بایگانی/آرشیو برچسب ها : داغ
توافق اتمی آینده و هزینه های نجومی برائت از بمب/ دکتر رضا تقی زاده
دکتر رضا تقی زاده
توافق اتمی حکومت اسلامی ایران و آمریکا تنها به شرطی نهایی خواهد شد که تمام درهای ورود ایران به مسیر ساخت بمب اتمی به نحوی اطمینان بخش مسدود گردد. این فراز، شاه بیت اظهارات بسیار با اهمیت وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا طی رویارویی هفته گذشته سناتور های آمریکایی با نمایندگان دولت در محل کنگره آن کشور بود.
بدون تردید نمایندگان قوه قانونگذاری آمریکا در هر دو مجلس نمایندگان و سنا، به هیچ توافقی کمتر از خواسته های فوق تن در نخواهند داد. دولت آمریکا منتخب مردم و در چارچوب قانون، مطیع رای نمایندگان مردم است. به این ترتیب عقل سلیم حکم میکند که بر اساس اظهارات رسمی وزیر خارجه آمریکا توافق اتمی محتمل ایران و گروه ۱+۵ را “توافق برای برائت از بمب اتمی” تلقی کنیم.
فرهنگ معین برائت را : دوری، رهایی، خلاص شدن از تهمت و تبرئه تعریف کرده است که یکایک این تعریفها در مورد وضعیت کنونی برنامه های اتمی و محتوای توافق آینده جمهوری اسلامی با آمریکا صادق است. این توافق قرار است تا پیش از ۲۴ ماه نوامبر ( انتهای شهریور سال جاری) نهایی شود.
جمهوری اسلامی همواره مدعی بوده که نیت ساختن بمب اتمی را نداشته و آنچه در این زمینه علیه آن مطرح شده تهمت است! جامعه جهانی ( به گونه ای که خانم شرمن هم سه شنبه هفته رفته آنرا با زبان صریح و ساده بار دیگر نزد سناتور های آمریکایی تکرار کرد، مدعی است که جمهوری اسلامی طی بیست سال گذشته با تلاش پنهان برای براه انداختن یک راکتور ۴۰ مگاواتی آب سنگین و همچنین ساخت کارخانه تولید آب سنگین ( برای در اختیار داشتن عامل خنک کننده کوره آن )، ساخت مرکز غنی سازی زیر کوههای فوردو، تلاش برای بهره برداری پنهان از معدن اورانیوم گچین، مبادرت به آزمایش ماشه بمب اتمی در پارچین و اقدامات بی شمار و اعلام نشده دیگر، و در نتیجه زیر پا نهادن تعهدات خود به عنوان عضو پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی ( ایران از سال ۱۹۶۸ میلادی به پیمان یاد شده ملحق شده است)، قصد حرکت به سمت ساختن بمب اتمی را داشته است.
آخرین بازمانده ی نقالی کهن / به بهانه ی یک ساله شدن کوچ اش … مینا استرابادی
یک سال از خاموشی مرشد “ولی الله ترابی” یکی از آخرین بازماندگان نقالی ایران می گذرد.
این طومار نویس و نقال بنام، که طی پنج دهه ی اخیر در پویا نگاه داشتن این هنر اصیل تلاشهای فراوانی کرده بود، در حالی مغلوب بیماری سرطان شد، که قلبش از بی توجهی مدیران هنری نسبت به نقال و نقالی دردمند بود. “مرشد ترابی”، پس از “سعدی افشار” و “محمود استادمحمد” سومین هنرمندی ست که در طی ماه های اخیر غریبانه می کوچد، هنرمندانی که همگی در زمینه ی نمایشهای آیینی – سنتی فعالیت می کردند و این هنر را با جانشان آمیخته بودند و سرآخر هم به علت کمبود دارو، بی توجهی و فقر رخت از دنیا برکشیدند.
مرشد ترابی در سال ۱۳۱۵ و در خانواده ای تعزیه خوان متولد شد و از همان کودکی با نمایشهای سنتی و آیینی خو گرفت. او در سالهای بعد و پس از تلمذ در محضر استادان هنر نقالی مکتب تهران، خود بدل به یکی از زبده ترین استادان این رشته شد، به نحوی که سبک مخصوص به خود را در این زمینه بنا نهاد.
حافظه ی قوی، فصاحت کلام، سخنوری و اشراف تمام و کمال بر شاهنامه از جمله خصایصی بود که “مرشد ترابی” در نقالی هایش از آنها سود می جست. قدرت بیان و انعطاف حرکات بدنی او به گونه ای بود که بیننده را برجای خود میخکوب می کرد، حرکاتی چابک، اغراق آمیز، غلو شده و صحنه پر کن. درست مثل زمانی که با دور زدن وارد صحنه می شد، “منتشا” را زیربغلش می گذاشت، دستانش را بر هم می کوبید و می گفت : ” یکی داستان است پر آب چشم / دل نازک از رستم آید به خشم” و بعد با بهره گیری از شگردهای سخن چون طومار خوانی، حال گردانی، رجز خوانی، حاشیه گویی و … صدای گرم و گیرا و زنگ دارش را از دل حنجره ی توانمندش اوج و فرود می داد و سرانجام زخم خوردن پهلوی سهراب را به تصویر می کشید.
فن بداهه گویی در کنار تسلط بر متن نقل های تاریخی و ادبی هم از جمله ی دیگر توانایی های ترابی بود، آنجا که او بی هیچ پرده پوشی با مخاطبش سخن می گفت و حتی از او برای ادامه ی نمایشش یاری می گرفت.
این استاد هنر نقالی ، علاوه بر تهیه و تنظیم چندین طومار نقالی – که اساس کار نقال است – روایتهای گوناگون شاهنامه را نیز در چندین جلد گردآوری نموده که یک جلد آن با عنوان مشکیننامه توسط انتشارات “نمایش” به چاپ رسیده است.
او سرانجام در انزوا و تنهایی، در بیمارستان “مدائن” تهران و در سن هفتاد و هشت سالگی زندگی را بدرود گفت.
یادداشت روز هفتم : توصیههای امامان شیعه به فشردن سینه زنان!
شماری از وبسایتهای داخل ایران با انتشار یک تحقیق قدیمی مبنی بر اینکه «فشردن سینهی زنان، احتمال سرطان سینه» را کاهش میدهد، در تایید این موضوع دو حدیث از «امامان شیعه» نیز منتشر کردهاند! این وبسایتها که به «اصولگرایان» نزدیک هستند و از معروفترین آنها میتوان از «پارسینه» و «اعتدال» نام برد، در حالی این گزارش را با عنوان «کشف جدیدترین حقایق علمی در باره سینه زنان» منتشر کردهاند که تحقیق مربوط به آن در دسامبر ۲۰۱۲ از سوی دانشگاه کالیفرنیا (برکلی) منتشر شده و در همان زمان در رسانههای انگلیسیزبان بازتاب یافته بود.
در این گزارش از قول «پروفسور دانیل فلچ» استاد دانشگاه برکلی و «مینا ببسل» محقق مولکولشناس آمریکایی آمده که «اگر سلولهای غیرعادی در سینه زنان تحت فشار انرژی بیرونی قرار گیرند، شانس کوچکتر شدن و حتی متوقف شدن آنها وجود دارد».
اما نکتهی قابل توجه اضافه کردن دو «حدیث شیعی» به این گزارش علمی از سوی وبسایتهای «اصولگرا» است که منبع آنها «سفینه البحار» ذکر شده است. در یکی از آنها از قول امام اول شیعیان آمده است: «با همسرت تا زمانی که خوب بازی نکردهای و او را به هیجان نیاوردهای اقدام به جماع نکن. پستانهایش را به آرامی فشار بده تا شهوتش تحریک شود و در آن هنگام که زن ترغیب و آثار میل شدید در چشمانش ظاهر شد، به جماع بپرداز. در این صورت است که هر دو از جماع و نزدیکی کردن لذت خواهید برد و شهوت هر دو اقناع خواهد شد.»
ای مرگ، دوری کن از من… یادی از محمود درویش/ سراینده ی رنج وطن محمد سفریان
اشاره:
به بهانه ی نزدیک شدن به سالروز مرگ ” محمود درویش ” به دفتر اشعار و رسم زندگی او نگاهی دوباره انداخته ایم. در انتهای این مطلب هم ویدئویی از اشعار شاعر با صدای خود او؛ از پی آورده شده که به همت ” لیلا سامانی ” و تحریریه ی مجله ی فرهنگی چهارسو؛ تهیه و تدارک دیده شده است. مطالب این صفحه را در ادامه از پی بگیرید که آرام خانه اگر نیست؛ باز عشق هست و کلمه هم…
شعر درویش، برای هر اهل شعری خاطره انگیز است و پرشور. او با عاشقانه هایش برای دو نسل، شور و شوق دلبرانه ساخت و کلمات جادویی اش را برای همه ی تاریخ بشریت به یادگار گذاشت. او با کلام میهن پرستانه اش، بارها و بارها، آزادی را ستود و از تقدس تلاش و همتی گفت که بشر در راه رسیدن به آن، صرف می کند.
شعر ماندگار درویش، به غالب زبانهای زنده دنیا از جمله فرانسه، انگلیسی و ایتالیایی و … ترجمه شد، در ایران هم مترجمان زیادی از جمله دکتر علی رضا نوری زاده و دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی، قسمتی از اشعار وی را به زبان فارسی برگردانده اند.
این درست که طرز تلقی شعرا از جهان و وقایع آن، با جو سیاسی و اجتماعی و محیط زندگی شان ارتباط بی واسطه دارد، اما بی گمان آنچه در این میانه شاعری را از خیل شعرای اجتماعی و سیاسی ممتاز می کند، همانا میزان هنرمندی شاعر است و قدرت تخیل او در پدید آوردن متافورهای بدیع و ایجاد موسیقی در کلام. به همین دلیل است که شعر محمود درویش مانا می شود، سر از ترانه در می آورد و هر روز و هر لحظه، زیر لب نجوا می شود.
در شعر درویش، این عشق است که به همه چیز هویت می دهد، مضامین وطن پرستی در شعر او، با نگاهی عاشقانه و تازه سروده می شوند، تا جایی که دیگر وطن به صرف وطن بودنش نیست که دوست داشته می شود که به خاطر معشوق بودنش است که عزیز است و بلند منزلت.
درویش، در شعر “عاشقی از فلسطین” که نخستین بار در سال ۱۹۶۴ و در مجموعه ” با شاخه های زیتون” به چاپ رسید، دقیق ترین معانی وطن دوستانه را از زبان عاشقی بیان می کند که از معشوق به دور افتاده است:
” چشمانت خاری به دل است
خراشنده است و با این وجود عبادتش می کنم
حمایتش می کنم در مقابل باد
خراشی می دهمش شباهنگام که دردمندم
روشنی می بخشد ستارگان را
خراش چشم تو
امروز مرا به فردا مبدل می کند….”
”زیباترین چشمها از آن اوست
همه خوانندگان
از این آهنگ سیراب می شوند
من خطا کارم که قلب تو را تنها برای خود می خواهم
ای گل صحرا ها
ای حیفا…”
این اشعار تا شعر هست و تا قصیده هست و تا انسان با “کلمه” رابطه برقرار می کند و به شناخت پدیده های عالم می رود، به هیچ تأویل مهجور نمی گردند. براستی در سوگ مردی بزرگ چه می توان نوشت، وقتی که او خود با صریح ترین کلام می گوید:
”من نمی میرم، تا زمانی که در زمین قصیده هست
تا زمانی که چشمانم نمی خوابند
من زنده ام تا زمانی که آن شهر زنده است
تا زمانی که آن سه مبارز زنده اند
زیستنی این سان
بهترین زندگی است.
پس ای مرگ
دوری کن از من
من نمردنی هستم.”
ترانه ای سالواتوره آدامو با ترجمه ی فارسی / وقتی که تو مث یه بالرین می شی… محمد سفریان
عاشقانه هایش ناب اند و صدایش بستر حریری برای آن کلمات ساحره؛ حرف از ” سالواتوره آدامو ” خواننده ی پر آوازه ی بلژیکی – ایتالیایی ست که در دهه های شصت و هفتاد عاشقانه های فراوانی را به بازار موسیقی اروپا عرضه کرد.
ترانه ای از او با ترجمه ی فارسی در ادامه ی این صفحه از پی آورده شده، با ذکر این توضیح که برنامه های چمتا در نخستین شماره از فصل ششم به سراغ این صدای پرخاطره رفته و آثار و احوال و زندگی او را مروری دوباره کرده. وقت اگر یارتان بود، تماشای این برنامه در شنبه ی پیش رو را در برنامه ی روزانه تا ن بگنجانید؛ که ترانه های او همه از جنس عشق های ناب و افسانه ای اند و پر از جادوی دلنشین قصص قدیم.
دیگر اینکه این ترانه و دیگر ترانه های او در برنامه ی فوق هم با ذوق و همت ” لیلا سامانی ” به فارسی آورده شده اند.
J’aime, quand le vent nous taquine
ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﺩ ﻧﻴﺸﻤﻮﻥ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ
Quand il joue dans tes cheveux
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮔﻴﺮﻩ
Quand tu te fais ballerina
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﺜﻞ ﯾﻪ ﺑﺎﻟﺮﯾﻦ ﻣﻴﺸﯽ
Pour le suivre à pas gracieux
ﻭ ﻗﺪﻣﻬﺎﯼ ﺑﺎﺷﮑﻮﻩ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯼ
J’aime quand tu reviens ravie
ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﺤﻈﻮﻅ ﻭ ﭘﺮﺷﻮﺭ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯼ
Pour te jeter à mon cou
ﻭ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ ﻣﻦ ﺁﻭﯾﺰﻭﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
Quand tu te fais petite fille
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﻣﻴﺸﯽ
Pour t’asseoir sur mes genoux
ﻭ ﺭﻭﯼ ﺯﺍﻧﻮﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﻣﻴﺸﻴﻨﯽ
J’aime le calme crepuscule
ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﮔﺮﮒ ﻣﻴﺶ ﺁﺭﻭﻡ ﺍﻡ
Quand il s’installe à pas de loup
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﺗﻮﯼ ﺧﻔﺎ ﺁﺭﻭﻡ ﻣﯽ ﮔﻴﺮﻩ
Mais j’aime à espérer crédule
ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﻴﺪ ﮔﻮﻝ ﺯﻧﻨﺪﻩ ﺍﻡ
Qu’il s’embraserait pour nous
J’aime ta main qui me rassure
ﻋﺎﺷﻖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﻬﺎﺕ ﺗﻮﯼ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺑﻬﻢ ﻗﻮﺕ ﻗﻠﺐ ﺑﺪﻩ
Quand je me perds dans le noir
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﻭ ﺗﻮﯼ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﮔﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
Et ta voix est le murmure
De la source de l’espoir
ﺻﺪﺍﯼ ﺗﻮ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﺍﯾﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﯼ ﺍﻣﻴﺪ
J’aime quand tes yeux couleurs de brume
ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﺧﻤﺎﺭ ﺗﻮ
Me font un manteau de douceur
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻣﺜﻞ ﯾﮏ ﭘﺘﻮﯼ ﮔﺮﻡ ﻭ ﻧﺮﻡ ﻣﻴﺸﻪ
Et comme sur un coussin de plume
Mon front se pose sur ton Coeur
ﻭ ﻣﺜﻞ ﯾﮏ ﺑﺎﻟﺶ ﭘﺮ ﭘﻴﺸﻮﻧﻴﻢ ﺭﻭﯼ ﻗﻠﺐ ﺗﻮ ﺟﺎ ﺧﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ
به بهانه ی سالروز کوچ همیشگی شاعر آزادی / موطن آدمی را بر هیچ نقشه ای نشانی نیست… محسن عمادی
اشاره:
در این روزها و سالهای زخمی استبداد که بر مام وطن بسیار دشوار عبور کرده اند؛ بسیاری از اهل فرهنگ و فرزندان نیک آن آب و خاک؛ یا به خانه در غربت رفته اند و یا دور از آرام آن خاک، روزگار غربت را تجربه می کنند؛ همین است که خواهی نخواهی معنا و مفهوم ” وطن ” بیش تر از پیش در اذهان جلوه گر شده و این پرسش بیش تر از قبل محل فکر و اندیشه شده.
” خلیج فارس ” به بهانه ی فرارسیدن دوم مرداد ماه؛ ویدئویی، ساخته ی ” محسن عمادی ” را باز نشر کرده؛ ویدئویی که به قرار سازنده اش در پی یافتن پرسشی ست برای همان سوال همیشگی شاملو؛ برای هم آنچه شاعر برای آزادی و رهایی اش؛ سالها با سلاح کلمه اش جنگید و لحظه ای پا پس نکشید. مرور توضیحات آقای عمادی هم خالی از لطف نیست و در راه رمز گشایی این گزارش بسیار مفید فایده است… پس ببینیم و بخوانیم و یاد شاعر آزادی مان را زنده کنیم…
یک – پس از غیاب احمد شاملو بود. احساس میکردم که هرگز حضور کسی را در نخواهم یافت که به من آن مایه توان دهد که حضور او میداد. سالها گذشت، تا اینکه در یک کنگرهی شعر در اسپانیا با آنتونیو گاموندا آشنا شدم و انگار که آن غایب را بازیافته باشم با او از مفهوم شعر، کلمه و واقعیت سخن گفتم. به خاطر او بود که زبان اسپانیایی آموختم و بعد، نتیجهی گفتگوهای او و کلارا خانس و من، در کتابی به اسم «از واقعیت و شعر» در مکزیک چاپ شد و شگفت آنکه چند سال بعد خود به مکزیک آمدم. نخستین مکالمهام را با گاموندا، با عباراتی از ریلکه آغاز کرده بودم و با ضرورت شعر نزد شاملو ادامه داده بودم. آن گفتگوها علاوه بر کتاب، بعدها فیلمی شد به نام «آنتونیوی عزیز». حضور احمد شاملو در هردوی آنها، حضوری روشن و قطعیست.
۲. کسی که سینما را چنان میپندارد که ژان لوک گدار، هرگز به این ویدئو نام سینما نخواهد داد. زیستن و تجربهی فیلمسازانی چون کامران شیردل و ابوالفضل جلیلی، مرا شرمگین میکند از اینکه بضاعت و فرصتی بیش از این ندارم. این ویدئو تمامن با دوربین عکاسی شخصیام فیلمبرداری شدهاست. بخشی که از ایران برایم ارسال شد، کیفیت کافی را هم نداشت. نه گروه فیلمبرداری و صدا در کار بودهاست و نه ادیتوری بیش از خودم. همهی کارهایش را درحدود یک هفته از ویرایش صدا و تصویر و زیرنویس خودم کردهام، روی یک کامپیوتر شخصی. کیفیت ویدئویی که در اینترنت میبینید قریب ده درصد کیفیت اصلی این ویدئو است. زیرنویسها هم باید اصلاح شوند تا دقت کافی را پیدا کنند و بنابراین، امیدوارم اهل سینما و ادب بر من ببخشند. گزارشیست و حرف دلیست، نه بیش و نه کم!
۳. در سفرهای بسیار، با همین ابزارهای اندک خانگی، سعی کردهام با دوستان و شاعرانی که همراه لحظات شخصیام بودهاند، روایاتی ثبت و ضبط کنم که شاید به کار تجسد خاطره بیایند. هیچکدام از این لحظات، رسمی نیستند و شاعرانی که روبروی دوربین قرار گرفتهاند، خود را در خانهی خود حس میکردهاند. ولی قطعن به من این اجازه را دادهاند که این تصاویر را چنان که میخواهم استفاده کنم. فیالمثل انسان نازنینی چون خوان خلمن در شرایطی روبروی دوربین من قرار گرفت که بسیار بیمار بود و دستش شکسته بود.
۴. ویدئوهایی که در محور شاملو ضبط کردهام به چهرههای این فیلم محدود نمیشود. بزرگان و عزیزانی چون آنتونیو گاموندا، خوزه امیلیو پاچهکو، السا کروس، فیلیپ اوله، مانوئل مارتینز فورخا، آنخل گیندا، انریکه سروین، فرانسواز روی، ناتالی هندل، شعله ولپی و غیره در این ویدئو نیستند. اگر زمانه همراهی کند در آینده با محور سه پرسش تبعید، ترجمه و واقعیت به پدیدهی شعر شاملو در سخن دیگران نزدیک خواهم شد. اینبار نه جسمام اجازه میداد و نه روحیهام و نه رخصتی که در اختیارم بود.
۵. پرسش اساسی این گزارش، همان پرسش شعر «ترانهی آبی» شاملوست. از خود میپرسد که موطن ما کجاست؟ میپرسد که در فقدانِ آنچه که دیگر با ما نیست یا وجود ندارد، همان خاکی که دور از دسترس است، همان کودکی از دست شده، چگونه با شعر، مقاومت و خود روبرو میشویم. اینکه چطور، صدای شاملو در این شعر، صدای همهی ما میشود.
۶. سپاسگزار معلم همیشهام، ع. پاشایی هستم و دستِ تمامی دوستان بامداد ساری را میبوسم، شهری که سخت دلتنگ آنم. مسئولیت هرآنچه در این گزارش آمده است با من است و نه با هیچکس دیگر. تدوین امریست که قدرتمداران خود میدانند که چهها میکند، خواه روایت حقیقت باشد و خواه روایت فریب. هرچه هست، خوانندهی شعر شاملو، خواهدش شناخت. و الباقی بقایتان، جان دشمن فدایتان!
منبع: سایت رسمی احمد شاملو
یادنامه ای بر پیر ادب فارسی از پاریس تا پاریز؛ از زندگی تا مرگ / مینا استرابادی
محمد ابراهیم باستانی پاریزی، استاد تاریخ، نویسنده و روزنامه نگار کهنه کار ایرانی، که از جمله ی بازماندگان نسل پیشین ادبیات ایران بود، صبح روز پنجشنبه پنجم فرودرین؛ و در بیمارستان مهر تهران دار فانی را وداع گفت.
خبرگزاری های داخلی، دلیل مرگ این چهره را کهولت سن و بیماری کبدی دانسته اند؛ او در هنگام مرگ در آستانه ی نود سالگی بود.
به گزارش خبرگزاری ” مهر “، مراسم تشییع باستانی پاریزی، پنجشنبه هفتم فروردینماه، از مقابل دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار میشود. قرار است که او در گورستان بهشت زهرا، در کنار همسرش، حبیبه حائری، دفن شود.
باستانی پاریزی فعالیت های دانشگاهی اش را در سال ۱۳۳۸ و با مدیریت مجله داخلی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران آغاز کرد و تا سال ۱۳۸۷ استاد تماموقت دانشکده ادبیات بود.
او در سال ۱۳۲۱ در مجله ” بیداری کرمان ” مقالهای انتشار داد با عنوان «تقصیر با مردان است و نه زنان». انتشار این مقاله سرآغازی بود بر فعالیت گسترده او به عنوان یک روزنامهنگار و مقالات و پاورقیهای بسیاری در روزنامههای پربازتاب آن زمان، نشریاتی مانند کیهان و اطلاعات و خواندنیها انتشار داد.
باستانی پاریزی علاوه بر دانشگاه و مطبوعات؛ چهره ای نام آشنا در عالم داستان نویسی و تاریخ نگاری هم به حساب می آمد. او نخستین کتابش را سال ۱۳۲۴ منتشر کرد. این اثر که شرح و تفسیری است بر نامههای شیخ محمد حسن زیدآبادی با عنوان «پیغمبر دزدان» منتشر شد و تاکنون بارها تجدید چاپ شده است. از باستانی پاریزی بیش از ۴۰ کتاب منتشر شده است، از جمله مجموعه هفت جلدی «سبعه ثمانیه» که هر یک بر مبنای عدد هفت استوار است.
بسیاری از اهالی قلم باب مرگ او، مطالبی چند قلمی کرده اند؛ همکارانمان در تحریریه ی بخش فرهنگی خلیج فارس، برخی از این مطالب را گرد هم آودره اند که با هم می خوانیم.
باستانی پاریزی تنها یک استاد ممتاز تاریخ نبود، بل، ادیبی گرانسنگ، فرزانه ای والا، نویسنده ای توانا، طنزپردازی برجسته و هنرمند، شاعری خوش قریحه و افزون بر همه اینها، بزرگمردی بود که با حافظه وقاد و اعجاب آفرین، به درستی زمان و مکان کاربرد هر سخن، هر شعر، هر لطیفه، هر خاطره و یادبود را در می یافت و کلام و سخن و متن و پژوهش خود را با چاشنی آنها می آمیخت، و از این معجون دلنشین، ارمغانی بایسته و شایسته می آفرید که مخاطب را تا آخرین سطر و آخرین واژه از افسون خود رها نمی کرد و می شد آن را بارها و بارها خواند و باز هم در همان افسون شناور شد.
باستانی پاریزی به راستی یکی از استوانه های فرهنگ و ادب در روزگار ما بود. آنچه او در طول نزدیک به یک قرن آفرید، از مقاله و پژوهش و شعر و سخنرانی و طنز، گنجینه ای است که دست روزگار را بر آن، امکان تطاول نیست. و در کنار این هنرآفرینی، استاد ممتاز تاریخ و فرهنگ ایران زمین، سالیان سال به پرورش شاگردان و دانشجویان و جوانان مستعدی همت گماشت که راه و سیره او را ادامه خواهند داد و آموخته ها و اندوخته های ارزشمندی را که از او فرا گرفته اند، به نسل های بعدتر خواهند سپرد تا نام و آثار استاد باستانی پاریزی، همواره بر پیشانی تاریخ و فرهنگ روزگار ما در طول زمان درخشان باقی بماند.
باستانی پاریزی، استاد فروتن و فرزانه بزرگواری بود که اندوخته های علمی و ادبی و فرهنگی خود را، سخاوتمندانه و با بزرگ منشی در اختیار دوستداران و جویندگان فضل و علم و دانش قرار می داد. او بزرگمردی بود که به راستی عاشق ایران، فرهنگ و ادب پارسی و هنر و فضیلت هایی بود که میراث و گنجینه قوم ایرانی است. و افزون بر این، او با تمام وجود به زادگاه خود «پاریز» و سرزمین بالندگی خود کرمان عشق می ورزید. عدد هفت برای او، چون واژه ای مقدس، عزیز بود و تعدادی از کتاب ها و آثار خود را با سود جستن از این عدد جادویی، نامگذاری کرده است: نای هفت بند، اژدهای هفت سر، خاتون هفت قلعه، آسیای هفت سنگ، کوچه هفت پیچ، زیر این هفت آسمان، سنگ هقت قلم و سرانجام هشت الهفت.
همراه این آثار که همه، مجموعه مقالات و پژوهش های اوست، آثار ارزشمند دیگری در زمینه های کرمان شناسی، مجموعه شعر و زندگینامه بزرگان نگاشته است که همه گواهی بر گستردگی دامنه آگاهی ها و نشانه موشکافی و دقت و حافظه اوست که از آن جمله می توان به: پیغمبر دزدان، فرماندهان کرمان، وادی هفت واد، گنجعلی خان، یادبود (مجموعه اشعار)، کورش کبیر یا ذوالقرنین، تلاش آزادی، یعقوب لیث، شاه منصور، از پاریز تا پاریس، حماسه کویر و … اشاره کرد.
باستانی پاریزی تاریخ را به میان مردم برد و آثارش در میان غیردانشگاهیان هم نفوذ بسیاری داشت.
سردبیر و مدیر مسئول مجله «بخارا» با اشاره به اینکه بیشترین آثار باستانی پاریزی در مجله کلک و بخارا چاپ میشد، در گفتوگو با ایسنا، گفت: من این افتخار را داشتم که در طول ۲۵ سال انتشار مجله کلک و بخارا با اظهار لطف باستانی پاریزی همواره مقالات او را در این دو مجله چاپ کنم و آخرین نوشته او هم در شماره نوروزی مجله بخارا چاپ شد.
او ادامه داد: به نظر من باستانی پاریزی یکی از مهمترین مورخین تاریخ ایران است که توانست تاریخ را از حالت خشک و غیر جذاب دربیاورد و به میان مردم ببرد.
این پژوهشگر افزود: باستانی پاریزی با توانایی که در پرداختن به موضوعات تاریخی ایران داشت توانست جامعه غیردانشگاهی را با تاریخ آشنا کند. به شهادت چاپهای مکرر کتابهایش، آثار او در میان مردم نفوذ بسیاری داشت و باستانی پاریزی مورخ تاریخ مردم ایران است. او به شخصیتهایی میپرداخت که هرگز در کتابهای تاریخ به آن صورت که باید اهمیت نداشتند و او به آنها این اهمیت را داد و من درگذشت او را به همه دوستدارانش تسلیت میگویم.
با اظهار تأسف از درگذشت باستانی پاریزی و برگزار نشدن مراسمی برای بزرگداشت او، این استاد دانشگاه را شناسنامه کرمان خواند.
او ادامه داد: من همیشه گفتهام هیچ نویسنده و هنرمندی وجود ندارد که به اندازه باستانی پاریزی با تاریخ زادگاهش گره خورده باشد. حتی شهریار را نمیتوان با تبریز گره زد چون دیگرانی هم بودهاند که تبریز را شناساندهاند، اما باستانی پاریزی شناسنامه فرهنگ و تاریخ کرمان است. نکته بعدی اینکه باستانی پاریزی تاریخ بسیار تلخ، غمبار و سرشار از تنش ایران را شیرین کرد و از دبیرستان و دانشگاه به خانهها برد و مردم تاریخ را خواندند که لذت ببرند به جای اینکه امتحان بدهند.
مرادی کرمانی ادامه داد: باستانی پاریزی نگاهی مردمی به تاریخ داشت و مردم را در تاریخ پررنگ کرد. تاریخ، تاریخ حکمرانان و زورگویان است اما او تاریخ را مردمی کرد و از مردم زمانه حرف زد. من متخصص نیستم اما در ایران کمتر کسی است که به مردم در زیر سایه تاریخ اهمیت بدهد.
این نویسنده با اشاره به اینکه باستانی پاریزی به روستاهای کوچک هویت بخشید، گفت: باستانی پاریزی کتابی دارد به نام «روستازادگان دانشمند» یا «حماسه کویر». او در این کتاب به زنان و مردانی که از روستاهای کوچک و مرحوم برخواستند و کارهای بزرگ علمی کردند، هویت داد. چیزی که در گذشته، آدمها پنهان میکردند را به افتخاری برای آنها بدل کرد. بسیاری علیآباد، حسین آباد و فیض آباد را از آخر اسم خود حذف میکردند اما بعد از کتاب باستانی پاریزی، هر کس پشت اسمش، اسم روستایی بود به آن افتخار میکرد.
توجه خاص باستانیپاریزی به زندگی افراد کمتر شناختهشده یا در تاریخ مورد توجه قرار گرفتهنشده بسیار ستودنی و مرجعی مهم است. این اهمیت آنجا بیشتر نمایان میشود که توجه داشته باشیم که اطلاعات ما از مسوولان محلی و مدیران میانه ایران بسیار کم است و بانک اطلاعاتی جدی و منبع قابل اعتماد یکپارچهای در ایران در اینباره وجود ندارد. یکی دیگر از نکاتی که از استادم باستانیپاریزی آموختم و امیدوارم هرگز از یاد نبرم، مساله بررسی اشتباهات توسط خود پژوهشگر و به تعبیر خاص باستانی «خودمشت و مالی» است. عرصه پژوهشهای تخصصی و به خصوص تاریخی، گاهی حس ناپسندی را به آدمی القا میکند که از انتقاد سالم دیگران آزرده شود و خود نیز به بازنگری و اصلاح اشتباهاتش دست نزند. باستانی از نخستین کسانی در ایران بود که با شهامت با اذعان به این اصل بدیهی که انسان جایزالخطا و بلکه واجبالخطا است، شجاعانه، بیش از دیگران و پیش از دیگران به اشتباهات و سهویات نوشتههای خود توجه کرده است.
آخرین نکتهای که از استادم محمدابراهیم باستانیپاریزی به یادگار دارم این است که برخلاف توهم عوام و حتی برخی از کوتهاندیشان عرصه تاریخنگاری، اسناد تاریخی، چه منتشر شده و چه منتشر نشده، اوراق یکبار مصرفی نیستند که با استفاده یک محقق یا حتی انتشار کامل آنها از اعتبار ساقط شوند و دیگر به درد کس دیگری نخورند. باستانی معتقد است که دهها و صدها نفر میتوانند روی یک سند تاریخی کار کرده و تحقیقات و نظرات متفاوتی را بر اساس آن سند انجام دهند. چنان که خود باستانی در آثار مختلفش با مهارت و استادی مفاهیم و مطالبی را از منابع و اسناد بیرون کشیده و عرضه کرده که چندین محقق قبل از او که بر روی همین منبع کار کرده بودند به آن توجهی نکرده بودند.
بسته پیشنهادی دولت برای رونق اقتصاد ایران / دکتر منوچهر فرح بخش
روحانی رئیس جمهوردر نشست مشترک دولت و مجلس که موضوع آن کاهش تورم بود، با اشاره به مهار تورم دراقتصاد بیمار کشور گفت اکنون وظیفه بزرگ ما شکستن رکود است که شروع کرده ایم. منظور روحانی از شکستن رکود ، لایحه ای است که درچهار برنامه کوتاه مدت برای رفع رکود و دستیابی به رونق اقتصادی با احتساب و بدون احتساب ادامه تحریمها تهیه شده است. این نقشه راه “مبارزه با رکود” که بطور قطع ساخته و پرداخته دکتر نیلی مشاور اقتصادی رئیس جمهور است از آنگونه انشاهای صادق صداقتی است که ازخواندن یا شنیدن آن احساس امیدواری میکنید، ولی در نهایت درهمان حد تعریف و تمجید باقی میماند.
در مقدمه این گزارش آمده است: دولت یازدهم در مسیر ایفای مسوولیت خود در پرداختن به مسایل اصلی و مهم کشور، پس از خارجکردن اقتصاد از التهاب بسیار بالای تورمی و طراحی هدفمندی یارانهها با سازوکاری متفاوت و اعمال ملاحظات شرایط رکود تورمی در آن، تهیه برنامه خروج «غیرتورمی» و «پایدار» از رکود را در دستور کار قرار داده است. برای تشخیص صحیح مساله اقتصاد ایران طی سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲، لازم است قدری به عقب بازگشته و سیاستها و وقایع اقتصادی کشور طی سالهای گذشته مورد بررسی قرار گیرند. بهخصوص برای شناسایی عوامل دسته سوم که بر عمق رکود اثر میگذارند، لازم است مروری بر تحولات سالهای پیش از وقوع رکود، یعنی سالهای نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ صورت گیرد. بر این اساس گزارش حاضر چهار دوره زمانی را مورد بررسی قرار میدهد. دوره اول: سالهای نیمه دوم دهه ۸۰ (سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹)، دوره دوم: از دیماه ۱۳۸۹ تا انتهای مردادماه ۱۳۹۲، دوره سوم: از شهریورماه ۱۳۹۲ تا امروز، دوره چهارم: ماههای پیشرواز ۱۳۹۳. گزارش سپس به اقتصاد ایران در سالهای ۸۵ تا ۸۹ و پس از آن به تحولات اقتصادی دی ۱۳۸۹ تا مرداد ۱۳۹۲ اشاره دارد و اینکه تحریمهای نفتی و بانکی ، فساد مالی ، نوسانات ارزی و مواردی دیگر چه ضربات جبران ناپذیری بر اقتصاد کشور وارد کرده است. روحانی سپس به دوره استقرار دولت یازدهم پرداخته میگوید: در این دوره، تورم مهار و بازار باثباتتر شد اما در عین حال پرداختهای نقدی به خانوارها نیز با مسایل و مشکلات مختلف دست بگریبان بود که مهمتر از همه در این زمینه کسری بودجه است که فشار مالی سنگینی بر دولت تحمیل میکند. وی سپس به ماههای پیش رو و جهتگیری دولت برای برونرفت از رکود پرداخته میگوید در بخش قبل اشاره شد که همچنان برخی سازوکارهای باقیمانده از دورههای قبل بهعنوان مانعی جدی بر سر راه خروج از رکود واقع شدهاند که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تحریم؛ محدودیت مبادلات مالی و تجاری با خارج، تقاضای موثر؛ کاهش درآمد خانوار و بودجه دولت، تنگناهای مالی؛ مشکل تامین منابع مالی برای تولید، کاهش سرمایهگذاری، وجود عدم قطعیتهای اقتصادی و سیاسی. با اتخاذ رویکردی واقعبینانه، به نظر میرسد بخش عمده محدودیتهای موجود در مبادلات مالی و تجاری که در نتیجه تحریم بوجود آمده، در سال ۱۳۹۳ همچنان پابرجا باشد. بنابراین درآمدهای ارزی در دسترس اقتصاد کشور در سال ۱۳۹۳ با میزان مطلوب آن فاصله خواهد داشت. برای اتخاذ رویکردی مناسب در جهت رفع گلوگاههای موجود، باید به محدودیتهایی نیز توجه کرد. بعنوان مثال هدف خروج از رکود نباید منجر به ازدسترفتن دستاورد مهم کاهش تورم شود. از طرف دیگر، اتخاذ رویکردی برای خروج از رکود در سال ۱۳۹۳ نیازمند تعیین پیشفرضهایی است. به این معنی که اگر فرض شود تحریمها در سال ۱۳۹۳ با کاهش مواجه میشوند، رویکرد خروج از رکود با شرایطی که همچنان تحریمها پابرجا باشد متفاوت خواهد بود. بر این اساس، در ادامه مجموعهای از پیشفرضها و محدودیتهای موجود برای مجموعه سیاستهای خروج اقتصاد از رکود در سال ۱۳۹۳ گردآوری شده است. جهتگیری دولت برای خروج از رکود با مبنا قراردادن این موارد طراحی شده است. دستاورد کاهش تورم از ۲/۳۶درصد در مهر سال ۱۳۹۲ تا ۲/۲۶درصد در خرداد سالجاری دستاوردی مهم است که تداوم آن میتواند ثبات بیشتر در سطح اقتصاد کلان و اعتماد بیشتر فعالان اقتصادی به آینده را در پی داشته باشد. تاثیر این دستاورد در ثبات بازارهای دیگر مانند ارز و داراییها نیز زیاد است. بنابراین از اتکا به منابع بانک مرکزی برای خروج اقتصاد از رکود پرهیز خواهد شد.
روحانی پس از این مقدمات و صغرا ، کبرا گوئیها که گوش ملت پر شده ، بدون آنکه در ایجاد آن کوچکترین نقشی داشته ، ولی ولی ضایعات آن گریبانش راگرفته و باپوست و گوشت خود حس میکند وارد اصل مطلب برنامه کاری مورد نظرش میشود. روحانی حداقل تا این حد انصااف دارد که حاصل هزینه های بی حاصل درآمدهای نفتی را بروز بیماری هلندی در اقتصاد کشور معرفی کند که معنی اش آن است که وی چنین راهی را نخواهد رفت. لذا پیشنهاد میدهد: از آنجایی که بخش عمده اشتغال کشور- بهخصوص اشتغال صنعتی- در بنگاههای کوچک متمرکز است و این بنگاهها طی سالهای گذشته بیشترین آسیب را از بیثباتیهای اقتصاد کلان متحمل شدهاند، لازم است مسیر خروج از رکود بگونهای ترسیم شود که توسعه و رشد بنگاههای کوچک و متوسط را در پی داشته باشد. باید توجه داشت گرچه اتخاذ حمایتهای خاص از بنگاههای بزرگ میتواند منجر به خروج اقتصاد از رکود شود؛ اما این خروج از رکود، خروجی اشتغالزا نخواهد بود و ممکن است تداوم این سیاستها در سالهای آتی مجددا رشدهای اقتصادی غیراشتغالزا را به همراه داشته باشد .
او سپس به افزایش حجم پول با هدف تحریک تقاضا اشاره میکند ، ولی آنرادر شرایط حاضروسیله مناسبی برای افزایش رشد اقتصادی نمیداند و معتقد است تحریک تقاضا در شرایطی که همچنان سمت عرضه اقتصاد با محدودیتهایی از جمله تامین مالی، واردات مواد اولیه و کالاهای سرمایهای و عدم قطعیتهای مختلف مواجه است، تنها منجر به افزایش سطح عمومی قیمتها خواهد شد و نمتواند منجر به تحرک تولید شود. از اینرو افزایش حجم پول نخواهد توانست منجر به رونق تولید و در نتیجه افزایش درآمد خانوارها از محل اشتغال شود و بالعکس با ایجاد تورم، رفاه خانوارها را کاهش خواهد داد که حرف درستی است.
پس از این مقدمه چینیهای دانشگاهی روحانی شاهکار دکتر نیلی را رو میکند و میگوید: همانند آنچه درخصوص بررسی عوامل موثر بر ورود اقتصاد ایران به رکود اشاره شد، میتوان برای خروج از رکود نیز از همان چارچوب تحلیلی استفاده کرد. به این معنی که میتوان در چارچوب ادبیات چرخه تجاری عوامل اصلی خروج از رکود را به ترتیب زیر طبقهبندی کرد:
– عواملی که میتوانند تکانه اولیه را برای خروج از رکود ایجاد کنند (نیروهای پیشران)،
– عواملی که سازوکار رشد ایجادشده در یک بخش را به سایر بخشهای اقتصاد منتقل میکنند (مکانیزمهای انتشار)،
– محرکهای جانبی و عوامل تشدیدکنندهای که میتوانند منجر به افزایش رشد اقتصادی شوند (عوامل زمینهای)، – عواملی که رشد ایجادشده را در طول زمان منتقل خواهند کرد
بنابراین تجهیز منابع مالی میتواند نقطه شروعی بر ایجاد سازوکارهای خروج از رکود باشد. ازاینرو در ادامه مجموعه عواملی که بعنوان «نیروهای پیشران»، منابع ارزی و ریالی را برای شروع فرآیند خروج از رکود تجهیز میکنند، ذکر شدهاند. منظورا ز تجهیزمنابع، ایجاد منابع جدید یا مصرف بهینه منابع در جهت افزایش رشد اقتصادی است. بخشهایی که بعنوان عوامل اولیه خروج از رکود میتوانند نقش مهمی ایفا کنند، عبارتند از:
الف- بنگاههای پیشرو در بازار داخلی (نفت، گاز، پتروشیمی، صنایع معدنی و صرفهجوییانرژی)،
ب- صادرات صنعتی و خدمات پیمانکاری و مشاورهای به کشورهای همسایه،
ج- گردشگری،
د- مسکن،
ه- آزادسازی منابع بلوکهشده یا تامین مالی به پشتوانه این منابع.
۲- عوامل انتشاردهنده: عوامل انتشاردهنده عواملی هستند که انتقال رونق ایجادشده در یک بخش به سایر بخشهای اقتصاد توسط آنها انجام میشود. بازار سرمایه، بازار پول (بانکها)، بودجه دولت و صنایعی که دنباله صنایع پیشرو قرار دارند، از جمله مواردی هستند که میتوانند رونق را به سایر بخشها منتقل کنند. به این صورت که بازار سرمایه (بورس) و بازار پول (بانک) علاوه بر آنکه نقش مهمی در تجهیز منابع ریالی مورد نیاز بخشهای پیشرو – که در بند قبل به آنها اشاره شد- دارند، بلکه با انتقال منابع ایجادشده توسط بخشهای پیشرو بسمت سایر بخشهای اقتصادی موجب انتشار رونق در اقتصاد میشوند. همچنین تامین سرمایه در گردش بنگاههای اقتصادی توسط بانکها میتواند محدودیتهای موجود بنگاههای اقتصادی برای تامین نقدینگی مورد نیاز را کاهش دهد. بودجه عمرانی دولت یکی دیگر از عوامل انتشاردهنده است که با تخصیص کارای منابع ارزی و ریالی تجهیز شده به سمت بخشهای خدماتی و گسترش زیرساختهای اقتصادی، تحرک بیشتری در اقتصاد کشور فراهم میکند.
مجموعه موارد ذکرشده میتوانند منجر به انتشار و تسری رونق ایجادشده در بخش نفت و گاز به سایر بخشهای اقتصاد از جمله بخشهای صنعت و خدمات شوند. مجموعه این رویکردها عبارتند از:
الف- تخصیص کارای منابع بودجه عمرانی،
ب- ایجاد و تقویت سازوکار مالی تجهیز
سازوکار مالی تجهیز پسانداز (بازار سرمایه)،
ج- بهبود وضعیت بانکها از نظر مطالبات معوق و بالا بردن قدرت اعطای تسهیلات آنها،
د- توسعه صنایع پاییندستی انرژی،
هـ- جهتگیری بانکهای به سمت قراردادهای یکساله (تامین سرمایه در گردش)،
۳- عوامل زمینهساز: همانطور که در بخشهای قبل اشاره شد، عوامل زمینهساز عواملی هستند که شدت اثر تکانهها وعوامل انتشاردهنده در جهت ایجاد رکود و رونق را تعیین میکنند. عوامل زمینهساز میتوانند شرایط مساعد را برای تشدید آثار مخرب رکود یا آثار مثبت رونق اقتصادی فراهم کند. کیفیت بودجه دولت، بهبود روابط خارجی اقتصاد در جهت جذب سرمایه و تکنولوژی، ثبات و قابل پیشبینی بودن تحولات بازار ارز، بهبود مستمر فضای کسب و کار بنگاههای اقتصادی، کاهش قابل توجه و پایدار تورم و در نهایت کاهش دخالت در بازار محصول و قیمتگذاری کالاهای مختلف، از جمله مواردی هستند که زمینه مناسب برای تسری رونق در بخشهای مختلف اقتصادی را فراهم میکنند. هرچه موارد ذکرشده علایم مثبت بیشتری در جهت بهبود فضای اقتصادی کشور بروز دهند، نقش عوامل انتشار و عوامل اولیه ایجاد رونق پررنگتر خواهد بود:
الف- استفاده از سازوکارهای بودجه،
ب- بهبود آرام مبادلات خارجی،
ج- کاهش قابل توجه تورم،
د- ثبات نسبی بازار ارز، هـ- بهبود نسبی محیط کسب و کار، و- احتراز از سرکوب مالی.
۴- عوامل انتقالدهنده رشد در طول زمان: بهبود سمت تقاضای اقتصاد کشور مولفهای اثرگذار برای انتقال رونق ایجادشده در سمت عرضه به دورههای بعد است.
من مطمئنم زمانیکه آقای روحانی این انشای دکتر نیلی را قرائت میکرده اگثریت نمایندگان در خواب تشریف داشتند ، چون محل خواندن آن در یک سمینار و یا کلاس درس بود و نه مجلسی که بایستی با این ساده انگاریهای گول زننده وقت دولت و مجلس و ملت گرفته شود.
به بهانه یک ساله شدن خاموشی محمود استاد محمد/ خر عاشق و شاعر شهر قصه… مینا استرابادی
یک سال پیش و در شامگاه دوم مرداد، “محمود استادمحمد” از چهره های شاخص و تاثیر گذار هنر تئاتر ایران، در سن شصت و سه سالگی و از پس نبردی دوساله با سرطان کبد در گذشت.
محمود استاد محمد، درآبان سال ۱۳۲۹ در تهران به دنیا آمد. او فعالیت نمایشی خود را در نوجوانی و پس از آشنایی با استادش محمد آستیم و سپس نصرت رحمانی و عباس نعلبندیان و با بازی در نمایش های “بیژن مفید” و عضویت در آتیله تئاتر آغاز کرد و در سال ۱۳۴۷ با بازی در نمایش “شهر قصه” در نقش “خر خراط” به شهرت رسید. خری که جز خراطی عاشقی را هم پیشه کرده بود و عمق ساده دلی، شرافت و یکرنگی قشر کارگر را در این مونولوگ ماندگار نمایش ایران فریاد می زد:
“آره داشتیم چی میگفتیم؟
بنویس…
ما رو دیوونه و رسوا کردی
حالیته؟؟
هر چی بود زیر سر چشم تو بود
یه کاره تو راه ما سبز شدی
ما رو داغون کردی
حالیته ؟ ”
استاد محمد پس از آن، در سال ۱۳۴۸ در نمایش “نظارت عالیه” به کارگردانی “ایرج انور” به ایفای نقش پرداخت. وی پس از انحلال آتیله تئاتر، در سال ۱۳۵۰ به بندر عباس سفر کرد و در آنجا گروه نمایشی “پتوروک” را تشکیل داد.
این هنرمند، پس از انقلاب، همانند بسیاری از همقطاران سرخورده اش، به کانادا مهاجرت کرد، مهاجرتی که سیزده سال به طول انجامید .
او درسال ۱۳۷۷ دوباره به ایران باز گشت و فعالیت هنری خود را از سر گرفت. در کارنامه ی هنری او نگارش نمایشنامههای بسیاری همچون “آ سید کاظم”،”شب بیست و یکم”،”تهرن”،”کافه مک ادم” و… به چشم می خورد.
اهالی تئاتر و نمایشنامه نویسان ایرانی، “آسید کاظم” را “یکی از ماندگارترین آثار ادبیات نمایشی ایران” خوانده و استاد محمد را به عنوان طلایه دار جریانی توصیف کرده اند که با وارد کردن زبان مردم کوچه و بازار به ادبیات نمایشی، زبان تئاتر را به زبان روزمره ی مردم نزدیک کرد.
استادمحمد، اردیبهشت ماه گذشته از روی تخت بیمارستان به نقد وضعیت تئاتر امروز در ایران پرداخته و از قدر ندیدن امثال”سعدی افشار” انتقاد کرده بود. او به “خلق و اجرای آثار بی هویت” در عرصه ی نمایش ایران اشاره کرده و گفته بود: ” جریانی به اسم تئاتر آوانگارد، تئاتر پست مدرن و پرفورمنس شکل گرفته که از بس زبان الکنی دارد خودش هم نمیفهمد چه میگوید، چه برسد به تماشاچی داخل سالن. آنها که در تئاتر کشور خود به چنین جریانی دست پیدا کردهاند دورانی را پشتسر گذاشتند که ما در ایران هنوز آن مسیر را طی نکردهایم. بکت به این دلیل به نویسندهای بزرگ تبدیل شد که پشت دست نویسندهای پرقدرت به نام جیمز جویس نشست و واژه به واژه از فردی شنید که کافی بود کلمهای بگوید تا جریانی در جهان به راه بیفتد. پس بکت به حق به اثری که خلق کرد و جایگاهی که رسید دست پیدا کرد، چون عقبه و پشتوانهای به نام جویس داشت.وقتی زبان اجرای آنها الکن است مشکل به خودشان برمیگردد نه مخاطب، اگر قرار باشد هر شکلک درآوردن بیمعنا روی صحنه را تئاتر پست مدرن بنامیم کاری ندارد، من هم این کلاه را بالا میاندازم و میگیرم و میگویم تئاتر پست مدرن اجرا کردم.”
از دیگر کارهای محمود استاد محمد میتوان به “شب بیست و یکم”، “سیرى محتوم”، “چهل پله تا مرگ”، “عکس خانوادگی” و “سپنج رنج و شکنج” اشاره کرد.
استاد محمد دو سال گذشته به دلیل ابتلا به سرطان کبد، از فعالیت در عرصه ی تئاتر باز ماند و سرانجام در حالی بدرود حیات گفت که از سوی مسولان فرهنگی کشور، هیچ گونه پی گیری ای جهت تامین نیازهای دارویی اش صورت نگرفته بود.
چند صباحی پیش تر از مرگ او؛ “مانا استادمحمد”، دختر این هنرمند، در گفت و گو با خبرگزاری ها گفته بود: “ما ناچاریم ماهی ۲۰ میلیون تومان بپردازیم تا داروهای پدرم را تهیه کنیم.” شرایطی که به نوشته ی خبرگزاری های داخلی ایران، به دلیل وضعیت آشفته ی دارو، بغرنج تر هم شده بود، تا آنجا که این هنرمند طی روزهای آخر نتوانسته بود داروی بیماریاش را مصرف کند. این در حالی است که طبق نظر پزشک معالجش، حتی وقفه چند روزهای نباید در مصرف داروها ایجاد میشد. بیماری ای که خود استادمحمد سرسختانه امیدوار به شکستش بود: “من زود به خانه برمیگردم و کار بیماری را میسازم، دوتا سرطان که چیزی نیست … این روزها بیشتر از تمام عمر شوق نوشتن را در وجودم احساس میکنم، هیچوقت چنین حسی نداشتم. حتی از ده دقیقه هم نمیگذرم و به محض پیدا کردن فرصتی مینویسم.”
ذهنهای بیمار و جنسی مقامات ایران / یادداشت روز هفتم
حکومتهای توتالیتر و تمامیتخواه معمولا یک ویژگی برجسته دارند. یک مساله که در کل ساختار و بافت حکومت نمود پیدا میکند و در تمامی زیرمجموعهی آن رژیم به انحاء مختلف خود را نشان میدهد. این ویژگی از ایدئولوژی حاکمیت نشات میگیرد. یعنی اگر حکومت ناسیونال سوسیالیسم آلمان باشد، این ویژگی بهصورت «برتریجویی» فرد آلمانی در تمام شئون خود را نشان میدهد و یک آلمانی در تمامی حوزههای سیاسی و اجتماعی نوعی «برتریطلبی» دارد. اگر حکومت استالین باشد، این ویژگی اخلاقی «تظاهر و ریا» است که در جامعهی بیطبقهی کذایی این رژیم نمایان میشود.
رژیم اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نیست و در این حکومت هم مسالهی «جنسیت» که برگرفته شده از ایدئولوژی اسلامی است در تمام ساختار دستگاه جمهوری اسلامی در تمام دوران خود را نمایانده است. البته بیشمار ویژگی در حکومتهای توتالیتر وجود دارد، و در اینجا مقصود، نه محدود کردن کل حکومت به «یک مساله» که بررسی «مساله» است. موضوعی که برجسته میشود و در ساختار تاثیر میگذارد.
از قهرمانی جام جهانی فوتبال تا تازیانه نواختن به دو روزهخوار
فوتبال مردمیترین و سیاسیترین ورزش جهان است. وقتی تیمهای کشورها در حال رقابت بودند، باراک اوباما، اولاند، مرکل و…همگی به تماشای مستقیم تیم ملی کشورشان نشسته و با گل زدن تیمشان به هوا میپریدند. همه دوست داشتند که تیمشان به مرحله بعدی صعود کند و قهرمان جهان شود. برزیل به همین دلیل میلیاردها دلار هزینه کرد تا دوباره قهرمان جهان شود.
رئیسجمهور آلمان و صدر اعظم آن کشور، رئیسجمهور برزیل، رئیسجمهور روسیه و… در مراسم فینال شرکت داشتند. مرکل هم از این پیروزی استفاده سیاسی خواهد کرد. چرا نکند؟ ورزش قوی، یکی از نشانههای نظام سیاسی کارآمد است. فوتبال آمریکا هم پیشرفت کرده و در جام بعدی با برنامهریزی، بالاتر هم خواهد رفت.
تفکیک سیاست و رسانه / سولماز محمودی
ده سال پیش دیوان بینالمللی لاهه به درخواست مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای رسیدگی به مسئله حصارسازی در سرزمینهای فلسطینی، پس از پنج ماه رسیدگی به این شکایت ایجاد حصار در سرزمینهای فلسطینی و هر نوع تشکیلات مرتبط با ادارۀ آن را غیرقانونی و مغایر قوانین بینالملل تشخیص داد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه مهمترین نکات این رأی عبارت است از:
– دادگاه بینالمللی لاهه احداث دیوار حایل توسط اسرائیل در کرانه باختری را مغایر قانون بینالملل دانسته و اعلام میدارد که آن بخش از این دیوار که تاکنون در سرزمینهای فلسطینی ساخته شده باید برچیده شود.
– احداث دیوار توسط اسرائیل بهعنوان یک قدرت اشغالگر در سرزمینهای فلسطینی از جمله ساخت این دیوار در بخش شرقی بیتالمقدس، خلاف قانون بینالملل است.
– دولت اسرائیل موظف است از ادامه ساخت این دیوار در سرزمینهای فلسطینی از جمله بیتالمقدس شرقی دست برداشته و در همین مرحله به ساخت این دیوار خاتمه دهد.
– همچنین، به تمامی دولتهای جهان اعلام شده است که طبق قانون باید از شناسایی این وضعیت خودداری ورزند و اطمینان حاصل کنند که دولت اسرائیل این حکم را به اجرا میگذارد.
– اسرائیل موظف است به نقض قانون بینالملل خاتمه دهد.
۱۸ تیر و سرکوبگران معتدل! یادداشت روز هفتم
۱۵ سال از جنایت خونین ۱۸ تیر گذشت. جنایتی که در آن چهار دانشجو کشته یا ناپدید شدند، یک سرباز وظیفه جان باخت و صدها دانشجو زخمی و زندانی شدند. پس از این جنایت آشکار، این دانشجویان بودند که تنبیه شدند. عزت ابراهیمنژاد که در جریان حمله بهدانشجویان کشته شد پس از مرگ، متهم به تضعیف امنیت ملی شد، اکبر محمدی در زندان جان باخت، از سرنوشت سعید زینالی هیچ خبری در دست نیست. همینطور که از سرنوشت فرشته علیزاده و تارا حامیفر.. آمران این جنایت هم تبرئه شدند و پرونده در کمال وقاحت رژیم مختومه شد.
ضمیمه اقتصادی هفته شماره 16 سال 93
حسن سعادتمند، رییس کانون سراسری پیمانکاران عمرانی ایران از پرداخت ۱۸۱۰ میلیارد تومان مطالبات معوق پیمانکاران توسط دولت خبر داد و گفت: با توجه به وعدههای مسوولان دولت یازدهم، اواخر سال گذشته ۴۸۱۰ میلیارد تومان از معوقات پیمانکاران پروژههای عمرانی پرداخت شد. وی تصریح کرد: این اقدام دولت در واقع شروع دوباره پروژههای متوقف شده عمرانی در کشور است. با توجه به اینکه سال گذشته فقط ۱۰ درصد از پروژههای عمرانی فعال و ۹۰ درصد غیرفعال بود با اقدام دولت یازدهم در پرداخت بخشی از مطالبات پیمانکاران در حال حاضر ۲۰ تا ۲۵ درصد پروژهها فعال شده است. وی با اشاره به قول مسوولان دولت یازدهم برای پرداخت همه مطالبات پیمانکاران پروژههای عمرانی کشور در سال ۹۳، گفت: بر اساس تصمیم دولت مقرر شده که به پروژههای با پیشرفت کمتر از ۲۰ درصد خاتمه پیمان داده شود، همچنین مبالغی را برای نگهداری به پروژههای با پیشرفت فیزیکی ۲۰ تا ۸۰ درصد اختصاص یابد و فقط اولویت با پروژههای با پیشرفت بالای ۸۰ درصد برای اتمام باشد. در همین حال سعید زمانیان دهکردی، عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس حل معضل رکود تورمی را از اولویتهای کشور دانست و گفت: ۴ میلیون کارگر فصلی در کشور از طریق پروژههای عمرانی امرار معاش میکردند، اما به دلیل مشکلاتی از قبیل تعطیلی پروژههای عمرانی بیکار شدهاند و دولت باید برای حل مشکل پیمانکاران و راهاندازی دوباره پروژههای عمرانی اقدام کند. نماینده مردم شهر کرد در مجلس گفت: بیکاری شالوده امنیتی، اجتماعی و سیاسی را تحتالشعاع قرار میدهد و بیکاری ۴ میلیون کارگر فصلی برابر با ایجاد مشکل در زندگی ۱۶ میلیون ایرانی است، چرا که هر کدام از این اشخاص بیکار، بطور میانگی نان آور یک خانواده ۴ نفره هستند.
قراربود در یک مزایده جنجالی ۲۵ در تیرماه در اداره ثبت اسناد و املاک شهرستان سنگر از توابع استان گیلان برگزار شود، مزایده مربوط به یک واحد صنعتی ۲۰۰ میلیارد تومانی است که به مبلغ ۹ میلیارد تومان بمزایده گذارده شده است. پس از انتشار خبر مزایده ۹ میلیارد تومانی در استان گیلان، وزیر امور اقتصادی و دارایی دستور رسیدگی آنرا برای مدیرعامل بانک ملی صادر کرده است.. بر پایه این گزارش، شرکت ایحا گستر شمال به عنوان بزرگترین مجتمع صنایع چاپ و بستهبندی ایران که با سرمایهگذاری بخش خصوصی در استان گیلان احداث شده، پس از تغییرات متوالی نرخ ارز در حالی با انباشت بدهی ۱۲۵ میلیارد تومانی به بانک ملی روبهرو شده که طی سالهای گذشته با وجود بسیاری از مصوبات و دستورات از سوی مسوولان ذیربط همچنان با چالش مواجه است. ارزش ۲۰۰ میلیارد تومانی این کارخانه تنها با استناد به ارزیابی یک هیات هفت نفره از گروه کارشناسان نخبه دادگستری برآورد شده، این درحالی است که از سوی فعالان صنعتی (چاپ و بسته بندی) چنین مجتمعی حداقل ۴۰۰ میلیارد تومان هزینه خواهد داشت. دستور ویژه وزیر اقتصاد و دارایی خطاب به مدیرعامل بانک ملی در حالی صادر شده است که به تازگی با مصوبه هیات دولت و ابلاغ معاون اول رییسجمهور علیاصغر یوسفنژاد به عنوان یکی از اعضای هیات حمایت از صنایع موضوع قانون حمایت صنعتی و جلوگیری از تعطیلی کارخانههای کشور منصوب شده و به نظر میرسد دولت در تلاش است تا سازوکارهای لازم جهت رفع مشکلات صنایع را فراهم کند
امریکا از محل جریمه بانکهای فرانسوی و آلمانی به اتهام آنچه نقض تحریمهای ایران میخواند، ۳ میلیارد دلار به بودجه دولتی خود اضافه کرد . به نقل از آسوشیتدپرس، امریکا ۳/۳ میلیارد دلار از جریمه بانکهای فرانسوی و آلمانی را در سرمایه عمومی دولت هزینه میکند. این گزارش مینویسد: این میزان سرمایه بیش از اعتبار سیستم زندانها یا برنامه رفاه یک ساله کودکان در این کشور است. ۲۹۸ میلیون دلار از این پرداختها برای معالجه معتادان به الکل و سایر اعتیادها در ادارات دولتی این کشور هزینه خواهد شد. این میزان ۵۱ درصد بیش از اعتبار دولتی این بخش است. آندرو کومو در جلسه نقش نیویورک در بررسی بانکها اعلام داشت: بخش سرویس مالی نیویورک به نقش موثر و توانمند خود برای مبارزه با پولشویی ادامه میدهد. چندی پیش، بزرگترین بانک فرانسه به نام پاریباس به اتهام نقض تحریمهای امریکا علیه سودان، کوبا و ایران طی بازه زمانی ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۲ به پرداخت جریمه تاریخی ۹/۸ میلیارد دلاری به دولت امریکا محکوم شد. کردیت اگریکول و سوشیت جنراله دیگر بانکهای فرانسوی نیز تحت تحقیقات امریکا قرار گرفتهاند. همچنین کامرزبانک، دومین بانک بزرگ آلمان نیز به اتهام انجام مبادلات با کشورهای تحت تحریم واشنگتن قرار است حداقل ۵۰۰ میلیون دلار جریمه شود.
علی آقا محمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در جلسه تخصصی بررسی ابعاد اقتصاد مقاومتی که در معاونت امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، گفت : کل سرمایه موجود کشور یک میلیون و ۳۰۰ هزار میلیارد تومان است و گفت: نرخ استهلاک این سرمایهها در صورتیکه از آنها بهرهگیری نشود برابر با چهار درصد است. وی با بیان اینکه براساس چشمانداز ۲۰ ساله، ایران باید به رشد اقتصادی ۸ درصدی دست یابد، افزود: باید ۴/۲ درصد از این رقم از بهرهوری ایجاد شود که این امر نیاز به رشد سرمایهگذاری دارد. آقا محمدی تصریح کرد: در حالی که ایران در سختترین شرایط دارای ۴۰ درصد پس انداز است اما میزان سرمایهگذاری در آن تنها ۲۵ درصد است، به همین دلیل همواره فاصلهیی بین سرمایهگذاری و پسانداز وجود دارد.
هیاتوزیران پس از بحث و بررسی درباره گزارش وزیر صنعت، معدن و تجارت، کمیسیون امور زیربنایی، صنعت و محیطزیست را مامور بررسی پیشنهادهای ارایهشده بهمنظور تقویت صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی کرد. محمدرضا نعمتزاده وزیر صنعت، معدن و تجارت با ارایه گزارشی درباره «صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی» در جلسه هیات دولت، گفت: ۸۱هزار واحد صنایع کشور متعلق به صنایع کوچک و متوسط است که این تعداد، ۹۲درصد کل صنایع کشور را تشکیل داده و با اشتغالی بالغ بر یکمیلیوننفر، سهم ۴۵درصدی از کل اشتغال صنعتی کشور را به خود اختصاص داده است. وی، توجه ویژه دولت به صنایع کوچک و متوسط را موجب کمک قابلتوجه به ایجاد اشتغال و رفع رکود دانست و گفت: ۱۴هزار واحد صنعتی از صنایع کوچک به دلایل مختلف طی سالهای گذشته متوقف شدهاند که میتوان با ارایه تسهیلاتی معادل ۴۰هزارمیلیاردریال به بخشی از آنها که قابلیت راهاندازی مجدد را دارند، در کوتاهمدت اشتغالی بالغ بر ۱۱هزارو۲۰۰ نفر ایجاد کرد.
تولید نفت کشور در سال ۹۱ به پایینترین میزان خود در هشت سال اخیر رسیده است. میزان تولید نفت خام کشور در سال ۹۱ حدود یک میلیارد و ۴۰میلیونو۶۰۰هزاربشکه (۱۰۴/۶میلیون بشکه) بوده که از این میزان ۶۴۵میلیونو۶۰۰هزار بشکه به عنوان خوراک در پالایشگاههای داخلی به مصرف رسیده و ۴۱۳میلیونو۵۰۰هزار بشکه به طور مستقیم صادر شده است. بر این اساس تولید نفت خام در سال ۹۱ نسبت به سال ۹۰ از کاهش ۲۷/۲درصدی برخوردار شده که یکی از دلایل اصلی آن عدم سرمایهگذاری لازم جهت اکتشاف و تولید نفت بوده است؛ زیرا سازمان هدفمندی یارانهها جهت اجرای طرح خود از بودجه شرکت ملی پالایش و پخش و شرکت ملی گاز استفاده کرده و این شرکتها را با موانعی در تامین منابع مواجه کرده است. ادامه تشدید تحریمهای بینالمللی علیه ایران و محدودیتهای حمل و نقل دریایی را میتوان از دیگر دلایل افت تولید نفت برشمرد.
صندوق بین المللی پول در مورد موفقیت برنامه یارانه ها در مورد ایران مینویسد: بنا به آمارهایی که منتشر شده، بیشترین کسانی که از یارانه بنزین در ایران منفعت میبرند، همچنان بالاترین دهک درآمدی جامعه و همان ثروتمندان هستند. بر این اساس، پایینترین دهک درآمدی جامعه ۸ درصد، دهک دوم ۱۱ درصد، دهک سوم ۱۶ درصد، دهک چهارم ۲۴ درصد و بالاترین دهک، یعنی دهک دهم ۴۱ درصد از یارانه بنزین بهرهمند میشوند. این اعداد و ارقام نشان میدهد که توزیع یارانه سوخت هنوز منطقی نشده و بالاترین دهکها بیشترین سهم از یارانه انرژی را میبرند؛ چراکه معمولا اقشار کمدرآمد جامعه یا وسیلهنقلیه ندارند یا اگر هم دارند، بهطور محدود از آن استفاده میکنند. در مقابل، اقشار پردرآمد جامعه بیشترین تعداد وسایل نقلیه را در اختیار داشته و سهم زیادی از یارانه سوخت را به خود اختصاص میدهند. در زمینه یارانه برق نیز پایینترین دهک ۱۳ درصد، دهک دوم ۱۶ درصد، دهک سوم ۱۹ درصد، دهک چهارم ۲۱ درصد و دهک دهم ۳۱ درصد از این یارانه برخوردار هستند. همچنین در خصوص بحث مربوط به سهم مردم از یارانه نان، پایینترین دهک جامعه ۱۹ درصد، دهک دوم ۲۰ درصد، دهک سوم ۲۰ درصد، دهک چهارم ۲۰ درصد و دهک دهم ۲۱ درصد از یارانه نان بهرهمند میشوند. از سوی دیگر، گزارش صندوق بینالمللی پول نشان داده که ایران تنها کشور صادرکننده نفت است که اصلاح جامع یارانهها را در دستور کار قرار داده است و در ابتدای اجرای طرح اصلاح یارانهها که از سال ۸۹ آغاز شد، موفق عمل کرد؛ به خصوص پرداخت یارانههای نقدی توانسته درآمد خانوارها را بهبود بخشد. براساس این گزارش، پرداخت ماهانه یارانه ۴۴۵۰۰ تومانی در سال ۲۰۱۱ به خانوارها، به خصوص خانوارهای فقیر با درآمد متوسط روزانه بالای دو دلار ، بسیار موثربوده است؛ چراکه این یارانه درآمدی بالغ بر ۴۵ دلار را برای هر یک از اعضای این خانوار در ماه ایجاد میکرد. همین موضوع باعث شده بود ضریب جینی در سال ۲۰۱۱ به ۳۷ درصد برسد؛ در حالی که در سال ۲۰۱۰ ضریب جینی ۴۱ درصد بوده است. با این حال، در این گزارش آمده است که در حال حاضر آمار رسمی که بتواند نشان دهد از سال ۲۰۱۲ به بعد که ایران با تورم بالا مواجه شده در دسترس نیست، زیرا ارزش پول ملی کاهش یافته و ارزش واقعی دستمزدها پایین آمده، و اینکه اتفاقاتی که طی سه سال گذشته برای شاخصها و متغیرهای اقتصادی ایران افتاده است همه روی سیاست هدفمندی تاثیرگذار بوده است. گزارش «اعتماد» در این خصوص حاکی است که البته صندوق بینالمللی پول در جولای ۲۰۱۱ نیز یک گزارش دیگری درباره اصلاح یارانهها در ایران منتشر کرده بود که براساس آن، اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها مثبت ارزیابی شده بود. اما نگاهی به گزارش این صندوق یکسری علامت سوالها را بر جای میگذاشت و اینکه اطلاعات صندوق بینالمللی پول از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها از چه منبعی به دست آمده است. دقت در این گزارش نشان میداد که یکی از همکاران تهیه این گزارش، محمدرضا فرزین، یعنی دبیر وقت ستاد هدفمندی یارانهها بود.