بیش از یک قرن از تولد “هرمان هسه” ادیب و نویسنده ی آلمانی – سویسی می گذرد. نویسنده ی برجسته ای که در تمام زندگی اش با بی اعتنایی به سلطه گری و جاه طلبی های سیاسی تنها از آزادگی و پالودگی روح آدمی سخن گفت و در جدالی عیان با اندیشه های ناسیونالیستهای افراطی در مقام حمایت از آزادی نوع بشر بر آمد، شاید از همین روست که نام او درمیان سطور تاریخ ادبیات قرن بیستم این چنین درخشان و متمایز است.
هرمان هسه در دوم ژوییه ی سال ۱۸۷۷ در آلمان متولد شد. او که فرزند دو مبلغ مذهبی بود، تا پیش از رسیدن به استقلال شخصی به علت تضادهای درونی با پدر و مادر و آموزه های آنان با روح حساس و سرکشش در نبرد بود. فرار از کلیسای ماول بروان – که در آن بورس تحصیلی در رشته الهیات پروتستانتیسم داشت – ، خودکشی های نافرجام ، بزهکاری و سپری کردن دوره هایی در دار التادیب از جمله ی نتایج این جنگ و جدل ها بود.
اما با همه ی این اوصاف، شغل پدر و کتابخانه ی عظیم پدر بزرگ مادری اش، دکتر”هرمان گوندرت” هند شناس مشهور، موجبات آشنایی هرمان هسه با ادبیات و دوستی اش با قلم را فراهم آورد. او نخستین شعرش با نام “مادونا” را در سن هژده سالگی در نشریه ای اتریشی منتشر کرد و سه سال بعد از آن مجموعه اشعاری با نام ” ترانه های رمانتیک” را در تیراژی ۶۰۰ نسخه ای به چاپ رساند. کتاب گرچه از سوی مخاطبان مورد استقبال قرار نگرفت، اما ذره ای از عطش و شور هسه برای نوشتن نکاست، تا آنجا که سرانجام اشعار و متون ادبی منتشر شده ی او در نشریات متعدد توجه موسسه ی انتشاراتی “فیشر” را به خود جلب کرد. این موسسه که در حال حاضر هم یکی از معتبرترین ناشران آلمان به حساب می آید، در سال ۱۹۰۴ رمان ” پیتر کامنتسیند” این نویسنده را منتشر کرد و بدین سان شهرت را برای این نویسنده ی جوان به ارمغان آورد.
هسه در همین سال با “ماریا برنولی” ( همسر اولش) ازدواج کرد و همراه او شهر را به قصد روستایی دور افتاده در جنوب آلمان ترک گفت. در همین زمان بود که آمیختگی زندگی اش با طبیعت، سفر و کوهنوردی های متعدد، دستمایه های داستانی جدیدی را برای او آفرید و بیزاری و انقطاعش از مدرنیته و شهر نشینی در همه ی آثارش هویدا ساخت.
رمان “زیر چرخ” (۱۹۰۶) نمونه ی بارز همین نگرش اوست، که از تناقضات تحمیل شده به بشر امروز از سوی جوامع مدرن سخن می گوید و با گریز زدن به خاطرات نوجوانی خود از خشونت ها و مصائب مدارس شبانه روزی پرده برمی دارد.
هسه که در سال ۱۹۱۲ به سویس مهاجرت کرده و تابعیت آن کشور را پذیرفته بود، در سال ۱۹۱۴ و همزمان با جنگ جهانی اول، از انزوا و عزلت خودخواسته اش بیرون آمد و این بار به شیوه ای اجتماعی و سیاسی زبان به سخن گشود، وی بر خلاف بسیاری از روشنفکران و نویسندگان آلمانی هم عصر خود، ضمن تقبیح جنگ و برپایی تظاهرات صلح جویانه از اسرای جنگی حمایت می کرد و از مفاهیمی چون صلح جهانی و حقوق بشر سخن می گفت، مفاهیمی که حتی در دنیای امروز هم از جمله آمال بشر محسوب می شوند.
هسه، پس از به اتمام رسیدن جنگ ، رمان “دمیان” ( ۱۹۱۹) را با نام مستعار” امیل سینکلر” منتشر کرد، رمانی که به یکی از مشهورترین آثار هسه بدل شد و “توماس مان” آن را شاهکاری فراموش نشدنی خواند. دمیان شرح شاعرانه ی زندگی پررنج نسل پس از جنگ است، نسلی که بند مذهب را از پایش می گسلد و برای احیای هویت خویش دست و پا می زند.
هرمان هسه در سال ۱۹۲۲ کتاب “سیذارتا” را به چاپ رساند، این کتاب که ماحصل تجربه های سفر وی به هند و علاقه ی شخصی اش به عرفان شرقی و تفکرات بودیستی بود، تصویر گر تکامل عرفان زمینی هسه است. او در این رمان با زبانی بی تکلف از ثقیل ترین اندیشه های عرفانی سخن می گوید و ضمن تحلیل مبانی فلسفه ی هندو، از آرزوی باطنی اش برای آرام گرفتن جوامع بشری روایت می کند. کتاب شرح حال جوانی برهمن زاده به نام”سیذارتا” ست که برای رسیدن به مقصد خود برای دوری از راحت طلبی، “عشق شهوانی” و خود بینی از خانواده ی خود می گسلد و سالها را به ریاضت می گذراند، اما پس از چندی در می یابد همین ریاضت نیز به اندازه ی همان سرخوشی و آسودگی او را از ورطه ی حقیقت ناب دور کرده است، او تصمیم به ترک ریاضت می گیرد و حتی پس از ملاقات با بودا هم منصرف نمی شود و با خود می گوید:
“سر آنچه در ساعت تنویر فکرو رسیدن به مقام بودایی یا همان بیداری از خواب غفلت برتو گذشت در تعالیمت یافت نمی شود و دانش چیزی نیست که از کسی به کس دیگر منتقل شود و رستگاری را نیز نمی توان با تعالیم به دست آورد”.
اما “گرگ بیابان” (۱۹۲۷) ، “سفر به شرق” ( ۱۹۳۲) و”بازی تیله های شیشه ای” ( ۱۹۴۳) از جمله آثاری هستند که با وجود روایت اندیشه های همیشگی هسه، با زندگی اجتماعی و توده های مردم نیز در آشتی اند.
رمان گرگ بیابان در واقع تلفیقی ست از آموزه های عرفان شرق و غرب. رمانی که نمایانگر فلسفه ی جوینده، تعقل پرسشگر و روح متعالی نویسنده است. هسه در این رمان با زبانی ادبی و فاخر، از مشقت و بی خانمانی انسانهایی می گوید که انسانیتی ژرف در دل و اندیشه هایی والا در سر دارند و با قلمی استادانه می نویسد:“او که به جای صبر، در پی موسیقی؛ به جای لذتجویی، در پی شادی؛ به جای پول، در پی معنویات و به جای انجام وظیفه در یک مؤسسه در پی کار است، چنین کسی در جهان زیبای ما وطنی نخواهد یافت.”
لیلا سامانی – نویسنده مقاله
هسه در “سفر به شرق” ضمن ارائه ی ادراکی جدید از زندگی و انسانیت، تحول فکری و فردی خود را نیز به تصویر می کشد. او در این کتاب از سفری درونی و جاودان سخن می گوید، سفری که شرح جوییدن و پوییدن آدمی ست برای یافتن حقیقت وجودی اش:
“شرق مورد نظر ما سرزمینی خاص و محدوده ی جغرافیایی را شامل نمی شد، بلکه شرق برای ما زادگاه روح بود که جان را شکوفا و جوان می کرد، همه جا بود و هیچ جا نبود، همه ی زمان ها را به هم پیوند می داد و متحد می ساخت”
اثر دیگر او رمان دوجلدی “بازی تیله های شیشه ای” ست، کتابی که جهانشهری آرمانی را در قرن بیست و سوم میلادی توصیف می کند و خواننده را به سوی تصورسرزمین کمال مطلوب سوق می دهد.
هسه در این رمان ضمن تصویر آرزوهایش برای بشریت از سرزمینی سخن می گوید که در قلمرو آن خبری از همهمه و بحران های جوامع شهری نیست و کمال جویان و مشتاقان عالم معنا در آن رها از آزار و اذیتهای سلطه جویان سکنی دارند. کتاب که در حقیقت انتقاد ادبی و گزنده ی هسه به فاشیسم هیتلری ست، تابلویی ست که از یک سو تلفیق فلسفه ی غرب و عرفان شرق و از سوی دیگر درهم تنیدگی فرمولهای علمی و نتهای موسیقی را به نمایش در می آورد.
جسارت هسه در تجربه کردن و کشف حقایق درآثاراو به خوبی مشهود است، تا آنجا که کتابهای او به مثابه ی مشوقی برای تغییر و تحول نگرش آدمی به زندگی هستند، کتابهایی که قهرمانان آشنا و قویش به ندای ذهنی خواننده تلنگر می زنند و او را به خود شناسی دعوت می کنند: “دنیا به وجود نیامده است که کسی بخواهد آن را بهتر کند. شما را هم نیافریده اند که بهتر شوید. شما را ساخته اند تا خودتان باشید.”
هرمان هسه در سال ۱۹۴۶ موفق به دریافت جایزه ی نوبل ادبی شد و از سال ۱۹۳۲ میلادی جایزهای به نام او (Hermann-Hesse-Preis) به دیگر نویسندگان برگزیده اهدا میشود.
ترانه ها و صدایی که مثال خاستگاه شان، پیر اند و سرشار از رمز و راز و شیرینی؛ ترانه هایی در وصف زیبایی زن و شرح عشق جانسوز شرقی؛ حرف از موسیقی دلنشین ” ناظم الغزالی ” ، بت موسیقی مردمی عراق است که تاثیری شگرف بر موسیقی مشرق زمین گذاشت و خیلی زود هم جهان زنده ها را بدرود گفت و به مادر عجایب پیوست.
” ناظم غزالی ” با سرودن ترانه ها و تنظیم آهنگ ها و اجراهای نابش، موسیقی عراق را در نزد مردمان دنیا پر رنگ کرد و نشانه ای از شکوه این سرزمین در روزگار گذشته شد.
حالا و در این وانفسا شاید تکرار دوباره ی ترانه ای از ناظم مرهم درد سرزمینی مهن و پر افسانه ای باشد که امروز در دام تندروهای مذهبی گرفتار آمده و مزه ی آرامش را از یاد برده.
ترانه ای از او با ترجمه ی فارسی به همراه نشانی ویدئوی این ترانه که به همت تیم چمتا با زیر نویس فارسی ارائه شده در ادامه ی این صفحه از پی می آیند. با این توضیح که برنامه های چمتا در دوازدهمین شماره از فصل پنجم به سراغ این صدای دوست داشتنی سرزمین ناموس اعراب رفته و زندگی و آثار و احوال ” ناظم غزالی ” را مروری دوباره کرده؛ دیگر اینکه این ترانه و دیگر آثار او هم، به سعی و لطف ” جمال بزرگ زاده ” و ” رمضان ساعدی ” به فارسی آورده شده اند.
وقت و حوصله اگر یارتان بود، تماشای چمتای این هفته در شنبه ی پیش رو را در برنامه تان بگنجانید که به قول شاعر ما نی خوش نغمه و ساز خوش آهنگ، انده می برند از خاطر تنگ…
قولی یا حلو …
قولی یا حلو منین الله جابک
ای دختر زیبا روی به من بگو خدا تو را از کجا آورده است
خزن جرح قلبی من عذابک
زخم دلم از جفای تو آماس کرده است
قولی وش شفت منی أذیه
به من بگو چه آزاری از من دیده ای
قلبک من صخر ما حن علیا
که اینگونه نسبت به من سنگدل شده ای
بیدی جبت لنفسی حجایه
با دست خودم برای خودم دردسر ساختم
خلیت الخلق تحجی ورایا
و حالا همه مردم پشت سرم درباره ام حرف میزنند
قولی یا حلو منین الله جابک
ای دختر زیبا روی به من بگو خدا تو را از کجا آورده است
خزن جرح قلبی من عذابک
زخم دلم از جفای تو آماس کرده است
قولی یا حلو شجابک علیا
ﺍﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﯼ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ، ﭼﺮﺍ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺁﻣﺪﯼ
جمدت الالم والهم بیا
ﺁﺗﺶ ﺩﺭﺩ ﺭﺍ ﺳﺮﺩ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﺷﻌﻠﻪ ﻭﺭ ﺍﺳﺖ
وانا اللی اجرحت ایدی بیدیا
این من هستم که با دستان خود دستم را زخمی کردم
هویتک وانت مغتر بجمالک
عاشق تو گشته ام اما تو مغرور زیبائی خودت هستی
“صادق چوبک”، یکی از پیشگامان داستان نویسی مدرن و از جمله بنیان گذاران قصه نویسی کوتاه در ایران در تیر ماه ۱۲۹۵ خورشیدی در بوشهر و در خانواده ای بازرگان متولد شد. او دوران کودکی و نوجوانی اش را درشهرهای شیراز و بوشهر گذراند و سپس برای ادامه ی تحصیل راهی کالج آمریکایی تهران شد. وی پس از اخذ مدرک دیپلم به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و بعدها به دلیل تسلط بر زبان انگلیسی مترجم هیات مستشاران آمریکایی شد .
او که نوشتن را از پانزده سالگی و با چاپ مقاله هایی در روزنامه ی محلی “بیان حقیقت” آغاز کرده بود، در سال ۱۳۲۴ نخستین کتابش با نام “خیمه شب بازی” که مشتمل بر ۱۱ داستان کوتاه بود را نوشت. چوبک در این مجموعه داستان با زبانی جسورانه و قلمی مسحور کننده دست به وصف تازه ای از صحنه های زندگی می زند، ایجاز خاص کلام او سبب می شود تا خواننده از همان آغاز خود را در دل رویدادها و صحنه ها بیابد. پرداختن به روابط و غریزه ی جنسی زنان یکی از موضوعاتی ست که چوبک در داستانهایش به آن توجه ویژه داشته است. موضوعی که نویسندگان معاصر او محتاطانه و در لفافه به آن می پرداختند، اما چوبک با جراتی تمام از همان نخستین داستانهایش بی پرده و صریح به این مساله پرداخت و آن را بر مدار زندگی زنان سنتی ایران هم گستراند، شیوه ای که تا آخرین اثرش، رمان “سنگ صبور” نیز پابرجا ماند.
خیمه شب بازی با داستان ” نفتی” آغاز می شود، داستانی که زندگی حسرت بار “عذرا” را روایت می کند، پیردختری که در آتش طلب جسم یک مرد می سوزد و دست به دامان امامزاده شده است:
“اما تمام زندگی عذرا یک طرف و مسافرتش به قم یک طرف. خاطره این سفر، بستگی شیرینی با زندگی او داشت. در همین مسافرت بود که برای اولین بار در عمرش، دست خشن و مردانه شوفر اتوبوس زیر بغل او را نزدیک پستانش گرفت و سوارش کرد. آن شب را هیچوقت از یاد نمیبرد و همیشه دقایق آن را به خاطر میآورد و از آن لذت میبرد. لذتی جنونآمیز و شهوانی.”
شخصیت عذرا در داستان نفتی شالوده ی شخصیتی بسیاری از زنان داستانهای چوبک است، چوبک بر عکس بسیاری از نویسندگان پیشینش زن را به صورت قدیسه ترسیم نمی کند، او عذرا را زنی می داند با غریزه ی جنسی طبیعی، زنی که زنجیر سنت و مذهب چنان او را در بند کرده است که حتی امامزاده هم در نظرش به مردی می ماند که قادر است جوابگوی امیال تن او باشد.
از دیگر داستانهای این مجموعه می توان به ” گلهای گوشتی”، ” زیر چراغ قرمز”، “پیراهن زرشکی”، ” بعدازظهر آخر پاییز”، “مردی در قفس” و “عدل” اشاره کرد که همگی نگاه خود را به قشر فرودست و ضعیف جامعه معطوف کرده اند. کتاب خیمه شب بازی به علت داستان “اسائه ی ادب” تا ده سال اجازه ی تجدید انتشار نیافت و نهایتا با جایگزین شدن داستان “آه؛ انسان” از ورطه ی توقیف نجات یافت. چوبک در سال ۱۳۲۸، دومین مجموعه داستان خود، با نام ” انتری که لوطی اش مرده بود” را منتشر کرد. این کتاب که مشتمل بر ۳ داستان و یک نمایشنامه است، با داستان “چرا دریا طوفانی شده بود؟” آغاز می شود، داستانی که بعدها دستمایه ی ساخت فیلمی به نام “دریا” به کارگردانی “ابراهیم گلستان” و همکاری “فروغ فرخزاد” شد و به دلایلی نا تمام ماند. دو داستان دیگر این مجموعه به نامهای “قفس” و “انتری که لوطی اش مرده بود” هر دو داستانهایی تمثیلی اند که شرح نومیدانه و پوچ انگارانه ای از زندگی را ارائه می دهند، داستان”قفس” روایتی تلخ است از دنیایی که در قالب یک مرغدانی به تصویر کشیده شده است،این دنیای احاطه شده با میله های سیاه امکان اشراف و درک دنیای بیرون را از محبوسان آن می گیرد، از سوی دیگر دستی که هر روز قربانی جدیدی را برمی گزیند و باخود می برد سبب می شود پریشانی و اضطراب ساکنان این دنیای نا امن و سراسر ابهام همیشگی و فزاینده باشد. چوبک هم چنین در داستان ” انتری که لوطیش مرده بود” از ماجرای انتری سخن می گوید که در پی مرگ لوطی اش، زنجیر خود را گسسته و به آزادی رسیده است. این آزادی گرچه آرزوی همیشگی انتر بوده است، اما هیچ گره ای از کار او نمی گشاید و در نهایت سرگشته و حیران و هراسان از لمس این حس جدید و خطرات زندگی به جسد لوطی پناه می برد و مرگ را بر بی پناهی و تنهایی ترجیح می دهد.
صادق چوبک در سال ۱۳۲۹ به عنوان مترجم در شرکت نفت استخدام شد و در همین سال ها همکاری خود با مجله های ادبی را نیز آغاز کرد، او سپس برای شرکت در سمیناری در دانشگاه هاروارد به آمریکا و به دعوت کانون نویسندگان شوروی به مسکو، سمرقند، بخارا و تاجیکستان سفر کرد. چوبک پس ازآن به ترجمه در ادبیات داستانی پرداخت و کتابهای “پینوکیو، آدمک چوبی” اثر “کارلو کولودی” و “آلیس در سرزمین عجایب” نوشته ی “لوییس کارول” را به فارسی برگرداند. و در سال ۱۳۳۸ شعر “غراب” “ادگار آلن پو” را ترجمه و در نشریهی “کاوش” به چاپ رساند. چوبک در سال ۱۳۴۲ نخستین داستان بلند خود با نام “تنگسیر” را منتشر کرد، داستانی که به لحاظ مضمون و درونمایه با آثار پیشینش تفاوتی بنیادین داشت و آن قرار گرفتن بستر روایی ماجرا بر داستانی حماسی بود.
تنگسیر پر خواننده ترین رمان صادق چوبک است و به زبانهای مختلفی ترجمه شده است . این رمان بر پایه ی جهان بینی رئالیستی بنا شده و برخی صاحب نظران آن را به لحاظ تکنیک های نوشتاری زیباترین اثر چوبک برشمرده اند. تنگسیر از حماسه ی قیام “زار محمد” علیه کسانی که در امانت خیانت کرده و مال او را به یغما برده اند حکایت می کند، “زار محمد” بر خلاف دیگر شخصیتهای مخلوق چوبک، ما بین جبر و اختیار اراده ی خویش را قدر می نهد و با سلحشوری و دلیری برای نگهبانی از مردانگی و عزت نفس خود برمی خیزد. این رمان پر کشش و جذاب بار دیگر توانایی چوبک را در شخصیت پردازی و توصیف وقایع به نمایش در می آورد، نقل روایت ماجرا بر اساس جریان سیال ذهن، بهره گیری از مذهب، تاریخ و اسطوره و در هم آمیختن شرح دقیق جزییات رویدادها به شیوه ی واکاوی ذهنی از جمله خصوصیات درخشان این اثر به شمار می روند.
چوبک دراین رمان هنرمندانه مایه هایی از شعر و نمایشنامه را نیز جای داده است و با لحنی ساده و صمیمی که برآمده از شخصیت مردمان عادی جنوب است، عادی ترین گفت و گو ها و جمله بندی ها را بی هیچ افراط و تفریطی به رشته ی تحریر در آورده است. ملاحت و ظرافتی که در لحن شخصیتهای داستان نهفته است، همچنین گزینش واژگان و جملات دلنشین مخاطب را با در سطور کتاب غرق می کند. این رمان بعدها دستمایه ی ساخت فیلمی با همین عنوان به کارگردانی “امیر نادری” و بازی ” بهروز وثوقی” شد. چوبک این رمان را به همسرش “قدسی خانم” که تا پایان عمر او را عاشقانه دوست می داشت تقدیم کرد.
این نویسنده پس از آن در سال ۱۳۴۳ مجموعه داستان “روز اول قبر” را منتشر کرد و آن را به پسرش “روزبه ” هدیه کرد. این کتاب مشتمل بر نه قصه ی کوتاه و یک نمایشنامه با عنوان هفت خط است که این نمایش توسط دانشجویان ژاپنی دانشگاه شیراز به روی صحنه رفت. مجموعه داستان دیگر او کتاب “چراغ آخر” است که در سال ۱۳۴۴ به چاپ رسید.
چوبک سپس در سال ۱۳۴۵ واپسین رمان خود با نام “سنگ صبور” را به چاپ رساند. او در این کتاب با استفاده از مونولوگ یا گفت و گوی درونی ، برای نخستین بار روایت خطی را درهم شکست تا به این طریق واقعیتهای بیرونی را در روان شخصیتهایش منعکس کند. سنگ صبور از جنایات قاتل مجنون و بی رحمی به نام “سیف القلم” سخن می گوید که عزمش را برای کشتن روسپیان شهر جزم کرده است تا با پاکسازی جامعه به رسالت اجتماعی خود عمل کند. شخصیتهای این رمان همگی طی فصولی جداگانه از زبان راوی اول شخص داستان از دغدغه های خاص خود روایت می کنند.چوبک در این داستان به رغم تعدد شخصیتها با تصویر گری ماهرانه به توصیف حالت روانی و ستیز درونی آنها با خویش می پردازد و چهره ی مشمئز کننده ای از جهل و خرافه و فقر را ارائه می دهد. “تورج فراز مند” در باره ی این اثر گفته است:
“سنگ صبور شرح داستان غمانگیز تنهاییست،تنهایی انسانها و سرودیست در ستایش آزادی، و مرثیهایست بر تیرهبختیها و سوگیست در اندوه زنان و کودکان بیپناه این سرزمین و ستایشیست از دانش،زیرا که جهل و نادانی در آن محکوم شده است”
شخصیت “بلقیس” در “سنگ صبور” نماینده ی تمام عیارشخصیتهای زن مخلوق چوبک است، او زنی ست با ابعاد شخصیتی پررنگی تری نسبت به عذرای “نفتی”. چرا که این بار بلقیس با وجود آنکه زنی شوهر دار است، به تنهایی و انزوا کشیده شده و در این تنهایی به جنون غریزه ی جنسی مبتلا شده است، شوهر او مدام پای منقل است و از مردانگی بویی نبرده و بلقیس بعد از گذشت چندین سال ازازدواجش هنوز باکره مانده است. او تقصیر همه ی این بدبختی ها را به گردن آبله رویی خود می اندازد وگمان می کند همه ی مردها از او فراری اند تا آنجا که به “گوهر” همسایه ی روسپی اش حسادت می کند و آرزوی فاحشه بودن را در سر می پروراند. او که در تمنا و طلب جسم یک مرد می سوزد، تنها راه نجات خود از این سرگشتگی را رهایی از بند بکارتش می داند، آرزویی که پس از برآورده شدنش، بلقیس را به تنها بودن همیشگی اش آگاه می سازد و او در می یابد که رابطه ی جنسی قادربه پیوند زدن عاطفه و روح انسانها با یکدیگر نیست.
چوبک اکثر زنان داستانی اش را از میان طبقات فقیر و طرد شده ی اجتماع برمی گزیند زنانی که جامعه از آنان اجسامی مصرفی و بی ارزش ساخته است. او هم چنین سرکوب غرایز زنان به دلایل اخلاقی ، مذهبی و عرفی را یکی از محرومیتهای زنان ایرانی برمی شمرد و از فقر، عدم استقلال مالی زنان و اعتقادات خرافی به عنوان موانع زندگی انسانی آنان سخن می گوید و آن را ماحصل جبری می داند که از سوی جامعه ی ایران به آنان تحمیل می شود. چنان که حتی زن فرانسوی “اسب چوبی” در کتاب ” چراغ آخر” هم قربانی اعتقادات و رفتارهای شوهر ایرانی اش می شود. با این تفاوت که او تسلیم این وضع نابسامان نشده و برای حفظ این خانواده ی بی بنیان دست و پا نمی زند وبا بازگشت به وطن خود، شرایط زندگی اش را تغییر می دهد.
اما چوبک از زنان دیگری هم سخن می گوید، زنانی که همه ی زنانگی شان را در مادر بودن خود خلاصه کرده اند، زنانی سرشار از عطوفت و رافت که صبورانه مشکلات و مصیبتها را به دوش می کشند و با جان و دل حاضرند هستی شان را فدای آسایش همسر و فرزندانشان سازند. از مادر اصغر ( بعد از ظهر آخر پاییز) و مادر جواد ( چراغ آخر) گرفته تا “شیرو”( تنگسیر) و “جهان سلطان” ( سنگ صبور).
دستمایه های داستانهای چوبک، معمولا انتقادهای تلخی ست به معایب و زشتی های جامعه. مسائلی نظیر فقر، گرسنگی، ظلم، زورگویی، دروغ، تهمت، فحشا، جهل، خرافات، بی عدالتی و … از جمله تم ها داستانهای او هستند. شخصیتهای داستان های او عموما از تیره روزترین و ستم دیده ترین افراد جامعه هستند که همواره با محرومیت دست و پنجه نرم می کنند، محرومیتهایی که منجر به مرگ یا درماندگی این شخصیتها می شود و چوبک در کسوت یک رئالیست تمام عیار و بی هیچ اغماضی این دنیای سیاه و تاریک را ترسیم می کند. او هم چنین اندیشه هایی فلسفی را با داستانهایش می آمیزد و مسائل بنیادین انسانی نظیر مرگ، هستی، پریشانی، خود بیگانگی، سرنوشت و جبر و اختیار را نیز به حیطه ی بحث می کشد. چوبک در عصری که فقر تقدیس می شد و تنگدستان به سبب فقرشان محق شناخته می شدند، به دور از آرمانگرایی و خیالبافی، فقر و جهل را زمینه ساز یکدیگر خواند و اعتقادات مذهبی و خرافی را به باد انتقاد گرفت.
آخرین اثر صادق چوبک، ترجمه ی کتاب “مهپاره” است که در زمستان ۱۳۷۰ توسط انتشارات نیلوفر در تهران منتشر شد. مه پاره شانزدهمین بخش از نسخهی کهن مفصل سانسکریتی به نام “جوهر اقیانوس زمان” است. این کتاب شامل مجموعه ی به هم پیوسته ی ۲۰ داستان عاشقانه ی هندوست و طرح آن به سبک و سیاق داستانهای “هزار و یک شب” شکل گرفته است.
لیلا سامانی – نویسنده مقاله
صادق چوبک که در سال ۷۳ خود را بازنشسته کرده و راهی انگلستان وسپس امریکا شده بود، در اواخر عمر بینایی اش را از دست داد و سرانجام در ۱۳ تیرماه ۱۳۷۷ یک روز پیش از تولد هشتاد و دو سالگی اش در برکلی آمریکا درگذشت. بنا به گفته همسرش او در روزهای پایانی عمرش دلتنگ و بی قرار ایران بود:
” این روزهایِ آخر چه قدر سخت اندوهبار بود چوبک. چه قدر سخت بر او میگذشت. صادق راه میرفت و گریه میکرد. از اینکه در ایران نبود و دور بود گریه میکرد. تمام مدت اشک میریخت و گریه میکرد برای ایران. میگفت قدسی، آیا ممکن است که من یکبار دیگر به ایران بروم و آنجا را ببینم؟… وصیت کرد که جسدش را بسوزانیم و خاکسترش را به اقیانوس بدهیم. میدانید که صادق به این حرفها عقیدهای نداشت؛ به ختم و دور هم جمع شدن و سخنرانی کردن و روضه و عزاداری. همهی نوشتههایش را سوزاند و وصیت کرد که جسدش را هم بسوزانیم”
تو گویی همان سرنوشت زار محمد تنگسیر که پس از پیروزی بر دشمنان تن به مهاجرت اجباری می دهد، برای خالقش تکرار شده است:
“هیچوقت من دلم نمی خواس از این سرزمین برم … شاید من اصلا گور نداشته باشم ، گور می خوام چکنم.”
مردم همیشه مردمند و این قدرتمندان هستند که با رانده شدن از قدرت بهسوی مردم میآیند و بعد از ترک قدرت تازه بهیاد میآورند که ظلم چیست؟ استبداد چیست؟ روحانیون چه میکنند؟ در کشور چه میگذرد و .. این ویژگی تمام حکومتهای «توتالیتر» است که راندهشدگان از قدرت بهسوی مردم میآیند.
تسخیر شهرهای عراق توسط گروه تروریستی “دولت اسلامی عراق و شام”(داعش) دوباره نگاه ها را به مسائل حل ناشده خاورمیانه و تروریسم معطوف داشته است. متأسفانه در تحلیل این رویداد، به جای توجه به عوامل ریشه ای، غالباً به متغیرهای سطحی استناد می شود.اما فهم این مسائل در گرو عوامل زیر است:
۱- چگونگی ساخته شدن کشورهای خاورمیانه توسط دولت های استعماری فرانسه و انگلیس در قرن بیستم. تقسیم بندی منطقه و کشورها بر اساس قومیت و مذهب در آن زمان، ازاساس نادرست بود و زمینه مناسب بسیاری از نزاع ها و جنگ های بعدی را فراهم آورد.
صد و هشت سال از تولد “اریک آرتور بلر” ملقب به “جورج اورول”، نویسنده ی ریز بین و آزاد اندیش انگلیسی می گذرد، نویسنده ای که با تکیه بر مهارتش در روزنامه نگاری، ادبیات را با سیاست انتقادی در هم آمیخت و رمانهایی خلق کرد که ماهیت سیاسی اجتماعی شان هنوز هم برای مردمان امروز آشنا و ملموس است.
او که کودکی و نوجوانی اش را در جوامعی چون هندوستان و انگلیس سپری کرده بود، با معنای تضاد طبقاتی و فقر به خوبی آشنا بود و حتی برای درک این واژه ها مدت زمانی را در میان اقشار فرودست جامعه و کارگران و اشتغال به شغلهای چون ظرفشویی در شهرهای پاریس و لندن گذراند. او ما حصل این تجربیات را در سال ۱۹۳۳ در کتابی با عنوان ” آس و پاس در پاریس و لندن” به چاپ رساند و از آنجا که این کتاب نمایانگر بخشهایی از زندگی خود او بود، بر آن شد تا از نام مستعار “جورج اورول” استفاده کند. جورج اورول پس از آن دست به نگارش کتابهایی زد که همگی براساس تجربیات شخصی اش ساخته و پرداخته شده بودند، کتابهایی که گاه شکلی گزارش گونه و ژورنالیستی به خود می گرفتند و گاه رمانهایی بودند قصه وار و خیال گونه. از جمله ی این کتابها می توان به ” روزهای برمه”( ۱۹۳۴) ، “دختر کشیش” ( ۱۹۳۵) و “درود بر کاتالونیا”( ۱۹۳۸) اشاره کرد.
اورول که مدتی از سوی کشور انگلیس به عنوان پلیس به کشور برمه اعزام شده بود، در رمان “روزهای برمه” در قالب داستانی مهیج و جذاب به بررسی زندگی گروهی از مهاجرین انگلیسی در برمه – که در آن زمان مستعمره ی انگلیس بوده است- پرداخت . انتشار این کتاب که در حقیقت اعتراضی صریح به سیاستهای استثمارگرانه ی انگلستان بود، موجب اخراج وی از این کشور شد. این رمان از سویی تعصب و نژاد پرستی سفیدپوستان و از سوی دیگر نادانی و نا آگاهی بومیان هندوی برمه را نشان می دهد :
“اغلب آدم ها همیشه همین طورند . اگر کسی را پذیرفتند همه عیوبش را حسن می بینند و کوچکترین انتقادی بر شخص مورد پسند ایشان وارد نیست و اگر از کسی نفرت پیدا کردند از همه خصلت های نیکوی او چشم پوشی می کنند و عیوب او را بزرگ می نمایانند . در هیچ موردی حد وسط ندارند .”
“دختر کشیش” رمان دیگر اورول است، این کتاب که عقاید مذهبی و روزمرگی ناشی از سکون فکر را به چالش می کشد، شرح حال دختری به نام “دورتی” ست که در کنار پدر پیرش، زندگی مذهبی خشک و ملالت باری را می گذراند، او که در سایه ی تعالیم پدر سخت گیرش وظایف سنگینی را در خانه و کلیسا به دوش می کشد، جسم و زنانگی خود را هم به فراموشی سپرده است و حتی به محض خطور افکار منحط به ذهنش جسم خود را خراش می دهد، تا اینکه سرانجام از دست رفتن حافظه و گم شدن موقتی او موجب تحولی عظیم در زندگی اش می شود:
” بی ایمانی مانند خود ایمان در درجه اول از منطق ریشه نمی گیرد، در واقع تحولی است که در فضای ذهنی انسان رخ داده و تکوین می یابد .”
اورول در سالهای ابتدایی دهه ی ۱۹۳۰ چون دیگر نویسندگان آزادی خواه هم عصر خود با عزیمت به اسپانیا در جنگ علیه ارتش فاشیست “ژنرال فرانکو” شرکت کرد، سوغات این جنگ برای او جراحتی بود که سالها با عوارض آن دست به گریبان بود و نهایتا مرگ زود هنگامش را رقم زد. کتاب “درود بر کاتالونیا” نتیجه ی دیده ها و تجربیات اورول درجریان اقامت در اسپانیا ست. این کتاب در حقیقت گزارشی ست مستند از جنگهای داخلی اسپانیا و مدرکی ست علیه ادعاهای پوچ رژیم کمونیستی دوره ی استالین. “درود بر کاتالونیا” شور و سرخوردگی توامان مردمان رنج کشیده ای را به تصویر می کشد که برای نیل به آرمانی مشترک مبارزه کرده اند ولی در گیر و دار بازی های سیاسی اقتدارگرایان از همه ی آمالشان تهی شده و حتی از تعقیب و آزار هم بی نصیب نمانده اند.
او که در این جنگ علیه سلطنت طلبان در کسوت یک چریک دوشادوش چپ ها مبارزه کرده بود، پس از زخمی شدن از ناحیه ی گلو با تنی درد مند اما روحی استوار به انگلستان بازگشت. تجربه ی حضور او در اسپانیا سبب شد که اورول از ورطه ی تردید خارج شود و مسیر فکری خویش را بیابد، خود او می گوید: “هر خطی از نوشته های جدّی من که از ۱۹۳۶ تاکنون به رشته ی تحریر در آمده به گونه ای مستقیم یا غیر مستقیم علیه نظام توتالیتر و به خاطر نحله ی اجتماعی انسان گرایانه بوده است.”
از دیگر آثار گزارش گونه ی اورول می توان به “جادهای به سوی اسکله ویگن” ( ۱۹۳۷) و “هوای تازه” ( ۱۹۳۹) اشاره کرد که نقدهایی عمیق به مذهب، کلیسا و قشرهای متوسط و فرودست جامعه را وارد می کردند.
اما اورول شهرت جهانی خود را مدیون دو رمان واپسینش، ” قلعه ی حیوانات” (۱۹۴۵) و “۱۹۸۴″ (۱۹۴۹) است. آثاری که علاوه بر نقد حکومتهای کمونیستی و انقلابهای توده ای، به مردم و اقشار فرودست جامعه نیز اعتراض می کرد و آنها را در تسلط حاکمان تمامیت خواه مقصر می شمرد. همین تفکرات بود که موجب شد ناسیونالیستهای انگلیسی او را سوسیالیستی بدبین و ناامید بنامند و منتقدین چپ برچسب “تروتسکیست” بر نام او زنند.
اورول در شاهکار جاودانه اش “قلعه ی حیوانات”، با خروشی نومیدانه روند دگردیسی انقلابها را به نمایش می کشد. انقلاب هایی که در آنها از دل آرمانهای عدالتخواهی و آزادی و برابری، شعله ی فساد و ابتذال و برتری جویی سر می کشد.
استحاله ای غریب که گویی با سرشت همه ی انقلابها عجین شده است از انقلاب کبیر فرانسه گرفته تا انقلاب روسیه در اکتبر ۱۹۱۷٫ هر چند قلعه ی حیوانات به طور خاص وقوع انقلاب کمونیستی روسیه و بر سرکار آمدن لنین و استالین را مورد انتقاد قرار داده است، اما این کتاب ضد اتوپیایی با جلوه های نمادینش سایه ی خود را بر همه ی اعصار گسترانده است. در قلعه ی حیوانات ، “خوک” ها نماد روشنفکران و متفکرینی هستند که در پی کسب قدرت همه ی اصول اخلاقی، آرمانی و انقلابی را لگدمال کرده و بی توجه به سرنوشت “رفقا” از خوکدانی به “ساختمان مزرعه” می روند و درست مانند حکام قبلی سلطه جو و تمامیت خواه می شوند و با وضع قوانینی فریب کارانه انقلاب را ازمسیر خود منحرف می کنند از سوی دیگر سگها نماد انسانهایی خشن، بیرحم و مملو از درنده خویی اند که تنها تابع دستورات ظالمانه ی خوک ها هستند تا مخالفان و معترضان به این شیوه ی حکومت را از میان بردارند. در این میان گوسفندان نماد طبقات پایینی و کم سواد جامعه اند که ناآگاهی و بی خردیشان موجب استثمار بیش از پیش طبقه ی حاکم می گردد و در نهایت چنان خفقانی پدید می آید که “بنجامین” الاغ مزرعه هم به رغم آگاهی از شرارتهای خوکها زبان به اعتراض نمی گشاید.
قلعه ی حیوانات
این کتاب کم حجم که تا کنون میلیونها نسخه از آن به فروش رفته است جمله ی معروف و کنایه آمیز ” همه حیوانات با هم برابرند ، اما بعضی برابر ترند . ” را پس از گذشت دهه ها در اذهان مردمان حک کرده است.
“۱۹۸۴″ دیگر رمان این نویسنده نیز از شاهکارهای ادبیات جهان محسوب می شود، اورول عنوان کتاب را با جا به جا کردن دو رقم آخر سال نگارش کتاب ( ۱۹۴۸) تعیین کرد. این کتاب سالهای پس از جنگ جهانی دوم و پیرامون فاشیسم هیتلری نوشته شد و نویسنده در حقیقت با بررسی اوضاع حاکم بر روزگار خویش دست به نوعی پیش گویی زده و رژیمهای توتالیتر و مستبدی را به تصویر کشیده است که قادرند به احساسات و اندیشه های انسانی هم رسوخ کنند و ریشه ی خصایلی چون عشق و نوع دوستی را در وجود آدمی خشک کنند.
۱۹۸۴، به شیوه ای هنرمندانه تصویری کامل از یک حکومت استبدادی را به تصویر می کشد. داستان، روایت جامعه ی ویرانی ست که در آن همه ی مردم تحت سلطه ی “برادربزرگ” زندگی می کنند، شهر مملو است از پرده های تلویزیونی که رفتار و گفتار انسانها را رصد و به پلیس مخابره می کنند. در این جهان غریب و بعضا آشنا سه شعار اصلی طنین انداز است: ” جنگ صلح است، آزادی بردگی ست، جهل قدرت است.”
لیلا سامانی – نویسنده مقاله
در این جامعه خبری از دوستی و عشق نیست، استراحت، آشپزی و لذت بردن از زندگی بی معناست و مردم برای گذران معیشت خود در تنگنا و سختی اند، دولت مجهز به انواع وسایل الکترونیک جهت استراق سمع و تعقیب است و آزادی در حریم خصوصی بی معناست. همه ی افراد جامعه به هم بدبین اند و به یکدیگر به چشم خبر چین و مامور مخفی پلیس نگاه می کنند، دولت دم از آزادی و دموکراسی می زند اما در عمل هیچ حقی برای مردم قائل نیست. اورول که همه ی این مصائب را برآمده از انقلابی مصادره شده می داند، پس از تشریح این وضعیت با ترسیم پایانی تلخ و سیاه خواننده را برجای خود میخکوب می کند:“به آن چهره غولآسا خیره شد. چهل سال طول کشید تا فهمید زیر آن سبیلهای سیاه چه لبخندی پنهان است. چه سو تفاهم و کجفهمی احمقانه ای! چه قدر خودسری و نادانی، که دست رد به سینه پرعطوفت او زدی. دو قطره اشک که بوی جین میداد از چشمهایش به روی بینی فروغلتید. اما چیزی نبود، چه باک، همه چیز رو به راه بود و جنگ به آخر رسیده بود. در مبارزه با خود پیروز شده شده بود. به برادربزرگ عشق میورزید.”
جورج اورول هفت ماه و دوازده روز پس از انتشار این کتاب به علت ابتلا به بیماری سل و جراحات ناشی از جنگ در گذشت، مطابق وصیت خودش، پیکرش را سوزانده و خاکسترش را در گورستانی گمنام در دهکدهای به نام “ساتن کورتینی” در نزدیکی آکسفورد به خاک سپردند. بر روی سنگ قبراو هیچ اشارهای به شهرت و نام “جورج اورول”، اسمی که بدان آوازه جهانی داشت نشد.
موضوع مطالبات معوق بانکها هم رفته رفته میرود تا تبدیل به جوک شود . حکومت اسلامی ایران در برخورد با مسائل حساس و اساسی کشوراعم از سیاسی، اقتصادی و یا دررابطه با مسائل اجتماعی که پرداختن به آن برای نظام میسر نباشد یا هزینه دار باشد همواره از دو شیوه متفاوت استفاده میکند که انتخاب این یا آن شیوه بستگی به حساسیت موضوع و سیاستهای رژیم دارد . این دو شیوه کاملا متفاوت از این قرار است که یا مطلقا سکوت میکند وهرگونه اطلاع رسانی چه بصورت اظهار نظرمسئولین ، خبری یا مصاحبه جهت روشن شدن اذهان عمومی ممنوع میگیرد.
محمود احمدی نژاد
یا اینکه برعکس آنقدر درباره آن صحبت و مصاحبه و طرح در نماز جمعه و تبلیغات مشابه میشود تا جامعه نسبت به آن دلزده شده و موضوع درحد مسائل عادی پیش پا افتاده قرارگیرد. دراین رابطه مثالهای قابل ذکر فراوان است که بموارد مشخصی که مربوط به روز است اشاره میشود. یک مورد آن درآمد ۷۰۰ میلیارد دلاری نفت در دوره احمدی نژاد است که با وجود سوالات مکرر و پیگیری مداوم جامعه از نحوه هزینه کردن آن دولت احمدی نژاد سکوت مطلق کرد وتا آخرین روز دولت هیچ پاسخی شنیده نشد. دولت روحانی هم با وجود انتقاداتی که در اول کار نسبت به این موضوع داشت ،معهذا جز یکی دوبار که پاسخهایی کلی داده شد، جزئیات آن هیچگاه افشا نشد. مورد دیگر دررابطه با بابک زنجانی است که سه میلیارد دلار پول دولت را بالا کشیده ولی حکومت اسلامی بجز درمورد شخص وی که بهرحال جلودار قضیه بوده و نمیشد که پنهان نگه داشت در مورد بقییه افرادکلیدی این ماجرا سکوت مطلق کرده و هیچگونه روشنگری نمیکند. مورد بسیار مشخص دیگرکشتار هزاران جوان زندانی سال ۱۳۶۷ است که حکومت اسلامی ۲۵ سال است درباره آن سکوتی مرگبار کرده و کمترین خبررسانی صورت نمیدهد تا بلکه موضوع از اذهان عمومی پاک شود.
ولی در مقابل، قیام مردمی خرداد ۱۳۸۸ را که مردم برای احقاق خواسته های خود که انتخابات آزاد است یکپارچه بپا میخیزند ، چندین صد نفر کشته میدهند ، صدها نفر زندانی میشوند، حکومت اسلامی بجای عذرخواهی از مردم با نهادن نام فتنه به این حرکت مردمی و بکارانداختن دستگاه عظیم تبلیغاتی تمام تلاش خود را بکار برده تا این لغت در اذهان مردم جا افتد که البته موفق نشده است.
با انتشار آخرین آمارها از سوی بانک مرکزی که مربوط به ماههای پایانی ریاستجمهوری احمدینژاد است امکان بررسی عملکرد اقتصادی وی با آمارهای رسمی فراهم شد. این گزارش نشان میدهد تولید ناخالص داخلی کشور در ششماه نخست سال ۹۲، ۵۱۶هزارمیلیارد ریال بوده و نرخ رشد اقتصادی به ۳/۲- درصد رسیده است. مقایسه سال نخست ریاستجمهوری محمود احمدینژاد با سال پایانی مسوولیت او نشان میدهد که رشد اقتصادی کشور از ۸/۴% در نیمه نخست سال ۸۴ یعنی زمانی که احمدینژاد کار خود را آغاز کرده بود به منفی ۳/۲% در خاتمه کار او رسید. بررسی ارزش افزوده در زیربخشهای اقتصاد کشور نیز نشان میدهد این شاخص در حوزه نفت از ۹/۱% در نیمه نخست سال ۸۴ به ۳/۲- درصد در پایان شهریور ۹۲ رسیده است. ارزش افزوده بخشهای صنعت و معدن نیز که تا ۶% را در سال ۸۴ نشان میدهد در سال ۹۲ با شیبی تند منفی بوده است. در بین بخشهای اقتصادی حوزه خدمات که همواره رشدی مثبت داشته به رقمی معادل ۸/۲- درصد کاهش یافته است. اما حوزهای که کماکان در اقتصاد کشور مثبت بوده و توانسته تاثیر قابل توجهی در رشد اقتصادی کشور داشته باشد بخش کشاورزی است که توانسته ارزش افزوده ۲/۷ درصدی را بدست آورد. بخش کشاورزی بجز سال ۸۷ که بدلیل بروز خشکسالی با رشد منفی ۸/۱۱ درصدی همراه شد در سایر سالها همواره رشدی مثبت داشته است. اتفاق سال۸۷ در عین حال نشان میدهد این بخش وابستگی شدیدی به بارش دارد و اگر اقلیم دست یاری به سوی کشاورزان نگشاید؛ از دست تولیدات این بخش نیز کاری ساخته نخواهد بود.
چرخ تولید در چاله سهگانه بانکی
منوچهر توسطی نایب رئیس خانه صنعت و معدن کشور درخصوص پیشنویس لایحه حمایت از تولید و مشکلاتی که سالهای اخیر تولید کشور با آن مواجه بوده است، اظهار کرد: مطمئنا لایحه حمایت از تولید ملی حتی اگر ناقص هم باشد نکاتی درآن هست که حمایت از تولید ملی را در شرایط فعلی بهمراه دارد و نباید در پیچ و خم بروکراسی دولت ومجلس معلق بماند. وی بیان داشت: یکی از خواستههای خانه صنعت ومعدن و تصویب این لایحه است که نکات خوبی درآن بود و میتواند مشکلات فعلی را یک مقدار واقعگرایانه ببیند و قطعا اگر این لایحه تصویب شود بخش عمدهای از مشکلات را ازسرراه تولید برخواهد داشت. با توجه بیشتر به تولید میتوانیم، مشکلات ناخواستهای را که از طریق سوء برنامههای اقتصادی یا تحریمها به این بخش وارد شد از بین ببریم و این اقدام نیازمند قانون است. توسطی مشکل حاد فعلی بخش تولید را نقدینگی دانسته،میگوید: تجربه نشان داده که تمامی بانکها همکاری لازم با بخش تولید ندارند و بیشتر علاقهمندند که تسهیلات و منابع داخلی خود را بسمت فعالیتهای خدماتی و بازرگانی ببرند چون پرداخت تسهیلات و برگشت آن پروسه کوتاه تری و ریسک کمتری دارد، لذا تقویت بانکهای تخصصی مثل بانک صنعت و معدن و بانک توسعه صادرات و صندوق ضمانت صادرات میتواند کمککننده دولت و تولیدکنندگان باشد. گرفتن تسهیلات از بانکها در شرایط عادی سخت است، تقویت بانکها وافزایش سرمایه آنها به تولید کمک میکند، اما یک پیشنیاز دارد و چیزی که مانع میشود بانکها به تولیدکنندگان وام بدهند مواردی همچون وثیقه است که تولیدکنندگان دیگر وثیقهای ندارند که در گرو بانک بگذارند و تسهیلات بگیرند. نایبرئیس خانه صنعت و معدن ایران با بیان اینکه هر فعال اقتصادی با توجه به مشکلات فعلی و نبود پول با مشکل چک برگشتی مواجه شده است، گفت: اگر قرار است این میزان نقدینگی که در حوزه بانکهای تخصصی مثل صنعت و معدن و توسعه صادرات و صندوق ضمانت صادرات که اهرم خوبی برای حمایت از صادرات و جایگزین کردن وثائق است، به صنعت کمک کند بایستی موانع سهگانه وثیقههای ملکی، معوقههای بانکی و چکهای برگشتی را در کنار این منابع بانکی برطرف کنیم وگرنه این پرداختها انجام نخواهد شد و تنها حرفهایها منابع را جذب خواهند کرد و عموم تولیدکنندگان بهرهای نخواهند برد.
پنج میلیون «یارانهبگیر سایه» در بهار امسال
بر اساس آمارهای اعلام شده معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور در بهارامسال معادل یارانه پنج میلیون نفر، اعتبار صرف شده اما مشخص نیست این یارانهها به چه کسانی داده شده است. طبق آمار اعلام شده توسط نوبخت سخنگوی دولت در سه ماه ابتدایی سالجاری حدود ۱۰هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان فقط به توزیع یارانه نقدی بین خانوارها اختصاص یافته است. این آمار معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهوری نشان میدهد که در این سه مرحله در مجموع اعتباری معادل پرداخت یارانه ۲۲۸ میلیون و ۵۷۱ هزار و ۴۲۸ نفر پرداخت شده است. از آنجا که نوبخت اعلام کرده بود که ۷۳ میلیون نفر برای دریافت یارانه نقدی ثبتنام کردهاند و پس از آن اعلام شد که در اردیبهشت وخرداد بتمام متقاضیان ثبتنام کرده یارانه داده میشود، میتوان اینگونه استنباط کرد که در دو ماه اردیبهشت و خرداد امسال به بیش از ۱۴۶ میلیون نفر یارانه داده شده است. تفاوت آن ۲۲۸ میلیون و ۵۷۱ هزار و ۴۲۸ نفری که در مجموع سه ماه بهار امسال یارانه دریافت کردند با این رقم ۱۴۶ میلیون نفری که در دو ماه اردیبهشت و خرداد یارانه گرفتند نشان میدهد که یا در فروردین ماه امسال بیش از ۸۲ میلیون و ۵۷۲هزار نفر یارانه دریافت کردهاند یا اینکه در دو ماه اردیبهشت و خرداد آمار انصرافیهای دریافت یارانه لحاظ نشده است. این در حالی است که طبق آخرین آمار مرکز آمار ایران تا امروز میزان کل جمعیت ایران ۷۷ میلیون و ۵۳۰ هزار نفر است. در واقع در فروردین ماه امسال اگر به ۸۲ میلیون و ۵۷۲ هزار نفر یارانه داده شده باشد، این میزان بیش از پنج میلیون نفر بیشتر از کل جمعیت ایران است. موضوعی که پیش از این اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری به آن اشاره و گلایه کرده بود که دولت به جمعیتی بیش از کل جمعیت ایران یارانه داده است. البته اگر این موضوع رد شود نشان میدهد در دو ماه اردیبهشت و خرداد امسال معادل اعتبار لازم برای دادن یارانه به دو میلیون و ۴۰۰ هزار نفر(چهار میلیون و ۸۰۰ هزار نفر در دو ماه) یارانهای پرداخت شده که معلوم نیست به چه کسی رسیده است.
سخنان قابل تعمق مسئول یک مسئول دولت
محمود عسگری آزاد جانشین معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییسجمهوری از افزایش بودجه جاری کشور انتقاد کرد و گفت: در مقایسه با سال ۸۴ که ۶۷% بودجه کشور به هزینههای جاری اختصاص داشت، این رقم در سال ۹۲ به ۸۰% رسید که زنگ خطری برای بودجه کشور است. وی با اشاره به اینکه در دولت قبلی (از سال ۸۴ تا ۹۲) ۶۵۰هزارنفر بصورت رسمی، پیمانی یا قراردادی استخدام شدند، گفت: استخدام ۴۰۰هزارنفر بدون نشر آگهی و برگزاری آزمون بود. او با اعلام اینکه تعداد کارکنان دولت از مرز ۲ میلیون نفر گذشته است، افزود: ۶۰۰هزارنفر هم در بخش نظامی و انتظامی اشتغال دارند، ۱.۲ میلیون نفربازنشسته کشوری و ۶۰۷هزارنفر بازنشسته لشکری در کشور وجود دارد، نزدیک به ۲.۴ میلیون نفر هم بازنشسته تامین اجتماعی هستند که حقوق خود را از دولت دریافت میکنند. عسگریآزاد با بیان اینکه نسبت بودجه کشور به درآمد ناخالص داخلی ۹۲% است، افزود: این در حالیست که کشوری مانند ژاپن با ۱۳۰میلیوننفر جمعیت فقط ۳۱۰هزارنفر شاغل دولتی دارد. وی یادآوری کرد: تنها تعداد مدیران دولتی ما ۵/۱ برابر شاغلان دولتی کشور ژاپن است. وی همچنین در همایش اصلاح ساختار نظام اداری آذربایجانشرقی گفت: سالانه ۱۲۴میلیارددلار درآمد ارزی عاید کشور میشود که با یکمیلیارددلار آن میتوان برای ۱۰۰هزارنفر در سال ایجاد شغل کرد اما تاکنون توانستهایم بنا به اعلام مرکز آمار ایران تنها سالانه ۱۰هزارشغل ایجاد کنیم. وی افزود: با کمال تاسف شاهد هستیم که نیروهای متخصص دانشگاهی ما بیکار هستند و اقتصاد کشور با رشد منفی ۷% مواجه است واضافه کرد: نخستین اشتباه ما در توسعه کشور دولتیکردن تمام امور بود و در قضیه واگذاری امور به مردم نیز عملکرد درستی نداشته یا دلمان نمیآمد یا چند سهم ویژه برای خود نگه میداشتیم. وی با اشاره به دو کشور کرهجنوبی و شمالی، اظهار کرد: با اینکه این دو کشور از منابع انسانی و جغرافیایی یکسان برخوردارند، اما بدلیل تفاوت درنگرش اقتصادی کرهجنوبی توسعه یافته و کره شمالی تنزل کرده است. از امکانات ایجادشده توسط دولت برای مردم تنها ۱۰درصد آنها مورد استفاده قرار میگیرد و ۹۰درصد آنها هرز میروند.
20 میلیارددلار برای توسعه پارسجنوبی
زنگنه وزیر نفت گفت: امسال به ۱۰میلیارد دلار برای پارس جنوبی نیاز داریم و اگر فرصت امسال را از دست بدهیم درسالهای بعد اثرخودرا نشان میدهد. در حالیکه ما باید تمام فازهای پارسجنوبی را حداکثر ظرف سهسال آینده تمام کنیم و این ۱۷ فاز، باید برای ما سالانه ۵۰میلیارددلار درآمد ایجاد کند. بیژن زنگنه افزود: در ۱۷ فاز متعارف پارسجنوبی تاکنون بیش از ۳۰میلیارددلار هزینه شده و برآورد میکنیم حدود ۲۰میلیارددلار دیگر نیاز داریم تا ظرف ۳ الی ۳.۵ سال آینده تمام شود. او اضافه کرد: با اینکه تاکنون بیش از ۳۰ میلیارددلار هزینه شده، اما هنوز گازی به شبکه اضافه نشده است. البته مقداری اواخر سال گذشته درفاز ۱۵ اضافه شد، اما پیمانکاران قول دادند که تاپایان سال بیش از صدمیلیونمترمکعب را درفازهای ۱۲، ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ تزریق کنیم. فازهای پارس جنوبی را اولویتبندی کردهایم، فازهای ۱۲، ۱۵، ۱۶ ، ۱۷ و ۱۸ را بعنوان اولویت یک و ۱۰ فاز دیگر را بعنوان اولویت دو در نظر گرفتهایم تا پروژهها پیشرفت داشته باشند، اما این شبهه پیش آمد که ما برخی فازها را تعطیل کردهایم در حالیکه اینطور نیست چراکه قصد داشتیم امسال حداقل صدمیلیونمترمکعب گاز به شبکه تزریق کنیم به همین علت اولویتبندی کردیم. وزیر نفت اضافه کرد: در حال حاضر کمبود گاز داریم در حالیکه دراین فصل باید ظرفیت اضافی را نیز شاهد باشیم و به این دلیل است که نیروگاههای ما نهتنها مایع مصرف میکنند بلکه هرروز ظرفیت بیشتری هم میخواهند. بنابراین باید با اولویتبندی گاز بیشتری تزریق کنیم تا در زمستان کمبود نداشته باشیم. وی تصریح کرد: در کشور در طرحهاییکه تا سال ۸۴ از نظر مالی تامین شده بود یعنی همین ۱۰ طرحی که در حال بهرهبرداری هستند، ۳۰۰میلیونمترمکعب گاز برداشت میکنیم، اما در مقابل قطر بیش از ۶۰۰میلیونمترمکعب برداشت میکند و بدتر آنکه تولید انباشته قطر بیش از ۵/۲ برابر ماست و ما باید در بخش گاز حتما این وضع را تغییر دهیم. بحث مدیریتی را تا جایی که میتوانستیم برطرف کردیم، اما امسال با صدمیلیونمترمکعب مشکل ما حل نمیشود. وزیر نفت با اشاره به فازهای ۱۰گانه ابتدایی پارسجنوبی، گفت: تا سال ۸۴ پنج فاز آن به مدار اضافه شده بود و فازهای ۶، ۷ و ۸ نیز ساماندهی شده بود و نزدیک به ۷۰درصد پیشرفت داشت و فاز ۹ و ۱۰ نیز ۱۵درصد پیشرفت داشت، اما فازهایی که بعد از آن آغاز شده بود هیچکدام به نتیجه نرسیده و دلیل آن هم یکی بحث مدیریتی و یکی هم بحث تامین مالی بوده که بعد از تحریمها کار سختتر شده است. زنگنه با اشاره به مشکل منابع مالی، گفت: در حالی که ما باید تمام فازهای پارسجنوبی را حداکثر ظرف سهسال آینده تمام کنیم و این ۱۷ فاز، باید برای ما سالانه ۵۰میلیارددلار درآمد ایجاد کند. زنگنه خاطرنشان کرد: در حال حاضر ۶۰۰واندیمیلیونمترمکعب تولید گاز داریم که با اتمام این فازها تولید ما به هزارمیلیونمترمکعب میرسد و درواقع از نظر تولید از قطر جلو میزنیم و علاوه بر گاز مصرفی، اضافه نیز خواهیم داشت.
باید ۱۱ ساله ۵۰۰ هواپیما داشته باشیم
علیرضا جهانگیریان، رییس سازمان هواپیمایی کشوری گفت: ایران بر اساس اسناد بالادستی و اهداف تعیین شده در افق ۱۴۰۴ در نظر دارد تعداد هواپیماهای خود را به ۵۰۰ فروند و جا بجایی مسافر را به ۴ برابر میزان کنونی یعنی ۱۰۰ میلیون نفر برساند. با وجود تحریمهای اعمال شده بر صنعت هوانوردی ایران طی سالهای بعد از انقلاب اسلامی موفقیتهای چشمگیری در حوزههای مختلف صنعت اعم از طراحی و ساخت انواع پرندهها، ارائه خدمات تعمیرات سنگین هواپیماها و ارتقای سطح ناوبری هوایی و خدمات فرودگاهی داشته است. وی افزود: فرصتهای متعددی از قبیل نوسازی ناوگان تجاری هوایی، تامین موتورهای هوایی، تامین قطعات هوایی، تعمیرات اساسی هواپیماهای تجاری، نوسازی و تعمیرات بالگردها، نوسازی و بهروزسازی فرودگاهها، همکاری برای آموزشهای هوایی و هوانوردی، همکاری متقابل برای جذب شرکتهای گردشگری و تبدیل ایران به هاب هوایی منطقه برای همکاری و سرمایهگذاری در صنعت هوانوردی ایران وجود دارد. قابل توجه مافیای هوایی کشور، حق دلالی خرید ۵۰۰ فروند هواپیما چنان بالاست که تنها از گلوی دلالان ذوب شده در ولایت پایین میرود.
مذاکرات ایران و شرکتهای خارجی در المپیک نفت
شرکت ملی نفت ایران در حاشیه برگزاری المپیک جهانی نفت مسکوی روسیه ۴۱ فرصت جدید سرمایه گذاری صنایع نفت و گاز را به ارزش تقریبی ۱۰۰ میلیارد دلار به شرکتهای خارجی معرفی کرده است که طرحهای سرمایه گذاری در حوزه های مختلفی همچون جمع آوری گازهای همراه نفت، توسعه میادین نفتی و گازی و همچنین احداث کارخانه های تولید گاز و گاز مایع از جمله آنهاست. از میان آنها، ۱۱ پروژه مربوط به توسعه میادین گازی، ۲۳ پروژه مربوط به توسعه میادین نفتی، یک پروژه مربوط به طرح نوسازی و بازسازی تاسیسات آغاجاری و NGL پروژه مربوط به احداث کارخانه گاز و گاز مایع ۱۷۰۰، ۱۸۰۰ و ۲۳۰۰ و ۲ پروژه زیست محیطی و یک پروژه اقامتی است. طرح توسعه فاز دوم میدان گازی سلمان، فاز یک توسعه میدان گازی کیش، طرح توسعه میدان گازی پارس شمالی، گلشن و فردوسی، طرح توسعه میدان گازی لاوان، فروز B، فرزاد A و B، دی و سفیدزاخور، طرح توسعه مخازن گازی جنوب و طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی از جمله پروژه های توسعه ای در بخش گاز هستند.
از میان پروژه های نفتی نیز می توان به طرح توسعه میدان نفتی یاران جنوبی، فاز ۲ میدان نفتی دهلران، فاز سوم میدان نفتی دارخوین، جفیر، سومار، بندکرخه، فاز ۲ میدان نفتی سروش در منطقه بهرگان، طرح توسعه میدان نفتی ماهشهر، چنگوله، فاز ۲ میدان نفتی دانان، توسعه تکمیلی میدان نفتی دالپری، توسعه میدان نفتی چشمه خوش-بنگستان، میدان نفتی زاغه-نفت سنگین، طرح توسعه میدان های ریگ، شوروم و دودرو، توسعه میدان نفتی عسلویه شرقی، توسعه میدان های نفت سنگین (کوه موند، کوه کاکی و بوشکان)، توسعه میدان نفتی سپهر، . . سوسنگرد، آرش و سهراب اشاره کرد.
طرح نوسازی و بهسازی تاسیسات آغاجاری و NGL 1800 از دیگر فرصت های سرمایه گذاری اولویت دار شرکت ملی نفت ایران است که از اهداف تولیدی این طرح می توان به احداث کارخانه گاز و گاز مایع ۱۸۰۰ آغاجاری، احداث واحد تفکیک سی اف یو ۱۰۰ (cfu)، احداث تاسیسات فرآورشی و ایستگاه جمع آوری گازهای همراه میدان آغاجاری، اشاره کرد. احداث کارخانه گاز و گاز مایع ۱۷۰۰، ۱۸۰۰ و ۲۳۰۰ به نمایندگی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب نیز از دیگر فرصت های سرمایه گذاری است
کویر، پژوهشگرو نویسنده ای پرکار وسختکوش است. دانش آموخته تاریخ، علاقمند به تاریخ و گذشته های فرهنگی و تاریخیِ ایران است. کارنامه پرباری درادبیات تبعید دارد. و همانگونه که درپشت جلد آمده بیش از ۲۰ جلد کتاب از او تا به حال منتشر شده است. ازمعدود چپ اندیشان جهان وطنی ست که به تاریخ سرزمین خود عشق میورزد. محمود، درسیاهی های تاریخ میچرخد، به زوایای آشکار و نهانش سر میزند به دیدن روزنۀ نوری ولو ازدوردست ها با دریائی ازامید سفره پهن میکند با سایه ها و رد پاهای درگذشتگان به درد دل مینشیند، با شکافتن وقایع رخدادادها را ثبت وضبط میکند. با تاریخ عاشقانه سخن میگوید. به ازدست رفته ها وتاراج شده ها حساس است. بارها شاهد بودم که ازهجوم بیگانگان ولطمه های تاریخی، ازدست رفتن های خاک وطن با تأسف و اندوه سخن گفته است.
«هزاره ققنوس» همانگونه که درپیشانی اش مهرخورده «آن جان جاودانه وزایش دگرباره است» ویادوارۀ حسرتباری ازسرگذشت های دور ودراز سرزمین باستانی با مردمانی گوناگون دربیش از۵۶۰ برگ، که میتوان آن را بعنوان نگاهِ تازه به تاریخ ایران تلقی کرد.
این اثر شامل شش بخش است. با نمایۀ کتاب و نقشه ها که درپایان آمده است.
دردرامد، به پژوهش تاریخی نگاری دردوران جدید اشاره ای دارد که «تاریخ، یک پُرس وجوست از دیروز تافردا». از پیوستگی های تاریخی و گسست های تاریخ خودی «تاریخ سرزمین ما اما، از بیش ازهزارسال به این سو، پیوستگی ندارد. بریده بریده است.» ساسانیان بخش نخست این کتاب است که «ازسال ۲۲۴ تا ۶۵۱میلادی ( ۴۲۷ سال) درایران فرمانروائی کردند.» وسپس دستاوردهای آن دودمان را شرح میدهد.
از اندیشه و دانش، آغازمیکند. با خدای نامه. که «کهن ترین کتاب ارزشمند تاریخ ایران است» و ترجمه آن به عربی در قرن دوم هجری توسط ابن مقفع انجام شده با نام «سیرالملوک الفرس». ترجمه «کتاب به سرعت بین تازیان رواج یافت» . بنا به روایت کویر، «شاهنامه های ابوالموید بلخی و شاهنامه منثورابومنصوری نیزترجمه و اقتباسی از این کتاب است.» درکنارخدای نامه، از دیگرآثار فرهنگی یاد میکند: آیین نامک. نامه تنسر. یادگار زریران. اندرزنامه آذربادمهر اسپندان. ازتاریخ شهرهای ایران، ازشطرنج نامه و ازکارنامه اردشیر بابکان با توضیح عناصر ویژه هریک، مخاطبین را با گذشته های پربار تاریخی آشنا میکند.
در شعر اشاره ای دارد به لحن “خسروانی”، «ازمصنفات باربد مطرب» و “اورامن” «نوعی است ازخوانندگی و گویندگی» با سروده های زیبائی در مدح خسروپرویز وستایش نوردرخت. همچنین از سوگنامه ای یاد کرده که سروده ایست درمرگ یکی از پیشوایان مانوی. درداستان زریر، میگوید: «قهرمان یادگار زریران همانندی شگرفی دارد با داستان عباس برادرحسین درکربلا.» واطلاعات تازه ای میدهد در هماهنگی با مراسم عزاداری شیعیان «این کتاب یکی ازمنابع بسیار مهم تعزیه های ایرانی و شاهنامه ی فردوسی بوده است.»
ازتنسر، موبد بزرگ اردشیربابکان» یاد میکند و ارمقام روحانی او ونامه هایش به بزرگان .شاهان منطقه. از«کرتیر» و«مانی». مینویسد: درروزگار نخستین شاهان ساسانی دوگرایش آیینی عمده، وجود داشت که هریک از آنها می کوشیدند به آئین رسمی دستگاه تبدیل شود: مانی وکرتیر. و سرانجام کرتیرپیروزشد.» مانویان بعنوان زندیک {زندیق} مورد تعقیب وآزار حکومت قرارمیگیرد و کشتار فاجعه بار مانویان به فرمان کرتیربه دست شاه ساسانی شروع میشود. مانویان، اوستا را که توسط کرتیر نوشته شده، قبول نداشتند. آنها {زندیک ها} «معتقد به ابدیت ماده بودند خلق جهان را انکار می کردند و به دهریون مشهور شدند.» جدال خرد و اوهام بود و رودرروئی عثل وجهل. ونادانان برنده آن جدال ویرانگر بودند با پیشوایان آئین زرتشت. خونریزی و کشتار مخالفین در زمان ساسانیان قدرتِ روحانیت را پی ریخت. «درایران مهریان ومانویان ومزدکیان را سرکوب کردند. . . . دررم نیز مهریان را ازمیان برداشتند و برنیایشهای ویران شده آنان مسحیت را برساختند . . . هردوآئین جدید بنیادها وبخش های بزرگی از اساتیر و ایزدان خویش را از آئین مهر برگرفتند». ۹۴
درباره مانی، نقاشی که پیامبرشد . «این آیین بیش از ۱۵۰۰ سال دوام آورد». مانی درخاطره نویسی نیز پیشگام بوده است: «زندگینامه نویسی بخشی ازادب مانوی است. . . . مانی نخستین کسی است که حدود ۱۷۰۰ سال پیش، زیستنامه خودرا نوشته ودرآن خود وخانواده اش را معرفی میکند» ۱۰۲. افکار و اندیشه های مانی درسراسر منطقه سایه انداخته است. معتزله وماندایی ها وصائبین از آنانند، که درخوزستان وکناره رودخانۀ کارون زندگی می کنند. مانی که از اشکانی بود،به دسیسه و توطئۀ روحانیون زرتشتی، به دستوربهرام ساسانی به «زنجیرکشیده شد و به زندان بردند و سپس با شکنجه ها او را کشتند.» آثار زیادی از مانی و درباره مانی بجا مانده است. به روایت کویر: «نزدیک صد و هفتاد کتاب و رساله درباره مانوی ها وجود دارد، «آثارالباقیه» بیرونی و«الملل والنحل» شهرستانی و «الفهرست» ابن ندیم جزو بهترین نوشته های عربی دراین زمینه است.» ۱۰۳
پیکرمانی رامدتها بردروازه جندی شاپور به دار آویختند وازآن پس مردمان آن را دروازه مانی خواندند اما اندیشه ها یش را نتوانستند به دارکشند. کویر، سرودۀ بلند ابوالقاسم اسماعیل پور را که در مقام والا واندیشه های مانی دارد، ثبت و ضبط کرده است. و سپس سرودۀ خود مانی را «هنگامی که کودکی خردسال بودم/ و درسرزمینم درخان ومان پدری می زیستم/ پدرومادر توشه ای همراهم کردند و ازخراسان / به دوردستها فرستادند . . . . . .» این سروده ها بازتابی ازمعرفت فرهنگی و خردگرائی این پیامبر باستانی را توضیح میدهد.
جنبش مزدکیان ۵۲۴ – ۴۹۴ میلادی ازوقایع تاریخی ایران است در سلطنت ساسانیان، که پژوهشگر به شرح روایت آن جنبش بزرگ پرداخته است. این بخش نیز با سروده فردوسی شروع شده است» «بیامد یکی مرد مزدک بنام/ سخنگوی و با دانش و رأی و کام» . کویر «آئین مزدک را یک جنبش بزرگ فرهنگی و اجتماعی» خوانده واضافه میکند که «بیش ازهزارسال برفکر وفلسفه ی ایران و جهان نور افشاند». بعلت گسترش آرای و اندیشه های مزدک بین مردم، و سازش فریبکارانه قباد با تدبیر و تدارک خسروانوشیروان : «درزمستان سال ۵۲۴ {میلادی} مزدک و هزاران تن از پبروان کشتار ونابود می گردند».
دربزرگمهر حکیم با اشاره به خدمات این وزیرفرزانه وخردمند انوشیروان، زندانی شدن واعدام او به جرم واهی تغییرمذهب و کشته شدن فرزندان ونزدیکان شاه به دست شاهان وقت میگوید : «شاهان ایران همواره پدران وپسران ووزیران خویش را میکشتند. کمترشاهی درایران سراغ داریم که دستش درخون خانواده و وزیرش آلوده نباشد. وزیرکشی درتاریخ ایران ازدوران هخامنشی تابرامکه تا امیر کبیرادامه یافته است». اضافه کنم که دردوران پهلوی نیز به فرمان رضاشاه، داور وزیر عدلیه و تیمورتاش وزیردربار خودکشی کردند.
کویر ازکتاب های دوران اشکانی یاد میکند و با مکث روی سوگنامه ای، مخاطبین ش را با یکی از منابع فرهنگ عزاداری رایج درمیان شیعیان را میشناساند.«یکی ازکتاب های به جامانده از روزگار اشکانی، به پهلوی، کتاب یادگار زریران است. یادگار زریران سوگنامه ای است برپایه نوشته ای کهن که ازروزگار اشکانیان است.» ظهور زرتشت و رواج «دین نو» وپیوستنِ مصلحت آمیز شاه و برخی ازخاندان سلطنتی به نودینان«جهان به دو اردوگاه دشمن و دوست، دیندار وکافرتقسیم میشود» با شروع اختلافات و درگیری های خونین، نقش دین درفرهنگ ایران و گسترش آن عناصرگسست و پارگی های افکاراجتماعی در راه تازه ای میافند.
سی وچهارمین پادشاه ساسانیان یزدگرد سوم وآخرین شاه آن دودمان است. اما درآیینه تاریخ : «یزدگرد سوم فرزند جنگ های درازمدت ایران وروم، فساد و تباهی موبدان و حکومتیان، نارضایتی مردمان، سرکوب جنبش های مزدکی ومانوی است» درچنین فرسودگیهای فرهنگی اجتماعی ست که با حملۀ اعراب دورتازه ای ازفلاکت ها و سیه روزی ها شروع میشود.
پژوهشگرازیادگارهای خسرویاد میکند و ازایوان مدائن: «چون ازساختن آن فارغ شد، برتخت نشست وبرای ترساندن مردمان به بریدن سر ودست وپای دربرابر دروازه کاخ پرداخت: فروتر بریده بسی دست و پای/ بسی کشته افکنده بر درسرای/ زایوان ازآن پس خروش آمدی/ کز آوازها دل به جوش آمدی/ که ای زیردستان شاه جهان/ مباشید تیره دل و بدنهان.» عبرت آموزاین که ظلم و ستم، گریبان ظالم و ستم کار را میگیرد. دیر و زود دارد اما سوخت وسوز ندارد.
نویسنده با روایت هجوم عرب ها به ایران که به زمان خلافت عمراین خطاب شروع شده اطلاعات مفیدی دراختیار خواننده میگذارد. از ستایش بتها با شرح قدمت ونفوذِ هریک از بت های بزرگ، نگاهی دارد به تمدن قبل ازاسلام عرب، و با تکیه به برخی یافته های تاریخی در خاک عربستان؛ در عنوان: «همسایگان» خدا برگهایی از آن تمدن را یادآور شده است. مینویسد: «این یافته ها بخش بزرگی از باورهای پیشین ما را درباره ی تازیان دگرگون خواهد ساخت. تاریخ عرب پیش ازشکل گیری اسلام تاریکی های بسیار دارد وبازیافته های کنونی بسیاری از داوری های پیشین را رد میکند» ۲۱۸ .
پژوهشگربراین باورست که ازپنجهزارسال پیش مهاجران سامی ازجنوب به این منطقه واردشده اند حامل وبانی این تمدن هستند. «شهرها بیشتر درجنوب شکل گرفت وطائف ومکه و یثرب درشمال بود». قبایل درون عربستان و نام خدایان هریک ازقبایل را توضیح میدهد. مبداء و منشاء حضور«الله» خدای مسلمین را یادآور میشود: «قبایل مضری که نام خدایشان الله بود و قریش ازآنان بودند» همان. ازقبیله دیگری به نام ایاد درشام یاد میکند که نام خدای باستانی شان «الله» بوده است.«آخرین پادشاه تدمر، وهب الله همروزگار شاپوراول ساسانی بود. رومی ها با کشتن وی تدمررا ویران کردند. خرابه های بزرگ نیایشگاه درمنطقه تدمر سوریه تمدنی باشکوه را نشان میدهد.» همان. دربرخی آثار کهن عرب از«اللات» یکی ازسه بُت بزرگ ومورد پرستش اعراب یادشده است.
کویر با نگاهی تردیدآمیز تاریخ هجرت را مطرح کرده وازانی که درهیچ یک از سکه ها «نام محمد نیامده است» مینویسد: «سکه های معاویه که بیست سال پس از شکست ایران درنهاوند ضرب شده هنوز شاه ساسانی را برخود دارد و تاریخ هجری ندارد. تا سال صد وپنجاه هجری و حتا درقرآن هیچ سخنی ازتاریخ هجری که نقشی بسیار مهم درتاریخ اسلام دارد درمیان نیست» ۴۱-۲۴۰. «تنها کتابی که دردست داریم قرآن است که کهن ترین نسخه آن دویست سال پس ازمحمد نوشته شده است. کهن ترین سیره النبی ها مانند سیره ابن اسحاق وابن هشام بیش ازصد و پنجاه سال پس ازمرگ محمد نوشته شده است» ۲۴۱
روایت کتاب به درستی نشان میدهد که بعد از حمله عرب مقاومتهای محلی دربیشتر نقاط ایران ادامه داشته، ایستادگی مردم درمقابل قوم مهاجم بطورپراکنده درسرزمین های اشغالی درجریان بوده است. درچیرگی اعراب درآن دورۀ طولانی دوقرن، جنبش های زیادی در گوشه وکنار ایران رخ داده است که نویسنده شرح آن خیزش ها واثرات اجتماعی آن ها را با خوانندگان درمیان گذاشته است. به جرأت میتوان گفت کویر با استناد به پژوهش های خود به درستی با این عنوان: «دویست سال رزم و نبرد فکری و فرهنگی واجتماعی ایرانیان برای آزادی»، آن مفهوم جا افتادۀ تحقیرآمیز«دوقرن سکوت» را از بیخ وبن ویران کرده و «دوقرن مقاومت» را برجایگاه ش نشانده است.
در«دویست سال پایداری» که شرح نبردها وپایداری ها شرح داده شده بعلت کثرت روایتها وعناوین گوناگون نمیتوان در یک بررسی شرح آن قیام ها را آورد، باید کتاب را خواند وازهسته های مقاومت وایستادگی در برابر مهاجمان به درستی آگاه شد. درادامه جنبش ها، اشاره ای دارد به قرمطیان وتاخت و تازآنها به مکه و بُردن حجرالاسود به لحسا. «خلیفه ی مسلمانان با ترس به آنان باج می داد» تا حجرالاسود را به مکه بازگرداندند. قرمطیان در حمله های محمودغزنوی ازبین رفتند.
بخش پنجم رستاخیز فرهنگی و اجتماعی
این بخش با «شاد زی، با سیه چشمان، شاد» شروع می شود. و نوید میدهد که :
«پس از دویست سال نبرد، پایداری و قیام، ایرانیان قدرت تازیان را درهم شکستند» نوسازی ایران، سرآغازتحولات کشور و تشکیل حکومت های ایرانی را توضیح میدهد. ضعف رو به سقوط عباسیان که در سراسر قلمروحکومت بغداد راه افتاده بود، زمینه های قیام برعلیه جور وستم حکومت جباران بیگانه گردید. درسیستان توسط صفاریان، سامانیان درخراسان، دیلمان در سرزمین گیلان و … مردم و خانمان را باز یافتند و به اصلاحات پرداختند. اما انکار نباید کرد که مسلمان شدن ایرانیانِ زرتشتی مذهب دراین مدت طولانی به بار نشسته بود. آتشکده ها ویران ومسجد و محراب وبانگ اذان و سایر شیوه های عربِ اسلامی رواج پیدا کرده بود.
کویر برگ های مستندی از ظهوردانشمندان و فیلسوفان و شاعرانِ خردگرا، با ذکر نام واثرهریک از آن خادمان فرهنگ، تحولات فرهنگی را یادآور میشود.
ازناصرحسرو که با عنوان مبارزی خرد ورز نام برده است، با آوردن سروده های او خطاب به فقیهان مینویسد: «همه جا فقیهان را اژدها و ابلیس می خواند و مردم را از فریب آنان وشاهان برحذر می دارد.» درسروده ای دیگر «فقیهان و زاهدانی که با استفاده ازقرآن و آیات به خدمت ستم و جهل کمربسته اند» پرده از فریب وریاکاری فقها برمیدارد. دارودستۀ سازمان یافته انگل های جامعه را رسوا میکند. این بخش که ازطولانی ترین فصل های کتاب است، مجموعه ای از اطلاعات مفید و خواندنی از رستاخیرفرهنگی، اجتماعی گرفته تا عرفان و قلندری و {جایگاه} زنان و زبان و سیاست را در زمانۀ خود شامل میشود.
بخش ششم پایان کار: باسروده معروف فردوسی «ازایران و ازترک وازتازیان/ نژادی پدید آید اندر میان/ نه دهقان، نه ترک ونه تازی بود/سخن ها به کرداربازی بود . . . بریزند خون از پی خواسته/ شود روزگاربد آراسته». سپس آرای شاعران و دیگرپیشوایان فکری و سیاسی زمانه درقدح ترکان و آتش زدن کتاب خانه ها توسط غزنویان«بخشی ازنوشته های پورسینا، که درکتابخانه ابوجعفرکاکویه دراصفهان بود درقتل و غارت همه گیر امیرمسعود به اصفهان درسال ۴۲۰ هجری سوزانیده شد. کتابخانه مسجد جامع اصفهان که چهل تا شصت جلد فهرست داشت نیزدرغلبه امیر مسعود سوخته شد. برخی نوشته اند که درغلبه سلطان محمود به ری ازکتابخانه های سلاطین دیالمه و صاحب ابن عباد وغیره تمام کتاب های فلسفه، ریاضی، هیأت ونجوم را هرچه بود، آتش زدند وازباقی مانده اش صد بار شترکتاب از ری به غزنین بردند.» همچنانکه:
«درحمله محمود {غزنوی} به هندوستان و ری وبسیاری ازسرزمین های دیگرایران را به ویرانه ای تبدیل کرد. به نوشته عنصری: «ازبس که آتش زد شاه در ولایت هند/ کشید دود زبتخانه هاش بر کیوان».
جباریت مطلقِ خلفا و فقها، زمینه های فرمانفرمائی غلامان ترک را فراهم ساخت. آن غلامان هشیارترازخلفا وفقهای ریاکار زمانه بودند.« … درهمراهی فقها و دینمداران با این آدمکشان تبهکار:بدتر ازهمه و زشت ترازکاراین غلامان آشناکش، خیانت عمال شرع مبین بود … » وخلیفه «متوکل به دست شماری ازترکان درباری به قتل رسید. و خلیفه المعتز درسن بیست و چهارسالگی به دست گروهی ارترکان به تشنگی کشته شد. و المستکفی خلیفه را دستگیر ساخته چشمانش را میل کشیدند ودرزندان انداختند تا جان سپرد. وکشتن خلیفه مستعین وپسرانس . .. و خلفا هیچگاه به جایگاه قدرتمند پیشین خود بازنگشتند» اما فقها ازآتش زدن کتاب ها و کتابخانه ها و«پوست از تن عین القضات و سهروردی و نعیمی و نسیمی می کندند تا ترس ونادانی سایه گسترد وآزادگی و دانائی دامن برچیند» ۵۶ – ۵۵۴
«نمایه کتاب ها» درسه برگ پایان کتاب، نشان از بررسی گسترده نویسنده دارد و قابل تأمل است.
و سخن آخراینکه کویر دربازنگری به گذشته های دور، روایت تلخ وناگوار حملۀ نوکیشان عرب با باورهای اسلامی و فروپاشی ساسانیان، و دگرگونیهای های پسین – تنش ها و مبارزه های فرهنگی سیاسی ایرانیان را – بررسی و کتابی منتشرکرده که امید است مورد توجه منتقدین وتاریخ شناسان قرار گیرد.
«هزاره ققنوس» در شمار ماندنی ترین آثار ادبیات ایران در تبعید است.
” پاپاراتزی ” واژه ای آشنا به حافظه و معنی دار در دیالوگ های امروزین تلقی می شود. عکاسی که در کوچه پس کوچه های شهر به کمین سورژه ای مشهور برای شکار نشسته . این واژه اما تا همین پنجاه سال قبل تنها یک نام بود. نام فامیل یکی از شخصیت های فیلم ” زندگی شیرین ” فلینی.
حالا و از پس عبور بیش از نیم قرن از آن روزها؛ عکس های پاپاراتزی واقعی در مجموعه ی ” هیستوریک ” لندن به نمایش در آمده. این طور که پیداست، فلینی، کاراکتر پاپاراتزی را از روی شخصیت و زندگی فردی به نام ” مارچلو ژپتی ” نوشته. جوانی که در همه جا حضور داشت.
این طور که پیداست مجموعه ی شخصی او شامل یک میلیون عکس می شود که همگی آنها به همین شیوه ی غافل بر روی فیلم ثبت شده اند. نمایشگاه حاضر که عنوان ” سالهای زندگی شیرین ” را بر پیشانی اش نوشته؛ همان طور که از نامش پیداست؛ به روایت تصویری سالهای شیرین رم رسیده. همان روزگار دهه ی شصت و هفتاد. هم آن وقت که اثرات ناشی از جنگ و فقر کمرنگ شده بود و دنیای سریع و مدرن هم کمر به تحمیق مردمان نبسته بود.
این نمایشگاه تا ماهی دیگر در مجموعه ی هیستوریک برقرار است.
جک لمون و جان کالینز و روبرت واگنر در ” کافه دل اپکا ” رم – ۱۹۶۱
آنیتا اکبرگ در رم – ۱۹۶۲
مارچلو ماستوریانی – صحنه ی فیلم زندگی شیرین – استودیوهای چینه چیتا
برژیت باردو – ۱۹۶۱ – عکاس مارچلو ژپتی
آدری هپبورن – رم – ۱۹۶۱ – مارچلو ژپتی
پشت صحنه ی فیلم بلند بلند تر من نمی فهمم – ۱۹۶۶ – استودیوهای چینه چیتا
جین منزفیلد و مایکی هرجیتای – بعد از صحنه ی فیلم بودای کوچک – رم – ۱۹۶۲
یک سال پیش در چنین روزهایی “همایون نوراحمر” نویسنده و مترجم برجسته آثار داستانی و نمایشی و از نخستین نویسندگان و کارگردانان نمایش های رادیویی، در سکوت و بی خبری جامعه ی ادبی درگذشت. او که در طول حیاتش بیش از ۱۰۰ نمایش رادیویی را سرپرستی و ترجمه کرده بود، در سن هشتاد و شش سالگی و بر اثر کهولت در سرای سالمندان و در غربتی حزن آلود رخت از جهان برکشید.
“همایون نوراحمر” در سال ۱۳۰۶ و در خانواده ی نظامی در تهران متولد شد. او تحصیلات متوسطه را در دبیرستان های مروی و دارالفنون سپری کرد و پس از آن برای مدتی به مدرسه ی نظام رفت، اما شیفتگی اش نسبت به مقوله ی ترجمه و ادبیات او را در سن بیست و دو سالگی به دانشگاه تهران و تحصیل در رشته ی زبان وادبیات انگلیسی کشاند، او که کار ترجمه را از سن هفده سالگی و با چاپ ترجمه ی شعری از شکسپیر در مجله ی صبا آغاز کرده بود، تا پایان عمرش بیش از چهل اثر از نویسندگان شهره ی جهانی همچون ” آندره ژید”، “جورج اورول”، “آنتوان چخوف” و “نیکوس کازانتزاکیس” را ترجمه کرد که از این میان کتابهای “قلعه ی حیوانات” اورول و “سودوم و گومورای” کازانتزاکیس” برای اولین بار توسط او به خوانندگان فارسی زبان معرفی شدند.
نور احمر در سال ۱۳۴۲ و پس از فراغت تحصیل از دانشگاه در رادیو تلویزیون ملی ایران ، در سمت تهیه کننده ی ارشد مشغول به کار شد و علاوه بر ترجمه و سرپرستی بیش از ۱۰۰ نمایش در رادیو ، نمایشنامه هایی چون “انگشتر ژنرال ماسیاس”، “سقوط”، “غبار جاده”، “افسانه”، “مردی از دریا” و “در پاییز” را هم برای تلویزیون ترجمه و به روی صحنه برد.
همچنین می توان از نمایشنامه های رادیویی “پروانه ی سفید”، ” آوازی در باد”، “خانواده ی بارن”، “ماه روی تپه”، “خسیس دهکده” و “لوییزا” به عنوان برجسته ترین آثار ترجمه شده ی این مترجم پرکار یاد کرد.
در این میان “پروانه ی سفید” اثر “آگوست دوروس”، راوی یکی از وهم آلودترین نمایشهای رادیویی ست، این نمایش شنیداری، داستان مردی میانسال به نام “پل” را روایت می کند که در پی دلبستگی به دختری جوان و زیبا به نام “بئاتریس” درصدد برآوردن شرط او مبنی بر از بین بردن همسرش، “آلیس” بر می آید. او برای تحقق هدفش به مدت سه سال، ذره ذره به همسرش ارسنیک می خوراند و در نهایت مرگ او را رقم می زند. اما این پایان ماجرا نیست، چرا که خیال آلیس به شکل پروانه ای سفید لحظه ای ذهن پل را ترک نمی کند و همواره او را در فضایی رعب آور و سراسر رنج عذاب می دهد و این عبارت را در ذهن پل مکرر می کند : “سم آرسنیک بسیار کشنده است ولی آیا نیروی این سم قوی تر از نیروی عشق است؟”
نور احمر در دهه های ی اخیر با بیش از بیست مجله از جمله ترقی، خوشه، فردوسی، اطلاعات هفتگی، آناهیتا، کتاب هفته، کیهان فرهنگی، سخن، تالار، شعر، سوره مهر، صحنه، مقام، جام جم، مجله نمایش، سروش و هنرهای تجسمی همکاری داشت. وی همچنین در سال ۱۳۸۱ کتاب فرهنگ اصطلاحات تئاتر را نیز منتشر کرد.
از دیگر ترجمه های ماندگار نوراحمر می توان به “تبعیدیها” نوشته ی “جیمز جویس”، “جست و جو” نوشته ی “فردریک دورنمات”، “زن زیادی” اثر “آنتوان چخوف”، “زنده باد زاپاتا” نوشته ی “جان اشتاین بک”، “هیولا” اثر “برتولت برشت” و ” اگر دانه نمیرد” کتاب جنجال برانگیز “آندره ژید” اشاره کرد، که از این میان اثر اخیر پس از ممیزی های فراوان در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار گرفت.
ستاد اجرایی فرمان امام، که در زمان آیتالله خمینی با نام ستاد پیگیری فرمان هشت مادهای امام خوانده میشد، نهادی حکومتی است که براساس قوانین مؤسّسات و نهادهای عمومی غیردولتی و بطورمستقیم زیرنظر ولی فقیه اداره میشود. این نهاد در سال ۱۳۶۸ در راستای اجرای اصل ۴۹ قانون اساسی با مهلتی یکساله جهت شناسایی و مصادره اموال وابستگان به رژیم سیاسی سابق ایران و بدستور آیت الله خمینی بتصویب رسید. با شروع رهبری آیت الله خامنه ای فعالیتهای این سازمان با یک جهش همه جانبه وارد فاز دیگری شد و با یک حکم حکومتی یکسال دوره قانونی آن به یک سازمان تجاری قدرتمند ابدی تبدیل گردید.
اصل ۴۹ قانون اساسی دربرگیرنده تکلیف قوای اجرائی کشور در قبال داراییهای رها شده و تشریح آن بخش از آن اموال که بایستی به نفع دولت جمهوری اسلامی ایران مصادره شوند، میباشد. بنحویکه بموجب آن دولت مکلّف است ثروتهای ناشی از ربا، غصب، رشوه، اختلاس، سرقت، قمار، سوءاستفاده از موقوفات، سوءاستفاده از پیمانکاریها و معاملات دولتی، دایر کردن اماکن غیرمشروع وسایر موارد را گرفته و به صاحب حق رد کند و در صورت معلوم نبودن او، به بیتالمال واگذار کند. این حکم باید با رسیدگی و تحقیق و ثبوت شرعی به وسیله دولت اجرا شود.
درمورد اموالی هم که قانونا به این نهاد تعلق میگرفت یک تجدید نظر کلی بعمل آمد و بسیار گسترده تر شد. حتا برای محکم کاری بیشتر اخیرا قوه قظاییه با اشاره آیت الله خامنه ای بخشنامه ای صادر کرده که قدرت اجرایی این ستاد را چندبرابر و نهادینه کرده است .
رییس قوه قضاییه طی بخشنامهای به مراجع قضایی سراسر کشور اعلام کرد که ستاد اجرایی فرمان امام (ره) تنها نهاد ماذون در مورد اموال مربوط به ولی فقیه است . در این بخشنامه قوه قضاییه آمده است:
«با توجه به حکم مورخ ۶/ ۲/ ۶۸ حضرت امام (ره) و حکم مورخ ۱۶ /۶/ ۱۳۶۸ مقام معظم رهبری و سایر احکام معظمله راجع به اموال در اختیار ولی فقیه، بدینوسیله مراتب ذیل جهت اقدام مقتضی به دادگاهها و دادسراها اعلام میگردد:
۱ – نظر به اینکه تاکنون اذنی از سوی مقام معظم رهبری مدظله العالی برای سازمان جمعآوری و فروش اموال تملیکی مذکور در ماده ۳ قانون تاسیس سازمان جمعآوری و فروش اموال تملیکی و اساسنامه آن مصوب ۱۳۷۰ داده نشده است، ستاد اجرایی فرمان امام (ره) به عنوان تنها نهاد ماذون در مورد اموال مربوط به ولی فقیه میباشد.
۲ – اموال در اختیار ولی فقیه عبارتند از اموال مجهولالمالک، بلاصاحب، ارث بلاوارث، کالاهای قاچاق بلاصاحب و صاحب متواری و اموال رسوبشده در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، اموال اعراضی، رها شده، اموال و املاک غائبین مفقودالاثر، اموالی که بابت تخمیس و خروج از ذمه و اجرای اصل ۴۹ قانون اساسی و دیگر قوانین در اختیار ولی فقیه است.
۳ – دادگاهها مکلفند در مورد اموال بهجای مانده از محکومین پروندههای موضوع اصل ۴۹ قانون اساسی که حکم آن به نفع سایر نهادها صادر شده و لکن تاکنون نسبت به شناسایی، اعمال سرپرستی و تملک آن اقدام ننمودهاند، رسیدگی و نسبت به صدور حکم تکمیلی به نفع ستاد اجرایی فرمان امام (ره) اقدام نمایند.
نظارت بر حسن اجرای این بخشنامه بر عهده روسای کل دادگستری استانها میباشد.
صادق آملی لاریجانی
محمد شریعتمداری و دکتر محمد جواد ایروانی از روسای پیشین آن ستاد بوده و محمد مخبر نیز از سال ۱۳۸۶ به بعد ریاست ستاد را بر عهده دارد.از زمان روی کار آمدن محمد مخبر وی با استفاده از انواع ترفندهای تجاری و غیر تجاری موفق شده است دارایی و درآمد ستاد را چندین برابر کند. از جمله اقدامات این ستاد خرید سهام شرکتهای عظیم دولتی است . این ستاد در سال ۱۳۸۸ در خرید بخش عمده سهام شرکت مخابرات ایران که ابهامات قانونی و اعتراضات فراوانی را سبب شد در کنار چند شرکت دیگر دست داشت. پیش از آن در سال ۱۳۷۹ این ستاد اقدام به خرید ۴۸ درصد سهام نفت پارس نمود که بزرگترین معامله بورس در آن دوره نام گرفت. ستاد از طریق شرکتهای زیر مجموعه خود بزرگترین سهامدار شرکتهای پتروشیمی کشور میباشد. رویترز در گزارشی دررابطه با تحریمها به این نکته اشاره کرده که بخشی از فعالیتهای ستاد فرمان امام در صنعت پتروشیمی است و طبق توافق ژنو، تحریم مبادلات تجاری مرتبط با محصولات پتروشیمی ایران رفع شده است.
درمجموع ستاد اجرایی فرمان امام بعنوان قدرتمندترین سازمان اقتصادی وتجاری کشورعمده فعالیت خود را در پنج بخش متمرکز کرده است که عبارتند از: بخش ساختمان و زمین که با داشتن هزاران واحد مسکونی و تجاری و میلیونها متر زمین در سطح کشور بزرگترین واحد پولسازستاد یشمار میرود ، بطوریکه دارایی آن به بیش از ۶۰ هزارمیلیارد تومان تخمین زده میشود که البته رقم واقعی آن میتواند بسیار بالاتر باشد.بخش نفت و انرژی از جمله فعالیتهای جدیدی است که به این مجموعه اضافه شده است. ستاد درکارهای اجرایی نفت و گاز مستقیما دخالتی ندارد ولی در بخش پتروشیمی در بخش مدیریتی آن حضور مستقیم دارد. همچنین ستاد در زمینه تولیدات صنعتی نیز با خرید سهام بعضی از شرکتهای تولیدی و همچنین سرمایه گذاریهای مستقیم بطور فعال وارد عمل شده است و چون از پرداخت مالیات معاف بوده ، از رانتهای دولتی استفاده کرده و بدنبال تولیدات بدون رقیب یا کم رقیب میرود لذا شرکتهای تولیدی وابسته بسیار سود آوری را راه اندازی کرده که در این رابطه تنها در بخش دارویی که بسیار سود آور است سرمایه گذاریهای زیر بعمل آمده است: بهره برداری از اولین کارخانه تولید داروهای ضد سرطان سبحان انکولوژی در شهر رشت، ایجاد مرکز تلفنی سلامت به نام برکت تل، سرمایه گذاری جهت بهره برداری از خط تولید سرنگهای آماده تزریق بنام پریفیلد در کارخانه البرزدارو، سرمایه گذاری در پروژه احداث بزرگترین مرکز تولید مواد اولیه دهها نوع آنتی بیوتیک از سلول زنده در کارخانه شفافارمد وسرمایه گذاری جهت احداث شهرک دارویی البرز. این سرمایه گذاریها در قالب شرکتی بنام برکت که بدین منظور تاسیس شده است انجام میگیرد.
ستاد فرمان دربخش مالی هم بسیار فعال عمل میکند . دوبانک و چندین موسسه مالی را مالک است . همچنین در سایر بانکها و سازمانهای پولی نیز بعنوان سهامدار حضور مستقیم دارد. دربورس تهران هم بعنوان سهامدار بسیاری از شرکتها حضور فعال دارد.
دولت آمریکا، در لیست تحریمها علیه حکومت اسلامی مجموعه ستاد اجرای فرمان امام و ۳۷ شرکت را که به گفته آمریکا زیرمجموعه این ستاد است به فهرست طولانی افراد و شرکتهای ایرانی تحریمشده اضافه کرد. البته این ۳۷ شرکت تنها بخشی از شرکتهای این ستاد را تشکیل میدهد.
با آغاز اجرای توافق ششماهه ایران و قدرتهای جهانی، دولت آمریکا اعلام کرد ۱۴ شرکت پتروشیمی ایرانی را از فهرست سیاه خود خارج کرده و تجارت با آنها طی شش ماه آینده مشمول تحریم نیست. در این فهرست سه شرکت از زیرمجموعه ستاد فرمان امام قرار دارند؛ شرکتهای قائد بصیر، مرجان و صدف. البته سخنگوی ستاد فرمان امام این ادعا را رد کرده و به رویترز گفته که سرمایه این مجموعه اقتصادی در بخش پتروشیمی جزئی است و فقط شامل شرکت قائد بصیر میشود.
چندی قبل رویترز درارائه گزارش نسبتا مستدلی دارای ستاد اجرای فرمان امام را ۹۵ میلیارد دلار تخمین زد که با توجه به حجم عظیم فعالیت این ستاد چندان هم غیرعادی بنظر نمیرسد. در یک چنین دستگاه اقتصادی عظیمی که هیچگونه کنترل دولتی هم بر روی آن نیست و حتا سازمان بازرسی کل کشور هم که نهادی مستقل است اجازه بازرسی و کنترل بر روی فعالیتهای ستاد را ندارد، طبیعتا حیف و میلها و سوء استفاده های کلانی هم صورت میگیرد که کمتر به بیرون از ستاد درز پیدا میکند. یک مورد کوچک آن بنا به گفته حجت الاسلام ایزدپناه سخنگوی ستاد مبارزه با مفاسد مالی و قاچاق اقدام غیرقانونی یکی از پرسنل ستاد اجرایی است که ۳۶۷ هزارمترمربع زمین به ارزش ۶۰۰ میلیارد ریال را به صورت غیرقانونی به فروش رسانده بود.
البته ستاد برای اینکه نشان دهد بکارهای عام المنفعه هم توجه دارد به یک سری کارهای تبلیغاتی و نمایشی هم توسط بنیاد برکت روی آورده است ، ازجمله ساخت مدارس مجهز به امکانات روز در مناطق روستایی و محروم، راه اندازی بیش از ۱۰۰ طرح اقتصادی در مناطق محروم کشور با محوریت اشتغال زایی و انجام بیش از هزار طرح زیربنایی (راه سازی، احداث خانه محرومین، آب، برق، مخابرات، مسجد، طرحهای کشاورزی و غیره) است. همه سرمایه گذاریها درموارد فوق حتا از سود واحدهای پتروشیمی متعلق به ستاد هم کمتر است، درحالیکه انتظارات از یک واحد اقتصادی ۹۵ میلیارد دلاری که علی الاصول متعلق بمردم است بسیار بیش از این میباشد.
ستاد، بخشی از سهام بانک پارسیان را خریداری کرده است. ستاد اجرایی فرمان امام از طریق راهاندازی شرکتهای سرمایهگذاری از جمله «شرکت سرمایهگذاری تدبیر» سهام شرکتهایی که در آنها سهیم است را کنترل میکند. بر اساس گزارش رویترز، وقتی در سال ۲۰۰۶، محمد شریعتمداری، عضو ستاد میخواست برای یکی از شرکتها وامی ۴۴ میلیون دلاری و بدون وثیقه از بانک پارسیان بگیرد، مدیر بانک با پرداخت وام مخالفت کرد، اما بعد از مدتی شرکت سرمایهگذاری تدبیر، سهمی معادل ۱۶٪ از بانک پارسیان را خریداری کرد. خرید این سهام باعث تغییرات بسیاری در بانک پارسیان شد. بانکی که به گفته کارمندان سابقش، بسیار مدرنتر به نظر میآمد و شکل ظاهری کارمندانش با شکل دیگر کارمندان بانکهای دولتی متفاوت بود. از بعد از خریداری آن ۱۶٪، محدودیتهای ظاهری بر کارمندان اعمال شد و استفاده از کراوات برای آقایان ممنوع گردید و پوشیدن شلوار جین و استفاده از رژ لب برای بانوان قدغن شد. روسای بانک نیز تغییر کردند. گویی با همان ۱۶٪، ستاد اجرایی فرمان امام از طریق شرکت سرمایهگذاری تدبیر، بانک پارسیان را خریده بود.
بر اساس گفته مدیر شرکت تدبیر، ستاد ۸۳۳ میلیون دلار در شرکتهای مختلف سرمایهگذاری کرده است، و بنیاد خیریهای به نام «بنیاد» برکت را نیز در اختیار دارد. بنیادی که حسابهای بانکیاش محرمانه است. مدیر شرکت سرمایهگذاری تدبیر مدعی است که تمامی درآمد ستاد به بنیاد برکت میرسد.
بنیاد برکت، بخشی به نام شرکت دارویی برکت دارد که بیش از ۲۰ شرکت زیر نظر آن کار میکنند و در ۲۰۱۱، بیش از یک میلیارد دلار درآمد داشته است. این مجموعه در ساخت و تولید داروهای ضد باروری نقشی فعال داشته است. نقشی دقیقا مخالف سخنان اخیر خامنهای در باره افزایش جمعیت.
ستاد اجرایی فرمان امام اما، سهام بزرگی از شرکت مخابرات ایران (۵۰٪+۱) و دیگر شرکتهای بزرگ و حتی شرکت سرمایهگذاری ری را در اختیار دارد. بهرحال هرموسسه تجاری بزرگ سود آور و آینده دار که بررسی شود مشاهده میگردد که ستاد فرمان مستقیم یا غیر مستقیم در آن مشارکت دارد ومزاحم بزرگی بمعنای واقعی کلمه برای بخش خصوصی واقعی بشمار میرود. نکته حائز اهمیت دیگر اینکه درشرائط عادی اگر نه تمام، حداقل بخشی از سودآوری بخش خصوصی درقالب سرمایه گذاری و یا نوسازی وارد اقتصاد کشور میگردد. ولی سودهای عظیمی که درحال حاضر نصیب ستاد فرمان میشود درخارج از کشور هزینه میگردد. بهرحال این ستاد با وجود آنکه از کد یمین و عرق جبین و مصادره و ضبط اموال مردم ایران به این امپراطوری عظیم مالی رسیده ولی ملت هیچگونه شناختی از آن ندارد و این ستاد بیش ازهمه ولی نعمت خود یعنی ملت ایران را غریبه میداند و امکان هرگونه کنترل ملی را مسدود کرده است.
طی هشتسال گذشته ایران همواره جزو یکچهارم مجموعه کشورهای جهان بوده است که در بدترین مجموعه فساد مالی قرار داشته است. در این میان بر اساس محاسبههای گروه کاری اقدام مالی- که مهمترین سازمان بینالمللی مبارزه با پولشویی است – ۳۲ کشور جهان در محدوده قرمز پولشویی قرار دارند که از دیدگاه آنها ایران جزء آنهاست. این به آن معناست که هر نوع فساد مالی در اقتصاد ایران قابل تصور است و مدیریت سیستم پولی و مالی باید دراین خصوص پاسخگو باشد. ا راهکاری که مسوولان پولی برای حل این مشکل در دستور کار قرار دادهاند نفی و انکار واقعیت است آنهم در زمانی که ادامه چنین برخوردی میتواند منجر به بروز مشکلات بسیاری شود. در حالیکه گزارشهای رسمی اصولا گزارشهایی محافظهکارانه است، ولی حتی همین گزارشهای محافظهکار هم اوضاع را نگرانکننده میدانند. گزارش وضعیت اقتصاد ایران در فاصله سالهای ۸۲ تا ۹۲ که توسط سازمان برنامه سابق منتشر شد وجه دیگری از این موضوع را نشان میدهد. براساس این گزارش سهم فعالیتهای واسطهای و دلالی از کل تسهیلات اعطایی بطور متوسط بین دو تا سهبرابر سهم بخش کشاورزی و ۵/۱ تا دوبرابر سهم صنعت و معدن بوده است. با ادامه این رویه آیا هیچ امیدی به اجرای سند چشمانداز دارند؟ مقام پولی و مالی باید در گزارشی سهم واردکنندگان و تولیدکنندگان را از کل تسهیلات بانکی عنوان کند. مسوولان باید تحولات سهم واسطه گری در اقتصاد را بیان کنند. چون دراین شرایط که فضای رانتی شکل گرفته است تنها مشوق رشد فساد و رانت است و تولید را از بین میبرد و این بهنفع هیچکس نیست.
صادرات غیرنفتی یک ساله ایران معادل سود شرکت اپل
جلال توفیق معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت در مراسم افتتاحیه جشنواره تحقیق و توسعه صنایع شیر ایران در شیراز اظهار کرد: ایران در بکارگیری علم جایگاه مناسبی در جهان ندارد و همین باعث شده تا صادرات غیرنفتی ایران به اندازه سود یکسال شرکتی مانند اپل شود. اوگفت : شاخصهای تحقیق وتوسعه دردنیا از تولید علم شروع میشود و نهایتا به بکارگیری و جذب فناوری و تکنولوژی میرسد که ایران در این زمینه رتبه خوبی در تولید علم دارد اما جایگاه مناسبی در فرآیند بکارگیری آن و جذب فناوری ندارد. وی افزود: براساس تحقیق مقایسهای که در سال ۲۰۱۳ بین ۱۴۸کشور جهان انجام شد ایران در تولید علم نانو رتبه دهم ودر تولیدعلم در رشتههای مختلف رتبه۲۵ را دارد اما در شاخص نهادهای پژوهشی رتبه۴۳ را دارد. معاون تحقیق و توسعه وزارت صنعت، معدن و تجارت ادامه داد: ایران در کاربرد فناوری رتبه ۷۳، در ظرفیت نوآوری رتبه ۸۵، در ارتباط صنعت و دانشگاه رتبه۹۰ و در جذب فناوری در شرکتها رتبه۱۲۰ را دارد. توفیق درباره ۱۰ قلم کالاهای عمده صادراتی اظهار کرد: کالاهای عمده صادراتی ایران در سال گذشته به ترتیب متانول با ۱/۱میلیارددلار، پروپان مایع با یکمیلیارددلار، قیر نفت با یکمیلیارددلار، اوره با یکمیلیارددلار، پلیاتیلن با یکمیلیارددلار، بوتان مایع با ۰/۸میلیارددلار، سنگآهن با ۰/۸۵ میلیارددلار، پسته با ۰/۸میلیارددلار، سیمان با ۰/۸ میلیارددلار و فلزات گرانبها با ۶/۰میلیارددلار بهشمار میروند که ارزش آنها به حدود ۱۰میلیارددلار میرسد اما در این میان نقش کمرنگ علم و دانش کاملا مشهود است.
افت ۴۰درصدی صادرات محصولات پتروشیمی پایه
بررسی روند صادرات محصولات پتروشیمی در صنایع بالادستی و میانی طی سالهای ۸۷ تا ۹۲ نشان میدهد با وجود کاهش صادرات محصولات پایه شیمیایی به دلیل شرایط خاص کشور و انتظار تبدیل این محصولات در صنایع میانی و در نتیجه افزایش تولید و صادرات در این بخش، صادرات محصولات میانی نسبت به روند گذشته خود تغییر چندانی نداشته است. به عبارت سادهتر در سالهای اخیر صنایع میانی بهعنوان حلقه واسط صنایع بالادست و نهایی، توسعه کافی پیدا نکرده و سبب ناقصشدن زنجیره ارزش در صنعت پتروشیمی شده است. درسال ۹۲ بطورمتوسط ارزش هرتن محصول پتروشیمی صادراتی کشور حدود ۸۶۴ دلار بوده در حالیکه ارزش هر تن محصول وارداتی ۲۲۴۸ دلار برآورد شده است. اختلاف بسیار زیاد قیمت کالاهای وارداتی با محصولات صادراتی نشان میدهد که زنجیره ارزش این محصولات، کامل نیست و بعبارت دیگر خامفروشی دراین صنعت زیاد است. با توجه به ظرفیت مطلوبی که در گذشته در صنایع بالادستی و صنایع نهایی پتروشیمی کشور ایجاد شده و با توجه به امکان اجرای پروژهها در بخش صنایع میانی با سرمایه کمتر، توسعه صنایع میانی و به ظرفیترساندن صنایع نهایی پتروشیمی کشور و ایجاد صنایع نهایی با فناوری بالاتر میتواند تاثیر بسزایی در تحقق اهداف سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی داشته باشد. میزان تولید محصولات پتروشیمی درسال ۹۲ حدود ۴۰ میلیون تن بوده که از این مقدار حدود ۱۲/۶ میلیون تن صادر و حدود ۱۴میلیونتن مصرف داخلی بوده است . با وجود اهمیت این صنعت بعنوان یک صنعت استراتژیک، مغهذا با مشکلات زیادی مواجه است که مهمترین آن تولید کمتر از ظرفیت است که در پی کمبود خوراک و مشکلات تعمیراتی عمدتا اتفاق میافتد. کاهش سرمایهگذاری، تاخیر در اجرای پروژهها و تکمیل زیرساختها، وجود ابهام در قیمت خوراک، بیتوجهی به اهمیت زنجیره ارزش و تکمیل نشدن طرحهای توسعه واحدهای پتروشیمی، ضعیفبودن جایگاه شرکت ملی صنایع پتروشیمی و… از دیگر مشکلات این بخش است.
قاچاق ۷ میلیارد دلاری محصولات نساجی
محمد مروج، رییس هیاتمدیره انجمن صنایع نساجی از آمار ۷ میلیارد دلاری قاچاق سالانه محصولات نساجی و پوشاک به کشور خبر داد وگفت: مصوبه اخیر دولت درباره ممنوعیت واردات کالاهای مشابه تولید داخل بیشتر منجر به افزایش قاچاق محصولات نساجی و پوشاک به کشور خواهد شد. وی با اشاره به اینکه فکر نمیکنم مصوبه جدید دولت کمکی به کاهش واردات کالاهای مشابه تولید داخل بکند، افزود: واردات محصولات نساجی و پوشاک برخلاف کالاهایی مانند خودرو بسیار راحت بوده و در حال حاضر این محصولات در حجم انبوه بصورت قاچاق و نیمه قاچاق وارد کشور میشوند. وی با بیان اینکه طبق آمار منتشر شده سال قبل بیش از ۷ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر مسافر از کشور خارج شدند گفت: این تعداد مسافر در زمان برگشت اگر فقط یک چمدان ۲۰ کیلویی نیز با خود بیاورند حجم انبوهی از محصولات نساجی و پوشاک سالانه به همین شکل وارد میشود که کسی نیز نمیتواند جلوی آنرا بگیرد. همچنین از طریق بازارچههای مرزی و به صورت ته لنجی نیز سالانه حجم عظیمی از محصولات نساجی و پوشاک وارد کشور میشود. مروج با بیان اینکه مصوبه دولت درباره ممنوعیت واردات کالاهای مشابه تولید داخل میتواند همان مقدار اندک واردات رسمی پوشاک به کشور را نیز تبدیل به قاچاق بکند، گفت: هماکنون محصولات نساجی و پوشاک قاچاق به راحتی در سطح کشور و پایتخت به فروش میرسند و کسی هم جلودار آنها نیست.
رقابت ایران و عراق بر سر رده دومین تولیدکننده اوپک
رویترز طی گزارشی نوشت: ایران بدنبال بازپسگرفتن جایگاه خود بهعنوان دومین تولیدکننده بزرگ عضو اوپک از عراق است اما دشوار بهنظر میرسد که بتواند بصورتی پایدار عراق را در طی کمتر از دوسال پشتسر بگذارد. بغداد امسال تولید نفت خود را به ۳/۴میلیون بشکه در روز رسانده و سطح صادراتش را در ماه فوریه به رقم بیسابقه ۲/۸ میلیون بشکه در روز افزایش داده است. این میزان تولید، عراق را به رده دومین تولیدکننده بزرگ عضو اوپک پس از عربستان رسانده است. رو به وخامت گذاشتن اوضاع امنیتی موجب شده است که عراق نتواند افزایش تولید ماههای اولیه امسال را ادامه دهد، اما میزان تولید روزانه ۳/۲میلیون بشکه نفت عراق همچنان بیشتر از حجم تولید در سال۲۰۱۳ است و عراق قصد دارد میزان تولید خود را تا پایان امسال با احتساب نفت تولیدشده در اقلیم خودمختار کردستان، به حدود چهارمیلیون بشکه برساند. ایران که پس از کاهش تحریمهای غرب، دلگرمی بیشتری پیدا کرده است، میزان تولید نفت خود را به ۲/۸میلیونبشکه در روز افزایش داده است. وزیر نفت ایران وعده داده است که به محض لغو کامل تحریمها تهران را به رده دومین تولیدکننده بزرگ اوپک بازگرداند. کارشناسان نفتی میگویند، در صورت لغو تحریمها، میزان تولید نفت ایران میتواند در طی ششماه به ۳/۵میلیون بشکه در روز افزایش یابد، هرچند امیدواریها به دستیابی به توافق نهایی بین ایران و غرب اندکی کاهش یافته است، ولی در صورت رسیدن میزان تولید نفت ایران به این رقم، این برای پیشیگرفتن تولید نفت ایران از عراق کافی نیست.
روزانه ۲۰ میلیون لیتر سوخت قاچاق میشود/ ورود غیررسمی سالیانه ۸.۵ میلیون گوشی
حبیب الله حقیقی رئیس ستاد مبارزه با قاچاق در نشست مشترک با نمایندگان مجلس گفت امروزه اکثر کشورهای دنیا که در آن قاچاق صورت میگیرد عمدتا یا کشور مبداء هستند و یا مقصد اما در حال حاضر ایران هم کشور مبداء به حساب آمده و هم مقصد، که این مورد آسیبهای زیادی را وارد کرده است. وی قاچاق را از اصلیترین موانع توسعه اقتصادی کشور عنوان و خاطرنشان کرد: باید به طور جدی به این موانع پرداخته شود چراکه قاچاق جزو مواردی است که اثرات آن در بخشهای مختلف نمود پیدا میکند و تاثیر آن را علاوه بر اقتصاد کشور میتوان در حوزههای بهداشت، سلامت، فرهنگ و حتی امنیتی مشاهده کرد. حقیقی با بیان اینکه قسمت قابل توجهی از قاچاق، زائیده فرآیندهای رسمی است گفت: بیش از ۷۰ درصد مسائل قاچاق ناشی از فرآیندهای رسمی اقتصاد کشور است و کشورمان در سال گذشته رتبه ۱۴۳ جهان را در تجارت فرامرزی به خود اختصاص داده است. معضل قاچاق معطوف به ورود یک واحد کالا توسط یک کولهبر نیست بلکه از یک طرف ورود عمده و تحت پوشش کالاهای گوناگون در حجم گسترده و از طرف دیگر خروج عمده سوخت از طریق مرزهای آبی و خشکی است. وی به قاچاق روزانه حداقل ۱۰ میلیون لیتر سوخت فقط از طریق مرز آبی اشاره کرد و افزود: با تجمیع میزان قاچاق سوخت از طریق مرزهای کشور به رقم ۲۰ میلیون لیتر در روز میرسیم که با توجه به مابهالتفاوت حدود یک دلاری در دو سوی مرز، کشور سالانه ۲.۷ میلیارد دلار کشور از قاچاق سوخت متضرر میشود. حقیقی همچنین به قاچاق گوشی تلفن همراه اشاره کرد و گفت: بر اساس برآوردها سالانه ۱۰ میلیون گوشی تلفن همراه در کشور مورد استفاده قرار میگیرد که از این تعداد یک میلیون و ۵۰۰ هزار دستگاه به صورت رسمی وارد شده و سالانه حدود ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار دستگاه گوشی تلفن همراه به صورت غیر رسمی وارد کشور می شود که برآورد ارزش حداقلی آن معادل ۱.۸ میلیارد دلار است. حقیقی تحقق توسعه اقتصادی با وجود قاچاق را غیرممکن دانست و افزود: رسیدن به نقطه مطلوب در اقتصاد مقاومتی با وجود قاچاق ممکن نیست در نتیجه پرداختن به حل معضل قاچاق امری ضروری در کشور است. وی در واردات کالا سه عامل اسناد مربوطه، عوارض و زمان ترخیص را تعیین کننده دانست و افزود: جزء کشورهایی به شمار میرویم که با بیشترین اسناد، بالاترین عوارض و طولانیترین زمان مربوط به ترخیص کالا مواجه هستیم و بین ۱۸۵ کشور در رتبه ۱۵۳ قرار داریم و این روند موجب بهصرفه شدن قاچاق شده است.
ایران جزو سران تورم بالا در دنیاست
اکبر کمیجایی قائم مقام بانک مرکزی در بیست و چهارمین همایش سالانه سیاست های پولی و ارزی با اشاره به اینکه سرمایه گذاری در بخش ساختمان به نصف رسیده است، ایران را جزو کشورهای دارای بالاترین نرخ تورم اعلام کرد و گفت: نقدینگی در پایان فروردین به ۶۰۲ هزار میلیارد تومان رسید که ۱.۲ درصد افزایش را نشان می دهد. وی در عین حال اظهار داشت اقتصاد کشور در حال عبور از عمق و شدت رکود است؛ گرچه شتاب خروج از رکود به اندازه شتابی که به آن وارد شدیم، نخواهد بود. او رشد سرمایه گذاری سال ۹۲ را منفی ۲۸.۱ درصد اعلام کرد و گفت: سرمایه گذاری در بخش ساختمان در سال ۹۲ دچار کسادی شد بطوریکه روند آن در ۹ ماهه سال ۹۲ نسبت به ۹ ماهه ۹۱ به نصف رسیده است. سرمایه گذاری و تولید در بخش سیمان نیز در ۹ ماهه ۹۲ با کسادی همراه بود که با رونق ساخت و ساز روند آن بهبود می یابد. وی از تولید ۱۳۵ هزار و ۹۰۰ دستگاه خودرو سبک و سواری در ۲ ماهه ابتدای امسال با رشد ۹۲.۵ درصد خبر داد و گفت: تمامی اینها علایمی برای خروج اقتصاد از رکود است . کمیجانی ادامه داد: آمارها نشان می دهد که ساخت خانه های متراژ کوچکتر ولی به صورت عمودی تر در حال رونق است، همچنین آمار صدور پروانه های ساختمانی در تهران همچنان منفی است اما در شهرهای بزرگ بهبود یافته است. وی تورم را تهدیدی جدی و بزرگ برای تولید، سرمایه گذاری بلندمدت و میان مدت قلمداد کرد و با تاکید بر اینکه از تورم نباید به سادگی عبور کرد، گفت: ایران جزو کشورهایی با بالاترین نرخ تورم است گرچه ابا دارم بگویم که ایران شاگرد اول نرخ تورم در دنیا است اما جزو سران نرخ تورم است.
ادعاهای فرمانده قرارگاه خاتم الانبیا
سردار عبدالهی فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا گفت: بیانصافی است که عنوان شود این مجموعه در انجام پروژهها انحصار ایجاد کرده و بخش خصوصی را به حاشیه رانده است . کل نیروهای رسمی این قرارگاه ۲۶۰۰ نفرهستند و بقیه نیروهای مردمی میباشند . وی در ادامه میگوید: هماکنون پنجهزار پیمانکار دراختیار داریم که در میان این نیروها ۳۶هزار متخصص اعم از مهندس، دکتر و مانند آن حضور دارند. وی همچنین با بیان اینکه اجرای پروژه خط دوم قطار شهری مشهد یکی از اقدامات کوچکی است که این مجموعه انجام میدهد، گفت: قرارگاه خاتم هم اینک ۲۶۰ کیلومتر تونل درنقاط مختلف کشوردر دست اجرا دارد و سدهای بزرگ وشبکههای وسیعی را مسازد. وی افزود: در ساخت پالایشگاه نیز درمراحل مختلف فعالیت جدی داریم و دراجرای مراحل ۱۵و ۱۶ پارس جنوبی تعهد کردهایم تا انتهای سال روزانه ۵۰میلیون مترمکعب گاز را به شبکه اصلی گاز کشور تزریق کنیم. عبدالهی ادامه داد: تاکنون دو پالایشگاه مورد نیاز برای تولید این حجم گاز ساختهایم و یک پالایشگاه دیگر هم به زودی فعال میشود. همچنین در زمینه تامین آب، در اجرای خطوط انتقال آب ۱۴ استان کشور فعال هستیم و در حوزه راه و راهآهن نیز پروژههای بزرگی توسط این قرارگاه در دست انجام است. او اظهار کرد: قرارگاه هماکنون با ۱۳هزار دستگاه ماشینآلات و تجهیزات منحصربفرد و مدرن و نیروهای متخصص و توانمند در حال فعالیت است دستگاههای حفاری TBM سردار عبداللهی افزود: علاوه بر آن ۱۴۰هزار نیروی انسانی توانمند و مجموعهای از پیمانکاران قوی در اختیار این قرارگاه است. وی همچنین گفت: قطعه نخست پروژه آزادراه حرم تا حرم (مشهد – تهران – قم) در مسیر قم – گرمسار به انجام رسیده و به زودی بهرهبرداری میشود. قطعه اول این آزادراه به طول ۱۵۶ کیلومتر با ۷۰۰ پل و آبراهه طی کمتر از دوسال به انجام رسید. وی افزود: ۴۰درصد از تامین مالی این آزادراه بر عهده قرارگاه خاتمالانبیا(ص) و ۶۰درصد دیگر بر عهده وزارت راهوشهرسازی است که امیدواریم با تامین بهموقع اعتبار قطعات دیگر آن را هم بهسرعت راهاندازی کنیم.
سخنان سردار جعفری دربارهی تایید کودتای انتخاباتی و بهدنبال آن، تاییدی دیگر از علی سعیدی، نمایندهی خامنهای در همین راستا نشانگر دو چیز مشخص در رژیم ایران بود. نخست اینکه در این حکومت براساس همین دو سند میتوان گفت که تا چه حد قبح دروغگویی ریخته است و چه آسان روحانیونی که خود را «دیندار» مینامند در روز روشن و آن هم بهفاصلهی ۲۴ ساعت دروغ میگویند و ابایی هم از فاش شدن آن ندارند. تو گویی دروغگویی اگر برای حفظ تاج و تخت ولیامر مسلمین! و نایب امام زمان! باشد نهتنها هیچ اشکالی ندارد، بلکه حتی رواست و میتوان سربلندانه و سرافرازانه سخن ناراست و کذب گفت.
بگذارید خیلی بیپرده و صریح نگاه مراکز قدرت و شخصیتهای درجه اول رژیم را نسبت به آمریکا بازگشایم آنگاه آشکار خواهد شد که چرا با وجود آمادگی ایالات متحده برای پذیرش جمهوری اسلامی بهعنوان دوست و متحد و شریک، هنوز هم فریادهای مرگ بر آمریکا بلند است و در هر سوی منطقه که رژیم نفوذی دارد و پترودلارهایش کارچرخان امور، کوشیده است شعار مرگ بر آمریکا را جا بیندازد اما در این زمینه کمترین توفیق را داشته است.
در سفر اخیرم به آمریکا فرصتی دست داد تا با تنی از دست اندکاران امور ایران در ایالات متحده در یک دیدار اتفاقی و به صورت دوستانه گپ و گفتی داشته باشم . سوال عمده آنها از من این بود ، بالاخره کی ایران دست از مرگ بر آمریکا گوئی برخواهد داشت . ملت ایران که دشمن ما نیست مقامات رژیم هم که پنهانی اظهار لطف میکنند و بسیاری شان التماس دعا برای ویزای آقازاده ها و خانم زاده ها و نوادگانشان دارند . پس این طلسم کی شکسته خواهد شد؟