خانه » هنر و ادبیات » الکترای سوفوکل و ماجرای اعدام ریحانه جباری / علی اصغر رمضان پور
الکترای سوفوکل و ماجرای اعدام ریحانه جباری / علی اصغر رمضان پور

الکترای سوفوکل و ماجرای اعدام ریحانه جباری / علی اصغر رمضان پور

sdsssf5

پوستر اجرای نمایش الکترا

امشب از بخت دیدن نمایش “الکترا” در نمایشخانه اولد ویک در لندن برخوردار بودم. نمایشی که بازی کریستین اسکات توماس ، کارگردانی ایان ریکسون و ترجمه فرانک مگ گینس از متن یونانی ( نوشته سوفوکل) ان را به اجرایی برجسته از یک اثر کلاسیک ، در چشم منتقدان بریتانیایی تبدیل کرده است.
نماشنامه الکترا را محمد سعیدی در سال ١٣٣۵ به فارسی برگردانده است.
من نمایش را در حال و هوای در گیری ذهنی با مساله اعدام ریحانه جباری دیدم. صرف نظر از مناقشه میان ناظران ماجرای اعدام ریحانه ، انچه نقطه پیوند این نمایش و ماجرای اعدام شده، مساله حق انتقام است.
الکترا دختر أگاممنون، پادشاه- قهرمان یونانی، چند سال پس از مرگ پدر به لحظه انتقام خون پدر نزدیک می شود. او امید دارد که برادرش ارستیس انتقام خون پدر را از مادر خود بگیرد که أگا ممنون را کشته و با دشمن او همبستر شده است.
نقش الکترا را کریستین اسکات توماس بازی می کند که احتمالا بسیاری از ما با بازی او در ماه تلخ رومان پولانسکی أشنا شده ایم. منتقد گاردین بازی او را بازنمایی روشن و تکان دهنده زنی رنج دیده توصیف کرده است که پیچیدگی ایستادن بر سر حق انتقام در برابر خرد کسانی را نشان می دهد که الکترا را به پذیرفتن واقعیت مرگ پدر و گذشتن از انتقام توصیه می کنند. نخستین توصیه گر مادر الکتراست که مدعی است أگا ممنون را به این دلیل کشته است که او دخترش را برای نجات تروا نزد خدایان قربانی کرده است.
بازی خانم اسکات توماس به نحو خیره کننده ای کشاکش های روانی و فلسفی را بر سر برگزیدن رویای مبهم اجرای عدالت از یک سو و تن دادن به واقعیت از سوی دیگر، برای تماشگر قابل فهم می کند.
اگرچه اجرای عدالت در الکترا تنها با ریختن خون مادر و همراه غاصبش أگستوس امکان پذیر است اما این خونریزی به زبان امروز ما به نماد اجرای عدالت تعبیر می شود.
کسانی که الکترا را به صرفه نظر کردن از اجرای عدالت می خوانند به تب تابی بی توجه هستند که جان الکترا را در عشق به پدر فراگرفته است. الکترا و برادرش ارستیس انتقام را لازمه وفاداری به عشق پدر می دانند. وفاداری که سرشتی اخلاقی و مورد پذیرش خدایان دارد. حتی اگر به قیمت ریختن خون مادر به دست فرزند باشد.
همانطور که مرگ اگاممنون نتیجه بی وفایی معشوقه او یعنی مادر الکتراست ، کشته شدن مادر پاداش وفاداری فرزندان به پدر است.
معادله پیچیده ای که قضاوت را دشوار می کند. و این نقطه پیوند این افسانه یونانی با وضعیت بشری کسانی است که خواهان ریخته شدن خون به مثابه انتقام هستند و وضعیت کسانی که بخشش را توصیه می کنند. اگرچه بیشتر جامعه غربی، امروز مرگ را به مثابه سزای مرگ نمی پسندد( و از جمله من ) اما سوفوکل نشان می دهد که نهاد أدمیان هنوز ریختن خون به نشانه انتقام قتل ناروا را خوشتر و پذیرفته شده تر در قاموس خدایان می داند.
روی دیگر سکه الکترا اما عشق است با نماد دوگانه ان: عشق مادری که تن به خیانت می دهد و عشق دختری که در أتش انتقام می سوزد. این سرشت بی رحم و افسانه ای عشق معنایی دارد متفوت با أنچه امشب، در شب هالویین می شد در خیابان ها ی لندن دید. عشقی که به سادگی بازی کودکانه دختران و پسران امروز است.
قضاوت کردن دشوار است أنجا که گریزی نیست همانطور که هر انتقامی با حسرتی تاسف بار همراه است. می توان در این تردید کرد که ریحانه عادلانه محاکمه شده است اما نمی توان ماجرای پیچیده انتقام و گذشت را به سرنوشت جنگ رسانه ای بر سر این یا أن نظر کاهش داد.

لندن/ شب هالووین
سی و یکم أکتبر ٢٠١۴

تصویر ها: پوستر اجرای نمایش، بازی کریستین اسکات توماس در الکترا و حضور او در جشنواره فیلم کن

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*