خانه » آن سوی خبر » از تلاش برای شعرشناس کردن خامنه‌ای تا هشت سال ننگ تحمیلی/ یادداشت روز هفتم
از تلاش برای شعرشناس کردن خامنه‌ای تا هشت سال ننگ تحمیلی/ یادداشت روز هفتم

از تلاش برای شعرشناس کردن خامنه‌ای تا هشت سال ننگ تحمیلی/ یادداشت روز هفتم

13345_548هفته‌ی گذشته وب‌سایت علی خامنه‌ای دست‌نوشته‌ای را منتشر کرد که در آن مهدی اخوان ثالت برای رهبری یادداشتی را نوشته است. سایت خامنه‌ای به مناسبت سالگرد درگذشت مهدی اخوان ثالث٬ دست‌نوشته‌ای از این شاعر نامدار که در سال ۱۳۴۱ در دفتر یادداشت علی خامنه‌ای نوشته شده بود را منتشر کرد.

اما هدف از انتشار این دست‌نوشته چه بود؟ بی‌تردید شعرشناس معرفی کردن علی خامنه‌ای، نشان دادن رابطه‌ی نزدیک مهدی اخوان ثالث با رهبر جمهوری اسلامی و ارائه‌ی یک چهره‌ی محبوب از دیکتاتور از جمله اهداف این اقدام بود.


بلافاصله پس از انتشار این شعر برخی نویسندگان و شعرشناسان به آن واکنش نشان دادند. از جمله فرج سرکوهی، نویسنده و منتقد ادبی که طی یادداشتی نوشت: «افتخار رهبر ایران به آشنایی با کسی که زمانی او را “هیچ” خواند، افتخار قدرت به آشنایی با شاعری که علیه قدرت بود، عبرت تاریخ نیست؟ رهبر ایران نقل می‌کند که پس از انقلاب به اخوان تلفن کردم و گفتم “بیایید توی میدان و با شعر، با زبان، از انقلاب حمایت کنید.” اخوان با همان آزادگی، زیرکی و رندی که در او بود، در کلامی فشرده، با تاکید بر استقلال روشنفکر از قدرت پاسخ می‌دهد: «ما همیشه بر سلطه بوده‌ایم نه با سلطه». آقای خامنه‌ای باقی حکایت را نمی‌گوید اما اخوان برای من و بسیاری دیگر گفت که چند روز پس از رد پیشنهاد خامنه‌ای چند نفری در خیابان راه بر او می‌بندند و او را به‌شدت کتک می‌زنند. حقوق بازنشستگی اخوان نیز قطع می‌شود.»

به گفته‌ی سرکوهی آقای خامنه‌ای در یکی از خطبه‌های نماز جمعه خود اخوان را «هیچ» خطاب کرد و اخوان یکی از زیباترین شعرهای زبان فارسی را با مطلع «هیچیم و چیزی کم» در پاسخ به او سرود. اما به روایتی پس از درگذشت اخوان با به خاک سپردن او در آرامگاه فردوسی موافقت کرد.»

پس از واکنش سرکوهی و یکی دو تن دیگر از منتقدان خبرگزاری‌های امنیتی از جمله فارس به سراغ شاعران صله‌بگیر نزدیک خامنه‌ای رفت و با آنها مصاحبه کرد. آنان هم حسابی برای ارباب خود دم تکان دادند و این افراد که با زور بیت‌رهبری لقب شاعر را به خود چسبانده‌اند تلاش کردند با آسمان و ریسمان کردن بگویند خامنه‌ای فردی «ادیب و شعرشناس و روشنفکر» است!

علی خامنه‌ای و اطرافیانش اگر از ابتدا پای‌شان را اندازه‌ی گلیم‌شان دراز می‌کردند،‌ مشکلات امروز را نداشتند. برای مثال کسی که فقط از روی مصلحت یک شبه لقب «آیت‌الله» گرفت اگر ادعای مرجعیت نمی‌کرد، آن همه انتقاد را از روحانیت سنتی به جان نمی‌خرید. کسی که جنون نظامی‌گری دارد اگر اندازه‌اش را می‌شناخت و به سراغ سلاح اتمی نمی‌رفت، این همه انتقاد را در کنار هزینه‌های نجومی برباد رفته متحمل نمی‌شد و کسی که تصور می‌کرد محبوب است، اگر خودش را به احمدی‌نژاد نمی‌چسباند، (با این تصور که من محبوبم اگر بگویم مردم هم احمدی‌نژاد را دوست خواهند داشت و روی حرف من حرف نخواهند زد) آن به گفته‌ی خودشان «فتنه‌ی وحشتناک» را که به گفته‌ی حسین بازجو نظام را تا مرز سقوط برد برایش پیش نمی‌آمد. اما این خطاها، برای تمام دیکتاتورهای تاریخ ناگزیر است.

باری! حالا هم متملقانش درصدد شعرشناس معرفی کردن او برآمده‌اند. برای اثبات چنین فضیلتی و این مدعا فاکت‌های بسیاری می‌توان آورد. اما تنها همین نمونه‌ی ذیل نشان‌دهنده‌ی عمق دانش ادبی آقای سیدعلی دیکتاتور است.

در نشستی در سال ۷۷ سیدجواد یحیوی،‌ مجری سابق سیما، از خامنه‌ای سوالی می‌کند و پیش از آن، شعر معروف سهراب سپهری را می‌خواند: «من نمى‌دانم که چرا مى‌گویند اسب حیوان نجیبى است، کبوتر زیباست‌.. و چرا در قفس هیچ کسى کرکس نیست‌.. گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد..چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید..»

و اما پاسخ رهبر شعرشناس این بود: «آقای یحیوی شعری که خواندید از چه کسی بود؟» بعید است بتوانید نوجوان باسوادی پیدا کنید که نداند این شعر از آن کیست ولی جناب خامنه‌ای شعرشناس و ادیب حتی اشعار نامداران معاصر را هم نمی‌شناسد!

محمود احمدی‌نژاد؛ هشت سال ننگ تحمیلی

احمدی‌نژاد سکوت کرده است، اما کمتر کسی سکوت و کناره‌گیری تحفه‌ی آرادان از قدرت را باور می‌کند. او با آتوهایی که از ولی‌فقیه در اختیار دارد در تلاش است برای انتخابات مجلس یکسری از پادوهای ناشناسش را به مجلس بفرستد و در انتخابات آتی ریاست جمهوری هم تمام قد وارد صحنه شود.

kjamenhii_fat_05_7_2اخباری که جسته و گریخته از جلسات این بیمار روانی به گوش می‌رسد جملگی حکایت از اسب زین کردن او برای بازگشت به قدرت دارد. جلساتی که با استانداران سابقش و همچنین وزرا و همپالکی‌هایش برگزار می‌کند، همگی نشان از آن دارد که سودای قدرت از دل تحفه‌ی آرادان بیرون نرفته است.

اما آش آنقدر شور شده که اگر روزگاری میرحسین موسوی، تحفه‌ی آرادان را مرتبط با رمالان و فالگیران می‌خواند، اینک حتی جبهه‌پایداری‌چی‌های نزدیک به مصباح هم عارشان می‌آید به احمدی‌نژاد چسبانده شوند. به همین جهت است که سقای بی‌ریا که روزی پادویی احمدی‌نژاد را می‌کرد اینک می‌گوید «احمدی‌نژاد تمام شده است.»

به هر حال اینکه چه در سر تحفه‌ی آرادان می‌گذرد مشخص نیست. یا همچنان مانند قبل در ایده‌های جنون‌آمیز آخرالزمانی خود غوطه‌ور است و در تصور اینکه «امام زمان» دوباره او را از غیب به مسند حکومت خواهد نشاند است و یا هم اینکه وی آتوهای کلان و عظیمی از دیکتاتور گرفته و منتظر بزنگاهی است تا مجددا رخ! بنماید..

مساله اما این نیست. موضوع هشت سال تحمیل بی‌کفایت‌ترین و فاسدترین دولت به مردم است. یعنی همان هشت سال ننگ تحمیلی که در میان مردم به‌صورت پیامک از دوران احمدی‌نژاد یاد می‌شود. در دو دوره‌ی ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، تقلب و تحمیل و کودتا بود و حالا هم هر روز پرده‌ای از این فساد کنار می‌رود..

یک روز معاون اولش که بر سینه‌ی او مدال می‌زد یعنی محمدرضا رحیمی محکوم می‌شود و روز دیگر پرونده‌ی بابک زنجانی‌ها و سعید مرتضوی‌ها و خودروهای دستوری و رانت‌های نفتی و .. فاش می‌شود.

در تازه‌ترین نمونه هم هفته‌ی گذشته یار نزدیک علی خامنه‌ای که در انتخابات ریاست جمهوری با دستور مستقیم دیکتاتور تایید صلاحیت شد به میدان آمده و علنا تحفه‌ی آرادان را به دزدی متهم کرده است. محمد غرضی گفته احمدی‌نژاد «دلار» و «ریال» را با هم خورد.

غرضی گفته احمدی‌نژاد هرچه امتیاز بود به نفع خودش و دوستانش مصادره کرد.. او و نزدیکانش هزینه ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلاری کشور را در قالب «دلار»٬ «ریال»٬ «زمین» و «کارخانه» خوردند و به همین خاطر نرخ دلار به یک باره به سه هزار و ۵۰۰ تومان رسید.»

وی همچنین با بیان اینکه احمدی‌نژاد رئیس جمهور «مردمی» نبوده از گروه‌هایی سخن به میان آورده که برای احمدی‌نژاد در دو انتخابات سال ۸۴ و ۸۸ «رای درست» کردند.

به هر حال ماه پشت ابر نمانده و امروز دیگر کسی نیست که نداند در هشت سال ننگ تحمیلی با حمایت دیکتاتور، تحفه‌ی آرادان چه بر سر اموال مردم آورد. امروز دیگر حتی افشای فسادها هم به گفته‌ی محمد خاتمی حساسیتی برنمی‌انگیزاند، چراکه از بس روزانه و سریالی اعداد و ارقام فساد نجومی فاش می‌شود که گویی همه‌ی اینها طبیعی است و اگر فساد نباشد غیرطبیعی است!

سعید مرتضوی درست می‌گوید: او یک قدم هم خلاف نکرد!

سعید مرتضوی جنایتکار کهریزک در تازه‌ترین اظهارنظر به دفاع تمام قد از عملکردش پرداخت و گفته «من در هر جایی که بودم حتی یک قدم هم خلاف قانون عمل نکردم.» وی گفته است: من ۳ پرونده یکی درخصوص تحقیق و تفحص تامین اجتماعی، شکایت فاضل لاریجانی و شکایت وکلای عباس پالیزدار در دادسرا دارم که نسبت به هر سه پرونده لایحه دفاعی خود را تنظیم و به دادسرا تقدیم کرده‌ام.

اما در هفته‌ی گذشته و همزمان با اینکه سعید مرتضوی گفت تمام کارهایش قانونی بوده است، حسین دهدشتی٬ رئیس کمیته تحقیق و تفحص از سازمان تأمین اجتماعی گفت مرتضوی در زمان ریاستش بر این سازمان قرارداد ۴۰۰ میلیارد ینی با بابک زنجانی امضاء کرده است.

این نماینده مجلس همچنین تهدید کرد که اگر آقای مرتضوی این اقدام را تکذیب کند، او شماره و تاریخ صدور چک‌ها را اعلام خواهد کرد.

دهدشتی گفت: «مرتضوی در دادگاه ادعا کرده که حتی یک ریال با زنجانی معامله نکرده، اما بر اساس اطلاعات وی ۱۳۸ شرکت و کارخانجات مرتبط با شستا را به زنجانی واگذار کرده است.»

در اینکه جنایتکاری مثل سعید مرتضوی پر از فریب و دروغ و نیرنگ است شکی نیست، اما اگر سعید مرتضوی را در یک «بسته‌ی کامل فاسد» و یا یک رژیم کاملا فاسد ببینیم سخن او درست است، چراکه وقتی از بالا همه چیز فاسد باشد و به فساد و اختلاس و دزدی دستور دهد، دیگر خلاف قانونی نیست. ماجرای سعید مرتضوی هم همین است. در هشت سال ننگ تحمیلی احمدی‌نژاد، ولی فقیه فاسد، فردی فاسد را به مردم تحمیل می‌کند و او هم می‌برد و می‌خورد و به فساد دستور می‌دهد. و از این رو نوچه‌های او و کسانی مثل مرتضوی هم دقیقا دستورات مافوق را اطاعت کرده‌اند و دست به جنایت و فساد و .. زده‌اند.

اجلاسی دیگر برای مجلس خفتگان

شانزدهمین اجلاس خبرگان رهبری هم مانند همیشه برگزار شد و به مدح دیکتاتور پرداخت.

این مجلس در کنار مدح و تمجید از علی خامنه‌ای لگدی هم به دولت روحانی و تیم هاشمی زد و با تذکر٬ تهدید و توصیه به دولت یازدهم در حوزه فرهنگ و ضرورت تبعیت از «اوامر» علی خامنه‌ای به کار خود پایان داد.

در این اجلاس پس از سخنرانی چند عضو مجلس خبرگان رهبری درباره دولت روحانی و عملکرد یک‌ساله آن، «مجلس خبرگان» رسما از دولت و نهاد‌ها خواسته به نظرات رهبر در حوزه فرهنگ توجه کنند.

محمود هاشمی‌ عراقی، نائب رئیس اول مجلس خبرگان رهبری هم گفته «یکی از دغدغه‌های مطرح شده در این اجلاس مساله تهاجم فرهنگی غرب و مخصوصا مساله حجاب و کنسرت‌ها بود.»

یعنی مجلسی که وظیفه‌ی نظارت بر عملکرد دیکتاتور را دارد چنان تنزل سطح کرده است که دغدغه‌اش می‌شود «حجاب و کنسرت و ..!

باری! به هر حال این مجلس به رسم همیشه پس از اجلاسش به نزد خامنه‌ای رفت تا «رهنمود» بگیرد و دیکتاتور هم متفرعنانه و متکبرانه نزد نوچه‌های خفته آمد و از عظمت پوشالی جمهوری اسلامی گفت..

به هر حال این مجلس که هیچگاه وظایف خود را انجام نداد و سال‌هاست که حتی از محتوای صوری هم تهی شده است. تنها دغدغه‌ی دیکتاتور و دیگر اوباشان نظامی فعلا حذف تیم هاشمی برای مجلس آتی است. در واقع دیکتاتور که خود خوب می‌داند در این مجلس حتی یک منتقد هم وجود ندارد، اما او تمایل دارد این مجلس، چنان رام و دست‌آموز باشد که حتی یک نفر هم در میان این خفتگان، ذره‌ای کدورت از دیکتاتور نداشته باشد و جملگی فقط حمد و تسبیح او را گویند!

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*