خانه » هنر و ادبیات » بحران «ربنا» رهیار شریف

بحران «ربنا» رهیار شریف

4190

ماه رمضان که برای مسلمانان به ماه امساک و روزه‌داری اختصاص دارد، برای ایرانیان با مولفه‌های خاطره‌انگیز و سنت‌های دیرینی گره خورده‌است که بیشترشان به گاه غروب و هنگامه‌ی افطار مرتبط‌اند. یکی از این المانهای مردمی، ذکری‌ست با عنوان ‌«ربنا» که با صدای محمدرضا شجریان، موسیقی‌دان شهره‌ی ایرانی، اجرا شده‌است. «ِربنا» در حقیقت گزیده‌ای از ۴ آیه‌ از سوره‌ی آل عمران در قرآن است که حدود ۳۰ سال از شبکه‌های مختلف رادیو و تلویزیون و در لحظه‌ی افطار پخش می‌شد. این آوا برای ایرانیان، بیش از آنکه نمایه‌ای مذهبی باشد، تداعی‌گر روح معنویتی‌ست که جامعه‌ی ایران در سالهای دور خود را با آن همساز و همخوان می‌‌پنداشت و به نوعی با احساس و خاطره‌ی جمعی مردم آمیخته شده‌است.
این نوا که حالا دیگر به شمایل یک نماد ملی در آمده، از شش سال پیش و به دنبال جبهه‌گیری محمدرضا شجریان نسبت به حوادث پس از انتخابات سال ۸۸؛ به سیاهه‌ی تحریم صدا و سیما پیوسته‌ و به این صورت صدا و تصویر این هنرمند کاملا از رسانه‌ی ملی حذف شده‌است. این در حالی‌ست که این خواننده‌ی پرآوازه پیش تر اعلام کرده بود صدا و سیما حق اجازه پخش صدای او را ندارد؛ ولی در این میان «ربنا» را هدیه‌ی خودش به مردم ایران خوانده و آن را استثنا کرده‌بود.
اما حالا و همزمان با فرارسیدن ماه رمضان، بحران تازه‌ای در باب این دعای ملی- مذهبی آغاز شده‌است، ماجرا از آنجا شروع شده که یک هفته پیش روزنامه هفت صبح در گزارشی خبر داد که تلویزیون بالاخره به پخش ربنای استاد شجریان رضایت داده و آنطور که شنیده می شود، شبکه یک به احتمال خیلی زیاد آن را در برنامه قبل از افطارش می گذارد. پس از انتشار این خبر، اخبار ضد و نقیض بسیاری باب صحت و سقم آن پخش شد. و تایید و تکذیب‌ها یکی پس از دیگری باب این جنجال تازه از سوی مدیران صدا و سیما در سایت‌های و شبکه‌های اجتماعی و تلگرامی منتشر شد. تا اینکه سرانجام روزنامه‌ی «ایران» نزدیک به دولت حسن روحانی، طی گفت و گویی اختصاصی با محمدرضا شجریان از قول این چهره سرشناس موسیقی، که در خارج از کشور مشغول درمان است نوشت: «ربنا متعلق به من نیست. متعلق به مردم است. جزو زندگی و عواطف مردم است و هیچکس حق ندارد آن را از مردم بگیرد. من که صاحب این اثر هستم و در واقع آن را خلق کردم هم می گویم متعلق به مردم اســت. من ربنا را هرگز از مردم دریغ نکردم. حال اگر اقتضای سیاست اســت که صدای من را به هیچ صورتی پخش نکنند، خودشان می‌دانند ولی دروغ نگویند که ربنا را من نگذاشته‌ام پخش کنند.»
شجریان در این گفت و گو که با عنوان «جهان من ایران است» منتشر شد، تلویحا به رییس جمهور سابق ایران هم اعتراض کرد و گفت: « شما فرض کنید هر نظامی مثال در نظام جمهوری اسلامی که همه آن را پذیرفتند، یک آدمی می‌آید یک کار اشتباهی می‌کند. ما به او تذکر می‌دهیم. این تذکر دلیل آن نیست که با نظام جمهوریت مخالفیم. این آدم اشتباهی کرده به او تذکری می‌دهیم. یا وقتی به یک نفر می گوییم تو حق توهین کردن به مردم را نداری این درافتادن با کل نظام نیست» اما «عده‌ای می‌خواهند سوءاستفاده کنند که چون این شخص به وزیر یا رئیس جمهور گفته این کار را اشتباه انجام دادی، پس این آدم با اصل جمهوری مخالف است که این ستم است.»
محمدرضا شجریان به روزنامه ایران همچنین گفته بود: «برای دل مردمم می‌خوانم» و «اگر شنونده من خوشحال است من هم خوشحالم و موسیقی شاد ارائه می‌کنم. اگر ناراحت است مطابق حال او کار ارائه می‌دهم. من کار اجتماعی انجـام می‌دهم کار سیاسی نمی‌کنم. کار من اجتماعی است و از درد اجتماع می گویم. گاهی به خود اجتماع باید تذکر بدهیم و بگوییم اشتباه می‌کنید. و گاهی دولت دارد در مورد مردم اشتباه می‌کند ما می گوییم که اشتباه نکن و مــردم چیز دیگری می‌خواهند. این کار یک تذکر است. مثل یک روحانی که روی منبر دارد تذکری می‌دهد بــه مردم می‌گوید ایــن کار را نکنید، این کار سیاسی نیست. اما اگر مردمی را دور هم جمع کنیم و حزبی تشکیل دهیم؛ وقتی یارگیری می‌کنید و می‌خواهید به قدرتی برسید و یک ایدئولوژی را پیاده کنید این می‌شود کار سیاسی. من نه یارگیری کردم، نه کنفرانس برای عده‌ای گذاشتم که کاری انجام دهیم. اگر این کارها را می‌کردم می‌شد سیاسی. من کاری هم که می‌کنم برای مردمانی است که با هر اعتقادی که دارند زندگی می‌کنند.»
یک روز پس از انتشار این گفت و گو، روزنامه کیهان که تحت نظر نماینده رهبر جمهوری اسلامی منتشر می شود در تیتر یک خود به شدت این چهره سرشناس موسیقی ایران و البته دولت و شخص حسن روحانی را آماج حمله خود قرار داد ونوشت: «خواننده‌ای که طی سال‌های اخیر بارها در شبکه‌های بهایی-صهیونیستی همچون من و تو، بی‌بی سی فارسی و صدای آمریکا حضور یافته بود و با عناصر بهایی و فاسد این شبکه‌ها عکس یادگاری گرفته بود، احتمالا در ماه مبارک رمضان از صداوسیما پخش خواهد شد! » این روزنامه در اقدامی بی سابقه عکس صفحه‌ی اول خود را به تصویری از صفحه یک روزنامه ایران با طرح چهره محمدرضا شجریان و همینطور تصاویری از از بهروز وثوقی، گوگوش، گلشیفته فراهانی و برخی دیگر چهره‌های خارج از کشور با شجریان اختصاص داده و در کنار آن عکس هایی از ملاقات حسین فریدون برادر حسن روحانی با مصطفی تاج زاده پس از آزادی این چهره اصلاح طلب جای داده است.
کیهان همچنین در یادداشتی محمدرضا شجریان را «خواننده فاسد» خوانده و نوشته است: «در حالی که بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، عدد بیکاران در خوشبینانه‌ترین فرض،به ۶ و نیم میلیون نفر رسیده و هر دقیقه هم ،یک ایرانی بیکار می شود، برخی بعد از سه سال به دست گرفتن مهمترین شریان‌های سیاسی و تصمیم گیری،به این نتیجه رســیده اند که مشکل مردم بیکاری و ازدواج و رکود نیست» بلکه «مشکل پخش ربنای فان خواننده فاسدی است که تصویرش را می بینید و یا ملاقات با فلان مجرم است.»
این واکنش روزنامه کیهان، بازتاب‌های زیادی در شبکه‌های اجتماعی داشته است. از جمله، در یکی از کانال‌های تلگرامی نوشته‌اند: «صفحه یک روزنامه کیهان، اول ماه رمضان، با عکس‌هایی از گوگوش، بهروز وثوقی، و گلشیفته. التماس دعا آقای شریعتمداری!»
علاوه بر این، سایت رجانیوز، در واکنش به این جنجال ها در یک یادداشت تند او را به «دیاثت فرهنگی» و «وطن فروشی» متهم کرد. این یادداشت البته پس از چند ساعت با حذف این صفات از متن آن اصلاح شد اما متن و فحوای آن استوار ماند، در این یادداشت آمده بود:« چرا باید ناب‌ترین لحظه‌های مناجات مردم مومن ایران با صدای خواننده‌‎ای که دین را قبول ندارد عجین شود؟!» «سخنان هتاکانه او علیه دین مبین اسلام و همچنین فعالیت‌های عملی او در حمایت از براندازان و مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران، اصلی‌ترین عاملی است که حتی آب زمزم هم توانایی شستشو و تطهیر آن را ندارد و تنها در صورتی قابل بخشش و گذشت از سوی مردم کشور عزیزمان است که با عذرخواهی و ابراز ندامت صریح همراه باشد. قطعا مقامات ارشد رسانه ملی خود بر این مساله اشراف کامل دارند و نیازی به هشدار درباره قصور احتمالی در اثر فشارهای رسانه‌ای در این زمینه وجود ندارد اما به جهت یادآوری، بد نیست برخی مواضع توهین‌آمیز شجریان نسبت به احکام اسلامی و انقلاب اسلامی بازخوانی شود تا مشخص گردد که مظلوم‌نمایی این روزهای او، ناشی از استیصال و رویگردانی مردم از اقداماتش است و نه از سر ارادت به باورهای مردم این سرزمین.»
نویسنده‌ی این یادداشت در ادامه به بازخوانی مصاحبه‌های محمدرضا شجریان با رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور پرداخته که این خواننده طی آنها نسبت به سیاستهای سرکوب و سانسور در جمهوری اسلامی اعتراض کرده بود.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*