خانه » 2017 (برگ 18)

بایگانی/آرشیو سالانه: 2017

باربودا (مجموعه داستان)/رضا اغنمی

 

نویسنده: سپیده زمانی

ویراستار: سایه اقتصادی نیا
صفحه آرا: سعید کاوندی
طرح جلد: گلریز گرگانی
ناشر: بدون. چاپ اول۱۳۹۶

 

این دفترشامل ده داستان کوتاه است با زبانی ساده وگفتمان هایی صمیمانه درفضایی عادی و دوستانه. هریک ازداستان ها، گرچه به ظاهر روایت گذرائی ازامور زندگی همیشه جاری هستی ست در بودن و شدن و ماندن؛ اما با اندک دقت، می توان مفهوم ذاتی وآثار هریک آن ها را دربستر رو به کمال زندگی دریافت و لمس کرد. این برداشت تجربی و تبلور آن دراندیشه و آمال بانوئی تحصیل کرده، نمونه ی بهتری ست که با خاطره های تلخ و شیرین خود درآمیخته و بازآفرینی آن هارا در کتابی با نام «باربودا»، جزیره ای ازجزایر کالیفرنیا منتشر کرده است.
Go home نخستین داستان این دفتر است .
چهارپنج دختر و پسر هریک شغلی در این جزیره دارند، که سرگرم کار و زندگی هستند.
راوی به صدای ضربه های شدید باران ازخواب بیدار می شود «ساعت سه و نیم صبح» پس از گوش دادن و گرفتن پیام دوستان و حوادث روزی که از مرخصی برگشته را در ذهنش زنده می کند. جماعتی را درحیاط ساختمان می بیند وگلی را. درمحل کارش که آزمایشگاه بهداشتی و مسائل بررسی امور پزشکی ست با گلی آشنامی شود.
دکتربراون با دیدن راوی از رنگ پریدگی صورت او شوخی وجدی می گوید :«علامت طاعون است بلندبلند خندید».
گلی بامشاهده دست ورم کردۀ وتب شدید او ناراحت شده می گوید:
« نیش عنکبوت ها کشنده ست» ولی اوکه درخانه عنکبوت ندیده، دکتر امراض بومی می گوید: «این عنکبوت ها قابل رؤیت نیست». هرگز دیده نمی شوند.
معالجه راوی با دلهره های مبهم ادامه دارد . یکشنبه به کلیسا می روند. کشیش موعظه را با تکرار کردن سه بار GO home شروع می کند. واز عفو و بخشش و سفارش های مسیح می گوید و از
رفتن یا برگشتن به خانه!

درخواب، باز تکرار گذشته ها و زوزۀ باد و لرزش شیشه ها وتکان ساختمان درساعت «سه و نیم».
بدون برق واینترنت و وامانده. با نور شمعی درخلوت خود، صحنه ی زیبایی ازتنهایی ازدلهره، شناور در یأس و امید؛ دریادداشتی به خود:
«تا فردا که به ساحل امن وعیش رسیدم، حس این موقعیت ازیادم نرود. طوفان که تمام شود به خانه برمی گردم».

حیرانی
داستان دیگری ست. در نشان دادن تجربه ی پزشکی که در حین شکافتن قلبی خارج از تن انسان، از قول نویسنده که بدون تردید دراین شغل مهارت دارد روایت شده است.
دکتر نلسون دستور می دهد که کامپیوترها را خاموش باید کرد. جلسه برای شرح آزمایش متد جدیدی درکشفیات پزشکی ست:
«بیمار احتیاج به جراحی و نصب باتری درقلب نداشته باشد».
به دستور نلسون، راوی داستان مسئولیت توضیح پروژه را برعهده می گیرد. ازجایش بلند شده رو به حاضران، متن برنامه پروژه را برای آن ها شرح می دهد و سرجایش می نشیند.

درخیال، به گذشته ها پرت می شود به خانه ش. درزادگاهش در وطنی که داشته ، درحیاط پُردرخت زیر درخت توت تناور و پیر و :«سایه بانی ازبرگ توت وانگورمثل مادر وفرزند آن قدر به جان هم پیچیده بود». دلتنگ از غربت، خوابزده، منگ و مبهوت :
« از زنی که شده بودم بایک دست نارگل را زیربغل گرفته بودم و با دست دیگر تکه های مرغ را سرخ می کردم. هرچند دقیقه یک بارهم سری به کتابم، که آن طرفتر باز بود. حقوق مدنی از دکتر ناصر کاتوزیان داشتم . . . . . . تصویرخودم را می دیدم که داشتم کفگیر بزرگی را دردیگ می چرخاندم . . .».
دکترنلسون را می بیند درحال تماشای آکواریم ماهی ها که می گوید:
«این ها امیدهای ما هستند. قراره به ما کمک کنند اون دارو را تولید کنیم . . . بیماری با پای خودش ازمطب شما به زندگی معمولیش برمی گردد فقط با تزریق یک آمپول، بدون جراحی بدون باتری».

باز، درخیال گذشته ها می غلتد تا فضله خوردن پسرگیتی را نبیند. پوست هندوانه را برداشته می خورد رو به گیتی می گوید اون دیگ را رها کند و برود بچه را بردارد و نگذارد فضله مرغ می خوره. خسته وعصبی با درد کمر ازبچه بغل کردن و بغض آلود از نرسیدن به درس هایش:
«گیتی پسرک را کشان کشان برد زیر شیرآب کنارچاه آب دهان و صورت پسرک را شست».
این رفت و برگشت به گذشته ها چند بار تکرار می شود و سرانجام خواننده، راوی داستان را در جلسه ی پزشک ها می بیند که همگی با عجله سرگرم کار هستند:
« یکی از دکترها آن را بین دست هایش گرفت. قلب تپید و ازبین دست هایش افتاد داخل یخ ها. حتما غیرازسرما چیزی حس نمی کرد. نه رنجی، نه عشقی و نه هیج دیگر.
در منظر نگاه خواننده تابلویی زیبا شکل می گیرد. و نمایشی از تلاش یک زن متعهد خانواده و با فرهنگ و قابل احترام که باید ارج نهاد.

وصیّت نامه
نویسنده، خواب می بیند که مُرده است و خونی شده همه جایش شتک زده. دوستی دارد به نام لیندا. یک «سنگ مولدوایتی» به اوداده وسفارش کرده که «مراقب باشم کسی غیرازمن وخودش به سنگ دست نزند». براین باور است که خواب هایش راست و درست وبدون شک همان خواهد شد که در خواب دیده است. براین باور تصمیم می گیرد نزد وکیل خانواده گی که درنیویورک است برود تا وصیتنامه ای تنظیم کند. فاصله ی جزیره تا نیویورک شش ساعت با هواپیما ست. جاده های جزیره پُراز دست اندازاست و همیشه هم شلوغ ، ترافیک و راه بندان. اتومبیلی ازکنارش می گذرد و پرتش می کند به شانه ی جاده. هنوز کنترل خودرو را به دست نیاورده، ماشین پشت سر اورا پرت می کند به هوا:
«میان زمین وآسمان بودم که خون شتک زد به شیشۀ جلو» با رسیدن آمبولانس اورا که توی ماشین له شده مچاله شده بیرون کشیده و به بیمارستان می رسانند. گفتگوهای پزشک و دستیاران را می شنود اما توان حرف زدن و پاسخ گویی ندارد.
یاد پنج سالگی ش می افتد وخاطره ی دردناک تصادف با موتور سیکلت که از رویش گذشته بود :
«ترسیده بودم و گریه می کردم مامان بغلم کرده بود توی بغلش خودم را خیس کردم. مامان گفت اشکالی نداره». یاد دانشگاه می افتد و کلاس حقوق مدنی و دختر بغل دسی ش که خود را شمس معرفی کرده بود و اوهم خودش را.
به ناگهان با احساس دردی شدید مغزش روشن می شود:
« درست مثل این که خوابیده بودم ولی کسی که وحشیانه با فریاد وکتک بیدارم کند».
باهمه دردی که برتنش نشسته، از زنده ماندن خوشحال است. درهمان حال ازدکتر می شنود که: «حدود ده دقیقه مُرده بود. شانس آورد که زنده موند شانس . . .».

پس ازمرخصی ازبیمارستان، به قصد دیدار با وکیل بلافاصله عازم نیویورک می شود. در فرودگاه نیویورک پیام لیندا را می بیند:
«مراقب جاده ها باش اما نگران مباش. مشاهده کردم زنده می مانی»!

کولبری، تاکتیکی اقتصادی یا استراتژی سیاسی/محمد خوشچهره

سرفصلی برای پژوهش در مورد پدیده کولبری و اشاعه آن توسط جمهوری اسلامی ایران

دولتهای کولونیالیستی در ممالکی که تحت تسلط خود در آورده اند اگر اقدام به کاشت هرگونه بذری یا تاسیس بازار یا پی ریزی پروژه های اقتصادی بنمایند، مطمئنا در راستای بهره برداری استراتژی سیاسی و اقتصادی هدفداری بوده است و بیشتر اهداف سیاسی و امنیتی در پس پرده این طرحها وجود دارد که عبارت است از غارت و به تاراج بردن سرمایه ذاتی کولونی، منطقه یا کشوری که تحت تسلطشان قرار دارد، مضاف بر اینکه از سرمایه عمومی نیز مستعمره را بی نسیب گذاشته و میگذارند. اکنون کوردستان به عنوان یک جغرافیای مشخص با ملیتی کوردی به عنوان یک میهن و ملت، تحت تسلط کشورهایی قرار دارد که با زور بر آنها حکم میرانند، گواه این مسئله مبارزه بیش از یک قرن ملت کورد در تاریخ معاصر است که خواهان رهایی از بند سلطه گران بوده است و تا امروز نیز دست از مبارزه برای رهایی برنداشته است و همیشه خط مشی دمکراتیک ، شاهراه ارائه خواسته های مبارزاتی جنبشهایش بوده و جوهر دمکراتیک بودن خصوصیت بارز تداوم مبارزه ملت کورد در منطقه بوده است که همین جوهره و خصوصیت سنگ زیر دندان کشورهای سلطه گرش بوده است.
دمکراسی خواهی و فراخوان برای اجرای عدالت و مشارکت سیاسی و اقتصادی، خصوصیات بارز جنبشهای کورد است که سلطه گران را همزمان با بکار بردن خشونت تمام، و علی رغم میل و اقداماتشان، ناتوان از پاکسازی نژادی و محو کردن ملت کورد کرده است. اکنون مسئله کورد، دمکراسی و عدالت سیاسی و اقتصادی و برابریخواهی در اشاعه فرهنگ و زبان و همچنین شرعیت تاریخی پایگاه حاکمیت در منطقه را با هم گره زده است، برای همین دشمنان کورد و سلطه گران کوردستان ، دگرگونی مسئله کورد و تغییر ماهیت خواسته هایش با پوششی دیگر، به راهکار عملکردهای سیاسیشان تبدیل شده است و با استراتژیهای نوین در صدد پیروزی بر کوردها هستند و در این راه نیز موفقیتهایی را به دست آورده اند و تا این مرحله نیز آنها از کوردها جلوتر بوده اند ( این بدان معنا نیست که کوردها به موفقیت دست نیافته اند بالعکس کوردها توانسته اند موفقیتهای بزرگی را کسب نمایند و همین امر باعث شده است که آنها سراسیمه و آشفته شوند و در صدد تخریب و خدشه دار کردن سیمای حق خواهی و مبارزه مشروع ملت کورد باشند) در این میان سیاستهای جمهوری اسلامی ایران به طور ویژه کوردها را هدف گرفته است (یک مثل قدیمی هست که عربها و تورکها از رو شمشیرهایشان را بر کوردها کشیده اند اما فارسها، با پنبه سرشان را بریده اند).
مسئله کورد در ایران مسئله ای صرفا سیاسی است (در همه بخشهای کردستان نیز صدق میکند) جمهوری اسلامی ایران، برای انکار سیاسی بودن مسئله کورد، اقتصادی بودن آنرا تبلیغ و سعی در تفسیر اقتصادی برای خواسته های جنبش کوردستان است و در این راه نیز به موفقیتهای چشمگیری نیز دست یافته است ( تا اکنون موفق عمل کرده است). سیاست عامدانه فقرزایی و گسترش فقر و محروم سازی و اشاعه بیکاری و مشکلات اقتصادی ، سرمایه گذاری نکردن در پروژه های استراتژیک تولید کننده سرمایه زا در کوردستان(ایلام، کرماشان، سنندج و ارومیه)، همیشه اجرا شده و در همان حال نیز منابع معدنی و آبی و تولیدات بخشهای مختلف کشاورزی و دامی نیز برای تبدیل به کالای مصرفی روانه شهرها و استانهای مرکزی شده است و صادرات و تجارت آن نیز در خدمت توسعه استانهای مرکزی و غیر کورد بوده است. ستم اقتصادی ای که پایه های آن بر چرخ تبعیض سیاسی است.

موازی با سیاست فقرزایی در کوردستان، سیاستی استراتژیک و هدفدار در قالب یک پکیج به نام کولبری به مردم کوردستان هدیه داده شده است که خود نظام جمهوری اسلامی مشوق کولبری است و به عنوان طرحی برای فقرزدایی و کمک به مردم منطقه برای رفع و کاهش بیکاری ارائه شده است، ظاهر قضیه و طرح کولبری برای رفع بیکاری، طرحی انسانی است اما اهداف سیاسی خطرناک و کثیفی برای تخریب و خدشه دار کردن سیما و شخصیت کورد در ایران در پشت این هدیه و پکیج کولبری وجود دارد که عبارتند از:
۱- تغییر دادن، سرپوش نهادن و کمرنگ نمودن خواسته های سیاسی کوردها از آزادی سیاسی، حق تعیین سرنوشت، دمکراسی و برابری و عدالت و مشارکت و شراکت حقیقی و واقعی در سیاست کلان کشوری و رفع تبعیضهای قانونی و سیستماتیک، به آزادی در کار و امرار معاش، آزادی کولبری، خواسته های کم بهای نان و معیشتی، به مفهومی دیگر؛ تغییر مسئله سیاسی کوردها به مسئله اقتصادی کم ارزش (امرار معاش روزانه).
۲- تخریب و خدشه دار نمودن سیما و شخصیت کوردها از آزادیخواهی و انسان دوستی به قاچاغچی و خرابکار بودن، به مفهومی دیگر تغییر سیمای دمکراسی خواهی و عدالتخواه کوردها به شخصیتی شرانگیز و مضر بر اقتصاد کشور.
۳- در بسته کولبری، شکستن عزت نفس فردیت کوردها، متواریون از مامورین قانون و قانون گریز بودن، ترسویی و سر انجام بردگی دولت – ملت حاکم و مزدور شدن ناگزیری و اجباری، وجود دارد. به مفهومی دیگر، شخصیت کوردها از عزت نفس و تسلیم ناپذیری در برابر ظلم، شجاعت و مسلط بر اراده خود به شخصیتی تبدیل خواهد شد که در بسته کولبری وجود دارد. این یکی از هدفهایی است که خواهان دستیابی به آن هستند.
۴- پیشرفت های تکنولوژیکی، جهان را وارد مرحله نوینی از ارتباطات همه جانبه و با سرعت خبررسانی صدم ثانیه ای کرده است و بر همین مبنا ماهیت سیاست نیز تغییر کرده است و ابزارهای سیاسی نیز تغییر یافته اند، دیگر زمان کاربرد خشونت و نیروی نظامی بدور از چشم جهانیان و تبعات بعدی آن در مواجهه با افکار عمومی و موج محکومیتها بسر رسیده است و دیگر زمان سرکوب خشونتبار بدون انعکاس جهانی بسر آمده است؛ برای همین در پکیج کولبری، اجرای سیاستهای دولت سلطه تغییر یافته است و راهکارهای نوینی را پیش روی حاکمان جمهوری اسلامی قرار میدهد که بتوانند با طرحهای جنگ نرم، به برخورد با جنبشهای کورد و ملت کورد روی بیاورند و بتوانند همچنان سرکوب و سلطه خود را ادامه داده و پادگانی کردن و امنیتی نمودن فضای کوردستان را بیشتر از پیش ادامه دهند که بهانه آن نیز دفاع از اقتصاد کشور و مبارزه با قاچاخچیان و مخلان اقتصادی است.
۵- کولبری میتواند باعث بالا گرفتن تب کینه و خشم و انزجار افکار عمومی ایرانیان مرکز نشین نسبت به کوردها شود و از همدلی و هماهنگی با مردم ستمدیده کورد جلوگیری مینماید و ایجاد تفرقه در این میان میتواند باعث تفوق بیشتر دولت سلطه و عدم همدلی و ابراز همدری عاطفی با کوردها در برابر سرکوبهای حکومت خواهد شد. با ایجاد چنین جوی، فضای مناسبی برای برخوردهای خشن با پشتوانه افکار عمومی مرکزنشینان نسبت به کوردها وجود خواهد داشت و سرکوب کوردها از مقبولیت و پشتوانه مردمی برخودار و جنگ نظامی در کوردستان و کشتار مردم بیگناه کورد مشروع خواهد شد.
این چند مورد تنها موارد اندکی است که میتواند سر فصلی برای پژوهش در رابطه با ایجاد و اشاعه کولبری در ایران باشد که چه اهدافی پشت کولبر کردن کوردها و تخریب چهره و شخصیت این با اصالت ترین مردم منطقه، از جانب جمهوری اسلامی وجود دارد و سیاستهای استراتژیک دولت سلطه گر ایران در رابطه با کوردها و دیگر ملیتهای ایرانی مورد تحقیق و واکاوی دقیق قرار گیرد و از موفقیت سیاستهای اینچنینی و تخریب شخصیت و نهایتا سرکوب ملت کورد جلوگیری به عمل آید. زیرا که جمهوری اسلامی ایران تلاش میکند تا مسئله کوردها را از یک قضیه سیاسی به مشکلات اقتصادی تنزل و تغییر و به خواسته های امرار معاش روزانه کاهش دهد.

منبع :العربیه

به عنوان یک شاهد / عمادالدین باقی


در روزهای گذشته که خبر تخلیه چشم اندیشمند عزیز و مظلوم، علیرضا رجایی در شبکه ها دست به دست می شد نمی دانم کسانی که تصاویر رجایی را می دیدند چه دل آشوبناکی می یافتند و تعقیب کنندگان او چگونه توانسته اند شب را با آرامش سر بر بالین بگذارند اما چون نمکی بود بر زخم این روزهای من. درست در همین روزها درگیر وضعیت برادرم بودم که سرانجام پس از دست و پنجه نرم کردن با مرگ مغلوب شد و در قطعه شهدا آرمید. این شرایط فرصت و روحیه لازم برای عیادت علیرضا یا نوشتن درباره اش را از من سلب می کرد تا اینکه با سخنان آقای محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضاییه روبرو شدم که گفت: «متاسفانه برخی از افراد که نسبتی به انقلاب و مردم ندارند، چه بسا ایرانی باشند که از کشور فرار کرده و با اجانب همکاری می کنند، انتظاری نداریم. از امثال بی بی سی و صدای آمریکا هم توقعی نداریم. این آقا حدود ۲ سال پیش پایان محکومیتش بود و از زندان آزاد شده. یعنی ۲ سال است ایشان آزاد است. ایشان در این ۲ سال سرطان گرفته. مسئله سرطان در برخی انسانها شایع است. خیلی از افراد سرطان می گیرند و ظرف مدت کوتاهی از دنیا می روند. برخی سرطان می گیرند و از زمان تشخیص تا فوت مدت بسیار کوتاهی است. این فرد ۲ سال پیش از زندان آزاد شده. زمانی که در زندان بوده آثاری از این مسایل نداشته. من به مناسبی پرونده زندان او را دیدم، او مانند بسیاری سرما خورده بود به بهداری مراجعه کرد. مشکل دندان داشته به متخصص دندان خارج از زندان مراجعه کرده. مانند همه زندانیان بیماری ای اگر داشته به پزشک مراجعه کرده. او ۲ سال پیش آزاد شده و سرطان گرفته و ما متاسف هستیم که از این بابت رنج کشیده و چشمش را تخلیه کرده اند. فضاسازی ها معلوم است قصد حمایت از فرد یا درمان او نیست، بلکه فضا را برای او مشکل می کند و تشویش اذهان عمومی می شود.برخی افراد که می خواهند تسلی خاطر بیمار را دهند، بهتر است از دروغ و فضاسازی پرهیز کنند. بیماری ایشان ارتباطی با محکومیت او نداشته. آثاری از سرطان در پرونده پزشکی او نبوده. پس از ۲ سال اعلام شده او سرطان گرفته که طبعا مربوط به زندان نمی شود»
سخنگوی قوه قضاییه اصل موضوع را رها کرده و به فرعیات پرداخته اند. اساسا مسئله این است که محتوای کامل پرونده علیرضا رجایی را انتشار دهید و بگویید امروزه در کجای دنیا، کسی را با چنین اتهاماتی و بخاطر چنان کارهایی به حبس می برند آنهم ۵سال حبس؟ بگذریم از اینکه نسبت اغلب کسانی که با علیرضا همدردی کردند با انقلاب و نظام بسیار بیش از کسانی است که از فردای پیروزی و در سن جوانی نورسته، بر خوان نعمت اش نشسته اند و از رنج ها و آسیب هایش به دور بوده اند.
با دیدن اظهارات آقای اژه ای یاد خاطره ای از ایشان افتادم که سال هاست از بازگو کردنش خودداری کرده ام تا مبادا ذره ای شائبه شخصی کردن تلاش های ما متبادر به ذهن شود اما وقتی که دیدم انسان بزرگ و مجتهد وارسته ای چون احمد قابل هم قربانی همین مصایب شد و باز هم از بیم پیش آمدن آن شایبه ها خویشتنداری کرده بودم این بار گمان کردم سخن نگفتن، دلیل بر تنزه طلبی و عافیت پیشگی است و وظیفه حقوق بشری و شرعی من ایجاب می کرد این خاطره شخصی را که اکنون پیامدهای غیر شخصی دارد بازگو کنم.
در خصوص جنبه های پزشکی و تخصصی سرطان اظهار نظر نمی کنم که در قلمرو دانش من نیست. واقعا جزییات آن را نمی دانم و از اینکه سرطان از چه زمانی در جسم احمد قابل و علیرضا رجایی نشست و آیا با دوران زندان آنها ربطی داشت یا نه؟ آگاهی ندارم. این را هم می دانم که افراد زیادی بوده اند که بدون زندان رفتن، قربانی سرطان شدند و بدیهی است که نمی توان همه آنها را هم که بیرون از زندان چنین سرنوشتی یافته اند به بیوتروریسم ربط داد. اما این نکته مسجل شده است که استرس و فشارهای عصبی یکی از عوامل بروز و تشدید سرطان است و تردیدی نیست که «زندان»، مادر استرس است. همچنین مسجل است که «زمان» عامل قطعی در مهار سرطان است و اگر به موقع از آن مطلع شوند بخت مهار سلول های سرطانی وجود دارد و تأخیر عمدی یا غیر عمدی در معاینات و رسیدگی های پزشکی جرم است. البته برادر دکترعلیرضا رجایی اعلام کرد: «پنج بار در زندان دستور اسکن و عکس‌برداری دادند اما اجازه داده نشد»
اکنون صرفنظر از پرونده پزشکی امید کوکبی و حسین رونقی که گفتنی های بسیار برای مسئولانی که دلسوز باشند دارد، برای تثبیت مدعای راستین برادر رجایی، شهادت می دهم که گاه در اعزام بیماران، تعمدی ازسوی برخی افراد وجود دارد که مصداق بارز سو استفاده از قدرت است و نه تنها برخلاف تمام اسناد بین المللی حقوق بشر است که ایران به آنها متهعد است، بلکه برخلاف آیین نامه زندان و قوانین جاری کشور و برخلاف آیه شریفه : کونوا قَوّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالقِسطِ وَلا یَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَومٍ عَل أَلّا تَعدِلُوا اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعمَلونَ﴿مائده/۸﴾ است.
در سال ۱۳۸۰پزشک زندان پس از معاینه گوش و اعزام برای رادیولوژی و مطالعه تشخیص پزشک رادیولوژی دستور داد به دلیل مشاهده یک غده مشکوک به تومور، اسکن رنگی دقیق تری انجام شود. دستور پزشکی بر اورژانسی بودن اعزام تصریح داشت. این روند به درازا کشید. من بیم داشتم خانواده از موضوع آگاه شوند و خانواده ای که بطور عادی از دربند بودن یک عضو خویش رنجور و بی تاب هستند با شنیدن این خبر از شدت نگرانی از پای درآیند. ازسوی دیگر نمی توانستم درباره خطری که احتمال آن رفته است بی تفاوت باشم. مسئله را به این نحو به خانواده منعکس کردم که پزشک بیمارستان دستور اعزام اورژانسی برای معاینات پزشکی و تصویر برداری داده است بدون اینکه مطلقا اشاره ای به مشاهده غده مشکوک داشته باشم.
با اینحال خانواده ام بدون اینکه بدانند اصل موضوع چیست نگران و پیگیر شدند. آنقدر به دادسرا و جاهای دیگر رفتند که کفش آهنی هم جواب نمی داد و در نتیجه ناچار شدند با رسانه ها گفتگو کنند اما با گذشت چند ماه همچنان در برابر اعزام مقاومت می شد. همه ما سعید مرتضوی را که صادر کننده حکم غیر قانونی زندان بود مقصر می دانستیم اما مقصر اصلی شخص دیگری بود و مرتصوی مجری دستور او بود.
یکی از مقامات زندان که می دانست اگر فردا روزی، این زندانی به دلیل تومور از دنیا برود با وجود اسناد و مدارک پزشکی، او متهم شناخته می شود و این جرم در حد قتل عمد و موجب بدنامی است، یک روز پرونده ای را در زندان نزد من آورد و مکاتباتی را نشان داد مبنی بر اینکه رئیس زندان چند بار خطاب به شخص آقای محسنی اژه ای رییس وقت مجتمع قضایی کارکنان دولت نامه نوشته و نامه بهداری زندان را پیوست کرده و به اورژانسی بودن اعزام و خطر آن غده مشکوک، اشاره کرده اما با اعزام مخالفت شده است. ظاهراً مخالفت کننده می دانست و شادمان بود از اینکه با تاخیر انجام شده، بحران غده مشکوک به مرز لاعلاج برسد و آن خبیث به دست تومور بمیرد و به لطف الهی! از شر او آسوده شوند. به همین دلیل علیرغم پیگیری ها و فشارها سرانجام هفت ماه بعد اجازه اعزام داده شد در حالی که معنای اعزام اوژانسی در عرف پزشکی این است که یکساعت تآخیر هم مجاز نیست. خوشبخانه پس از ۷ماه تاخیر در اعزام و انجام عکسبرداری معلوم شد توده مشاهده شده، آن تومور خوشحال کننده نیست اما برای من محرز شد که برخی افراد چگونه با زندانیان و بیماران رفتار می کنند.
در شرایطی که تمام پرونده پزشکی زندانی دست آنهاست، تلاش های زیادی برای تهیه نسخه ای از مدارک پزشکی انجام دادیم اما اجازه استنساخ ندادند، لذا برای پیشگیری از این نوع حوادث لازم است در آیین نامه زندان ها تصریح شود که زندان موظف است در صورت درخواست زندانی نسخه ای از پرونده را در اختیار او بگذارد. اگر چنین شود جلوی بروز شبهات عمدی بودن کوتاهی در رسیدگی های پزشکی گرفته می شود و امروز این مسئله وجود نداشت که سخنگوی قوه قضاییه مجبور به ارایه توضیحات و دفاعیاتی شود که کسی از او نمی پذیرد. افکار عمومی درباره بیماری علیرضا همان قضاوتی را خواهند داشت که در انتخات مجلس درباره جایگزینی او با نامزدی دیگر و پایمال شدن رأی شهروندان داشتند، همان کاری که سنگ بنای بی اعتمادی به انتخابات را گذاشت و با رفتارها و موضعگیری های دور از انتظار و غیر قانونی رئیس و برخی از اعضای شورای نگهبان در پیش از انتخابات سال ۸۸ تشدید شد و از زمینه های وقایع ناگوار سال ۸۸ و زندانی شدن صدها تن از جمله علیرضا رجایی و صدور احکام سنگینی گردید که خودش جای یک نقد حقوقی مستقل دارد.

منبع کانال گفتارهای باقی

العربیه

سعودی و ایران و پرهیز از سیاسی کردن حج /حسن مصطفی

خالد الفیصل، امیر مکه مکرمه در نشست خبری که در مقر این امارت در منا برگزار کرد، به حجاج جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد و گفت: «حجاج ایرانی برادران ما در اسلام هستند و ما آنها را در بلاد مقدس پذیرفته و به آنها خوش‌آمد گفتیم.» او افزود: «امیدواریم آنگونه که به راحتی و آرامش آمدند، بتوانند حج‌شان را تمام کنند و ما از آنها به نیکی یاد کنیم و آنها از ما به نیکی یاد کنند.»

این سخنان از آن جهت که از سوی شخصیتی سعودی گفته می‌شود که تجارب سیاسی و مدیریتی و مسئولیت‌های مهمی در نظارت بر روند مراسم حج و درستی اجرای آن داشته، اهمیت ویژه‌ای دارد و مرز مشخصی میان سیاست و عبادت می‌کشد. عمق اختلافات سیاسی و دیپلماتیک ریاض و تهران بر هیچ کس پوشیده نیست، اما این اختلافات هیچ تاثیر منفی بر مراسم حج امسال نداشت، بلکه تفاهم و همکاری بین دو کشور وجود داشت که ادای مناسک حج در امنیت و آرامش را برای حجاج ایرانی میسر کرد، به نحوی که خبرگزاری رویترز از زبان پیرحسین کولیوند، معاون حج و عمره مرکز پزشکی هلال احمر ایران نقل کرد: « صادقانه بگویم، سعودی‌ها بسیار خوب کار می‌کنند و همه تلاش خود را به کار می‌گیرند تا بهترین خدمات را ارائه دهند.»
اگر به گذشته بنگریم در آغاز حکومت ملک عبدالعزیز بن عبدالرحمن بر منطقه حجاز، نامه‌ای به کاردار فارس در جده نوشت و در آن اعلام کرد: «ما به همه برادران مسلمان خودمان اعلام می‌کنیم که همه مشکلات، سختی‌ها و کاستی‌هایی که حسین (الحسین بن علی شریف مکه) ایجاد کرده، به پایان رسیده و درهای حجاز به روی هر کسی که بخواهد وارد این منطقه شود، باز است.» نامه‌ای که بنفشه کیانوش، پژوهشگر ایرانی آن را در کتابی که تحت عنوان “روابط سعودی ایرانی، از آغاز قرن بیستم تا امروز” منتشر کرده، آورده و نشان می‌دهد که مدیریت حرمین شریفین به دور از تنش‌های سیاسی و یا مواضع عقیدتی و مذهبی انجام می‌شده است.
مهم‌ترین نگرانی همگان، حفظ سلامت و امنیت کاروان‌های حجاج است. حبیب‌الله‌ هویدا کاردار فارس در سوریه زمانی که در ۲۰ اکتبر ۱۹۲۵ از جده دیدن کرد، در گزارشی نوشت: «مکه در زمان حکومت عبدالعزیز بسیار بهتر از زمانی شده که تحت حکومت عثمانی‌ها و هاشمی‌ها بود.» بنفشه کیانوش در کتابش می‌گوید که “ملک عبدالعزیز توانست کاری کند که هاشمی‌ها از انجام آن عاجز بودند و آن مبارزه با راهزنان و کاهش جرایمی بود که علیه حجاج صورت می‌گرفت.”
این اسناد اهمیت تلاش برای دور نگاه داشتن هر مشکل سیاسی و یا امنیتی که ممکن است بر سلامت حجاج کشورهای مختلف اثر بگذارد، را دو چندان می‌کند. این موضوع نشان می‌دهد در صورت وجود حسن نیت، می‌توان باور داشت که گفتگو و تفاهم میان دو کشور ممکن است و خصوصا که تجربه حج نشان داد انجام هماهنگی و تفاهم میان ریاض و تهران شدنی است.
بی‌اعتمادی موضوع بسیار مهمی است که مانع هرگونه پیشرفت در روابط بین سعودی و ایران است، بی‌اعتمادی که نتیجه انباشته شدن تجربه‌های منفی مکرر در سال‌های گذشته است و ریاض را به این باور رسانده که تهران تنها وعده می‌دهد و ابایی از زیر پا گذاشتن این وعده‌ها ندارد. بنفشه کیانوش از مقامات سعودی که با آنها در این کشور دیدار داشته نقل می‌کند که این مقامات از دوگانه‌گویی‌های ایران گله دارند. آنها باور دارند که ایران “هرگز جاه‌طلبی‌های انقلابی خود را کنار نمی‌گذارد”.
در زمانی که همه منطقه باید در برابر تروریسم و هرج و مرج موضع‌گیری کند، آیا ایران ابتکاری که نشانگر حسن نیت این کشور به همسایگان عربش در خلیج باشد، انجام خواهد داد؛ ابتکاری که به حل و فصل مشکلات موجود و کاهش تنش‌های مذهبی و امنیتی در منطقه کمک کند، یا اینکه به این موضوع اهمیتی نخواهد داد؟
مترجم: ضیاء ناصر

منبع العربیه

اسپالتی: ایکاردی بازیکن غیرقابل مهاری است امیر خسروجردی

سرمربی تیم فوتبال اینتر ایتالیا از نمایش درخشان مائورو ایکاردی، کاپیتان آرژانتینی خود به نیکی یاد کرد.

تیم فوتبال اینتر در چهارهفته ابتدایی این فصل رقابت های سری آ ایتالیا با درخشش و گلزنی مائورو ایکاردی، مهاجم تاثیرگذار خود به همراه ناپولی و یوونتوس درصدر جدول رده بندی قرار دارد.
لوچیانو اسپالتی، سرمربی نراتزوری درباره عملکرد درخشان ایکاردی در چهارهفته ابتدایی این فصل به روزنامه گاتزتا دلواسپورت گفت: من به خاطر عملکردش از او تمجید کردم، ولی او می‌تواند بهتر هم بشود. ایکاردی در محوطه جریمه توقف ناپذیر است، او کشنده است. دوست دارم بیشتر در بازی تیمی شرکت کند، اما این موضوع نباید روی زدن ضربه پایانی او اثر کند و او جای پیشرفت زیادی داریم.
وی افزود: از ایکاردی بسیار تقدیر شده، ولی تیم هم در این میان نقش مهمی داشته است. ایکاردی و پریشیچ می‌توانند خیلی کارها برای تیم انجام دهند، اما همانطور که ما به آنها نیاز داریم، این دو بازیکن هم به تیم نیاز دارند تا در کنار هم سخت بکوشیم و باید مثل یک تیم کار کنیم.

علی کفاشیان به عضویت هیات رئیسه فدراسیون دوومیدانی درآمد./ امیر خسروجردی

نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال و رئیس کمیته فوتسال به عنوان مشاور ارشد و عضو هیات رئیسه فدراسیون دوومیدانی منصوب شد.

روابط عمومی فدراسیون دوومیدانی اعلام کرد: مجید کیهانی، رئیس این فدراسیون، سه شنبه طی حکمی، علی کفاشیان، رئیس اسبق فدراسیون های دوومیدانی و فوتبال را به عنوان مشاور ارشد و عضو هیات رئیسه فدراسیون منصوب کرد.
علی کفاشیان که در حال حاضر نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال است و کارهای اجرایی کمیته فوتسال را هم برعهده دارد پس از انتصاب به این سمت ها در فدراسیون دوومیدانی به خبرنگاران گفت: با اصرار آقای کیهانی و برای کمک به او به فدراسیون دوومیدانی آمدم، اما به علت مشغله کاری زیاد در فدراسیون فوتبال، کار اجرایی در فدراسیون دوومیدانی قبول نخواهم کرد و فقط سمت مشاوری دارم.
علی کفاشیان، یکی از قهرمانان اسبق تیم ملی دوومیدانی ایران در دوهای ١١٠ و ۴٠٠ متر بامانع ایران است که زمانی رکورددار دوی ۱۱۰ متر با مانع ایران نیز بود.

آنچلوتی: فعلا به پاریسن ژرمن فکر نمی کنم /امیر خسروجردی

سرمربی بایرن مونیخ درباره بازی هفته آینده با پاریسن ژرمن فرانسه درلیگ قهرمانان اروپا گفت: فعلا به دیدارهای بایرن دربوندسلیگا فکرمی کنم.

درحالی که تیم فوتبال بایرن مونیخ هفته آینده در هفته دوم مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا به مصاف تیم پرمهره پاریسن ژرمن فرانسه خواهد رفت، کارلو آنچلوتی درباره این مسابقه حساس به نشریه ورزشی کیکر آلمان گفت: فعلا تمرکزم به دو دیدار بایرن مقابل شالکه صفرچهار و ولفسبورگ در بوندسلیگا است و به بازی با پاریسن ژرمن فکرم نمی کنم.
وی که تیمش قراراست امشب، بیست و هشتم شهریور درهفته پنجم رقابت های بوندسلیگا به مصاف شالکه صفر چهار برود، دراین باره اظهارداشت: سرمربی شالکه در این تیم خوب کار کرده است، آن ها در این فصل شروع خوبی هم در لیگ داشته اند و کار ما در ورزشگاه خانگی این تیم بسیار سخت است. بعد از این بازی، نوبت به مسابقه جمعه این هفته با ولفسبورگ می رسد و هنوز فاصله زیادی با بازی با پاریسن ژرمن داریم.
سرمربی قرمزهای باواریان درپایان تصریح کرد: درست است که اخیراً خیلی خوب نبوده ایم، اما در عین حال از هفت بازی، شش مسابقه را پیروز شده ایم. باید سعی کنیم توازن ایجاد کنیم.
وی درپایان تایید کرد که مشکل مصدومیت خامس رودیگز برطرف شده، ولی این بازیکن کلمبیایی هنوز کاملاً آماده بازی نیست.

دادستانی تهران از صدور کیفرخواست علیه دکتر علی رضا نوریزاده خبر داد

عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران از صدور هشت فقره کیفرخواست در خصوص جرایم امنیتی خبر داد و گفت: یکی از کیفرخواست‌ها مربوط به مدیر مرکز مطالعات ایران و عرب در خارج از کشور است و پرونده اتهامی‌اش در دادگاه انقلاب تهران رسیدگی خواهد شد.

او که روز سه‌شنبه بیست و هشتم شهریور، در دهمین نشست شورای معاونان دادستانی تهران در موضوع نظارت بر قضات سخن می‌گفت افزود: «مرکز موسوم به مطالعات ایران و عرب به مدیریت این متهم، مجری برنامه‌های ضدامنیتی علیه ایران است.»

به گزارش ایسنا، دولت آبادی اگر چه اشاره مستقیمی به نام مدیر ایرانی این مرکز نداشت اما واضح است که منظور او دکتر علیرضا نوری‌زاده کارشناس مسائل سیاسی ایران و خاورمیانه و رئیس «مرکز مطالعات ایران و عرب» در لندن است.

علیرضا نوری‌زاده روزنامه‌نگار، نویسنده و کارشناس مسائل سیاسی ایران و خاورمیانه و یکی از نویسندگان روزنامه الشرق الاوسط و مدیر شبکه تلویزیونی ایران فردا است که امروز عباس جعفری دولت آبادی از صدور کیفرخواست برای او خبر داده است.

آقای نوری‌زاده در گفت‌وگو با رادیو فردا گفته که «از این خبر بسیار شگفت‌زده است و هیچ اطلاعی از چنین کیفرخواستی ندارد».

وی اظهار داشت: این خبر «نشانه بدی» برای روزنامه‌نگاران فعال در خارج از کشور است. «پیش از این فهرستی منتشر شده بود که بسیاری از روزنامه‌نگاران شاغل در بی‌بی‌سی، رادیو فردا، صدای آمریکا و غیره ممنوع‌المعامله» شده‌اند.

مدیر «مرکز مطالعات ایران و عرب» تصریح کرد: «اینکه الان پس از ۳۷ سال کار روزنامه‌نگاری و کار در رسانه‌ها در خارج از کشور، علیه من کیفرخواست صادر می‌شود، می‌تواند از یکسو بسیار نگران‌کننده باشد که شاید این نوک کوه یخ و مقدمه‌ای برای یکسری کیفرخواست‌هایی از این نوع علیه روزنامه‌نگاران در خارج از کشور باشد، و از سوی دیگر «نظام بسیار احساس ضعف می‌کند و می‌خواهد با زهرچشم گرفتن، روزنامه‌نگارها را ساکت کند».

آقای نوری‌زاده در پاسخ به این پرسش که آیا کیفرخواست به او ابلاغ شده است یا نه، به رادیو فردا می‌گوید: «کیفرخواست به او ابلاغ نشده است و او متهم غایب است و اگر حکمی هم صادر شود غیابی خواهد بود. اما ای کاش به او ابلاغ می‌شد تا او به وسیله وکیل بتواند جواب آن را بدهد».

جشنواره گل تیم ملی فوتسال ایران مقابل تاهیتی /امیر خسروجردی

تیم ملی فوتسال ایران مسابقات داخل سالن آسیا را با یک برد پرگل آغاز کرد.

در دومین دوره این بازی ها که در عشق آباد، پایتخت ترکمنستان برگزار می شود، امروز، دوشنبه بیست وهفتم شهریور دررقابت های فوتسال، تیم ملی ایران درنخستین دیدار خود به مصاف تیم تاهیتی رفت که در یک بازی کاملا برتر، حریف ناشناخته خود را ١۶-١ در هم کوبید و این دوره از مسابقات را با بردی پرگل آغا کرد.
گل‌های تیم ایران را در این مسابقه، مهدی جاوید (۴ بار)، احمد اسماعیل‌پور (۳ بار)، فرهاد توکلی (۳ بار)، محمد شجری (۲ بار) و حمید احمدی، علی‌اصغر حسن‌زاده، سعید احمدعباسی و حسین طیبی هر کدام یک‌بار موفق به گلزنی شدند.
تیم ملی فوتسال ایران که شانس اصلی قهرمانی در این رقابت ها است، فردا سه شنبه بیست و هشتم شهریور به دیدار اردن می رود.

منصوریان خواهان بازگشت رحمتی و جباری شد/امیر خسروجردی

سرمربی استقلال تهران از مدیرعامل این باشگاه خواست تا مقدمات بازگشت کاپیتان های کنارگذاشته شده تیمش را به تمرینات فراهم کند.

وبسایت رسمی باشگاه استقلال تهران امروز دوشنبه بیست و هفتم شهریور اعلام کرد: علیرضا منصوریان درباره دو بازیکن کنارگذاشته شده استقلال به سیدرضا افتخاری گفته که مسئولیت فنی تیم با من است و رحمتی و جباری هم باید کنار سایر بازیکنان در تمرین حضور داشته باشند.
این خواسته علیرضا منصوریان درحالی صورت می گیرد که هیات مدیره باشگاه استقلال این مربی را تحت فشار گذاشته تا او با بازگشت این دو بازیکن به تمرینات استقلال موافقت کند و به نظر می رسد مربی آبی پوشان علیرغم میل باطنی اش از مدیرعامل باشگاه خواسته تا رحمتی و جباری دوباره به تیم بازگردند.
سرمربی تیم فوتبال استقلال تهران درپی شکست این تیم مقابل پارس جنوبی و بحرانی شدن وضعیت آبی پوشان دیروز، یکشنبه خواستار کنار گذاشته شدن سید مهدی رحمتی و مجتبی جباری کاپیتان های تیمش شد.

یادداشت اقتصادی هفته/دکتر منوچهر فرحبخش

دکتر مسعود نیلی مشاور ویژه روحانی رییس جمهور در امور اقتصادی از جمله معدود کارشناسان اقتصادی در جمع حکومتگران اسلامی است که هنوز دانش و حرفه علمی خود را فدای صندلی ریاست نکرده است و در زمانی که اقتضا کند با وجود خود سانسوری، معهذا ازبازگویی خرابیهای اقتصادی در حکومت اسلامی ابایی ندارد. او اخیرا در سخنرانی خود درگردهمایی دانش‌آموختگان دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، بدون توجه به مقام خود در دولت به تشریح بخشی از چالش های اقتصادی کشور پرداخته و انتقاداتی صریح و روشن به وضع موجود برزبان آورده که قابل توجه و حائز اهمیت است.

او درشروع سخنان خود مهمترین چالش اقتصادی کشور را به بحران در سیستم بانکداری مربوط دانسته و صحبت از وفاق ملی میکند. ولی سخن اصلی او به بررسی اوضاع اقتصادی کشور به دوره پسا دولت دوازدهم در سال ۱۴۰۰ ارتباط پیدا میکند. او در این رابطه صحبت از شش ابر چالش که عبارتند از بیکاری، نظام بانکی، بودجه، صندوق های بازنشستگی، آب و محیط زیست، که باید به آن پرداخته شود میکند. او رفع این مشگلات تنها از سوی دولت را غیرعملی و از دست دادن زمان میداند و اجماع در سطح عموم نیروهای مؤثر را با این استدلال که مسائل بزرگی هستند و صرفا درحد مشکلاتی فنی نباید به آنها نگریست را توصیه میکند. اودرادامه این نظر خود میگوید: اگر بخواهیم مسائل را حل کنیم، طبیعتا قدم اول این است که بدانیم چرا آن مسائل به وجود آمده‌اند. اگر ما این‌گونه به موضوع نگاه نکنیم ممکن است در برخورد هر مسئله دچار خطای استراتژیک شویم؛ به‌عبارتی اگر توجه نکنیم به اینکه این مشکل چگونه به وجود آمده، نخواهیم توانست برای حل آن راه‌حل مناسبی ارائه کنیم. وقتی می‌گوییم باید یک آسیب‌ شناسی ارائه شود، منظور ما این است که بدانیم چه مجموعه عواملی این مشکلات را به وجود آورده‌اند و از چه جنسی هستند و تا چه حد عمیق‌اند. آیا از جنس مواردی هستند که خیلی ساده می‌شود با یک تغییر سیاسی آنها را حل کرد یا تلاش بیشتر را باید در حل آنها به فرجام رساند؟
یکی از محسنات نیلی در آن است که برخلاف دیگر دولتمردان اسلامی ابایی ندارد از اینکه بر اقدامات مثبت صورت گرفته در رژیم گذشته صحه گذارد. از اینرو در ادامه سخنان خود در اشاره به ضرورت بررسی ریشه ای مشگلات با مراجعه به منشاء آن میگوید: اگر به گذشته و مثلا به دهه ٣٠ بازگردیم، می‌توان گفت شاهد یک اقتصاد روستایی هستیم که از جمعیت ١۶ میلیون‌نفری آن، ١٣ میلیون روستایی و سه میلیون آن هم شهری بوده‌اند و دولت خیلی ضعیفی آن را اداره می‌کرد. از دهه ٣٠ درآمدهای نفتی به صورت جدی در اقتصاد ما نقش پیدا کرد. به قیمت امروز، حدود ١۶ تا ١٨ میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش نفت خام کشور بود. منتها این مقدار فروش نفت در زمانی بود که اندازه و حجم اقتصادی کشور، به جای ۴٣٠ میلیارد دلار فعلی، حدودا ۴٠ میلیارد دلار بود. دولت به معنی، آموزش‌وپرورش، بهداشت و درمان ، دانشگاه و مخابرات، با ١۶ میلیارد دلار ایجاد شد؛ آنچنان‌که شهر و صنعت هم با همین مقدار شکل گرفتند. او در ادامه میگوید: من بارها این مسئله را گفته‌ام و دوباره تکرار می‌کنم که دهه ۴٠ برای کشور یک دهه طلایی بود. اما بزرگ‌ترین بیماری اقتصاد ما نیز از همین دوران شروع شد و این بیماری همان کسری بودجه است. تقریبا از اواسط دهه ۴٠ دولت ما دچار کسری بودجه شد؛ دولتمردان ما خودشان را مقید به بودجه نمی دیدند. در نتیجه کسری بودجه به عنوان مادر مشگلات اقتصادی ایران، در همان اوج عملکرد مثبت اقتصاد ایران متولد شد.
وقتی وارد دهه ۵٠ شدیم، تا سال ۵۶ که اوج درآمدهای اقتصادی تاریخی ایران بود، همچنان این کسری بودجه ادامه داشت. با وجود آن درآمدهای سرشار نفتی نیز کسری بودجه باز هم ادامه داشت و این مشکل به اقتصاد ایران سنجاق شد و تا به امروز هنوز ادامه دارد. در سال ۵٧ آنچه به‌عنوان «کمبود در فعالیت دولت» به چشم می‌آمد مفهوم «عدالت» بود. تعریفی که از عدالت ارائه شد، به معنای فراگیرشدن توزیع بود؛ لذا دولتی با وظایف بسیار گستره ایجاد شد که اصلا با منابع پیشِ‌روی خود هیچ سنخیتی نداشت. هم‌زمان با این مسئله رخداد دیگری اتفاق افتاد که برخلاف این رویکرد دولت بود. درآمدهای نفتی با کاهش قابل‌توجهی صورت گرفت و از شش میلیون بشکه به کمتر از سه میلیون بشکه کاهش یافت. این به معنای یک کسری بودجه کلان بود. تعداد پرسنل و وظایف دولت گسترش پیدا کرد اما درآمدهای کشور نیز کاهش یافت. از سوی دیگر، جمعیت کشور نیز افزایشی بود. این مسئله مخارج دولت را بیشتر کرد که دست‌برقضا همراه با جنگ هشت‌ساله شد. مجموع این مسائل منجر به این شد که سال ۶٧ نسبت به سال ۵٧، درآمد نفتی کشور تقریبا یک‌ششم شود و مخارج دولت به نصف کاهش پیدا کند. این یعنی کسری بودجه کلان. همین کسری بودجه ادامه پیدا کرد و به زخم عمیقی در اقتصاد ایران تبدیل شد.
دولت برای جبران این مشکل، سراغ دو منبع مالی رفت؛ یکی بانک و دیگری صندوق بازنشستگی. دولت به صندوق‌های بازنشستگی بدهکار شد. از سویی به دلیل دخالت در بانک‌ها، مریضی دولت به بانک‌ها منتقل شد و این‌گونه بود که بودجه، بانک و صندوق‌های بازنشستگی دچار بیماری شدند. در این میان نگاه دیگری هم وجود داشت؛ اینکه منابع نفت و منابع انرژی مادام که در اختیار دولت است، باید آن را با قیمت ارزان در اختیار مردم قرار دهد. دولت موظف بود کالاها را با قیمت ارزان در اختیار مردم قرار دهد. بنابراین قیمت حامل‌های انرژی در قیمت پایین و نرخ‌های کمتر از نرخ تورم در اختیار مردم قرار گرفت و این‌گونه مصرف انرژی در اقتصاد ما شدت گرفت و ما با سرعت بسیار زیادی تبدیل به مصرف‌کننده انرژی شدیم.
درباره آب هم همین نگاه حاکم بود. در ابتدا محدودیت‌هایی درباره حفر چاه و استفاده از آب‌های زیرزمینی اعمال می‌شد. این محدودیت‌ها در سال‌های ۴٠ و ۵٠ به‌گونه‌ای بود که کسانی که امتیازات سیاسی داشتند، می‌تواستند از آن منابع استفاده کنند. با رفع این امتیازات ویژه درباره استفاده از آب، این منابع در اختیار همه قرار گرفت. در سال ١٣۶١ قانونی تصویب شد که تقریبا دسترسی همه به آب آزاد شد و یک‌دفعه با تخلیه شدیدی از آب‌های زیرزمینی مواجه شدیم. این‌گونه ما مسیر را طی کردیم و به سال‌های کنونی رسیدیم.
وقتی امروز ارزیابی می‌کنیم و به مسیری که در گذشته طی کردیم می‌نگریم، می‌بینیم در گذشته رفاهی داشتیم که این رفاه ناشی از مصرف آب، مصرف انرژی، مصرف صندوق‌های بازنشستگی و همچنین استفاده از سپرده‌های مردم در بانک بوده است. رفاه امروز ما، رفاه آیندگان است و نه رفاه حاصل از درآمد خودمان. این مسئله را به صورت کمی ‌هم می‌توان بیان کرد: «اکنون تولید ناخالص داخلی سرانه ما، تقریبا ٧٠ درصد تولید ناخالص داخلی سرانه سال ١٣۵۵ است، اما مصرف سرانه ما تقریبا ١,٧ برابر سال ١٣۵۵ است!». این یک معماست که باید به آن جواب بدهیم. ما از کجا این شکاف را پر کرده‌ایم؟ ما ۴۵ درصد تولید ناخالص را مصرف کرده‌ایم؛ این شکاف را از طریق مصرف دارایی‌های مالی و دارایی‌های طبیعی کشور پر کرده‌ایم. بنابراین چون اینها متغیرهای استاک هستند، وقتی این مصرف شدت می‌گیرد، روبه اتمام می‌گذارند. اگر فکری برای این موضوع نکنیم، با فاجعه مواجه می‌شویم.
بنابراین مطلب مهمی‌که اینجا پیش‌ِروی ما قرار می‌گیرد این است که شش ابرچالش اقتصاد که اکنون با آن مواجه هستیم، چیزی نبوده که بیرون از نظام تصمیم‌گیری بر ما تحمیل شده باشد. بلکه سیاستی بوده که ما خودمان اتخاذ کردیم. این مسئله ناشی از اراده‌هایی بوده که خودمان اخذ کرده‌ایم. نتیجه‌ای که می‌خواهیم بگیریم این است که بدون اینکه بخواهیم رخداد را به یک رخداد سیاسی و جناحی تبدیل کنیم، به لحاظ کارشناسی باید گفت ما ده‌ها سال اشتباهات استراتژیک داشته‌ایم که در آن منابع مالی کشور مصرف شده و در نتیجه ظرفیت کمی ‌برای آیندگان باقی مانده است.
برای اینکه بتوانیم سیاست‌های درستی را اعمال کنیم لازمه‌اش این است که در ابتدا اشتباهات خودمان را بپذیریم و این حداقل چیزی است که به آن نیاز داریم. در یک فضای کاملا دوستانه و مسالمت‌آمیز و در قالب گفت‌وگوی ملی، باید این مسئله را بشکافیم که چرا امروزه با مشکلاتی روبه‌رو شده‌ایم که پیش از وقوع، قابل پیش‌بینی بودند. این‌گونه نبوده که ‌ناگاه با یک زلزله این مشکلات بر ما عرضه شود؛ بلکه برای مثال کم‌شدن منابع آبی کشور، مشکلات صندوق‌های بازنشستگی و… آرام‌آرام صورت گرفته است. اگر ما به مشکلاتی که اتفاق افتاده توجه نکنیم و در پی حل آنها حرکت نکنیم، مشکلات عدیده دیگری به وجود می‌آید.
اگر فارغ از شناخت دلایل مشکلات، به سمت اصلاح آنها برویم، به سمت راه‌حل‌های ناممکن کشیده می‌شویم. اما اینکه بخواهیم سراغ راه‌حل‌های درست اقتصادی برویم، مفهومش این است که در حوزه سیاست‌گذاری، باید تغییر رفتارهای اساسی ایجاد شوند. این تغییر رفتارهای اساسی بدون گفت‌وگوی اجتماعی و بدون متقاعدکردن مردم در تغییردادن سیاست‌ها، امکان‌پذیر نیست. بنابراین ما با مسئله بزرگی مواجه هستیم. مسیر حرکت ۶٠ساله اخیر به مشکلی برخورد کرده که تجدیدنظرهای اساسی و مهمی ‌را طلب می‌کند. هیچ کارشناسی مشخصا توصیه نمی‌کند که ضرب‌الاجلی به سمت دیگری بچرخیم. قدم اول این است بدانیم چرا این مشکلات امروزه به وجود آمده است. این تصویر دوچهره‌ را در اقتصاد ما درست کرده است.
جمله‌ای را برای شما می‌خوانم که حسن ختام باشد. آقای صفی اصفیا را شاید بشناسید که هشت سال رئیس سازمان برنامه و بودجه بود. از سال ١٣۴١ تا ١٣۴٨ رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور بود. ایشان یکی از موفق‌ترین رؤسای سازمان برنامه و بودجه در ایران بودند. خداوند ایشان را رحمت کند. در سال ٨٣ از آقای اصفیا تقدیر شد. کلامی ‌از ایشان در یکی از کتاب‌هایم ذکر کرده‌ام که در آینده به چاپ می‌رسد: «ایران یک سرزمین شگفت‌انگیز است. بزرگ‌ترین مردان و پست‌ترین مردان در این آب‌وخاک پرورده شده‌اند. حوادثی که بر سر ایران آمده بدان گونه است؛ شکست‌های شرم‌آور، مصیبت و کامروایی‌های بسیار. گویی روزگار همه بلاها و بازی‌های خود را بر ایران آزموده است. آن را بارها لب پرتگاه برده و باز از افتادن بازداشته است. ایران شاید سخت‌جان‌ترین کشورهای دنیا باشد.
سخنان نیلی هر چند که بارعایت چارچوب تفکر اسلامی حاکم بر کشوردچار خود سانسوری شده و بسیاری از گفتنی ها ناگفته باقی مانده، معهذا وی با زبان بی زبانی اعتراف میکند که برای برون رفت از روند فروپاشی اقتصادی چاره ای جز تغییر ساختاری آن وجود ندارد و به گونه ای هم حسرت گذشته قبل از انقلاب را می خورد. ولی هنوز این جرات را درخود سراغ ندارد که بتواند اعتراف کند که این دستگاه عریض و طویل اقتصدی ولی فقیه است که نظم اقتصادی را به هم ریخته و راه هرگونه اصلاحات راهم مسدود کرده است.
در اینجا شاید اشاره ای اصلاحی به نظریه نیلی درباره کسری بودجه در رژیم گذشته و این رژیم ضروری باشد. در رژیم گذشته همانطور که وی اشاره کرد سازمان برنامه و بودجه ای وجود داشت که امثال مهندس اصفیا با قدرت و دقت بر آن مدیریت میکردند. بعلاوه محمدرضا شاه نیز شخصا نسبت به فعالیت ها وبرنامه ریزیهای اقتصادی آن بسیار حساسیت داشت. از اینرو کسری بودجه بیشتر در رابطه با افزایش مخارج دولت در جهت ایجاد تسهیلات برای سرمایه گذاری ها به ویژه در بخش تولید و گسترش کمی و کیفی آن صورت میگرفت. در حالیکه کسری بودجه در حکومت اسلامی هیچ ربطی به تولید ندارد و بیشتر به دلیل تخصیص بودجه های نجومی عجیب وغریب به ده ها و بلکه صدها سازمان موسسه اسلامی که مانند قارچ سبز شده و وبال گردن دولت شده اند میباشد. موسساتی که کاری جز تبلیغات گمراه کننده و سوء استفاده های مالی ندارند، این درحالی است که رانتخواری ها و چپاول خزانه مملکت توسط مافیای حکومتی هم جای ویژه خود را دارد.

گزیده خبرهای اقتصادی هفته 25 – 96

بدهی نجومی بانک ها به بانک مرکزی

بر اساس آخرین آمارها بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی در پایان تیرماه ۹۶ به رقم ۱۰۷ هزار و ۸۷۰ میلیارد تومان رسیده که نشان می‌دهد که تنها به فاصله یک ماه اضافه‌برداشت بانک‌ها از منابع بانک مرکزی ۶ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بوده است. بر اساس آمارهای مربوط به خلاصه دارایی‌ها و بدهی‌های بانک مرکزی که در قالب گزارش گزیده آمارهای اقتصادی از سوی بانک مرکزی ارائه شده، حجم کل دارایی خارجی بانک مرکزی در پایان تیرماه امسال به رقم ۳۴۶ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان رسیده است. این رقم نسبت به اسفندماه سال گذشته ۲.۱ درصد و در مقایسه با تیرماه سال قبل ۳.۶ درصد افزایش داشته است. بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی در ۴ ماهه اول امسال ۷.۸ درصد افزایش و در یک سال منتهی به تیرماه ۹۶ به میزان ۰.۳ درصد کاهش داشته است. حجم کل بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی ۶۲ هزار و ۸۰ میلیارد تومان است. بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی از دو جزء بدهی دولت و بدهی شرکت‌ها و مؤسسات دولتی به بانک مرکزی تشکیل می‌شود که در این چارچوب سهم دولت از کل بدهی‌ها ۳۴ هزار و ۹۳۰ میلیارد تومان و سهم شرکت‌ها و مؤسسات دولتی ۲۷ هزار و ۱۵۰ میلیارد تومان است. بدهی دولت در یک سال منتهی به تیرماه ۹۶، ۱.۲ درصد و در ۴ ماه اول سال جاری ۲۷.۶ درصد افزایش داشته است. سپرده‌های دولت نزد بانک مرکزی در یک سال منتهی به تیرماه امسال ۲.۹ درصد و در ۴ ماهه اول امسال ۴ درصد کاهش داشته است. رقم سپرده دولت نزد بانک مرکزی ۳۱ هزار و ۲۹۰ میلیارد تومان است. سپرده شرکت‌ها و مؤسسات دولتی نزد بانک مرکزی ۴ هزار و ۴۱۰ میلیارد تومان بوده که در یک سال منتهی به تیرماه ۱۴ درصد افزایش داشته اما در ۴ ماهه اول امسال ۷.۵ درصد کاهش داشته است.

حجم نقدینگی همچنان رو به افزایش است

نقدینگی در پایان تیر ماه امسال با رشد ۶,۴‌درصدی نسبت به آغاز بهار امسال به ١٣٣٣٧.۴‌هزار میلیارد ریال رسیده و رشد یک‌ساله آن ٢٣.٣ درصد بوده است.گزیده‌های آماری بانک مرکزی نشان می‌دهد، سهم پول از نقدینگی کشور در پایان تیرماه ١۵٩۵.١‌هزار میلیارد ریال و سهم شبه پول ١١٧۴٢.٣‌هزار میلیارد ریال بوده است.براساس آمارهای ارائه‌شده از سوی بانک مرکزی، بدهی دولت به نظام بانکی که شامل اوراق مشارکت نیز می‌شود، در پایان تیرماه به عدد ٢٣١۶.٨‌ هزار میلیارد ریال رسید که از ابتدای امسال ۵.۴ درصد و در یک‌سال منتهی به پایان تیر امسال ١٧.٩ درصد رشد نشان داد.براساس اعلام بانک مرکزی میزان بدهی بخش دولتی به این بانک در پایان تیرماه ۶٢٠ ‌هزار میلیارد ریال و بدهی بانک‌ها ١٠٧٨.٧ هزار میلیارد ریال رسیده است که به ترتیب در یک دوره یک‌ساله منتهی به تیرماه بدهی دولت ٠.٣ درصد کاهش و بدهی بانک‌ها ١٨.٧ درصد افزایش داشته است.نگاهی به وضعیت دارایی‌های خارجی بانک مرکزی نیز نشان می‌دهد این شاخص در مدت یادشده به ٣۴۶۵.١‌ هزار میلیارد ریال و حجم اسکناس و مسکوک به ۶٩.٩‌ هزار میلیارد ریال رسید.

۱۱ میلیون حاشیه نشین، ۸ میلیون ساکن بافت فرسوده

عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی با اشاره به تهیه ۵ برنامه توسعه در بعد از انقلاب میگوید: آنچه که امروز شاهد آن هستیم وضعیت قابل قبول برای جامعه ایران و مسلمانان نیست. وی با تأکید بر اقدامات انجام گرفته در حوزه شهرسازی گفت: به واقع با وجود انجام تمامی این اقدامات آیا می‌توانیم بگوییم که در زمان فعلی به رفاه نسبی در کشور رسیده‌ایم؟ آمار کلی نشان می‌دهد که در حال حاضر ۲۷ میلیون واحد مسکونی و ۲۴ میلیون خانوار در کشور وجود دارد، با وجود آنکه خانه بیشتر از خانوار وجود دارد ولی شاهد توزیع قابل قبولی در کشور نیستیم چرا که همچنان ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار خانه خالی و۲ میلیون و ۱۰۰ هزار خانه دوم در سراسر ایران وجود دارد. این در حالی است که ما در زمان کنونی شاهد ۱۹ میلیون نفر در وضعیت بدمسکنی (حاشیه‌ نشین و ساکن در بافت فرسوده) بوده و کشور را در وضعیت عدم تعادل بسیار بزرگی می‌بینیم. وی گفت: بزرگترین مشکل ما در حال حاضر وجود تصور حل مشکل با شعار است، اما باید به این نکته توجه کنیم که آیا شعار بزرگتر از مسکن مهر در بخش مسکن در کشور سابقه اجرایی داشته است؟ اقدامی که این حجم از منابع کشور را درگیر خود کرد ولی در نهایت نتوانست تعادل لازم در شهر را ایجاد کند. بیاییم فکر کنیم که آیا این اقدام کمکی به ایجاد تعادل در کشور کرد و یا فرآیند عدم ایجاد آن را تشدید کرد؟ به گفته وی، نتایج سرشماری مرکز آمار، تهران در سال ۹۰ دارای جمعیتی بالغ بر ۸ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بوده و تا سال ۹۵ به طور میانگین هرسال رشدی ۸۰ هزار نفری را تجربه کرده است که در این مدت پروانه ساخت بیش از ۷۰۰ هزار خانه مسکونی نیز صادر شده است، مواردی که همگی نشان می‌دهد تحولات جمعیتی دیگر کشش قبل را نداشته و مراحل نهایی خود را سپری می‌کند.

کاهش صادرات میعانات نفتی

براساس جزئیات آمار تجارت خارجی میعانات گازی به عنوان اولین قلم عمده صادراتی کشور در ۵ ماهه نخست سال جاری به لحاظ ارزش نسبت به دوره مشابه سال قبل با کاهش ۵.۳۹ درصدی روبه‌رو بوده است. آمار تجارت غیر نفتی در این مدت نشان می‌دهد که صدور مواد خام وهمچنین صادرات فراورده‌های نفتی درصدر کالاها قرار دارند به طوری که رتبه دوم صادرات به پلی اتیلن گرید فیلم با رشد ۷۳ درصد تعلق دارد. همچنین به ترتیب پروپان مایع شده سایر روغن‌های سبک، متانول، محصولات نیمه‌تمام از آهن یا فولاد، سنگ آهن هماتیت، بوتان مایع شده، سایر گازهای نفتی و هیدروکربورها، اتیلن گلیکول، پلی اتیلن، سایر پلی اتیلن‌ها، غیر نفت، اوره، محلول در آب و آهن و فولاد غیر ممزوج در رتبه‌های تا پانزدهم قرار دارند. پیش‌تر برخی محصولات کشاورزی مانند پسته و زعفران جزو اقلام عمده صادراتی بودند اما در آمار ۵ ماهه امسال خبری از این محصولات نیست. همچنین عمده محصولات صادراتی ایران روانه بازار به ترتیب چین، عراق، امارات، کره، هند، افغانستان، ترکیه، پاکستان، تایلند، تایوان، ژاپن، عمان، اندونزی، ترکمنستان و سوریه شده است. طبق اطلاعات موجود صادرات به کشور امارات با حدود ۱۵ درصد کاهش روبه‌رو بوده و همچنین صادرات به ترکیه منفی ۵۸.۶۶ درصد ثبت شده است.

تحرک در صنایع پتروشیمی ایران

صنعت پتروشیمی وارد مرحله جدیدی از فعالیت های صادراتی میشود. برای مثال شرکت توتال اعلام تمایل کرده که در صنعت پتروشیمی ایران سهیم شود. همچنین شرکت ب آ اس اف آلمان با یک شرکت ایرانی مشغول بررسی یک طرح سرمایه گذاری ۴.۵ میلیارد دلاری است. همچنین شرکت‌های لینده، میتسویی، فرکوبه، سوجیت، هیوسانگ و شل از جمله شرکت‌های معتبر خارجی هستند که برای سرمایه‌گذاری در صنعت پتروشیمی ابراز تمایل کرده‌اند.تفاهم نامه بین شرکت ملی پتروشیمی و شرکت شل در ۱۸ مهرماه ۱۳۹۵ با هدف انجام مطالعات و ارزیابی سرمایه‌گذاری در صنعت پتروشیمی ایران و استفاده از دانش فنی شل جهت توسعه صنعت پتروشیمی با اولویت امضا شد. با امضای این تفاهم نامه این شرکت هلندی موظف شد جهت حضور و سرمایه گذاری و اجرای طرح های جدید در صنعت پتروشیمی بررسی های فنی و اقتصادی خود را انجام دهد.همچنین با شرکت هیوسانگ کره جنوبی، شرکت ماروبینی ژاپن نیز توافقنامه هایی به امضا رسیده است.

امضا قرارداد ۱۰ میلیارد دلاری تامین مالی بین ایران و چین

به گزارش روابط عمومی بانک مرکزی، قرارداد ۱۰ میلیارد دلاری بین پنج بانک ایرانی با شرکت «سیتیک تراست» چین با حضور ولی اله سیف رییس کل بانک مرکزی، محمد خزاعی رییس کل سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی، مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره این بانک ها منعقد شد. در جریان سفر سیف و هیئت بانکی ایران به چین، قرارداد تامین مالی معادل ۱۰ میلیارد دلار به ارزهای «یوان» و«یورو» بین بانک های توسعه صادرات، صنعت و معدن، رفاه، پارسیان و پاسارگاد با شرکت «سیتیک تراست» چین امضا شد. این قرارداد تامین مالی برای پروژه های عمرانی و تولیدی‌ کشور که مجوزهای لازم را با اخذ مراحل قانونی طی کرده اند، با دوره باز پرداخت متناسب با هر پروژه بین ده تا دوازده سال تخصیص خواهد یافت.

سامان قدوس درمیان برترین های هفته اول لیگ اروپا قرار گرفت /امیر خسروجردی

ملی پوش ایرانی تیم استرسوند سوئد با درخشش و گلزنی در هفته نخست لیگ اروپا در کنار الکسیس سانچس، مهاجم آرسنال انگلیس قرار گرفت.

به گزارش وبسایت رسمی اتحادیه فوتبال اروپا- یوفا، در هفته نخست فصل جدید لیگ فوتبال اروپا که پنجشنبه شب در گروه های مختلف برگزار شد، تیم استرسوند سوئد با درخشش سامان قدوس، مهاجم ایرانی خود مقابل زوریا اوکراین به برتری ۲ به صفر رسید.
دراین دیدار، قدوس که به تازگی به تیم ملی ایران هم دعوت شده، ستاره تیمش بود و گل اول تیمش را به زیبایی هرچه تمام تر وارد دروازه حریف اوکراینی کرد. قدوس با درخشش دراین مسابقه با نظر کارشناسان اتحادیه فوتبال اروپا – یوفا دربین هشت بازیکن برتر هفته اول مرحله گروهی لیگ اروپا قرار گرفت.
الکسیس سانچس و ممفیس دیپای، مهاجمان تیم های آرسنال انگلیس و لیون فرانسه، دو بازیکن سرشناس هشت چهره برتر هفته اول لیگ اروپا هستند که توسط یوفا انتخاب شدند.

جام جهانی فوتبال هفت نفره، ایران پرتغال را شکست داد /امیر خسروجردی

تیم ملی فوتبال هفت نفره ایران به مرحله دوم جام جهانی راه یافت.

درادامه مرحله مقدماتی این رقابت ها در سان لوئیز آرژانتین، امروز در گروه دوم، تیم ملی ایران در سومین دیدار خود به مصاف تیم ملی پرتغال رفت که درپایان مقابل این تیم به پیروزی ۳ به صفر رسید و ضمن کسب دومین برد خود دراین دوره از مسابقات، ۸ امتیازی شد و به عنوان تیم دوم این گروه به مرحله دوم صعود کرد.
ملی پوشان ایرانی که در گروه دوم با تیم های انگلستان، روسیه و آرژانتین میزبان همگروه هستند، از دو دیدار قبلی خود صاحب یک برد مقابل آرژانتین و متحمل یک شکست برابر روسیه شدند.
این دوره از مسابقات که با شرکت ۱۶ تیم برتر دنیا درآرژانتین برگزار می شود تا اول مهر ادامه خواهد داشت.
فوتبال هفت نفره نوعی از بازی در رشته فوتبال است که برای افراد مبتلا به فلج مغزی و ناراحتی های عصبی مثل، سکته مغزی و آسیب های این قسمت است که برای افراد طراحی شده است.
این ورزش طبق قوانین فیفا و زیر نظر فدراسیون جهانی ورزش های فلج مغزی برگزار می شود. فوتبال هفت نفره در دو وقت سی دقیقه ای برگزار می شود که بازیکنان بین دو نیمه، ۱۵ دقیقه استراحت خواهند داشت.

والیبال قهرمانان قاره ها، ایران مقابل برزیل شکست خورد/امیر خسروجردی

رقابت های والیبال جام قهرمانان قاره ها امروز در ژاپن پیگیری شد.

در ادامه این مسابقات که با شرکت شش تیم برتر دنیا و در دو ناگویا و اوزاکای ژاپن درحال برگزاریست، امروز تیم ملی والیبال ایران در سومین دیدار خود به مصاف برزیل، قهرمان بازی های المپیک ۲۰۱۶ ریو برزیل رفت که درپایان مقابل این تیم قدرتمند درسه ست پیاپی و با نتایج (۲۵-۲۲، ۲۵-۱۹ و ۲۵-۱۵) تن به شکست سه به صفر داد و نخستین باخت خود را دراین دوره از رقابت ها تجربه کرد.
ملی پوشان والیبال ایران دراین دیدار نتوانستند همچون دوبازی قبل برابر ایتالیا و آمریکا نمایشی دلپذیر داشته باشند و درمقابل برزیل مغلوب قدرت برتر این تیم شدند و درنهایت بازی را به این تیم مطرح واگذار کردند و درجدول رده بندی چهار امتیازی باقی ماندند.
تیم ملی والیبال ایران فردا در چهارمین دیدار خود به مصاف ژاپن، میزبان این مسابقات خواهد رفت. شاگردان کولاکوویچ در دو بازی ابتدایی خود دراین دوره از رقابت ها مقابل ایتالیا و آمریکا به پیروزی رسیدند.
در دیگر بازی برگزارشده امروز نیز آمریکا با برد سه به صفر برابر فرانسه به صدر جدول رده بندی صعود کرد.