روزهای پایانی اکتبر امسال مصادف است با دو ساله شدن خاموشی “هانس ورنر هنتسه” یکی از برجسته ترین آهنگسازان اواخر قرن بیستم . او که بیش از همه برای ساخت موسیقی تئاتر، اپرا و باله همین طور تعهد نسبت به هنر سیاسی شهرت داشت، در طول عمر حرفه ای خود ده سمفونی تاثیر گذار نوشت و بدین سان ارثیه ای وزین و پربار از خود برجای گذاشت.
“هانس ورنر هنتسه” در یکم ژوئیه ی سال ۱۹۲۶ در گوترزلوه در آلمان به دنیا آمد. پدراو معلم مدرسه بود و هنتسه از همان ابتدا با تفکرات سوسیالیستی آموزش دید، او در برانشوایگ آلمان نخستین آموزشهای موسیقی را آغاز کرد و گفته شده که نخستین قطعه موسیقی خود را در ۱۲ سالگی برای پیانو تصنیف کرد.
دوران کودکی و نوجوانی هنتسه مصادف بود با به قدرت رسیدن حزب نازی در آلمان و کشته شدن پدرش در دوران جنگ جهانی دوم در جبهه ی شرق. او در ۱۸ سالگی به خدمت سربازی اعزام شد و تجربیاتش از دوران اسارت در یک اردوگاه زندانیان جنگی بریتانیایی باعث نفرت ابدی او از فاشیسم شد.
هنتسه این نفرت عمیق را با عشق وافرش به موسیقی و با ساختن آهنگهایی در بزرگداشت هوشی مین و چه گوارا به صدا در آورد و برای همیشه جاودانه کرد.
پس از پایان جنگ و در سال ۱۹۴۵به هایدلبرگ رفت و به فراگیری نظریات موسیقی پرداخت و سپس در اوایل دهه ۱۹۵۰ در دارمشتات و سپس در پاریس در رشته آهنگسازی به تحصیل پرداخت.
در این دوارن هنتسه از آوانگاردهای کلاسیک مدرن به شمار می رفت، اما رفته رفته علاقه ی وافراو به ارتباط گسترده با مخاطبان موسیقی او را از نوگرایی افراطی بازداشت و به سمت و سوی ذائقه ی عمومی کشانید. او با تقویت زمینههای اجتماعی و سیاسی آثار خود در ونمایه ، محتوا و پیام آن را به عنوان محرک ذوق و سیاق هنری خود تعیین کرد و آثاری آفرید که طرفدارانش دیگر تنها به کارشناسان و منتقدان محدود نمی شد و مردم سراسر جهان را دربرمی گرفت.
موسیقی هنتسه مولفه های موسیقی مردمی را هم شامل می شود. موسیقی ای که از عناصر جاز تا مایه های ملودیک موسیقی سبک روز را در خود جای می دهد و تصاویری پدید می آورد که وجوه چندگانه و التقاطی آن دنیای رنگارنگی از موسیقی را به نمایش می گذاشت، چنان که خود او در زندگی نامه اش نوشته بود:
“در کارهایم تأکید دارم که رنگهای سرخ و سیاه، سبز و آبی وجود دارد، احساسات و عوالم روحی بسیاری که میتوانند در موسیقی بیان شوند.”
هانس هنتسه هم چنین به خاطر تعداد شگرف آهنگهایی که به صورت پیاپی برای تئاتر ساخته نیز جایگاه غیر قابل انکاری در نمایش معاصر اروپا دارد. موسیقی او سبکهای بسیار گوناگونی دارد و از استراوینسکی، موسیقی ایتالیایی، موسیقی عربی و جاز، و همچنین مکاتب سنتی آهنگسازی آلمان تأثیر گرفتهاست.
این آهنگساز خلاق، در سال ۱۹۵۳ به دلیل عدم تحمل اطرافیانش نسبت به عقاید چپ او و همجنسگراییاش، آلمان را به مقصد ایتالیا ترک کرد و در آنجا به عضویت حزب کمونیست ایتالیا در آمد.
در میان نزدیک به ۱۴۰ اثر هنتسه، بیش از ۴۰ کار صحنهای، ده سمفونی، کنسرتها، موسیقی مجلسی، اوراتوریو و قطعات آوازی و یک رکوئیم (موسیقی مردگان) شامل نه کنسرت دیده میشود.
از جمله آثاراپرایی این هنرمند می توان به اپرای سوگنامه برای عاشقان جوان، اپرای بلوار تنهایی، اپرای شاهزاده هامبورگ و اپرای لرد جوان اشاره کرد.