خانه » 2015 (برگ 12)

بایگانی/آرشیو سالانه: 2015

نگاهی به آثار و احوال صمد بهرنگی…

معلم فروتن انسانیت…
بهارک عرفان

صمد بهرنگی

صمد بهرنگی

«مرگ خیلی آسان می‌تواند الان به سراغ من بیاید، اما من تا می‌توانم زندگی کنم نباید به پیشواز مرگ بروم ، البته اگر یک وقتی ناچار با مرگ روبرو شوم – که می‌شوم – مهم نیست. مهم این است که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد .» ماهی سیاه کوچولو – صمد بهرنگی
نهم شهریور ماه مصادف است با غرق شدن «ماهی سیاه کوچولو» در رودخانه‌ی ارس. هم‌او که پس از سالها رفاقت با بچه های ایران در چنین روزی دل به دریا زد و رفت. حرف از صمد بهرنگی نویسنده، شاعرو مترجم ایرانی است؛ همان “بهرنگ”ِ، داستان‌نویسی کودک و نوجوان که در طول حیات نه چندان دراز مدتش بیشتر از همه به تعلیم و تربیت بچه های ایران دقیق شد و در راه آموزش زندگی به بچه ها از هیچ کوششی دریغ نکرد.
بهرنگی قصه های فراوان دارد که برخی از آن ها از شدت تکرار جوری با جان زبان فارسی عجین شده اند؛ از هیمن جمله اند؛ ” کچل کفتر باز ” ، ” تلخون ” ؛ ” یک هلو هزار هلو ” ، ” ماهی سیاه کوچولو ” و بسیاری دیگر که بیشینه شاد در حوزه ی ادب کودک و با زبانی بسیار ساده به نگارش در آمده اند.

asdsamad

او که از خانواده ای بسیار تهی دست و در میان اوج نداری ها و فوج فلاکت مالی به جامعه معرفی شده بود؛ شاید به واسطه ی همان فقر و دانستن احوال اهل نیاز؛ در روزگار شکل گیری اندیشه اش به جنبش چپ ایران پیوست؛ جنبشی که در ادامه ی یک میل جهانی قصدی آرمانگرایانه در تقسیم به عدالت نعمات طبیعی داشت و بر آن بود تا پیش تر از همه با سلطه ی نظام سرمایه داری بر روح و جان مردمان مبارزه کند.
صمد بهرنگی بر خلاف بسیاری از نویسنده های وقت، از دانش آکادمیک هم بهره می برد و از رمز و راز با برنامه اندیشیدن آگاهی داشت. او به واسطه ی همین دانستن ها، و در ادامه ی علاقه ی شخص اش به تربیت کودکان، مقالات و تئوری های مهمی در نحوه ی تربیت و سیستم آموزشی نوشت که از پس عبور سالیان فراوان همچنان مورد استفاده دارند و به کار می آیند.
او که به روایت بسیاری، زندگی اش را به ” قلم ” بدل کرده بود و جای شهر نشینی و زیسن با جامعه ی روشنفکری ایران در مدرسه های روستاهای دور افتاده ی آذربایجان به تدریس الفبای زبان و زندگی می پرداخت؛ بیشتر از این زندگی غریب و نظریه هایش باب تعلیم و تربیت؛ به خاطر قصه هایش شهره و ماندگار شده. قصه های او از جانب بسیاری از منتقدین ادبی از جمله نوادر ادب فارسی در ساده گویی و صمیمیت و باورپذیری بوده اند.
صمد بهرنگی را می توان “هانس کریستین اندرسن” ایران خواند، چرا که او با آثارش از “اولدوز و کلاغ ها” و “ماهی سیاه کوچولو” گرفته تا ” یک هلو و هزار هلو” و “بیست و چهار ساعت در خواب و بیداری” سر منشا تحولی عظیم در حیطه ی ادبیات داستانی کودک و نوجوان شد و راهگشای نویسندگان بزرگ دیگری چون “علی اشرف درویشیان” و “منصور یاقوتی” شد.
بهرنگی در”کچل کفترباز”، “افسانه ی محبت” و “سرگذشت دومرول دیوانه” با الهام از افسانه های کهن و داستانهای محلی و بومی، داستانهایی نوشت که به افسانه هایی مدرن می مانند، افسانه هایی که با اندیشه های کهن زینت و با حس واقع گرایی تقویت شده اند.
آنچه صمد بهرنگی در کتاب “بیست و چهار ساعت در خواب و بیداری” ارائه داده، نمایشی بدیع است از داستان نویسی واقع گرایانه برای نوجوانان. او در این کتاب با تنیدن طنزی آرام و عمیق، خوانندگان کم سن و سال خود را به تفکر می خواند: ” خواننده ی عزیز، قصه ی “خواب و بیداری” را به خاطر این ننوشته ام که برای تو سرمشقی باشد. قصدم این است که بچه های هموطن خود را بهتر بشناسی و فکر کنی که چاره ی درد آنها چیست؟”
او سپس دست “بچه ی هموطن” خود را می گیرد و یک روز عادی نوجوانی دستفروش را به تصویر می کشد. نوجوانی که در خواب شبانه اش به دنیای رویایی اش سفر می کند و همه ی ناممکن ها را ممکن می بیند در این سفر بیست و چهار ساعته مرز تخیل و واقعیت به خوبی مشهود است و خواننده ی خردسال به خوبی از عهده ی تمیز این دو بر می آید هر چند ناخودآگاه با عقاید چپ گرایانه ی بهرنگی هم آشنا می شود.
” جلو مغازه یی سه تا بچه کیف به دست ایستاده بودند چیزهای پشت شیشه را تماشا می کردند. من هم ایستادم پشت سرشان. عطر خوشایندی از موهای شانه زده شان می آمد. بی اختیار پشت گردن یکیشان را بو کردم. بچه ها به عقب نگاه کردند و من را برانداز کردند و با اخم و نفرت ازم فاصله گرفتند و رفتند. از دور شنیدم که یکیشان می گفت: چه بوی بدی ازش می آمد!
فقط فرصت کردم که عکس خودم را توی شیشه ی مغازه ببینم. موهای سرم چنان بلند و پریشان بودند که گوش هایم را زیرگرفته بودند. انگار کلاه پر مویی به سرم گذاشته ام. پیراهن کرباسی ام رنگ چرک و تیره یی گرفته بود و از یقه ی دریده اش بدن سوخته ام دیده می شد. پاهام برهنه و چرک و پاشنه هام ترک خورده بودند. دلم می خواست مغز هر سه اعیان زاده را داغون کنم.”

اخبار ورزشی روز دوشنبه با امیر خسروجردی

رضایی جایگزین جهانبخش در تیم ملی شد
کادرفنی تیم ملی فوتبال ایران مهاجم ذوب‌آهن را جایگزین علیرضا جهانبخش کرد.
با توجه به مصدومیت علیرضا جهانبخش و اعلام شرایط این بازیکن از سوی باشگاه آلکمار هلند، سرمربی تیم ملی تصمیم گرفت کاوه رضایی، بازیکن ذوب آهن را به اردوی تیم ملی دعوت کند.
اردوی تیم ملی برای بازی برابر گوام و هند از پنجشنبه گذشته در تهران آغاز شده است.

ljasdf--945asdf-4443

بیست و پنج بازیکن به اردوی تیم ملی فوتسال ایران دعوت شدند.
ایسنا دراین باره به نقل از سایت فدراسیون نوشت:بازیکنان دعوت شده به اردوی تدارکاتی تیم ملی فوتسال از ۲۱ شهریورماه در کمپ تیم های ملی آغاز می شود.
سید رضا افتخاری، رئیس کمیته فوتسال دراین باره گفت: اردوی تدارکاتی تیم ملی فوتبال به منظور آمادگی بازیکنان و برگزاری دو بازی دوستانه با تیم های ایتالیا و روسیه برگزار می شود. تیم روسیه ۱۷ مهرماه یک دیدار دوستانه با تیم ملی فوتسال ایران برگزار خواهد کرد و سپس بازیکنان ایران در تاریخ ۲۷ مهر ماه به مصاف تیم ایتالیا می‌ روند.

احتمال نامزد شدن جرومه والکه برای ریاست فیفا
دبیرکل فیفا احتمال دارد که برای جانشینی سپ‌بلاتر نامزد شود. او در تلاش است تا بفهمد چه تعدادی از کنفدراسیون‌ها و انجمن‌های ملی فوتبال از او حمایت می‌کنند.
این نگرانی وجود دارد که نامزد شدن والکه باعث شود تمامی تلاش‌های کمیته و فیفا برای بازگرداندن وجهه فدراسیون نادیده گرفته شود.
والکه در مرکز حواشی مربوط به اتهامات اخیر قرار دارد. گفته می‌شود که او ۱۰ میلیون دلار برای حمایت از میزبانی آفریقای جنوبی برای جام جهانی ۲۰۱۰ دریافت کرده که البته والکه تمامی این اتهامات را رد کرده است.
در صورتی که والکه برای جانشینی بلاتر نامزد شود، در کنار رقیبانی همچون میشل پلاتینی، زیکو، چونگ مونگ جون و موسی بیلیقی قرار خواهد گرفت.

مورینیو:برای نجات چلسی کاری از دستم برنمی آید.
سرمربی پرتغالی چلسی از تعطیلی لیگ برتر انگلیس و اردوی این تیم به خاطر برگزاری‌ بازی‌های ملی گلایه کرد.
تیم فوتبال چلسی شروع خوبی در فصل ۱۶-۲۰۱۵ لیگ برتر نداشته و در چهار بازی اول خود در این رقابت‌ها دو شکست، یک تساوی و تنها یک پیروزی کسب کرده است. آبی‌پوشان لندنی که در حالا حاضر با چهار امتیاز در رده سیزدهم جدول رده‌بندی لیگ برتر انگلیس جای دارد،شنبه در ورزشگاه استمفوردبریج با نتیجه ۲ بر یک مغلوب کریستال پالاس شدند.
سرمربی پرتغالی چلسی در ادامه در گلایه به این موضوع عنوان کرد: نمی‌دانم در ۱۵ روز آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد. هر بازیکن به تیم ملی کشور خودش می‌رود و من می‌مانم و چهار بازیکن در دو هفته پیش‌رو! نمی‌توانم با این شرایط کاری کنم و تیم را به سوی بهتر شدن سوق دهم. در حال حاضر و در طول این دو هفته برای بهبود وضعیت تیم کاری از دست ساخته نیست.

توافق رئال و یونایتد بر سر انتقال دخیا
روزنامه ایندیپندت انگلیس گزارش داد که رئال مادرید سر انجام قبول کرده که رقمی بین ۴۰ تا ۴۵ میلیون یورو برای خرید دخیا به یونایتد پرداخت کند تا این انتقال انجام بگیرد.
یونایتد بارها اعلام کرده بود که قصد فروش دخیا با رقمی کمتر از ۴۰ میلیون یورو را ندارد ولی رئال نمی‌خواست بیش از ۲۰ میلیون برای جذب ستاره اسپانیایی پرداخت کند. همچنین رئال قصد داشت در صورت عدم توافق در این فصل، فصل آینده دخیا را به عنوان بازیکن آزاد به مادرید بیاورد که به نظر می‌رسد مسئولین رئال تصمیم جدیدی گرفته اند.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

نگاهی به داستان “ما بچه های خوب امیریه ” نوشته ی علی رضا نوری زاده / لیلا سامانی

مرثیه‌ای برای دوستی‌ها، عشق‌ها و امیدهای از کف رفته‌
نگاهی به داستان “ما بچه های خوب امیریه ” نوشته ی علی رضا نوری زاده

ما بچه های خوب امیریه

ما بچه های خوب امیریه

«در زمانه‌ای که عقاید مذهبی یا آرمانهای سیاسی بر یک جامعه چیره می‌شود، رسالت نویسنده در همراهی متوازن با این اتفاق و بازگو کردن احساسات، عقاید و آرزوهای مردمان آن سرزمین تعریف می‌شود.»
این نقل قول از خوان گویتیسولو، نویسنده‌ی اسپانیایی تبار، اشارتی‌ست بر الگوی آثار نویسندگانی که در سرزمینهای غنوده بر انقلاب و قیام بالیده‌اند و تعریفی کلی از محتوای رمانهای برساخته از این وقایع ارائه می‌دهد.
با لحاظ کردن این تعریف، آن دسته از نویسندگانی که اتفاق نظر مردمان برای وقوع یک انقلاب را محترم نمی‌شمرند و آنهایی که قلبشان با شور و شعف همطونانشان به تپش نمی‌افتد و با درماندگی‌شان فشرده نمی‌شود، از دریافت حقیقت آن خیزش و تبدیلش به واژگانی ماندگار ناتوانند و قادر به ادا کردن مراد اصلی ادبیات متعهد نخواهند بود.
هر انقلاب، به مثابه‌ی یک حادثه‌ی عظیم تاریخی نیازمند راویانی‌ست که رویدادهای اجتماعی و سیاسی برآمده از آن انقلاب را ثبت و آنها را برای ارائه به نسلهای آینده جاودان کنند. در این میان نقش داستان‌نویسان بر خلاف مورخان، تنها به ضبط و مستند کردن وقایع تاریخی محدود نمی‌شود. فعالان حوزه‌ی ادبیات داستانی برآنند تا این تجارب بشری را از یک واقعه‌ی سیاسی صرف فراتر ببرند و با مدد گرفتن از دنیای تخیل ازتلواسه‌های جهان‌شمول آدمی بگویند، تا با اعجاز نیروی داستان، مرزهای زمان، جغرافیا و زبان بی‌اعتبار شود. از سوی دیگر این داستانها هوشمندانه مراقب‌اند تا به وادی تشریح گزارش‌گونه و تاریخ‌نگاری در نیفتند.

رمان «ما بچه‌های خوب امیریه» نوشته‌ی علیرضا نوری‌زاده از این دست آثار است. کتابی که در بطن روایت عاشقانه‌اش، روزهای پرالتهاب یک انقلاب می‌تپند. انقلابی که سایه‌ی پهناورش را بر زندگی آدمهای بسیاری می‌گستراند و وقایعی غیر قابل پیش‌بینی را رقم می‌زند.

Man Raising Arms Near Passing Automobile

کتاب با تمسک به سویه‌ی روزنامه نگاری نویسنده‌اش، قهرمان داستان را به روزهای نخستین پس از انقلاب ۵۷ بهمن درایران برده و او را در مقام ناظر این رویداد عظیم معاصر قرار داده‌است، تا او ضمن بازگفتن داستان زندگی‌اش، از سیر استفالی این انقلاب روایت کند، از اوج لحظات شوق و هیجان تا ژرفای سرشکستگی و درماندگی.

نویسنده به واسطه‌ی حرفه‌اش، در بزنگاه‌های تاثیرگذار انقلاب حضور داشته و آنها را لمس کرده‌است. او نوشتن درباره‌ی انقلاب را از نوشتنِ انقلاب، مجزا می‌داند با این همه این دو را با هم می‌آمیزد و در کسوت یک نویسنده‌ی متعهد، ازانقلاب به عنوان یکی از تجربه‌های تاریخی یاد می‌کند و همزمان با الهام از قدرت قصه‌نویسی‌اش هرآنجا که لازم است، متن را از حقیقت به خیال سوق می‌دهد.

«ما بچه‌های خوب امیریه»، نقب نویسنده است به خاطرات کودکی و روزهای سراسر شور جوانی‌اش و روایتی تاریخی‌- داستانی‌ست از آنچه او در مقام یک نویسنده- روزنامه‌نگار شاهدش بوده‌است؛ از وصف ملاقاتهایش با شخصیتهای سیاسی و مذهبی گرفته تا شرح اعدام‌ها و سرکوبهای پس از انقلاب. او دیده‌ها، تجربیات و خاطراتش را بر بستری از یک داستان عاشقانه گسترانده‌است و در همان حال که از حقیقت به یغما رفتن انقلاب می‌گوید، با سفر به دنیای تخیل، قصه‌ای می‌آفریند عجین با عشق و امید.
«همان چند لحظه کفایت می‌کرد که بدانم تو تصویر را در ماه نگاه نکرده‌ای. چهره‌ات به سحرزدگان نمی‌مانست. بیشتر تجلی عصر بهاری بودی بر روی سنگفرشهای دانشکده‌ی حقوق، مقابل حوضی که صدها سنگ آرزو در آن گم شده‌بود و حبابهایش را صدای گلوله ترسانده بود.»

دکتر علیرضا نوریزاده

دکتر علیرضا نوریزاده

داستان با روایتی غیر خطی و همراه با فلش بکهای متعدد پیش‌ می‌رود و نویسنده در این اثنا هر از گاه با ورق زدن تاریخ بیهقی، تکرار تراژدی‌وار تاریخ را گوشزد می‌کند، حدیث بر دار کردن حسنک وزیر را زمزمه‌‌ می‌کند و ذکر زندانی شدن بزرجمهر را باز‌می‌خواند.
کتاب تصویری تکان‌دهنده از بی‌عدالتی، سرکوب، خفقان و کشتار پس از انقلاب ترسیم ‌می‌کند و مرگ هر انسان را به مثابه‌ی مرگ تمام بشریت تعریف می‌کند. آدمهایی که هریک حامل میراثی یگانه برای بشریت بودند و طعمه‌ی انقلاب شدند. از نظامیان و سردمداران حاکمیت مخلوع تا زنان و مردانی که برخی از آنها هنوز گلوهاشان از سرودها و شعارهای انقلابی خشک بود و هنوز لبان پژمرده‌شان را تر نکرده‌بودند که گلوله‌آجین شدند.

«رفیق من! اینها را ببخش. اینها نمی‌دانند تو که هستی، اینها بی‌خبرند که تو شعار آزادی را زمانی برداشته بودی که این آقای دلقک تنگستانی، هنوز الفبا را هم یاد نگرفته‌بود.»
فصل پایانی کتاب، با متنی دوزبانه کنایه‌ای تلخ است به روزگار تبعیدیان پس از انقلاب. تصویری‌ست از آمیختگی دلتنگی برای خیال گذشته‌، سردرگمی در خلا اکنون و هراس از وهم آینده. حدیث دل همه‌ی مهاجران لابدی‌ست که تبعید خودخواسته‌شان بریدن از خود و ریشه‌هایشان بود:

« تا من بروم، در تنهاییم را باز کنم روی زمین رها شوم و از این بالا نفسهایت را شماره کنم و دلم خوش باشد که فردا تو تکرار می‌شوی و شاید یکبار دیگر، در شب پیش از پرواز من بتوانم چمدانم را با خاطرات امیریه و شب هزار و یکم پر کنم. نگران مامور گمرک نباش»

علیرضا نوری‌زاده این داستان را به یاد همه‌ی «بچه‌های خوب» دیاری نوشته‌است که سلوکشان به مانند سنتهای محله‌هایی چون امیریه، اصیل و بکر بود، همانها که آرزومند پرشکوه‌ترین روزها برای سرزمینشان بودند. روایت او از روزهای انقلاب، بیش از آنکه شهادت‌نامه‌ای تاریخی باشد، مرثیه‌ایست برای دوستی‌ها، عشق‌ها و امیدهای از کف رفته‌ی گذشته و تابلویی‌ست از حرمان و هجران فرزندان یک خاک بلاخیز:
«از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه / انی رایت دهرا من هجرک القیامه»

توضیح آخر اینکه؛ کتاب نخستین بار در لندن منتشر شد و در کمتر از سه ماه به نایابی رسید . دومین چاپ را “نیما ” در آلمان منتشرکرد و چاپهای سوم و چهارم و پنجم در آمریکا توسط ” کانال یک ” انتشار یافت و فروش فوق العاده ای داشت و سرانجام چاپ ششم کتاب توسط نشر الکترونیکی مردمک در سال ۲۰۱۲ به بازار کتاب عرضه شد . کنجکاوان جدی تر داستان فارسی می توانند نسخه ی چاپی و الکترونیکی کتاب را از طریق بازارچه ی مجازی آمازون تهییه کنند.

اخبار ورزشی روز جمعه با امیر خسروجردی

کی روش:ملی پوشان در شرایط ایده ال نیستند، گوام از تیم ایران آماده تر است.
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران با تاکید بر اینکه شاگردانش در شروع دور جدید تمرینات در شرایط مطلوبی قرار ندارند گفت: با توجه به اینکه گوام تمریناتش را زودتر آغاز کرده است از تیم ایران آماده‌تر است.
خبرگزاری مهر دراین باره نوشت:کارلوس کی روش پیش از شروع اردوی جدید تیم ملی گفت: از امروز اردوی خودمان را قبل بازی با گوام و هند شروع می کنیم. البته ابتدای فصل هست و اکثر بازیکنان در شرایط ایده ال‌شان نیسنتد. امیدوارم همه بازیکنان در سلامت به سر ببرند و هر چه بیشتر بتوانند آماده شوند تا بتوانیم شش امتیاز را برابر گوام و هند کسب کنیم.
کی روش در پاسخ به این سوال که بازیکنان گوام خیلی زود تمرینات خود را برای بازی با ایران آغاز کرده اند، فکر نمی کنید تیم حریف در وضعیت بهتری به سر می برد، گفت: بله هیچ شکی نداریم که آنها از لحاظ آمادگی در شرایط بهتری در مقایسه با ما خواهند بود. ما هم دوست داشتیم زودتر تمریناتمان را شروع کنیم. من هم سعی خودم را کردم ولی به خاطر بازیهای لیگ و لیگ قهرمانان آسیا نتوانستیم این کار را انجام بدهیم ولی همانطور که گفتم اگر می توانستیم تمریناتمان را زودتر شروع کنیم در وضعیت بهتری قرار می داشتیم.

sdsdfff5trg6+64y

حدادی از رسیدن به فینال رقابت های دوومیدانی جهان بازماند.
در ادامه این رقابت ها در چین و در ماده پرتاب دیسک، احسان حدادی عضو تیم ملی ایران با رکورد شصت متر و سی و نه سانتی متر از رسیدن به مرحله نهایی بازماند.
غایب بزرگ این دوره روبرت هارتینگ آلمانی، قهرمان المپیک ۲۰۱۲ لندن بود.

روبرتو کارلوس:سفر خوبی به ایران خواهیم داشت.
اسطوره سابق تیم فوتبال رئال مادرید پس از ورود به تهران گفت: همه مسابقاتی که در کشورهای مختلف برگزار می شود را تماشا می کنم.
خبرگزاری مهر دراین باره نوشت:روبروتو کارلوس بامداد پنجشنبه به همراه میشل سالگادو وارد تهران شدند و مورد استقبال مسئولان باشگاه هنرمندان قرار گرفتند.
وی پس از ورود به ایران گفت: از اینکه به ایران آمده ام خوشحالم و امیدوارم بازی خوبی شود. مطمئن هستم که سفر خوبی به ایران خواهم داشت. من همه بازیهای کشورهای مختلف دنیا را دنبال می کنم.

عنوان بهترین گل سال یوفا به مسی رسید.
گل لیونل مسی ستاره آرژانتینی بارسلونا اسپانیا به بایرن مونیخ در دیدار رفت مرحله نیمه نهایی فصل قبل لیگ قهرمانان اروپا به عنوان بهترین گل فصل ۱۵-۲۰۱۴ فوتبال اروپا انتخاب شد.
ستاره ۲۸ ساله بارسلونا با کسب ۳۹ درصد آرای کاربران سایت رسمی اتحادیه فوتبال اروپا (یوفا) به این عنوان رسید و ۱۹۹ هزار و ۱۹۰ رأی کاربران را به خود اختصاص داد.
بعد از مسی، گل کریستیانو رونالدو به لیورپول با کسب ۲۴ درصد آرا رتبه دوم را به خود اختصاص داد و گل آرون رمزی به گالاتاسرای هم با ۹ درصد آرا سوم شد.

اسکولز:دخیا دیگر به کار یونایتد نخواهد آمد.
لوئیس فان خال از داوید دخیا در بازی‌های این فصل تیمش استفاده نکرده و او تا به حال نیمکت نشین سرجیو رومرو بوده است. فان خال عنوان کرده که دخیا در این فصل فروخته نخواهد شد و همچنین خود دخیا قصد جدایی ندارد با این حال، پل اسکولز بازیکن اسبق این تیم معتقد است که دخیا دیگر مناسب یونایتد نیست.
وی افزودچطور می‌توان تمرکز را از دست داد؟ این موضوع برای من عجیب است. او از طرف یک باشگاه عالی حقوق می‌گیرد.آنها برای جذب یک دروازه بان جوان، پول زیادی هزینه کردند و به او فرصت دادند تا به اینجا رسید. اگر مربی راست می‌گوید که او تمرکزش را از دست داده، به نظرم دیگر غیرقابل استفاده خواهد بود. او باید در تیم بازی کند.
ریو فردیناند مدافع سابق شیاطین سرخ هم در این رابطه گفت:اگر داوید را مثل ما بشناسید، او یک حرفه ای مقتدر در تمام طول فوتبالش در یونایتد بوده است. او هیچگاه از خطوط عبور نکرده و اگر این کار را کند برای من عجیب است.ولی مربی اینگونه می‌گوید و ما هم باید قبول کنیم.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

اخبار ورزشی روز پنجشنبه امیر خسروجردی

بیت اله عباسپور درگذشت.
ایسنا دراین باره نوشت:بیت‌الله عباسپور قهرمان پرورش اندام ایران شامگاه سه‌شنبه سوم شهریور ماه در بیمارستان آتیه تهران درگذشت.
این قهرمان پرورش اندام ایران و جهان از مدت‌ها پیش به دلیل بیماری در بیمارستان آتیه بستری شده بود و سرانجام پس از ماه‌ها مقاومت ساعت ۲۳:۱۵ شامگاه سه‌شنبه جان به جان آفرین تسلیم کرد.

33ffvb32602hgbgf

مهرو کمرانی بهترین مربی جهان شد.
سایت فدراسیون تکواندو اعلام کرد، پس از قهرمانی مقتدرانه تیم تکواندو نوجوانان ایران در دومین دوره مسابقات قهرمانی نونهالان جهان، مهرو کمرانی سرمربی این تیم عنوان بهترین مربی این دوره را از آن خود کرد.
نوجوانان تکواندوکار دختر ایرانی در این پیکارها با ۵ مدال طلا، یک نقره و یک برنز و کسب ۸۳ امتیاز برای دومین بار بر سکوی قهرمانی جهان ایستاد.

والیبال زیر ۲۳ سال جهان و شکست ایران مقابل کوبا
در ادامه این رقابت ها در دبی امارات چهارشنبه تیم والیبال ایران در سومین دیدار خود به مصاف کوبا رفت و در پایان ۳-۱ مغلوب این تیم شد و نخستین باخت خود را دراین دوره متحمل شد.
شاگردان پیمان اکبری در این مسابقه ست‌های اول، دوم و چهارم را به ترتیب با امتیازهای ۳۱ – ۳۳، ۲۳ – ۲۵ و ۲۴ – ۲۶ به حریف قدرتمند خود واگذار کردند و تنها ست سوم را با نتیجه ۲۵ بر ۱۵ به سود خود رقم زدند.
تیم والیبال زیر ۲۳ سال ایران جمعه در چهارمین مسابقه رودرروی ایتالیا قرار خواهد گرفت.

برت فان مارویک سرمربی تیم ملی عربستان شد.
فدراسیون فوتبال عربستان سعودی اعلام کرد، قراردادی یک ساله را با برت فان مارویک امضا کرده است. این مربی هلندی ماموریت دارد تیم عربستان را به جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه برساند.
این مربی علاوه بر سرمربیگری در تیم ملی هلند، سابقه هدایت بروسیا دورتموند (۰۶-۲۰۰۴) و هامبورگ (۱۴-۲۰۱۳) را در کارنامه دارد، اما از بعد از اخراج شدن از هامبورگ در فوریه ۲۰۱۴ تیم جدیدی نداشت.

دیگر علاقه ای به خرید بنزما ندارم
سرمربی آرسنال تاکید کرد دیگر هیچ علاقه ای برای خرید مهاجم ر‌ئال‌ ماد‌رید ندارد.
آرسن ونگر در این باره اظهارداشت:داستان بنزما دیگر تمام شده است. دوست داشتیم او را به خدمت بگیریم، اما کریم با ر‌ئال‌ ماد‌رید قرارداد دارد. باشگاه رئال است که در زمینه تصمیم می‌گیرد. رئالی‌ها بارها تاکید کرده بودند علاقه‌ای برای فروش بنزما ندارند. بنزما نیز به خاطر این که با رئال قرارداد داشت، چند بار تاکید کرده بود قصد ترک برنابئو را ندارد.
آرسنال برای خرید بنزما ۷۰ میلیون یورو در نظر گرفته بود، اما مهاجم فرانسوی ر‌ئال‌ ماد‌رید ترجیح داد به جای رفتن به لندن و کار کردن زیر نظر هم وطنش در لیگ فو‌تبا‌ل اسپانیا باقی بماند.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

اخبار ورزشی روز چهارشنبه امیر خسروجردی

کی روش ۲۳ بازیکن را به اردو فراخواند.
کا‌ر‌لوس کی‌روش برای مسابقه مقابل هند و گوام در مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه، ۲۳ بازیکن را به اردوی تیم ‌ملی دعوت کرد.
اسامی بازیکنان به این شرح است:
د‌ر‌وازه‌بان‌ها: علیرضا حقیقی، علیرضا بیرانوند، محمدرضا اخباری
مدافعان: وریا غفوری، رامین رضاییان، محمد حسین کنعانی، پژمان منتظری، سید جلال حسینی، مرتضی پورعلی گنجی، میلاد محمدی، مهرداد قنبری
بازیکنان میانی: آندرانیک تیموریان، امید ابراهیمی، سعید عزت اللهی، خسرو حیدری، احسان حاج صفی، اشکان دژاگه
مهاجمان: مهدی ترابی، علیرضا جهانبخش، وحید امیری، امید عالیشاه، سردار آزمون و مهدی طارمی
در این فهرست نام بازیکنانی همچون مسعود شجاعی، کریم انصاری‌فر، هاشم بیک‌زاده، رضا قوچان نژاد(مصدوم) و مهدی شریفی دیده نمی‌شود.

bbs65w00+632ffdf

والیبال زیر ۲۳ سال جهان و برتری ایران مقابل کره جنوبی
در ادامه این رقابت ها در دبی امارات سه شنبه تیم والیبال زیر ۲۳ سال ایران در دومین دیدار خود مقابل کره جنوبی به پیروزی ۳-۱ رسید.
بازیکنان ایران پس از اینکه ست نخست را ۲۵ بر ۱۷ به کره واگذار کردند در ست‌های دوم، سوم و چهارم با نتایج ۲۵ بر ۲۲، ۲۵ بر ۱۷ و ۲۵ بر ۲۳ مقابل کره جنوبی به پیروزی رسیدند.
تیم ایران در سومین دیدار چهارشنبه به مصاف کوبا می رود.

برنامه اردوی تیم امید ایران در هلند مشخص شد.
در حالی که تیم فوتبال امید ایران خود را برای حضور در مرحله مقدماتی بازی های المپیک ۲۰۱۶ ریودوژانیرو برزیل آماده می کند، این تیم اردوی تدارکاتی یک هفته ای در هلند برپا خواهد کرد.
این اردو هفته آینده در هلند برگزار می شود و تیم امید ایران در روزهای ۱۲ و ۱۶ شهریور در دوبازی دوستانه به مصاف تیم‌های ویسته آرن‌هایم و هلموت اسپورت می‌رود.

بلاتر:من وجدان دارم، فیفا به فساد آلوده نیست.
در حالی که خبرهای ناشی از فساد در فیفا و اتهام رشوه خواری در ماه مه دنیا را به لرزه درآورد، اما مرد سوییسی فیفا اصرار دارد که دنیای ورزش همیشه «پاک» بوده است.
بلاتر تاکید دارد که این سازمان به فساد آلوده نشده و می‌گوید او از موضع خود به عنوان محافظ از مسائل حاکم بر بدنه فوتبال کوتاه نمی‌آید.
رئیس ۷۹ ساله فیفا که در یک رای گیری مجدد دوباره به این سمت انتخاب و بعد مجبور شد استعفا کند، به دلیل اخاذی، توطئه و فساد گسترده در فیفا زیر سوال است.
در حالی که قرار است جایگزین بلاتر در اجلاس ویژه‌ای که در ماه فوریه برگزار می شود انتخاب شود، او روز گذشته با بی‌بی‌سی ورزشی مصاحبه کرده و اعلام کرده این سازمان با هیچ فسادی روبه رو نیست و فسادی در فوتبال وجود ندارد.
بلاتر گفت: هیچ فردی به فساد آلوده نیست و هیچ فساد سازمان یافته‌ای هم وجود ندارد.

پیشنهاد اغواکننده شیاطین سرخ به نیمار
روزنامه الموندو از تلاش شیاطین سرخ برای جذب ستاره برزیلی بارسلونا با رقم نجومی ۱۹۰ میلیون یورو خبر داد.
نیمار تا سال ۲۰۱۸ با بارسلونا قرارداد دارد و رقم فسخ قرارداد این ستاره برزیلی ۱۹۰ میلیون یوور است. هر چند سران بارسلونا در حال مذاکره با این بازیکن برای تمدید قراردادش تا سال ۲۰۲۰ هستند اما روزنامه الموندو دیپورتیو اعلام کرد که منچستر یونایتد به دنبال نیمار است و حاضر است رقم فسخ قرارداد این بازیکن را پرداخت کند.
چند روز پیش هم روزنامه گاردین انگلیس اعلام کرد که فان خال علاقه زیادی به نیمار دارد و خود این بازیکن برزیلی هم دوست دارد حضور در شیاطین سرخ را تجربه کند.
به نوشته الموندو، یونایتد با پیشنهاد رقم نجومی ۱۹۰ میلیون یورو می خواهد نیمار را به گران‌ترین بازیکن تاریخ فوتبال جهان تبدیل کند.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

درخواست مسعود رجوی از فرمانده استخبارات صدام برای حذف دکتر علیرضا نوری زاده

آنچه در زیر می خوانید گوشه ای از گفتگوی پیاده شده مسعود رجوی و فرمانده استخبارات صدام حسین برای حذف فیزیکی و ترور دکتر علی رضا نوری زاده است. در ادامه این صفحه کل متن گفتگو را خواهید یاقت.

مسعود رجوی در حال گفتگو با حبوش

مسعود رجوی در حال گفتگو با حبوش

مسعود رجوی: شما خودتان ما را راهنمایی کردید که از چه روشی جهت باز گرداندن او استفاده کنیم.

حبوش: پرونده این فرد و تحقیقات به عمل آمده، به اداره حقوقی مخابرات عراق تحویل داده شد تا نسبت به استرداد وی از راه «اینترپل» اقدام گردد. [درخواست دیگر] درباره «علی رضا نوری زاده» است که باید خوب مورد بررسی قرار گیرد….

مسعود رجوی: پیرو جلسه‌ای که در ژوئن گذشته با هم داشتیم، اگر شما نیاز به کمک دارید، ما در خدمت هستیم تا در جنگ سیاسی به شما کمک کنیم، به هر حال شما می‌خواهید آزمایش کنید، سپس طرح خودتان را اجرا کنید.

حبوش: ما درباره این فرد طرحی داریم که پس از بررسی با کمک شما هم نیاز ما و هم نیاز شما تأمین خواهد شد.

nourizadeh-iranefarda-tv

از گفت و شنود مسعود رجوی با مقامات استخبارات و اطلاعات عراق در زمان صدام حسین (صابر الدوری و طاهر جلیل حبوش و…) سالیان دراز می‌گذرد. صحبت‌های رد و بدَل شده؛ کلمه به کلمه ثبت و ضبط شده و مقامات عراقی (چه زمان صدام و چه یعد از روی کارآمدن حزبُ الدّعوهٔ اسلامی) به آن اشراف کامل داشته و دارند.
قاتلین زندانیان سیاسی نیز بعد از سال ۲۰۰۳ به گونی بزرکی از اینگونه ملاتها (کاست و نوار ویدئو) دسترسی داشتند و به‌واسطه امثال مالکی و ابراهیم الجعفری به‌شرح‌تر در جریان آن قرار گرفتند و بارها در تلویزیون و روزنامه‌های حکومتی عَلَم کردند و از آن سریال و سناریو ساختند.
پُر پیداست که بر مقامات اطلاعاتی اشغالگران عراق (سیا و…) نیز پوشیده نماند و تنها مردم ستمدیده ایران نا محرم بوده و هستند!

بیشتر بخوانید »

بازارچه کتاب با بهارک عرفان

صفحه‌ی بازارچه‌ی کتاب ما؛ بیشتر از هر مطلب دیگری بوی ایران و امروز و کتاب می دهد. باز هم به همراه خبرنگارمان بهارک عرفان در تهران؛ سری به پیشخوان کتاب فروشی‌های شهر زده ایم و عناوین تازه را برگزیده ایم. با هم بخوانیم…

w2روایت یک مرگ در خانواده
نویسنده: جیمز ایجی
مترجم: شیرین معتمدی
ناشر: شورآفرین
قیمت: ۱۸۰۰۰ تومان
تعداد صفحات: ۳۱۸صفحه
رمان «روایت یک مرگ در خانواده» مهم‌ترین و شاخص‌ترین رمان جیمز ایجی نویسنده‌ آمریکایی‌ست که در سال ۱۹۵۸ و یک سال پس از مرگ نویسنده‌اش جایزه پولیتزر را به خود اختصاص داد.
جیمز روفاس ایجی شهرت خودش در ادبیات جهان را مرهون دو شاهکارش است: «روایت یک مرگ در خانواده» و «بیایید مردان مشهور را ستایش کنیم.
هر دوی این آثار در سال‌های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۵ از سوی کتابخانه آمریکا و نشریات معتبر لوموند و تایم در فهرست صد رمان بزرگ قرن بیستم قرار گرفت. تاد موسل نمایش‌نامه‌نویس بزرگ آمریکایی در ۱۹۶۰ بر اساس رمان «روایت یک مرگ در خانواده»، نمایش‌نامه‌یی با عنوان «راه خانه» نوشت که توانست جایزه‌ پولیتزر نمایش‌نامه‌نویسی را دریافت کند.
سه سال بعد نیز فیلمی به کارگردانی فیلیپ اچ. ریسمن بر اساس این نمایش‌نامه در همان منطقه‌ای که کودکی ایجی در آن‌جا سپری شده بود ساخته شد. ایجی، علاوه بر نوشتن رمان، منتقد سینمایی (مجله‌های تایم، لایف و فورچون) و فیلم‌نامه‌نویس برجسته‌ای نیز بود. دو فیلم‌نامه‌ تحسین‌شده‌ ایجی، «ملکه‌ی آفریقایی» (با بازی همفری بوگارت و کارگردانی جان هیوستون) و «شب شکارچی» (به کارگردانی چارلز لاوتن) از کارهای شاخص وی به شمار می‌آید.
«روایت یک مرگ در خانواده» بازخوانی ماجرای کودکی جیمز روفاس ایجی در ناکسویلِ تنسی، آمریکای ۱۹۱۵ است. ایجی وقتی شش سالش بود، پدرش را در یک تصادف رانندگی از دست داد. همین حادثه‌ دلخراش با ایجی ماند تا زمان مرگش که در حال نوشتن «روایت یک مرگ در خانواده» بود که از سال ۱۹۴۸ آن را آغاز کرده بود. ایجی در این رمان، از زوایای مختلف که زاویه‌ دید سوم‌شخص محدود به اعضای خانواده است، در چهل‌وهشت ساعت -از یک روز پیش از مرگ مرگ جی تا ‌روز مرگِ جی- روایت‌گر «مرگ» و «زندگی» در «خانواده» است. خانواده‌ جی، شامل مری همسر جی و دو فرزندش روفاس پسر بزرگ و شش ساله که در اصل خود نویسنده است و کاترین سه ساله است.

w22ماجرای عجیب سگی در شب
نویسنده: سایمون استیونز
مترجم: ابراهیم شریفات و نجمه دوستدار
ناشر: افراز
تعداد صفحات: ۱۲۰ صفحه
«ماجرای عجیب سگی در شب» نمایشنامه ایست که سیمون استیونز آن را براساس رمان تحسین‌شده مارک هادون نوشته است. این داستان‌ درباره شخصیت کریستوفر ۱۵ ساله است. او بسیار باهوش است اما در تجزیه و تحلیل رخدادهای روزانه مشکل دارد. در ادامه داستان اتفاقاتی موجب می‌شود او را متهم به کشتن سگ یکی از همسایگان کنند. کریستوفر برای اثبات بی‌گناهی خود راهی سفری می‌شود که زندگی‌اش را کاملا تغییر می‌دهد…
این اثر نمایشی در سال ۲۰۱۲ در نشنال تیه‌تر لندن، سپی در وست‌اند و برادوی در نیویورک روی صحنه رفته و برنده ۷ جایزه اولیویر سال ۲۰۱۳ شده است.

sw43
تاریخ تحلیلی ادبیات کودکان افغانستان
نویسنده: محمد فاضل شریفی
ناشر: موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان
قیمت: ۱۷۵۰۰ تومان
تعداد صفحات: ۲۶۴ صفحه
محمد فاضل شریفی پژوهشگر افغان در این کتاب هفت فصلی به تحول فرهنگ کودکی و تاریخ ادبیات کودکان افغانستان می پردازد: «نگاهــی به پیشینه موضــوع، کودک و ادبیات کودک، چگونه گی آموزش، تربیت و ادبیـات کودک افغانستـان تا سده بیستم، چگونگی آموزش، تربیت و ادبیــات کودک افغانستان در دوره معاصر، وضعیت عمومی ادبیات معاصر افغانستان و تأثیر آن بالای ادبیات کودک، چگونگی آثار آموزشی، تربیتی و ادبی کودک افغانستان در دوره معاصر، مروری بر زندگی و آثار برخی از پیشگامـان ادبیـات کودک افغانستان این بخش‌ها را تشکیل می‌دهند.
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان ایران در معرفی این کتاب می‌نویسد : «موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان ایران، همان گونه که از نامش پیداست، نزدیک به ۱۵ سال است که به کار پژوهش درباره تاریخ و فرهنگ و مطالعات کودکی ایران متمرکز است. در این راستا موسسه برای خود رسالت ویژه ایی در جهت همبستگی فرهنگی با کشورهای مانند تاجیکستان و افغانستان قائل است. زیرا ما یک فرهنگ در چند کشور هستیم. ریشه های مان یکی است و هنگام بررسی های تاریخی گذر همه مان به یک سرچشمه می رسد.
انتشار کتاب تاریخ تحلیلی ادبیات کودکان افغانستان از سوی انتشارات موسسه با همین هدف انجام پذیرفته و البته موسسه امیدوار است در آینده نزدیک بتواند کارهای مشترک فرهنگی با پژوهشگران کشورهای همسایه یا کشورهای با حوزه تمدنی مشترک انجام دهد.»
از فاضل شریفی کتاب ها و مقالات متعددی به چاپ رسیده است که از آن میان می توان به «ادبیات کودک در افغانستان» و «برخی از ویژگی‌های شعر کودک»اشاره کرد.

ad0++632as
چشمان پوست
نویسنده: یوهانی پالاسما
مترجم: علیرضا فخرکننده
ناشر: چشمه
قیمت: ۱۰۰۰۰ تومان
تعداد صفحات: ۱۴۳ صفحه
این کتاب به عنوان نخستین کتاب مجموعه «فلسفه بدن» منتشر شده و حاوی مطالبی درباره معماری و فلسفه معماری است و این دو مساله را با زاویه فلسفه پدیدارشناسی بررسی می‌کند.
پالاسما در این کتاب، با نگاهی آسیب شناسانه به ویژگی های غالب در دو پدیده مدرنیته و پسامدرنیته به طور عام؛ و به طور خاص در ارتباط با معماری، کوشیده تا بنیان های یک معماری حس بنیاد، تن محور و انسان گرا را طرح‌ریزی کند.
.این کتاب دو بخش اصلی دارد که در بخش اول، نویسنده سیری تحلیلی و تاریخی از حواس ارائه می کند و در آن، دست به یک نقد دامنه دار از استیلای کلان نگره های بینایی محوری، ذهن گرایی کانتی و دوپاره انگاری دکارتی در سنت فلسفه غرب، می زند.
در دومین بخش کتاب، نویسنده با تمرکز موردی‌بر حواس و رابطه میان آن‌ها، کوشیده تا ذات چندحسی و بافت‌مند هر یک از حواس و همچنین در هم تنیدگی و همپوشانی‌های ساختاری آن‌ها را به روشنی نشان بدهد. کتاب «چشمان پوست» یوهانی پالاسما از دل رساله «مسائلی پیرامون ادراک» شکل گرفته و برآمد. این کتاب بحثی روشن‌تر و فشرده‌تر در نشان دادن ابعاد پدیدارشناسانه تجربه انسان در معماری پیش رو می گذارد.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
آلوار آلتو در معماری خود توجه آگاهانه ای به تمام حواس داشت. نظر او در مورد اهداف حسی اش در طراحی مبلمان به وضوح بیانگر این توجه اوست: «یک قطعه از مبلمان که بخشی از سکونت گاه هر روزه یک فرد را تشکیل می دهد نباید درخشش آزارنده ای در بازتاب نور داشته باشد؛ همچنین نباید از لحاظ صدا، جذب صدا و دیگر مولفه‌ها نامطلوب باشد.
شیئی مانند صندلی که چنین تماس نزدیکی با انسان دارد، نباید از مواردی ساخته شود که رسانایی گرمایی بالایی دارند.» روشن است که آلتو توجه بیشتری به برخورد میان شی ء و بدن کاربرد آن دارد، تا صرف زیبایی شناسی دیداری آن. معماری آلتو نمایانگر یک حضور پیکرمند و لمسی است. ساخت های معماری او نابه جایی و بی نظمی، روبه رو گذاری ها و دیدهای غیرمستقیم و نامتقارن، بی قاعدگی و ضرب آهنگ های گوناگون را در پیکره خود می گنجاند تا تجربه های بدنی، عضلانی و لمسی را برانگیزد…

نگاهی به آثار و احوال خورخه لوئیس بروخس

قصه یک سرگردانی مدام
محمد سفریان

خورخه لوئیس بورخس

خورخه لوئیس بورخس

درباره نویسنده:
خورخه لوئیس بورخس در بیست و چهارمین روز از ماه آگوست سال ۱۸۹۹ در بوینس آیرس متولد می شود. نخستین ‏‏”تغییر” را در پانزده سالگی احساس می کند، زمانی که به همراه خانواده اش، به اروپا کوچ می کند. بورخس در ‏سالهای ۱۹۲۳ و ۱۹۲۵ اولین و دومین دفتر اشعارش را با عناوین “اشتیاق به بوینس آیرس” و “ماه روبه رو” منتشر ‏می کند. وی در سال ۱۹۳۱ باز هم به همراه خانواده به زندگی خارج از خانه پایان می دهد و به آرژانتین باز می گردد ‏و فعالیت های ادبی اش را از سر می گیرد. ‏
بورخس در سال ۱۹۵۶ به عنوان استادی ادبیات انگلیسی دانشگاه بوینس آیرس برگزیده می شود و ۱۲ سال در این ‏سمت می ماند. سال ۱۹۶۱ در واقع سال آغاز شهرت جهانی بورخس است. در این سال جایزه جهانی ناشران، مشترکاً ‏نصیب بورخس و بکت می شود و این امر باعث می شود تا آوازه بورخس ار مرزهای آمریکای لاتین بیرون رود و ‏دوستداران ادبیات او را بیشتر بشناسند و کارهایش را بیشتر تعقیب کنند.‏
وی در تمام سال های زندگی اش، هیچ گاه قصه نوشتن و شعر گفتن را از یاد نبرد. نهمین و آخرین کتاب شعر او با ‏عنوان “توطئه گران”، در سال ۱۹۸۵، و تنها یک سال قبل از راهی شدنش به دیار اسرار، روانه بازار کتاب شد. نوشته ‏های بورخس در کتابخانه ها، جای گرفتند، اما او خود در سال ۱۹۸۶، دنیای پرهیاهوی زندگان را ترک گفت و به ‏فضایی رفت که بارها و بارها در نوشته هایش، از آن گفته بود و تصویرش کرده بود. ‏
بورخس در یکی از سخنرانی هایش از قول امرسون چنین گفته بود: کتابخانه یک جور غار جادویی است، پر از آدم ‏های مرده، و آن آدم های مرده، وقتی صفحات آنها را باز کنید، می توانند دوباره متولد شوند، می توانند به زندگی ‏برگردانده شوند.‏
شاید چنین باشد و یا شاید هم برعکس، که این مردگانند که در مجاورت کتاب های زنده، می توانند برای کوتاه مدتی، ‏طعم زندگی را بچشند.‏

sdf009856+9653s23ew

نگاهی به شیوه ی داستان گویی بورخس…

خانواده انگلیسی آرژانتینی و بالیدن در دو فرهنگ متفاوت، حوادث جنگ بین الملل اول، کوچ خانوادگی به اروپا، ‏خوگرفتن با ادبیات جادویی و کهن مشرق زمین و… اینها و بسیار بیشتر از اینها همگی دست به دست هم دادند، تا زمان و مکان به یکی از عجیب ترین شکل ‏های شناخته شده اش، بر وی بگذرند. تا از اندیشه سیال این مرد، قصه هایی متولد شوند که بی گمان تا ابد در خزانه ‏فکر بشر، باقی خواهند ماند.
بورخس، دلداده “جادو” ست و از میان خیل قصه گویان، شهرزاد را بیش از دیگران می پسندد. همین است که فضای ‏جملگی نوشته هایش از “جادوی شهرزاد” مملو است و او خود به این موضوع اذعان دارد.‏
طرز قصه گویی بورخس، آنجا که شخصیت های قصه خود یک به یک به سخن می آیند و خویش را، از یوغ نویسنده رها ‏می کنند، آنجا که شخصیت های واقعی به دنیای خواب و رویا سفر می کنند، آنجا که انسان با حیوان و نبات و جماد، ‏یگانه می شود و آنجا که “کلمه” مسئولیت خرابکاری های انسان را به گردن می گیرد، همگی از شهرزاد نشان دارد و شهرزاد هم از آن ادبیان قصه گوی مادربزرگانه و جادوی خیال قصص شرق.‏
بورخس از جمله معدود نویسندگان مطرحی است که تنها در زمینه داستان کوتاه فعالیت کرد و هیچ گاه رمانی ننوشت. ‏چرا؟ تا آنجا که می توان از نوشته هایش سر در آورد، پاسخ این سوال، ریشه در تلقی بورخس از مفهوم ” زمان ” دارد. وی [شاید ‏تحت تاثیر مکاتب شرق]، معنای “جاودانگی” را نیک دریافته است و در واقع تک تک عناصر قصه هایش، از زمانی به ‏درازی تاریخ، به بلندای ” ابدیت” سخن می گویند، همین می شود که برای شرح گسترش طولی زندگی، نیازی به نوشتن ‏یک رمان نمی بیند. وی هر انسان را سمبلی از تمامی انسان ها می داند و می گوید: ” علّت ها و معلول ها در اینجا ‏بودند و کافی بود چرخ را نگاه کنم تا همه چیز را، به صورتی بی‌پایان بفهمم. ای شادی فهمیدن، برتر از شادی تصوّر یا ‏احساس! من جه‍ان را دیدم و طرح های محرمانه‌ جهان را. ” ‏
بورخس در تمام زندگی اش عاشق بود و آن طور که خودش می گوید در تمام عمر، ادبیات و فلسفه و اخلاق، معشوقه ‏هایش بوده اند، او اما، هیچ گاه همچون شکسپیر و دیگران، قصه ای عاشقانه ننوشت و تمام زندگیش را در راه دست ‏یابی به پاسخ معمای زندگی خرج کرد. وی در یکی از جلسات سخنرانی اش که در دانشگاه هاروارد ایراد می شد، این ‏نوع زیستن را به “سرگردانی”، تعبیر می کند و می گوید:‏
‏” … دارم به هفتاد سالگی نزدیک می شوم. قسمت اعظم زندگی ام را وقف ادبیات کرده ام و تنها تردیدها را می توانم به ‏شما عرضه کنم… با این حال چرا باید نگران باشم؟ تاریخ فلسفه چیست به جز تاریخ سرگشتگی هندوها، چینی ها، ‏یونانی ها، الهیون قرون وسطی، اسقف برکلی هیوم شوپنهاور و مانند اینها؟ من تنها می خواهم این سردر گمی ها را با ‏شما شریک شوم. ‏”
بورخس هر قصه ای را نوعی از اتوبیوگرافی می داند و هر متن مکتوب را گونه ای از وحی می شناسد. وی در قصه ‏ای بسیار کوتاه با عنوان بورخس و من، به یکی از عمیق ترین دغدغه های زندگی هنرمندان می پردازد. ” دشواری ‏درک شخصیت اجتماعی”، همانی که تمام نویسندگان و هنرمندان و یا شاید بهتر باشد بگوییم: ” مشاهیر” به گونه ای ‏تجربه اش کرده اند.‏..
‏”آنچه اتفاق می افتد برای آن مرد دیگر، برای بورخس اتفاق می افتد. من در خیابان های بوینس آیرس قدم می زنم… از ‏خلال نامه ها از احوال بورخس آگاه می شوم و نامش را در فهرستی از نام های کمیته استادان دانشگاه یا در تذکره ای ‏از احوال شاعران می بینم.علاقه ای خاص به ساعت های شنی، نقشه های جغرافیا، نسخ چاپی قرن هجدهم، ریشه لغات، ‏بوی قهوه و نثر استیونسن دارم. آن مرد دیگر در این علائق سهیم است، اما به شیوه ای متظاهرانه آنها را تبدیل به ‏اطواری تماشاخانه ای می کند.”‏
‏ قسمت عمده ای از داستانهای کوتاه بورخس به فارسی برگردانده شده اند که در این میان می توان به هزارتوهای ‏بورخس و کتابخانه بابل اشاره کرد که توسط آقایان احمد میرعلایی و کاوه سید عباسی به زبان فارسی آورده شده اند. در ‏این میان مجموعه ای از سخنرانی ها و نقد های ادبی وی نیز، به همت انتشارات نیلوفر، روانه بازار کتاب شده اند.‏

‎‎نوشته خداوند‎‎… خورخه لوئیس بورخس ‏- برگردان: کاوه سید حسینی

اشاره: بیست و چهارمین روز ماه آگوست سالروز تولد خورخه لوئیس بورخس؛ نویسنده ی نام آشنای آرژانتینی ست. به بهانه ی همین همزمانی، قصه ای کوتاه از این نویسنده را برای چاپ در این صفحه آماده کرده ایم. توضیح دیگر اینکه نقدی بر اثار بورخس نیز در ستون دیگری از بخش خبرنامه فرهنگی خلیج فارس به چاپ رسیده که مرورش در راه درک بهتر آثار و احوال این مرد بزرگ می تواند مفید فایده باشد. با هم این داستان کوتاه و پر رمز و راز را بخوانیم… :

Jorge Luis Borges

Jorge Luis Borges

نوشته خداوند
داستانی از کتاب کتابخانه بابل و ۲۳ داستان دیگر…

زندان، گود است. سنگی است. شکل آن، شکل نیم‌کره‌ای تقریباً کامل است؛ کف زندان که آن هم از سنگ است، نیم‌کره ‏را کمی پیش از رسیدن به بزرگ ترین دایره متوقّف می کند، چیزی که به نوعی احساس فشار و مکان را تشدید می کند. ‏دیواری آن را از وسط نصف می کند. دیوار بسیار بلند است؛ ولی به قسمت فوقانی گنبد آن نمی رسد. یک طرف من ‏هستم؛ تسیناکان، جادوگر هرم کائولوم که پدرو د آلوارادو آن را آتش زد. در طرف دیگر جگوآری [پلنگ خال‌خال ‏آمریکای جنوبی] هست که با گام های منظم نامرئی، زمان و مکان زندانش را اندازه می گیرد. هم‌ سطح ِ زمین، در ‏دیوار مرکزی پنجره‌ عریض نرده ‌داری تعبیه شده است. در ساعت بی‌سایه [ظهر] دریچه‌ای در بالا باز می شود و ‏زندانبانی – که با گذشت سال ها به تدریج تکیده شده – قره‌قره‌ای آهنی را راه می ندازد و در انتهای یک سیم آهنی، ‏کوزه‌های آب و تکّه‌های گوشت را برای ما پائین می فرستد. آنگاه نور به دخمه رخنه می کند؛ این لحظه‌ایست که من می ‏توانم جگوآر را ببینم.‏

دیگر شمار سال هایی را که در ظلمت گذرانده‌ام، نمی دانم. من پیش از این جوان بودم و می توانستم در این زندان راه ‏بروم، دیگر کاری ازم ساخته نیست جز اینکه در حالت مرگ، انتظار پایانی را بکشم که خدایان برایم مقدّر کرده‌اند. با ‏چاقویی از سنگ چخماق که تا دسته فرومی رفت، سینه‌ قربانیان را شکافته‌ام. اکنون، بدون کمک سِحر و جادو نمیتوانم ‏از میان گرد و خاک بلند شوم. ‏

شبِ آتش‌سوزی هرم، مردانی که از اسب های بلند پیاده شدند، مرا با آهن های گداخته شکنجه کردند تا مخفیگاه گنجی را ‏برای آنان فاش کنم. در مقابل چشمانم تندیس خدا را سرنگون کردند، ولی او هرگز مرا رها نخواهد کرد و من در زیر ‏شکنجه‌ها لب از لب نگشودم. بند از بندم جدا کردند، استخوان هایم را شکستند و مرا از ریخت انداختند. بعد در این ‏زندان بیدار شدم که دیگر تا پایان زندگی فانی‌ام آن را ترک نخواهم کرد.‏

as00+-98sa5daasass3ew

تحت اجبار این ضرورت که کاری انجام دهم و وقتم را پر کنم، خواستم در این تاریکی، هر چه را که میدانستم بیاد ‏بیاورم. شب های بی‌شماری را صرف به یاد آوردن نظم و تعداد برخی مارهای سنگی و شکل دقیق یک درخت دارویی ‏کردم. باین صورت سال ها را گذراندم و به هرآنچه متعلّق بمن بود دست یافتم. شبی حس کردم که به خاطره‌ گرانبهایی ‏نزدیک می شوم: مسافر، قبل از دیدن دریا، جوششی در خونش احساس می کند. چند ساعت بعد شروع کردم به تجسّم ‏این خاطره. یکی از سنّتهایی بود که مربوط به خداست. او که از پیش می دانست که در آخر زمان بدبختی ها و ‏ویرانه‌های زیاد به وجود خواهد آند، در اوّلین روز خلقت، جمله‌ سِحرآمیزی نوشت که می تواند تمام این بدیها را دفع ‏کند. آن را به صورتی نوشت که به دورترین نسل ها برسد و تصادف نتواند تحریفش کند. هیچ کس نمی داند که آن را در ‏کجا و با چه حروفی نوشته است؛ ولی شک نداریم که در نقطه‌ای مخفی، باقی است و روزی باید برگزیده‌ای آن را ‏بخواند. پس فکر کردم که ما، مثل همیشه، در آخر زمان هستیم و این شرط که من آخرین راهب خدا بوده‌ام، شاید این ‏امتیاز را بمن بدهد که رمز آن نوشته را کشف کنم. این امر که دیوارهای زندان احاطه‌ام کرده‌اند، این امید را بر من منع ‏نمیکرد. شاید هزار بار نوشته را در کائولوم دیده بودم و فقط همین مانده بود که آنرا بفهمم. ‏

تمام این فکر بمن قوّت قلب داد؛ بعد مرا در نوعی سرگیجه فرو برد. در تمام گستره‌ زمین، اشکالی قدیمی وجود دارد، ‏اشکالی فسادناپذیر و جاودان. هرکدام از آنها می توانست نمادی باشد که در جستجویش بودم. یک کوه می توانست کلام ‏خدا باشد، یا یک رود، یا امپراتوری یا هیئت ستارگان. امّا در طول قرون، کوه ها فرسوده می شوند و چهره‌ ستارگان ‏تغییر می کند. حتّی در فلک نیز، تغییر هست. کوه ها و ستارگان منفردند و منفردان گذرا هستند. به دنبال چیزی ‏ماندگارتر و آسیب‌ناپذیرتر گشتم. به تبار غلاّت، علف ها، پرندگان و انسان ها فکر کردم. شاید دستورالعمل بر صورت ‏من نوشته شده بود و خود من هدف جستجویم بودم. در این لحظه به یاد آوردم که جگوآر یکی از نشانه‌های خداست. پس ‏تقوا قلبم را آکند. اوّلین صبح جهان را مجسّم کردم. خدایم را مجسّم کردم که پیامش را به پوست زنده‌ جگوآرها می سپرد ‏که در غارها، در کشتزارها، و در جزایر تا ابد جفت گیری خواهند کرد و تولید مثل خواهند کرد تا اینکه آخرین انسان‌ها ‏آن پیام را بگیرند. این شبکه‌ ببرها، این هزارتوی بارور ببرها را تصوّر می کردم که در چراگاه ها و گلّه‌ها وحشت می ‏پراکنند، تا یک نقّاشی را حفظ کنند. در همسایگیم تأیید فرضیه‌ام و موهبتی پنهان را دیدم. ‏
سال های طولانی را برای آموختن نظم و ترتیب لکّه‌ها گذراندم. هر روز نابینایی امکان یک لحظه نور را بمن می داد و ‏من می توانستم در حافظه‌ام شکل های سیاهی را ثبت کنم که بر پشم های زرد نقش بسته بودند و برخی از آنها شکل ‏نقطه‌هایی بودند، برخی دیگر خطوط عرضی را در طرف درونی پاها شکل می دادند، برخی دیگر به طور حلقوی ‏تکرار می شدند. شاید یک صدای واحد یا یک کلمه‌ واحد بودند. خیلی از آنها لبه‌های قرمز داشتند. ‏
چیزی از خستگی ها و رنجم نمی گویم. چند بار رو به دیوارها فریاد زدم که کشف رمز چنین متنی غیرممکن است. به ‏تدریج معمّای ملموسی که ذهنم را اشغال می کرد، کمتر از اصل معمّا که یک جمله‌ دستخط خدائی بود، عذابم می داد. از ‏خودم می پرسیدم چگونه جمله‌ای را باید عقل مطلق بیان کند. فکر کردم که حتی در زبان های بشری جمله‌ای نیست که ‏مستلزم تمام جهان نباشد. گفتن “ببر” یعنی گفتن ببرهایی است که آنرا به وجود آورده‌اند؛ گوزن ها و لاک‌پتش هایی که ‏دریده و خورده‌ شده‌اند؛ علف هایی که گوزن ها از آن تغذیه می کنند؛ زمین که مادر علف بوده است و آسمان که به ‏زمین زندگی داده است. باز هم فکر کردم که در زبان خدا، هر کلامی این توالی بی‌پایان اعمال را بیان خواهد کرد؛ و نه ‏به طور ضمنی بلکه آشکار و نه به روشی تدریجی، بلکه فوری. با گذشت زمان، حتی مفهوم یک جملهی الهی هم به ‏نظرم بچّگانه و کفرآمیز آمد. فکر کردم خدا فقط باید یک کلمه بگوید و این کلمه شامل تمامیت باشد. هیچ کلامی که او ادا ‏کند نمی تواند پائین تر از جهان یا ناکامل تر از محموع زمان باشد. کلمات حقیر جاه‌طلبانه انسان ها، مثل، همه، دنیا و ‏جهان، سایه و اشباح این کلمه هستند که با یک زبان و تمام جیزهایی که یک زبان می تواند در برگیرد برابر است. ‏
یک روز، یا یک شب – بین روزها و شب هایم چه تفاوتی وجود دارد؟ – خواب دیدم که روی کف زمین زندانم یک دانه ‏شن است. بی‌تفاوت، دوباره خوابیدم و خواب دیدم که بیدار شده‌ام و دو دانه شن هست. دوباره خوابیدم و خواب دیدم که ‏دانه‌های شن سه تا هستند. زیاد شدند تا اینکه زندان را پر کردند و من زیر این نیم‌کره شنی می مردم. فهمیدم که دارم ‏خواب می بینم و با کوشش فراوان بیدار شدم. بیدار شدنم بیهوده بود: شن خفه‌ام می کرد. کسی به من گفت: “تو در ‏هوشیاری بیدار نشدی؛ بلکه در خوابِ قبلی بیدار شدی. این خواب در درون یک خواب دیگر است و همینطور تا بی ‏نهایت؛ که تعداد دانه‌های شن است. راهی که تو باید بازگردی بی‌پایان است. پیش از آنکه واقعاً بیدار شوی، خواهی ‏مرد.”‏
حس کردم که از دست رفته‌ام. شن دهانم را خرد می کرد، ولی فریاد زدم: “شنی که در خواب دیده شده است، نمی تواند ‏مرا بکشد و خوابی نیست که در خواب دیگر باشد.” یک پرتو نور بیدارم کرد. در ظلمت بالایی یک دایره نور شکل ‏گرفته بود. دست ها و چهره‌ زندانبان، قرقره، سیم، گوشت و کوزه‌ها را دیدم.‏
انسان، کم‌کم با شکل سرنوشتش همانند می شود؛ انسان به مرور زمان شرایط خودش می شود. من بیش از اینکه کاشف ‏رمز یا انتقامجو باشم، بیش از اینکه کاهن خدا باشم، خودم زندانی بودم. از هزارتوی خستگی‌ناپذیر رؤیاها، به زندان ‏سخت همچون خانه‌ی خودم بازگشتم. رطوبتش را دعا کردم؛ ببرش را دعا کردم؛ پنجره‌ی زیرزمینی‌اش را دعا کردم؛ ‏بدن پیر دردآلودم را دعا کردم؛ تاریکی سنگ را دعا کردم.‏

پس، چیزی پیش آمد که نه می توانم فراموش کنم نه بیان کنم. یگانگی‌ام با الوهیت و با جهان پیش آمد (نمی دانم آیا این ‏دو کلمه با هم متفاوتند: خلسه، نمادهایش را تکرار نمی کند.) کسی خدا را در انعکاسی دیده است؛ دیگری او را در ‏شمشیری یا در دوایر گل سرخ مشاهده کرده است. من چرخ بسیار بلندی دیدیم که نه پیش چشمانم بود، نه در پشتم، نه در ‏دو طرفم؛ بلکه در عین حال همه جا با هم. این چرخ از آب ساخته شده بود و همچنین از آتش و با اینکه لبه‌اش را ‏تشخیص می دادم، بی نهایت بود. تمام چیزهایی که خواهند بود، هستند و بوده‌اند، در هم پیوسته و آن را ساخته‌ بودند. ‏من، رشته‌ای بودم از این تار و پود کلّی و پدرو د آلوارادو – که شکنجه‌ام کرد – رشته‌ای دیگر. علّت ها و معلول ها در ‏اینجا بودند و کافی بود چرخ را نگاه کنم تا همه چیز را، به صورتی بی‌پایان بفهمم ای شادی فهمیدن، برتر از شادی ‏تصوّر یا احساس! من جه‍ان را دیدم و طرح های محرمانه جهان را. مبدأهایی را دیدم که «کتاب اندرز» [به گفته روژه ‏کالیوا مترجم فرانسوی آثار بورخس، منظور نویسنده از «کتاب اندرز»، ‏Popal-vuh‏ کتابِ مقدّس قوم مایا بوده است.] ‏تعریف می کند. کوه هایی را دیدم که از آبها پدیدار می شوند. اوّلین انسان ها را دیدم که از جوهر درخت ها بودند. ‏کوزه‌های آب را دیدم که انسان ها به آنها هجوم می بردند. سگ ها را دیدم که چهره آنان را می درند. خدای بی‌چهره را ‏دیدم که پشت خدایان است. راه‌پیمایی‌های بی‌پایان را دیدم که فقط سعادت ازلی را شکل می دادند و همه چیز را فهمیدم، ‏توانستم نوشته ببر را هم بفهمم. ‏
فرمولی بود از چهارده کلمه اتّفاقی (که به نظر اتّفاقی می رسیدند) کافی بود که با صدای بلند آن را تلفّظ کنم تا قادر ‏مطلق شوم. کافی بود به زبان بیاورم تا این زندان سنگی را نابود کنم؛ تا روز در شبم نفوذ کند؛ تا جوان شوم؛ تا جاودان ‏باشم؛ تا ببر، آلوارادو را بدرد؛ تا چاقوی مقدّس در سینه‌ اسپانیایی‌ها فرو رود؛ برای ساختن معبد، برای ساختن ‏امپراتوری، چهل هجا، چهارده کلمه و من، تسیناکان، بر زمین هایی حکمرانی می کنم که ماکتزوما فرمان رانده بود. امّا ‏می دانم که هرگز این کلمات را بر زبان نخواهم آورد زیرا دیگر تسیناکان را به خاطر نمیآورم.‏
باشد که رازی که بر روی پوست ببرها نوشه شده است، با من بمیرد. آنکه جهان را در یک نظر دیده است، آنکه طرح ‏های پرشور جهان را در یک نظر دیده است، دیگر نمی تواند به یک انسان، به سعادت های مبتذلش و به خوشبختی های ‏کم‌مایه‌اش فکر کند، حتی اگر این انسان خود او باشد. این انسان، خودش بوده است؛ امّا اکنون چه اهمیتی برایش دارد؟ ‏تقدیر آن دیگری چه اهمیتی برایش دارد؟ زادبوم آن دیگری چه اهمیتی برایش دارد، اگر او اکنون، هیچ کس نباشد؟ به ‏همین دلیل، فرمول را به زبان نخواهم آورد؛ به همین دلیل می گذارم روزها مرا، که در تاریکی دراز کشیده‌ام، فراموش ‏کنند. ‏

‏* برگرفته از کتاب “کتابخانه بابل و ۲۳ داستان دیگر” ترجمه کاوه سید حسینی، انتشارات نیلوفر

نگاهی به برترین آثار ادبیات ضد جنگ دنیا

بیرون آوردن لباس اسطوره از تن دیو جنگ…
لیلا سامانی

جنگها، نبردهای بزرگ و نزاعهای قبیله‌ای، برای نویسندگان به مثابه‌ی منابع الهام غنی‌ برای خلق آثار بزرگ به شمار می‌روند. برخی از آنها بر خود جنگ و اربابانش تمرکز می‌کنند، برخی دیگر نگاهشان را به روی شرایط سربازان درگیر جنگ می‌چرخانند و گروهی دیگر از تاثیر جنگ بر آدمها و جامعه سخن می‌گویند.

Mark Twain

Mark Twain

اما در این میان آنچه در بسیاری از کشورها با نام «ادبیات جنگ» شناخته می‌شود از مقوله‌ی «ادبیات ضد جنگ» متمایز است. آثار ضد جنگ به جای آنکه به پیکار جلوه‌ای افسانه‌ای ببخشند، می‌کوشند تا آن را از هیبت اسطوره خارج کنند و آثار مخرب جنگاوری را بر افراد و ممالک درگیر ستیز نمایش دهند. آرمان ادبیات ضد جنگ، خشکاندن تفکر جنگ‌افروزی و ستیزه‌جویی‌ست. از همین رو این عرصه، قهرمان سازی و اسوه‌پروری را بر نمی‌تابد و روشن کردن آتش جنگ را به هر نیت و با هر انگیزه‌ای محکوم می‌کند.

آثار برخاسته از این تفکر، بنای موهوم «جنگ باشکوه» را واژگون می‌کنند و دنیای حقیقت را رویاروی آدمی قرار می‌دهند. آنجا که شخصیتهای داستانی و قهرمانان جنگ با پسآمدهای ویرانگر جنگ دست به گریبان می‌شوند. با وجود آن که برخی از نویسندگان ملاحظات سیاسی و نگرش ایدئولوژیکشان را در این آثار دخیل می‌کنند، اما دغدغه‌ی بیشتر متون ضد جنگ، آشکار ساختن وحشت و ددخویی هیولای جنگ است. این ویژگیهاست که یک اثر ضد جنگ را از زمان و مکانی مشخص مبرا می‌کند و سودای ستیزه‌جویی را برای همه‌ی اعصار و در هر جغرافیایی مردود می‌خواند. «برهنه‌ها و مرده‌ها» اثر «نورمن میلر»، «طبل طلبی» نوشته‌‌ی گونترگراس و «خط نازک سرخ» به قلم جیمز جونز از جمله آثار مطرح با سویه‌های ضد جنگ‌اند.

asd02+-95a

داستان کوتاه «نیایش جنگ» نوشته‌ی مارک تواین، نویسنده‌ی بنام آمریکایی هم یکی از آثار زبده‌ی این عرصه است. تواین در این داستان با نثری آهنگین، بیانیه‌ای سوزناک علیه جنگ صادر می‌کند و ضمن آن از هیجانهای میهنی- مذهبی کورکورانه – که به مثابه‌ی محرکی برای جنگاوری به کار می‌روند- انتقاد می‌کند. این داستان در حقیقت اعتراضی بود به جنگی که قوای آمریکایی در فاصله سالهای ۱۸۹۹ تا ۱۹۰۲ علیه انقلابیون فیلیپن برپا کردند.
داستان در سرزمینی نامشخص و درگیر جنگ رخ می‌دهد، جایی که شهروندان میهن پرست در مراسم مذهبی کلیسا گرد هم آمده‌اند تا برای سربازان فراخوانده به جبهه دعا کنند. آنها با دعاهای فصل «جنگ» از عهد عتیق و با کلماتی شورآفرین، پیروزی و فتح و یکه‌تازی را برای سربازانشان آرزو می‌کنند، اما در همین اثنا «سالخورده‌ای ناآشنا» از راه می‌رسد و خود را فرستاده‌ای از عرش کبریا می‌نامد. او در میان بهت مردم از روی دیگر دعای آنها سخن می‌گوید که لعن و نفرین جبهه‌ی مقابل است. پیرمرد نسخه‌ی دیگری از نیایش جنگ را می‌خواند که آرزوی ویرانی و نابودی‌ست:

[…] خداوندا! یاریمان کن تا سربازانشان را با فشنگهایمان و میان لباسهای خونین‌شان شرحه‌شرحه کنیم. یاریمان کن تا زمینهای شادشان را با اجساد رنگ‌باخته‌ی مردگان میهن پرستشان بپوشانیم. یاریمان کن تا شیون زخمی‌هایی که از درد به خود می‌پیچند را با خروش تفنگهایمان خفه کنیم. کمکمان کن تا با گردباد آتش از خانه‌های محقرشان ویرانه‌ای بسازیم. کمکمان کن تا قلبهای بیوه‌های بی‌آزارشان را با حسرتی بی‌حاصل بفشریم. کمکمان کن بی‌سرپناه‌شان کنیم تا همراه کودکان کوچکشان سرگردان و آواره‌ی مخروبه‌های سرزمین ویرانشان شوند و با جامه‌های ژنده در گرسنگی و تشنگی زیر لهیب‌های خورشید تابستان و بادهای سوزان زمستان، با روحی در هم‌شکسته، رنجور و پژمرده ، استغاثه کنند و از تو تمنای گوری برای پناه بردن کنند و همان هم از آنها دریغ شود.[…]

قلندرِ پیرِ داستانِ تواین، از جانب مردم مجنونی سرگشته پنداشته‌می‌شود و حرفهایش عاری از معنی تلقی می‌شوند، درست مشابه همان سرنوشتی که داستان تواین هم به آن گرفتار آمد. «نیایش جنگ» در زمان حیات تواین به دلیل در اوج بودن احساسات میهن‌پرستانه و آنچه بی‌حرمتی به شعائر مذهبی خوانده‌می شد، از انتشار بازماند.

5287316592_8a2756c6ee_bقربانیان جنگ، اما تنها به مردان جنگی و رزمندگان سلاح به دست منحصر نمی‌شود. ترکشهای جنگ راه خود را از جبهه‌ی پیکار باز می‌کند و به سوی غیر نظامیان، کودکان و آدمهای عادی جامعه هم نشانه می روند. رمان ضد جنگ «دو زن»، نوشته‌ی آلبرتو موراویا، ازاین دست آثار است. این نویسنده‌ی ضد فاشیست ایتالیایی، در این داستان تصویری باورپذیر و ملموس از تباهی، اندوه و انهدام برخاسته از جنگ ارائه می‌دهد. ویرانی گسترده‌ای که خط مقدم و پشت جبهه نمی‌شناسد و هر دو را به یک اندازه تاراج می‌کند. این داستان، در بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم و در ایتالیا رخ می‌دهد و روایت‌گر به آب و آتش زدنهای زنی‌ست که می‌خواهد دخترش را از میان آتش و خون به سلامت عبور دهد. بمباران، قحطی، آوارگی، دسیسه‌های مردمان تنگ‌نظر و دست‌درازیهای مردان گرسنه‌ی شهوت، مصائبی هستند که این «دو زن» با آنها دست به گریبان‌اند. در نهایت این دشواری‌های بی‌آخر و سراسر رنج، سبب از پا درآمدن این مادر و دختر می‌شود. این رمان دو سال پس از انتشار دستمایه‌ی ساخت فیلمی شد با همین عنوان، به کارگردانی ویتوریو دسیکا سینماگر نام‌آشنای ایتالیایی و نقش‌آفرینی سوفیا لورن، بازیگر نامی آن دیار.

نمایش خشونت عریان، مرگ انسانیت و تصویر کردن صحنه‌های مشمئز کننده، شیوه‌ی دیگری‌ست برای گفتن از ذات پلید جنگ. «آتش در دشت» نوشته‌ی «شوهی آکا» نویسنده‌ی ژاپنی از نمونه‌ی این آثار است. این رمان از انزوا و خفت بی‌نهایتی می‌گوید که با جنگ زاده می‌شود. داستان در جزیره‌ای در فیلیپین و در جریان جنگ جهانی دوم رخ می‌دهد. هنگامه‌ای که ارتش امپراتوری ژاپن در برابر قوای امریکایی در هم شکسته‌است. نویسنده اما نگاهش را به سوی ویرانی بزرگتری می‌چرخاند: سرباز مسلولی به نام «تامورا» که جنگ تمامی دلبستگی‌هایش به جامعه را یک به یک از او می‌ستاند و این مرد احساساتی و تیزهوش را به یک مطرود تنها بدل می‌کند. تامورا در میان میادین جنگ و جنگلهای جزیره سرگردان است و صحنه‌هایی سراسر خشونت و جنایت را برای خواننده بازسازی می‌کند. کتاب همچنان که از تباهی و سیاهی جنگ می‌گوید، طبیعت زیبای جزایر فیلیپین را به رخ آدمیزاد زیاده‌خواه می‌کشد و انسان بخت‌برگشته‌ی «متمدن» را در تقابل با این همه زیبایی ناب و بدوی قرار می‌دهد. آنچه شوهی آکا از آدمخواری سربازان جنگی به تصویر می‌کشد، آینه‌ای تمام نماست از معنای راستین و بی پرده‌ی جنگ. او در این کتاب تمامی کلیشه‌های قهرمان‌پروری را از هم می‌درد و مرثیه‌سرای آدمهایی چون تامورا می‌شود که بازمانده‌ی جنگ‌اند و باید بار طاقت فرسای آنچه به چشم دیده‌اند را بردوش بکشند.

amd-trumbo-bath-jpg

حدیث این جان به دربردن از جنگ و بازگشت شکنجه‌وار به زندگی را دالتون ترامپو نویسنده و فیلمساز آمریکایی در یکی از تحسین برانگیزترین آثارش به خوبی روایت کرده‌است. ترامپو که به خاطر مواضع ضد جنگ‌اش و همینطور مخالفت با سیاستهای ایالات متحده، در شمار مغضوبین دولت وقت بود. در کتاب «جانی تفنگش را برداشت» جراحتهای لاعلاج یک سرباز زخمی جنگ را واکاوی کرده‌است. سربازی که نه یارای دیدن دارد و نه شنیدن، نه دست و پایی دارد و نه دهانی و در همین وضع و با هشیاری تمام زنده مانده‌است تا با به یادآوردن آنچه بر او گذشته تنها رنج بکشد. مردی که زندانی کالبدش شده و میان حقیقت و خیال دست و پا می‌زند و مرگ را می‌زید.
داستان «جانی تفنگش را برداشت» در زمانه‌ی جنگ جهانی اول رخ می‌دهد و جالب آن که انتشار آن مصادف شد با آغاز جنگ جهانی دوم. توصیف کنایه‌آمیز ترامپو از جنگ، طعنی‌‌ست بر جنگ‌افروزان و اربابان سیاست. همانها که با شعارهایی خوش رنگ و لعاب چون «دموکراسی» و «آزادی» بر طبل جنگ می‌کوبند، اما با کشتن آدمها و نابودی بخشی از میراث بشری، بر معجزه‌ی حیات دست‌درازی می‌کنند. توصیفی که این نویسنده از زبان این بانیان جنگ ارائه داده هنوز و پس از گذشت چندین دهه آشناست و وصف حال:

« این یک جنگ معمولی نبود، این جنگی بود که بنا داشت جهان را به مامنی برای دموکراسی بدل کند. و اگر دموکراسی امن می‌ماند دیگر هیچ چیز مهم نبود. نه میلیونها مرده، نه هزاران زندگی ویران… این یک رمان معمولی نیست. این رمانی‌ست که هرگز راه ساده‌ی رهایی را پی‌ نمی‌گیرد: این رمان تکان دهنده است و خشن. موحش و ناآرام است و بیرحم، سرسخت و نفرت انگیز…درست مثل جنگ»

نگاهی به مهمترین پژوهشهای انجام شده باب آثار اخوان ثالث

از خراسان دیروز تا هیچستان امروز…
رهیار شریف

1211264980

چهارم شهریور ماه سال ۱۳۶۹، سالروز خاموشی ” مهدی اخوان ثالث ” است، هم آن خراسانی آمده از هیچستان، که از جانب بسیاری از اهل ادب ایران بزرگترین چهره ی شعر نو ی ایران شناخته می شود.
اخوان ثالث علاوه بر شعر در دنیای موسیقی هم فردی صاحب نظر به حساب می آمد و آشنایی او با ردیف های موسیقی و مفهوم وزن و موسیقی سبب ساز آهنگین شدن شعرش شده بود. اخوان علاوه بر هنر و ادبیات در سیاست و اعتراض به سلطه جویی حکام هم یدی طولا داشت و شاعری مسئول به حساب می آمد. او به واسطه ی همین فعالیت ها چند دوره زندان را هم تجربه کرد و چند سالی پس از حوادث مربوط به بیست و هشت مرداد ( هزار و سیصد و سی و شش شمسی ) با سرودن شعری در همان حال و هوا که عنوان ” زمستان ” را بر پیشانی اش می دید به فردی آشنا در دنیای ادب ایران بدل شد.
اخوان علی رغم مبارزه های چون و چندش در به ثمر نشستن انقلاب پنجاه و هفت، پس از انقلاب و دور شدن حکومت از آرمان های مردان انقلابی اش در ردیف منتقدین باقی ماند. باب او گفته ای نقل محافل ادبی ایران شده که کمتر کسی ست که دستی در آتش ادب داشته باشد و این گفته را نشنیده باشد.
این طور که پیداست آیت الله علی خامنه ای که از هم نشینان او در محافل ادبی مشهد بوده؛ پس از تن کردن جامه ی قدرت در تماسی با اخوان از او می خواهد که فاش و آشکار و در میان میدان و بین مردم، با شعر و زبان به حمایت از انقلاب کمر ببندد و همراه او شود؛ همین موضوع هم بر اخوان بسیار گران می آید و در پاسخ به خواست آقای خامنه ای عنوان می کند که ” ما همواره بر سلطه ایم نه با سلطه ” .

sd2akhabavndfr

همین عدم همراهی هم دردسرهای فراوانی برای او به بار می آورد از اینکه جمله حقوق بازنشستگی او قطع می شود و حرمت اش در کوچه و خیابان نگاه داشته نمی شود. چند صباحی آن سوتر آقای خامنه ای در خطبه های نماز جمعه، اخوان را ” هیچ ” خطاب می کند و او هم سروده ای با عنوان ” هیچم و چیزی کم ” را در پاسخ به این بی احترامی می سراید و برای تاریخ ادب ایران به یادگار می گذارد تا که همگان بدانند از خوی تسلیم ناپذیر این شاعر بزرگ…
خبرنامه ” خلیج فارس ” به بهانه ی همزمانی با سالروز مرگ اخوان ثالث و به قصد رهیدن از دام تکرار و آوردن حرف های پیش تر آورده شده، اقدام به جمع آوری عناوین و شناسنامه ی مهمترین کتاب هایی کرده که باب آثار و احوال و اندیشه ی مهدی اخوان ثالث به نگارش در آمده اند. این فهرست که به همت تیم تحریریه ی خلیج فارس حاصل شده؛ سعی کرده تا مهمترین کتاب های بررسی شعر اخوان را در صفحه ای واحد گرد هم آورد تا پژوهندگان ادب و دانشجویان ادب فارسی که در زمینه ی شعر اخوان تحقیق می کنند به نمایه ای کامل از پژوهش های پیشتر انجام شده دسترسی داشته باشند. با هم این عناوین را مرور می کنیم. عناوینی که خود گویای بسیاری از جلوه های شعر و زندگی شاعر امید ادب ایران اند…

آشنایی با مهدی اخوان ثالث
زهرا میرحسینی‌مطلق؛ تیرگان، ۱۲۰ صفحه

آفاق و اسرار عزیز شب: گفت‌و‌گوهایی درباره زندگی و آثار مهدی اخوان ثالث
مهدی مظفری ساوجی؛ نگاه، ۱۰۱۲ صفحه،

آوا و القا: رهیافتی به شعر اخوان ثالث
مهوش قویمی؛ هرمس، ۱۴۲ صفحه، چاپ ۱، سال ۱۳۸۳، ۲۷۵۰ نسخه، ۱۲۰۰۰ ریال.

آواز چگور: زندگی و شعر مهدی اخوان ثالث (م. امید)
محمدرضا محمدی‌آملی؛ مصحح: اسماعیل جنتی؛ نشر ثالث

اخوان ثالث
گردآورنده: مصطفی بهرامن؛ اندیشه فرید، ۱۲۸ صفحه، چاپ ۲، سال ۱۳۸۸، ۱۰۰۰ نسخه، ۱۲۰۰۰ ریال.

اخوانیه‌ای از: مهدی اخوان ثالث (م. امید)
غلامرضا صدیق؛ واژیران، ۷۲ صفحه

از زلال آب و آینه: تأملی در شعر مهدی اخوان ثالث (م. امید)
جواد میزبان؛ پایه، ۲۲۴ صفحه، چاپ ۱

امید ناامیدی‌ها شرحی بر م. امید – مهدی اخوان ثالث
محمدعلی حسینیان؛ اساتید ایران، ۲۷۶ صفحه، چاپ ۱، سال ۱۳۹۱، ۲۰۰۰ نسخه، ۹۵۰۰۰ ریال.

امیدی دیگر: نگاهی تازه به شعرهای مهدی اخوان ثالث
ضیاءالدین ترابی؛ نشر دنیای نو، ۲۱۸ صفحه

با یادهای عزیز گذشته: ده نامه از مهدی اخوان ثالث (م. امید) به محمد قهرمان
مقدمه: محمد قهرمان؛ زمستان، ۱۸۴ صفحه

باغ بی‌برگی: یادنامه مهدی اخوان ثالث (م. امید) ۱۳۶۹ – ۱۳۷۰
به‌اهتمام: مرتضی کاخی؛ زمستان، ۸۶۸ صفحه

تجربه‌های همه تلخ: نگاهی به سروده‌های مهدی اخوان ثالث (م. امید)
کاظم رحیمی‌نژاد؛ آفرینه، ۱۰۰ صفحه
تجلی شاعرانه اساطیر در آثار اخوان ثالث (م. امید)
بهناز قراری؛ محقق اردبیلی، ۲۵۶ صفحه

تلخند امید: طنز در سروده‌های مهدی اخوان ثالث. (م. امید)
مجید نگین‌تاجی؛ فرهنگ‌شناسی، ۱۲۰ صفحه

حالات و مقامات م. امید
محمدرضا شفیعی‌کدکنی؛ سخن، ۲۶۴ صفحه

دست گرم دوست در شب‌ها سرد شهرم: (اخوان‌نامه (
بررسی کلی و همه‌جانبه اشعار مهدی اخوان ثالث – ماندانا خسروانی‌مجد؛ آشینا، ۱۹۲ صفحه
دفترهای زمانه: بدرودی با مهدی اخوان ثالث و دیدار و شناخت م. امید
گردآورنده: سیروس طاهباز؛ صاحب اثر، ۲۶۰ صفحه

شاعر شکست: نقد و تحلیل شعر مهدی اخوان ثالث
عبدالعلی دستغیب؛ آمیتیس، ۱۴۴ صفحه
شهریار شهر سنگستان: نقد و تحلیل اشعار مهدی اخوان ثالث (م. امید)
به‌اهتمام: شهریار شاهین‌دژی؛ سخن، ۵۰۰ صفحه

صدای حیرت بیدار: گفت‌وگوهای مهدی اخوان ثالث (م. امید)
مقدمه: مرتضی کاخی؛ زمستان، ۵۲۸ صفحه

فرهنگ ایرانی در آثار مهدی اخوان ثالث
صائمه خراسانی؛ مقدمه: قدمعلی سرامی؛ ترفند، ۱۸۸ صفحه

کاسه گردان حسرت: نگاهی به آثار مهدی اخوان ثالث
کامران زمانی‌نعمت‌سرا؛ بیان دانش، ۲۳۴ صفحه

لولی‌وش مغموم: زندگی، اندیشه و گلچین اشعار مهدی اخوان ثالث
گردآورنده: هادی رحیمی؛ نوید صبح، ۱۴۶ صفحه
مهدی اخوان ثالث: شعر مهدی اخوان ثالث از آغاز تا امروز، شعرهای برگزیده، تفسیر و تحلیل موفق‌ترین‌ شعرها
محقق: محمد حقوقی؛ موسسه انتشارات نگاه، ۴۰۰ صفحه

وطن در شعر اخوان ثالث و محمود درویش
مژگان رجایی؛ ویراستار: سمیه برنا؛ خاموش، ۱۳۰ صفحه

اخبار ورزشی روز سه شنبه با امیر خسروجردی

رقابت های فوتبال باشگاههای برتر ایران و دیدار حساس پرسپولیس و فولاد در اهواز
بازی های هفته پنجم این مسابقات سه شنبه با برگزاری سه دیدار آغاز می شود که طی آن، پرسپولیس تهران که با یک امتیاز در قعرجدول رده بندی جای دارد در گرمای سوزان اهواز به مصاف میزبانش فولاد خوزستان می رود.
پرسپولیس که در بازی قبل مقابل ذوب آهن اصفهان بازی برده را با اشتباهات فاحش داوری علیرضا فغانی با شکست عوض کرد در مقابل فولاد باید سه امتیاز را کسب کند، در غیر اینصورت وضعیت بحرانی سرخپوشان پایتخت همچنان ادامه خواهد داشت.
در تهران، سایپا میزبان سپاهان صدرنشین است و ملوان در بندرانزلی پذیرای گسترش فولاد تبریز خواهد بود.
چهار بازی دیگر این هفته چهارشنبه برگزار خواهد شد.مسابقه دو تیم تهرانی نفت و استقلال نیز به علت حضور نفت در لیگ قهرمانان آسیا بیستم شهریور برگزار خواهد شد.

bbs65w00+632ffdf

والیبال نوجوانان جهان و مقام سومی ایران با پیروزی مقابل روسیه
در این رقابت ها که در آرژانتین برگزار می شد، یکشنبه تیم والیبال نوجوانان ایران در مسابقه رده بندی به مصاف روسیه رفت و با ارائه یک بازی برتر و تماشاییف حریف قدرتمند خود را ۳-۱ شکست داد و بر سکوی سوم این دوره ایستاد.
نوجوانان والیبالیست ایرانی در دوره قبلی مسابقات چهارم شده بودند.

ماتیاس سامر:مولر فروشی نیست.
لوئیس فان خال سرمربی منچستریونایتد در تلاش است که توماس مولر را از بایرن مونیخ به خدمت بگیرد. فان خال خود مولر را از رده های سنی بایرن به تیم اصلی منتقل کرد و رابطه ی صمیمی با او دارد. همچنین پس از عدم موفقیت در جذب پدرو، منچستر به یک مهره ی هجومی در خط حمله ی خود نیاز دارد. با این حال، ماتیاس سامر عنوان کرد که تیمش قصد فروش بازیکنانش را ندارد.
وی گفت:به همه بازیکنانمان نیاز داریم. فکر نمی‌کنم چیز دیگری رخ بدهد.
بایرن پیش تر هم شایعه پیوستن مولر به منچستر را رد کرده بود.

پدرو:امیدوارم هرگز به نیوکمپ برنگردم
مهاجم اهل جزایر قناری، پس از ۷ سال سرانجام از بارسلونا جدا شد و به چلسی پیوست. وی پس از درخشش در بازی چلسی مقابل وست بروم وویچ که با برد ۳-۲ آبی های لندن همراه بود درباره استقبالی که از او در چلسی به عمل آمد گفت:از شرایطم در چلسی راضی هستم. می توانستم در بارسلونا بمانم و لبخندهای تصنعی بزنم و تظاهر کنم که خوشحالم، اما در واقعیت چنین نبود. از ته دل دوست داشتم در بارسلونا بمانم و همین جا به فوتبالم خاتمه دهم اما دیگر زمان تغییر رسیده بود.
پدرو در مورد رویارویی احتمالی با بارسلونا در لیگ قهرمانان گفت:ترجیح می دهم هرگز به نوکمپ برای مقابله با بارسلونا نیایم. اگر چنین شود، احساسی بسیار عجیب را تجربه خواهم کرد.

رقابت های تنیس سینسیناتی با قهرمانی فدرر خاتمه یافت.
دیدار فینال این مسابقات بین نواک جوکوویچ نفر اول رده بندی جهان و راجر فدرر سوئیسی برگزار شد که این بازی مهیج و دیدنی با پیروزی ۲ به صفر فدرر به پایان رسید.
جوکوویچ هم با این شکست نتوانست رکورد قهرمانی در هر ٩ مسابقه‌ مستر ای تی پی را بشکند.
جوکوویچ و فدرر امسال ۵ بار مقابل هم قرار گرفته‌اند و این دومین بار است که فدرر پیروز میدان می شود. در رویارویی‌ قبلی آنها در فینال مسابقات ویمبلدون، جوکوویچ پیروز شده بود.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس

پنج دلیل برای تبرئه رسوای سعیدمرتضوی! / تقی روزبه

وقتی موش کوه می زاید!

نام سعیدمرتضوی با کهریزک و ابداع شکنجه ای بنام “کهریزکی شدن” و افزودن این واژه به ادبیات سیاه شکنجه، سرکوب اعتراضات سال ۸۸ و تولیدارعاب گسترده، قتل زهراکاظمی، توقیف روزنامه ها و دستگیری ده ها روزنامه نگار، و با فساد و اختلاس و حیف و میل گسترده بیت المال و خلاصه لیست بلندبالائی از انواع جرم ها و بزه های سیاسی و غیرسیاسی، گره خورده است. در انقلاب بهمن شعاری بر در و دیوار ها نقش می بست حاکی از آن که ننگ با رنگ پاک نمی شود. سعیدمرتضوی براستی چنان ننگی است که با هیچ رنگی پاک شدنی نیست.

sd99-8d94rttt410gf4f

و چنین بود که تبرئه سعیدمرتضوی با شوک بزرگی از ناباوری مردمی که در این سال ها مدام از نقش وی در جنایت کهریزک و بسیاری جنایت ها و سرکوب دیگر می خواندند و می شنیدند، مواجه گشت. آن ها ظاهرا تصوراین درجه از وقاحت از سوی دست اندرکاران نظام و قوه قضائیه را نداشتند. حتی خانواده روح الامینی که از قضا از جرگه خودی ها و فززندشان-محسن- یکی از بازداشتی ها و قربانیان کهریزک بوده است و زمانی که هنوزآب ها از آسیاب نیفتاده بود در نزدخامنه ای از ضرورت خونخواهی نظام نسبت به محسن عزیزش سخن رانده بود و خامنه ای در پاسخ وی با گذاشتن هندوانه به زیربغلش او را به یاران علی تشبیه کرده بود؛ اکنون با ابرازنارضایتی از صدورچنین حکمی آن را فاقدتوجیه حقوقی دانسته و هم چنان پیگیرمحاکمه عاملان قتل فرزندش می باشد. سازمان تأمین اجتماعی هم که حیف و میل و بالاکشیدن سرمایه های آن یکی دیگر از اتهامات سعیدمرتضوی است، نسبت به حکم صادره بدلیل عدم تناسب آن با ابعادسوء استفاده، اعتراض کرده است.

بیشتر بخوانید »

اخبار ورزشی روز دوشنبه با امیر خسروجردی

کی روش:در زمان مقرر برگشتم
کا‌ر‌لوس کی‌روش درباره مدت مرخصی‌اش و این که چند روز در ایران نبوده، اظها‌ر کرد: این میزان هر چند که بوده در ‌عین ‌حال کافی نبوده است.
وی افزود: بعد از گذشت چهار سال که هر روز اینجا سخت کار کردم، مطمئنا این میزان مرخصی کافی نبود، اما به‌ هر‌ حال هم اکنون اینجا هستم.
کا‌ر‌لوس کی‌روش در پاسخ به این سوال که آیا تمدید حضور او در خارج از کشور به دلیل کمبود امکانات و ناراحتی او از مسئولان فدراسیون فو‌تبا‌ل بود، تاکید کرد: به هیچ عنوان این طور نیست. دقیقا در تاریخی که از قبل تعیین شده بود در ایران هستم و هم اکنون نیز در خدمت شما هستم.

mmvn74hd002120b

در آستانه اردوی تیم ملی فوتبال ایران، بازیکنان سرباز از حضور در تیم ملی منع شدند.
ایسنا دراین باره نوشت:در حالی که تیم ‌ملی فو‌تبا‌ل ایران از ظهر پنجشنبه اردوی خود را در کمپ تیم‌های ملی برای دیدار مقابل تیم‌های گوام و هند در ر‌قا‌بت‌های انتخابی جا‌م جها‌نی ۲۰۱۸ روسیه آغاز می‌کند، اما سازمان تر‌بیت ‌بدنی نیروهای مسلح طی نامه‌ای عنوان کرد که بازیکنان سربازی که کارت پایان خدمت آنها به دلیل تخلف باطل شده بود تا اطلاع ثانوی مجوز حضور در تیم‌های ملی بز‌ر‌گسالان و امید را ندارند.
به نظر می‌رسد این موضوع چالشی جدید را پیش‌روی تیم ملی بزرگسالان و تیم امید قرار دهد.
بازیکنانی که کارت پایان خدمت آنها به دلیل تخلف باطل شده و هم اکنون در تیم‌های نظامی مشغول به بازی هستند، شامل سروش رفیعی، شجاع خلیل‌زاده، بختیار رحمانی، آرش افشین و حسین ماهینی می‌شوند.

برانکو:داوری به ما ضربه زد.
برانکو ایوانکوویچ سرمربی کروات پریسپولیس درخصوص بازی پرسپولیس با فولاد اظهار داشت: بازی سختی در پیش داریم. هوای اهواز خیلی گرم است شرایط برای سلامتی مضر است . از خدا می خواهیم همه با سلامتی بیرون بیایند.
وی در مورد اینکه فغانی ۴ جلسه محروم شده گفت: نمی‌خواهم زیاد در مورد داوری صحبت کنم اما واقعیت این است که به ما لطمه زد.
برانکو در مورد حضور فرهاد کاظمی در پرسپولیس تصریح کرد: این سوال را از من نباید بپرسید بلکه از مسئولان تیم باید بپرسید.
سرمربی پرسپولیس در خصوص مدافعان تیم گفت: بنگر، حیدریه و ماریچ را نداریم در این پست گزینه متنوعی نداریم.
وی در مورد جلسه کمیته فنی گفت: صحبت در مورد بازی قبلی خواهد بود و برنامه برای مسابقه بعدی بحث خواهیم کرد. همچنین در مورد تعطیلی لیگ صحبت می‌کنیم.

کاپیتان اسبق تیم ملی بسکتبال ایران درگذشت.
جعفر قره خانی کاپیتان اسبق تیم ملی بسکتبال ایران دار فانی را وداع گفت.
قره خانی در دهه ۷۰ میلادی ملی پوش بود و در سال های ۷۳ و ۷۴ کاپیتانی تیم ملی را برعهده داشت. او سابقه حضور در تیم هما را به عنوان مربی در کارنامه دارد.

محرومیت بنگر بخشیده می شود.
محسن بنگر در جریان دیدار تیمش برابر ذوب آهن در صحنه ای به زعم علیرضا فغانی درون محوطه جریمه توپ را لمس کرد که در ادامه علیه پرسپولیس خطای پنالتی اعلام شد و مدافع این تیم نیز با کارت زرد جریمه شد.
در ادامه نیز محسن بنگر در ثانیه های پایانی در فعل و انفعالی درون محوطه جریمه ذوبی ها با رشید مظاهری برخورد داشت که فغانی کارت زرد دوم را به این بازیکن نشان داد تا بنگر از زمین بازی اخراج شود.
در این حال، یکشنبه علیرضا فغانی در مصاحبه ای اعلام کرد که تصمیمش برای اعلام پنالتی به ضرر پرسپولیس اشتباه بوده و از این بابت از هواداران پرسپولیس نیز عذرخواهی کرده است. با این شرایط باید دید کارت زرد محسن بنگر در دیدار برابر ذوب آهن پاک خواهد شد یا خیر. پرسپولیسی ها به شدت به دنبال احقاق حق خود در این مورد و لغو محرومیت محسن بنگر برای دیدار هفته آینده شان هستند.

اختصاصی سایت خبرنامه خلیج فارس