خانه » مقاله » “طعم تلخ “/میرسالار داودی

“طعم تلخ “/میرسالار داودی

این دوره المپیک یعنی المپیک ریو رکورد دار حضور ایرانیان در لباس بیگانه و زیر پرچم ممالک دیگر است.
دیشب میلاد بیگی تکواندو کار وزن ۸۰ کیلوگرم آذربایجانی ایرانی تبار با مربی ایرانی خود یعنی مهماندوست ، توفیق شکست هموطن خود مهدی خدابخشی را در مرحله یک چهارم نهایی تمام ایرانی یافت

2646

اینکه یک ایرانی در لباس بیگانه و زیر پرچم کشور خارجی در مجامع ورزشی بین المللی حضور یابد ، اتفاق جدیدی نیست و با این حال یک بار مواجهه در کشتی فرنگی ما بین دو ایرانی و بار دیگر هم در تکواندو و طی المپیک ریو ، طعم و مزه تلخی داشت
متاسفانه باید از خودمان بپرسیم که چرا یک ایرانی جلای وطن می کند و به کشور همسایه می رود و زیر پرچم آن کشور در پی کسب افتخار است
اما وقتی همان ایرانی در برابر هموطن خود زیر پرچم ملی قرار می گیرد و با شایستگی و البته با مربی گری یک ایرانی دیگر توفیق پیروزی قاطع را می یابد ، آنگاه نباید فقط فکر کنیم و حالیه اینکه باید کل مسئولان ورزش کشور و در سطحی بالاتر مسئولان سیاسی کشور را از صدر تا ذیل به خط کنیم و مواخذه شان نماییم.
باید سر فرد فرد مسئولان سیاسی و ورزشی کشور فریاد کنیم که چرا اینقدر غافلید؟
البته شاید هم مسئله شان نیست
دقیقاً به نظر می رسد که مسئله شان نیست
وقتی روزی یک امام جمعه در واکنش به فرار مغزهای المپیادی و رتبه آوردگان دانشگاه های برتر کشور گفت که بگذارید هر کس می خواهد برود و ما را به آنها کاری نیست ، باید می فهمیدیم ورزشکاران که جای خود دارند.
دست کم اینکه چهارتا حدیث و روایت راجع به ارج و منزلت دانش و دانشمند در اسلام و مذهب جعفری داریم و اما در مورد ورزش و ورزشکار که حدیث و روایت قابل توجهی یافت می نشود و در نتیجه عجیب نیست که مقامات یک حاکمیت با قالب دینی و مذهبی خیلی اهمیتی به کوچ ورزشکاران شان ندهند
آری ، مدال نیاوردن در المپیک و یا به تعبیر درست تر آنچنان که توقع داریم مدال نیاوردن ورزشکاران مان در برابر سونامی کوچ ورزشکاران مان از میهن ، اهمیت چندانی ندارد.
از طرفی نمی توانیم بگوییم که کوچ کنندگان برگشت خوردگان ورزش قهرمانی بوده اند و از این رو رفتند که رفتند
چه اینکه هم اکنون همین برگشت خوردگان ،همتایان خود را که ملبس به لباس میهن هستند ناگزیر می شکنند واگر آنها در لباس ملی خودشان بودند ، لاجرم می توانستند که مدال بگیرند و برای کشور خودشان افتخار آفرینی کنند .
اشتباه نشود
این مقال در تایید جلای وطن نیست
این مقال در راستای گرفتن انگشت اتهام به سوی آن کسانی است که سرگرم شدن شان به امور خود وقت دو دستی نگه داشتن سرمایه های ملی را از آنها می ستاند.
این المپیک هم به پایان می رود و اما المپیک توکیو در راه است و امید اینکه شاهد این نباشیم که ورزشکاران مان در لباس بیگانه با غمی در چهره ناچار از شکست دادن هموطنان خود در لباس ملی باشند.
یک روز نگاشتم که شکم ناسیر تنها این نیست که ایمان نشناسد و در مورد وطن هم چنین است که زندگی و معاش نا تامین منتهی به وطن خواهی و عِرق ملی نخواهد شد .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*