خانه » هنر و ادبیات » یادی از مرتضی احمدی / یک دلداده ی زندگی… رهیار شریف

یادی از مرتضی احمدی / یک دلداده ی زندگی… رهیار شریف

mortezaahmadiii

از جمله ی قدیمی ترین به اصطلاح ” طهرونی ” های این شهر پر حادثه و تاریخ بود یدی طولا در تمامی جنبه های فرهنگ عمومی داشت، از نمایش های روحوضی و تماشاخانه های لاله زار تا زمین های خاکی و تکه کلام های مردمی و موسیقی عامه پسند.

مرتضی احمدی

مرتضی احمدی

این طور که اهل تذکره نوشته اند او در سال ۱۳۰۳ در محله های جنوبی تهران به دنیا آمده و در همان مجال هم با زندگی و جلوه های دنیا آشنایی پیدا کرده. او به روایت خودش در ” خاک و خل ” های جنوب شهر با فرهنگ آشنا شده و به حب زندگی رسیده و صد البته که اقرار به همین موضوع نشانه ای خوب از درک عمیق او نسبت به معنای ” فرهنگ ” است و روایتی از نکته سنجی اش.
او در سالهای جوانی به تماشاخانه های شهر هم رسیده و از آنها هم راهی به سمت سینما گشوده؛ و … در تمامی سالهای فعالیت هنری اش صدایی آشنا برای چند نسل پیاپی هم شده و همین طور خالق کارکترهایی که جوری به خاطرات قومی ایرانیان سنجاق شده اند.
آقای احمدی علاوه بر تمامی اینها، روی بسیار خوشی به کلام و موسیقی عامیانه هم نشان داده و در راه گرد آوری ایشان همتی جد گمارده. چندین و چند اثر پژوهشی او باب مثل ها و ترانه های عامیانه، شاید تنها بیانگر گوشه ای از لطف او به این زبان و این فرهنگ بوده باشند.
او همچنین از جمله ی طرفداران قدیمی تیم فوتبال پرسپولیس بود و نشانه ای از معنای هواداری در دل کوچه پس کوچه های شهر. خودش می گفت که شاهین آنقدرها مردمی نبود و من برای گرفتن جانب مردم طرفدار پرسپولیس شدم و در این میان قدیمی ترین هوادار این تیم ام.
هر چه هست رد پای او را در تمامی جلوه های هنر عامه می توان پیدا کرد. مردی که فرهنگ را در معنی درستش، بستری از زندگی و شیوه ی همزیستی انگاشته بود و سالها برای زنده ماندن آیین های قدیمی شهر و دیارش تلاش می کرد.
در انتهای این یادنامه ی کوتاه، شعر آشنای ” حاجی فیروز ” که در کتاب ” کهنه های همیشه نو ” ی او آورده شده را از پی می آوریم و دیگر بار یادش را گرامی می داریم. با این توضیح که آقای احمدی در اینکتاب تحقیقی ماندگار ترانه های نمایش های تخته حوضی قدیم را جمع آوری کرده و کوشیده تا تمامی ایشان را همان طور که بودند برای نسل های بعدی به یادگار بگذارد…

حاجی فیروز…
ارباب خودم سلام علیکم
ارباب خودم سرتو بالا کن
ارباب خودم بزبز قندی
ارباب خودم چرا نمی خندی؟
ارباب خودم گلی به جمالت
از کجا بگم وصف کمالت؟
بشکن بشکنه بشکن

من نمیشکنم
بشکن
بازم بشکنم
بشکن
اینجا بشکنم یار گله داره
اونجا بشکنم یار گله داره
این عاشق بیچاره چقدر حوصله داره
اینجا تهروونه بعله
قر فراوونه بعله
یا حق
یاهو
در سایه ایزد تبارک
عید همگی بود مبارک
در سایه ایزد تبارک
عید همگی بود مبارک
یا حق
یا هو
حاجی فیروزم بعله
سالی یه روزم بعله
ای سال بر نگردی
بری دیگه بر نگردی
یا حق
یاهو
در سایه ایزد تبارک
عید همگی بود مبارک
هر کی به کاری مشغول
پولی بریز تو کشکول
هر کی به کاری مشغول
پولی بریز تو کشکول
یا حق
یا هو

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*