اگر برف نبارد…
رهیار شریف
اشاره:
زمستان اما، در شعر معاصر دنیا هم بازتاب فراوان داشته و با اعجاب و صداقت و غربت فراوانش منبع الهام بسیاری از شعرا شده؛ همکارمان ” رهیار شریف ” برخی از این نمونه ها را برای ویژه نامه ی زمستان ما گرد هم آورده که با هم می خوانیم…
توماس ترانسترومر:
شاعر ،نویسنده ومترجم سوﺋدی در ۱۵ آوریل ۱۹۳۱ به دنیا آمد. اشعار او تا کنون به ۶۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده است.او بعد ازجنگ جهانی دوم تا به حال ،از مهم ترین شاعران اسکاندیناوی بوده است.منتقدان اشعار او را به خاطر قابلیت درک بالا وترجمه پذیری آن ستوده اند.اشعار او بیشتر درمورد زمستان های طولانی سوﺋد، تکرار فصول وزیبایی های طبیعت است.اشعار او دارای راز آلودگی وبا تاکید بر زندگی روزمره است. او در سال ۲۰۱۱،جایزه نوبل ادبی را از آن خود کرد.
وردهای زمستانی
اتوبوس پیش می خزد در شب زمستانی
می درخشد چون ناوی در کاجستان
جایی که آبراهِ تنگ و گود مرده ای است راه.
مسافرانی اندک : چندتایی پیر و چند نوجوان.
اگر بایستد و چراغ ها را خاموش کند
جهان نابود خواهد شد
هرمان د کونینک:
در ۲۱ فوریه ۱۹۴۴ در مچلن شهری در بلژیک بدنیا آمد و در ۱۹۹۷ در لیسبون بر اثر سکته ی قلبی از دنیا رفت. در هیجده سالگی پدرش را از دست داد ، مرگی که تاثیر زیادی بر او گذاشت. در رشته زبان های ژرمنی تحصیل کرد. چند سالی تدریس کرد. مجموعه شعر “عشق انعطاف پذیر” او همه کس فهم است و پرفروش ترین مجموعه شعر به زبان هلندی در قرن بیستم. همسر اولش در حادثه ی رانندگی جان خود را از دست داد. پس از مرگ همسرش مجموعه شعر ” تا زمانیکه برف هست ” را در ۱۹۷۵ به چاپ رساند.
زمستان
زمستان
در جنگل درخت ها را می بینی
و این نور ، نور نیست بلکه برداشتی ست از آن
در نبودِ آفتاب هیچ چیز
تازه نیست
با این حال
تاریکی مطلق نیست
تازمانیکه برف هست
شب بی چشم انداز نیست
نوعی روشنایی از نوعی باور است
که فکر می کند
تاریکی مطلق نمی آید
تا زمانیکه هنوز برف هست ، امید هم هست
برگردان: مودب میرعلایی
نِزار قَبانی:
زاده ی ۲۱ مارس ۱۹۲۳ و درگذشته ی ۳۰ آوریل ۱۹۹۸، از بزرگترین شاعران و نویسندگان جهان عرب بود. او در یکی از محلههای قدیمی شهر دمشق سوریه به دنیا آمد و از دانشگاه دمشق فارغ التحصیل شد. وی به زبان های فرانسه، انگلیسی و اسپانیولی نیز مسلط بود و مدت بیست سال در دستگاه دیپلماسی سوریه خدمت کرد.
وقتی باد پرده های اتاق را به اهتزاز در می آورد
و مرا…
عشق زمستانی ات را به یاد می آورم
آن هنگام ، به باران پناه می برم تا به سرزمین دیگری ببارد
به برف، تا شهرهای دیگری را سفیدپوش کند
و به خدا، تا زمستان را از تقویمش پاک کند
چون نمی دانم بی تو ، چگونه زمستان را تاب آورم.
یانیس ریتسوس
(۱۹۰۹-۱۹۹۰)، شاعر یونانی، یکی از پرکار ترین شاعران قرن بیستم بود. او در ۸۱ سال عمر خویش بالغ بر ۸۰ جلد کتاب شعر چاپ کرد.یانیس ریتسوس زندگی بسیار سختی را پشت سر گذاشت. از همان کودکی و نوجوانی شاهد مسلول شدن و مرگ مادر و برادرش و مجنون پدرش و خواهرش بوده. بعد از آن نیز زندان رفتن ها و تبعیدهای مداوم.
ریتسوس از همان دوران جوانی با خواندن آثار مارکس و لنین به مارکسیسم علاقهمند شد و در سال سال ۱۹۳۱ به حزب کمونیست یونان (KKE) پیوست. یانیس ریتسوس شاعری است که هم مجموعه اشعاری دارد به شدت سیاسی و حتی به نحوی حزبی (برخی از اشعار او به سرودهای انقلابی تبدیل شد) و هم مجموعه اشعاری دارد که شاید به شدت شخصی و غیر سیاسی به نظر برسد.
ریتسوس شاعری است که دنیا را ذره ذره لمس کرد. از کوچکترین لحظات و دقایق آن گرفته، از کوچکترین مسائل و چیزها گرفته، تا مناسبات کلان ِ سیاسی و مبارزات اجتماعی.
“برف می بارد امشب”:
میخندیم به روزنامهای که در باد میرود
به سایهای که روی دیوار تکان میخورد
به حرفهای پدربزرگ که میگوید برف میبارد امشب
برف میبارد هرشب
میگوید هواشناسی دروغ میگوید
هر روز
هوا خوب نیست
باد آرام نیست
دریای اژه طوفانیست
پدربزرگ میگوید برف میبارد امشب
اگر برف نبارد این پالتو همیشه در کُمُد میماند
اگر برف نبارد زغالها در انبار دستنخورده میمانند…
تِیجو ناکامورا:
در آوریل سال ۱۹۰۰ در شهر کوماموتوی ژاپن زاده شد. او ۱۸ ساله بود که برای نخستین بار هایکوهایش در مجله ادبی”هوتوتوگیسو”به چاپ رسید. در ۱۹۳۴ به عضویت هیئت تحریریه “هوتوتوگیسو” درآمد و در همان سال اولین مجموعه هایکوی خود را با عنوان “برف بهاری” منتشر کرد.پس از جنگ در سال ۱۹۴۷ مجله هایکوی “گلهای باد” را تأسیس کرد و تا اواخر عمرش به اداره آن پرداخت.در سال ۱۹۸۰ به عنوان شخصیت فرهنگی سال ژاپن برگزیده شد و پنج سال بعد جایزه سال آکادمی هنرهای ژاپن به او اهدا شد.تیجو ناکامورا در ۸۸ سالگی بر اثر نارسایی قلبی درگذشت. از تیجو نزدیک سی جلد کتاب شامل جنگهای هایکو و موضوعات مرتبط با هایکو منتشر شده است.در سال ۲۰۰۰ دولت ژاپن تمبری به یادبود این شخصیت فرهنگی منتشر کرد، هایکوهای تیجو را که سرشار از زنانگی و مادرانگیاند، آینه تمام نمای ژاپن قبل از جنگ، در طول جنگ و پس از جنگ میدانند. هایکو که در اصل مقولهای مردانه تلقی میشد، پس از جنگ، با ظهور چند بانوی هایکوسرای برجسته از انحصار مردان درآمد. نقش تیجو در آن میان بسیار پررنگ بود:
۱
روز زمستانی
“برای کبوترها دانه بخر”
اصرار کودک
۲
اول زمستان
در گودی سنگ
آب باران
۳
به خاطر مادر، به خاطر کودک
بیشتر میتابد
آفتاب زمستان
۴
به گلستان سرمازده
برای چه میشتابی؟
۵
از زیر درختی
به زیر درختی دیگر
پروانه در زمستان