خانه » هنر و ادبیات » یادی از علی حاتمی…رهیار شریف

یادی از علی حاتمی…رهیار شریف

شب بی چراغ روشن…

alihatami-yadvareh

علی حاتمی

علی حاتمی

پانزدهم آذرماه، سالروز مرگ علی حاتمی ( ۱۳۲۳- ۱۳۷۵ ) ست؛ هم او که از جمله ی نوابغ سینما و ادبیات ایران بود و در رسیدن به بلوغ حرفه ای سرآمد دیگران بود. علی حاتمی در همان نخستین ساخته ی سینمایی اش و در زمانی که تنها بیست و پنج سال دشت، یک شبه ره صد ساله رفت و با ساختن ” حسن کچل “، برترین موزیکال تمام تاریخ ایران را خلق کرد و در ردیف بزرگان سینمای ایران قرار گرفت.

به او لقب ” شاعر سینما ” هم داده اند، هم او که در تصویر سازی هم چونان چون شیوه ی بهره گرفتن از کلمات یگانه بود و در آمیختن تصویر و کلمه هم نبوغی تمام داشت. او همچنین راوی قصه گونه ی تاریخ معاصر ایران بود و درکی عمیق از مفهوم تاریخ و سازنده های راستینش داشت؛ چه او بارها و بارها در گفت و گو هایش عنوان کرده بود که آرزو دارد، تاریخ ایران را دیگر بار بنویسد، آن هم با شیوه ی مردمی و دقت بر روی زندگی مردمان کوچه و بازار.
از او و سینمایش گفتن، حکایت ها می طلبد و حوصله ها هم، در این مجال اما، به همت تیم تحریریه ی بخش فرهنگی خلیج فارس، تنها گزیده هایی از دیالوگ های شیرینی را گرد آورده ایم که از خامه ی او برای سینما و فرهنگ ایران به یادگار ماندند و در بسیاری از مواقع هم از پس تکرار فراوان بدل به ضرب المثل مردمی شدند.
با هم این گفته های شیرین را مرور کنیم و همراه این کلمات پر معنی، خاطرات دوست داشتی فیلم های او را هم دیگر بار به ذهن بیاوریم…

علی حاتمی

علی حاتمی

در فیلم کمال‌الملک از زبان استاد نقاش :
من آرزو طلب نمی‌کنم، آرزو می‌سازم.

دیالوگی به یاد ماندنی از فیلم حاجی واشنگتن :
آیین چراغ، خاموشی نیست.

دیالوگ آخر امیرکبیردر سلطان صاحبقران در حمام فین کاشان:
مرگ حق است ولی به دست شما بسی مشکل، اما شوق از میان شما رفتن مرگ را آسان می‌کند.

دیالوگ امین تارخ در فیلم دلشدگان که با صدای جاودانه استاد شجریان همراه است:
در طریقت ما شرط اول تر دامنی است و آدم خیس هراس بارون نداره!

یکی از دیالوگ های بیادماندنی فیلم مادر:
شب رو باید بی‌چراغ روشن کرد.

علی حاتمی

علی حاتمی

مظفرالدین شاه در فیلم کمال الملک:
همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید.

باز هم در فیلم کمال الملک، ناصرالدین شاه خطاب به مدیر مدرسه هنر می‌گوید:
هنر مزرعه بلال نیست که محصولش بهتر شود، از ستاره‌های آسمان هم یکی می‌شود کوکب درخشان، الباقی ای، سوسو می‌زند.

حبیب آقا در آخرین دیالوگ فیلم سوته دلان:
همه عمر دیر رسیدیم .

کمیته مجازات، جایی که می‌گوید:
این ملت خواب، این ملت بنگی و افیونی و خواب (علی حاتمی برگذشتگان ما خرده می‌گیرد که چرا به جای مبارزه، عقب نشستند و اسیر افیون شدند… )

در «حسن کچل» دیالوگ بسیار زیبایی به یادم هست:
شاعر و تاجر که با هم فرق نداره، تاجر ورشکسته شاعر میشه، شاعر پولدار میره تاجر میشه!

ناصرالدین شاه در کمال الملک:
برای آمدن به چشم نقاش، باید درچشم انداز بود.

مظفرالدین شاه:
کار جهان به اعتدال راست میشود. اتابک بدش نیاید، ما که صدراعظم مثل بیسمارک نداریم .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*