خبرنامه خلیج فارس تازه ترین مقالات و اخبار سیاسی، فرهنگی، هنری و اقتصادی
سخنان سردار جعفری درباره‌ی تایید کودتای انتخاباتی و به‌دنبال آن، تاییدی دیگر از علی سعیدی، نماینده‌ی خامنه‌ای در همین راستا نشانگر دو چیز مشخص در رژیم ایران بود. نخست اینکه در این حکومت براساس همین دو سند می‌توان گفت که تا چه حد قبح دروغگویی ریخته است و چه آسان روحانیونی که خود را «دیندار» می‌نامند در روز روشن و آن هم به‌فاصله‌ی ۲۴ ساعت دروغ می‌گویند و ابایی هم از فاش شدن آن ندارند. تو گویی دروغگویی اگر برای حفظ تاج و تخت ولی‌امر مسلمین! و نایب امام زمان! باشد نه‌تنها هیچ اشکالی ندارد، بلکه حتی رواست و می‌توان سربلندانه و سرافرازانه سخن ناراست و کذب گفت.
سعیدی هم پس از فاش شدن فیلم سردار جعفری در مقابل ده‌ها خبرنگار ابتدا با صدای بلند گفت که این فیلم را ندیده و در این مجلس کودتا حضور نداشته است، اما آن هنگام یعنی بعد از ۲۴ ساعت که فیلم آن توسط محمد نوری‌زاد منتشر شد (که از قضا شیخ سعیدی نه‌تنها در آن مجلس حضور داشته بلکه خود نیز سخنانی در تایید کودتای انتخاباتی ۸۸ گفته)، دیگر نه خبری از شرم علی سعیدی برای این سخن دروغ بود و نه‌حتی کک خبرنگاران و روزنامه‌نگاران و دیگر مقامات گزید که نماینده نماینده امام زمان! در روز روشن این‌چنین بی‌محابا دروغ گفته است.
باری! همین مورد و مواردی از این دست به‌خوبی نشانگر این است که در جمهوری اسلامی تا چه میزان قبح دروغ و دروغگویی ریخته است و از صدر تا ذیل مقامات رژیم بسان آب خوردن سخنان ناراست و کذب می‌گویند و حیرت‌انگیزتر اینکه همگان هم با این دروغ‌ها کنار آمده‌اند. در انبوه تحلیل‌هایی که از این دو فیلم شد هیچ‌کجا یقه‌ی شیخ سعیدی گرفته نشد که چرا به‌فاصله‌ی ۲۴ ساعت یک روحانی این چنین آشکار دروغ گفته است، بلکه همگان با خود گفتند که دروغگویی سعیدی که عادی است! حال برویم به تحلیل خود فیلم!
اما نکته‌ی دوم در خصوص سخنان سعیدی و سردار جعفری مساله‌ی «انتخابات» بود. سعیدی در این فیلم می‌گفت که چالش اصلی نظام، «انتخابات» (هر انتخاباتی) است که به شکل تهدید علیه انقلاب شکل می‌گیرد، آن هم در حالت نارنجی متمایل به قرمز. پس مشکل اصلی نفس انتخابات است نه این یا آن انتخابات خاص. به بیان دیگر او در مقام نماینده‌ی اقلیتی که قدرت را در دست گرفته است از این نگران است که در شرایط عادی هر انتخاباتی می‌تواند به ازدست‌رفتن یا کم‌شدن قدرت آنان بینجامد و حتی فیلتر شورای نگهبان و دیگر تمهیدها هم جواب نمی‌دهد تا مثلا مجمع روحانیون مبارز و دیگر منتقدان از قدرت دور بمانند. فاش‌تر از این نمی‌توان «به‌گفته‌ی ایمایان» به بی‌اعتقادی که نه، به تقابل نظر اکثریت مردم با اقلیت حاکم و «شر ناگزیر» بودن انتخابات در ایران از دید ارباب قدرت اعتراف کرد. یعنی که اگر امروز «داعش» کابوس عراق است، «انتخابات» نیز کابوس رژیم است.
محمود علوی، پنجشنبه شب در یک برنامه‌ی تلویزیونی گفت: «وزارت اطلاعات یک نهاد حاکمیتی است و رقابت‌های جناح‌های سیاسی در کشور با یکدیگر کمترین تاثیر را در حرکت وزارت اطلاعات دارد. و این وزارتخانه یک نهاد حاکمیتی است یعنی با طبع نظام پیش می‌رود و با طبع جامعه کاری ندارد هر جناحی در انتخابات مجلس یا دولت پیروز شود کمترین تاثیر را بر حرکت وزارت اطلاعات خواهد داشت.»
وزیر اطلاعات ایران در بخش دیگری از سخنان خود هم گفت: «امروز همه ابزارهای وزارت اطلاعات در حوزه‌های فنی و تکنولوژی حاصل دستاوردهای مهندسین و متخصصین خود این وزارتخانه است و ما حتی از کارشناسان داخلی نیز بهره نمی‌گیریم و گاها برای برخی دستگاه‌های دیگر نیز تولید فناوری داریم.»
وی در پایان هم گفت که «عملکرد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دیگر متفاوت است.»
سخنان سید محمود علوی بیش از هرچیز پاسخی به آن دسته از منتقدان حسن روحانی است که چرا اقدامی نمی‌کند. چرا حصر را نمی‌شکند. چرا زندانیان سیاسی را آزاد نمی‌کند. و چرا هنوز سربازان گمنام امام زمان! می‌درند و می‌برند و جنایت می‌کنند. سخنان علوی یعنی که ما دکور هستیم! روحانی و من هیچ‌کاره‌ایم و هر چه هست در دستان ولی‌فقیه است.
سوالی که پیش می‌آید این است که پس چرا روحانی همچنان وعده می‌دهد و می‌گوید درصدد رفع مشکلات از جمله رفع حصر و آزاد کردن زندانیان سیاسی و کاستن از فضای امنیتی است؟ در جواب باید گفت که جناب حسن روحانی کل وزارت‌خانه‌ی عریض و طویل اطلاعات و نیز دیگر وزارتخانه‌ها و همه‌ی دولت را با ۱۸ میلیون رای مردم در اختیار گرفته، تا فقط از این طریق بتواند با ولی‌فقیه چانه‌زنی کند و آنچه حق مردم است قطره‌چکانی و در میان هجمه‌ی پاچه‌دریدگانی چون شریعتمداری به مردم بازگرداند.
پرسش دوم این است که آیا چنین روشی صحیح است؟ برای پاسخ به این سوال البته که باید موارد جامعه‌شناسانه و علوم سیاسی و .. را در نظر داشت، اما تنها در یک خط می‌توان به فرصت‌طلبی اشاره کرد. فرصت‌طلبی تیم روحانی. آنها هم قدرت را دوست دارند و هم می‌خواهند نزد مردم موجه باشند. از این رو با قدرت نامشروع اقلیت کنار آمده، اما در مقابل به مردم هم وعده می‌دهند که حقوق‌شان را با مذاکره و قطره‌چکانی بازپس می‌گیرند.. راهی که در دوم خرداد هم تجربه شد و البته شکست خورد.
دعوای مصباح‌یزدی و یارانش با روحانی و تیم او بالا گرفته است. هر چند روز یک بار یکی از دو گروه، طرف مقابل را متهم می‌کند و پس از آن هم پاسخ از گروه مقابل می‌رسد. در این جنگ، هیچ‌کس نامی از طرف مقابل نمی‌برد، اما اشاره‌ها آن‌قدر واضح است که مخاطب به‌سهولت می‌فهمد منظور کیست.
جنجال بین مصباح و روحانی از ماجرای به‌زور به بهشت بردن مردم توسط حکومت آغاز شد و در آخرین انتقاد، مصباح‌یزدی با حمله‌ی شدید به روحانی گفت: « تو دینت را از انگلستان یاد گرفته‌ای». اکنون حسن روحانی در واکنش گفت: «مگر ما چه گفته‌ایم که برخی برآشفته‌اند؟ ما فقط گفتیم فرهنگ از آن مردم است و مردم باید برای تعالی آن گام بردارند؛ فرهنگ یعنی آنچه با آن زندگی میکنیم. مگر بناست کسی فرهنگ را در کپسول کرده و با نسخه آن را از داروخانه دریافت کند؟ گویی عده‌ای هنوز در عصر حجر زندگی می‌کنند.»
گفتنی است نه‌تنها مصباح یزدی؛ بلکه اکثر محافظه کاران طی روزهای اخیر نسبت به مواضع روحانی «دین دولتی» و رابطه دولت و ملت، انتقادات شدیدی را مطرح کرده‌اند. در آخرین واکنش، رئیس قوه قضائیه، صادق آملی لاریجانی، این اعتقاد که «کسی را نمی‌توان به زور بهشت فرستاد» را دارای بنیان «لیبرالیته و مدرنیته» دانست و گفت این موضوع در فلسفه اسلامی «پاسخ‌های محکمی دارد.»
دعوای مصباح و روحانی یا محافظه‌کاران و دولت، نیز همان مساله‌ی تجربه شده‌ی دوم خرداد است.. یک رقابت آخوندی در کنار سهم‌خواهی.. یکی لگدی می‌زند و آن یکی واکنش نشان می‌دهد.. حسن روحانی در میان هوادارانش در سالگرد انتخابات می‌رود، جوگیر می‌شود و همان وعده‌ها را می‌دهد و پاسخی طعنه‌امیز به مصباحیون و دیگر محافظه‌کاران می‌دهد و از آن سو نیز محافظه‌کاران ابتدا تک تک به میدان می‌آیند و هر یک چیزی می‌گویند تا در نهایت رییس آنان یعنی محمد تقی مصباح می‌آید و به دولت یا در واقع به هاشمی رفسنجانی می‌تازد.. سرانجام نیز مشخص است. به زودی علی خامنه ای همه را نهیب خواهد زد و با تشر نایب امام زمان این جنجال اندکی به محاق رفته و مجددا سربرمی‌آورد و این چرخه تا انتهای دوران ریاست جمهوری نیز وضع ادامه خواهد داشت.
روزنامه آمریکایی «وال استریت ژرونال»، نوشت که ایران نیروهای سپاه قدس را برای مقابله با عناصر تروریستی داعش به عراق فرستاده است. این روزنامه جزییات بیشتری از این مساله را بازگو نکرده است؛ اما خبرگزاری «تسنیم» وابسته به سپاه با پوشش این خبر با حسین سلامی، جانشین فرمانده سپاه گفتگو کرده است.
حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه این خبر را نه تایید و نه تکذیب کرده و تنها برای غرب و «استکبار» خط و نشان کشیده است..
اگرچه این خبر هنوز البته از سوی مقامات رژیم تایید و تکذیب نشده اما باید گفت که سپاه قدس فرسوده شده است. این فرسوده شدن می‌تواند معلول دو علت باشد و است. اول اینکه سپاه قدس بیشتر بر سوریه متمرکز بوده است و در این جنگ، توان روحی و هم توان فیزیکی خردکننده ای را صرف نگهداری اسد کرده و خسته و زخمی است. و دوم اینکه تحولات ایجاد شده‌ی اخیر بعد از انتخاب روحانی و مذاکرات هسته‌ای و شرایط منطقه‌ای «آرمانخواهی نیروهای قدس» را هدف قرار داده و آنها از انگیزه‌ی لازم برای مقابله با داعش برخوردار نیستند.
به هر حال اگرچه «داعش» اکنون کابوس عراق است اما نباید فراموش کرد که این گروه بیش از هرچیز به‌دلیل سیاست‌های افراطی نوری المالکی موفقیت‌هایی را بدست آورده است.
- آیت‌الله سیستانی برای مقابله با داعش در عراق فتوا داد
روز جمعه، ۲۳ خرداد‌ماه، آیت الله سید علی سیستانی، مرجع تقلید شیعیان در عراق به‌دنبال پیشروی‌های پیکارجویان داعش در بخش‌هایی از این کشور، برای مقابله با آنها فتوا صادر کرد.
بنا بر گزارش تلویزیون عراق این فقیه ۸۳ ساله نیروهای نظامی و امنیتی آن کشور و همچنین مردم را به مقابله با نیروهای گروه داعش، «دولت اسلامی عراق و شام»، فراخوانده است.
بنا بر گزارش رسانه‌ها، عبدالمهدی کربلایی، نماینده آیت‌الله سیستانی در نماز جمعه ۲۳ خرداد ماه در شهر کربلا گفته است، تمام کسانی که قادر به کاربرد سلاح هستند، باید برای مقابله با پیکارجویان داعش اقدام کنند، زیرا «دفاع از عراق وظیفه ملی» آنها است.
- بیانیه روسیه و محکوم کردن غرب
در همین رابطه، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه نیز با انتشار بیانیه‌ای «با محکوم کردن حمله تروریست‌های گروه داعش به بخش‌هایی از عراق، غرب و آمریکا را مسوول بروز وضعیت کنونی کشور عراق دانست.»
- در خواست عراق از آمریکا
در رویدادی دیگر روزنامه «وال‌استریت جورنال» نوشت که بغداد به طور خصوصی به دولت باراک اوباما پیام داده که اجازه می‌دهد ایالات متحده از هواپیماهای سرنشین‌دار یا پهپادهای خود علیه شبه‌نظامیانی که در حال اشغال بخش‌هایی از آن کشور هستند، استفاده کند.
روزنامه «نیویورک‌تایمز» نیز از قول «مقام‌های عراقی و آمریکایی» می‌گوید نوری مالکی، نخست‌وزیر عراق، مخفیانه از دولت اوباما خواسته است حملاتی هوایی را علیه گروه‌های افراطی در نظر گیرد.
- اظهارنظر باراک اوباما
به‌دنبال این خبر، باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده اعلام کرد که برای کمک به «رهبران منتخب» این کشور تمام گزینه‌ها از جمله اقدام نظامی را مد نظر دارد.
آقای اوباما تاکید کرد که هر جا که منافع امنیت ملی آمریکا در معرض تهدید باشد، واشینگتن برای دست زدن به اقدام نظامی نیز آمادگی دارد.
- بیانیه کاخ سفید: هیچ نیرویی اعزام نمی‌کنیم
ساعاتی بعد از این اظهارنظر رییس جمهوری آمریکا، کاخ سفید در بیانیه ای اعلام کرد که واشنگتن هیچ تصمیمی برای اعزام نیروی نظامی آمریکا به عراق ندارد.
وزارت خارجه آمریکا نیز روز گذشته در بیانیه ای اعلام کرد که آمریکا قصد استقرار نیروهای نظامی در عراق برای مبارزه با داعش را ندارد اما از تلاش های دولت عراق برای مبارزه با تروریسم حمایت می کند.
- گفتگوی روحانی با نوری المالکی
در تحولی دیگر نیز حسن روحانی، رییس جمهوری ایران عصر پنجشنبه با «نوری المالکی» نخست وزیر عراق گفتگو و آخرین وضعیت تحولات عراق و راهکارهای ریشه کنی تروریسم را بررسی کرد.
به گزارش «ایرنا»، در این مکالمه تلفنی، روحانی با اشاره «به ضرورت مبارزه با تروریسم و خشونت، ضمن محکوم کردن جنایات فجیع تروریست‌ها و کشتار مردم بی‌گناه آن کشور و نیز ابراز خرسندی از وحدت و یکپارچگی مردم عراق در مبارزه با ترویسم و خشونت، به نقش مرجعیت شیعه اشاره کرد.»
- ناتو: دخالت نمی‌کنیم
در رویدادی دیگر نیز دبیر کل ناتو ایفا کردن هرگونه نقشی در عراق را بعید دانسته است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، «راسموسن» دبیر کل ناتو، ایفا کردن هرگونه نقشی در عراق را بعید دانسته و اعلام کرده است که وضعیت عراق را از نزدیک زیر نظر دارد.
- نشست فوق‌العاده اتحادیه عرب
و در رویدادی دیگر نیز دبیرکل اتحادیه عرب از برگزاری نشست فوق‌العاده برای بررسی تحولات اخیر عراق طی یکشنبه آینده خبر داد.
