خانه » مقاله (برگ 64)

مقاله

آیا راست است که / محمد ارسی

5
آیا راست است که:
هاشمی رفسنجانی تشکیل شورای رهبری را به این سبب پیش کشیده بود که با پروژه جانشین شدن پسر خامنه‌ای یعنی مجتبی خامنه‌ای مخالفت کند؟

آیا تشویق سید حسن خمینی برای نامزدی مجلس خبرگان، نقشه‌ای برای بر هم زدن این پروژه نبوده؟

آیا حقیقت است که رفسنجانی گفته: «تنها راه جلوگیری از اجرای این طرح فقاهتی- سلطنتی از نوع استبداد صفوی، آمدن سید حسن خمینی به میدان انتخابات است تا برنامه سپاه – مصباح – بسیج برای تحمیل مجتبی خامنه‌ای به مملکت و لغو جمهوریت نظام، بر هم بریزد؟

اگر راست نیست، پس سبب چیست که تمامی شخصیت‌ها و نهادهای زیر امر ولی فقیه از فرماندهان سپاه و بسیج گرفته تا شورای نگهبان و امامان جمعه، از قوه قضاییه تا رادیو- تلویزیون و کیهان یا رجانیوز و جوان… اینگونه تند به رفسنجانی حمله می‌کنند و دمی را در توهین به او از دست نمی‌دهند؟ اگر علی خامنه‌ای خود حامی این پروژه نباشد دار و دسته بسیجی- حزب‌الهی چطور جرات به این نوع توهین‌ها می‌کنند؟ در این میان، نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی چه گناهی کرده؟ سید حسن خمینی را چرا چنین نا‌جوانمردانه می‌کوبند و تهدید و تحقیر می‌کنند؟

آیا حقیقت است که در پس پرده این اعمال مافیایی، مجتبی خامنه‌ای ایستاده که چنین با حسن خمینی و رفسنجانی کینه‌توزی می‌کند.

آیا راست است که همه فعالیت‌های ضد دولت روحانی و خرابکاری در جریان مذاکرات هسته‌ای را وی رهبری کرده؟ یا حقیقت است که آتش زدن سفارت عربستان، آنهم چند روز مانده به اجرای برجام با دستور مستقیم مجتبی خامنه‌ای صورت گرفته؟

آیا راست است که در فردای قرارداد لوزان، مصباح یزدی در حضور مقلدش مجتبی خامنه‌ای خطاب به فرماندهان سپاه- بسیج و اطلاعاتی‌ها گفته: «جلوی روحانی- هاشمی را حالا اگر نگیریم، ولی فقیه را استغفرالله عنقریب به انگشت ششم تبدیل می‌کنند بعد هم به بهانه سازندگی اقتصادی و حق‌الناس-بازی و از این جور چیز‌ها یا معامله با آمریکا می‌بندندش تا خشک بشه قطعش کنند. پس، ما یا آن‌ها، حق‌الله یا حق‌الناس، حکومت علی یا اصلاح‌طلبی، هر دو کنار هم نمی‌شه یکی باید از بین بره…»

آیا باور کردنی است که آقای علی خامنه‌ای در ملاقات با ولادیمیر پوتین- که دور از نظارت دولت روحانی و خلاف عرف دیپلماتیک صورت گرفت- تعهد کرده که:

١- ایران از این بیشتر به آمریکا نزدیک نشود، از هر گونه تماسی برای تنش‌زدایی با آمریکا جلوگیری کند، در عوض بر سطح و وزن همکاری‌ها با چین و روس‌ها بیفزاید.
٢- جمهوری اسلامی نیروی زمینی بیشتری به سوریه بفرستد و نیروهای سپاه را تحت رهبری ارتش روسیه در سوریه قرار دهد. همچنین برای بازگشت نفوذ روسیه به عراق هر گونه همکاری لازم را انجام دهد.

به این شرط که طرف روسی متعهد شود که:

١- در تقویت تسلیحاتی و تعلیماتی سپاه و بسیج به جد همکاری کند.

٢- روسیه فقط سپاه پاسداران را بعنوان طرف اصلی خود در ایران بشناسد و رابطه با دولت و وزارت امور خارجه را امری تشریفاتی تلقی کند.

۳- و مهم‌تر اینکه بعد از فوت «آقا» هر کسی را که سپاه و بسیج به‌عنوان ولی فقیه جدید بشناسد روسیه هم از او حمایت کامل کند.

می‌گویند این بشار اسد بوده که در سفر روسیه برای این قرارداد زمینه‌چینی کرده بوده. البته به تأیید و خواست خود آقای خامنه‌ای و شرکا.

حالا این خبر رعشه‌آور اگر راست باشد، تکرار عهدنامه ترکمن‌چای نیست؟ اگر غیر از این است چرا رهبر جمهوری اسلامی حمله به آمریکا را اینگونه تشدید کرده و وزارت امور خارجه را از هر گونه گفت‌وگو با آمریکا منع فرموده؟ یا پوتین چه قول شفاهی داده بوده که گفته: «ما از پشت خنجر نمی‌زنیم».

اینجاست که باید هشدار داد. به ملت دانای ایران ندا داد که نباید ساکت نشست زیرا تحقیر کنندگان شما، منکران حق الناس، فقهایی که رأی شما را تنها زیورآلاتی تزیینی بر پیکر حکومت فقاهتی تلقی می‌کنند و با پروژه تبدیل مجتبی خامنه‌ای به ولی فقیه مستبد بعدی، مصمم‌اند که از ایران زمین، مملکتی پادگانی چون کره شمالی بسازند تا بنا بر میل خود با مردم رفتار کنند.

هشدار به روحانیان و آن اصولگرایانی که نمی‌خواهند این روز‌ها آخرین روزهای خوش‌شان باشد. زیرا به این بیداد اگر اعتراض نکنند نخستین قربانی داعشیان وطنی آن‌ها خواهند بود.

باری، نگذاریم که این روز‌ها واپسین روزهای این اندک جمهوریت، ایرانیت و انسانیت باشد.

بهشت نواب صفوی چگونه جایی بود؟/حمید علوی

1
نواب صفوی: “ایران مملکت اسلامی است. بایستی احکام اسلام اجرا شود. اگر اجرا می‌شد، محیط ایران از بامداد روزهای عمر خویش تا به شام نورباران بود.”

مملکت اسلامی است. بایستی احکام اسلام اجرا شود. اگر اجرا می‌شد، محیط ایران از بامداد روزهای عمر خویش تا به شام نورباران بود.”
مجتبی نواب صفوی، رهبر گروه فدائیان اسلام دقیقا شصت سال پیش یعنی در روز ۲۷ دی ۱۳۳۴، یک دهه پس از اولین تروری که انجام داد، به جوخه اعدام سپرده شد.
اولین ترور گریبان احمد کسروی، پژوهشگر تاریخ، را گرفت که نواب صفوی او را متهم به قرآن‌سوزی و ارتداد کرد و با گلوله‌ “حکم خدا” را اجرا کرد.
کسروی در اردیبهشت ۱۳۲۴ از این ترور جان سالم به در برد اما در اسفند ماه همان سال پیروان فدائیان اسلام او را در دادگستری به قتل رساندند.

2

پس از اولین ترور، نواب صفوی گروه فدائیان اسلام را شکل داد که خواست نهایی آن تشکیل حکومت اسلامی در ایران بود.
نواب صفوی و فدائیان اسلام طی ده سال فعالیت در سپهر سیاسی ایران، پنج ترور در کارنامه خود به جا گذاشتند: ترور کسروی (۱۳۲۴)، عبدالحسین هژیر، وزیر دربار (۱۳۲۸). حاج‌علی رزم‌آرا نخست وزیر (۱۳۲۹) درباره قتل رزم‌آرا بین مورخان اختلاف نظر وجود دارد و برخی معتقدند ترور او کار فدائیان اسلام نبود.
ترور حسین فاطمی وزیر خارجه (۱۳۳۱) و حسین علا، نخست‌وزیر (۱۳۳۴) هم نافرجام ماند.
همه این ترورها برای رسیدن به هدف اصلی یعنی تشکیل حکومت اسلامی بود.
بعد از ترور نافرجام علا، نواب صفوی و برخی اعضای فدائیان اسلام دستگیر و اعدام شدند.

روحانی ناسازگار

نواب صفوی در طول زندگی خود تقریبا با همه سر ناسازگاری داشت. از نظر برخی او روحانی احساساتی و متعصبی بود.
به نوشته حاجی مهدی عراقی از نزدیکان نواب، در زمانی که “در نجف مشغول خواندن درس [طلبگی] بوده یکی از این کتابهای کسروی به دستش می‌رسد که به امام جعفر صادق توهین کرده بود.”
در خاطرات عراقی می‌خوانیم که نواب کتاب را نزد دو مرجع می‌برد تا حکم ارتداد بگیرد. عبدالحسین امینی، از مراجع شیعه در نجف، از قصد او که آگاه شد به او توصیه کرد به درسش ادامه دهد و از دادن حکم امتناع می‌کند.
اما نواب صفوی به نظر این مرجع شیعه بی‌اعتنایی می‌کند و “وسایلش را جمع می‌کند و حرکت می‌کند به طرف تهران” تا تصمیم خود را به کرسی نشاند.
از دیگر موارد ناسازگاری نواب، اختلافش با ابولقاسم کاشانی بود. گفته می‌شود برخی اعضای جبهه ملی، کاشانی و نواب در جلسه‌ای شرکت می‌کنند و رزم‌آرا، نخست‌وزیر وقت به عنوان مانعی برای ملی شدن صنعت نفت معرفی می‌شود.

3
تلاش برای ترور حسین علا در سال ۱۳۳۴ ناموفق بود

برخی اسناد اشاره دارند که نواب در ازا ترور او، از کاشانی و جبهه ملی می‌خواهد احکام اسلامی اجرا شوند. بعد از تشکیل دولت ملی، این خواسته نواب عملی نمی‌شود و او از جبهه ملی و کاشانی فاصله می‌گیرد طوریکه حسین فاطمی، نفر دوم جبهه ملی را نیز ترور می‌کند.
عزت‌لله سحابی در خاطرات خود درباره اختلاف نواب و کاشانی نوشت: “فدائیان اسلام به کاشانی می‌گفتند شما که مذهبی و آیت‌الله و عضو جبهه ملی هستی، بایستی مدافع اجرای احکام اسلام باشی. کاشانی هم می‌گفت بی‌سواد‌ها، حالا وقت این حرف‌ها نیست.”
عراقی نیز در خاطرات خود، اختلاف نواب و کاشانی را به خاطر یکی از نزدیکان کاشانی می‌دانست.
در مجموع می‌توان گفت که نواب صفوی در رسیدن به حکومت اسلامی که مجری احکام اسلامی باشد، از هیچ کوششی مضایقه نکرد. از حذف فیزیکی موانعی که، به تصور او، بر سر این راه وجود داشت تا قطع ارتباط با هم صنف‌ی‌های خود.

راهنمای حقایق

نواب کتابی را در سال ۱۳۲۹ به چاپ رساند که به باور برخی محققان، سلف نظریه جمهوری اسلامی بود و در آن یک حکومت اسلامی ترسیم شده بود.
نام این کتاب “راهنمای حقایق یا اعلامیه فدائیان اسلام” بود.
این کتاب در زمینه‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، زنان، روحانیت و دادگستری دستورالعمل‌هایی صریح دارد که برای ایرانیانی که طی سه دهه در جمهوری اسلامی زندگی کرده‌اند، آشناست.
نواب معتقد بود با اجرای نظریات این کتاب، “ایران به یارى خداى جهان با اجراى دستورات گذشته بهشت جهان خواهد بود.”
از نظر او فرهنگ ایران فاسد بود و “شب و روز زنان و مردان در کوچه و بازار و اداره و مدرسه و کارخانه و سایر اماکن عمومی، با هم رو به رو شده و شب و روز حس شهوت عمومی بدون حساب مشغول فعالیت و هیجان است.”
و در این میان، بهترین کار برای زنان، “مدیریت خانواده، اولین مدرسه تولید و تربیت نسل بشر است” و اگر قرار است زنان در بیرون کار کنند باید ادارت و کارخانه‌های زنانه ایجاد شود و مدیران آنها باید زن باشند.
طبق دستورالعمل این کتاب، موسیقی، رمان‌ و سینما باید برچیده شوند مگر اینکه هدفشان ترویج احکام اسلامی باشد.

4

در حکومتی غیر از حکومت اسلامی “سپور و جاروکش خیابان‌ها همه رشوه خوارانند تا جناب نخست وزیر و شاه.”
نواب چندین بار تاکید کرده بود در جامعه‌ای که احکام اسلامی در آن اجرا نمی‌شود “همه از هم پاشیده‌اند و همه به هم بی‌اعتماد و بدبینند. دولت از ملت و ملت از دولت… آتش فساد، دورویی، شهوت، دروغ، خیانت، بی‌ناموسی، هرزگی و همه رذائل از بر و بوم ایران شعله‌ور شده و اختلاف عظیمی میان تمام طبقات مردم و حتی میان خانواده‌ها و فرد فرد جامعه حادث گردیده است.”
از نظر او “سه چهارم جامعه تحصیل‌کرده…دارای همه صفات زشت و رذائل هستند.”
از این‌رو “رجال جنایت‌پیشه” باید بمیرند.
در حکومت اسلامی نواب، “زناکار در منظر عمومی تازیانه” زده می‌شود و دست دزد بریده می‌شود.
در همه ادارات و امکان باید “پرچم سبز لااله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله علاوه بر پرچم ایران نصب کنند و صوت روح پرور الله اکبر در سه وقت شنیده” شود. او نتیجه می‌گیرد که “عدم اجرای احکام اسلام و قانون مجازات اسلام، یکی از عوامل بزرگ بدبختی است.”
اکنون با شکل گیری حکومت اسلامی پس از چند دهه، تاریخ می‌تواند قضاوت ‌کند که آیا ایران “بهشت” نواب شده است یا نه.

خامنه‌ای و حقیقت و صداقت هزینه‌های سنگین/اکبر گنجی

12

آیت الله خامنه‌ای همیشه از هزینه دادن برای اهداف، آرمان‌ها و برنامه‌ها دفاع کرده است. مدعای او این بود و هست که بدون هزینه دادن نمی‌توان به این‌ها دست یافت.
برای تأیید مدعا به سه نمونه زیر بنگرید:

الف- در ۱۳۸۷/۰۲/۱۱ در مورد هزینه جنگ، تروریسم و تحریم‌ها گفت: «هزینه‌ای که ملت ایران پرداخت کرد هشت سال جنگ تحمیلی بود؛ این هزینهٔ استقلال‌طآزادطلبیوعزت‌طلبی ملت ایران بود؛ ملت ایران آن را پرداخت کرد و خم به ابرو نیاورد. هشت سال جنگ را تحمل کرد، چون این هزینهٔ دست یافتن به استقلال ملت و قدرت ملی و افتخار ملی بود. قربانیان تروریسم کور دههٔ شصت در این کشور، هزینهٔ دیگری بود که ملت ایران پرداخت کرد. از اول انقلاب تا امروز تحریمهای اقتصادی و محاصرهٔ اقتصادی که بر ملت ما تحمیل کرده‌اند، هزینه‌هایی بود که ملت ایران پرداخت کرد».

بیشتر بخوانید »

شاه از ایران فرار نکرد

بازخوانی یادداشتی از صادق زیباکلام
۱۹ بهمن ۱۳۹۲

s2

تاریخ معاصر ایران، چه قبل و چه بعد از انقلاب، شاهد تحریف‌هایی پیرامون برخی تحولات و رخدادهای سیاسی مهم تاریخی است. از آن جمله، موضوعات زندگی و سرنوشت محمدرضا پهلوی است. کمتر جنبه‌ای از زندگی فردی و غیرفردی شاه سابق را می‌توان سراغ گرفت که آنچه پیرامون آن در هیبت ثبت و ضبط تاریخی درآمده بی‌طرفانه بوده باشد. ازجمله سرنوشت وی در دوران انقلاب و سرانجام خروج او از کشور در ۲۶دی‌ماه سال ۵۷ و نهایتاً مرگ وی در تیرماه سال ۵۹ است. اگر از مابقی تاریخی که پیرامون دوران سلطنت وی بعد از انقلاب تدوین‌شده بگذریم، در خصوص روایت زندگی وی در دوران انقلاب و نهایتاً خروجش از کشور، به‌نوعی قلب تاریخ می‌رسیم. تصویری که از شاه در دوران انقلاب ترسیم شده، تصویر منطبق بر همه واقعیت نیست. در این تصویر، شاه صرفاً مجری اوامر آمریکا و انگلستان است که حسب دستورات کاخ سفید و مقامات لندن با خشونت و بی‌رحمی هرچه‌تمام‌تر، مردم ایران را سرکوب می‌کند، به دستور آمریکایی‌ها هرروز از کشته، پشته می‌سازد، منتظر فرمان از سفارت آمریکاست تا به کمک ارتش و قوای مسلح خود، از طریق کودتا و کشتار وسیع مردم بار دیگر قدرت را به دست گیرد، او درعین‌حال نگران است چون هرقدر سرکوب می‌کند، هرقدر امثال کشتار ۱۷ شهریور به راه می‌اندازد، نشانه‌ای از عقب‌نشینی مردم به چشم نمی‌خورد و لاجرم با چراغ سبز آمریکایی‌ها، وقتی هم خودش و هم سفارت آمریکا به این نقطه می‌رسند که سرکوب و کشتار مردم جواب نمی‌دهد و او چاره‌ای به‌جز کناره‌گیری از قدرت ندارد، بیمناک از آتش انتقام مردم، در ۲۶دی با کمک آمریکایی‌ها از کشور فرار می‌کند. این یک روایت است که بارها شنیده‌ایم؛ اینکه شاه و هم آمریکایی‌ها امیدشان را برای بازگشت به قدرت از دست نداده‌اند و باوجودآنکه انقلاب، پیروز شده است؛ بااین‌همه آمریکایی‌ها شاه را در آبان ۵۸ به آمریکا می‌برند تا مقدمات بازگشت وی به کشور را همچون سناریو کودتای ۲۸مرداد سال ۳۲ یک‌بار دیگر تکرار کنند؛ اما دانشجویان انقلابی مسلمان که خطر را احساس کرده بودند و متوجه نقشه پلید بازگشت نظامی شاه به کمک سفارت آمریکا در تهران شده بودند، با تسخیر انقلابی سفارت آمریکا، این توطئه خطرناک محمدرضا پهلوی و آمریکا را عقیم می‌سازند. درواقع دانشجویان مسلمان خط امام یا اشغال سفارت آمریکا یا در حقیقت «جاسوس خانه آمریکایی‌ها در ایران» ماشین مرکز توطئه و خرابکاری شاه و آمریکایی‌ها را از حرکت می‌اندازند و انقلاب را بیمه می‌کنند.

بیشتر بخوانید »

به یاد زنده یاد دکتر هما ناطق/هوشنگ معین زاده

q1
در مقدمۀ کتاب « بشارت، خدا به زادگاهش باز می گردد» که در تاریخ ۱۳۸۴ منتشر شد، اشاره ای داشتم به مقالۀ زنده یاد دکتر هما ناطق در بهمن ماه ۱۳۸۱ در کیهان لندن، با تیتر «خودم کردم که لعنت بر خودم باد!». مقاله ای حاکی بر اظهار ندامت این بانوی فرهیخته در مشارکت خود، در انقلاب ایران و کتاب « گمراهان ولالضالین»، مهندس مهدی بازرگان و نقشی که این تحصیلکردۀ فرانسه در برپائی انقلاب اسلامی، پاک کردن چهره خمینی و واگذاری حکومت ایران به او و آخوندها داشته است.
بازرگان در کتاب گمراهان به شیوۀ آخوندی، به صحرای کربلای قرون وسطای اروپا زده، جائی که خود او با پول ملت ایران، برای علم آموزی به اروپا اعزام شده بود تا در دانشگاههای آنجا، بیاموزد و برگردد و به میهن خود خدمت کند. او در همان کشوری تحصیل کرده بود که یکی از سوژه های عمدۀ کتاب گمراهانش، ویکتور هوگو، شاعر، نویسنده و سیاستمدار متعهد فرانسوی بود. شخصیتی که در همان شرایط روزگار مهدی بازرگان در فرانسه، با شجاعت و شهامت به کلیسا و کشیشها نه گفت! و اجازه نداد که حتی شریعت مسیحیت در مدارس کشورش تدریس شود.
امروز پس از دهسال از انتشار کتاب بشارت، با درگذشت زنده یاد هما ناطق، این پژوهشگر فرهیخته، یاد نوشته او در کیهان لندن و کتاب گمراهان مهدی بازرگان افتادم و به نظرم رسید با یادآوری نوشتۀ هما ناطق و مقایسه اش با نوشتۀ مهدی بازرگان، ادای احترامی به این بانوی فرهیخته کرده و نام و یادش را بیش از پیش زنده سازم.
آنچه در مقدمه کتاب « بشارت، خدا به زادگاهش باز می گردد»، آمده است:

بیشتر بخوانید »

سد گتوند، روی دست ایران مانده است/ اگر سد را ۱۵ کیلومتر بالاتر ساخته بودند

1696376

به گزارش شهروند،سد گتوند روی دست محیط‌زیست ایران ماندگار است. آب هر روز شورتر می‌شود ولی هنوز راهکاری قطعی برای حل مشکلی که حالا به معضلی بزرگ برای محیط‌زیست کشور تبدیل شده، وجود ندارد. در ماه‌های اخیر راهکارهای بسیاری برای خلاصی از آب شوری که پشت سد گتوند جمع شده، پیشنهاد شده است.

راهکارهایی که هر یک معضلات بزرگتری را به همراه خواهند داشت. می‌گفتند یکی از راهکارها، تخلیه آب سد داخل خلیج‌فارس بوده است. راهکاری که در نظر کارشناسان محیط‌زیست، به معنای از بین رفتن حیات در این خلیج و آثار بد زیست‌محیطی در این منطقه است. راهکار دیگر، دور زدن سد بود. راهکاری که گفته می‌شود به زمانی هشت ساله نیازمند است. این راهکارها خیلی زود، بانه روبه‌رو شدند و پس از آنها راهکارهای دیگری ارایه شد.

بیشتر بخوانید »

آیا ۲۰۱۶ آخرین سال اجرای «برجام» خواهد بود؟ / دکتر رضا تقی زاده

194163_812

توافق چهاردهم ماه ژوئیه وین بر سر عقب راندن بخش‌های اصلی فعالیت‌های اتمی ایران در قبال رفع تحریم‌ها، که از آن با نام برنامه جامع اقدام مشترک یا «برجام» یاد می‌شود، سال آینده مسیحی مسیر دشواری برای ادامه حیات در پیش خواهد داشت.
با وجود علاقه بسیار نزد دو سوی اصلی توافق (آمریکا و جمهوری اسلامی) برای ادامه پایبندی بر تعهدات مندرج در «برجام»، و همچنین همکاری جامع جهانی برای فراهم آوردن تسهیلات لازم و کافی به منظور هموار ساختن مسیر اجرای آن بعد از پذیرفتن و اعلام روز آغاز کار، که به نظر می‌رسد در سه ماه آینده صورت گیرد، تحولات سیاست داخلی در ایران و آمریکا بیش از هر عامل دیگری می‌توانند این توافق را در خطر توقف قرار دهد.

بیشتر بخوانید »

ایران و بن بست سوریه

یادداشتی از دکتر سید محمد صدر، معاون پیشین وزارت خارجه و تحلیل گر مسائل بین المللی

دکتر سید محمد صدر

دکتر سید محمد صدر

دیپلماسی ایرانی: در حالی که نزدیک به ۲۱ ماه از آغاز ناآرامی ها در سوریه می گذرد و در این مدت ده ها هزار نفر جان خود را از دست داده اند و صدها هزار نفر آواره گشته اند، اما هنوز این بحران پایان نیافته است، هرچند نشانه هایی از تغییر موضع روسیه دیده می شود. سوالی که برای بسیاری مطرح است این است که چرا این بحران اینقدر تداوم یافته است. در حال حاضر هم در سطح داخلی و هم در عرصه سیاسی و نظامی، هم در بین معارضین و هم در عرصه بین المللی بن بستی وجود دارد که موجب تداوم این بحران شده است.

پیش از پرداختن به بن بست داخلی سوریه ضروری است نگاهی به تنوعات قومی، مذهبی و زبانی موجود در سوریه انداخت که یکی از دلایل کشدار شدن این بحران و عدم توافق بر راه حلی برای برون رفت از بحران بوده است.

بیشتر بخوانید »

جمال الدین خانجانی چه گناهی کرده است؟

نوشته مهندس حشمت الله طبرزدی درخصوص همبندی سابق خود جناب آقای جمال الدین خانجانی

asd3026adds

جمال الدین خانجانی پیرمرد ۸۳ ساله بهایی در سالن ۱۲ رجایی شهر محبوس است.
به راستی ایا هیچ حکومتی،به جز جمهوری اسلامی که دارای ایدیولوژی جزم اندیش است، پیرمرد ۸۳ ساله را به جرم بهایی بودن و پایبندی به آموزه های دینی اش شکنجه و زندان می کند؟
اموالش را مصادره کرده اند، فرزندانش را به حبس کشیده اند ، خودش را به ۲۰ سال حبس محکوم کرده اند. درصورتی که او فقط یک وطن پرست است و جز سر بلندی ایران و ایرانی هیچ خواسته ای ندارد. چرا نباید کوشندگان حقوق بشری در این زمینه تلاشی انجام بدهند! چرا در اینجا نیز تبعیض و خودی و غیر خودی وجود دارد؟ آیا برای این که او یک زندانی بهایی است؟ ایا این به اصطلاح طرفداران حقوق بشر درک این معنا را دارند که پیرمرد ۸۳ ساله بودن و ۷ سال زیر شکنجه بودن و در زندان رجایی شهر بودن چیست؟حکومت تصمیم دارد مرده ی خانجانی را از زندان بیرون بیندازد اما تلاشگران حقوق بشر چرا با سکوت خود به حکومت کمک می کنند؟ انهایی که جوایز حقوق بشری را با لابی گری درو کرده اند، چرا فقط برای دوستان خود تلاش می کنند؟ ایا قرار نیست این تبعیض گری متعفن از بین برود؟ اگر دوستان خودشان با این وضعیت زندانی بودند، تا این حد سکوت می کردند؟ ایا جرم خانجانی این است که مسلمان نیست یاجرمش این است که با حکومت لابی گری ندارد؟ کدامش؟ ممکن است جرم دیگر او این باشد که با انقلاب بهمن ۵۷ موافق نبوده است. ،آیا این ها جرم است که برخی گروهها و شخصیت های نان خورده از قبل حقوق بشر، در باره ی او سکوت کرده اند؟ روزی که حکومت جسد او را از زندان بیرون انداخت و در یک جای نا معلوم دفن کرد، عرق شرم بر پیشانی همه ی مدعیان تبلیغی حقوق بشر خواهد نشست. این مطلب را همه به خاطر داشته باشید

درخواست مسعود رجوی از فرمانده استخبارات صدام برای حذف دکتر علیرضا نوری زاده

آنچه در زیر می خوانید گوشه ای از گفتگوی پیاده شده مسعود رجوی و فرمانده استخبارات صدام حسین برای حذف فیزیکی و ترور دکتر علی رضا نوری زاده است. در ادامه این صفحه کل متن گفتگو را خواهید یاقت.

مسعود رجوی در حال گفتگو با حبوش

مسعود رجوی در حال گفتگو با حبوش

مسعود رجوی: شما خودتان ما را راهنمایی کردید که از چه روشی جهت باز گرداندن او استفاده کنیم.

حبوش: پرونده این فرد و تحقیقات به عمل آمده، به اداره حقوقی مخابرات عراق تحویل داده شد تا نسبت به استرداد وی از راه «اینترپل» اقدام گردد. [درخواست دیگر] درباره «علی رضا نوری زاده» است که باید خوب مورد بررسی قرار گیرد….

مسعود رجوی: پیرو جلسه‌ای که در ژوئن گذشته با هم داشتیم، اگر شما نیاز به کمک دارید، ما در خدمت هستیم تا در جنگ سیاسی به شما کمک کنیم، به هر حال شما می‌خواهید آزمایش کنید، سپس طرح خودتان را اجرا کنید.

حبوش: ما درباره این فرد طرحی داریم که پس از بررسی با کمک شما هم نیاز ما و هم نیاز شما تأمین خواهد شد.

nourizadeh-iranefarda-tv

از گفت و شنود مسعود رجوی با مقامات استخبارات و اطلاعات عراق در زمان صدام حسین (صابر الدوری و طاهر جلیل حبوش و…) سالیان دراز می‌گذرد. صحبت‌های رد و بدَل شده؛ کلمه به کلمه ثبت و ضبط شده و مقامات عراقی (چه زمان صدام و چه یعد از روی کارآمدن حزبُ الدّعوهٔ اسلامی) به آن اشراف کامل داشته و دارند.
قاتلین زندانیان سیاسی نیز بعد از سال ۲۰۰۳ به گونی بزرکی از اینگونه ملاتها (کاست و نوار ویدئو) دسترسی داشتند و به‌واسطه امثال مالکی و ابراهیم الجعفری به‌شرح‌تر در جریان آن قرار گرفتند و بارها در تلویزیون و روزنامه‌های حکومتی عَلَم کردند و از آن سریال و سناریو ساختند.
پُر پیداست که بر مقامات اطلاعاتی اشغالگران عراق (سیا و…) نیز پوشیده نماند و تنها مردم ستمدیده ایران نا محرم بوده و هستند!

بیشتر بخوانید »

پنج دلیل برای تبرئه رسوای سعیدمرتضوی! / تقی روزبه

وقتی موش کوه می زاید!

نام سعیدمرتضوی با کهریزک و ابداع شکنجه ای بنام “کهریزکی شدن” و افزودن این واژه به ادبیات سیاه شکنجه، سرکوب اعتراضات سال ۸۸ و تولیدارعاب گسترده، قتل زهراکاظمی، توقیف روزنامه ها و دستگیری ده ها روزنامه نگار، و با فساد و اختلاس و حیف و میل گسترده بیت المال و خلاصه لیست بلندبالائی از انواع جرم ها و بزه های سیاسی و غیرسیاسی، گره خورده است. در انقلاب بهمن شعاری بر در و دیوار ها نقش می بست حاکی از آن که ننگ با رنگ پاک نمی شود. سعیدمرتضوی براستی چنان ننگی است که با هیچ رنگی پاک شدنی نیست.

sd99-8d94rttt410gf4f

و چنین بود که تبرئه سعیدمرتضوی با شوک بزرگی از ناباوری مردمی که در این سال ها مدام از نقش وی در جنایت کهریزک و بسیاری جنایت ها و سرکوب دیگر می خواندند و می شنیدند، مواجه گشت. آن ها ظاهرا تصوراین درجه از وقاحت از سوی دست اندرکاران نظام و قوه قضائیه را نداشتند. حتی خانواده روح الامینی که از قضا از جرگه خودی ها و فززندشان-محسن- یکی از بازداشتی ها و قربانیان کهریزک بوده است و زمانی که هنوزآب ها از آسیاب نیفتاده بود در نزدخامنه ای از ضرورت خونخواهی نظام نسبت به محسن عزیزش سخن رانده بود و خامنه ای در پاسخ وی با گذاشتن هندوانه به زیربغلش او را به یاران علی تشبیه کرده بود؛ اکنون با ابرازنارضایتی از صدورچنین حکمی آن را فاقدتوجیه حقوقی دانسته و هم چنان پیگیرمحاکمه عاملان قتل فرزندش می باشد. سازمان تأمین اجتماعی هم که حیف و میل و بالاکشیدن سرمایه های آن یکی دیگر از اتهامات سعیدمرتضوی است، نسبت به حکم صادره بدلیل عدم تناسب آن با ابعادسوء استفاده، اعتراض کرده است.

بیشتر بخوانید »

برجام و پیامدهای آن / داود هرمیداس باوند

sdbarrjaaamni43

هموطنان،
مذاکرات ایران و نمایندگان پنج عضو دائم شورای امنیت و آلمان و نماینده سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از ۱۲ سال فراز و فرود و کشش و کوشش به فرآیندی موفقیت آمیز منتهی گردید. به همین جهت منابع ارتباط جمعی غرب از آن بعنوان طولانی ترین مذاکرات قرن و از نتایج حاصله آن بعنوان “توافقی تاریخی” نام برده اند. بی تردید این توافق بازتاب جهانی خاص خود را از جمله در رابطه با معادلات منطقه¬ای خواهد داشت. بویژه آنکه این توافق در شرایطی صورت می گیرد که منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا با نابسامانیها و آشفتگیهای سیاسی و اجتماعی و آینده-ای ابهام آمیز روبروست. همچنین بخش عمده¬ای از جهان غرب از جمله اتحادیه اروپا با نارسائیهای اقتصادی و مالی مواجه بوده و برای رفع آن برقراری تعاملات اقتصادی و مالی با کشورهای طالب جلب سرمایه¬گذاری خارجی و انتقال تکنولوژی مفید دانسته و از ایجاد شرایطی برای حصول این مقصود دید مثبت داشتنند.

بیشتر بخوانید »

متن کامل سخنرانی خانم مهشید امیرشاهی به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد ترور شاپور بختیار

مهشید امیرشاهی

مهشید امیرشاهی

«از یونانیان روزگار من،
از همه کمتر سزاوار
آن بود که
بر او رفت.»
این حرف توسیدید Thucydides در مرگ نیکیاس Nikias سپهسالار آتنی، که به دست دشمنان و به نامردی از پای در آمد، در روزگار ما، قبایی ست که به قامت سالاری ایرانی، شاپور بختیار، بریده شده است.

اولین دیدار من با او فردای روزی بود که از ایران به فرانسه رسیدم – در سال ۱۹۸۰ و در بحبوحۀ زیر و زبر شدن دیارمان – چون قصد داشتم هر چه زودتر به ایران برگردم و می خواستم بدانم آنجا از دست من چه بر میاید. برنامۀ این نخستین دیدار را از قبل ریخته بودم. بسیار حوادث دیگر، در صدر این حوادث، جنگ ایران و عراق پیش آمد و من در اینجا ماندگار شدم. طبعاً دیدارها مکرر شد و همکاری ها مداوم بود تا سال ۱۹۹۰ که دعوتی از من به عمل آمد برای تدریس و تحقیق در دانشگاه میشیگان و من آمادۀ سفر شدم. چند روزی مانده به راهی شدنم، مقرر شده بود به “سورن” – محل سکونت دکتر بختیار – بروم، نه به نیت خداحافظی بلکه برای شرکت در آخرین جلسۀ شورای نهضت مقاومت ملی. بی آنکه در زمان دیدار از این امر آگاهی داشته باشم این ملاقات واپسین دیدار من با او بود: چند روزی پس از بازگشتم به فرانسه، بعد غیبتی یکساله، در ۶ اوت ۱۹۹۱ او را کشتند – به نامردی.

5sd5ebakhytarew

بیشتر بخوانید »

بیانیه شورای ملی ایران در سالگرد ترور زنده یاد بختیار

sdf002-965+96-643

آنان که دل در گرو ایران و ایرانی دارند و در راستای منافع ملت ایران گام برمی دارند، در شرایط کنونی کشورمان ایران به دنبال آرمان هایی هستند که شاپور بختیار، سی و شش سال پیش برای دستیابی به آنها تلاش کرد. آن «مرغ طوفان» فارغ از دغدغه های شخصی وفادار به قانون اساسی مشروطه ایران و باورمند به حاکمیت قانون، برای نجات ایران از فاجعه انقلاب اسلامی ۵۷ و برای آزادی ایران تا پای جان ایستادگی کرد.
کارنامه بختیار آنچنان درخشان و پربار است که هر انسان آزاده ای را به ستایش وادار می کند، از مبارزه با دیکتاتوری اسپانیا گرفته تا عضویت در ارتش آزادی بخش فرانسه و مبارزه با رژیم نازی هیتلر، و در نهایت نیز برای آزادی ایران و در مقابله با رژیم دیکتاتوری خمینی، هدف ماشین ترور واقع شد.
بدون شک هیچ سیاستمداری مصون از اشتباه نیست، ولی مهمترین ابزار برای ارزش گذاری بر عملکرد یک سیاستمدار، آرمان هایی است که آن سیاستمدار به آن دلبسته است و اینکه چقدر برای دستیابی به آن آرمان ها تلاش نموده و از خود پایداری نشان داده است.
از اهداف زیر به عنوان آرمان هایی نام برد که در افق دید زنده یاد شاپور بختیار همیشه وجود داشته است: آزادی، حاکمیت مردم بر کشور، حاکمیت قانون، جدایی دین از سیاست، و عدالت اجتماعی.
شورای ملی ایران یاد زنده یاد شاپور بختیار را گرامی می دارد و تاکید می کند که دست یابی به برگزاری انتخابات آزاد و سالم و عادلانه، مردم سالاری، جدایی دین از سیاست و فعالیت آزادانه احزاب، سرلوحه منشور شورای ملی ایران است.

شهادت آمانو؛ ترس ایران / دکتر رضا تقی زاده

445de4r00215g620r

واکنش تند مسئولان رسمی و رسانه های منسوب به اصولگرایان جمهوری اسلامی در قبال قبول دعوت کنگره آمریکا از سوی دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی برای ادای شهادت پیرامون توافق های محرمانه با ایران، نشانه نگرانی جدی تهران در مورد عواقب افشای فعالیتهای مرتبط با “ساخت بمب اتمی است”؛ اقدامی که رهبر جمهوری اسلامی مبادرت به آنرا طی صدور یک فتوا منع کرده است.
پیش از دعوت از آمانو، جان کری وزیر خارجه و ارنست مونیز، وزیر انرژی آمریکا در کمیته نیروهای مسلح سنا حضور یافتند ولی توضیحات ناقص آنها در مورد وجوه محرمانه توافق اتمی ایران با آژانس، قانون گذاران سنا را قانع نساخت.
به این دلیل، مجلس سنا تصمیم به دعوت از آمانو و اخذ اطلاعات دست اول از طرف رسمی قرار داد محرمانه با تهران را اتخاذ کرد.
حضور روز چهارشنبه ۵ ماه اوت دبیرکل آژانس در سنای آمریکا نه تنها تلاشی است برای روشن ساختن ابعاد محرمانه توافق با ایران، که در عین حال فرصتی است از سوی نمایندگان حزب جمهوری خواه برای خدشه دار ساختن تعامل دولت اوباما جمهوری اسلامی.

بیشتر بخوانید »