پنجم فروردین ماه مصادف است با سالروز مرگ مردی که از جمله ی فعال ترین شخصیت های حوزه ی ادب و فرهنگ ایران در تاریخ معاصر بوده است، : ” دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی ” .
هم او که در بیشینه ی رسانه های ادبی تجربه اندوخته بود و در عالم ادب، از شعر و داستان تا تاریخ نگاری و روزنامه نویسی را آزموده بود و در همگی این شیوه های ادبی هم صاحب سبکی مجزا و متمایز و شخصی بود.
از او به عنوان فردی نام برده اند؛ که بسیار پیش تر از دیگران تاریخ را به زندگی طبقات میانی جامعه آورد و با روایتی ساده و شیوا از تاریخ، علاوه بر دست آزیدن به شیوه ای شخصی، مردمان کوچه و بازار را هم با این بزرگترین معلم بنی آشنا کرد و بدیشان درس زندگی داد.
به همین بهانه و در حالی که یک سال از مرگ این معلم فروتن ادبیات و تاریخ ایران می گذرد؛ تحریریه ی خلیج فارس شمه ای از زندگی نامه ی او را در قالب خطوطی چند، دیگر بار آماده ی چاپ کرده است که با هم می خوانیم…
نوشته ای کوتاه از یک زندگی بلند …
استاد باستانی پاریزی در سوم دی ماه ۱۳۰۴ ه.ش در پاریز، از توابع شهرستان سیرجان در استان کرمان متولد شد. وی تا پایان تحصیلات ششم ابتدایی در پاریز تحصیل کرد و در عین حال از محضر پدر خود مرحوم حاج آخوند پاریزی هم بهره میبرد.
پس از پایان تحصیلات ابتدایی و دو سال ترک تحصیل اجباری در سال ۱۳۲۰ تحصیلات خود را در دانشسرای مقدماتی کرمان ادامه داد و پس از گرفتن دیپلم در سال ۱۳۲۵ برای ادامهٔ تحصیل به تهران آمد و در سال ۱۳۲۶ در دانشگاه تهران در رشتهٔ تاریخ تحصیلات خود را پی گرفت. باستانی پاریزی به گواه خاطراتش از نخستین ساکنان کوی دانشگاه تهران (واقع در امیر آباد شمالی) است.
در ۱۳۳۰ از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و برای انجام تعهد دبیری به کرمان بازگشت و تا سال ۱۳۳۷ خورشیدی که در آزمون دکترای تاریخ پذیرفته شد، در کرمان ماند. او دوره دکترای تاریخ را هم در دانشگاه تهران گذراند و با ارایه پایاننامه ای درباره «ابن اثیر» دانشنامه دکترای خود را دریافت کرد. وی کار خود را در دانشگاه تهران از سال ۱۳۳۸ با مدیریت مجله داخلی دانشکده ادبیات شروع کرد و تا سال ۱۳۸۷ استاد تمام وقت آن دانشگاه بود و رابطه تنگاتنگی با این دانشگاه داشت.
شوق نویسندگی وی در دوران کودکی و نوجوانی در پاریز و با خواندن نشریاتی مانند حبلالمتین، آینده و مهر برانگیخته شد. باستانی، اولین نوشتههای خود را در سالهای ترک تحصیل اجباری (۱۳۱۸ و ۱۳۱۹) در قالب روزنامه ای به نام باستان و مجلهای به نام ندای پاریز نوشت، که خود در پاریز منتشر میکرد و دو یا سه مشترک داشت.
نخستین نوشته او در روزنامه های آن زمان، مقالهای بود با نام «تقصیر با مردان است نه زنان» که در سال ۱۳۲۱ در مجله بیداری کرمان چاپ شد. پس از آن به عنوان نویسنده یا مترجم از زبانهای عربی و فرانسه، مقالات بیشماری در روزنامهها و مجلاتی مانند کیهان، اطلاعات، خواندنیها، یغما، راهنمایکتاب، آینده، کلک و بخارا چاپ کرده است.
اولین کتاب باستانی پاریزی، پیغمبر دزدان نام دارد که شرح نامههای طنزگونه شیخ محمدحسن زیدآبادی است و برای نخستین بار در سال ۱۳۲۴ در کرمان چاپ شده است. این کتاب تاکنون به چاپ شانزدهم رسیده است. وی بیش از شصت عنوان کتاب تألیف و یا ترجمه کرده است. کتابهای باستانی پاریزی برخی شامل مجموعه برگزیدهای از مقالات وی هستند که به صورت کتاب جمعآوری شدهاند و برخی از ابتدا به عنوان کتاب نوشته شدهاند.
از میان نوشتههای او، هفت کتاب با نام «سبعه ثمانیه» متمایز است که همگی در نام خود عدد هفت را دارند، مانند خاتون هفت قلعه و آسیای هفت سنگ. بعدا کتاب هشتمی با عنوان هشتالهفت به این مجموعه هفتتایی اضافه شده است. به جز کتب و مقالات، باستانی پاریزی شعر هم می سرود و اولین شعر خود را در کودکی در روستای پاریز و در آرزوی باران سروده بود. منتخبی از شعرهای خود را در سال ۱۳۲۷ در کتابی به نام «یادبود من» به چاپ رسانده است.
بر خلاف عمده کتابهای تاریخی که نثری سرد و سنگین دارند، بیشتر نوشتههای تاریخی باستانی پاریزی پر از داستانها و ضربالمثلها و حکایات و اشعاری است که خواندن متن را برای خواننده آسانتر و لذتبخشتر میکند. در کشورهای اروپایی تاکنون رسالههایی درباره ایشان و شیوه نوین تاریخنگاری وی عرضه شده است.
شاید یکی از علل اقبال مردم به آثار دکتر باستانی، علاوه بر صداقتش در نقل تاریخ و مبارزه با استبداد، جهل و استحمار، این است که ایشان راه نفوذ بین مردم را به درستی پیدا کرده است. هیچ خوانندهای هنگام خواندن آثار ایشان احساس خستگی نمیکند و خواسته و ناخواسته مسحور قلم ایشان میشود که تاریخ را در قالب ادبیات و رمان تاریخی ارائه میکند.
خواننده هنوز از لذت خواندن نثر تاریخی دکتر، فراغت نیافته، اشعار نغز و دلنشین و بایستهای را جلوی خود میبیند و بلافاصله خاطرات تاریخی، او را مبهوت میسازد، تا جایی که ناخودآگاه زمان را فراموش کرده و هنگامی به خود میآید که کتاب یا حداقل آن فصل از کتاب را مطالعه کرده است. به نظر میرسد این اول ماجراست، زیرا خواننده علاوه بر احساس رضایت، به فکر فرو میرود و این تفکر و تعقل، باعث شکلگیری اندیشه جدیدی در ذهن او میشود.
در کویر مطالعاتی ایران زمین در دوران معاصر که بسیاری به دلایل مختلف با کتاب قهر کردهاند، هنر دکتر باستانی عرصه را برای آشتی دوباره مردم با کتاب فراهم میکند، تنها کافی است خواننده به یکی از این آثار دست یابد و خواندن را آغاز کند، آنگاه باید تا تای تمت، کتاب را همراهی کند و این را میتوان معجزه دکتر باستانی لقب داد. در گذشته نه چندان دور، آثار بزرگان دیگری این گونه بوده و هر کدام از آنها ـ صرف نظر از اندیشههای متفاوتی که داشتهاند ـ سهم بزرگی در همگام شدن مردم با کتاب ایفا کردهاند.