خانه » آن سوی خبر » تحفه‌ی آرادان و روحانیون کوتوله / یادداشت روز هفتم

تحفه‌ی آرادان و روحانیون کوتوله / یادداشت روز هفتم

5df45sfs5fssss2

آیا محمود احمدی‌نژاد مجددا به قدرت بازمی‌گردد؟ این پرسشی است که بسیاری صریحا به آن پاسخ منفی می‌دهند. در واقع بجز هواداران تحفه‌ی آرادان دیگر نه از طیف اصول‌گرا و نه از طیف اصلاح‌طلب و یا حتی نظامی‌ها موافقی ندارد و تقریبا دیگر هیچکس در قدرت حاکم، از حضور مجدد رییس دولت سابق در قدرت استقبال کند. با این همه با نگاهی به شیوه‌های رفتاری فردی، حزبی (تیمی)، احمدی‌نژاد نمی‌توان به‌سادگی پایان او را متصور شد. بنابراین سوال بعدی که پیش می‌آید این است که تحفه‌ی آرادان باوجود این همه مخالف رنگارنگ از هر گروه و حزب و دسته‌ای از چه روشی برای بازگشت به قدرت می‌خواهد استفاده کند؟


چند روز پیش خبری در رسانه‌ها منتشر شد که تحلیل‌گران کمتر به آن واکنش نشان دادند. خبر هم این بود که حامیان محمود احمدی‌نژاد منتقد سرسخت هاشمی می‌خواهند به مناسبت هشتادمین سالروز تولد آقای رفسنجانی جشن تولد بگیرند. روز سوم شهریور ماه، روز تولد اکبر هاشمی رفسنجانی است و حامیان احمدی‌نژاد که ملقب به «هما» یا «هواداران محمود احمدی‌نژاد» هستند می‌خواهند جشن تولدی برای رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بگیرند و کارنامه‌ی سه دهه‌ی او را نقد کنند.

نگاه اولیه به این خبر حاکی از این است که احمدی‌نژاد و تیمش می‌خواهند مجددا همان شرایط دو قطبی هاشمی – احمدی‌نژاد یا تقابل سرمایه‌داری و ساده‌زیستی را بازسازی کنند و براساس این تئوری مجددا بتوانند با بسیج توده‌ها به قدرت بازگردند. اما تحفه‌ی آرادان باهوش‌تر از این حرف‌هاست و می‌داند که این حربه دیگر کارآیی لازم را ندارد و انتخابات ۹۲ و اقبال مردم به هاشمی نشان داد که اگر به فرض چنین تقابلی هم شکل بگیرد، این احمدی‌نژاد است که بازنده‌ی بزرگ خواهد بود.

نکته‌ی دیگر اینکه، در حال حاضر احمدی‌نژاد مخالفانی از جنس شورای پرقدرت نگهبان و حتی نظامی‌های فاسد دارد و آنان تحت هیچ شرایطی حاضر به پذیرش مجدد او نیستند. بنابراین پرسش دیگری که پیش می‌آید این است که هدف از نقد هاشمی توسط حامیان رییس دولت سابق چیست و اساسا برنامه‌ی آنان برای بازگشت به قدرت چه می‌تواند باشد؟

به‌نظر می‌رسد استراتژی احمدی‌نژاد و تیمش این است که مجددا یک فضای دو قطبی را بوجود آورند. منتها این بار نه دو قطب هاشمی – احمدی‌نژاد بلکه دو قطبی احمدی‌نژاد – خامنه‌ای. بی‌گمان محمود احمدی‌نژاد که طعم هشت ساله‌ی قدرت را چشیده، از بسیاری از امور پشت پرده با خبر است و نیز با سازوکار دستگاه حاکمه آشناست به‌سادگی قدرت را رها نخواهد کرد. سکوت خبیثانه‌ی او نه از جنس سکوتی عارفانه و رها کردن همه‌چیز به حال خود، بلکه سکوتی است برنامه‌ریزی‌شده برای بازگشت مجدد به خط اول مقدم! بنابراین تحفه‌ی آرادان در ظاهر می‌کوشد با برگزاری چنین جشن تولدهایی برای هاشمی و نقد او، از یک طرف ذهن‌ها را ببرد به سمت اینکه دیگران همان تصور قدیمی را بکنند و در خیال و محافل خود بگویند دیگر حنایش رنگی ندارد و از سوی دیگر هم، هم خود و هم تیمش مشغول بازسازی جریان دوقطبی خامنه‌ای احمدی‌نژاد هستند.

اهرم‌های فشار او هم البته همان اسناد پشت پرده بویژه اسناد کودتا و اسناد هسته‌ای است که می‌تواند با آنها یا همه را غرق کند و یا اینکه مجددا به حضور او رضایت دهند.

اخباری که در روزهای اخیر از ناحیه‌ی نزدیکان او منتشر می‌شود دقیقا در همین راستاست. در هفته‌ی گذشته چندین چهره‌ی نزدیک به احمدی‌نژاد گفتند که در چند سال آخر ریاست جمهوری‌اش رییس دولت کاره‌ای نبوده است. البته پیشتر هم علی اکبر جوانفکر این موضوع را گفته بود، اما چند روز پیش عبدالرضا داوری صریحا بسیاری از مشکلات را به خامنه‌ای ارتباط داد.

و نکته‌ی آخر: اینکه، ذوالنور اخیرا گفت احمدی‌نژاد یک بمب خنثی نشده است و اینکه در هفته‌ی گذشته علی اکبر ناطق‌نوری در سه نوبت به‌شدت به تحفه‌ی آرادان حمله کرد و خواستار رسیدگی به فسادهای او و تیمش شد، و نیز اینکه سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس خواستار رسیدگی خارج از نوبت و سریع به پرونده‌های فساد احمدی‌نژاد شد و بسیاری حملات دیگر همگی در همین راستا قابل تامل است.. به هرحال احمدی‌نژاد اگرچه منفور مردم است، اما لقمه‌ای است که بالاخره گلوی ولی‌فقیه را خواهد گرفت.

روحانی، همچنان بی‌تفاوت محض در برابر نقض حقوق بشر

حقوق بشر همچنان در ایران نقض می‌شود و گویا حسن روحانی هم در این خصوص «بی‌حس» شده و اصلا تمایل به ورود به این قضیه ندارد. از آن‌سو نیز حکومت جری‌تر شده و در حالی که مذاکرات هسته‌ای انجام می‌شود، بیشتر می‌درد.

مروری بر اخبار همین چند روز گذشته به‌خوبی نشان‌دهنده‌ی افزایش فشار برمخالفان است:

«محمدرضا عالی‌پیام، شاعر طنزپرداز مشهور به «هالو»، به ۱۵ ماه حبس محکوم شد. اتهام وی از جمله فعالیت تبلیغی علیه جمهوری اسلامی با سرودن اشعار طنز بین مردم و ارسال آن از طریق پیامک و اینترنت عنوان شده است. محسن رحمانی، از فعالان سیاسی هم به جرم بالا برن تصویر میرحسین موسوی در مقابل چشمان آقای حسن روحانی در جماران به هفت سال زندان محکوم شد. فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر با ارسال نامه‌ای سرگشاده به کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، از او خواست از دولتمردان ایران بخواهد اعدام رسول حلومی و راضیه ابراهیمی را متوقف کنند. رسول حلومی، ۲۲ ساله، و راضیه ابراهیمی، ۲۱ ساله، هر دو در سال ۲۰۱۰ به خاطر ارتکاب جرم در نوجوانی به اعدام محکوم شده‌اند. پنج نفر در کرمانشاه به علت روزه خواری شلاق خوردند.. فشار بر دراویش زندانی افزایش یافته و در این خصوص سایت خبری مجذوبان نور با تشکیل کمپین «کوچ دراویش از ایران به اوین» اقدام به نام‌نویسی از داوطلبان کوچ به زندان اوین برای پایان بخشیدن به رفتارهای غیرقانونی‌ آمران و ماموران خودکامه کرده است. سراج‌الدین میردامادی، روزنامه‌نگار زندانی اگرچه در دادگاه انقلاب محاکمه شد ولی هنوز از آزادی‌اش خبری نیست. صبا آذرپیک، روزنامه نگار روزنامه اعتماد و مجله «تجارت فردا» هم همچنان در بازداشت است..»

روحانیون کوتوله و حجاب

علت اینکه همه ساله با شروع گرما، چهره‌های عبوس و کریه حاکمیت مدام از مقابله با «بدحجابی» سخن می‌گویند، تنها آغاز تابستان و گرما و بالتبع دهن‌کجی بانوان زیبارو به حکومت نیست. درواقع یکی از علت این مساله و برجسته‌شدن موضوع حجاب، شروع تابستان و گرماست. اما علت اصلی آن این است که حاکمیت می‌خواهد به این وسیله قدرت خود را به رخ مردم ایران بکشد. به‌عبارت دیگر یکی از معدود ابزارهای ابراز قدرت حاکمیت همین مساله‌ی حجاب است که این هم البته با بی‌اعتنایی بسیاری از مردم روبرو شده است.

باری! در هفته‌ی گذشته بازهم مساله‌ی «زن» به‌طور عام و موضوع «حجاب» به‌طور خاص نزد اذهان مقامات بیمار ایران برجسته شد و چندین مقام ارشد حکومت از لزوم «برخورد با بدحجابان»، «تفکیک جنسیتی»، خانه‌نشین کردن زنان و همین‌طور افزایش زاد و ولد در جهت سیاست‌های دیکتاتور بیمار سخن گفتند.

در این راستا پس از آنکه احمد جنتی؛ دبیر شورای نگهبان در یک اظهارنظر محیرالعقول گفت «بی‌حجابی باعث حرامزادگی می‌شود»، مکارم شیرازی از مراجع حکومتی و رانت‌خوار قم هم خواهان برخورد با بدحجابان شد. مکارم شیرازی حتی پا را فراتر گذاشت و صریحا از دولت خواست برای رعایت حجاب و افزایش جمعیت به مردم فشار بیاورد.

تفکیک جنسیتی، هم موضوع برجسته‌ی هفته‌ی گذشته بود و طی هفته‌ی گذشته و با دستور شهرداری تهران مبنی بر تفکیک کارکنان زن و مرد و نیز اظهارنظر قالیباف در خطبه‌های نماز جمعه مبنی بر «غیرت دینی داشتن» برای جداسازی زنان و مردان بحث‌ها پیرامون تفکیک جنسیتی بالا گرفته است.

ابتدا قالیباف که از ریاست جمهوری ناامید شده و تلاش دارد دل اصول‌گرایان را بدست آورد در یک اظهارنظر ضمن دفاع از طرح جداسازی زنان و مردان در شهرداری گفت بود که نباید اجازه داد زنان بیشتر از «محرمان» خود با «نامحرمان» معاشرت داشته باشند. پس از او هم مصطفی پورمحمدی؛ عضو هیات مرگ از تصمیم قالیباف تمجید کرد و گفت: «تفکیک جنسیتی بهره‌وری را بالا می‌برد.» مصطفی پورمحمدی؛ وزیر دادگستری جمهوری اسلامی، جدا کردن محل کار زنان و مردان را «همخوان با ارزش‌ها» در ایران خواند و گفت که جداسازی جنسیتی بهره‌وری کارمندان و کارگران را بالا می‌برد.

و بعد هم نوبت به اصطبل ولایت رسید که نمایندگان در طومارهایی حمایت خود را از تفکیک جنسیتی اعلام کنند!

با این همه باید گفت ۳۵ سال است رژیم اسلامی می‌کوشد حجاب را در جامعه نهادینه کند؛ اما به گفته‌ی خودشان روز به‌روز این مساله نزد مردم بی‌اهمیت‌تر می‌شود و توان جمهوری اسلامی هم برای سرکوب یاری‌دهنده نیست. یعنی در واقع رژیم نمی‌تواند به اندازه هر زن یک مامور به‌کار گیرد، این است که این مساله در اذهان بیمار آنان تبدیل به «معضل بزرگی»! شده است.

جنتی باز هم دبیر شورای نگهبان شد

احمد جنتی بازهم دبیر شورای نگهبان شد تا مبادا دیکتاتور اعظم به‌خصوص در آستانه‌ی شبه‌انتخابات مجلس شورا و مجلس خبرگان اندکی نگران شود. جنتی که از سال ۱۳۷۱ هجری شمسی دبیری این شورا را بر عهده دارد آشکارا مخالف مردم می‌ایستد و ابایی ندارد از اینکه دیکتاتوری عریان ولی‌فقیه را فعلیت ببخشد.

اما با این همه هنوز دیکتاتور و اعوان و انصارش از حضور تیم هاشمی در مجلس خبرگان در هراسند. در واقع حامیان علی خامنه‌ای٬ اکبر هاشمی رفسنجانی٬ علی‌اکبر ناطق نوری و حسن روحانی را سه راس مثلثی می‌دانند که برای تغییر ترکیب مجلس خبرگان رهبری برنامه دارند. آنها می‌گویند هاشمی با همکاری دولت حسن روحانی تلاش‌ها برای «تصرف» مجلس خبرگان رهبری را از قم و جلب نظر مراجع تقلید قم آغاز کرده‌ است.

هراس آنان هم پربیراه نیست، چراکه اگر احمد جنتی دست به رد صلاحیت آنان بزند باید هزینه بدهند و اگر هم بخواهند آنان را تحمل کنند، خیال دیکتاتور آسوده نیست.

این است که در ماه‌های اخیر مدام چهره‌های نزدیک به علی خامنه‌ای بانگ برمی‌آورند که «مجلس خبرگان در شرف تسخیر» است! در آخرین اظهارنظر هم محمد مومن، و خزعلی این موضوع را بیان کردند. محمد مومن که عضو شورای نگهبان است سه روز پیش گفت همه اعضای کنونی مجلس خبرگان رهبری برای انتخابات آینده این مجلس «تائید صلاحیت» نخواهند شد و این شورا مقابل برخی «آدم‌های ناباب» خواهد ایستاد.

مومن با همان ادبیات خانوادگی‌اش با بیان اینکه شورای نگهبان در تایید صلاحیت‌ها مراقب خواهد بود گفت اجازه نمی‌دهیم نامزد‌هایی که قرار است انتخاب شوند «آدم بی‌پدر و مادری» باشند. وی همچنین با اشاره به محمدعلی دستغیب که از مراجع تقلید منتقد حکومت است گفت: قرار بود این فرد از مجلس خبرگان کنار گذاشته شود و اگر وی بخواهد برای دوره‌ی بعدی نامزد مجلس خبرگان شود جلوی او خواهیم ایستاد.

دستغیب در جریان اعتراضات مردمی سال ۸۸ به حمایت از معترضان پرداخت و بارها ضمن حمایت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی از حاکمیت انتقاد کرده بود. وی که عضو مجلس خبرگان است بعد از این انتقادها به جلسات این مجلس دعوت نشد و بارها هم دفتر و حسینیه او مورد هجوم امنیتی‌ها قرار گرفت.

مومن اما در پایان مستقیما هاشمی را خطاب قرار داد و گفت: «شورای نگهبان در تائید صلاحیت نامزد‌های انتخابات مجلس خبرگان رهبری به «کهولت سن» و «شرایط ذهنی» آن‌ها نیز توجه خواهد کرد و اگر فردی «به دلیل کهولت سن، شرایط ذهنی او دچار مشکل شده باشد» شورای نگهبان او را آدم نابابی می‌داند و جلوی آن خواهد ایستاد.»

ابوالقاسم خزعلی هم روز چهارشنبه به هاشمی تاخت و گفت: برنامه‌های اکبر هاشمی رفسنجانی «لیبرال» و به «درد نخور» است و او برای مجلس خبرگان رهبری به نتیجه نخواهد رسید و او نمی‌تواند ریاست این مجلس را بر عهده بگیرد.

و البته در کنار اظهارنظر مومن و خزعلی؛ بسیاری دیگر از چهره‌های محافظه‌کار هم برای ولی‌فقیه خوش‌رقصی کردند و حرف از «تسخیر» مجالس خبرگان و شورا زدند.

و همه‌ی اینها پیش از هرچیز نشان از هراس دیکتاتور دارد، چراکه او واهمه‌ی این را دارد تا مبادا حتی یک نقد (کسی مثل دستغیب) از این مجلس خفتگان برخیزد. بنابراین ابتدا اعوان و انصار را می‌فرستد تا با هشدار به تیم هاشمی به آنان بگویند نامزد نشوند و بعد هم با این جار و جنجال‌ها هزینه‌های رد صلاحیت آنان را پایین بیاورند.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*