ده سال پیش دیوان بینالمللی لاهه به درخواست مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای رسیدگی به مسئله حصارسازی در سرزمینهای فلسطینی، پس از پنج ماه رسیدگی به این شکایت ایجاد حصار در سرزمینهای فلسطینی و هر نوع تشکیلات مرتبط با ادارۀ آن را غیرقانونی و مغایر قوانین بینالملل تشخیص داد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه مهمترین نکات این رأی عبارت است از:
– دادگاه بینالمللی لاهه احداث دیوار حایل توسط اسرائیل در کرانه باختری را مغایر قانون بینالملل دانسته و اعلام میدارد که آن بخش از این دیوار که تاکنون در سرزمینهای فلسطینی ساخته شده باید برچیده شود.
– احداث دیوار توسط اسرائیل بهعنوان یک قدرت اشغالگر در سرزمینهای فلسطینی از جمله ساخت این دیوار در بخش شرقی بیتالمقدس، خلاف قانون بینالملل است.
– دولت اسرائیل موظف است از ادامه ساخت این دیوار در سرزمینهای فلسطینی از جمله بیتالمقدس شرقی دست برداشته و در همین مرحله به ساخت این دیوار خاتمه دهد.
– همچنین، به تمامی دولتهای جهان اعلام شده است که طبق قانون باید از شناسایی این وضعیت خودداری ورزند و اطمینان حاصل کنند که دولت اسرائیل این حکم را به اجرا میگذارد.
– اسرائیل موظف است به نقض قانون بینالملل خاتمه دهد.
بایگانی/آرشیو برچسب ها : داغ
۱۸ تیر و سرکوبگران معتدل! یادداشت روز هفتم
۱۵ سال از جنایت خونین ۱۸ تیر گذشت. جنایتی که در آن چهار دانشجو کشته یا ناپدید شدند، یک سرباز وظیفه جان باخت و صدها دانشجو زخمی و زندانی شدند. پس از این جنایت آشکار، این دانشجویان بودند که تنبیه شدند. عزت ابراهیمنژاد که در جریان حمله بهدانشجویان کشته شد پس از مرگ، متهم به تضعیف امنیت ملی شد، اکبر محمدی در زندان جان باخت، از سرنوشت سعید زینالی هیچ خبری در دست نیست. همینطور که از سرنوشت فرشته علیزاده و تارا حامیفر.. آمران این جنایت هم تبرئه شدند و پرونده در کمال وقاحت رژیم مختومه شد.
ضمیمه اقتصادی هفته شماره 16 سال 93
حسن سعادتمند، رییس کانون سراسری پیمانکاران عمرانی ایران از پرداخت ۱۸۱۰ میلیارد تومان مطالبات معوق پیمانکاران توسط دولت خبر داد و گفت: با توجه به وعدههای مسوولان دولت یازدهم، اواخر سال گذشته ۴۸۱۰ میلیارد تومان از معوقات پیمانکاران پروژههای عمرانی پرداخت شد. وی تصریح کرد: این اقدام دولت در واقع شروع دوباره پروژههای متوقف شده عمرانی در کشور است. با توجه به اینکه سال گذشته فقط ۱۰ درصد از پروژههای عمرانی فعال و ۹۰ درصد غیرفعال بود با اقدام دولت یازدهم در پرداخت بخشی از مطالبات پیمانکاران در حال حاضر ۲۰ تا ۲۵ درصد پروژهها فعال شده است. وی با اشاره به قول مسوولان دولت یازدهم برای پرداخت همه مطالبات پیمانکاران پروژههای عمرانی کشور در سال ۹۳، گفت: بر اساس تصمیم دولت مقرر شده که به پروژههای با پیشرفت کمتر از ۲۰ درصد خاتمه پیمان داده شود، همچنین مبالغی را برای نگهداری به پروژههای با پیشرفت فیزیکی ۲۰ تا ۸۰ درصد اختصاص یابد و فقط اولویت با پروژههای با پیشرفت بالای ۸۰ درصد برای اتمام باشد. در همین حال سعید زمانیان دهکردی، عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس حل معضل رکود تورمی را از اولویتهای کشور دانست و گفت: ۴ میلیون کارگر فصلی در کشور از طریق پروژههای عمرانی امرار معاش میکردند، اما به دلیل مشکلاتی از قبیل تعطیلی پروژههای عمرانی بیکار شدهاند و دولت باید برای حل مشکل پیمانکاران و راهاندازی دوباره پروژههای عمرانی اقدام کند. نماینده مردم شهر کرد در مجلس گفت: بیکاری شالوده امنیتی، اجتماعی و سیاسی را تحتالشعاع قرار میدهد و بیکاری ۴ میلیون کارگر فصلی برابر با ایجاد مشکل در زندگی ۱۶ میلیون ایرانی است، چرا که هر کدام از این اشخاص بیکار، بطور میانگی نان آور یک خانواده ۴ نفره هستند.
قراربود در یک مزایده جنجالی ۲۵ در تیرماه در اداره ثبت اسناد و املاک شهرستان سنگر از توابع استان گیلان برگزار شود، مزایده مربوط به یک واحد صنعتی ۲۰۰ میلیارد تومانی است که به مبلغ ۹ میلیارد تومان بمزایده گذارده شده است. پس از انتشار خبر مزایده ۹ میلیارد تومانی در استان گیلان، وزیر امور اقتصادی و دارایی دستور رسیدگی آنرا برای مدیرعامل بانک ملی صادر کرده است.. بر پایه این گزارش، شرکت ایحا گستر شمال به عنوان بزرگترین مجتمع صنایع چاپ و بستهبندی ایران که با سرمایهگذاری بخش خصوصی در استان گیلان احداث شده، پس از تغییرات متوالی نرخ ارز در حالی با انباشت بدهی ۱۲۵ میلیارد تومانی به بانک ملی روبهرو شده که طی سالهای گذشته با وجود بسیاری از مصوبات و دستورات از سوی مسوولان ذیربط همچنان با چالش مواجه است. ارزش ۲۰۰ میلیارد تومانی این کارخانه تنها با استناد به ارزیابی یک هیات هفت نفره از گروه کارشناسان نخبه دادگستری برآورد شده، این درحالی است که از سوی فعالان صنعتی (چاپ و بسته بندی) چنین مجتمعی حداقل ۴۰۰ میلیارد تومان هزینه خواهد داشت. دستور ویژه وزیر اقتصاد و دارایی خطاب به مدیرعامل بانک ملی در حالی صادر شده است که به تازگی با مصوبه هیات دولت و ابلاغ معاون اول رییسجمهور علیاصغر یوسفنژاد به عنوان یکی از اعضای هیات حمایت از صنایع موضوع قانون حمایت صنعتی و جلوگیری از تعطیلی کارخانههای کشور منصوب شده و به نظر میرسد دولت در تلاش است تا سازوکارهای لازم جهت رفع مشکلات صنایع را فراهم کند
امریکا از محل جریمه بانکهای فرانسوی و آلمانی به اتهام آنچه نقض تحریمهای ایران میخواند، ۳ میلیارد دلار به بودجه دولتی خود اضافه کرد . به نقل از آسوشیتدپرس، امریکا ۳/۳ میلیارد دلار از جریمه بانکهای فرانسوی و آلمانی را در سرمایه عمومی دولت هزینه میکند. این گزارش مینویسد: این میزان سرمایه بیش از اعتبار سیستم زندانها یا برنامه رفاه یک ساله کودکان در این کشور است. ۲۹۸ میلیون دلار از این پرداختها برای معالجه معتادان به الکل و سایر اعتیادها در ادارات دولتی این کشور هزینه خواهد شد. این میزان ۵۱ درصد بیش از اعتبار دولتی این بخش است. آندرو کومو در جلسه نقش نیویورک در بررسی بانکها اعلام داشت: بخش سرویس مالی نیویورک به نقش موثر و توانمند خود برای مبارزه با پولشویی ادامه میدهد. چندی پیش، بزرگترین بانک فرانسه به نام پاریباس به اتهام نقض تحریمهای امریکا علیه سودان، کوبا و ایران طی بازه زمانی ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۲ به پرداخت جریمه تاریخی ۹/۸ میلیارد دلاری به دولت امریکا محکوم شد. کردیت اگریکول و سوشیت جنراله دیگر بانکهای فرانسوی نیز تحت تحقیقات امریکا قرار گرفتهاند. همچنین کامرزبانک، دومین بانک بزرگ آلمان نیز به اتهام انجام مبادلات با کشورهای تحت تحریم واشنگتن قرار است حداقل ۵۰۰ میلیون دلار جریمه شود.
علی آقا محمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در جلسه تخصصی بررسی ابعاد اقتصاد مقاومتی که در معاونت امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، گفت : کل سرمایه موجود کشور یک میلیون و ۳۰۰ هزار میلیارد تومان است و گفت: نرخ استهلاک این سرمایهها در صورتیکه از آنها بهرهگیری نشود برابر با چهار درصد است. وی با بیان اینکه براساس چشمانداز ۲۰ ساله، ایران باید به رشد اقتصادی ۸ درصدی دست یابد، افزود: باید ۴/۲ درصد از این رقم از بهرهوری ایجاد شود که این امر نیاز به رشد سرمایهگذاری دارد. آقا محمدی تصریح کرد: در حالی که ایران در سختترین شرایط دارای ۴۰ درصد پس انداز است اما میزان سرمایهگذاری در آن تنها ۲۵ درصد است، به همین دلیل همواره فاصلهیی بین سرمایهگذاری و پسانداز وجود دارد.
هیاتوزیران پس از بحث و بررسی درباره گزارش وزیر صنعت، معدن و تجارت، کمیسیون امور زیربنایی، صنعت و محیطزیست را مامور بررسی پیشنهادهای ارایهشده بهمنظور تقویت صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی کرد. محمدرضا نعمتزاده وزیر صنعت، معدن و تجارت با ارایه گزارشی درباره «صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی» در جلسه هیات دولت، گفت: ۸۱هزار واحد صنایع کشور متعلق به صنایع کوچک و متوسط است که این تعداد، ۹۲درصد کل صنایع کشور را تشکیل داده و با اشتغالی بالغ بر یکمیلیوننفر، سهم ۴۵درصدی از کل اشتغال صنعتی کشور را به خود اختصاص داده است. وی، توجه ویژه دولت به صنایع کوچک و متوسط را موجب کمک قابلتوجه به ایجاد اشتغال و رفع رکود دانست و گفت: ۱۴هزار واحد صنعتی از صنایع کوچک به دلایل مختلف طی سالهای گذشته متوقف شدهاند که میتوان با ارایه تسهیلاتی معادل ۴۰هزارمیلیاردریال به بخشی از آنها که قابلیت راهاندازی مجدد را دارند، در کوتاهمدت اشتغالی بالغ بر ۱۱هزارو۲۰۰ نفر ایجاد کرد.
تولید نفت کشور در سال ۹۱ به پایینترین میزان خود در هشت سال اخیر رسیده است. میزان تولید نفت خام کشور در سال ۹۱ حدود یک میلیارد و ۴۰میلیونو۶۰۰هزاربشکه (۱۰۴/۶میلیون بشکه) بوده که از این میزان ۶۴۵میلیونو۶۰۰هزار بشکه به عنوان خوراک در پالایشگاههای داخلی به مصرف رسیده و ۴۱۳میلیونو۵۰۰هزار بشکه به طور مستقیم صادر شده است. بر این اساس تولید نفت خام در سال ۹۱ نسبت به سال ۹۰ از کاهش ۲۷/۲درصدی برخوردار شده که یکی از دلایل اصلی آن عدم سرمایهگذاری لازم جهت اکتشاف و تولید نفت بوده است؛ زیرا سازمان هدفمندی یارانهها جهت اجرای طرح خود از بودجه شرکت ملی پالایش و پخش و شرکت ملی گاز استفاده کرده و این شرکتها را با موانعی در تامین منابع مواجه کرده است. ادامه تشدید تحریمهای بینالمللی علیه ایران و محدودیتهای حمل و نقل دریایی را میتوان از دیگر دلایل افت تولید نفت برشمرد.
صندوق بین المللی پول در مورد موفقیت برنامه یارانه ها در مورد ایران مینویسد: بنا به آمارهایی که منتشر شده، بیشترین کسانی که از یارانه بنزین در ایران منفعت میبرند، همچنان بالاترین دهک درآمدی جامعه و همان ثروتمندان هستند. بر این اساس، پایینترین دهک درآمدی جامعه ۸ درصد، دهک دوم ۱۱ درصد، دهک سوم ۱۶ درصد، دهک چهارم ۲۴ درصد و بالاترین دهک، یعنی دهک دهم ۴۱ درصد از یارانه بنزین بهرهمند میشوند. این اعداد و ارقام نشان میدهد که توزیع یارانه سوخت هنوز منطقی نشده و بالاترین دهکها بیشترین سهم از یارانه انرژی را میبرند؛ چراکه معمولا اقشار کمدرآمد جامعه یا وسیلهنقلیه ندارند یا اگر هم دارند، بهطور محدود از آن استفاده میکنند. در مقابل، اقشار پردرآمد جامعه بیشترین تعداد وسایل نقلیه را در اختیار داشته و سهم زیادی از یارانه سوخت را به خود اختصاص میدهند. در زمینه یارانه برق نیز پایینترین دهک ۱۳ درصد، دهک دوم ۱۶ درصد، دهک سوم ۱۹ درصد، دهک چهارم ۲۱ درصد و دهک دهم ۳۱ درصد از این یارانه برخوردار هستند. همچنین در خصوص بحث مربوط به سهم مردم از یارانه نان، پایینترین دهک جامعه ۱۹ درصد، دهک دوم ۲۰ درصد، دهک سوم ۲۰ درصد، دهک چهارم ۲۰ درصد و دهک دهم ۲۱ درصد از یارانه نان بهرهمند میشوند. از سوی دیگر، گزارش صندوق بینالمللی پول نشان داده که ایران تنها کشور صادرکننده نفت است که اصلاح جامع یارانهها را در دستور کار قرار داده است و در ابتدای اجرای طرح اصلاح یارانهها که از سال ۸۹ آغاز شد، موفق عمل کرد؛ به خصوص پرداخت یارانههای نقدی توانسته درآمد خانوارها را بهبود بخشد. براساس این گزارش، پرداخت ماهانه یارانه ۴۴۵۰۰ تومانی در سال ۲۰۱۱ به خانوارها، به خصوص خانوارهای فقیر با درآمد متوسط روزانه بالای دو دلار ، بسیار موثربوده است؛ چراکه این یارانه درآمدی بالغ بر ۴۵ دلار را برای هر یک از اعضای این خانوار در ماه ایجاد میکرد. همین موضوع باعث شده بود ضریب جینی در سال ۲۰۱۱ به ۳۷ درصد برسد؛ در حالی که در سال ۲۰۱۰ ضریب جینی ۴۱ درصد بوده است. با این حال، در این گزارش آمده است که در حال حاضر آمار رسمی که بتواند نشان دهد از سال ۲۰۱۲ به بعد که ایران با تورم بالا مواجه شده در دسترس نیست، زیرا ارزش پول ملی کاهش یافته و ارزش واقعی دستمزدها پایین آمده، و اینکه اتفاقاتی که طی سه سال گذشته برای شاخصها و متغیرهای اقتصادی ایران افتاده است همه روی سیاست هدفمندی تاثیرگذار بوده است. گزارش «اعتماد» در این خصوص حاکی است که البته صندوق بینالمللی پول در جولای ۲۰۱۱ نیز یک گزارش دیگری درباره اصلاح یارانهها در ایران منتشر کرده بود که براساس آن، اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها مثبت ارزیابی شده بود. اما نگاهی به گزارش این صندوق یکسری علامت سوالها را بر جای میگذاشت و اینکه اطلاعات صندوق بینالمللی پول از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها از چه منبعی به دست آمده است. دقت در این گزارش نشان میداد که یکی از همکاران تهیه این گزارش، محمدرضا فرزین، یعنی دبیر وقت ستاد هدفمندی یارانهها بود.
دکلمه ای از پابلو نرودا با صدای شاعر و ترجمه ی فارسی / عشق؛ زن؛ زیبایی… لیلا سامانی
از جمله مشهورترین شعرای عصر جدید بود و در صف معدود روشنفکرانی که از سیاست، پلی به سوی زندگی بهتر آدمیان ساخته بودند.
عاشقانه هایش ناب بودند و سرشار از صوور خیال، با تصویری بدیع و اسطوره ای از زیبایی و دنیای اعجاب انگیز زنانه؛ و شعرهای اجتماعی اش هم، راه و رسمی برای زندگی بهتر. در این مجال، دوازدهمیمن روز ماه جولای که سالروز تولد “پابلو نرودا” ست را بهانه ای کردیم برای گفتن دوباره و چند باره از این شاعر و سیاستمداری شیلیایی. مردی که واژگان شاعرانه اش گاه حریری از غزل به تن می کنند و گاه چون تازیانه ای می شوند بر گرده ی بیداد. نرودا، بیش از آن که شاعر سیاست باشد، شاعر مردم است. او با نگاه ریزبین و شاعرانه اش جای جای زندگی مردم سرزمین اش و بالاتر از آن دنیا را می کاود و از بطن هر نگاه، هر حادثه و هرلحظه شعر می زاید. پیوندی که او میان شعر و سیاست برقرار ساخت هم، در راستای همین میل عمیقش به ارتباط با مردم کوچه بازار بود، شعری که در عین بلاغت ادبی، از ابهام ها و پیچیدگی های معماگونه بری بود. زبانی ساده و صمیمی که با وجود تصویر رنج ها و دردهای مردمان، شادی و امید در آن موج می زد. دکلمه ای از شاعر با ترجمه ی فارسی در ویدئوی برگزیده ی ما آورده شده؛ با این توضیح که این ویدئو به همت اعضای تحریریه ی مجله ی فرهنگی چهارسو زیرنویس شده است. دیگر اینکه این برنامه هر هفته شنبه غروب به روی آنتن شبکه ی جهانی ایران فردا می رود و طی زمانی ۴۰ دقیقه ای؛ چندسوی دنیای فرهنگ و هنر ایران و جهان را می کاود. وقت اگر یارتان بود؛ تماشای چهارسو را در برنامه ی هفتگی تان بگنجانید…
نیمدرصد سهم ایران از صنعت گردشگری جهان / دکتر منوچهر فرح بخش
امروزه صنعت گردشگری بهعنوان یکی از منابع اصلی ایجاد درآمد دربسیاری از کشورها بطور جدی مطرح و برای توسعه آن برنامه ریزیهای گسترده ای درجریان است. درآمد این تجارت تمیز و درعین حال فرهنگی ، تفریحی و سالم، براساس برآوردها پس از صنایع نفت و خودروسازی درمرتبه سوم صنعت درآمدزای جهان قرارگرفته است و این در حالی است که هنوز فرصتها و امکانات زیادی برای گسترش این صنعت وجود دارد. از نظر اقتصادی این صنعت بشدت اشتغالزاست و با کاهش بیکاری افزایش درآمد میکند. مضافا به اینکه میزان سرمایه گذاری برای ایجاد یک فرصت شغلی در حوزه گردشگری بسیار پایینتر از بخش صنعت و یا سایر بخشهاست. بعبارت دیگر اشتغالزایی در این صنعت به سرمایهگذاری کمتری نیاز دارد و از همین رواست که تقریبا همه کشورهای جهان بدنبال گسترش این صنعت در رقابتی تنگاتنگ با یکدیگر برای بهرهگیری از مزایای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و بویژه دریافت سهم بیشتری از درآمد جهانی حاصل از گردشگری و همچنین بالابردن سطح اشتغال در کشور متبوع خود هستند.
زمانی بود که آمار گردشگری درمحاسبات جهانی جایگاهی نداشت ، ولی اکنون ازمهممترین آمارها بشمار میرودو براساس آمار سازمان جهانی گردشگری از میان ۱۵ شاغل در جهان یک شغل به گردشگری اختصاص دارد. ازیک مجموعه ده نفره گردشگر یک فرصت شغلی ایجادمیشود. در حال حاضرحدود ۲۶۰میلیون نفردر جهان در صنعت گردشگری و صنایع مرتبط با آن اشتغال دارند و درآمدهای حاصل از این صنعت در مجموع حدود ۹% تولید ناخالص داخلی کشورهای جهان را بخود اختصاص داده است. یعنی گردش مالی بیش از یک تریلیون دلار درسال از مجموع ۱۳ تریلیون دلار بازرگانی جهانی.
مشارکت در یک چنین درآمد قابل ملاحظه و تقریبا بدون دردسر گرفتاریهای تولیدی ، تجاری علی الاصول میبایستی ایده آل و بقطه اولیه حرکت هر دولتی باشد. حال سوال این است که چرا درحکومت اسلامی ایران با وجود غنی بودن کشور بلحاظ آثار کردشگری و دیدنیهای بسیار تاریخی ،طبیعی و تفریحی و با داشتن رتبههای ممتاز درعرصه گردشگری نتوانسته از این موهبت خدادادی استفاده کند و سهم مناسبی داشته باشد؟ . روزی دکتر ماهاتیری محمد نخست وزیر اسیق مالزی در یکی از سفرهایش به ایران گفت “اگر مدیریت جاذبههای توریستی استان اصفهان در اختیار مالزی قرار گیرد، سالانه برابر با ارزآوری نفت برای ایران درآمد میداشت” . بر اساس گزارش سازمان جهانی گردشگری، ایران در ردیف ۱۰ کشور ممتازدنیا در زمینه گردشگری قرار دارد. اما سهم کشور ما از این صنعت سودآور چه به لحاظ تعداد و چه به لحاظ گردش مالی ؛ کمتر از نیم درصد است . آنگونه که آمارهای نیم بند کشور نشان میدهند ، بر اساس آمار منتشره در سال ۲۰۱۳ از مجموع ۱۵۰میلیون سفر خارجی در جهان، سهم ایران تنها چهارمیلیوننفر بوده است وه آنهم بیشتر مربوط به دیدن از اماکن زیارتی بوده است که در واقع برای دینداران یک وظیفه الهی محسوب میشود و نه یک وسیله گردشگری.همچنین بنا بر گفته مسعود سلطانیفر رییس سازمان میراث فرهنگی در سال ۲۰۱۳ در کل جهان مبلغ ۱۲۵۰ میلیارد دلار ازمحل جابجایی گردشگران درآمد کسب شده که بنا بر آمار منتشره سهم ایران در همین سال از محل جذب گردشگر فقط پنجمیلیارددلار بوده است و این یعنی فقر شدید ایران از درآمد صنعتگردشگری .اهمیت درآمد صنعت توریسم زمانی مشخص میشود که میزان درآمد آن را با میزان صادرات نفت و گاز ایران بسنجیم. بنا بر گفته بیژن زنگنه وزیر نفت درآمد ایران از محل صادرات نفت خام و میعانات گازی در سال ۹۲ ،۴۱.۶ میلیارد دلار بوده است. درآمدی درحد درآمد سالانه صنعت گردشگری ایتالیا . اعداد و ارقام نشان میدهد سهم صنعت گردشگری در اقتصاد ایران بسیار اندک است بر اساس آمار منتشره سهم مستقیم سفر و گردشگری نسبت به سهم سایر بخشهای اقتصاد ایران در تولید ناخالص داخلی، حدود ۲% از کل اعلام شده است. بر این اساس ایران در بین ۱۸۴کشور جهان باید رتبه ۱۴۷ را به خود اختصاص دهد این در حالیست که صنعت گردشگری ترکیه با ۴/۱ درصد از تولید ناخالص داخلی توانسته رتبه ۷۶ را به خود اختصاص دهد.
گردشگری تنها بازدید از یک محل و یا برگذاری تعطیلات معنا نمیدهد و در واقع بسیار عمیقترو چند وجهی تر از آن است ، تا آنجا که میتواند مستقیم و غیر مستقیم بر سایر بخشهای اقتصادی هم اثر گذارباشد. . از اینروصنعتی است چندوجهی ، ازجمله اینکه روی درآمد ارزی، افزایش درآمد ملی جامعه میزبان، افزایش درآمد دولت، افزایش سرمایهگذاری، افزایش اشتغال نیروی کار، توسعه تولید، فروش و گردش اقتصادی صنایع دستی تاثیر مستقیم دارد و مهمتر اینکه چه بسا میتواند باعث تغییر دید فرهنگی و نگرشی اجتماعی گردشگران در مورد آن کشور بوجود آورد. به همین دلیل توجه به این صنعت از اهمیت بالایی برخوردار است و کشورها برای افزایش سهم خود برنامهریزیهای مفصلی را انجام دادهاند. برای مثال یک نمونه آن کشور ترکیه است که در فاصله سالهای ۲۰۱۳-۲۰۰۵، از نظر جذب گردشگران خارجی عملکرد قابل توجهی را به نمایش گذاشت. ترکیه در سال ۲۰۰۵میلادی برای اولینبار توانست وارد فهرست ۱۰کشور برتر به لحاظ جذب گردشگران خارجی شود و رتبه نهم را به خود اختصاص دهد. در حال حاضر ترکیه سالانه حدود ۲۵میلیارددلار از محل صنعت گردشگری درآمد دارد و دولت این کشور همچنین قصد دارد این رقم را به ۵۰میلیارددلار در سال ۲۰۲۳ برساند. همچنین میتوان به شیخنشین دوبی اشاره کرد که با جذب بیش از ۱۰میلیونگردشگر تنها در سال ۲۰۱۳ رکورد تازهای را در گردشگری خود و کشورهای حاشیه خلیجفارس ثبت کرده است. این در حالی است که شیخنشین حاشیه خلیجفارس از نظر جاذبههای گردشگری به هیچوجه قابل مقایسه با ایران نبوده و ترکیه نیز در ردهبندی تعداد اماکن تاریخی ۱۷پله پایینتر از ایران قرار دارد!
نکته دیگر عدم توازن بین ورودیها و خروجیهای صنعت گردشگری ایران است بر اساس مستندات موجود در سال ۲۰۱۳ حدود هفتمیلیوننفر ایرانی با صرف هزینهای معادل ۱۰میلیارددلار به خارج از کشور سفر کردهاند و در همین سال ایران فقط پذیرای چهارمیلیون گردشگر بوده و از این محل درآمدی معادل پنجمیلیارددلار کسب کرده است. این عدم توازن نشانگر نبود برنامهای مدون در عرصه گردشگری است. با توجه به رتبه ممتاز ایران در جاذبههای گردشگری میتوان گفت در صورت اتخاذ تدابیر لازمه و جذب گردشگران بیشتر؛ هر یک از مناطق گردشگری ایران در حکم چند حلقه چاه نفت است؛ چاههایی که نهتنها تمام نمیشوند که با استحصال بیشتر رونق بیشتری هم میگیرند. اگرچه در سند چشمانداز توسعه پیشبینی شده تا سال ۱۴۰۴ ایران باید میزبان ۲۰میلیون گردشگر باشد و از این محل ۲۵میلیارددلار درآمد ارزی کسب کند، اما رسیدن به این میزان نیازمند یک برنامه ریزی اساسی است که آثار آن مشاهده تمیشود. در زیر به آمار گردشگری درچند کشور اشاره شده ، ازجمله ایران که با فاصله زیاد در آخر جدول قرارگرفته است.
نگاهی به زندگی و آثار هرمان هسه / شما را ساخته اند که خودتان باشید… لیلا سامانی
بیش از یک قرن از تولد “هرمان هسه” ادیب و نویسنده ی آلمانی – سویسی می گذرد. نویسنده ی برجسته ای که در تمام زندگی اش با بی اعتنایی به سلطه گری و جاه طلبی های سیاسی تنها از آزادگی و پالودگی روح آدمی سخن گفت و در جدالی عیان با اندیشه های ناسیونالیستهای افراطی در مقام حمایت از آزادی نوع بشر بر آمد، شاید از همین روست که نام او درمیان سطور تاریخ ادبیات قرن بیستم این چنین درخشان و متمایز است.
هرمان هسه در دوم ژوییه ی سال ۱۸۷۷ در آلمان متولد شد. او که فرزند دو مبلغ مذهبی بود، تا پیش از رسیدن به استقلال شخصی به علت تضادهای درونی با پدر و مادر و آموزه های آنان با روح حساس و سرکشش در نبرد بود. فرار از کلیسای ماول بروان – که در آن بورس تحصیلی در رشته الهیات پروتستانتیسم داشت – ، خودکشی های نافرجام ، بزهکاری و سپری کردن دوره هایی در دار التادیب از جمله ی نتایج این جنگ و جدل ها بود.
هسه در همین سال با “ماریا برنولی” ( همسر اولش) ازدواج کرد و همراه او شهر را به قصد روستایی دور افتاده در جنوب آلمان ترک گفت. در همین زمان بود که آمیختگی زندگی اش با طبیعت، سفر و کوهنوردی های متعدد، دستمایه های داستانی جدیدی را برای او آفرید و بیزاری و انقطاعش از مدرنیته و شهر نشینی در همه ی آثارش هویدا ساخت.
هسه که در سال ۱۹۱۲ به سویس مهاجرت کرده و تابعیت آن کشور را پذیرفته بود، در سال ۱۹۱۴ و همزمان با جنگ جهانی اول، از انزوا و عزلت خودخواسته اش بیرون آمد و این بار به شیوه ای اجتماعی و سیاسی زبان به سخن گشود، وی بر خلاف بسیاری از روشنفکران و نویسندگان آلمانی هم عصر خود، ضمن تقبیح جنگ و برپایی تظاهرات صلح جویانه از اسرای جنگی حمایت می کرد و از مفاهیمی چون صلح جهانی و حقوق بشر سخن می گفت، مفاهیمی که حتی در دنیای امروز هم از جمله آمال بشر محسوب می شوند.
هسه، پس از به اتمام رسیدن جنگ ، رمان “دمیان” ( ۱۹۱۹) را با نام مستعار” امیل سینکلر” منتشر کرد، رمانی که به یکی از مشهورترین آثار هسه بدل شد و “توماس مان” آن را شاهکاری فراموش نشدنی خواند. دمیان شرح شاعرانه ی زندگی پررنج نسل پس از جنگ است، نسلی که بند مذهب را از پایش می گسلد و برای احیای هویت خویش دست و پا می زند.
هرمان هسه در سال ۱۹۲۲ کتاب “سیذارتا” را به چاپ رساند، این کتاب که ماحصل تجربه های سفر وی به هند و علاقه ی شخصی اش به عرفان شرقی و تفکرات بودیستی بود، تصویر گر تکامل عرفان زمینی هسه است. او در این رمان با زبانی بی تکلف از ثقیل ترین اندیشه های عرفانی سخن می گوید و ضمن تحلیل مبانی فلسفه ی هندو، از آرزوی باطنی اش برای آرام گرفتن جوامع بشری روایت می کند. کتاب شرح حال جوانی برهمن زاده به نام”سیذارتا” ست که برای رسیدن به مقصد خود برای دوری از راحت طلبی، “عشق شهوانی” و خود بینی از خانواده ی خود می گسلد و سالها را به ریاضت می گذراند، اما پس از چندی در می یابد همین ریاضت نیز به اندازه ی همان سرخوشی و آسودگی او را از ورطه ی حقیقت ناب دور کرده است، او تصمیم به ترک ریاضت می گیرد و حتی پس از ملاقات با بودا هم منصرف نمی شود و با خود می گوید:
اما “گرگ بیابان” (۱۹۲۷) ، “سفر به شرق” ( ۱۹۳۲) و”بازی تیله های شیشه ای” ( ۱۹۴۳) از جمله آثاری هستند که با وجود روایت اندیشه های همیشگی هسه، با زندگی اجتماعی و توده های مردم نیز در آشتی اند.
رمان گرگ بیابان در واقع تلفیقی ست از آموزه های عرفان شرق و غرب. رمانی که نمایانگر فلسفه ی جوینده، تعقل پرسشگر و روح متعالی نویسنده است. هسه در این رمان با زبانی ادبی و فاخر، از مشقت و بی خانمانی انسانهایی می گوید که انسانیتی ژرف در دل و اندیشه هایی والا در سر دارند و با قلمی استادانه می نویسد:“او که به جای صبر، در پی موسیقی؛ به جای لذتجویی، در پی شادی؛ به جای پول، در پی معنویات و به جای انجام وظیفه در یک مؤسسه در پی کار است، چنین کسی در جهان زیبای ما وطنی نخواهد یافت.”
هسه در “سفر به شرق” ضمن ارائه ی ادراکی جدید از زندگی و انسانیت، تحول فکری و فردی خود را نیز به تصویر می کشد. او در این کتاب از سفری درونی و جاودان سخن می گوید، سفری که شرح جوییدن و پوییدن آدمی ست برای یافتن حقیقت وجودی اش:
“شرق مورد نظر ما سرزمینی خاص و محدوده ی جغرافیایی را شامل نمی شد، بلکه شرق برای ما زادگاه روح بود که جان را شکوفا و جوان می کرد، همه جا بود و هیچ جا نبود، همه ی زمان ها را به هم پیوند می داد و متحد می ساخت”
اثر دیگر او رمان دوجلدی “بازی تیله های شیشه ای” ست، کتابی که جهانشهری آرمانی را در قرن بیست و سوم میلادی توصیف می کند و خواننده را به سوی تصورسرزمین کمال مطلوب سوق می دهد.
هسه در این رمان ضمن تصویر آرزوهایش برای بشریت از سرزمینی سخن می گوید که در قلمرو آن خبری از همهمه و بحران های جوامع شهری نیست و کمال جویان و مشتاقان عالم معنا در آن رها از آزار و اذیتهای سلطه جویان سکنی دارند. کتاب که در حقیقت انتقاد ادبی و گزنده ی هسه به فاشیسم هیتلری ست، تابلویی ست که از یک سو تلفیق فلسفه ی غرب و عرفان شرق و از سوی دیگر درهم تنیدگی فرمولهای علمی و نتهای موسیقی را به نمایش در می آورد.
هرمان هسه در سال ۱۹۴۶ موفق به دریافت جایزه ی نوبل ادبی شد و از سال ۱۹۳۲ میلادی جایزهای به نام او (Hermann-Hesse-Preis) به دیگر نویسندگان برگزیده اهدا میشود.
به من بگو ای پری چهره / ترانه ای از ناظم غزالی با ترجمه ی فارسی … محمد سفریان
ترانه ها و صدایی که مثال خاستگاه شان، پیر اند و سرشار از رمز و راز و شیرینی؛ ترانه هایی در وصف زیبایی زن و شرح عشق جانسوز شرقی؛ حرف از موسیقی دلنشین ” ناظم الغزالی ” ، بت موسیقی مردمی عراق است که تاثیری شگرف بر موسیقی مشرق زمین گذاشت و خیلی زود هم جهان زنده ها را بدرود گفت و به مادر عجایب پیوست.
” ناظم غزالی ” با سرودن ترانه ها و تنظیم آهنگ ها و اجراهای نابش، موسیقی عراق را در نزد مردمان دنیا پر رنگ کرد و نشانه ای از شکوه این سرزمین در روزگار گذشته شد.
حالا و در این وانفسا شاید تکرار دوباره ی ترانه ای از ناظم مرهم درد سرزمینی مهن و پر افسانه ای باشد که امروز در دام تندروهای مذهبی گرفتار آمده و مزه ی آرامش را از یاد برده.
ترانه ای از او با ترجمه ی فارسی به همراه نشانی ویدئوی این ترانه که به همت تیم چمتا با زیر نویس فارسی ارائه شده در ادامه ی این صفحه از پی می آیند. با این توضیح که برنامه های چمتا در دوازدهمین شماره از فصل پنجم به سراغ این صدای دوست داشتنی سرزمین ناموس اعراب رفته و زندگی و آثار و احوال ” ناظم غزالی ” را مروری دوباره کرده؛ دیگر اینکه این ترانه و دیگر آثار او هم، به سعی و لطف ” جمال بزرگ زاده ” و ” رمضان ساعدی ” به فارسی آورده شده اند.
وقت و حوصله اگر یارتان بود، تماشای چمتای این هفته در شنبه ی پیش رو را در برنامه تان بگنجانید که به قول شاعر ما نی خوش نغمه و ساز خوش آهنگ، انده می برند از خاطر تنگ…
قولی یا حلو منین الله جابک
ای دختر زیبا روی به من بگو خدا تو را از کجا آورده است
خزن جرح قلبی من عذابک
زخم دلم از جفای تو آماس کرده است
قولی وش شفت منی أذیه
به من بگو چه آزاری از من دیده ای
قلبک من صخر ما حن علیا
که اینگونه نسبت به من سنگدل شده ای
بیدی جبت لنفسی حجایه
با دست خودم برای خودم دردسر ساختم
خلیت الخلق تحجی ورایا
و حالا همه مردم پشت سرم درباره ام حرف میزنند
قولی یا حلو منین الله جابک
ای دختر زیبا روی به من بگو خدا تو را از کجا آورده است
خزن جرح قلبی من عذابک
زخم دلم از جفای تو آماس کرده است
قولی یا حلو شجابک علیا
ﺍﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﯼ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ، ﭼﺮﺍ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺁﻣﺪﯼ
جمدت الالم والهم بیا
ﺁﺗﺶ ﺩﺭﺩ ﺭﺍ ﺳﺮﺩ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﺷﻌﻠﻪ ﻭﺭ ﺍﺳﺖ
وانا اللی اجرحت ایدی بیدیا
این من هستم که با دستان خود دستم را زخمی کردم
هویتک وانت مغتر بجمالک
عاشق تو گشته ام اما تو مغرور زیبائی خودت هستی
نگاهی به زندگی و آثار صادق چوبک / راوی صادق زخم های جامعه … لیلا سامانی
“صادق چوبک”، یکی از پیشگامان داستان نویسی مدرن و از جمله بنیان گذاران قصه نویسی کوتاه در ایران در تیر ماه ۱۲۹۵ خورشیدی در بوشهر و در خانواده ای بازرگان متولد شد. او دوران کودکی و نوجوانی اش را درشهرهای شیراز و بوشهر گذراند و سپس برای ادامه ی تحصیل راهی کالج آمریکایی تهران شد. وی پس از اخذ مدرک دیپلم به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و بعدها به دلیل تسلط بر زبان انگلیسی مترجم هیات مستشاران آمریکایی شد .
خیمه شب بازی با داستان ” نفتی” آغاز می شود، داستانی که زندگی حسرت بار “عذرا” را روایت می کند، پیردختری که در آتش طلب جسم یک مرد می سوزد و دست به دامان امامزاده شده است:
“اما تمام زندگی عذرا یک طرف و مسافرتش به قم یک طرف. خاطره این سفر، بستگی شیرینی با زندگی او داشت. در همین مسافرت بود که برای اولین بار در عمرش، دست خشن و مردانه شوفر اتوبوس زیر بغل او را نزدیک پستانش گرفت و سوارش کرد. آن شب را هیچوقت از یاد نمیبرد و همیشه دقایق آن را به خاطر میآورد و از آن لذت میبرد. لذتی جنونآمیز و شهوانی.”
از دیگر داستانهای این مجموعه می توان به ” گلهای گوشتی”، ” زیر چراغ قرمز”، “پیراهن زرشکی”، ” بعدازظهر آخر پاییز”، “مردی در قفس” و “عدل” اشاره کرد که همگی نگاه خود را به قشر فرودست و ضعیف جامعه معطوف کرده اند. کتاب خیمه شب بازی به علت داستان “اسائه ی ادب” تا ده سال اجازه ی تجدید انتشار نیافت و نهایتا با جایگزین شدن داستان “آه؛ انسان” از ورطه ی توقیف نجات یافت. چوبک در سال ۱۳۲۸، دومین مجموعه داستان خود، با نام ” انتری که لوطی اش مرده بود” را منتشر کرد. این کتاب که مشتمل بر ۳ داستان و یک نمایشنامه است، با داستان “چرا دریا طوفانی شده بود؟” آغاز می شود، داستانی که بعدها دستمایه ی ساخت فیلمی به نام “دریا” به کارگردانی “ابراهیم گلستان” و همکاری “فروغ فرخزاد” شد و به دلایلی نا تمام ماند. دو داستان دیگر این مجموعه به نامهای “قفس” و “انتری که لوطی اش مرده بود” هر دو داستانهایی تمثیلی اند که شرح نومیدانه و پوچ انگارانه ای از زندگی را ارائه می دهند، داستان”قفس” روایتی تلخ است از دنیایی که در قالب یک مرغدانی به تصویر کشیده شده است،این دنیای احاطه شده با میله های سیاه امکان اشراف و درک دنیای بیرون را از محبوسان آن می گیرد، از سوی دیگر دستی که هر روز قربانی جدیدی را برمی گزیند و باخود می برد سبب می شود پریشانی و اضطراب ساکنان این دنیای نا امن و سراسر ابهام همیشگی و فزاینده باشد. چوبک هم چنین در داستان ” انتری که لوطیش مرده بود” از ماجرای انتری سخن می گوید که در پی مرگ لوطی اش، زنجیر خود را گسسته و به آزادی رسیده است. این آزادی گرچه آرزوی همیشگی انتر بوده است، اما هیچ گره ای از کار او نمی گشاید و در نهایت سرگشته و حیران و هراسان از لمس این حس جدید و خطرات زندگی به جسد لوطی پناه می برد و مرگ را بر بی پناهی و تنهایی ترجیح می دهد.
تنگسیر پر خواننده ترین رمان صادق چوبک است و به زبانهای مختلفی ترجمه شده است . این رمان بر پایه ی جهان بینی رئالیستی بنا شده و برخی صاحب نظران آن را به لحاظ تکنیک های نوشتاری زیباترین اثر چوبک برشمرده اند. تنگسیر از حماسه ی قیام “زار محمد” علیه کسانی که در امانت خیانت کرده و مال او را به یغما برده اند حکایت می کند، “زار محمد” بر خلاف دیگر شخصیتهای مخلوق چوبک، ما بین جبر و اختیار اراده ی خویش را قدر می نهد و با سلحشوری و دلیری برای نگهبانی از مردانگی و عزت نفس خود برمی خیزد. این رمان پر کشش و جذاب بار دیگر توانایی چوبک را در شخصیت پردازی و توصیف وقایع به نمایش در می آورد، نقل روایت ماجرا بر اساس جریان سیال ذهن، بهره گیری از مذهب، تاریخ و اسطوره و در هم آمیختن شرح دقیق جزییات رویدادها به شیوه ی واکاوی ذهنی از جمله خصوصیات درخشان این اثر به شمار می روند.
این نویسنده پس از آن در سال ۱۳۴۳ مجموعه داستان “روز اول قبر” را منتشر کرد و آن را به پسرش “روزبه ” هدیه کرد. این کتاب مشتمل بر نه قصه ی کوتاه و یک نمایشنامه با عنوان هفت خط است که این نمایش توسط دانشجویان ژاپنی دانشگاه شیراز به روی صحنه رفت. مجموعه داستان دیگر او کتاب “چراغ آخر” است که در سال ۱۳۴۴ به چاپ رسید.
چوبک سپس در سال ۱۳۴۵ واپسین رمان خود با نام “سنگ صبور” را به چاپ رساند. او در این کتاب با استفاده از مونولوگ یا گفت و گوی درونی ، برای نخستین بار روایت خطی را درهم شکست تا به این طریق واقعیتهای بیرونی را در روان شخصیتهایش منعکس کند. سنگ صبور از جنایات قاتل مجنون و بی رحمی به نام “سیف القلم” سخن می گوید که عزمش را برای کشتن روسپیان شهر جزم کرده است تا با پاکسازی جامعه به رسالت اجتماعی خود عمل کند. شخصیتهای این رمان همگی طی فصولی جداگانه از زبان راوی اول شخص داستان از دغدغه های خاص خود روایت می کنند.چوبک در این داستان به رغم تعدد شخصیتها با تصویر گری ماهرانه به توصیف حالت روانی و ستیز درونی آنها با خویش می پردازد و چهره ی مشمئز کننده ای از جهل و خرافه و فقر را ارائه می دهد. “تورج فراز مند” در باره ی این اثر گفته است:
شخصیت “بلقیس” در “سنگ صبور” نماینده ی تمام عیارشخصیتهای زن مخلوق چوبک است، او زنی ست با ابعاد شخصیتی پررنگی تری نسبت به عذرای “نفتی”. چرا که این بار بلقیس با وجود آنکه زنی شوهر دار است، به تنهایی و انزوا کشیده شده و در این تنهایی به جنون غریزه ی جنسی مبتلا شده است، شوهر او مدام پای منقل است و از مردانگی بویی نبرده و بلقیس بعد از گذشت چندین سال ازازدواجش هنوز باکره مانده است. او تقصیر همه ی این بدبختی ها را به گردن آبله رویی خود می اندازد وگمان می کند همه ی مردها از او فراری اند تا آنجا که به “گوهر” همسایه ی روسپی اش حسادت می کند و آرزوی فاحشه بودن را در سر می پروراند. او که در تمنا و طلب جسم یک مرد می سوزد، تنها راه نجات خود از این سرگشتگی را رهایی از بند بکارتش می داند، آرزویی که پس از برآورده شدنش، بلقیس را به تنها بودن همیشگی اش آگاه می سازد و او در می یابد که رابطه ی جنسی قادربه پیوند زدن عاطفه و روح انسانها با یکدیگر نیست.
چوبک اکثر زنان داستانی اش را از میان طبقات فقیر و طرد شده ی اجتماع برمی گزیند زنانی که جامعه از آنان اجسامی مصرفی و بی ارزش ساخته است. او هم چنین سرکوب غرایز زنان به دلایل اخلاقی ، مذهبی و عرفی را یکی از محرومیتهای زنان ایرانی برمی شمرد و از فقر، عدم استقلال مالی زنان و اعتقادات خرافی به عنوان موانع زندگی انسانی آنان سخن می گوید و آن را ماحصل جبری می داند که از سوی جامعه ی ایران به آنان تحمیل می شود. چنان که حتی زن فرانسوی “اسب چوبی” در کتاب ” چراغ آخر” هم قربانی اعتقادات و رفتارهای شوهر ایرانی اش می شود. با این تفاوت که او تسلیم این وضع نابسامان نشده و برای حفظ این خانواده ی بی بنیان دست و پا نمی زند وبا بازگشت به وطن خود، شرایط زندگی اش را تغییر می دهد.
اما چوبک از زنان دیگری هم سخن می گوید، زنانی که همه ی زنانگی شان را در مادر بودن خود خلاصه کرده اند، زنانی سرشار از عطوفت و رافت که صبورانه مشکلات و مصیبتها را به دوش می کشند و با جان و دل حاضرند هستی شان را فدای آسایش همسر و فرزندانشان سازند. از مادر اصغر ( بعد از ظهر آخر پاییز) و مادر جواد ( چراغ آخر) گرفته تا “شیرو”( تنگسیر) و “جهان سلطان” ( سنگ صبور).
آخرین اثر صادق چوبک، ترجمه ی کتاب “مهپاره” است که در زمستان ۱۳۷۰ توسط انتشارات نیلوفر در تهران منتشر شد. مه پاره شانزدهمین بخش از نسخهی کهن مفصل سانسکریتی به نام “جوهر اقیانوس زمان” است. این کتاب شامل مجموعه ی به هم پیوسته ی ۲۰ داستان عاشقانه ی هندوست و طرح آن به سبک و سیاق داستانهای “هزار و یک شب” شکل گرفته است.
صادق چوبک که در سال ۷۳ خود را بازنشسته کرده و راهی انگلستان وسپس امریکا شده بود، در اواخر عمر بینایی اش را از دست داد و سرانجام در ۱۳ تیرماه ۱۳۷۷ یک روز پیش از تولد هشتاد و دو سالگی اش در برکلی آمریکا درگذشت. بنا به گفته همسرش او در روزهای پایانی عمرش دلتنگ و بی قرار ایران بود:
” این روزهایِ آخر چه قدر سخت اندوهبار بود چوبک. چه قدر سخت بر او میگذشت. صادق راه میرفت و گریه میکرد. از اینکه در ایران نبود و دور بود گریه میکرد. تمام مدت اشک میریخت و گریه میکرد برای ایران. میگفت قدسی، آیا ممکن است که من یکبار دیگر به ایران بروم و آنجا را ببینم؟… وصیت کرد که جسدش را بسوزانیم و خاکسترش را به اقیانوس بدهیم. میدانید که صادق به این حرفها عقیدهای نداشت؛ به ختم و دور هم جمع شدن و سخنرانی کردن و روضه و عزاداری. همهی نوشتههایش را سوزاند و وصیت کرد که جسدش را هم بسوزانیم”
تو گویی همان سرنوشت زار محمد تنگسیر که پس از پیروزی بر دشمنان تن به مهاجرت اجباری می دهد، برای خالقش تکرار شده است:
“هیچوقت من دلم نمی خواس از این سرزمین برم … شاید من اصلا گور نداشته باشم ، گور می خوام چکنم.”
از استبداد عمامه تا فیلم ساپورت در مجلس چاپلوسان/یادداشت روز هفتم
مردم همیشه مردمند و این قدرتمندان هستند که با رانده شدن از قدرت بهسوی مردم میآیند و بعد از ترک قدرت تازه بهیاد میآورند که ظلم چیست؟ استبداد چیست؟ روحانیون چه میکنند؟ در کشور چه میگذرد و .. این ویژگی تمام حکومتهای «توتالیتر» است که راندهشدگان از قدرت بهسوی مردم میآیند.
مبارزه با تروریسم و بی ثباتی: منفعت ملی مشترک ایران و آمریکا، مقاله اکبر گنجی در هافینگتون پست
تسخیر شهرهای عراق توسط گروه تروریستی “دولت اسلامی عراق و شام”(داعش) دوباره نگاه ها را به مسائل حل ناشده خاورمیانه و تروریسم معطوف داشته است. متأسفانه در تحلیل این رویداد، به جای توجه به عوامل ریشه ای، غالباً به متغیرهای سطحی استناد می شود.اما فهم این مسائل در گرو عوامل زیر است:
۱- چگونگی ساخته شدن کشورهای خاورمیانه توسط دولت های استعماری فرانسه و انگلیس در قرن بیستم. تقسیم بندی منطقه و کشورها بر اساس قومیت و مذهب در آن زمان، ازاساس نادرست بود و زمینه مناسب بسیاری از نزاع ها و جنگ های بعدی را فراهم آورد.
به بهانه ی سالروز تولد جورج اورول/ آزادی بردگی ست و جهل قدرت… لیلا سامانی
صد و هشت سال از تولد “اریک آرتور بلر” ملقب به “جورج اورول”، نویسنده ی ریز بین و آزاد اندیش انگلیسی می گذرد، نویسنده ای که با تکیه بر مهارتش در روزنامه نگاری، ادبیات را با سیاست انتقادی در هم آمیخت و رمانهایی خلق کرد که ماهیت سیاسی اجتماعی شان هنوز هم برای مردمان امروز آشنا و ملموس است.
اورول که مدتی از سوی کشور انگلیس به عنوان پلیس به کشور برمه اعزام شده بود، در رمان “روزهای برمه” در قالب داستانی مهیج و جذاب به بررسی زندگی گروهی از مهاجرین انگلیسی در برمه – که در آن زمان مستعمره ی انگلیس بوده است- پرداخت . انتشار این کتاب که در حقیقت اعتراضی صریح به سیاستهای استثمارگرانه ی انگلستان بود، موجب اخراج وی از این کشور شد. این رمان از سویی تعصب و نژاد پرستی سفیدپوستان و از سوی دیگر نادانی و نا آگاهی بومیان هندوی برمه را نشان می دهد :
“اغلب آدم ها همیشه همین طورند . اگر کسی را پذیرفتند همه عیوبش را حسن می بینند و کوچکترین انتقادی بر شخص مورد پسند ایشان وارد نیست و اگر از کسی نفرت پیدا کردند از همه خصلت های نیکوی او چشم پوشی می کنند و عیوب او را بزرگ می نمایانند . در هیچ موردی حد وسط ندارند .”
“دختر کشیش” رمان دیگر اورول است، این کتاب که عقاید مذهبی و روزمرگی ناشی از سکون فکر را به چالش می کشد، شرح حال دختری به نام “دورتی” ست که در کنار پدر پیرش، زندگی مذهبی خشک و ملالت باری را می گذراند، او که در سایه ی تعالیم پدر سخت گیرش وظایف سنگینی را در خانه و کلیسا به دوش می کشد، جسم و زنانگی خود را هم به فراموشی سپرده است و حتی به محض خطور افکار منحط به ذهنش جسم خود را خراش می دهد، تا اینکه سرانجام از دست رفتن حافظه و گم شدن موقتی او موجب تحولی عظیم در زندگی اش می شود:
” بی ایمانی مانند خود ایمان در درجه اول از منطق ریشه نمی گیرد، در واقع تحولی است که در فضای ذهنی انسان رخ داده و تکوین می یابد .”
اورول در سالهای ابتدایی دهه ی ۱۹۳۰ چون دیگر نویسندگان آزادی خواه هم عصر خود با عزیمت به اسپانیا در جنگ علیه ارتش فاشیست “ژنرال فرانکو” شرکت کرد، سوغات این جنگ برای او جراحتی بود که سالها با عوارض آن دست به گریبان بود و نهایتا مرگ زود هنگامش را رقم زد. کتاب “درود بر کاتالونیا” نتیجه ی دیده ها و تجربیات اورول درجریان اقامت در اسپانیا ست. این کتاب در حقیقت گزارشی ست مستند از جنگهای داخلی اسپانیا و مدرکی ست علیه ادعاهای پوچ رژیم کمونیستی دوره ی استالین. “درود بر کاتالونیا” شور و سرخوردگی توامان مردمان رنج کشیده ای را به تصویر می کشد که برای نیل به آرمانی مشترک مبارزه کرده اند ولی در گیر و دار بازی های سیاسی اقتدارگرایان از همه ی آمالشان تهی شده و حتی از تعقیب و آزار هم بی نصیب نمانده اند.
او که در این جنگ علیه سلطنت طلبان در کسوت یک چریک دوشادوش چپ ها مبارزه کرده بود، پس از زخمی شدن از ناحیه ی گلو با تنی درد مند اما روحی استوار به انگلستان بازگشت. تجربه ی حضور او در اسپانیا سبب شد که اورول از ورطه ی تردید خارج شود و مسیر فکری خویش را بیابد، خود او می گوید: “هر خطی از نوشته های جدّی من که از ۱۹۳۶ تاکنون به رشته ی تحریر در آمده به گونه ای مستقیم یا غیر مستقیم علیه نظام توتالیتر و به خاطر نحله ی اجتماعی انسان گرایانه بوده است.”
از دیگر آثار گزارش گونه ی اورول می توان به “جادهای به سوی اسکله ویگن” ( ۱۹۳۷) و “هوای تازه” ( ۱۹۳۹) اشاره کرد که نقدهایی عمیق به مذهب، کلیسا و قشرهای متوسط و فرودست جامعه را وارد می کردند.
اورول در شاهکار جاودانه اش “قلعه ی حیوانات”، با خروشی نومیدانه روند دگردیسی انقلابها را به نمایش می کشد. انقلاب هایی که در آنها از دل آرمانهای عدالتخواهی و آزادی و برابری، شعله ی فساد و ابتذال و برتری جویی سر می کشد.
این کتاب کم حجم که تا کنون میلیونها نسخه از آن به فروش رفته است جمله ی معروف و کنایه آمیز ” همه حیوانات با هم برابرند ، اما بعضی برابر ترند . ” را پس از گذشت دهه ها در اذهان مردمان حک کرده است.
“۱۹۸۴″ دیگر رمان این نویسنده نیز از شاهکارهای ادبیات جهان محسوب می شود، اورول عنوان کتاب را با جا به جا کردن دو رقم آخر سال نگارش کتاب ( ۱۹۴۸) تعیین کرد. این کتاب سالهای پس از جنگ جهانی دوم و پیرامون فاشیسم هیتلری نوشته شد و نویسنده در حقیقت با بررسی اوضاع حاکم بر روزگار خویش دست به نوعی پیش گویی زده و رژیمهای توتالیتر و مستبدی را به تصویر کشیده است که قادرند به احساسات و اندیشه های انسانی هم رسوخ کنند و ریشه ی خصایلی چون عشق و نوع دوستی را در وجود آدمی خشک کنند.
۱۹۸۴، به شیوه ای هنرمندانه تصویری کامل از یک حکومت استبدادی را به تصویر می کشد. داستان، روایت جامعه ی ویرانی ست که در آن همه ی مردم تحت سلطه ی “برادربزرگ” زندگی می کنند، شهر مملو است از پرده های تلویزیونی که رفتار و گفتار انسانها را رصد و به پلیس مخابره می کنند. در این جهان غریب و بعضا آشنا سه شعار اصلی طنین انداز است: ” جنگ صلح است، آزادی بردگی ست، جهل قدرت است.”
جورج اورول هفت ماه و دوازده روز پس از انتشار این کتاب به علت ابتلا به بیماری سل و جراحات ناشی از جنگ در گذشت، مطابق وصیت خودش، پیکرش را سوزانده و خاکسترش را در گورستانی گمنام در دهکدهای به نام “ساتن کورتینی” در نزدیکی آکسفورد به خاک سپردند. بر روی سنگ قبراو هیچ اشارهای به شهرت و نام “جورج اورول”، اسمی که بدان آوازه جهانی داشت نشد.
حکایت بدون پایان وامهای بانکی سوخت شده/دکتر منوچهر فرح بخش
موضوع مطالبات معوق بانکها هم رفته رفته میرود تا تبدیل به جوک شود . حکومت اسلامی ایران در برخورد با مسائل حساس و اساسی کشوراعم از سیاسی، اقتصادی و یا دررابطه با مسائل اجتماعی که پرداختن به آن برای نظام میسر نباشد یا هزینه دار باشد همواره از دو شیوه متفاوت استفاده میکند که انتخاب این یا آن شیوه بستگی به حساسیت موضوع و سیاستهای رژیم دارد . این دو شیوه کاملا متفاوت از این قرار است که یا مطلقا سکوت میکند وهرگونه اطلاع رسانی چه بصورت اظهار نظرمسئولین ، خبری یا مصاحبه جهت روشن شدن اذهان عمومی ممنوع میگیرد.
ضمیمه اقتصادی هفته شماره 13 سال 93
با انتشار آخرین آمارها از سوی بانک مرکزی که مربوط به ماههای پایانی ریاستجمهوری احمدینژاد است امکان بررسی عملکرد اقتصادی وی با آمارهای رسمی فراهم شد. این گزارش نشان میدهد تولید ناخالص داخلی کشور در ششماه نخست سال ۹۲، ۵۱۶هزارمیلیارد ریال بوده و نرخ رشد اقتصادی به ۳/۲- درصد رسیده است. مقایسه سال نخست ریاستجمهوری محمود احمدینژاد با سال پایانی مسوولیت او نشان میدهد که رشد اقتصادی کشور از ۸/۴% در نیمه نخست سال ۸۴ یعنی زمانی که احمدینژاد کار خود را آغاز کرده بود به منفی ۳/۲% در خاتمه کار او رسید. بررسی ارزش افزوده در زیربخشهای اقتصاد کشور نیز نشان میدهد این شاخص در حوزه نفت از ۹/۱% در نیمه نخست سال ۸۴ به ۳/۲- درصد در پایان شهریور ۹۲ رسیده است. ارزش افزوده بخشهای صنعت و معدن نیز که تا ۶% را در سال ۸۴ نشان میدهد در سال ۹۲ با شیبی تند منفی بوده است. در بین بخشهای اقتصادی حوزه خدمات که همواره رشدی مثبت داشته به رقمی معادل ۸/۲- درصد کاهش یافته است. اما حوزهای که کماکان در اقتصاد کشور مثبت بوده و توانسته تاثیر قابل توجهی در رشد اقتصادی کشور داشته باشد بخش کشاورزی است که توانسته ارزش افزوده ۲/۷ درصدی را بدست آورد. بخش کشاورزی بجز سال ۸۷ که بدلیل بروز خشکسالی با رشد منفی ۸/۱۱ درصدی همراه شد در سایر سالها همواره رشدی مثبت داشته است. اتفاق سال۸۷ در عین حال نشان میدهد این بخش وابستگی شدیدی به بارش دارد و اگر اقلیم دست یاری به سوی کشاورزان نگشاید؛ از دست تولیدات این بخش نیز کاری ساخته نخواهد بود.
منوچهر توسطی نایب رئیس خانه صنعت و معدن کشور درخصوص پیشنویس لایحه حمایت از تولید و مشکلاتی که سالهای اخیر تولید کشور با آن مواجه بوده است، اظهار کرد: مطمئنا لایحه حمایت از تولید ملی حتی اگر ناقص هم باشد نکاتی درآن هست که حمایت از تولید ملی را در شرایط فعلی بهمراه دارد و نباید در پیچ و خم بروکراسی دولت ومجلس معلق بماند. وی بیان داشت: یکی از خواستههای خانه صنعت ومعدن و تصویب این لایحه است که نکات خوبی درآن بود و میتواند مشکلات فعلی را یک مقدار واقعگرایانه ببیند و قطعا اگر این لایحه تصویب شود بخش عمدهای از مشکلات را ازسرراه تولید برخواهد داشت. با توجه بیشتر به تولید میتوانیم، مشکلات ناخواستهای را که از طریق سوء برنامههای اقتصادی یا تحریمها به این بخش وارد شد از بین ببریم و این اقدام نیازمند قانون است. توسطی مشکل حاد فعلی بخش تولید را نقدینگی دانسته،میگوید: تجربه نشان داده که تمامی بانکها همکاری لازم با بخش تولید ندارند و بیشتر علاقهمندند که تسهیلات و منابع داخلی خود را بسمت فعالیتهای خدماتی و بازرگانی ببرند چون پرداخت تسهیلات و برگشت آن پروسه کوتاه تری و ریسک کمتری دارد، لذا تقویت بانکهای تخصصی مثل بانک صنعت و معدن و بانک توسعه صادرات و صندوق ضمانت صادرات میتواند کمککننده دولت و تولیدکنندگان باشد. گرفتن تسهیلات از بانکها در شرایط عادی سخت است، تقویت بانکها وافزایش سرمایه آنها به تولید کمک میکند، اما یک پیشنیاز دارد و چیزی که مانع میشود بانکها به تولیدکنندگان وام بدهند مواردی همچون وثیقه است که تولیدکنندگان دیگر وثیقهای ندارند که در گرو بانک بگذارند و تسهیلات بگیرند. نایبرئیس خانه صنعت و معدن ایران با بیان اینکه هر فعال اقتصادی با توجه به مشکلات فعلی و نبود پول با مشکل چک برگشتی مواجه شده است، گفت: اگر قرار است این میزان نقدینگی که در حوزه بانکهای تخصصی مثل صنعت و معدن و توسعه صادرات و صندوق ضمانت صادرات که اهرم خوبی برای حمایت از صادرات و جایگزین کردن وثائق است، به صنعت کمک کند بایستی موانع سهگانه وثیقههای ملکی، معوقههای بانکی و چکهای برگشتی را در کنار این منابع بانکی برطرف کنیم وگرنه این پرداختها انجام نخواهد شد و تنها حرفهایها منابع را جذب خواهند کرد و عموم تولیدکنندگان بهرهای نخواهند برد.
بر اساس آمارهای اعلام شده معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور در بهارامسال معادل یارانه پنج میلیون نفر، اعتبار صرف شده اما مشخص نیست این یارانهها به چه کسانی داده شده است. طبق آمار اعلام شده توسط نوبخت سخنگوی دولت در سه ماه ابتدایی سالجاری حدود ۱۰هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان فقط به توزیع یارانه نقدی بین خانوارها اختصاص یافته است. این آمار معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهوری نشان میدهد که در این سه مرحله در مجموع اعتباری معادل پرداخت یارانه ۲۲۸ میلیون و ۵۷۱ هزار و ۴۲۸ نفر پرداخت شده است. از آنجا که نوبخت اعلام کرده بود که ۷۳ میلیون نفر برای دریافت یارانه نقدی ثبتنام کردهاند و پس از آن اعلام شد که در اردیبهشت وخرداد بتمام متقاضیان ثبتنام کرده یارانه داده میشود، میتوان اینگونه استنباط کرد که در دو ماه اردیبهشت و خرداد امسال به بیش از ۱۴۶ میلیون نفر یارانه داده شده است. تفاوت آن ۲۲۸ میلیون و ۵۷۱ هزار و ۴۲۸ نفری که در مجموع سه ماه بهار امسال یارانه دریافت کردند با این رقم ۱۴۶ میلیون نفری که در دو ماه اردیبهشت و خرداد یارانه گرفتند نشان میدهد که یا در فروردین ماه امسال بیش از ۸۲ میلیون و ۵۷۲هزار نفر یارانه دریافت کردهاند یا اینکه در دو ماه اردیبهشت و خرداد آمار انصرافیهای دریافت یارانه لحاظ نشده است. این در حالی است که طبق آخرین آمار مرکز آمار ایران تا امروز میزان کل جمعیت ایران ۷۷ میلیون و ۵۳۰ هزار نفر است. در واقع در فروردین ماه امسال اگر به ۸۲ میلیون و ۵۷۲ هزار نفر یارانه داده شده باشد، این میزان بیش از پنج میلیون نفر بیشتر از کل جمعیت ایران است. موضوعی که پیش از این اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری به آن اشاره و گلایه کرده بود که دولت به جمعیتی بیش از کل جمعیت ایران یارانه داده است. البته اگر این موضوع رد شود نشان میدهد در دو ماه اردیبهشت و خرداد امسال معادل اعتبار لازم برای دادن یارانه به دو میلیون و ۴۰۰ هزار نفر(چهار میلیون و ۸۰۰ هزار نفر در دو ماه) یارانهای پرداخت شده که معلوم نیست به چه کسی رسیده است.
محمود عسگری آزاد جانشین معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییسجمهوری از افزایش بودجه جاری کشور انتقاد کرد و گفت: در مقایسه با سال ۸۴ که ۶۷% بودجه کشور به هزینههای جاری اختصاص داشت، این رقم در سال ۹۲ به ۸۰% رسید که زنگ خطری برای بودجه کشور است. وی با اشاره به اینکه در دولت قبلی (از سال ۸۴ تا ۹۲) ۶۵۰هزارنفر بصورت رسمی، پیمانی یا قراردادی استخدام شدند، گفت: استخدام ۴۰۰هزارنفر بدون نشر آگهی و برگزاری آزمون بود. او با اعلام اینکه تعداد کارکنان دولت از مرز ۲ میلیون نفر گذشته است، افزود: ۶۰۰هزارنفر هم در بخش نظامی و انتظامی اشتغال دارند، ۱.۲ میلیون نفربازنشسته کشوری و ۶۰۷هزارنفر بازنشسته لشکری در کشور وجود دارد، نزدیک به ۲.۴ میلیون نفر هم بازنشسته تامین اجتماعی هستند که حقوق خود را از دولت دریافت میکنند. عسگریآزاد با بیان اینکه نسبت بودجه کشور به درآمد ناخالص داخلی ۹۲% است، افزود: این در حالیست که کشوری مانند ژاپن با ۱۳۰میلیوننفر جمعیت فقط ۳۱۰هزارنفر شاغل دولتی دارد. وی یادآوری کرد: تنها تعداد مدیران دولتی ما ۵/۱ برابر شاغلان دولتی کشور ژاپن است. وی همچنین در همایش اصلاح ساختار نظام اداری آذربایجانشرقی گفت: سالانه ۱۲۴میلیارددلار درآمد ارزی عاید کشور میشود که با یکمیلیارددلار آن میتوان برای ۱۰۰هزارنفر در سال ایجاد شغل کرد اما تاکنون توانستهایم بنا به اعلام مرکز آمار ایران تنها سالانه ۱۰هزارشغل ایجاد کنیم. وی افزود: با کمال تاسف شاهد هستیم که نیروهای متخصص دانشگاهی ما بیکار هستند و اقتصاد کشور با رشد منفی ۷% مواجه است واضافه کرد: نخستین اشتباه ما در توسعه کشور دولتیکردن تمام امور بود و در قضیه واگذاری امور به مردم نیز عملکرد درستی نداشته یا دلمان نمیآمد یا چند سهم ویژه برای خود نگه میداشتیم. وی با اشاره به دو کشور کرهجنوبی و شمالی، اظهار کرد: با اینکه این دو کشور از منابع انسانی و جغرافیایی یکسان برخوردارند، اما بدلیل تفاوت درنگرش اقتصادی کرهجنوبی توسعه یافته و کره شمالی تنزل کرده است. از امکانات ایجادشده توسط دولت برای مردم تنها ۱۰درصد آنها مورد استفاده قرار میگیرد و ۹۰درصد آنها هرز میروند.
زنگنه وزیر نفت گفت: امسال به ۱۰میلیارد دلار برای پارس جنوبی نیاز داریم و اگر فرصت امسال را از دست بدهیم درسالهای بعد اثرخودرا نشان میدهد. در حالیکه ما باید تمام فازهای پارسجنوبی را حداکثر ظرف سهسال آینده تمام کنیم و این ۱۷ فاز، باید برای ما سالانه ۵۰میلیارددلار درآمد ایجاد کند. بیژن زنگنه افزود: در ۱۷ فاز متعارف پارسجنوبی تاکنون بیش از ۳۰میلیارددلار هزینه شده و برآورد میکنیم حدود ۲۰میلیارددلار دیگر نیاز داریم تا ظرف ۳ الی ۳.۵ سال آینده تمام شود. او اضافه کرد: با اینکه تاکنون بیش از ۳۰ میلیارددلار هزینه شده، اما هنوز گازی به شبکه اضافه نشده است. البته مقداری اواخر سال گذشته درفاز ۱۵ اضافه شد، اما پیمانکاران قول دادند که تاپایان سال بیش از صدمیلیونمترمکعب را درفازهای ۱۲، ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ تزریق کنیم. فازهای پارس جنوبی را اولویتبندی کردهایم، فازهای ۱۲، ۱۵، ۱۶ ، ۱۷ و ۱۸ را بعنوان اولویت یک و ۱۰ فاز دیگر را بعنوان اولویت دو در نظر گرفتهایم تا پروژهها پیشرفت داشته باشند، اما این شبهه پیش آمد که ما برخی فازها را تعطیل کردهایم در حالیکه اینطور نیست چراکه قصد داشتیم امسال حداقل صدمیلیونمترمکعب گاز به شبکه تزریق کنیم به همین علت اولویتبندی کردیم. وزیر نفت اضافه کرد: در حال حاضر کمبود گاز داریم در حالیکه دراین فصل باید ظرفیت اضافی را نیز شاهد باشیم و به این دلیل است که نیروگاههای ما نهتنها مایع مصرف میکنند بلکه هرروز ظرفیت بیشتری هم میخواهند. بنابراین باید با اولویتبندی گاز بیشتری تزریق کنیم تا در زمستان کمبود نداشته باشیم. وی تصریح کرد: در کشور در طرحهاییکه تا سال ۸۴ از نظر مالی تامین شده بود یعنی همین ۱۰ طرحی که در حال بهرهبرداری هستند، ۳۰۰میلیونمترمکعب گاز برداشت میکنیم، اما در مقابل قطر بیش از ۶۰۰میلیونمترمکعب برداشت میکند و بدتر آنکه تولید انباشته قطر بیش از ۵/۲ برابر ماست و ما باید در بخش گاز حتما این وضع را تغییر دهیم. بحث مدیریتی را تا جایی که میتوانستیم برطرف کردیم، اما امسال با صدمیلیونمترمکعب مشکل ما حل نمیشود. وزیر نفت با اشاره به فازهای ۱۰گانه ابتدایی پارسجنوبی، گفت: تا سال ۸۴ پنج فاز آن به مدار اضافه شده بود و فازهای ۶، ۷ و ۸ نیز ساماندهی شده بود و نزدیک به ۷۰درصد پیشرفت داشت و فاز ۹ و ۱۰ نیز ۱۵درصد پیشرفت داشت، اما فازهایی که بعد از آن آغاز شده بود هیچکدام به نتیجه نرسیده و دلیل آن هم یکی بحث مدیریتی و یکی هم بحث تامین مالی بوده که بعد از تحریمها کار سختتر شده است. زنگنه با اشاره به مشکل منابع مالی، گفت: در حالی که ما باید تمام فازهای پارسجنوبی را حداکثر ظرف سهسال آینده تمام کنیم و این ۱۷ فاز، باید برای ما سالانه ۵۰میلیارددلار درآمد ایجاد کند. زنگنه خاطرنشان کرد: در حال حاضر ۶۰۰واندیمیلیونمترمکعب تولید گاز داریم که با اتمام این فازها تولید ما به هزارمیلیونمترمکعب میرسد و درواقع از نظر تولید از قطر جلو میزنیم و علاوه بر گاز مصرفی، اضافه نیز خواهیم داشت.
علیرضا جهانگیریان، رییس سازمان هواپیمایی کشوری گفت: ایران بر اساس اسناد بالادستی و اهداف تعیین شده در افق ۱۴۰۴ در نظر دارد تعداد هواپیماهای خود را به ۵۰۰ فروند و جا بجایی مسافر را به ۴ برابر میزان کنونی یعنی ۱۰۰ میلیون نفر برساند. با وجود تحریمهای اعمال شده بر صنعت هوانوردی ایران طی سالهای بعد از انقلاب اسلامی موفقیتهای چشمگیری در حوزههای مختلف صنعت اعم از طراحی و ساخت انواع پرندهها، ارائه خدمات تعمیرات سنگین هواپیماها و ارتقای سطح ناوبری هوایی و خدمات فرودگاهی داشته است. وی افزود: فرصتهای متعددی از قبیل نوسازی ناوگان تجاری هوایی، تامین موتورهای هوایی، تامین قطعات هوایی، تعمیرات اساسی هواپیماهای تجاری، نوسازی و تعمیرات بالگردها، نوسازی و بهروزسازی فرودگاهها، همکاری برای آموزشهای هوایی و هوانوردی، همکاری متقابل برای جذب شرکتهای گردشگری و تبدیل ایران به هاب هوایی منطقه برای همکاری و سرمایهگذاری در صنعت هوانوردی ایران وجود دارد. قابل توجه مافیای هوایی کشور، حق دلالی خرید ۵۰۰ فروند هواپیما چنان بالاست که تنها از گلوی دلالان ذوب شده در ولایت پایین میرود.
شرکت ملی نفت ایران در حاشیه برگزاری المپیک جهانی نفت مسکوی روسیه ۴۱ فرصت جدید سرمایه گذاری صنایع نفت و گاز را به ارزش تقریبی ۱۰۰ میلیارد دلار به شرکتهای خارجی معرفی کرده است که طرحهای سرمایه گذاری در حوزه های مختلفی همچون جمع آوری گازهای همراه نفت، توسعه میادین نفتی و گازی و همچنین احداث کارخانه های تولید گاز و گاز مایع از جمله آنهاست. از میان آنها، ۱۱ پروژه مربوط به توسعه میادین گازی، ۲۳ پروژه مربوط به توسعه میادین نفتی، یک پروژه مربوط به طرح نوسازی و بازسازی تاسیسات آغاجاری و NGL پروژه مربوط به احداث کارخانه گاز و گاز مایع ۱۷۰۰، ۱۸۰۰ و ۲۳۰۰ و ۲ پروژه زیست محیطی و یک پروژه اقامتی است. طرح توسعه فاز دوم میدان گازی سلمان، فاز یک توسعه میدان گازی کیش، طرح توسعه میدان گازی پارس شمالی، گلشن و فردوسی، طرح توسعه میدان گازی لاوان، فروز B، فرزاد A و B، دی و سفیدزاخور، طرح توسعه مخازن گازی جنوب و طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی از جمله پروژه های توسعه ای در بخش گاز هستند.
از میان پروژه های نفتی نیز می توان به طرح توسعه میدان نفتی یاران جنوبی، فاز ۲ میدان نفتی دهلران، فاز سوم میدان نفتی دارخوین، جفیر، سومار، بندکرخه، فاز ۲ میدان نفتی سروش در منطقه بهرگان، طرح توسعه میدان نفتی ماهشهر، چنگوله، فاز ۲ میدان نفتی دانان، توسعه تکمیلی میدان نفتی دالپری، توسعه میدان نفتی چشمه خوش-بنگستان، میدان نفتی زاغه-نفت سنگین، طرح توسعه میدان های ریگ، شوروم و دودرو، توسعه میدان نفتی عسلویه شرقی، توسعه میدان های نفت سنگین (کوه موند، کوه کاکی و بوشکان)، توسعه میدان نفتی سپهر، . . سوسنگرد، آرش و سهراب اشاره کرد.
طرح نوسازی و بهسازی تاسیسات آغاجاری و NGL 1800 از دیگر فرصت های سرمایه گذاری اولویت دار شرکت ملی نفت ایران است که از اهداف تولیدی این طرح می توان به احداث کارخانه گاز و گاز مایع ۱۸۰۰ آغاجاری، احداث واحد تفکیک سی اف یو ۱۰۰ (cfu)، احداث تاسیسات فرآورشی و ایستگاه جمع آوری گازهای همراه میدان آغاجاری، اشاره کرد. احداث کارخانه گاز و گاز مایع ۱۷۰۰، ۱۸۰۰ و ۲۳۰۰ به نمایندگی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب نیز از دیگر فرصت های سرمایه گذاری است
هزاره ی ققنوس / ساسانیان تاسامانیان … رضا اغنمی
کویر، پژوهشگرو نویسنده ای پرکار وسختکوش است. دانش آموخته تاریخ، علاقمند به تاریخ و گذشته های فرهنگی و تاریخیِ ایران است. کارنامه پرباری درادبیات تبعید دارد. و همانگونه که درپشت جلد آمده بیش از ۲۰ جلد کتاب از او تا به حال منتشر شده است. ازمعدود چپ اندیشان جهان وطنی ست که به تاریخ سرزمین خود عشق میورزد. محمود، درسیاهی های تاریخ میچرخد، به زوایای آشکار و نهانش سر میزند به دیدن روزنۀ نوری ولو ازدوردست ها با دریائی ازامید سفره پهن میکند با سایه ها و رد پاهای درگذشتگان به درد دل مینشیند، با شکافتن وقایع رخدادادها را ثبت وضبط میکند. با تاریخ عاشقانه سخن میگوید. به ازدست رفته ها وتاراج شده ها حساس است. بارها شاهد بودم که ازهجوم بیگانگان ولطمه های تاریخی، ازدست رفتن های خاک وطن با تأسف و اندوه سخن گفته است.
این اثر شامل شش بخش است. با نمایۀ کتاب و نقشه ها که درپایان آمده است.
دردرامد، به پژوهش تاریخی نگاری دردوران جدید اشاره ای دارد که «تاریخ، یک پُرس وجوست از دیروز تافردا». از پیوستگی های تاریخی و گسست های تاریخ خودی «تاریخ سرزمین ما اما، از بیش ازهزارسال به این سو، پیوستگی ندارد. بریده بریده است.» ساسانیان بخش نخست این کتاب است که «ازسال ۲۲۴ تا ۶۵۱میلادی ( ۴۲۷ سال) درایران فرمانروائی کردند.» وسپس دستاوردهای آن دودمان را شرح میدهد.
از اندیشه و دانش، آغازمیکند. با خدای نامه. که «کهن ترین کتاب ارزشمند تاریخ ایران است» و ترجمه آن به عربی در قرن دوم هجری توسط ابن مقفع انجام شده با نام «سیرالملوک الفرس». ترجمه «کتاب به سرعت بین تازیان رواج یافت» . بنا به روایت کویر، «شاهنامه های ابوالموید بلخی و شاهنامه منثورابومنصوری نیزترجمه و اقتباسی از این کتاب است.» درکنارخدای نامه، از دیگرآثار فرهنگی یاد میکند: آیین نامک. نامه تنسر. یادگار زریران. اندرزنامه آذربادمهر اسپندان. ازتاریخ شهرهای ایران، ازشطرنج نامه و ازکارنامه اردشیر بابکان با توضیح عناصر ویژه هریک، مخاطبین را با گذشته های پربار تاریخی آشنا میکند.
ازتنسر، موبد بزرگ اردشیربابکان» یاد میکند و ارمقام روحانی او ونامه هایش به بزرگان .شاهان منطقه. از«کرتیر» و«مانی». مینویسد: درروزگار نخستین شاهان ساسانی دوگرایش آیینی عمده، وجود داشت که هریک از آنها می کوشیدند به آئین رسمی دستگاه تبدیل شود: مانی وکرتیر. و سرانجام کرتیرپیروزشد.» مانویان بعنوان زندیک {زندیق} مورد تعقیب وآزار حکومت قرارمیگیرد و کشتار فاجعه بار مانویان به فرمان کرتیربه دست شاه ساسانی شروع میشود. مانویان، اوستا را که توسط کرتیر نوشته شده، قبول نداشتند. آنها {زندیک ها} «معتقد به ابدیت ماده بودند خلق جهان را انکار می کردند و به دهریون مشهور شدند.» جدال خرد و اوهام بود و رودرروئی عثل وجهل. ونادانان برنده آن جدال ویرانگر بودند با پیشوایان آئین زرتشت. خونریزی و کشتار مخالفین در زمان ساسانیان قدرتِ روحانیت را پی ریخت. «درایران مهریان ومانویان ومزدکیان را سرکوب کردند. . . . دررم نیز مهریان را ازمیان برداشتند و برنیایشهای ویران شده آنان مسحیت را برساختند . . . هردوآئین جدید بنیادها وبخش های بزرگی از اساتیر و ایزدان خویش را از آئین مهر برگرفتند». ۹۴
درباره مانی، نقاشی که پیامبرشد . «این آیین بیش از ۱۵۰۰ سال دوام آورد». مانی درخاطره نویسی نیز پیشگام بوده است: «زندگینامه نویسی بخشی ازادب مانوی است. . . . مانی نخستین کسی است که حدود ۱۷۰۰ سال پیش، زیستنامه خودرا نوشته ودرآن خود وخانواده اش را معرفی میکند» ۱۰۲. افکار و اندیشه های مانی درسراسر منطقه سایه انداخته است. معتزله وماندایی ها وصائبین از آنانند، که درخوزستان وکناره رودخانۀ کارون زندگی می کنند. مانی که از اشکانی بود،به دسیسه و توطئۀ روحانیون زرتشتی، به دستوربهرام ساسانی به «زنجیرکشیده شد و به زندان بردند و سپس با شکنجه ها او را کشتند.» آثار زیادی از مانی و درباره مانی بجا مانده است. به روایت کویر: «نزدیک صد و هفتاد کتاب و رساله درباره مانوی ها وجود دارد، «آثارالباقیه» بیرونی و«الملل والنحل» شهرستانی و «الفهرست» ابن ندیم جزو بهترین نوشته های عربی دراین زمینه است.» ۱۰۳
پیکرمانی رامدتها بردروازه جندی شاپور به دار آویختند وازآن پس مردمان آن را دروازه مانی خواندند اما اندیشه ها یش را نتوانستند به دارکشند. کویر، سرودۀ بلند ابوالقاسم اسماعیل پور را که در مقام والا واندیشه های مانی دارد، ثبت و ضبط کرده است. و سپس سرودۀ خود مانی را «هنگامی که کودکی خردسال بودم/ و درسرزمینم درخان ومان پدری می زیستم/ پدرومادر توشه ای همراهم کردند و ازخراسان / به دوردستها فرستادند . . . . . .» این سروده ها بازتابی ازمعرفت فرهنگی و خردگرائی این پیامبر باستانی را توضیح میدهد.
جنبش مزدکیان ۵۲۴ – ۴۹۴ میلادی ازوقایع تاریخی ایران است در سلطنت ساسانیان، که پژوهشگر به شرح روایت آن جنبش بزرگ پرداخته است. این بخش نیز با سروده فردوسی شروع شده است» «بیامد یکی مرد مزدک بنام/ سخنگوی و با دانش و رأی و کام» . کویر «آئین مزدک را یک جنبش بزرگ فرهنگی و اجتماعی» خوانده واضافه میکند که «بیش ازهزارسال برفکر وفلسفه ی ایران و جهان نور افشاند». بعلت گسترش آرای و اندیشه های مزدک بین مردم، و سازش فریبکارانه قباد با تدبیر و تدارک خسروانوشیروان : «درزمستان سال ۵۲۴ {میلادی} مزدک و هزاران تن از پبروان کشتار ونابود می گردند».
کویر ازکتاب های دوران اشکانی یاد میکند و با مکث روی سوگنامه ای، مخاطبین ش را با یکی از منابع فرهنگ عزاداری رایج درمیان شیعیان را میشناساند.«یکی ازکتاب های به جامانده از روزگار اشکانی، به پهلوی، کتاب یادگار زریران است. یادگار زریران سوگنامه ای است برپایه نوشته ای کهن که ازروزگار اشکانیان است.» ظهور زرتشت و رواج «دین نو» وپیوستنِ مصلحت آمیز شاه و برخی ازخاندان سلطنتی به نودینان«جهان به دو اردوگاه دشمن و دوست، دیندار وکافرتقسیم میشود» با شروع اختلافات و درگیری های خونین، نقش دین درفرهنگ ایران و گسترش آن عناصرگسست و پارگی های افکاراجتماعی در راه تازه ای میافند.
سی وچهارمین پادشاه ساسانیان یزدگرد سوم وآخرین شاه آن دودمان است. اما درآیینه تاریخ : «یزدگرد سوم فرزند جنگ های درازمدت ایران وروم، فساد و تباهی موبدان و حکومتیان، نارضایتی مردمان، سرکوب جنبش های مزدکی ومانوی است» درچنین فرسودگیهای فرهنگی اجتماعی ست که با حملۀ اعراب دورتازه ای ازفلاکت ها و سیه روزی ها شروع میشود.
پژوهشگرازیادگارهای خسرویاد میکند و ازایوان مدائن: «چون ازساختن آن فارغ شد، برتخت نشست وبرای ترساندن مردمان به بریدن سر ودست وپای دربرابر دروازه کاخ پرداخت: فروتر بریده بسی دست و پای/ بسی کشته افکنده بر درسرای/ زایوان ازآن پس خروش آمدی/ کز آوازها دل به جوش آمدی/ که ای زیردستان شاه جهان/ مباشید تیره دل و بدنهان.» عبرت آموزاین که ظلم و ستم، گریبان ظالم و ستم کار را میگیرد. دیر و زود دارد اما سوخت وسوز ندارد.
نویسنده با روایت هجوم عرب ها به ایران که به زمان خلافت عمراین خطاب شروع شده اطلاعات مفیدی دراختیار خواننده میگذارد. از ستایش بتها با شرح قدمت ونفوذِ هریک از بت های بزرگ، نگاهی دارد به تمدن قبل ازاسلام عرب، و با تکیه به برخی یافته های تاریخی در خاک عربستان؛ در عنوان: «همسایگان» خدا برگهایی از آن تمدن را یادآور شده است. مینویسد: «این یافته ها بخش بزرگی از باورهای پیشین ما را درباره ی تازیان دگرگون خواهد ساخت. تاریخ عرب پیش ازشکل گیری اسلام تاریکی های بسیار دارد وبازیافته های کنونی بسیاری از داوری های پیشین را رد میکند» ۲۱۸ .
پژوهشگربراین باورست که ازپنجهزارسال پیش مهاجران سامی ازجنوب به این منطقه واردشده اند حامل وبانی این تمدن هستند. «شهرها بیشتر درجنوب شکل گرفت وطائف ومکه و یثرب درشمال بود». قبایل درون عربستان و نام خدایان هریک ازقبایل را توضیح میدهد. مبداء و منشاء حضور«الله» خدای مسلمین را یادآور میشود: «قبایل مضری که نام خدایشان الله بود و قریش ازآنان بودند» همان. ازقبیله دیگری به نام ایاد درشام یاد میکند که نام خدای باستانی شان «الله» بوده است.«آخرین پادشاه تدمر، وهب الله همروزگار شاپوراول ساسانی بود. رومی ها با کشتن وی تدمررا ویران کردند. خرابه های بزرگ نیایشگاه درمنطقه تدمر سوریه تمدنی باشکوه را نشان میدهد.» همان. دربرخی آثار کهن عرب از«اللات» یکی ازسه بُت بزرگ ومورد پرستش اعراب یادشده است.
روایت کتاب به درستی نشان میدهد که بعد از حمله عرب مقاومتهای محلی دربیشتر نقاط ایران ادامه داشته، ایستادگی مردم درمقابل قوم مهاجم بطورپراکنده درسرزمین های اشغالی درجریان بوده است. درچیرگی اعراب درآن دورۀ طولانی دوقرن، جنبش های زیادی در گوشه وکنار ایران رخ داده است که نویسنده شرح آن خیزش ها واثرات اجتماعی آن ها را با خوانندگان درمیان گذاشته است. به جرأت میتوان گفت کویر با استناد به پژوهش های خود به درستی با این عنوان: «دویست سال رزم و نبرد فکری و فرهنگی واجتماعی ایرانیان برای آزادی»، آن مفهوم جا افتادۀ تحقیرآمیز«دوقرن سکوت» را از بیخ وبن ویران کرده و «دوقرن مقاومت» را برجایگاه ش نشانده است.
در«دویست سال پایداری» که شرح نبردها وپایداری ها شرح داده شده بعلت کثرت روایتها وعناوین گوناگون نمیتوان در یک بررسی شرح آن قیام ها را آورد، باید کتاب را خواند وازهسته های مقاومت وایستادگی در برابر مهاجمان به درستی آگاه شد. درادامه جنبش ها، اشاره ای دارد به قرمطیان وتاخت و تازآنها به مکه و بُردن حجرالاسود به لحسا. «خلیفه ی مسلمانان با ترس به آنان باج می داد» تا حجرالاسود را به مکه بازگرداندند. قرمطیان در حمله های محمودغزنوی ازبین رفتند.
این بخش با «شاد زی، با سیه چشمان، شاد» شروع می شود. و نوید میدهد که :
«پس از دویست سال نبرد، پایداری و قیام، ایرانیان قدرت تازیان را درهم شکستند» نوسازی ایران، سرآغازتحولات کشور و تشکیل حکومت های ایرانی را توضیح میدهد. ضعف رو به سقوط عباسیان که در سراسر قلمروحکومت بغداد راه افتاده بود، زمینه های قیام برعلیه جور وستم حکومت جباران بیگانه گردید. درسیستان توسط صفاریان، سامانیان درخراسان، دیلمان در سرزمین گیلان و … مردم و خانمان را باز یافتند و به اصلاحات پرداختند. اما انکار نباید کرد که مسلمان شدن ایرانیانِ زرتشتی مذهب دراین مدت طولانی به بار نشسته بود. آتشکده ها ویران ومسجد و محراب وبانگ اذان و سایر شیوه های عربِ اسلامی رواج پیدا کرده بود.
کویر برگ های مستندی از ظهوردانشمندان و فیلسوفان و شاعرانِ خردگرا، با ذکر نام واثرهریک از آن خادمان فرهنگ، تحولات فرهنگی را یادآور میشود.
ازناصرحسرو که با عنوان مبارزی خرد ورز نام برده است، با آوردن سروده های او خطاب به فقیهان مینویسد: «همه جا فقیهان را اژدها و ابلیس می خواند و مردم را از فریب آنان وشاهان برحذر می دارد.» درسروده ای دیگر «فقیهان و زاهدانی که با استفاده ازقرآن و آیات به خدمت ستم و جهل کمربسته اند» پرده از فریب وریاکاری فقها برمیدارد. دارودستۀ سازمان یافته انگل های جامعه را رسوا میکند. این بخش که ازطولانی ترین فصل های کتاب است، مجموعه ای از اطلاعات مفید و خواندنی از رستاخیرفرهنگی، اجتماعی گرفته تا عرفان و قلندری و {جایگاه} زنان و زبان و سیاست را در زمانۀ خود شامل میشود.
«درحمله محمود {غزنوی} به هندوستان و ری وبسیاری ازسرزمین های دیگرایران را به ویرانه ای تبدیل کرد. به نوشته عنصری: «ازبس که آتش زد شاه در ولایت هند/ کشید دود زبتخانه هاش بر کیوان».
جباریت مطلقِ خلفا و فقها، زمینه های فرمانفرمائی غلامان ترک را فراهم ساخت. آن غلامان هشیارترازخلفا وفقهای ریاکار زمانه بودند.« … درهمراهی فقها و دینمداران با این آدمکشان تبهکار:بدتر ازهمه و زشت ترازکاراین غلامان آشناکش، خیانت عمال شرع مبین بود … » وخلیفه «متوکل به دست شماری ازترکان درباری به قتل رسید. و خلیفه المعتز درسن بیست و چهارسالگی به دست گروهی ارترکان به تشنگی کشته شد. و المستکفی خلیفه را دستگیر ساخته چشمانش را میل کشیدند ودرزندان انداختند تا جان سپرد. وکشتن خلیفه مستعین وپسرانس . .. و خلفا هیچگاه به جایگاه قدرتمند پیشین خود بازنگشتند» اما فقها ازآتش زدن کتاب ها و کتابخانه ها و«پوست از تن عین القضات و سهروردی و نعیمی و نسیمی می کندند تا ترس ونادانی سایه گسترد وآزادگی و دانائی دامن برچیند» ۵۶ – ۵۵۴
«نمایه کتاب ها» درسه برگ پایان کتاب، نشان از بررسی گسترده نویسنده دارد و قابل تأمل است.
و سخن آخراینکه کویر دربازنگری به گذشته های دور، روایت تلخ وناگوار حملۀ نوکیشان عرب با باورهای اسلامی و فروپاشی ساسانیان، و دگرگونیهای های پسین – تنش ها و مبارزه های فرهنگی سیاسی ایرانیان را – بررسی و کتابی منتشرکرده که امید است مورد توجه منتقدین وتاریخ شناسان قرار گیرد.
«هزاره ققنوس» در شمار ماندنی ترین آثار ادبیات ایران در تبعید است.
گزاش نمایشگاه عکاسی اولین پاپاراتزی در لندن / رهیار شریف
” پاپاراتزی ” واژه ای آشنا به حافظه و معنی دار در دیالوگ های امروزین تلقی می شود. عکاسی که در کوچه پس کوچه های شهر به کمین سورژه ای مشهور برای شکار نشسته . این واژه اما تا همین پنجاه سال قبل تنها یک نام بود. نام فامیل یکی از شخصیت های فیلم ” زندگی شیرین ” فلینی.
حالا و از پس عبور بیش از نیم قرن از آن روزها؛ عکس های پاپاراتزی واقعی در مجموعه ی ” هیستوریک ” لندن به نمایش در آمده. این طور که پیداست، فلینی، کاراکتر پاپاراتزی را از روی شخصیت و زندگی فردی به نام ” مارچلو ژپتی ” نوشته. جوانی که در همه جا حضور داشت.
این طور که پیداست مجموعه ی شخصی او شامل یک میلیون عکس می شود که همگی آنها به همین شیوه ی غافل بر روی فیلم ثبت شده اند. نمایشگاه حاضر که عنوان ” سالهای زندگی شیرین ” را بر پیشانی اش نوشته؛ همان طور که از نامش پیداست؛ به روایت تصویری سالهای شیرین رم رسیده. همان روزگار دهه ی شصت و هفتاد. هم آن وقت که اثرات ناشی از جنگ و فقر کمرنگ شده بود و دنیای سریع و مدرن هم کمر به تحمیق مردمان نبسته بود.
این نمایشگاه تا ماهی دیگر در مجموعه ی هیستوریک برقرار است.