خانه » مقاله » یادداشت روز هفتم: جنجال بهشت و جهنم در کنار تابوت مهدوی‌کنی

یادداشت روز هفتم: جنجال بهشت و جهنم در کنار تابوت مهدوی‌کنی

sdhfsdkf4355456

«جریان واقفه‌گری راه افتاده است. احمد خاتمی»

نخست در توضیح این سخن گهربار احمد خاتمی باید گفت که واقفه به جریانی شیعی گفته می‌شود که در اواسط قرن دوم هجری شکل گرفت و تا قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری به حیات خود ادامه داد. بنیانگذاران این جریان از یاران نزدیک و وکلای امام هفتم شیعیان بودند که به دلیل فساد اقتصادی و منافع سیاسی مقابل امام هشتم شیعیان ایستادند. واقفه با انکار امامت و وصایت امام رضا چالش سنگینی برای آن حضرت در آغاز امامت ایجاد کردند چرا که همگی از افراد مورد وثوق امام پیشین و معتمد جوامع شیعی در عراق و حجاز و مصر بودند.
جدیدترین افاضات احمد خاتمی، یعنی، هم‌او که هنگامی که فرمان کلاه بردن می‌رسد، سر می‌برد سخنانی از جنس «مدح‌های جدید از علی خامنه‌ای در ذم مخالفان» اوست. مخالفان ولی امر مسلمین جهان هم که بجز «استکبار و صهیونیست»، مشخصا هاشمی رفسنجانی و تیم اوست.

jksdhfilu4
اکنون چند سالی است که دیگر این «توهم» که خامنه‌ای همان «حضرت علی» است و شرایط جمهوری اسلامی هم دقیقا مانند «شرایط زمان بعد از فوت پیامبر» است «یقینی» شده. یعنی اگر تا یک زمانی کسانی مثل مصباح و علی سعیدی و خرده‌پاهای‌شان مثل کوچک‌زاده و رسایی برای گرفتن «نواله‌ای» این اراجیف را در گوش ولی‌فقیه زمزمه می‌کردند، اکنون دیگر چنان ماجرا برای آنها اظهرمن‌المشس است که گویی مردم و جهان این «آفتاب» روشن را نمی‌بینند و هم خود خامنه‌ای باور کرده که علی است و هم متملقانش.
نکته‌ی غیرقابل باوری هم نیست، در روانشناسی هنگامی که یک توهم را مدام تکرار کنی و در گوشت تکرار کنند، رنگ واقعیت به‌خود می‌گیرد. حال اگر فرد سلطان باشد و متملقان نیز آیت‌الله‌ها و مراجع کیلویی که دیگر برای فرد ذره‌ای تردید هم باقی نمی‌گذارد.

اما تلخی ماجرا اینجاست که در قرن بیست‌و یکم، این توهم نه‌تنها گریبان سلطان و اطرافیانش را گرفته، بلکه روی دوش مردم هم هست. مردم هم چه بخواهند چه نخواهند باید بپذیرند که در زمان حضرت علی و شعب‌ابی‌طالب و بدر و خیبر! زندگی می‌کنند و حاکمان هم می‌خواهند ولو شده بازور آنها را به بهشت ببرند.

ادامه‌ی داستان مضحک بهشت و دوزخ در ایران

شاید امروز حوادث قرون وسطی را برای یک غربی تعریف کنید، در عین باور به امر تاریخی بودن آن، اما ته دلش می‌گوید یعنی این حجم از سفاهت و بربریت وجود داشته است؟! در واقع نه‌تنها یک فرد غربی، که هر انسانی در هر گوشه‌ای از این جهان (به‌شرط آنکه نظامش درگیر چنین استبدادهای موهنی نباشد)، در ته دل نمی‌تواند فجایعی که در آن زمان افتاد را تصویر و تصور کند.
اما ما در ایران و به برکت روح‌الله خمینی که این روزها هم بیست‌وپنجمین سالمرگ اوست، یک به‌یک و به جزییات می‌بینیم که در قرون وسطی چه کسانی بودند و چه افکار و اندیشه‌هایی داشتند و چگونه آن را فرمان می‌دادند.

باری! در تازه‌ترین نمونه از این اندیشه‌های مسموم، داستان «بهشت و دوزخ» است که این روزها تیتر یک اخبار ایران است.

ماجراها هم از آنجا آغاز شد که روحانیون تندرویی همچون احمد خاتمی و علم‌الهدی چند هفته قبل، فرمان‌های آتشین برای مقابله با کنسرت‌ها و شبکه‌های مجازی صادر می‌کردند که روحانی آمد و در یک سخنرانی گفت نمی‌توان مردم را به زور وارد بهشت کرد. بعد از این سخن فوج فوج آیت‌الله‌های و نزدیکان علی خامنه‌ای به میدان آمدند و به این حرف روحانی تاختند. برخی روحانیون محافظه‌کار دیگر هم محافظه‌کارانه جانب تیم مخالفان روحانی را گرفتند و گفتند: «نباید به به این بهانه راه جهنم را به سوی مردم گشود.» اختلاف حسن روحانی با گروهی از روحانیون بر سر نحوه هدایت مردم به سوی بهشت در جمهوری اسلامی که تداعی‌کننده‌ی ماجراهای قرون وسطی‌ است هنوز هم ادامه دارد و روزی نیست که یکی از روحانیون ارشد قم دربرابر آن موضع نگیرد.

در تازه‌ترین اظهار نظر هم غلامحسین محسنی اژه‌ای٬ دادستان کل کشور گفته بی‌تفاوتی نسبت به «بهشت» و «جهنم» مردم به «سخره» گرفته زحمات مراجع٬ علما و حوزه‌های علمیه است.

وی گفته «برخی امروز بیان می‌کنند به بهشت و جهنم مردم کاری نداشته باشید این‌گونه تفکرات به سخره گرفتن زحمات مراجع، علما و حوزه‌های علمیه است.. روح‌‌الله خمینی برای دینداری مردم و رسیدن آنها به بهشت و دوری از جهنم مشقت و مرارت‌های فراوانی را متحمل شده است.»

هاشمی، خبرگان و تابوت مهدوی‌کنی

مهدی کنی٬ رئیس مجلس خبرگان بر اثر عارضه قلبی به کما رفت. اخبار ضد و نقیضی نیز از مرگ او منتشر شده است. اما در کنار تابوت کنی که اندک اندک خبر مرگ او منتشر خواهد شد، مجلس فرمانبردار خبرگان یا خفتگان قرار دارد که جملگی و ریز و درشت آن چون گله‌ای مطیع خامنه‌ای هستند، و این مجلس هیچ‌خاطری از خیال سلطان مکدر نمی‌کند و تنها یک مساله‌ای است که اندکی موی دماغ او شده.. شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی!

واقعیت این است که هرچه سال ۸۸ سلطان علی خامنه‌ای به‌ضرب خون و جنایت علنی رشته بود پنبه شد. ویدئویی که اخیرا از جناب سردار جعفری فرمانده سپاه به بیرون درز کرد به‌خوبی نشان از هراس حاکمیت از جناح اصلاح‌طلب داشت. آنها «خط قرمزی» را ترسیم کردند که اصلاحات و اصلاح‌طلبان و هر مخالفی از جمله اکبر هاشمی رفسنجانی را برای همیشه به حاشیه برانند. اما حکومت تک صدایی‌شان با انتخابات ۹۲ به‌اندازه‌ی شکاف هسته‌ی خرمایی ترک برداشت و هاشمی و هاشمی‌ها مجددا به میدان آمدند.

حالا نه‌تنها اصلاح‌طلبان حذف نشده‌اند و در گوشه و کنار دولت پست و مقام می‌گیرند (فارغ از توانایی‌ها و آزادی‌خواهایی‌شان و صرفا از این جهت که موی دماغ خامنه‌ای هستند)، بلکه هاشمی هم قوی‌تر از قبل به میان آمده و ژست یک آدم آزادی‌خواه را گرفته است و در کنار همه‌ی اینها حالا «مصیبت» تابوت مهدوی کنی هم هست!

سال ۱۳۸۹ و با بالا گرفتن رویارویی اصول‌گرایان با اکبر هاشمی رفسنجانی بر سر مواضع انتقادی وی درباره ناآرامی‌های پس از انتخابات ٬۱۳۸۸ پس از آن‌ که رفسنجانی٬ ریاست وقت مجلس خبرگان٬ خود را برای ریاست دور بعدی این مجلس نامزد نکرد٬ مهدوی کنی توانست با کسب آرای لازم٬ ریاست این مجلس را از آن خود کند. اسفندماه ۱۳۹۱ نیز در حالی که احتمال داده می‌شد که وی به خاطر کهولت سن بار دیگر نامزد سمت ریاست مجلس خبرگان نشود٬ مهدی‌کنی روی ویلچر خود را نامزد ریاست این مجلس کرده و بار دیگر در سمت خود ابقا شد.

و حالا در صورت مرگ مهدوی کنی، تنش‌ها برسر انتخاب رییس مجلس خبرگان مجددا بالا خواهد گرفت. به‌خصوص که انتخابات این مجلس تشریفاتی هم نزدیک است و در هفته‌ی گذشته تقریبا تمام مسئولین و منصوبین خامنه‌ای نسبت به «تسخیر» آن توسط تیم هاشمی هشدار داده بودند.

همین روز گذشته بود که محمدعلی موحدی کرمانی گفت «افرادی نسبت به انتخابات مجلس خبرگان طمع کرده‌اند.» و پیش از موحدی هم البته احمد جنتی دبیر شورای نگهبان به همراه علی سعیدی و مشتی دیگر از روحانیون حکومتی در این باره هشدار داده بودند.

علت حمله به «خواص بی‌بصیرت»

اما اطلاعاتی‌ها و امنیتی‌های رژیم که خوب منافذ مخالفان را با انواع و اقسام شنودها و روش‌های غیراخلاقی رصد می‌کنند، از چندی قبل مرگ مهدوی‌کنی برای‌شان مسجل شده بود. به‌طور کلی برنامه‌ی آنها این است که با هر ترفندی هاشمی اوج نگیرد و در همین سطح «تعمیر و مراقبت» بماند.
در واقع استراتژی آنان و سرداران فاسد سپاه این است که دوره‌ی حسن روحانی به پایان برسد، تا هم نفسی از برداشته شدن تحریم‌ها گرفته شود، هم کثافات احمدی‌نژاد شسته شود و هم مردم به‌کل دست به شورش نزنند و با پایان دوره‌ی روحانی یا اندکی قبل از آن، طومار همین مخالفان منتظرالحکومت» هم برای همیشه در هم پیچیده خواهد شد.
این است که به تیم هاشمی روحانی اندک اجازه‌هایی داده شده است، هرچند در کنار این اجازه‌ها، حملات به تیم هاشمی روحانی توسط لج‌پراکنان عرصه‌ی ولایت هم به‌قوت ادامه دارد.

باری! در تازه‌ترین این حملات علی سعیدی٬ نماینده ولی فقیه در سپاه هم دو روز پیش گفت: «خیانت خواص» در حوادث سال ۸۸ بزرگترین ضربه را به انقلاب وارد کرد و اگر کسی از روح‌الله خمینی حکم داشته و در برابر علی خامنه‌ای بایستد «فاسد» است.
سعیدی با انتقاد از موضع دوگانه «خواص» در صدر اسلام گفته «در عصر حاضر و فتنه ۸۸ خیانتی که خواص کردند بزرگترین ضربه به انقلاب وارد شد… عملکرد مثبت یا منفی خواص در جامعه تأثیرگذار است؛ به همین خاطر خواص نباید کورکورانه عمل کنند چراکه نوع رفتار خواص می‌تواند جامعه را منحرف کند.»

رئیس دفتر محمدتقی مصباح یزدی هم با حمله به حسن روحانی از نقش داشتن ۱۲۰۰ مقام مسئول در حوادث سال ۱۳۸۸ خبر داد.

سعیدی اردیبهشت ماه نیز ایستادگی «یاران» روح‌الله خمینی مقابل علی خامنه‌ای را «انحراف» خوانده و گفته بود تجربه سال ۱۳۸۸ نباید تکرار شود. وی ۱۰ اردیبهشت نیز از محافظه‌کاران و برخی روحانیون به خاطر امتناع از «مرزبندی» با «خواص استحاله شده» انتقاد و به موضع‌گیری این خواص در مقابل رهبر کنونی نظام اعتراض کرده بود.

در کنار سعیدی؛ مصباح هم روز گذشته برای چندمین بار به میدان آمد و با «عمامه‌ به‌ سر» خواندن حسن روحانی از وی پرسیده که دین خود را از «انگلستان» گرفته یا «فیضیه.» مصباح‌یزدی گفت: «برخی از افراد عمامه به سر که دارای مسئولیت هستند کسانی که نگران بدحجابی هستند را کسانی معرفی می‌کنند که اسلام را نشناخته‌اند و آن‌ها را متهم به توهم می‌کنند.. دین وظیفه روحانیت است، نه دولت، همان شعار جبهه ملی است که متأسفانه امروز از سوی برخی مسئولین عمامه به سر مطرح می‌شود.. این‌ که عده‌ای بگویند دولت وظیفه‌ای برای دین مردم ندارد، بلکه وظیفه دولت فقط برداشتن تحریم‌ها و آن هم نه با مقاومت، بلکه از راه دیپلماسی است، بر خلاف خط امام است.. امروز امام سر از مدفن برآورَد و ببیند که مسئولین کشور چه می‌گویند؟»

باری! و این قصه با مرگ مهدوی کنی در روزهای آتی پررنگ‌تر هم خواهد شد..

تراژدی انتخابات سوریه

بشار اسد برای هفت سال دیگر رئیس جمهوری سوریه اعلام شد! آقای اسد که گویی در فضا زندگی می‌کند در نمایش مضحک انتخابات اخیر ریاست جمهوری با کسب ۸۸ و هفت‌دهم درصد آراء، به پیروزی دست یافت! رقمی همچون ارقامی که صدام‌حسین پیشتر به آن می‌رسید!
یک پیروزی قاطع با مشارکتی که رییس پارلمان انتخابات سوریه آن را بیش از ۷۳ درصد اعلام کرد.
انتخابات روز سه‌شنبه در مناطقی از سوریه برگزار شد که زیر کنترل حکومت بشار اسد قرار دارد و همین امر نشان دهنده‌ی مضحک بودن این انتخابات است. یعنی کشور چند تکه شده و در این میان اما اسد برای خود قبای ریاست جمهوری می‌دوزد.

جان کری، وزیر خارجه آمریکا این انتخابات را «یک غیرانتخابات، یک صفر بزرگ و یک امر بی‌معنی» خواند و دولت آمریکا نیز این انتخابات را مایه شرمساری دانست و اعلام کرد که بشار اسد «امروز دیگر اعتبار گذشته را ندارد.»
ماری هارف، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا حتی گفت تصاویر منتشر شده از بشار اسد در حین رای‌دهی «زننده‌»‌ بود. و مخالفان حکومت سوریه هم این انتخابات را «انتخابات خونین» خواندند.

به هر حال پس از اینکه بشار اسد دستور به «برگزاری باشکوه» مقدمات این انتخابات داده بود، این نمایش روز سه‌شنبه گذشته برگزار شد. در خصوص علت و هدف این نمایش که در سایه‌ی تراژدی سوریه برگزار شد تحلیل‌های بسیاری نوشته‌اند، اما شاید مهم‌ترین دلیل آن نزد اسد، خرید مشروعیتی اندک برای خود باشد. به‌هر حال او فعلا در سایه‌ی بحران اوکراین و نیز ضعیف شدن مخالفانش اندکی پیروزی بدست آورده و از خطر سقوط رسته است. و اسد جنایتکار هم در کنار این موارد و همراه با پول و اسلحه و نیروی نظامی رژیم ایران و لبنان، این پیروزی‌ها را صرف خرید همین اندک مشروعیت کرد اما به گواه تاریخ سرانجامی برای این قصاب دمشق هم نخواهد بود.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*