اکبر گنجی
فقیهان که متخصص برساختههای اعراب پیش از اسلام اند (احکام فقهی امضایی)، از اخلاق، معنویت، پارسایی و آخرتگرایی هم سخن گفته و میگویند. برخلاف لیبرالیسم که با تمایز خوب از حق، دولت را قلمرو احقاق حق دانسته، شهروندان را در انتخاب شقوق مختلف زندگی خوب آزاد می گذارد و برای دولت وظیفه اخلاقی – از طریق تحمیل یک سبک زندگی خاص- قائل نیست، دولت را دارای وظایف اخلاقی به شمار آورده و بر این باورند که دولت موظف است تا مردم را به بهشت برساند. به تعبیر دقیقتر، راههای رفتن به بهشت را برای آنان هموار سازد. یا دقیقتر از این، راههای رفتن مردم به جهنم را مسدود سازد.
فقیهان زمامداری سیاسی را “حق ویژه” خود قلمداد میکنند. تبعیض؛ اساس و ریشه نظریه ولایت فقیه است. اگر فقیهی در رأس دولت قرار گرفت، حکومت مادامالعمر حق ویژه اوست (خامنهای در بیست و ششمین سال رهبری قرار دارد و اگر ۲۰- ۱۰ سال دیگر عمر کند، چه بر سر ایران خواهد آمد؟)