همایون خرم به عنوان یکی از تاثیر گذارترین شخصیتهای موسیقی ایرانی در نیم قرن اخیر و با صرف بیش از شش دهه از عمر خود در عرصه ی این هنر، در میان خاطرات نسل های بسیاری جای گرفته است. نسلهایی که خروش و قرار دل خود را در میان آثار ماندگار وی یافته اند و هنوز هم با تصنیفهای وی خاطره بازی می کنند.
شامگاه بیست و هشتم دی ماه سالروز درگذشت “همایون خرم” آهنگساز شهیر ایرانی و نوازنده ی برجسته ی ویلون است.این هنرمند زادهی بوشهر که نامش هم الهام گرفته از دستگاه “همایون” درموسیقی ایرانی ست، از همان کودکی و با نواختن نی مشق موسیقی را آغاز کرد و پس از عزیمت به تهران در سن یازده سالگی برای فراگیری ویولن نزد ابوالحسن صبا پرداخت. او خیلی زود و در سن چهارده سالگی به جرگه ی نوازندگان رادیو پیوست و پس از آن با درخشیدن در برنامه های متعددی چون “گلها ” به شهرت رسید، در همین دوران بود که وی در کسوت یکی از ارکان این برنامه ی فرهنگی، موفق شد تا ماندگارترین آثارش از جمله ” مینای شکسته”، “تو ای پری کجایی”، “رسوای زمانه”، “غوغای ستارگان”، “بگذر از کوی ما”، “پیک سحری” و “طاقتم ده” را خلق کند.
همایون خرم که تحصیلات دانشگاهی اش را در رشته ی مهندسی برق به پایان رسانده بود، مدتها رهبر ارکستر شماره شش و دو رادیو و عضو شورای موسیقی رادیو وسرپرست ارکستر سازهای ملی بود. شاید تحصیل در علوم دقیقه بود که موجب تلفیق ظرافت و نظم در نتها و نغمه های مخلوق وی گشته بود، نظمی دقیق و هنرمندانه که منجر شده بود تا اندیشه های خلاقانه ی وی به منظم ترین شکل ممکن جلوه کند.
از این منظر می توان خرم را پژوهشگری ممتاز و محققی برجسته نیز برشمرد، چرا که وی علاوه بر خلاقیت در آهنگسازی و چیره دستی در نوازندگی و بداهه نوازی، به ظرایف نظری و تئوریک موسیقی ایران نیز تسلط داشت و آثار مکتوب وی در حوزه های موسیقی، پژوهش تاریخ موسیقی و روشهای آموزش موسیقی گواهی بر این مدعاست.
از دیگر مشخصه های برجسته ی همایون خرم درک و دانش وسیع وی از ادبیات بود و این امر در آثار او با آمیختگی جادویی کلام و شعر با موسیقی و ساز نمایان می شود، ترکیبی تاثیر گذار و ملموس برای جامعه ای که خواه نا خواه فرهنگش با عرفان و سرگشتگی های عرفانی گره خورده است. در حقیقت رمز ماندگاری آثار این آهنگساز را باید در پیوند بدیعانه با ریشه های موسیقی و ادبیات شرق جست و جو کرد. پیوندی که با بهره گیری از پشتوانه ی ذوق و هشیاری در عین اتصال به منشا و قالب اصلی، زنگار را ازسنتهای کسالت بار آن می زداید و رنگی نو بر هویت اصیل فرهنگی می پاشد.
شیوه ی نوازندگی همایون خرم به رغم داشتن امضای شخصی خود وی، به شکلی آگاهانه متاثر از شیوه ی ابوالحسن صبا بود و حتی در زمانه ای که بسیاری از نوازندگان ویولن به استفاده از ملودیهای ترکی و عربی در اجراهایشان می پرداختند، خرم هم چنان به این فضای کلاسیک و اصیل پایبند بود. بداهه نوازی های او در آواز بیات اصفهان، رفت و بازگشتهایش به بیداد همایون و بیات راجه اصفهان و فرودهای دلنشین درآواز اصفهان، فضای جدیدی را برای شنونده ایجاد می کرد که بیانگرذوق و خلاقیت کم نظیر او در آهنگسازی بود.
همایون خرم، معتقد بود که موسیقی غرب با موسیقی ملی ایران ناسازگار است و از همین رو اجرای موسیقی ملی ایران را در دیگر نقاط جهان منوط به فراهم آوردن مقدمات و شرایط آن می دانست و می گفت: ” موسیقى ما، جنبههاى احساسى خاص خودش را دارد. این است که اگر قطعهاى براى ارکستر بزرگ نوشته میشود، باید توسط کسى نوشته شود که موسیقى ایرانى را خوب شناخته باشد و آن هم خیلى بااحتیاط باید نوشته شود. وگرنه اگر بخواهند همان قوانین هارمونى و همه آن فرعیات بعدىاَش را اجرا کنند، ممکن است جوابگو نباشد. ممکن است که ترکیب، از نظر صدا یک ترکیب هارمونیک باشد ولى از نظر احساسى ممکن است مخربِ جنبههاى احساسیاش باشد. این است که کسانى باید این تنظیمها را انجام دهند که حتماً جوهر موسیقى ایرانى را درک کرده باشند. ”