستمین سال حضورش در آرسنال شده، اما اخیر شایعاتی در مورد بازنشستگی اش در آینده ای نزدیک منتشر شد.
با این وجود، آرسن ونگر تایید کرد که تعیین زمان مشخصی برای بازنشستگی اش دشوار است اما وقتی تصمیم نهایی اش را بگیرد، دیگر به فوتبال برنمی گردد.
وی به خبرنگاران گفت:هنوز در مورد زمان بازنشستگی تصمیم نگرفتم؛ فکر می کنم بیشتر یک تصمیم ناگهانی و غریزی باشد تا برنامه ریزی شده.
من همیشه از تعیین زمانی برای بازنشستگی ام می ترسم. بارها شیندم که بعضی مربیان گفتند “سال آینده بازنشسته می شوم”، اما ادامه دادند یا به جای دیگری رفتند. فکر می کنم در مورد من یک چیز قطعی است؛ وقتی اعلام بازنشستگی کنم، واقعا بازنشسته می شوم.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

اتکای بودجه دولت از نفت به مالیات واقعیت یا فریب

یکی از مشگلات بزرگ کارشناسان اقتصادی کشور در تهیه و ارائه گزارشات وبررسی هایشان عدم دسترسی به آمار درست و مورد اعتماد است. سیستم آماری درحکومت اسلامی ایران به گونه ای شکل گرفته که گویی مسئولین وظیفه دارند آمارها را حتما دستکاری کنند. از اینرو در ارائه آمارها به قدری اغراق گویی و تقلب میشود و راست و دروغها با هم گره خورده اند که استخراج آمار درست از غلط تقریبا امری نا ممکن تبدیل شده است. متاسفانه این تقلب سازیهای آماری در همه موارد از جمله موضوعات بسیار مهم و حساس مملکتی مانند دستکاری آمارهای مالیاتی هم مشاهده میشود که بسیار زیانباراست.

asl0o

از زمان روی کارآمدن دولت روحانی و سپردن سکان مالیاتی کشور به دست علی طیب نیا وزیر امور اقتصاد و دارایی، موضوع مالیات درسرخط اخبار کشورقرار گرفته است. علت این امرنه به خاطر اهمیت آن، یا ارائه روشهای جدید اخذ مالیات و یا اصلاح قوانین مالیاتی است، بلکه موضوع درارتباط مستقیم با کاهش درآمد نفت است. درحکومت اسلامی این یک قاعده شده که هر وقت بحران نفتی پیش میاید و قیمت نفت سقوط میکند مقوله مالیات موضوع روز میشود و بحث ها در باره افزایش آن ، نحوه وصول و اینکه مالیات بایستی جای پول نفت را در بودجه دولت اشغال کند بالا میگیرد، که البته بین حرف تاعمل تفاوت بسیار است. زیرا که مالیاتی شدن بودجه کشور نشانه‌ها و آثاری علائمی دارد که هیچگاه در برنامه های اقتصادی دولتها در رژیم اسلامی مشاهده نشده است. بنابراین تا زمانیکه آثارآن در بودجه دولت مشهود نشود نمی‌توان ادعای مالیاتی شدن درآمدهای کشور را باور داشت.
در اینجاست که تقلب کاران آماری وارد عمل میشوند، مانند کاری که سازمان مالیاتی کشور برای اثبات افزایش درآمد مالیاتی انجام میدهد. این سازمان به بررسی درآمدهای کشور اشاره دارد که ظاهرا نشان میدهد مجموع درآمدهای مالیاتی از درآمدهای نفتی در سال ٩٣ وسه ماهه اول سال جاری بیشتر شده است، البته این یک واقعه غیر مترقبه در اقتصاد کشور به شمار نمیرود و در سالهای ٨۶ تا ٨٨ نیز چنین آماری که تحقق افزایش درآمدهای مالیاتی از نفت را نشان میداد ارائه شد که واقعی بودن آن هیچگاه اثبات نگردید.
یکی از دلائل دستکاری آماری در وصول مالیات را میتوان درعملکرد مالیاتی مشاهده کرد. به عنوان مثال درسه ماه نخست سال سال ۹۲ که تحریمها اثرگذار میشوند و درآمد نفت کاهش پیدا میکند، سازمان مالیاتی کشور افزایش وصول مالیات را اعلام میکند و بعد هم موضوع فراموش میشود. در بهار امسال هم طیب نیا از افزایش درآمد مالیاتی سخن میگوید که جای درآمد نفت در بودجه دولت را پر کرده است. در واقع صندوق مالیاتی را به قول معروف تبدیل به قوطی شامورتی کرده اند که در موقع لزوم دست به داخل آن کرده هرآماری را که بخواهند بیرون میاورند. تصادفا این آماربازیهای مالیاتی هم درست در زمانی رخ میدهد که بهای نفت سقوط میکند و به محض اینکه قیمت نفت بالا میرود شرائط باز به صورت قبل باز گشته و نفت جایگاه اول را در بخش درآمدی بودجه دولت به دست میاورد.
عدم وابستگی دولت به درآمد نفت که آرزوی ملت است سیاستی است که برای اولین بار در زمان ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۳۰ در دولت زنده یاد دکتر مصدق به اجرا گذارده شد و دولت موفق شد در سال اول با اصلاح قوانین مالیاتی بودجه کل کشور را بدون درآمد نفت و بدون کسری متوازن کند. درسالهای بعد تا وقوع انقلاب اسلامی، از آنجا که بخش اعظم درآمد نفت به توسعه و ساخت زیربنای اقتصادی کشور تخصیص داده میشد، لذا بودجه دولت نفت محور باقی ماند، که بسیارهم موفقیت آمیز بود و در طول سه برنامه توسعه سوم تا پنجم یک جهش اقتصادی عظیم تجربه گردید. در این سالها هرچند که درآمد نفت حرف اول را میزد ولی در عین حال، سیستم مالیاتی کشور هم به شدت فعال بود و سال به سال بر درآمد مالیاتی کشور افزوده میگردید. هدف نیز آن بود که تا پایان برنامه پنجم توسعه در سال ۱۳۵۷ درآمد نفت در خدمت توسعه کشور و در خارج از کشور هم اقدام به سرمایه گذاریهای سودآورنماید. در زمان وقوع انقلاب، ایران صاحب ۲۵% سهام مجتمع فولاد کروپ آلمان، ۱۰% سهم درارودیف فرانسه، پالاشگاه هایی در هند، سنگال و افریقای جنوبی، ده ها ساختمان تجاری و اداری در اروپا و مشارکت در بسیاری از شرکتهای دیگر امریکایی و اروپایی بود. همچنین دارای یک ذخیره ارزی بالای ۲۰ میلیارد دلار و چندین میلیارد دلار (جمهوری اسلامی رقم آنرا هیچگاه اعلام نکرد) نزد بانکهای امریکا برای خرید تجهیزات جنگی و ماشین آلات صنعتی داشت.
در بعد از انقلاب حکومت اسلامی مانند یک تاراجگر بیگانه به جان درآمد نفت افتاد و تا به امروز به گونه ای غارتگرانه به چپاول این ثروت ملی مشغول بوده است. در طول ۳۷ سال حکومت اسلامی رقمی حدود ۱۲۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت نصیب دولت اسلامی شده که معلوم نیست چه بر سر آن آمده است ، چون آثار این درآمد عظیم دراقتصاد کشوربیش از حداگثر ۲۰% مشاهده نمیشود. نکته قابل توجه اینکه دولتهای گذشته همواره براین موضوع تاکید داشتند که برای رهایی بودجه از وابستگی به نفت و تامین هزینه های دولت از محل درآمدهای مالیاتی باید نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی را افزایش داد. این نسبت در بودجه امسال با وجودعرض اندامهای مالیاتی دولت ۷.۱% پیش بینی شده که رقمی حدود ۷۶هزارمیلیارد تومان را شامل میشود که مالیات باید دریافت شود که وصول همین مبلغ هم به اما و اگرهای زیادی بستگی دارد. درصد فوق از ابتدای تشکیل حکومت اسلامی تاکنون تقریبا ثابت مانده است. این در حالی است که متوسط مالیات پرداختی کشورهای منطقه مانند ترکیه بالای ۲۰% از تولید ناخالص داخلی را شامل میشود و دربسیاری از کشورهای پیشرفته این درصدهنوز بالاتر است. براساس گزارش صندوق بین المللی پول این در صد در سوئد به بالای ۳۰% ، آلمان ۲۳% و حتا پاکستان حدود ۱۰% است.
اینکه دستگاه مالیاتی کشور ادعا میکند که دریافت مالیات از درآمد نفت پیشی گرفته و وابستگی به درآمد نفت رو به کاهش است واقعیت ندارد و یک حقه تبلیغاتی است که در حکومت اسلامی هیچگاه نمیتواند تحقق یابد.
در دولت خاتمی برای کنترل درآمد نفت یک قدم مثبت برداشته شد و آن تشکیل حساب ذخیره ارزی بود که بعدا در سال ۱۳۸۹ به صندوق توسعه ملی تغییر نام یافت. اقدام دیگر جداکردن بودجه شرکت ملی نفت از بودجه عمومی بود. ولی هیچیک از این تدابیرمانع تاراج درآمد نفت توسط حکومتگران اسلامی نشده است . کشور نروژ با تولید ۲و۵ میلیون بشگه نفت روزانه خود بیش از یک تریلیون دلار ذخیره ارزی برای نسلهای آینده دارد، ذخیره ارزی عربستان نیز در همین حدود است. کویت و قطر و امارات و برونای نیز کما بیش ذخیره های ارزی صدها میلیارد دلاری دارند. در میان این کشورها تنها ایران است که نه تنها ذخیره ای ندارد و صندوق ارزی اش خالی است، بلکه دولت میلیاردها دلار هم مقروض است.
اکنون که درآمد دولت به ته دیگ خورده و نفت هم به لحاظ تولید و هم قیمت افت شدید داشته، دولت باز به فکر افزایش مالیات افتاده است. این درحالی است که بیش از ۵۰ درصد از مشمولین مالیات در بخش اقتصادی زیر نظر ولی فقیه قراردارند که مالیات نمیپردازند. دلیل عدم پرداخت مالیات توسط این بخش هم بیشتر به این خاطر است که دستگاه مالیاتی کشور وارد فعالیتهای تجاری و فعل و انفعالات مالی آنچنانی زیر مجموعه های اقتصادی ولی فقیه نشود. در این رابطه کافی است به چهار مورد اشاره شود آستان قدس رضوی، بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام و قرارگاه خاتم الانبیا که نیمی از فقتصاد کشور را در کنترل دارند، دستگاه مالیاتی کشور حتا اجازه سئوال کردن از آنها را هم ندارد. علاوه براین سالانه رقمی حدود بیست میلیارد دلار هم کالای قاچاق وارد کشور میشود که قاچاقچیان مالیاتی بابت آن نمبپردازند. بسیاری از مالیات دهندگان بزرگ هم با انواع حقه بازیهای قانونی و رشوه دهی از پرداخت مالیات فرار میکنند. در این میان فشار مالیاتی تنها بر دوش دارندگان پرونده مالیاتی مانند بخش تولید ، اصناف و حقوق بگیران سنگینی میکند که آنهم حدی دارد. بنابراین آمارهای مالیاتی دولت ، مانند بقیه آمارها نمیتواند واقعیت داشته باشد و تنها نقش تبلیغاتی داشته و وسیله ای است برای انحراف فکری جامعه .

گزیده خبرهای اقتصادی هفته بیست و چهارم سال 94

کاهش ۱۰ درصدی درآمد دولت ایران در شش ماه اخیر
علی طیب‌نیا وزیر دارایی گفت: “رونق و رکود در کشور، ارتباط تنگاتنگی با درآمدهای نفتی دارد و متاسفانه اولین تاثیر افت بهای نفت بر روی بودجه کل کشور قابل لمس است، البته دولت به دلیل اینکه سناریوهای مختلفی برای بودجه در نظر گرفته است، به هیچ عنوان کسری بودجه ندارد و به هر میزان که درآمد ناشی از فروش نفت کاهش یابد، بودجه هم با سناریوی مرتبط پیاده سازی می شود.” در یک سال گذشته، قیمت جهانی نفت شاهد افتی حدود ۴۰ درصدی بود. در دولت احمدی نژاد، با توجه به درآمدهای نفت، ثروتمندترین دولت تاریخ این کشور به شمار می‌آید. با این وجود در آن دوره اقتصاد ایران شاهد پیشرفت نبود. فساد و سوء مدیریت و همچنین تحریم‌های بین‌الملل به دلیل برنامه اقتصادی ایران، از جمله مواردی است که به عنوان دلایل افت اقتصادی ایران در دوره اوج قیمت نفت برشمرده می‌شود. وی افزود: “البته علیرغم تحریم‌ها و کاهش قیمت نفت، کشور توانسته است در گام اول، فشارها و محدودیت‌های ناشی از تحریم را به کمترین حد خود برساند و تورم هم کاهش معناداری یابد که این خود در روند اداره اقتصاد کشور موثر بوده است.” وی با بیان اینکه دولت به هیچ عنوان اجازه نمی دهد، تصمیماتی اتخاذ شود که منجر به نوسانات هیجانی در بازار شود، گفت: “البته تجربه نشان داده است که رونق و رکود در کشور، ارتباط تنگاتنگی با درآمدهای نفتی دارد و بنابراین، دولت به دنبال منابع جدید برای جبران کاهش درآمدهای نفتی است.” به گفته طیب نیا، به دلیل کاهش قیمت نفت، تا پایان سال در حوزه مسائل پولی با تنگنای شدید اعتباری مواجه هستیم، چراکه بخش عمده منابع بانکی و ارزی کشور قفل شده است . وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران با بیان اینکه در ۶ ماهه ابتدای امسال، مجموع منابع درآمدی کشور ۱۰ درصد کاهش یافت، گفت: ” اگر ۱۵ درصد تورم را به این رقم اضافه کنیم، در مجموع باید گفت منابع و مصارف کشور ۲۵ درصد کاهش یافته است.”

ll0ol

سقوط بهره‌وری اقتصاد به ٧/۵- درصد
روند نزولی شاخص بهره‌وری در کشور از سال ١٣٨٩ شروع و به نرخ منفی ٧/۵ درصد رسیده است. درصد تغییرات بهره‌وری کل عوامل با تشدید تحریم‌ها در سال ١٣٩٠ و کاهش شدید درآمدهای نفتی منفی شده است. رکود تولید در سال‌های اخیر به خصوص در سال‌های ١٣٩١ و ١٣٩٢ به طور معناداری در افت شاخص بهره‌وری سرمایه در بخش صنعت نمایان شده است به گونه‌ای که کمترین میزان شاخص بهره‌وری سرمایه طی دوره ١٢ ساله اخیر در سال ١٣٩١ معادل ٨/٧- درصد نشان داده شد که این امر باتوجه به کاهش شدید میزان سرمایه‌گذاری صنعتی در این سال و متوقف شدن طرح‌های سرمایه‌گذاری، تعطیلی یا نیمه‌تعطیل شدن واحدهای تولیدی در سال‌های اخیر و به‌خصوص تولید در سطح ظرفیت ٣٠ درصد و کمتر مورد انتظار بوده است چرا که خواب سرمایه فیزیکی به هر شکلی می‌تواند موجب کاهش در بهره‌وری سرمایه شود . به عبارت دیگر طولانی شدن دوره اتمام طرح‌های عمرانی و انباشت طرح‌های نیمه تمام و خروجی اندک این طرح‌ها در ایجاد ارزش افزوده می‌تواند از جمله دلایل اصلی بهره‌وری پایین و منفی بهره‌وری سرمایه در کل اقتصاد و بخش صنعت کشور باشد. براساس گزارش سازمان بهره‌وری آسیایی سهم بهره‌وری عوامل تولید ایران از رشد تولید ناخالص داخلی بسیار پایین‌تر از متوسط کشورهای توسعه یافته است. نرخ بهره‌وری در طول ١٠ سال گذشته نشان می‌دهد این نرخ در دامنه ۵ تا ١٠ درصد در نوسان بوده است. در سال‌های اخیر بیشترین میزان رشد بهره‌وری نیروی کار در بخش صنعت به سال‌های ١٣٨٨، ١٣٨٩ و ١٣٩٠ اختصاص داشته که به‌طور میانگین حدود ١٠ درصد بوده است. در فاصله سال‌های ١٣٨٣ تا ١٣٨٧ نرخ رشد بهره‌وری نیروی کار به‌طور میانگین حدود ۵‌درصد و از روندی تقریبا یکنواخت برخوردار بود. افت شدید شاخص بهره‌وری نیروی کار بخش صنعت و منفی شدن آن در سال‌های ١٣٩١ و ١٣٩٢ همانند دیگر متغیرهای کلان بخش صنعت همانند ارزش افزوده، تولید، سرمایه‌گذاری، اشتغال و… امری بدیهی و قابل انتظار بوده است.

قراردادهای ایران – انگلیس وارد فاز جدید می‌شود
نخستین هیات بلندپایه ٢۴نفره سرمایه‌گذاری – بازرگانی انگلیس پس از توافق ایران و ١+۵ برای دیدار با مقام‌های اقتصادی ایران به تهران میایند. ریاست این هیات تجاری به عهده مارتین جانسون، مدیر اتاق بازرگانی ایران- انگلیس است، ریچارد دالتون، سفیر سابق انگلیس در تهران نیز این هیات را همراهی می‌کند. در این هیات بلندپایه، نمایندگان چند شرکت فعال در زمینه نفت و گاز حضور دارند و آماده مذاکره با ایران برای حضور در صنعت نفت و گاز ایران هستند؛ پیش از این شرکت‌های شل و بریتیش پترولیوم برای حضور در صنعت نفت ایران اعلام آمادگی کرده بودند. این نخستین حضور یک هیات تجاری از انگلستان در این سطح ظرف یک دهه گذشته است. فیلیپ هاموند، وزیر امور خارجه انگلیس اول شهریور‌ ماه با وزیر نفت ایران دیدار و گفت‌وگو کرد و بیژن زنگنه پس از آن دیدار گفت: با وجود فرازونشیب و تلخی و شیرینی‌هایی که در روابط دو کشور وجود داشت اعتقادمان این است که باید دوران جدیدی از روابط برپایه احترام متقابل و روابط برد – برد بین شرکت‌های دو طرف شکل بگیرد. وزیر نفت با بیان اینکه در این دیدار نیز همانند دیدارهای گذشته عنوان شد که ایران امروز با ١۴ سال گذشته تفاوت‌های زیادی دارد، تصریح کرد: انگلیسی‌ها برای موفقیت در ایران علاوه بر سرمایه‌گذاری باید برای تولید مشترک در ایران نیز تلاش کنند و فقط بازار ایران را برای فروش کالا نبینند بلکه بازار منطقه را از طریق ایران پوشش دهند. دیدار انگلیسی‌ها اما به دیدار وزیر نفت و وزیر امور خارجه انگلیس ختم نشد، پس از آن کاردار انگلیس در آخرین روزهای تابستان با معاون امور بین‌الملل و بازرگانی وزیر نفت دیدار کرد. امیرحسین زمانی‌نیا پس از آن دیدار گفت: در این دیدار درباره اولویت همکاری بین دو کشور پس از لغو تحریم‌ها مذاکراتی انجام شد.

۸۰ درصد پروژه‌های آب و فاضلاب، نیمه‌تمام هستند
ستار محمودی قائم‌مقام وزیر نیرو با بیان اینکه همدلی و همکاری وزارت نیرو با بخش خصوصی در زمینه حمایت از صنایع داخلی و توسعه صادرات راهگشای توسعه بازار در کشور است، گفت: ٨٠ درصد پروژه‌های آب‌و‌فاضلاب، نیمه تمام هستند. وی استفاده از منابع عمومی دولت و بخش خصوصی در زمینه آب را مبلغی بالغ بر هشت تا ٩ هزار میلیارد تومان عنوان کرد و گفت: در برنامه ششم توسعه نیاز مالی ما چیزی بیش از این مبلغ خواهد بود و این به‌معنای توسعه بازار است. محمودی میزان سرمایه مورد نیاز برای طرح‌های نیمه تمام در حوزه آب و فاضلاب را مبلغی بالغ بر ٢۴ هزار میلیارد تومان دانست و تصریح کرد: در زمان حاضر در حدود ٨٠‌درصد پروژه‌های آب و فاضلاب، نیمه‌تمام هستند. وی گام اول توسعه بازار و برطرف شدن چالش‌ها را سرمایه دانست که وزارت نیرو باید با دستگاه‌های ذی‌ربط تمهیدات لازم را فراهم کند. به گفته وی، تعرفه‌ها باید تا حدود قابل قبولی تغییر کند. محمودی بخش آب را جزو برنامه‌های خاص دولت برشمرد و ادامه داد: در برنامه ششم توسعه سه موضوع: آب، محیط زیست و غذا، خاص تلقی شده است. وی افزود: با آغاز به‌کار فعالیت دوباره شورای عالی آب برنامه‌های خوبی تدوین شده است طی دو سال اول فعالیت دولت یازدهم، ١۴ جلسه برگزار شده است، حاصل این جلسات منسجم شدن فعالیت‌های بخش آب وزارتخانه‌های نیرو، کشاورزی و محیط‌زیست بوده است. وی افزود: وزارت نیرو در تلاش است مسیر فعالیت تولیدکنندگان بخش خصوصی داخلی را از طریق شفاف‌سازی و تدوین قوانین، استفاده از صندوق توسعه ملی، بانک‌ها و… تسهیل کند.

چالش‌های اقتصاد ایران از نگاه صندوق بین‌المللی پول
گزارش هیأت مشاوره صندوق بین‌المللی پول درباره سیاست‌های بودجه‌ای و بهره‌وری در بانک مرکزی در جلسه ای با حضور مقامات بانک مرکزی، استادان دانشگاه، کارشناسان وزارت امور اقتصادی و دارایی، مرکز پژوهش‌های مجلس و‌ سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی ارائه شد، «اولیور باسدوانت»، از اعضای هیأت مشاوره صندوق بین‌المللی پول، با ارائه موضوع سیاست‌های بودجه‌ای در ایران به چالش‌های سیاست‌گذاری در بودجه و راهکارهای آن پرداخت و با بیان اینکه بودجه ایران به درآمدهای نفتی متکی است و حائل‌های بودجه‌ای برای ممانعت از شوک‌های احتمالی در آن دیده نشده است، گفت: ‌اولین چالش این است که چگونه باید منابع نفتی را مدیریت کرد، برخی بدهی‌های دولت انباشته شده که این معضل در بخش مالی نیز مشاهده می‌شود. بنابراین باید برای طراحی سیاست‌های بودجه‌ای به شوک‌های احتمالی ناشی از نوسانات قیمت نفت توجه شود. وی چالش دوم را بحث فشارهای جمعیتی خواند و تصریح کرد: این چالش در طول سال‌های آتی در امر اشتغال‌زایی به‌عنوان چالش اصلی مطرح است و باید تدوین سیاست‌های بودجه‌ای موجب سرمایه‌گذاری و تقویت بخش خصوصی شود. وی با پیشنهاد ایجاد حائل‌های بودجه‌ای برای حمایت بودجه از شوک‌های احتمالی به‌خصوص شوک‌های نفتی افزود: پیشنهاد می‌شود صندوق ذخیره ارزی با توجه به امکان بروز شوک‌های جدید احیا و در تهیه بودجه باید به مواردی همچون شفافیت و آشکارکردن ریسک‌ها توجه ویژه‌ای شود. همچنین «رابرت بلوتوگل»، دیگر عضو هیأت مشاوره ماده ۴ صندوق بین‌المللی پول، با اشاره به اینکه رشد بهره‌وری پایدار می‌تواند برای رشد اقتصادی مفید باشد، افزود: لازم است منابع محدود مالی و نیروی انسانی به بخش‌هایی از اقتصاد هدایت شود که از بهره‌وری بیشتری برخوردارند. وی، سیستم بانکی ایران را به دلیل مطالبات مشکوک‌الوصول و معوق دارای چالش‌های اساسی خواند و گفت: لازم است سهم ایران در صادرات غیرنفتی افزایش یابد، ضمن آنکه بهبود جریان منابع از بخش‌های با بهره‌وری پایین به سمت بهره‌وری بالا با اصلاحاتی در بازارهای مالی، کار، کالا و خدمات مورد تأکید واقع شود.

ایران بین ١۴٠ کشور، هفتاد و چهارم شد
در آخرین گزارش مجمع اقتصادی جهان، جمهوری اسلامی ایران از میان ١۴٠ کشور با رتبه ٧۴ در لیست کشورهای برتر اقتصاد جهانی قرار گرفت. به گزارش بلومبرگ، مجمع اقتصاد جهانی در آخرین گزارش خود از جایگاه اقتصادی کشورها که با ارزیابی ١١٣ شاخص موثر در تعیین شدن پویایی تولیدی در اقتصاد به دست آمده به ترتیب ١٠ کشور رقابتی برتر اقتصاد جهان را معرفی کرده است. بر این اساس سوییس، سنگاپور، ایالات متحده امریکا، آلمان، هلند، ژاپن، هنگ کنگ، فنلاند، سوئد و اتگلستان به ترتیب رتبه‌های اول تا دهم را از آن خود کردند. همچنین کشور هند توانسته با صعودی ١۶ رتبه‌ای از جایگاه قبلی خود با ایستادن در رتبه ۵۵ لیست به خوبی از نگاه اقتصادی بدرخشد. از طرفی دیگر کشور برزیل با سقوط جایگاه پیشرفت اقتصادی از رتبه ١٨ به رتبه ٧۵ رسیده و عنوان بدترین بازیگر اقتصاد جهانی در گروه کشورهای بریکس { گروهی به رهبری قدرت‌های اقتصادی نوظهور متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین وآفریقای جنوبی) لقب گیرد. نکته قابل توجه در مورد کشور ایران با رتبه ٧۴ در این لیست پیشرفت اقتصادی حاصل شده‌ای است که با بررسی ١١٣ شاخص در حوزه‌های زیرساختی، نوآوری و اقتصاد کلان نسبت به رتبه ٨٣ در گزارش پیشین مجمع اقتصاد جهانی صعودی ۹ پله‌ای را از نردبان رقابتی کشورهای برتر اقتصادی داشته است. اگر چه با مقایسه ایران با دیگر کشورهای منطقه همچون قطر با رتبه ١۴، امارات١٧، اسراییل٢٧، بحرین ٣٩، ترکیه۵١، عمان ۶٢، اردن ۶۴ و مراکش با رتبه ٧١ پایین بودن سطح اقتصادی ایران در کشورهای منطقه دیده می‌شود، اما جایگاه بهبود یافته ایران از ٨٣ به ٧۴ بالاتر از پنج کشور مسلمان الجزیره، تونس، لبنان، مصر و پاکستان است.

بزرگترین منبع نفتی کشور بازیچه دست چینی ها
بعد از کشف میدان نفتی آزادگان در ۸۰ کیلومتری غرب اهواز در سال ۱۳۷۸ که بزرگترین میدان نفتی محسوب می‌شود، توسعه آن به دو بخش جنوبی و شمالی تقسیم شد تا سهم بخش شمالی از ۴۲ میلیارد بشکه نفت درجا به حدود ۱۷ میلیارد بشکه برسد. توسعه فاز اول که با میدان نفتی مجنون درعراق مشترک است به شرکت ملی نفت چین (سی.ان.پی.سی) با هدف تولید روزانه ۷۵ هزار بشکه نفت خام در مدت ۴۸ماه که قابل تمدید ۵۲ ماه بود واگذار شد. طبق اعلام شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) قرار بود فاز اول توسعه میدان نفتی میدان آزادگان شمالی تیرماه امسال تکمیل شود اما این تاریخ به شهریور ماه موکول شد و بعد از آن نیز زمانی برای برداشت از این میدان اعلام نشده است و با تأخیرهای مکرر تکمیل این طرح به بیش از دو سال رسیده است. با توجه به تأخیر‌ بیش از دو سال چینی‌ها در طرح توسعه میدان آزادگان شمالی هنوز مشخص نیست فاز دوم این طرح به شرکت سی.ان.پی.سی داده شود یا نه . کرامت بهبهانی؛ مجری طرح توسعه این میدان پیش از این درباره حضور مجدد چینی‌ها در فاز دوم طرح گفته بود: اگر چه طبق قرارداد فاز دوم باید به چینی‌ها داده شود اما ممکن است آنها تمایلی به حضور در این طرح نداشته باشند و یا اینکه شرکت نفت به گونه‌ ای که ایران مجبور به پرداخت خسارت نشود، تمایلی به ادامه همکاری با چینی‌ها نداشته باشد. ادامه همکاری با پیمانکار چینی برای فاز دوم طرح در حال بررسی است.

بحران به صنعت سیمان کشورهم رسید
تولید سیمان در کشور چایگاه نسبتا مطمئنی داشت که آنهم دچار بحران شد. عبدالرضا شیخان دبیر انجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان، با اشاره به اینکه نیاز ماهانه کشور به سیمان حدود ۴ میلیون تن است، میگوید: در حال حاضر ماهانه ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تن سیمان در کشور تولید می شود که ۱۲۰۰ هزار تن آن مازاد است. وی با بیان اینکه البته کشور ظرفیت تولید ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تن سیمان را در ماه دارد، افزود: اصولاً تولید سیمان براساس نیاز سنجی بازار است اما تولید کلینکر به عنوان یک ماده سیمان در پرسه های مختلف انجام می‌شود و مشکلی در نگهداری آنها در انبارها حتی تا یک سال و نیم وجود ندارد. دبیر انجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان اضافه میکند: از سال گذشته تاکنون ما با مازاد ۸ میلیون تنی سیمان روبه روهستیم که در تلاشیم با افزایش بازارهای صادارتی محصولات را در بازارهای بین المللی به فروش برسانیم . شیخان با بیان اینکه در سال گذشته حدود ۱۸ میلیون و ۸۰۰ هزار تن سیمان صادرشده است، تصریح کرد: ۶۵ درصد بازار صادارتی ما کشور عراق بود که امروز با توجه به شرایط امنیتی این میزان کاهش یافته است. وی با اعلام اینکه تولید سیمان در ۵ ماهه نخست امسال نسبت به مدت مشابه ۱۰ درصد کاهش یافته است، گفت: در حال حاضر کارخانجات سیمان در شرایط خاصی قرار دارند به نحوی که با کمبود نقدینگی قادر به پرداخت هزینه های خود نیستند که در این رابطه دولت باید حمایت های لازم را انجام دهد.

ارزانی در کار نیست و فقط شعار است
ارسلان فتحی پوررئیس کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه افزایش تورم تا ۱۰درصد قابل تحمل است اما نه در شرایط رکود اقتصادی گفت: در شرایط رکودی، اشتغال کاهش و بیکاری افزایش یافته است و تحصیلکرده ها با مشکلات جدی برای اشتغال مواجه هستند. وی با اشاره به این موضوع که بسیاری از افراد معتقد به ارزانی کالاها بودند، گفت: با اعلام نرخ ارز این افراد متوجه شدند که هیچ ارزانی در کار نیست و به دلیل رکود بازار ارزان شدن هیچ توجیه علمی ندارد. وی با تاکید براینکه مردم باید آگاه شوند که درآینده چیزی ارزان نخواهد شد،تاکید کرد:انتظار ارزانی در شرایطی است که نرخ دلار برای بودجه ۹۵ رقم ۳۱۰۰ تومان پیش بینی شده است که به معنای گران شدن بازار است. فتحی پور با تاکید بر اینکه باید از شرایط رکودی خارج شویم، تصریح کرد: افزایش نرخ رشد تورم ۵ الی ۱۰ درصدی قابل تحمل است،اما شرایط رکودی که تولید را فلج می کند قابل حل نیست. او با اشاره به اظهارات وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی درباره بیکار شدن یک نفر در هر ۵ دقیقه در کشور ، افزود :‌ ساماندهی نظام تولید و توزیع از پایه‌های اصلی حل این مشکلات است. فتحی پور با بیان اینکه در شرایطی هستیم که بدهی دولت به بانک ها ۱۳۰ هزارمیلیارد تومان و معوقات بانکی ۱۰۰ هزارمیلیارد تومان است، ادامه داد: ۷۷ هزارمیلیارد تومان دارایی بانک ها نیز سپرده نزد بانک مرکزی است و تعهدات بانک ها به طرف های خارجی هم باید به آن اضافه کرد.

بررسی مجموعه مقالات شبان وادی ایمن نوشته محمدرضا خسروی| رضا اغنمی

zzz3e4rt56مجموعه مقاله های حقوقی و نگارشی
محمدرضا خسروی
ناشر: موسسه فرهنگی . انتشارات نگاه  بینه
چاپ اول ۱۳۸۹  تهران

این دفتر ۲۵۱ برگی شامل ۴۸ مقاله مفید گوناگون با دیباچه ای ست کوتاه که اهم مسائل اجتماعی، فرهنگی و حقوقی را مطرح کرده است. مقالاتی که نویسنده در مدت زمان محدودی نوشته ودرنشریات گوناگون منتشرکرده و درپای نویس هرمقاله، تاریخ انتشارونام نشریه را ذکر کرده است.  نویسنده حقوقدان است  و قاضی، براین پایه نوشتارها برمبنای تجربه های اجتماعی با داوری های قضائی وحقوقی سنجیده شده که مزیتی ست برمتن کتاب درجلب نظر خواننده برای کسب و درکِ آگاهی درست . دراین بررسی برخی ازنوشتارها برگزیده شده که با خواننده ها درمیان گذاشته می شود.
نخستین  مقاله این دفتر با «حقوق سفر» شروع می شود.  ازمحدودیت های بی شمار مسافرت به خارج و مشکلات قانونی و رفتارهای مآموران دولتی به ویژه آزار و اذیت های ماموران گمرکی دربازرسی ها برای ورود و خروج به کشورهای بیگانه سخن رفته است. که اگر درست بنگریم بیشتراز ناامنی های پیش بینی نشده جهانی امروزی ست. این محدودیت ها هنوز هم  درکشورهای جهان سوم  کم و بیش حضور دارد. ولی دراروپا تقریبا چندان مشهود نیست.  دراین مقاله آنچه قابل دکر است اینکه :« اززمانی که دراوایل عهد ناصری یعنی درسال ۱۲۶۷ ایجاد تذکره عبور و مرور درجمیع بلاد ایران مقرر کرد و تردد ازبلدی به بلد دیگر بی ارائۀ  تذکره ممنوع شد درواقع مرزها بیش از بیش نسبت به عبور مسافران رو ترش کردند چرا که وقتی  در داخل کشور نتوانی بی مدد تذکره و برگ عبور بگذری حال خارج شدن از کشور خود معلوم می بود» نویسنده برای مستند کردن سخنان خود شواهدی از خاطرات درگذشتگان را یادآور شده است. و سپس مراحل راه افتادن قانون تذکره [پاسپورت] درکشور و اصلاحات تکمیلی آن را توضیح داده است .

مقاله دوم «پل صراط گمرک» مقاله ایست انتقادی. می پرسد : «آیا نظام گمرکی درتمام عالم این گونه است که ما داریم ؟!» و سپس به روایت ازقول راولینسون انگلیسی نقل می کند : «تشکیلات گمرکی حتی از زمان اشکانیان در کشور ما وجود داشته است. النهایه درآن عصر ازابریشم چین، از ادویه هند و ازدیبای روم نوعی حقوق گمرکی اخذ می شده است و گمرک واژه یونانی خودرا ازهمان زمانها حفظ کرده است» . نویسنده سپس از وجود دیوان های باژ وباج خانه ها بعد از اسلام تا دوران صفویه یاد می کند: «گمرکات به اجاره های طویل المدت واگذار گردید و نهایتا با استخدام مستشاران بلژیکی دراواخرقاجار و اوایل عصر مشروطیت، دورۀ تاریخی گمرک به دورۀ قانونمندی آن پیوند خورد». نویسنده در پی اینگونه یادآوری های تاریخی، به عملکرد کنونی گمرک می رسد و ناگهان، فریادش در گوش خواننده ها میپیچد: «ازنظر صاحب این قلم گمرک سرطانی است پیچیده برگلوی آزادی».  درپیوند با جهانگردی سخنان مستند و سنجیده ای را مطرح می کند؛ از دیدۀ خود روایت می کند وآسیب های روانی ان را شرح می دهد که از بینش سالم  درست اجتماعی و به ویژه اقتصادی این حقوقدان حکایت دارد .همو، با زبانی نرم انسانی، خلاف ادبیات خشونت زای رایج امروزی  برای اصلاح وضع گمرک خیرخواهانه سفارش می کند که : « ازطرز عمل بقیۀ گمرک ها دربقیۀ کشورها بیاموزیم».  و سپس راه  و روش اصلاحی خودرا توضیح می دهد .

مجازات مرگ
ای کشته که را کشتی، تا کشته شدی زار / تا باز کجا کشته شود، آن که تو را کشت». سرودۀ ناصرخسرو خواننده را تکان می دهد. پیشاپیش اهمیت روایت را یاداور می شود. نویسنده با پیشینۀ شغلی وآشنا با ادبیات حقوق و قضا، فضای حادثه را باز می کند. چون کارگردانی ماهر با صحنه آرائی روح قاتل را می شکافد. به درونش می خزد و می کاود همان گونه جامعه و داوری های اجتماعی را : « قاتل وقتی دست به این عمل جنون آمیز می زند که دستخوش هزارویک احساس ناشناخته وتحریک کننده است. غالبا کل شرایط خاصی که او درآن قراردارد وی را مسلوب الاختیار می سازند و تا او به خود آید می بیند که شده است آنچه نمی باید بشود. آن وقت، هنگامی  [است] که جامعه قصد کشتن او را دارد». وسپس با بررسی قوانین وانواع کیفرها، آرای برخی دانشمندان حقوق جزا را مطرح می کند و درمقایسه با اعدام و زندانی کردن قاتل :«اثر ترهیب [ترسانیدن] آن ازبین می رود درحالی که درمجازات های حبس مادام که دوران حبس ادامه دارد، اثرآن پیوسته مرکوزذهن وبرسرزبان هاست و بالاخره مجازات مرگ با روح مذهب مسیح مخالفت دارد» . برپایۀ حقوق اسلام باتوجه به آیه های قرآنی پرسش خردمندانه وجالبی دارد قابل تۀمل: «قرآن درتآسیس قصاص، حکم عقل را بیان می کند و ازاین قرار آیا کسانی که به جای مجازات اعدام، حبس های طولانی را پیشنهاد می کنند پای ازدایرۀ عقل بیرون گذاشته اند؟» .
جور استاد
سامان مکتبخانه های قدیم : نگاهی ست به مکتب خانه های قدیم وروایتی غم انگیز از گذشته های نه چندان دور از وضع آموزشی کشور، که ازنابه سامانی های آن، هریک ازپدران ما روایت های تلخی به یاد دارند. راقم این سطور در دوران رضاشاه، روزنخست ازمدرسه کمال درتبریز، وقتی به جرم حرف زدن به زبان مادری کتک خورده وگریان به خانه برگشتن رابه خاطردارم که چند روزبعد با مکتبخانه آشنا شدم. باعده ای بچه های همسال خودم عاجز ازسخن گفتن به فارسی، در مکتب شیخ محمدحسین نامی که مرد شریف و زحمتکشی بود وبه تمام معنی معلم. عبا وعمامه را کنار گذاشته بود با کلاه پهلوی و لباس بلند به رسم سنتی؛ صدای دورگه ای داشت دراول بازار شیشه گرخانه. مکتبی بود نیمکتدار با سکوهای پهن در اطراف. تقریبا فضای بزرگ و تمیزی داشت. درروش تدریس این شیخ با همۀ سختگیریها ازتنبیه بدنی خبری نبود. خلیفه ها که ازمیان شاگردان انتخاب می کرد، درتمام ساعت ها پس ازتدریس مواظب تمرین بود و آمادگی درپس دادن به خلیفه. سالی گذشت تا زبان مدرسه را یاد گرفتم. سال بعد که به مدرسه کمال برگشتم در کلاس دوم پذیرفته شدم. اما روایت های نویسنده کتاب بیشتر ازروستاها وشهرهای دورافتاده روایت دیگریست که شکنجه های روحی بچه ها وسختگری های مکتبی ها را توضیح می دهد :«پای بچه هارا به فلک می بستند دوتن از بچه های بزرگ مکتب دو سرچوب را می گرفتند و آخوند یا خلیفه، با شلاق با ترکۀ چوب، شماری معین ازچوب یا شلاق را برپای طفل می نواختند».
ادب القاضی
نویسنده، دراین مقاله دل پاکی و چشم پاکی را ازصفات نیک و ازمزایای داوری های درست شغلی قاضی معرفی می کند. برضرورت این صفت ها تاکید می ورزد «دلِ پاک، اورا ازبد اندیشی وامی رهاند ونظر پاک، دریچه های راهزن خیال وخواهش را به روی او می بندد». هموسپس با لحنی هشداردهنده، اما، با طعنه ای تلخ از رنگ باختن صفات نیک فرهنگِ اجتماعی: «پاکی چشم و دل درسنت وباورایرانی ازنخستین و ضروری ترین خصایل و فضایل به حساب می آمده است و می گفته اند «فلان چشم ودل پاکی دارد و همین اورا بس». اضافه می کند که قاضی می باید دارای چنین صفت ها باشد. همو، با شمردن این گونه مزیت های شرافتمندانۀ انسانی برجستگی های فرهنگی را یادآور می شود. آن هم در زمانه ای که درپرتو حکومت سیاه دینی، انسانیت و پاکی دل و دیده با خشونت و خفقان تاخت زده شده است و دروغ و تزویر و ریاکاری دستاربندان حاکم، ساده دل ترین افراد را درچنبرۀ شک وتردید به اسارت گرفته، یادآوری این گونه درد های اجتماعی- ملی ستودنی ست.
ازهرطرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
نویسنده با پیشگفتاری پندآموز از گسترش سایۀ ترس و وحشت های ناشناخته دراندیشه ها، از نابه سامانی های تصویب ولعو قوانین درشورای اسلامی سخن می گوید. هنورمدتی ازتصویب قانون نگذشته بلافاصله لغووقوانین تازه ای جایگزین قبلی می شود. جالب اینکه ازاین دگرگونی و جابجائی ها بیشتر اعضای شورا کوچکترین خبری ندارند. «شوراهای شهر هنوز فعالیت خودرا شروع نکرده بار ۳۰۰ ماده قانونی را باید به دوش بکشد و ۳۰۰ ماده قانونی یعنی بیش از کل قانون مجازات عمومی و درست ده برابر اعلامیه جهانی حقوق بشر.» و سپس مواردی را مطرح می کند که خواننده درسلامت فکر واندیشۀ قانون گزاران به شک وتردید می افتد. «خوب اگر قرارباشد برای هرکدام از شئون اداری و اجتماعی ۳۰۰ ماده قانونی به باشگاه تقینینۀ [تقنینیۀ] کشور اضافه شود وهرروز، هرکدام ازاین مواد درمعرض تغییر و تبدیل ونسخ واصلاح قرارداشته باشند مغز کامپیوتر هم ازمرتب کردن شآن اجرائی ماده عاجز می ماند تا چه رسد به قاضی.» بنا به روایت مستند نویسنده مجموعۀ اراء صادر شده درمحاکم از: «مصوبه مجمع تشخیص مصلحت است، تحریرالوسیله است، رساله های عملیۀ دیگر مراجع تقلید است، استفتائاتی است که به وفور درمسائل مبتلی به، به عمل آمده است. احادیث و روایات و بسیاری ارمنابع فقهی دیگراست که مستند صدور رآی قرار گرفته اند». دراین مقاله استفاده ازفرهنگ متحجر وعقب مانده های گذشته به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است.
حیف ومیل میراث فرهنگی
نویسنده آغاز سخن را باقبول حق میراثخوار درخوردن میراث و حیف ومیل آن و خط کشی با میراثخوار فرهنگی را یادآور می شود و می گوید که این مقوله ای دیگراست : «یکسره ازاین قاعده جداست. چرا که میراث فرهنگی نگهداشتنی ست و نه خوردنی». و سپس اشاره ای دارد به میدان هشت گنبد حسن آباد تهران و تخریب یک ساختمان زیبا در ضلع شرقی همان میدان که درسال های قبل ازانقلاب تخریب وشعبۀ بانک ملی ایران ساخته شد. تخریب آن گنبد قدیمی ترکیب زیبای میدان را بهم ریخت. البته درآن سال های پرشور سازندگی ساختمان زیبای شهرداری تهران نیز در میدان توپخانه تخریب شد. در این تخریب ها اعتراض پراکنده عده ای ازمردم دلسوز به جائی نرسید.
تاشب نرود، صبح پدیدار نگردد
این مقالۀ به شدت انتقادی اوضاع نا به سامان سازمان های دولتی وآشفتگی های حکومت نالایق وچپاولگر اسلامی را به نمایش گذاشته است. ازآشفتگی دادگستری، مشکلات حل نشدنی زنان تا زندان های و . . . نمونه های هولناکی به دست می دهد: «اگر شرع وقانون درجهت حفظ حقوق زن تشریع و تصویب گردیده است ما درست عکس آن را عملا دنبال می کنیم. ما بنده خدائی را به خاطر صدورچک به سلابه می کشیم و درهمان حال کلاهبرداران اصلی را در جامعه رها می کنیم که میلیاردها تومان به نظام و اقتصاد مملکت آسیب وارد کنند و هیچ کس هم به آنها نگوید بالای چشمتان ابروست». اززندان های کشورخبرهای تآسف آوری دارد، تا جائی که خواننده را باسیاهه ای از دستاوردهای ویرانگر حکومت دستاربندان ریاکارآشنا می کند. از زندان وآمارزندانیان می گوید: « درمجموع انسان های دربند اعم ازمحکوم وفراری وبازداشت موقت وبلاتکلیف سر به ۶۰۰ هزار نفر می زند آن هم چگونه بازداشت موقتی که در اهواز می بینیم فردی ۲۱ سال است که بازداشت موقت می باشد !! ما درهرسال ۶۰۰ هزار نفررا به زندان می بریم آن هم زندانی پُر ازآلودگی، جنایت، مرض، فساد اخلاقی و شرارت. به زندان سپردن مردم از هرقماشی مانند آن است که آب زلال چشمه ای را وارد مجرای گند فاضلاب کنیم و انتظارداشته باشیم ازآن طرف مجرا که خارج می شود باز همان آب چشمه باشد».
نویسنده، با بُغضی گره خورده درگلوازفساد ضابطین دادگستری می گوید.«اینها مردم وحتی اشخاص خوب وبیگناه را می گیرند وبه بدترین شکلی شکنجه می کنند وازآنها اقرارمی گیرند. کدام کس به آنها چنین اجازه ای را داده است؟! خوب برخیزید وجلواین کارهارا بگیرید». فریادخیزش ملی درگوش ها می پیچد وصحنه های انتقام خونین همگانی در آیینۀ ذهن خواننده شکل می گیرد. خسروی، دردهارا بیشتر می شکافد تا نالۀ درد ورنج زخم های گسترده را به گوش های سنگین ماموت های مسخ حکومت برساند. «مردم دارند می سوزند و جان می دهند. . . . دختر خانمی درتهران تصادف کرده است. مقصردرحادثه هم نبوده است. شاکی هم رضایت داده است آن وقت قاضی به آن دختر می گوید تو ۳۰۰ کیلومتر در ساعت سرعت داشته ای و چون جواب می شنود که اتومبیل پراید اصلا نمی تواند ۳۰۰ کیلومتر سرعت برود. قاضی غضب می کند و می گوید حالا بلبل زبانی هم می کنی؟ وسپس برای این دختر هیجده نوزده ساله قرار وثیقه صادر می کند و قرارش را قبول نمی کند و اورا می فرستد به زندان. آیا می توان اسم این کار را قضاوت اسلامی و حکومت عدل علی (ع) گذاشت».
راستی با این قاضی ها، بااین قبیل داوری های لودهنذۀ نادانی ها چه باید کرد؟ انتخاب عنوان مقاله حکایت از دل پُراندوهِ نویسندۀ باوجدانی دارد که درکانون دردهای آماسیدۀ فرهنگی اجتماعی مردم ناظر وشاهد تبعیض ها و ظلم وستم جباران حاکم، درانتظار محو ظلمتِ شب است تا از پدیداری نور درخشان پِگاه پیشواز کند.

اخبار ورزشی روز جمعه با امیر خسروجردی

درسن ۳۰ سالگی و براثر سکته قلبی، هادی نوروزی کاپیتان پرسپولیس دارفانی را وداع گفت.
ایسنا دراین باره نوشت:هادی نوروزی کاپیتان تیم پرسپولیس به دلیل سکته قلبی ساعت ۴ صبح امروز به بیمارستان منتقل شد، اما متاسفانه در نهایت درگذشت.
نوروزی که تنها ٣٠ سال داشت ظاهرا در خواب سکته کرده و انتقال او به بیمارستان آتیه هم نتیجه‌ای درپی نداشته است. به گفته همراهان نوروزی، او ساعت ۴ صبح بر اثر حمله قلبی در خانه به کما رفته و جان به جان آفرین تسلیم کرده است.
وی در فصل ۸۵–۸۶ به پرسپولیس پیوست، اما حتی یک بار هم بازی نکرد و بعد از یک فصل نیمکت نشینی در تیم بزرگ پایتخت، به داماش ایرانیان پیوست و در ۲۲ بازی ۱۰ گل به ثمر رساند. پس از درخشش در لیگ آزادگان، به پرسپولیس بازگشت و در اولین فصل حضور مجددش در پرسپولیس، بیشتر به عنوان بازیکن تعویضی به میدان می‌رفت و به مرور به یکی از بازیکنان ثابت تیمش تبدیل شد و در بیشتر بازهای آسیایی، یکی از ۱۱ مرد اصلی پرسپولیس بود.
فصل ۸۸–۸۹ را با درخشش آغاز کرد و در اولین بازی فصل مقابل مس کرمان دو گل به ثمر رساند. در دربی ۶۸ نیز توانست گل تساوی پرسپولیس را به ثمر برساند. وی در این فصل بازهای زیادی برای پرسپولیس در پست‌های هافبک-مهاجم راست و مهاجم نوک انجام داد که نهایتاً منجر به دعوتش به تیم تیم ملی توسط افشین قطبی گشت.

kdsd0ds09dd

بازتاب درگذشت هادی نوروزی در رسانه های جهان
مرگ نابهنگام کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس بر روی رسانه های جهان بازتاب داشت.
هادی نوروزی بامداد پنجشنبه بر اثر ایست قلبی در سن ۳۰ سالگی در خواب درگذشت.
یورو نیوز در خبری که در این خصوص منتشر کرده به سابقه بازی این بازیکن در تیم های پرسپولیس و نفت پرداخته است. سایت نشنال امارات و فوتبول زون هلند نیز به پوشش خبری این واقعه تلخ اقدام کردند.
بر پایه این گزارش، سایت اسپورت نت آلمان و یک سایت یونانی نیز به انتشار این خبر مبادرت کرده اند.

کی روش:یک دوست، برادر و همی تیمی مان را از دست دادیم.
اعضای کادر فنی و بازیکنان تیم ملی در سوگ درگذشت ناگهانی هادی نوروزی داغدار شدند.
بازیکنان تیم ملی که صبح روز پنج‌شنبه خود را آماده حضور در تمرین ریکاوری می‌کردند با شنیدن خبر درگذشت ناگهانی هادی نوروزی، کاپیتان پرسپولیس در بهت بزرگی فرو رفتند. غم از دست دادن این همبازی، بازیکنان تیم ملی را به شدت ناراحت کرد و در چهره تک‌تک آنها این ناراحتی مشخص بود.
پس از حضور بازیکنان در سالن، کارلوس کی‌روش در جمع بازیکنان با شکستن سکوت سنگین سالن گفت: “آقایان! امروز روز ناراحت‌کننده‌ای برای همه ماست. روز بسیار غمگین و جانگدازی برای تک‌تک ماست. یک دوست، یک برادر و یک هم‌تیمی خوبمان را از دست دادیم. از شما می‌خواهم به احترام هادی بایستید و یک دقیقه سکوت کنید و برای آمرزش او دعا کنید. از خداوند بزرگ عاجزانه درخواست می‌کنیم که این دوست عزیز، این پسر گل، این برادر عزیز و این پدر مهربان را مورد رحمت و مغفرت خودش قرار بدهد.

بسکتبال ملت های آسیا، ایران مقتدارنه کره جنوبی را مغلوب کرد.
در مرحله یک چهارم نهایی این رقابت ها درچین، پنجشنبه تیم ملی بسکتبال ایران به مصاف کره جنوبی رفت و با ارائه یک بازی برتر با پیروزی ۷۵-۶۲ ضمن صعود به مرحله نیمه نهایی، انتقام سختی نیز از این تیم گرفت.
کره جنوبی در فینال بازی‌های آسیایی ۲۰۱۴ مدال طلا را از دست بسکتبالیست‌ها خارج کرد و در این مسابقه با نتیجه سنگینی تن به شکست داد. ایران در مرحله نیمه نهایی با برنده دیدار چین و هند رقابت خواهد کرد.
مهدی کامرانی، حامد آفاق، صمد نیکخواه بهرامی، اوشین ساهاکیان و حامد حدادی ۵ بازیکن شروع کننده ایران برابر کره جنوبی بودند.

خوشحالی رونالدو از رکورد شکنی در رئال مادرید.
کریستیانو رونالدو با دو گلی که برابر مالمو به ثمر رساند ضمن تثبیت خود در صدر جدول گلزنان لیگ قهرمانان اروپا به رکورد ۵۰۱ گل در طول بازی حرفه ای رسید و با رکورد گلزنی رائول در رئال برابری کرد.
او درباره رسیدن به ۵۰۱ گل ادامه داد: من خیلی خوشحالم و می خواهم از تمام هم تیمی هایم برای رسیدن به این آمار و این که به من کمک کردند تا در لباس بزرگترین تیم جهان رکوردشکنی کنم، تشکر کنم. رسیدن به این رکورد مایه خوشحالی است.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

بررسی کتاب شش داستان کوتاه اثر مسعود کدخدائی | رضا اغنمی

001هیچ اتفاقی برای من نمی افتد
شش داستان
مسعودکدخدائی
چاپ نخست : زمستان ۱۳۹۲( ۲۰۱۴)
انتشارات: دیارکتاب، کپنهاک و انتشارات فروغ ، کلن

شش داستان کوتاه اثر مسعود کدخدانی شامل :
کنارتنگه ی بُسفُر
بچه را چه کار کنیم؟
یادبودآن عزیز
عطرشب اول
خوش به حالم که دختر ندارم
هیچ اتفاقی برای من نمی افتد

همانگونه که درپشت جلد اشاره به متن داستان ها شده، هرشش داستان روایتی ازسرگذشت کوچنده های اجباری از وطن است و خاطره آوارگی آنها در سرزمین های ناشناخته و بیگانه؛ وگوشه هایی دردآور از آسیب های ناخواسته و تحمیلی مهاجرت.
روایتگر کنار تنگه ی بُسفر، شرح حال خود را درترکیه شرح می دهد. ازاوارگی ها و رفتارهای توهین آمیز و آزار دهنده کارمندان اداره پناهندگان و ماموران سازمان ملل ومجریان قانون انتظامی و پلیس رشوه خوارترکیه با دل پرخون سخن می گوید. البته آن عده ازهموطنان که پس ازانقلاب ازطریق ترکیه مجبور به ترک وطن شدند با این مسائل آشنائی داشته وتجربۀ برخوردهای اداری را ازسر گذرانده در وطن با فساد و رشوه خواری پلیس آشنا بودند مشکل زیادی نداشتند. کدخدائی باگشودن پرونده زخم دل این قبیل خواننده هارا تازه کرده با یادآوری دردهای گذشته هشداری داده تا قدرعافیتِ اکنون را درتبعید اجباری مغتنم شمارند. به روایت نویسنده سردوانیدن مآموران وتوهین وتحقیر پناهنده ها آن چنان وحشتناک رواج داشت که : «درکمترازیک سال، سه تا پناهنده خودشان را درجلو یو ان آتش زده اند. اگرهمین جوری پیش برود، ازکجا معلوم که من و محمد و نسرین هم این کاررا نکنیم». ازبی بند باری دستگاه های اداری واجرائی، وبی سامانی پناهندگان آواره گفتنی های زیادی دارد. از رقص هوشنگ نامی که ادای رقص های مایکل جکسون را درآورده “قرتی بازی” یاد شده : « کمترکسی می دانست اسم واقعی اش هوشنگ است. یک دلقکی بود که نگو! سربازی اش را تمام کرده بود با پاس قانونی سوار برهواپیمای ایران ایربه ترکیه آمده بود. بعد ازآن که خودش را معرفی کرده بود به یو ان، هنوز شش ماه نشده رفت هلند. اما فرخ که ازدانشگاه اخراج شده بود وبعد ازآنکه چند بار پاسدارها به خانه شان ریخته بودند ازایران فرار کرده بود وبا بدبختی ازمرز گذشته بود پس ازدوسال و نیم هنوز هم درهیچ هیئتی قرار نگرفته بود». و شکایت های فراوان دردناک ازدست مترجم ها. پایان این داستان با اقدام به خود کشی سیاوش یکی از هم اطاقی ها و دوست نزدیک ش درحمام خانه؛ درحالی که دوست دیگرش محمد ازمشاهده حال سیاوش سرخود را محکم به دیوارحمام می کوبد داستان به پایان می رسد.

بچه را چه کنیم

دومین داستان است. زوج جوانی با بچۀ خردسال پناهنده دانمارک شده اند. هردو دروطن شاغل بودند و زندگی آرام خانوادگی داشتند، وعاشق همدیگرتا اینکه نخست شوهربیکار می شود وشامل پاکسازی با این حال چون سپیده سرکاربود از تامین زندگی عادی هزینۀ معاش مشکلی نداشتند. تا اوهم به سرنوشت شوهردچار می شود و وطن را ترک می کنند. زندگی درغربت با آدم های غریبه و زبان بیگانه و نامانوس کم کم چهره کریه خود را نشان می دهد. بیزاری ازهستی و روزمرگی به جائی می رسد : «کاش می گویم خوشا به حال مهرداد و احمد و بقیه که نماندند واعدام شدند. گویا رفتن بهتربود دست کم نامی ازآنان خواهد ماند . . .» گاهی وقت ها هم در خلوت خود دراین فکرهاست که برود بین مردم و با انها صحبت کند اما به ناگهان ازخودش می پرسد «باکدام زبان؟». یاس و پشیمانی ازهمه چیز به خصوص، سردشدن رابطه بین زن و شوهر نفرت اززندگی را دامن زده است؛ تنها روزنۀ امید به ادامۀ زندگی وجود یک پسربچه معصوم است. شبی غرق هجوم خیالاتِ غربت وآوارگی با دست های لرزان وارد خانه می شود. بچه رو به روی تلویزیون، همان جورنشسته خوابش برده است. بوی سیگار درفضاست. «سپیده توی اتاق خواب، درتاریکی نشسته سیگار می کشد . . . کتم را در آوردم. بچه را بغل می کنم. ازخواب می پرد می گوید “بابا اومدی؟ می گویم آره عزیزم! چرا سرجات نخوابیدی؟ می گوید نشستم تا توبیای. می ترسیدم نیای». دلهرۀ پنهانی، ماسیده دردل بچه معصوم خوف و هراس غربت و بی پناهی را توضیح می دهد.

یادبود آن عزیز

مادر خانم روایتگر درایران فوت می کند و با رسیدن خبر برای برقراری مراسم تدارک دیده می شود. «دیروز صبح شنیدم که محمد مختاری را، یعنی جنازه اش را دریک کارخانه متروک سیمان درامین آباد ورامین پیدا کرده اند، با اثرسیم روی گردنش خوب یادم نیست گفت روی گردنش یا گفت روی گلویش». برای ترحیم مجلس مادر زن سالنی را درنظر گرفته و وسایل پذیرائی تهیه می شود. برای اطلاع رسانی به دوستان با هرکس که تماس می گیرند، هریک دچار درد و مرض و گرفتاری ست و بیشترآسیب های غربت. نمونه ای ازبهترین روایت ها درتوضیح شرح و بیان حال و هوای پناهنده ها. وقتی خبر مرگ مادر به سیما می رسد؛ همگی مواظب رفتارهای ناهنجار او هستند که مبادا کارغیر منتطره ای مرتکب شود: «من با پسرم دست هایش را گرفته بودیم. می خواست همه چیزرا به سرخودش بکوبد». «صبح شنیدم که محمد مختاری را کشته اند . وبعد ازظهرش درجشن کریسمس بودم. درجشن بودم بین آن همه آدم تنهایی یک شیشه شراب خوردم». عازم سالنی هستند که برای مجلس ترحیم مادرسیما برگزیده اند. خبرمی رسد که محمد جعفرپوینده راهم کشته اند. مهرداد پشت تلفن خبر قتل پوینده را می دهد. «جسد پوینده را دراطراف ریل راه آهن شهریار، درجنوب غربی تهران پیدا کرده اند. با اثرسیم روی گردنش». راوی با سیما در سالن خلوت که برای یادبود ترتیب داده اند به انتظار نشسته اند. سیما سیاهپوش دم در ایستاده است و صاحب عزا هرازگاهی به بیرون سرک می کشد و قطارشهری که ازمقابل سالن عبور می کند را می شمارد. «تاحالا باید چهل و هشت قطار ازاین جلو گذشته باشد». «کاغذ خبر مراسم را از روی دیوار می کنم» وسایل را جمع کرده عازم رفتن به خانه هستند که احسان می آید و نفس نفس می زند. کراوات سیاه زده است. یک دسته گل هم دستش گرفته است. می گوید دیرآمدم؟ باید ببخشی . . .». چهل و نهمین قطار با چراغ های روشن از مقابل آنها می گذرد.

عطر شب اول

– داستانی ست و روایتی ازخاطرات مردی با زن جوان که با هم زندگی می کنند. ظاهرا همدیگر را دوست دارند. اما درهم بستری زن مانع نزدیکی اوست. بیم و هراس زن ازبچه دارشدن است. مرد با همۀ رفتارهای عادی، درخلوت وتنهائی همیشه با خود درجدال است و جنگ و ستیز. پنداری درشناخت هویت خود گرفتار ابهام است و بریده ازهمه چیز و همه جا
« توکی هستی؟ تو پدری؟
نه!
یعنی تو پسر کسی هم نیستی؟
نه! دیگه نه! شانزده ساله که پدرو مادرم را ندیده ام
برادری که هستی؟
نه چه برادری؟ آخرین باری که خواهرم رودیدم فقط یه بچه ی شیش ساله بود وحالاخودش یه بچه داره.
شوهرچی؟
نه. ما فقط باهم زندگی می کنیم.
شغل؟
ندارم. ندارم! من نه شوهرم، نه داماد، نه برادر ونه پسرکسی. دیگر اسمم هم دارد یادم می رود»

در گفتگوئی بین آن دو، زن بشقابی را برزمین کوبیده می گوید: « می گم وقتش نیست! ناچاریم صبرکنیم! بچه پول می خواد! اعصاب راحت می خواد». هردو بیکار و بدون درآمد. دراین داستان، بیشتر مرد است که با سیگار کشی، میخوارگی و گیر دادن به رهگذران با حضور مستانۀ دائمی اش در صحنه های گوناگون رفتارهای غیرمسئولانۀ مردی خیره سر وعصیانی را به نمایش می گذارد.

خوش به حالم که دختر ندارم

راوی داستان مردیست بدخواب، و داستان را ازبدخوابی خود شروع کرده و از رویاهای خود می گوید. خواب دیده که دختر زیبائی دارد. روسری ازسرش افتاده و پاسدارها به جرم بدحجابی اورا گرفته اند خیس عرق وسرزنش خود که چرا برای رهائی دخترش ازهجوم انها کاری نکرده ناراحت از خواب پریده به یاد میآورد که اصلا دختری نداشته است، اما ساعت ها این خواب و بی توجهی او را آزار می دهد. درانتقال درد دل خود، خواننده درمییابد که راوی خواهر نداشته و حالا که برای خود مردی شده و با مرجان ازدواج کرده دارای فرزندی به نام نیما هستند: « بچه ی اولمان پسرشد تا آمدیم به فکربچه ی دوم بیفتیم ، یک دفعه دیدیم که سن خانم بالا رفته ودیگر بجه دارشدن درست نیست». وحالا پس از سال ها دوری و مفارقت از وطن، خواهر زنش مهتاب و دختر سیزده ساله اش شهرزاد برای دیدن این خانواده به دانمارک آمده اند. مهتاب می گوید: «این بچه همیشه نگران است». شوهرمهتاب مرحوم شده دوتا بچه یک پسرویک دخترهم دارد. راوی وقتی با مهر پدری دستی به موهای سیاه شهرزاد می کشد:« بازهم آرزویی که حالا به حسرت بدل شده بود دروجودم سر می کشد. . . . صورتش قشنگ است، اما چشم هایش انگار خالی است نگاهشان که می کنی انگارکشیده می شوی توی یک چاه بی انتها». نیما اشاره به شهرزاد به دانمارکی می گوید «چرا این دختراینقدرکدلی یعنی کسالت آوراست». شهرزاد از درس هایش می گوید وازحجاب و “هِدبند” و این که او«جزو شورای مدرسه است اینا باید واسه مدرسه الگوباشند». شهرزاد برای رفتن به دانشگاه الگوشده. آرزوی پدرش بوده که دخترش حتما به داتشگاه برود. میباید این سختی ها را تمرین کند تا خلوص نیت وهدفش برای مربیان حکومتی ثابت شود. نیما می گوید، پدرت مُرده میخواهی بروی دانشگاه. مادرش می گوید «من بهش می گویم تا زوده ازاون تو بیا بیرون» شهرزاد پاسخ می دهد «اون وقت زیرنطرمون می گیرن مشکوک تلقی می شیم»
با قیافه ای حرف میزند که انگار داشت گریه می کرد و گریه می کرد»»
شهرزاد درفکر و سکوت مکث می کند.
ازجایزه گرفتن او که مادرش تعریف کرده می پرسند: «برا مقاله نویسی. صد وبیست صفحه درباره ی توبه نوشتم» سپس توضیح می دهد کلمۀ توبه در قران هفتاد وچهاربارآمده. توبه دونوع است. توبه استجابت و توبه انابت. . . . ارمفاتیح خواندم تا نوشته های آیت الله مطهری. سپس آثار درک و فهمیدن این قبیل انشاء های دوران تحصیلی زمان را توضیح می دهد. راوی که بهت زده از آموزش های بی جهت وویرانگر فکر واندیشه نسل ها غرق حیرت شده می گوید: «تو زندگی آدم باید خودش بتواند تصمیم بگیرد. معنی اش اینه که یه چیزی را درقبالش حذف کرده». شهرزاد، انگار به خودآمده در موقعیتی رو به راوی می گوید: « شما درست گفتید.» و بعد باصدائی که سخت خشک و خراشنده بود ادامه داد: «من باید تصمیم رو بگیرم!»
راوی درپایان داستان، پنداری پس از تماشای یک گالری شاهکارهنری با خاطره ای شیرین ازمشاهدۀ تابلوی زیبا رو به مرجان می گوید: «یکی ازعقده هام به کلی ازبین رفت دیگه اصلا ناراحت نیستم که صاحب دختر نشدیم. تازه می خوام بگم خیلی هم خوش به حالمون که دخترنداریم».
خوش به حالم که دختر ندارم ازبهترین و هوشمندانه ترین داستان این دفتراست. که بخشی ازسیاست های سازمان یافتۀ حکومت دربارۀ گسترش آموزش های مذهبی، وخفه کردن فکرآزاد؛ وسرانجام برنامه بی اندیشگی نسل ها را به نمایش گذاشته است .
آخرین داستان همان است که برپیشانی کتاب نشسته است. مردی ازتبارجمعی هموطنان پناهده درخارج، دردانمارک با دوپسر وهمسرش زندگی می کند. در نخستین روزنوزدهمین سال اقامت درآن کشور. هر چه را درآن روز درخانه گذشته است شرح می دهد. از همسرش می شنود که پسرکوچکش که کلاس نهم است دوست دختر گرفته. موقع رفتن به سرکاربا تآخیرقطار مواجه می شود. درقطار یک مسافراهل پاکستان بعلت نداشتن بلیط با جریمه سنگین مواجه می شود. درسرکار روی تابلو می بنید که ماریا بانوی جوانی از همکاران فوت کرده. شب هنگام برای پختن غذا با ایرادهای گوناگون همسرش برخورد می کند و کتاب بسته می شود.

اخبار ورزشی روز چهار شنبه با امیر خسروجردی

برانکو:با یک برد بال در نمی آوریم و با یک باخت هم به فرش نمی رسیم.
برانکو ایوانکوویچ در مصاحبه با ایسنا درباره پیروزی پر‌سپولیس مقابل تراکتورسازی تبریز اظها‌ر داشت:کسب پیروزی در تبریز و مقابل تیم تراکتورسازی که یکی از تیم‌های خوب لیگ نیز محسوب می‌شود برای ما با ارزش بود. این پیروزی بازیکنان ما را از نظر شرایط روحی به وضعیت خوبی رسانده و ما را به آینده امیدوار کرده است.
سرمربی تیم فو‌تبا‌ل پر‌سپولیس درباره دیدار بعدی تیمش مقابل صبای قم نیز گفت: باید مقابل صبا هم به پیروزی برسیم تا به روند پیروزی‌هایمان ادامه دهیم زیرا با پیروزی برابر صبا هم همه چیز برای ما تمام نمی‌شود اما راه برای رسیدن به اهدافمان هموارتر است. با کسب یک پیروزی بال درنمی‌آوریم و با یک شکست هم به فرش نمی‌رسیم. مهم این است که با تمام وجود کار و تلاش کنیم تا به آنچه هدفمان هست، برسیم.
برانکو در ادامه درباره تقابلش با علی دایی هم گفت: بعد از علی پروین، علی دایی یکی از اسطوره‌های بزرگ فو‌تبا‌ل ایران محسوب می‌شود که تجربیات زیادی در زمینه بازیگری و مربیگری دارد. 
سرمربی تیم فو‌تبا‌ل پر‌سپولیس درباره دریافت مطالباتش از باشگاه پر‌سپولیس هم خاطر‌نشان کرد: همان طور که قبلا گفته‌ام حدود شش ماه است که باشگاه به همه تعهداتش در قبال کادرفنی عمل نکرده است ولی آن چیزی که کاملا مشخص است آن است که مدیریت باشگاه در تلاش است تا هر‌ چه‌ ز‌و‌د‌تر مشکلات مالی را برطرف و به تعهدات باشگاه در قبال مربیان عمل کند. می‌دانم این روزها جذب اسپانسر کار بسیار دشواری است ولی ما به آینده و حل مشکلات امیدوار هستیم.

kdflsd09o98id

حدادی:قهرمانی بسکتبال آسیا باید به ایران برسد.
حامد حدادی سنتر تیم ملی بسکتبال ایران در دیدار سه شنبه مقابل فلسطین با ۱۴ امتیاز و ۱۱ ریباند، بازیکن برتر بود.
وی درباره احتمال روبه‌رو شدن با کره‌جنوبی در مرحله بعد نیز گفت: کره تیم خیلی خوبی است. احترام زیادی برای این تیم قائلیم اما برای رفتن در جمع چهار تیم باید هر تیمی را با کمک بازیکنان و بازی تیمی ببریم. اگر قرار بر قهرمانی و رفتن یک تیم به المپیک باشد، این عنوان باید به ایران برسد.
تیم ملی بسکتبال ایران در پایان دور دوم جام ملت های آسیا در گروه پنج دوم شد. هنوز حریف قطعی ایران در مرحله یک چهارم نهایی مشخص نشده است.

با رای قاطع فیفا، نایب رئیس سابق فدراسیون جهانی فوتبال مادام العمر محروم شد.
کمیته انضباطی فدراسیون بین المللی فوتبال – فیفا، جک وارنر نایب رئیس سابق خود را به خاطر فساد مالی به صورت مادام العمری از فعالیت در عرصه فوتبال محروم کرد.
جک وارنر، پولی را که برای کمک به زلزله‌زدگان هائیتی در اختیار او قرار گرفته بود را به نفع خود برداشت کرده است.در اسناد منتشر شده توسط بی بی سی، مشخص شده بود که مبلغ ۷۵۰۰۰۰ دلار که توسط فیفا و اتحادیه فوتبال فوتبال کره جنوبی به منظور کمک به زلزله زدگان هائیتی اهدا شده بود، توسط وارنر اختلاس شده است.

بارتز بهترین دروازه بان تاریخ فوتبال فرانسه شد./
در نظرسنجی که مجله فرانس فوتبال برای انتخاب بهترین دروازه‌بان تاریخ فوتبال فرانسه انجام داد، فابین بارتز بیشترین رای را به خود اختصاص داد و به عنوان بهترین دروازبان تاریخ فوتبال فرانسه انتخاب شد.در این نظرسنجی، دروازه‌بان سابق شیاطین سرخ اختلاف بسیار زیادی نسبت به نفر دوم داشت تا جایی که او توانست ۷۳ درصد از آراء را به خود اختصاص داد. بارتز از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۶ سنگربان نخست تیم ملی فوتبال فرانسه بود و عملکرد درخشانی هم از خود به جای گذاشت. او توانست با خروس‌ها قهرمانی در جام جهانی ۱۹۹۸ را به دست آورد و دو سال بعد هم قهرمانی در جام ملت‌های اروپا را تجربه کرد.

اسمالینگ:مارسیال مهاجم مورد نیاز یونایتد است.
مارسیال در تابستان با رقم نجومی ۳۶ میلیون پوند از موناکو به منچستر پیوست تا به گرانترین بازیکن جوان جهان تبدیل شود. مهاجم ۱۹ ساله درخشش خوبی در منچستر داشته و در ۵ بازی برای این تیم، ۴ گل به ثمر رسانده است.
کریس اسمالینگ مدافع شیاطین سرخ درباره مارسیال گفت:اگر بخواهید خودتان را به جهان معرفی کنید، چه استیجی بزرگتر از استیج دیدار لیورپول و منچستر در اولدترافورد ( که مارسیال در آن موفق به گلزنی شد). در دیدار مقابل لیورپول، متوجه خصوصیات او می‌شوید. او بازیکنی است که خیلی مستقیم بازی می‌کند، مدافعین حریفش را دریبل می‌کند و ریسک پذیر است. فکر می‌کنم در یک سوم حریف، جایی که باید ریسک کرد، می‌توان به او تکیه کرد . او خیلی سریع است.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

اخبار ورزشی روز سه شنبه با امیر خسروجردی

بازگشت محمد بنا به دنیای کشتی، بنا سرمربی تیم ملی فرنگی شد.
پس از جلسه مشترک بین رسول خادم رئیس فدراسیون کشتی و محمد بنا، وی سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی بزرگسالان شد.
به گزارش ایسنا، پیرو دعوت شورای فنی تیم های ملی کشتی فرنگی از محمد بنا، مربی ارزنده کشتی کشور، جهت اعلام نظر برای پذیرش مسئولیت سرمربیگری تیم ملی کشتی فرنگی، محمد بنا عصریک‌شنبه در جلسه با رسول خادم رئیس فدراسیون کشتی، برنامه های خود را ارائه داد و طرفین به توافق رسیدند.
مقرر شده است که محمد بنا اسامی کادر فنی خود را جهت تأیید به شورای فنی تیم های ملی کشتی فرنگی ارائه نماید و اردوی این تیم بعنوان اردوی هماهنگی از روز ۱۲ مهرماه آغاز شود.
تیم ملی کشتی فرنگی ایران با هدایت محمد بنا در بازی‌های المپیک ۲۰۱۲ لندن موفق به کسب ۳ مدال طلا شد و توانست با کسب عنوان قهرمانی این رقابت ها،عملکرد درخشانی از خود بر جای بگذارد.

deee10++325y

رای ۶۶ درصد کاربران روزنامه مترو به تیم بانوان ایران برای زدن بهترین گل تاریخ فوتسال
خبرگزاری تسنیم در این باره نوشت:گلی که تیم ملی فوتسال بانوان ایران روی یک کار تیمی فوق‌العاده توسط فهیمه زارعی مقابل مالزی در بازی آخر از مرحله گروهی به ثمر رساند، بازتاب جهانی داشت.
روزنامه متروی انگلیس گزارش داد: تیم فوتسال بانوان ایران در پیروزی ۴ بر ۲ برابر مالزی در اولین دوره مسابقات قهرمانی آسیا زیباترین گل تیمی را که تاکنون دیده‌اید به ثمر رساند. این گل در دقیقه یک بازی به ثمر رسید. بازی از نیمه زمین ایران شروع و با چهار پاس سریع و با ضربه پشت‌پای فهیمه زارعی توپ تبدیل به گل شد.
همچنین سایت «مترو» در این باره از کاربران خود نظرسنجی کرده و پرسیده: «آیا این بهترین گل فوتسال بوده که تاکنون دیده‌اید؟» که ۶۶ درصد کاربران به آن پاسخ «بله» داده‌اند.

بسکتبال ملت های آسیا و شکست غافلگیرکننده ایران مقابل فیلیپین
مرحله دوم این رقابت ها از دوشنبه در چین آغاز شد که طی آن تیم ملی بسکتبال ایران در حساس ترین دیدار به مصاف فیلیپین رفت و در کمال ناباوری ۸۷-۷۳ مغلوب این تیم شد و با این نتیجه، نخستین باخت خود را دراین مسابقات تجربه کرد.
تیم ملی بسکتبال ایران در حالی در دیدار برابر فیلیپین تن به شکست داد که در فینال دوره گذشته مسابقات قهرمانی آسیا با پیروزی برابر همین تیم صاحب جام قهرمانی شده بود. ایران در تورنمنت ویلیام جونز که سه هفته پیش برگزار شد نیز فیلیپین را در حالیکه بلچ آمریکایی را در اختیار نداشت، شکست داده بود.

کواچ:مسئولیت ناکامی در جام جهانی را می پذیریم، المپیکی می شویم.
سرمربی تیم ملی والیبال ایران با بیان اینکه دوران سختی را در جام جهانی ژاپن پشت سر گذاشته، گفت: مسئولیت نتایج کسب شده از سوی تیم ایران را می‌پذیرم.
اسلوبودان کواچ با بیان اینکه من مدام در مورد مسائلی همچون ذهنیت پیروزی و حفظ روحیه جنگندگی با بازیکنانم صحبت کردم، تصریح کرد: اما در جام جهانی، هر نوع تغییری دشوار به نظر می‌رسید. جام جهانی امسال بسیار سخت بود. دیدید که تیم لهستان فقط با یک باخت از کسب سهمیه المپیک بازماند. می‌دانم که همه از ایران انتظار بهترین نتیجه ممکن را داشتند، اما واقعیت چیز دیگری شد.
سرمربی تیم ملی والیبال ایران با پذیرش مسئولیت نتایج تیم ملی در جام جهانی گفت: نتایج کسب شده مطلوب نبود و طبیعی است که مسئولیت هر نتیجه‌ای با سرمربی است. من این مسئولیت را می‌پذیرم و امیدوارم در آینده بهتر بازی کنیم.
سرمربی تیم ملی والیبال به مردم ایران قول المپیکی شدن داد و تصریح کرد: توان والیبال ایران را باور داشته باشید. در این دو سال نتایج خوبی کسب کردیم و موجب شادی مردم شدیم. والیبال را فراموش نکرده‌ایم.

مورینیو:از عملکرد چلسی نگرانم
چلسی، مدافع عنوان قهرمانی لیگ برتر انگلیس در طول فصل جدید عملکرد خوبی نداشته و تنها ۸ امتیاز از ۷ بازی خود به دست آورده است. آنها در آخرین دیدار خود نیز به مصاف نیوکاسل رفتند که این دیدار نیز با تساوی ۲-۲ به پایان رسید.
مورینیو سرمربی این تیم در این رابطه گفت:نگران هستم. بعضی حرکات انفرادی بازیکنان را درک و قبول نمی‌کنم. دوست دارم نسبت به قبل تغییرات بیشتری ایجاد کنم ولی تغییراتی که دادم برای بهبود عملکرد تیم کافی بود. در بین دو نیمه مقابل نیوکاسل تغییری ایجاد نکردم زیرا نمی‌دانستم چه‌کار کنم. می‌خواستم ۶ تعویض انجام دهم. می‌خواستم متوجه شوم که چه چیز برای تیم بهترین است و سپس تصمیم گیری کنم.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

از قادسیه تا منی | دکتر علیرضا نوری زاده

Kabe0202

آنچه دکتر صادق زیبا کلام ، با شجاعت و درایت همیشه اش درباره حادثه دردناک و خونین منی ، عنوان کرده است بدون تردید یکی از بهترین نوشته های او در سالهای اخیر است. نوشته ای که به پیام خطرناک تبلیغاتی می پردازد که از نخستین ساعات پس از حادثه خوین، علیه سعودیها و در نهایت عربها ،آغاز شده و با شدت هرچه تمامتر ادامه دارد. من در این نوشته نه قصد تبرئه اداره کنندگان شؤون حج را دارم ونه پایمال کردن خون شهدا را ، که جمع کثیری از آنها هموطنان بیگناه من بوده اند. بلکه قصد من آشکارکردن حقیقتی تلخ است که ادامه یافتن عمر نظام حاکم بر ایران ، هرروز برابعاد آن میافزاید .

دکتر علی رضا نوریزاده

دکتر علی رضا نوریزاده

پیش از حادثه منی ، مشاهده حاشیه هائی از مسابقه فوتبال بین دوتیم ایرانی و سعودی در تهران مرا در اندیشه نوشتن این مقاله برده بود . در مسابقه ، نوحه خوانی ، از پهلوی شکسته فاطمه زهرا میگفت و جماعتی اشک میریختند و به خلیفه دوم ناسزا میگفتند ، بعضی ترقه و نارنجک بر سر بازیکنان مهمان میریختند و عده ای نیز از موش و سوسمارخوری آنها یاد میکردند . نگاهی حتی سرسری بر نوشته های شماری از سایتهای وابسته به تشکیلات رهبری و سپاه و امنیت خانه مبارکه پس از حادثه مکه آشکار میکند که رژیم در تبلیغاتی هدایت شده ، برآن است تا با سیاسی کردن حادثه منی انتقام شکست خود را در یمن و بحرین ، با هدایت خشم عمومی به سوی عربستان و عربها ، بگیرد . آنهم رژیمی که نه تنها برای شهروندان خود ارزشی قائل نیست بلکه ناکارآمدی و فسادش در حمایت از حقوق شهروندانش بارها و بارها ثابت شده است به گفته محمد هاشمی برادر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که نه وابسته به اپوزیسیون است و نه در خارج ایران زندگی میکند هشت میلی متر باران در تهران تعدادی کشته به همراه دارد و نمیشود از تهران بدون دانستن واقعیتها در باره حادثه منی قضاوت کرد ( نقل به مضمون ) .

رژیم گذشته ایران و سیاستمدارانی که دربینشان پان ایرانیستهای آرزومند برپائی ایران بزرگ تاریخی هم بودند ، هرگز ضد عرب نبود . با عبدالناصر و بعث و قوم گرایان عرب دشمن بود و این دشمنی را پنهان نمیکرد اما هرگز ، عربها را به عنوان یک قوم تحقیر نمیکرد بلکه برعکس میکوشید همسایگان حاشیه خلیج فارس و شمال افریقا را جذب و تحبیب کند . در کنار مصالح سیاسی و استراتژیک ایران که بالمآل سیاست نزدیکی با همسایگان عرب را ضروری کرده بود وجود ملیونها هموطن عرب ایرانی ( ونه عرب زبان چنانکه بعضی این روزها مدعی میشوند ) به عنوان شهروندان کشور ما ، عامل دیگری بود که دولتهای پیش از برپائی جمهوری ولایت فقیه را ، به تفاهم و گاه تحبیب عربها و نه تحقیر و دشمن تراشی ، وامیداشت .

2014-635479330463363172-336

رهبر رژیم إیران به هیچ روی بیشتر از رضاشاه عاشق ایران و فرهنگ و تمدن ایرانی و زبان ملی ما فارسی ، نیست . رضاشاه عربی نمیدانست ، از بیگانه متنفربود ، به تاریخ ایران پیش از ظهور اسلام سخت دلبسته بود با اینهمه حتی یک عبارت در ضدیت با عربها و دیگر اقوام ایرانی از او به جا نمانده است . أقای خامنه ای عربی میداند .پیش از انقلاب دشمنان شاه و ایران چون قذافی را ستایش میکرد ( در این زمینه و دلبستگی به عبدالناصر – که خود من نیز دلبسته اش بودم چون اورا مصدق دیگری میدانستم – از زبان خود ایشان و در جمع خاص و عام بسیار شنیده ام ) وقتی خطبه میخواند حتما بخشی را به زبان عربی ادا میکند . سالانه صدها ملیون دلار از کیسه ملت ایران خرج عربهای لبنان و فلسطین و عراق و سوریه و بحرین میکند . جوانان ایران را برای دفاع از یک رژیم بعثی که ادبیاتش ضد ایرانی است و خلیج همیشه فارس را عربی و سه جزیره تا ابد ایرانی را عربی و اماراتی میداند ، به مسلخ حلب و زبدانی و دمشق میفرستد اما همزمان ، ضدیت و دشمنی با عرب سنی را سرلوحه تبلیغات خود قرار داده است . تکلیف علمای جیره خوار ولی فقیه در قم هم معلوم است که هنوز شیپور رهبری به صدا در نیامده ، برای رقص صف کشیده اند .

بیشتر بخوانید »

خندوانه از ناجی تا خائن ملی| مینا استرابادی

نگاهی به مباحث طرح شده پیرامون یک برنامه ی طنز

کار به روزنامه های خارجی هم کشید و العربیه هم گزارشی از این ماجرا را برای خواننده‌هایش تهیه کرد. اتفاق با سرعت بسیاری در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد و با تکثر فراوان میان مردم گوش به گوش چرخید. تا بسیاری به چشم ببینند که حوادث مربوط به جنبش سبز همچنان در لایه های زیرین جامعه زنده است و نومیدی حاصل از آن سرکوب همچنان چون آتشی زیر خاکستر در یاد جامعه باقی مانده.

,sdmf5+sds
این بار داستان به یک رای گیری در دنیای مجازی مربوط می شد و حکایت برنامه ی پر بیننده ای که در ماه‌های اخیر نگاه‌های بسیاری را به شبکه‌ی تلویزیونی نسیم معطوف کرده. این بار در برنامه ی خندوانه ابتکاری جالب به میان آمده بود و بنا بود تا برترین کمدین ایران با رای مردم انتخاب شود. در این میان و در میان رقابت های دو به دوی فراوان، میدان مسابقه به امیرمهدی ژوله و امین حیایی رسیده بود که از قضا هر کدام در حوادث بعد از انتخابات ۸۸ با خاطراتی متفاوت در یاد جامعه باقی مانده بودند؛ امین حیایی با پشت کردن به مردم و خواست عمومی جامعه و حضور در فیلم حکومتی قلاده های طلا و در مقابل امیر مهدی ژوله که در حلقه ی نزدیکان موسوی به شمار می رفت و همراهی فراوانی با چهره‌های اصلاح طلب داشت. همین موضوع از یک سو و روح ” انتخابات ” از سویی دیگر هم کافی بودند تا خاطرات گذشته دیگر بار زنده شود و برنامه ای که با شعار دوری از سیاست به روی آنتن می رفت، حال و هوایی بگیرد کاملا سیاسی.

در این میان برخی از چهره های مشهور دنیای مجازی هم دست به قلم شده و گزارش هایی داغ از حال و هوای ایران ارائه کردند. از همین جمله است؛ ” آیدین سیار سریع ” طنز نویس ایرانی که با نگارش مطلبی طنزگونه از ایران جوزده‌ی انتخاباتی حکایت کرده:

” تب و تاب مردم برای رای دادن به ژوله و حیایی در مسابقه استندآپ کمدی خندوانه واقعا دیدنی بود. این که مردم به طنز و کمدی اهمیت میدن جای خوشحالی داره ولی بعضی ها هم دیگه خیلی اهمیت می دادن. اصولا یکی از باگ های ما ایرانی ها اینه که شوخی و سرگرمی رو جدی می گیریم و جدی رو شوخی. مثلا ما بچه بودیم توی پیک نیک که گاهی گل کوچیک بازی می کردیم دایی مون جوری روی پای ما تکل می رفت که خود جنارو گاتوزو می اومد می گفت آقا طوری نشده که، بازیه، جدی نگیر. بعد از مسابقه استندآپ حیایی و ژوله هم همچین اتفاقی افتاد. می نشستیم توی ماشین استارت که می زدیم مثل این فیلم های ترسناک یکی از پشت می اومد می گفت به ژوله رای بده. می آمدیم بخوابیم، یهو یکی سرش رو از زیر لحاف می آورد بیرون می گفت برادر! فقط حیایی. توی هواپیما از شیشه به بیرون نگاه می کردیم یه سری معلق تو هوا می گفتن ژوله ژوله، یه بار هم توی خیابون یکی چاقو به دست نیم ساعت دنبالم دوید آخر تو یه کوچه بن بست گیرم انداخت گفتم چی میخوای از جون من؟ گفت داداش اگه زحمتی نیست یه رای به امین حیایی بده، دمت گرم. خلاصه مصیبت داشتیم تو این یکی دو روز. بحث سیاسی هم که حسابی داغ بود. تو همین مدت کوتاه کلی خائن و وطن فروش پیدا شد. یه سری هم واقعا فکر می کردن اگه امین حیایی رای بیاره احمدی نژاد بر می گرده، اگه ژوله رای بیاره الکسیس سانچز میاد تو رسانه ملی برامون روپایی می زنه و اگه بچه های خوبی باشیم استپ سینه هم می کنه. یه سری هم در روزهای اخیر به استناد رای به ژوله تونستن پناهندگی بگیرن که واقعا دست مریزاد میگیم به این عزیزان، گویا تو مصاحبه های استخدامی هم سوال «در مسابقه کمدین خندوانه به کدام گزینه رای دادید؟» اضافه شده، میگن هر کی بگه ژوله رد می کنن. دانشمندان تا این لحظه هنوز موفق به درمان بیماری اختلال «دوقطبی» در بسیاری از ما نشده اند. با این حال تلاش ها ادامه دارد … ”

dsa++-964re

محمود فرجامی، طنز پژوه هم از منظری دیگر به طنز ژوله پرداخته و بنا به دلایلی که برگزیده، این طنز را یک استند آپ کمدی کامل و درست معرفی کرده:
” این اجرای امیرمهدی ژوله به نظرم یک نقطه عطف در استندآپ کمدی ایرانی است. چرا؟ چون خیلی بامزه است یا ژوله خیلی کمدین خوبی است؟ نه؛ مساله فراتر از این حرفهاست. او دقیقا ماهیت استندآپ کمدی را ارائه می‌کند: خندیدن به خود. و در این خودخنده‌زنی نه چیزهایی مثل لهجه یا قومیت یا ملیت، که بیماری خودش و جمعِ حاضر را به طنز می‌کشد. پیش از هرچیز او با شجاعت تمام بیماری پنهانش را در برنامه‌ای پرمخاطب اعلام می‌کند و به استقبال عوارض ناراحت‌کننده‌ی آن (به‌ویژه دلسوزی‌های پیچیده در لفاف تحسین که هر معلول یا بیماری که بیماری‌اش قابل علاج قطعی نیست از آن گریزان است) می‌رود. و در مرحله‌ای بالاتر آن را و خود را به خنده می‌گیرد، خنده‌ای که در جامعه و فرهنگ ما همیشه وقتی “علیه او” است مورد قبول و تحسین است؛ جامعه و فرهنگی که در آن کسی که خودخنده‌زنی می‌کند را لوده و دلقک می‌دانند.
امیرمهدی ژوله با این اجرای تحسین‌برانگیز (و از نظر من تاریخی)اش فرهنگ ما در زمینه طنز و شوخ‌طبعی را یک گام بزرگ جلو می‌برد: به خودت بخند و با اعتماد به‌نفس بگذار دیگران به تو و حتی درد تو (البته سرخوشانه و با همدردی نه با تحقیر) بخندند…
زنده باد او و البته آفرین بر رامبد جوان که نه فقط جا برای اجرای استندآپ کمدی را در برنامه‌اش باز کرده بلکه با قهقهه‌های بلند و بجایش نشان داده است که بخوبی از اهمیت رابطه‌ی دوطرفه اجراکننده-مخاطب در استندآپ کمدی آگاه است ”
سهند ایرانمهر ، روزنامه نگار، هم پلی زده میان حوادث خندوانه و روزگار پر حادثه‌ی خندوانه:
دیشب جایی مهمون بودم، ملت که عمدتا اولین بار بود اسم خندوانه رو می شنیدن، همه موبایل بدست؛ نگران دست بردن تو آرای ژوله و “یاحسین میرحسین” گویان به بقیه خبر می دادن که یالله زود باشید به ژوله رای بدین، یکی دو تا اصولگرا هم تو جمع داشتیم که از هنر بی بدیل حیایی و تعهد هنریش می گفتن، این وسط یکی -راست یا دروغشو نمی دونم- گفت تو یه لینک تلگرامی خونده که سرور رو قطع کردن و آرای ژوله ثبت نمیشه(!)، اون یکی گفت تو آرا دست بردن، یکی گفت هر کی به حیایی رای بده بهش شارژ می دن، خبر یادداشت ابطحی هم به ماجرا اضافه شد، تسنیم تلویحا جواب ابطحی رو داد، جوک هایی که میزان آرای ژوله و حیایی و محسن رضایی و کروبی رو اعلام می کردن می اومد و انذاز می داد امشب نخوابید، یه پیرمردی هم تو مهمونی دیشبمون بود که هی تکرار می کرد:” اون وخ به اینا میشه انتخابات رو سپرد؟!”، و خلاصه وضعیتی که من یقین کردم فردا صبح ژوله تو حصره و مابقی ابنای ملت یا تو خیابون یا تو کهریزک. صبح که اخبار رو مرور می کردم دیدم بازار فحاشی دو طرف داغ شده و ژوله هم علیه این افراد موضع گرفته و فارس فیلم اجرای حیایی رو با آب و تاب زده و اون یکی سایت سبز عکس ژوله و خاتمی در کنار هم و دوباره نظام دو قطبی در فیس برقرار.
الان، میشه باز هم در مورد خلقیات ما ایرانی ها حرف زد، میشه قیافه دانای مطلق رو گرفت و ،،،و،،،،و اما :” حضرت مستطاب حاکمیت! به عنوان یک شهروند که دلم می خواد در این منطقه بی ثبات و مشوش خاورمیانه ثباتت حفظ شه و بخاطر آینده این مملکت پایه های مردمی ات تقویت، اوصیکم به اینکه فکری کنی برای این، به قول حافظ:” شراب خانگی ترس محتسب خوردهِ سال٨٨”و اگر نمی تونی فکر کنی لااقل بگو این سیاست حصر و تخریب وشلنگ و تخته و قپون و فتنه و ممنوعیت عکس و ،،،، رو بذارن کنار چون این عقده فروخورده که دامنه اش تا نظر سنجی فلان برنامه نود یا رقابت بین دو تا کمدین کشیده می شه با هیچکدوم از مولفه های امنیت و ثبات نمی خونه و یه حفره امنیتی تمام عیار تلقی می شه که ممکنه یه جایی مثل یه دمل چرکی سر بازکنه و این اتفاق در این منطقه سن و ملخ و داعش زده که بعد هشت سال، تازه داریم ، خودمون رو پیدا می کنیم، اصلا خوب نیست.
جلال سمیعی ، روزنامه نگار و طنز نویس هم خندوانه را به سیاست های تازه ی صدا سیما مرتبط کرده و در این باب این طور نوشته:
” تغییرات دوران جدید ریاست آقای سرافراز بر صداوسیما کم‌کم دارد آشکار می‌شود؛
۱. از یک سو برنامه‌هایی با رویکرد شادی‌آفرینی و طنز بی‌خطر و بی‌انتقاد به سیاست و جامعه، مثل «خندوانه» و «قندپهلو» دارند با موفقیت بال و پر می‌گیرند. سال‌ها به این فکر می‌کردم که اگر صداوسیما شبکه‌ای برای طنز و شادی در صدا یا سیما راه بیاندازد، با این همه ایام عزا چه خواهد کرد… اما با همه‌ی عقیم بودن‌های بسیاری از برنامه‌‌های شبکه‌ی صبا در رادیو و نسیم در تلویزیون، خندوانه دارد یک‌تنه بار همه را انصافا خوب به دوش می‌کشد. جای موسیقی و شادی آن‌قدر در رسانه‌های ما خالی‌ست که خندوانه اگر ضعیف هم بود، یکه‌تاز بود. شادی و سرگرمی حق جامعه است و ارزش‌گذاری خنده، چندان معنا ندارد.
۲. از سوی دیگر، این رویکرد یعنی تحقق آرمان همیشگی مدیران صداوسیما؛ طنز انتقادی در رادیو و تلویزیون کم‌کم دارد محو می‌شود؛ معاونت سیاسی که خودش اصلی‌ترین منتقد (و بیشتر!) در برابر برنامه‌های طنزآمیز بود، مدل‌هایی از «صرفا جهت اطلاع» و «حساس نشو» را در بخش‌های خبری رواج می‌دهد؛ مدل‌هایی که آفت صراحت و هجو و بی‌نمک بودن تعریف ذاتی‌شان است و نهایتا با مونتاژ دیالوگی طنزآمیز از یک سریال کمیک، اوج خلاقیت‌شان را به رخ مخاطب می‌کشند.
۳. شاید حمایت از دولت مهم‌ترین استدلال سازمان صداوسیما در این رویکرد تازه باشد؛ اما دو اتفاق مهم ثمره‌ی این رویکرد خواهد بود؛ اتفاق اول این که نسلی از طنز رادیو-تلویزیونی که در رادیو جوان و بعد تلویزیون با انتقاد به راه افتاد و مخاطبانی که آن را حرف و زبان‌شان می‌پنداشتند، پای‌ش می‌ایستادند…‌ این نسل دارد منقرض می‌شود. اتفاق دوم این است که فضای خالی انتقاد را رسانه‌های رقیب پر خواهند کرد؛ اینترنت و شبکه‌های ماهواره‌ای.
آیا صداوسیما ترجیح خواهد داد در میدان‌های مین قبلاخنثی‌شده ادامه‌ی مسیر بدهد؟

ابراهیم نبوی، طنز نویس مطبوعاتی ایران هم دیگر از طرفداران خندوانه بوده که محبوبیت این برنامه ار با برنامه ی کسل کننده ی مذهبی مقایسه کرده و این طور نتیجه گرفته که بودجه های کلان حکومتی در جلب مخاطب عام برای برنامه ای دخواه حکومت ناکام بوده اند :

” این گانگام استایل که موجش مثل توفان آمد و مثل نسیم رفت، جهانگیر شده بود، هر کشوری برای خودش یک نوع گانگام استایل درست کرده بود. یکی هم پرشین استایل بود، بالاخره در هر جای دنیا هر چیزی به یک شکل اتفاق می افتد. آقای احمد خاتمی، با شدت و حدت، با خشم و هیاهو و ویلیام فاکنر، با چشمانی ورقلنبیده در طول تاریخ و عرض جغرافیای جمعه های تهران، گفته که : « آنتن های ماهواره ای جهنمی است» و بعدش هم اضافه کرده که « آنتن های ماهواره می خواهند سبک زندگی مردم را تغییر دهند.» هر کسی چنین جمله ای را بخواند، فکر می کند که الآن تمام استکبار جهانی با سه تا ناو جنگی که توی هرکدامش ده میلیون بشقاب ماهواره و ریسیور و بقیه عناصر مزدور استکباری است، دارد حمله می کند به ام القرای اسلام و احتمال این خطر وجود دارد که تا هفته بعد تعدادی ماهواره به تهران وارد شود.
انگار نه انگار که از ۲۵ سال قبل ماهواره در ایران وجود دارد و هفتاد درصد مردم از آن استفاده می کنند، تازه آقای احمد خاتمی یادش افتاده که ماهواره ها از صهیونیسم هم خطرناک ترند، اصلا خطرناک و جهنمی باشد، اصلا بخواهند سبک زندگی ایرانیان را تغییر بدهند، بعد از ۲۵ سال حالا وقت گفتن این حرف است؟ فرض کنیم حرف آقای احمد خاتمی درست باشد و ماهواره سبک زندگی ایرانیان را تغییر بدهد، اگر این فرض درست باشد، پس در این ۲۵ سال این اتفاق افتاده است. اگر هم تا حالا با وجود سابقه ۲۵ ساله ماهواره در ایران، سبک زندگی ایرانیان تغییر نکرده و تازه می خواهد تغییر کند، پس ماهواره نمی تواند سبک زندگی را تغییر دهد.
در سال ۱۳۶۲ قیمت یک دستگاه ویدئوی بتاماکس صد هزار تومان بود و قیمت یک قرآن نفیس دویست تومان، ده سال بعدش قیمت ویدئوی بتاماکس شده بود ۲۵ هزار تومان و قیمت یک جلد قرآن شده بود هزار تومان. یعنی کلا هر چیزی را که دولت با آن مخالف باشد، قیمتش ثابت می ماند و هر چیزی که توسط دولت مورد حمایت قرار بگیرد، یا قیمتش ده برابر می شود یا بکلی از میان می رود.
از اینها گذشته، چطوری است که ماهواره ها می توانند سبک زندگی امت شهیدپرور را تغییر بدهند، ولی ده تا شبکه ۲۴ ساعته تلویزیونی جمهوری اسلامی ۳۷ سال است که نمی تواند روی مردم ایران تاثیر بگذارد؟ چطوری است که شصت تا شبکه ماهواره ای درپیتی لس آنجلس که بودجه شصت تا شبکه روی هم در یک سال به اندازه بودجه یک هفته صدا و سیمای جمهوری اسلامی نمی شود، می توانند سبک زندگی ملت ایران را تغییر بدهند، ولی تلویزیون جمهوری اسلامی که تعداد کارکنانش ده برابر کل تلویزیون های فارسی زبان است، نمی تواند سبک زندگی امت مسلمان را حفظ کند؟
چطوری می شود که یک جناب خان سروکله اش توی برنامه بامزه خندوانه پیدا می شود و در عرض دو ماه تبدیل به قهرمان ملی می شود و از کیم کارداشیان و پاریس هیلتون معروف تر می شود، ولی آقای قرائتی ۳۷ سال در تلویزیون جمهوری اسلامی درس هایی از قرآن می دهد، و همه مردم برنامه اش را به عنوان استندآپ کمدی نگاه می کنند. و بعید می دانم تعداد بینندگان برنامه قرائتی از سی سال قبل تا امروز یک پنجم نشده باشد، حتما کمتر از این هم شده است. یعنی بعد از ۳۷ سال رفتار بی نتیجه آدم کارش را همین جوری ادامه بدهد همین می شود، یک نقی معمولی این همه توی زندگی مردم تاثیر می گذارد، ولی این همه برنامه های خبری و سیاسی هیچ اثری در مردم نمی کند. بابا جمعش کن، یه جای دیگه پهنش کن. ”
عاقبت و مثال تمامی برنامه های موفق؛ پای تهمت و افترا و یا نگاه‌های جنون آمیز و وهم‌آلود هم به میان بوده، از همین جبهه، مصطفی کریمی، روزنامه نگار، رامبد جوان را ” ابن الوقت ” خوانده و درباره‌ی کار او این طور گفته:
یعنی زنده می مونیم و می بینم که ابن الوقت بزرگ، رامبد جوان رفیق صمیمی آقای حدادیان مداح چماق به دست اهل بیت که به ایشون هر چند شب یه بار زنگ می زنه، و یار غار رئیس شرکت بهره برداری راه آهن شهری تهران و حومه که از ایشون هم ۵۰۰ میلیون به بهونه فرهنگ سازی مترو گرفته، و دوست اتفاقی حداد جان عادل، و بازیچه پشت پرده جریان اصولگرا برای دعوت چند تا در میون کاندیداهای اصولگرا و پایداری چی به برنامه اش، و غلام حلقه به گوش رئیس صدا و سیما برای دعوت از سگ های طلایی مانند امین حیایی، از الهام چرخنده هم برای شرکت تو برنامه اش دعوت کنه؟

هما روستا در آیینه پیر و جوان | بهارک عرفان

هما روستا، بازیگر تئاتر و سینما، در روز تولدش از دنیا رفت. خبر همینقدر کوتاه بود و همینقدر غمگنانه که باز هم شاهد مرگ یک اهل فرهنگ دیگر بودیم فرسنگ ها دورتر از خاک خانه . او رفت، تنها و جدا از مردمی که برای اعتلای اندیشه شان زحمت بسیار کشید.

asd++6302a+6sd

هما روستا، بازیگر تئاتر و سینمای ایران، که سالها درکنار حمید سمندریان به بسیاری از جوان های این مرز و بوم درس تئاتر داد و با الفبای این هنر مادر آشنایشان کرد، بر اثر ابتلا به بیماری سرطان روز شنبه، چهارم مهر، درست در روز تولدش و در شهر لس‌آنجلس آمریکا از دنیا رفت. به همین بهانه همکارمان ” بهارک عرفان ” در تحریریه‌ی بخش فرهنگی خلیج فارس؛ گزارشی آماده کرده از گفته‌های پیر و جوان هنر و ادب ایران باب هما روستا؛ زن دوست داشتنی سینمای ایران.

صفی یزدانیان – کارگردان؛ مرگ خانم روستا را به کوچ دسته جمعی بسیاری از سینماگران پیوند زنده و از جمله از ” بهرام بیضایی ” خواسته که به ایران برگردد :

امروز که با رفتن خانم روستا همه به شکلی انگار اجتناب ناپذیر با آن دیالوگ رو به دوربینش، با به تهران نرسیدنش، تیتر و متن ساختند، مدام به این فکر می کنم که کدام تک جمله در سینمای ایران یا دنیا چنین دوام آورده، چنین با یاد بازیگری که جز همین، و دو سه دیالوگ کوتاه پیش از آن، در مسافران چیزی نمی گوید و اساسا تا به عروسی عزا شده بتابد و باز جشنش کند در فیلم حضوری ندارد یکی شده است؟ بی خالق مسافران حتا عزای بازیگر مهتاب چیزی کم داشت.
به تهران بیایید آقای بیضایی، می دانم که این سخنی احساساتی است، اما من با فیلم و هنر و متن احساساتی هیچ مشکلی ندارم. به تهران بیایید و درش کار کنید چون اساسا کسی نمی تواند جلوی کار چون شمایی را بگیرد. آن آینه را بردارید و بیایید و بنویسید و بسازید و شکوه کنید و سنگ اندازان و حقیران و سدسازان را خجالت بدهید.
شما به تهران برسید آقای بیضایی

asd0003200010a

فواد شمس؛ روزنامه نگار جوان ساکن ایران هم با مرگ هما روستا یادداشت کوچکی نوشته و در این میان از ” تعهد اجتماعی ” خانم روستا گفته… :
” هما روستا جز آن نسل از بازیگرانی بود که از شهرت یا آن چیزی که این رو زها سلیبریتی شدن می نامند، برای تغییر اجتماعی استفاده می کرد.
هما روستا تنها یک بازیگر نبود که در چند فیلم خاطره انگیز بازی کند و زندگی خوبی برای خودش به دست بیاورد و از شهرت و سلیبریتی شدن اش استفاده شخصی کند. بلکه او تعهد اجتماعی داشت. همراه با تغییرات جامعه اش بود. در کنار مردمش بود . آخرین بار در کنار مادران داغدار پارک لاله بعد از ۸۸ خونین ایستاد.
این که این روزها سلیبریتی های ما کوچکترین تعهد اجتماعی ندارند و در هیچ حرکت اجتماعی و سیاسی در کنار مردم شان نیستند مرگ هما روستا را ناراحت کننده تر می کند. آیا نسل سلیبریتی های متعهد دارد تمام می شود؟ آیا نسل جدید بازیگران و سلیبریتی ها اصلا این چیزها برای شان مهم است؟

حبیب رضایی؛ بازیگر و کارگردان شناخته شده‌ی سینمای ایران هم با نگارش متنی احساسی و شاعرانه در سوگ هما روستا گفته و این طور نوشته :
” آخ که آئینه گردان آسمان شدین خانم… چه چهره‌های دل انگیزی همین دم بر این آئینه رخ می کشند…
بهمن مظفری با آن نگاه زلال امده که لکه نمانده باشد بر چهره اش از دیروز که رسیده..
پیشتر که بگردانید علی طباطبایی خواهد امد که با همدم حقگو کمک کنند تا سنگینی این همه چهره ناب در آن آئینه، دست خانم روستا را خسته نکند ، تازه کلی احرام پوش و لبیک گو نشسته و ایستاده و البته بی تشنگی و سیراب شده از اب زلال،در جای جای آن سرسرا به تماشا آمده اند و ما این پایین چه بی تابیم با آنکه می دانیم و می دیدیم دل دل کردن‌های بانو هما را، برای دست گرفتن همدل سفر کرده…بله حتما در گوشه ای بر صندلی راحتی،استاد سمندریان با چشمهای لبالب از انتظار نشسته اند و حالا برمی خیزند و با این همه جوان برومند به استقبال می آیند…
ای وای که در آسمان چه خبر است؟؟…ای وای که چه خاکی بر ما خاکیان می ریزد…دل کبود می شود ازاین ضربه های مدام …و مانده ایم حیران که چقدر رفتن ها،بی خداحافظی شده..قدر نفس عزیزانمان را در هر سن و سالی که هستند بدانیم که…ای وای اسمان چه خبر است؟….همین.”

ابراهیم امین زاده، سینماگر ، هم با موضوعی دیگر از زندگی هما روستا را بنیان کلامش کرده و از خانه و خانواده ی سیاسی او گفته و گذشته ی آمیخته به حوادث اجتماعی اش:
” هما روستارا هم ، سرطان (که این روزها، از سرما خوردگی شایعتر شده است و دست مسببینش درد نکند!!) مثل شوهرش شادروان حمید سمندریان ،برداشت و برد.
در سالهای جوانی بودم که برای اولین بار، نام هما روستارا شنیدم و خواندم. نه در مسأله و موضوع هنر های نمایشی و تئاتر و سینما، بلکه در یک مسأله کاملا سیاسی. گرچه هما روستا، در عمل نشان داد که اصلا سیاسی نبود. نمی دانم، شاید نشان داد.هنوز هم در این مسأله کلنجار می روم ،آیا پسر یا دختری که دائم تحت تربیت برنامه ریزی شده پدر یا مادرش باشد(در مورد هما روستا ، پدر )می تواند از او تأثیر نپذیرد؟ خود من بر این عقیده هستم که حتما تأثیر می پذیرد، حتی اگر تأثیر متضاد باشد. اما غیر ممکن است که این تأثیر، اورا خالی کرده باشد و آدمی مثل هما روستا که سالهای سال همراه پدر در آلمان شرقی زیسته است، سیاسی فکر نکند. مگر این که بپذیریم، سیاسی فکر نکردن و فرار از سیاست نیز، خود، یک نوع تفکر سیاسی باشدو عکس العملی خودآگاه و بعمد، در برابر آن چه سالها با اوبود.

هما روستا، دختر شادروان رضا روستا بود. رضا روستا از پنجاه و سه نفر است که زنده یاد بزرگ علوی در کتابی به همین نام ، تحت عنوان (ر-ض) مفصلا به او پرداخته است. رضا روستا از اعضای نخستین کمیته مرکزی حزب توده ایران است که بعد از کودتای مرداد ۱۳۳۲ و غیر قانونی نامیده شدن حزب از سوی شاه بقدرت برگشته و بر سلطنت گمارده شده از سوی امریکا و بادستگیری های فله ای اعضاء و هواداران حزب درسرتاسر ایران، ناگزیر از ایران رفتند .
ا در اواخر دهه چهل قرن حاضر خورشیدی بود که “سوتلانا استالین” دختر “ژوزف استالین” دبیر کل کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی ، بسال ۱۹۶۷ میلادی،در دهلی به سفارت امریکا پناهنده شد و در چهل و یک سالگی به امریکا رفت و بلا فاصله،نامه خود را خطاب به پدرش (که سالها قبل نوشته بود) منتشر کرد و از کمونیسم و جهان سیاست دوری گزید.خود این حرکت در جهان سرمایه داری، بزرگترین حرکت سیاسی نامیده شد.
در ایران آن روز، باعتبار این که دختر استالین (از نظر جنسی)تعلق به دنیای زنان داشت، این خبر و نامه را، نخستین بار، مجله “زن روز” از نشریات کیهان منتشر کرد و نشریات دیگر بعد از زن روز، مسأله را پی گرفتند.
هما روستا هم کمی بعد(بفاصله یکی دو ماه) بتأسی از سوتلانا استالین،به آلمان غربی پناهنده شد ونامه مشابهی در نشریات آلمان غربی منتشر کرد . نامه هما روستا را هم، برای نخستین بار، مجله زن روز و سپس” اطلاعات بانوان” از نشریات مؤسسه اطلاعات منتشر کرد.من نمی دانم، هما روستا هم نامه اش را در زمان حیات پدر نوشته بود و پنهان نگهداشته بود ،یا با انتشار نامه سوتلانا استالین دست به این کار زد، در حالی که پدرش چهار یا پنج سال قبل از آن از دنیا رفته بود.
روان شاد هما روستا در سال ۱۳۴۹، بعد از انتشار نامه اش ، به ایران باز گشت و برای همیشه در ایران ماند . وی بعد از بازگشت به ایران در رشته شیمی به تحصیل پرداخت . ولی خیلی زود آن را نیمه تمام رها کرد و به تحصیل در تئاتر و سینما پرداخت .او از سال ۱۳۵۰ فعایت هنری خود را با فیلمی از زنده یاد ساموئل خاچیکیان شروع کرد و تاآخر عمر فقط و فقط بعنوان یک هنر پیشه شناخته شد و به اوج رسید و در اوج رفت./ همین “

نگاهی به اجرای نمایش دوزخ اثر ژان پل ساتر در لندن | محمد سفریان

دوزخ در لندن

“بی در” یا “در اتاق” عنوان نمایشنامه ای از “ژان پل سارتر” فیلسوف و نویسنده‌ی بزگ فرانسوی‌ست که در حال و هوای روزهای آخر جنگ دوم جهانی و به سال ۱۹۴۴ به نگارش در آمده. در زمانه‌ای که بشر از پس زیستن سالیان دشوار پیاپی لختی آرامش داشته برای اندیشیدن و به اخلاق و مفاهیم اجتماعی تازه اندیشه کردن.

SDFDF4RT

این نمایش که در فارسی با عنوان “دوزخ” ترجمه شده و با تجربه‌ی ترجمه‌های مکرر به بازار کتاب آمده، عصر روز جمعه بیست و ششم سپتامبر در سالن “بول تیاتر” لندن به روی صحنه رفت و تنی چند از علاقه مندان تئاتر را در سالن کوچکی در شمال لندن به زیر یک سقف گرد هم آورد.

این نمایش کوتاه یک پرده ای همان گونه که از عنوانش بر می آید قصه‌ی مواجهه‌ی آدمی با عذابی بی آخر است. عذابی آمده از کردار انسان ها بر روی زمین که به نوبه‌ی خود بسیار جالب توجه است و انگیزاننده‌ی فکر. همین موضوع که بشر (آن هم از نوع روشنفکر فرانسوی اش) در هفتاد و پنج سال پیش چه اموری را نکوهیده می‌انگاشته و مستلزم عذاب (روانی)، خود می تواند نخستین نکته‌ی جالب توجه برای تعقیب این نمایش باشد.

این نمایش که از سه شخصیت اصلی به عنوان حاضرین در اتاق بی در و یک شخصیت فرعی به عنوان مسئول دوزخ بهره مند است بیشتر از همه بر پایه‌ی دیالوگ های میان آن سه فرد پیش می‌رود که هر یک درکی از “حق اجتماعی”؛ “مرگ” ؛ “عشق” و البته که شیوه‌ی مواجهه با “زمانی بی انتها ” دارند.

CSD33+63ds

این اجتماع سه نفری که از یک مرد و دو زن تشکیل شده اند؛ هر یک به روایت خودشان به خاطر گناهی به این عذاب گرفتار شده اند که در این میان خیانت های جنسی زن و شوهر به دو گونه‌ی متفاوت مشکل دو تن از ایشان است و نفر سوم هم به خاطر نپذیرفتن فرزند ناخواسته‌ی زنا زاده اش، به این دوزخ گرفتار آمده.

این طور که پیداست جامعه‌ی فرانسه که در دهه های شصت و هفتاد به عنوان پرچم‌دار آزادی‌های جنسی و نهادینه کردن اندیشه‌ی تمامیت حق هر انسان بر جان و تن خویش، نقشی برجسته در القای مفاهیم تازه به ذهن مردمان دنیا بازی کرد، خود در سالهای قبل تر درگیر چنین مسائلی بوده و این قبیل اعمال حتی اگر مستوجب سرزنش نمی‌بوده اند، لااقل مسائلی برای بحث کردن شمرده می شدند و نه اموری به اصطلاح جاافتاده و حل شده.

دیگر از نکات جالب توجه البته گنجاندن بسیاری از مسائل فکری اگزیستانسیالیسم در این نمایش است که بعدها به عنوان فلسفه‌ای فراگیر در میان روشنفکران غربی متداول شد. فلسفه ای که در کلی ترین حالت گفت، سعی در پرستش “بودن” دارد و تلاش می کند تا دنیا را بر پایه‌ی اصالت “حضور” معنا کند. علاوه براخلاق اجتماعی و مباحثی همچون احترام به حق و حقوق دیگران؛ مفاهیمی همچون “زمان” و “هستی” نیز به وفور و از قول آدمک های نمایشنامه تعریف شدند.

در اجرای جمعه شب اما “رضا بهرنگ” جای آقای گارسین بازی می کرد که یک روزنامه نویس مبلغ صلح بود، اما به روایت خودش در زندگی “آن بیرون” بارها و بارها همسرش را عذاب داده بود و حتی با آوردن معشوقش به داخل ساختمانی واحد، می گذاشته تا صدای خنده و شادی و عشق‌بازی آنها مستقیما به گوش همسرش برسد.

“اینس سرانو” با بازی سودابه فرخ نیا، ( که کارگردانی نمایش را هم به همراه داشت) دومین شخصیت حاضر در نمایش بود. زنی که به روایت خودش یک فرد از طبقه‌ی شریف کارگر بوده و سالها در اداره پست خدمت می کرده. این زن به واسطه‌ی علایق همجنسگرایانه اش عذاب وجدان داشت و پیش تر از همه دنیا را به هیات شکنجه ای مدام می دید که قبل‌تر از هر امری به شکنجه گر حاجت دارد.

سرآخر “استله ریگات” که فقیرزاده‌ی آمده از طبقات بسیار فرودستی بود که برای رهایی از فقر همسر مردی شده بود که سالها از خودش بزرگتر بود. عذاب ذهنی استله؛ از رها کردن فرزندش می آمد. فرزندی زنا زاده که او را از زندگی مرفه و آرامش دور می کرد و او چنین نمی خواست. خانم “ناهید نعیمی” رل استله رابازی می کرد.

دیگر از نکات جالب توجه باب این اجرا که از مسائلی همیشگی در تئاترهای خارج از کشور است؛ کمبود امکانات و نمایش بالجبر بسیار ساده ی صحنه است که باعث می شود تا یک نمایش سبک و سیاقی شبیه به ” نمایشنامه خوانی” پیدا کند و زحمت بسیار زیاد بازیگران در حفظ کردن دیالوگ های سخت و طولانی و بازی های به نسبت خوبشان را بی اجر بگذارد.

عاقبت، ذکر این نکته هم جالب توجه می نماید که این نمایش با همراهی برخی از چهره های فرهنگی و ادبی لندن مواجه شده بود و از جمله موفق شده بود تا آقای “رکن الدین خسروی” از بنیان گذاران تئاتر مدرن ایران را هم به سالن نمایش بکشاند و از این حیث فضایی نوستالژیک و تئاتری را رقم بزند.

اخبار ورزشی روز دوشنبه با امیر خسروجردی

فوتسال قهرمانی ملت های آسیا، بانوان ایران با شایستگی قهرمان قاره کهن شدند.
نخستین دوره این مسابقات که در مالزی برگزار شد با قهرمانی تیم بانوان ایران خاتمه یافت.
در دیدار نهایی این رقابت ها تیم ملی فوتسال بانوان ایران به مصاف ژاپن رفت و در یک بازی حساس با تک گل دقیقه ۱۸ فرشته کریمی به برتری رسید و با این برد شیرین مقتدارنه قهرمانی این دوره از پیکارها را از آن خود کرد.فوتسالیست های بانوی ایرانی با این نتیجه، انتقام شکست خود در رقابت های قهرمانی داخل سالن آسیا را از چشم بادامی ها هم گرفتند.
در دیدار رده بندی نیز، تایلند با پیروزی ۴-۱ مقابل مالزی میزبان بر سکوی سوم ایستاد.

sad00saod9ika

بسکتبال ملت های آسیا، ایران مرحله دوم را با برد مقابل هنگ کنگ آغاز کرد.
مرحله دوم این رقابت ها از یکشنبه در چین آغاز شد که طی آن، تیم ملی بسکتبال ایران در نخستین بازی خود مقابل هنگ کنگ به پیروزی قاطع ۱۱۱- ۵۶ دست یافت و با این برد، ملی پوشان ایرانی ضمن کسب چهارمین پیروزی پیاپی، قدرت خود را هم به رخ حریفانشان در این دوره کشیدند.
تیم ملی ایران دوشنبه در حساس ترین بازی خود رودرروی فیلپین نایب قهرمان دوره گذشته می رود.

در کمک به موسسه خیریه فیاض بخش، پیکان علی کریمی ۵۰۸ میلیون فروخته شد.
در مراسم مزایده این خودرو که در مشهد برگزار شد، پیشنهادات خرید خودرو از ۸۸ میلیون شروع شد و در نهایت هوشنگ ابراهیمی با پیشنهاد واگذاری دو باب مغازه در اطراف حرم مطهر رضوی به قیمت ۵۰۸ میلیون تومان در قبال دریافت این خودرو توانست آن را در اختیار بگیرد.
دو باب مغازه به قیمت ۵۰۸ میلیون تومان در قبال خرید پیکان استیشن سابق علی کریمی که پس از سال‌ها و برای کمک به آسایشگاه فیاض‌بخش مشهد مجددا آن را سوار شده بود، به این موسسه خیریه اهدا شد.

با اعلام کاشانی، اسپانسر پرسپولیس مشخص شد.
رئیس هیات مدیره باشگاه پرسپولیس از انتخاب اسپانسر این باشگاه تا پایان فصل پانزدهم رقابت‌های لیگ برتر خبر داد. این اتفاق در شرایطی رخ داده که پرسپولیس با مشکلات مالی زیادی دست به گریبان است.
جعفر کاشانی دراین باره به مهر گفت:به دنبال مذاکراتی که از سوی مدیرعامل باشگاه صورت گرفته بود «همراه اول» به عنوان اسپانسر پرسپولیس تا پایان فصل جاری رقابت های لیگ برتر و جام حذفی انتخاب شد.
رئیس هیات مدیره باشگاه پرسپولیس در پاسخ به این پرسش که آیا با انتخاب اسپانسر جدید اعضای هیات مدیره هم تغییر خواهند کرد گفت: هیچ خبری از تغییرات در هیات مدیره نیست.
حامی باشگاه پرسپولیس در شرایطی پس از هفت هفته قطعی شده است که این تیم در چند بازی با حامیان مختلف روی پیراهنش به میدان رفت، اما در دیدار برابر تراکتورسازی با اسپانسر جدیدش به میدان رفت و یک بر صفر هم برنده شد تا به رده یازدهم جدول رده بندی صعود کند.

وقیف دارایی ۳۳ میلیون پوندی نیمار در برزیل
دادگاهی در برزیل دستور توقیف دارایی نیمار بازیکن تیم ملی این کشور را به ارزش ۳۳.۱ میلیون پوند صادر کرد.
خبرگزاری مهر دراین باره نوشت: دارایی بازیکن برزیلی به دلیل عدم اعلام صریح میزان دارایی‌اش پیش از پیوستن به لالیگا در سال ۲۰۱۳، توقیف شده است. این دادگاه به دلیل اعلام نکردن میزان این اموال و عدم پرداخت مالیات این حکم را صادر کرده است.
دادگاه سائو پائولو اعلام کرده ستاره بارسلونا ۶۳ میلیون رئال برزیل برابر با ۱۰.۵ میلیون پوند در فاصله بین ۲۰۱۱ و ۲۰۱۳ درآمد کسب کرده و آن را اعلام نکرده است. قاضی این پرونده اعلام کرده نیمار برای این درآمد مالیات پرداخت نکرده و درآمد خود را ۱۹.۶ میلیون رئال برابر با ۳.۲ میلیون پوند اعلام کرده است.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

وقتیکه آمارها سخن میگویند / دکتر منوچهر فرحبخش

در اقتصاد مدرن پایه واساس تصمیم گیریها برآمار گذارده شده است. در جوامع پیشرفته اتخاذ تصمیمات اقتصادی به ویژه در سطح ساختاری، بدون بررسیهای آماری تقریبا غیر ممکن است. از اینرو گزارشات و بررسیهای آماری و روش مقایسه آماری نقش بسیار پراهمیتی را در برنامه ریزیهای اقتصادی ایفا میکنند. با این تعریف اگر بخواهیم به وضعیت اقتصادی کشور درحال حاضر به پردازیم و براساس آن روند اقتصاد کشور در سال آینده و سالهای پس از آنرا که انتظار میرود با به اجرا گذاردن توافقنامه ژنو بین حکومت اسلامی و کشورهای ۱ + ۵ دستخوش تحولات جدی گردد را بررسی کرده و به تصویر کشیم، میبایستی حتما به بررسیهای آماری روی آوریم . تنها از طریق تجزیه و تحلیل های آماری وضع موجود است که میتوان به نقاط قوت و ضعف اقتصاد کشور پی برد و آنرا شناسایی کرده، سپس به دنبال راه حلها رفت و برنامه ریزی اقتصادی برای آینده ای را ممکن ساخت.

lsad0sa

آنچه که تاکنون از زبان مسئولین و بسیاری ازکارشناسان وابسته به حکومت اسلامی شنیده شده و میشود، ابراز امیدواری و پیش‏بینی های خوشبینانه نسبت به بهبود وضعیت اقتصادی کشور پس از خاتمه تحریم‌ها است که بشارت میدهند. آنها نه تنها انتظار دارند، بلکه به شدت بر این باورند که با رفع تحریم‌ها، شوک مثبتی به اقتصاد کشور وارد میشود. امیدواریهای این مسئولین حکومتی و کارشناسان وابسته نسبت به این شوک تا آن حد است که حتا در بعضی موارد آمارهای پیشرفت راهم تعیین کرده اند. یک نمونه آن در مورد صنعت نفت کشور است که گفته میشود، سرمایه های خارجی به سوی این صنعت سرازیر خواهد شد و تولید نفت ظرف کمتر از یک سال تا حدود یک‌میلیون بشکه در روز افزایش یافته و بدینوسیله سالانه رقمی بین ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلار بر درآمد ارزی کشور افزوده میشود.
همچنین است در مورد ذخیره ارزی در بانک های خارج ازکشورکه رقم آن بین ۳۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلاراعلام شده است. براساس این ذخیره ارزی مجازی که صحت و سقم آن هیچگاه ثابت نشده و در پرده ابهام باقی مانده، برنامه ریزیها شده، از جمله اینکه میگویند، امکان خرید مستقیم و بدون واسطه مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای آسان میگردد، بازار ایران برای سرمایه‌ گذاری داخلی وجذب پولهای سرگردان به سمت فعالیت‌های اقتصادی و تجاری امن‌تر میگردد. سرمایه‌ گذاران خارجی برای فروش کالا، سرمایه‌گذاری در کشور به‌ ویژه در حوزه نفت، گاز، خودرو و پتروشیمی ترغیب میشوند و نهادهای بین‌المللی برای اعطای وام و تسهیلات به حکومت اسلامی علاقمندی بیشتری از خود نشان خواهند داد. این تحرکات گسترده وضعیت اقتصادی کشور را تغییر داده و آنرا بهبود می بخشد، تا آنجا که رشد اقتصادی تا پنج ‌درصد را در سال آینده محقق میسازد.
در این رابطه تنها منبع مورد اعتماد و وسیله سنجش واقعیت ها آمارها هستند که میتوانند اثبات کنند نظر این جماعت تا چه حد به واقعیت نزدیک است. متاسفانه حکومت اسلامی برای سرپوش گذاردن بر اعمال خلاف خود که سر به بی نهایت زده است، در اولین گام به تحریف های آماری پرداخت و آنرا آنگونه که دلخواهش است دست کاری کرده و میکند، بطوریکه در هیچ موردی نمیتوان به آمارهای موجود تکیه کرد. معهذا از درون همین آمار مخدوش و دستکاری شده حکومتی و همچنین به کمک آمارهای بین المللی میتوان به واقعیت هایی دست یافت که نشان از وخامت اوضاع اقتصادی کشور میدهد، وخامتی که با وعده و وعیدها و امیدواریهای کاذب حکومت قابل پوشش نیست.
آمارهای ارائه شده توسط دستگاه آمارگیری حکومت اسلامی نشان میدهند که متوسط رشد اقتصادی در حکومت اسلامی همواره زیر چهار در صد بوده. نرخ تورم همیشه دورقمی و در سالهایی هم حتا بالای ۴۰% تجربه شده است. متوسط نرخ بیکاری ۱۰% بوده، رشد سرمایه روند بسیار کندی داشته، تا آنجا که در سال ۱۳۹۱ به منفی ۲۲% رسید، نرخ بهره وری تولید بسیار پایین و در سالهای ۹۳ – ۱۳۹۰ با متوسط ۴% مواجه بوده است. این آمار دستکاری شده که ارقام واقعی آن بسیار پایین تر وغم انگیز ترهم خواهد بود در باره جامعه ای است که به لحاط منابع طبیعی و نیروی انسانی در منطقه سرآمد بوده و در طول حکمروایی ۳۷ ساله اسلامی از یک درآمد نفتی یک هزار میلیارد دلاری هم بهره برده است.
این پس رفت شدید اقتصادی همراه با تاراج منابع مالی توسط حکومتگران اسلامی سبب شده تا مرتبه آماری کشورتقریبا در همه شاخص‌های بین‌المللی توسعه در پایین ترین رده ها قرارگیرد. در این رابطه کافی است به چند مورد زیر اشاره شود: طبق آخرین گزارش‌های سازمانهای جهانی ، رتبه ایران در طی سالها، در رونق اقتصادی ۱۰۷، آزادی اقتصادی ۱۷۳، توسعه انسانی ۷۵، رقابت‌پذیری جهانی ۸۳، سهولت انجام کسب‌وکار ۱۳۰، رقابت‏پذیری صنعتی ۶۷ بوده است.
در پیگیری برای شناخت علل پس رفت و سقوط اقتصادی و ترویج فساد مالی درکشور با سه عامل برخورد میشود که دارای نقش اساسی هستند. عامل اول مالکیت حکومت اسلامی بر بخش اعظم از ثروت ملی وامکانات اقتصادی کشور است ، عامل دوم بسته بودن اقتصاد است که از عامل اول سرچشمه میگیرد و بالاخره درآمد نفت میباشد که به صورت غیر قابل کنترل در اختیار حکومتگران است. حال در مقابل آن گروه از حکومتگران اسلامی که ظاهرا خواهان اصلاح امور و تغییر وضع موجود، به ویژه به دنبال خروج از بحران اقتصادی و خلع ید از مافیای تجاری هستند، تنها یک راه قرار دارد و آن رعایت اصول و قانونمندیهای نظام اقتصاد آزاد است ، که حکومت اسلامی هم اجبارا بر آن گردن نهاده، میباشد. یعنی حکومت بایستی از خود سلب مالکیت کرده، اقتصاد و تجارت کشور را به بخش خصوصی واقعی و نه بخش خصوصی صوری و دست پرورده واگذار نموده، خود به انجام وظیفه اصلی اش که همانا کنترل و نظارت بر امور است به پردازد. در آنصورت است که با تقویت و سالم سازی نظام مالیاتی میتواند نظم اقتصادی برقرارکرده و عدالت اجتماعی و پیشرفت را توسعه دهد. تنها در چنین فضایی است که حکومت میتواند به رونق کسب‌وکار کمک کرده آنرا بهبود بخشد، محیط تجارت را برای گسترش سرمایه گذاری آماده کند. سطح فن آوری را ارتقا داده و از این طریق افزایش رشد تولید را ممکن سازد.
آقای خامنه ای که خود عامل اصلی در به هم ریختگی اوضاع اقتصادی کشور به شمار میرود و فساد مالی گسترده موجود از بیت او بیرون آمده، اگر واقعا دلسوز ملت و مصمم به اصلاح امور میبود، میتوانست با اختیارات ویژه ای که برای خود قاعل شده و با اهرم “حکم حکومتی” بازگشت دولت به وظیفه اصلی اش را ممکن سازد. ولی متاسفانه وی چنین قصد و نیتی را در ذهن خود نمی پروراند، بلکه بر عگس در صدد تثبیت مدل اقتصادی موجود است و شاهد عینی در این مورد هم ارائه دستور العمل ” اقتصاد مقاومتی” است تا بدینوسیله با انجام یک سری اصلاحات سطحی وضع موجود تثبیت گردد. آقای خامنه ای در سخنرانیهای اقتصادی تبلیغاتی خود صحبت از دستیابی به متوسط رشد سالانه اقتصادی ۸.۳ ‌درصد و رشد بهره‌وری ۲.۵ درصد، تشکیل سرمایه ۱۰.۸% و نرخ بیکاری زیر ۷% و کسب جایگاه اول اقتصادی در منطقه میکند، یعنی ارقامی خیالی که غیر ممکن بودن آن نیاز به کار کارشناسی ندارد و هر شاگرد دبیرستانی هم میتواند تشخیص دهد که هدف از این آماربازیها صرفا ایجاد خط انحرافی ودادن خوراک به دستگاه های تبلیفاتی است.