چندی قبل اجلاسی در تهران برگزار شد بنام ” همایش اقتصاد ایران” . دراین اجلاس که با سخنرانی روحانی رئیس جمهور افتتاح گردید تقریبا همه مسئولین اقتصادی دولت سخن گفتند. چندین استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی هم نقطه نظرهای خود را نسبت به وضعیت اقتصادی کشور بیان داشتند. تقریبا گفته های همه سخنوران اعم از دولتی و غیر دولتی حول انتقادات اصولی به شرائط موجود و نگرانی از وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی کشور در آینده دور میزد. ولی در این میان سخنوران، سخنرانی شخص روحانی بسیار قابل تعمق و حائز اهمیت بود. او نسبت به بعضی مسائل با صراحت نظرات انتقادی خود را بیان داشت و در برخورد با خطوط قرمز نظام در لفافه وبا کنایه انگشت گذارد و اشاره کرد که منشا خرابیهای اقتصاد کشور در کجاست . هرچند که وی راه حلی ارائه نداد ولی فتح باب چنین موضوعاتی درحکومت اسلامی خود یک قدم به جلو محسوب میشود.
روحانی گفت: سال گذشته دولت یازدهم کار خود را در یک شرایط خاص اقتصادی آغاز کرد. تیتر آن شرایط رکود تورمی است که شاید تیتری گویا برای وضعیت اقتصاد کشور باشد . همچنین کشور از لحاظ تورم از مرز ۴۰ درصد عبور کرده بود و اینکه کشور از لحاظ بازار پولی و شرایط ارزی در یک تلاطمی قرار داشت که پیشبینی آینده را دشوار میکرد. شرایط کشور اینگونه بود که دولت دارای بدهیهای هنگفتی به نظام بانکی، به پیمانکاران و شرکتهای متنوع داشت و اینکه دولت در شرایطی بود که از لحاظ روابط و سیاست خارجی فروش آنچه که میخواست بفروشد و خرید آنچه که میخواست بخرد با مشکلات توأم بود که شما نیز آن را در زندگی خود مشاهده میکردید.
اقتصاد کشور در آغاز دولت یازدهم به گونهای نبود که اقتصادی اشتغالزا باشد، گفت: ما در زمینه اشتغال مشکلات فراوانی داشتیم و اگر بخواهیم کل مبحث اشتغال را در بازه زمانی ۱۰ ساله از سال ۸۴ تا ۹۳ بررسی کنیم شاغلین کشور از ۲۰.۶ میلیون به ۲۱.۵ رسیده است . این وضعیت نشان میدهد اقتصاد ما اشتغالزا نبوده و حال باید ببینیم مشکلات این اقتصاد چه بوده است . با اینکه در یک دورانی در دهه ۸۰ خصوصا در نیمه دوم آن وضع درآمد ارزی ما بسیار خوب بود اما بین سالهای ۸۵ تا ۹۰ اشتغال خالص ما تقریبا صفر است. این نشان میدهد که با فروش نفت و درآمد ارزی هم مشکلات ما حل نمیشود . بزرگترین مشکلی که ما در روز اول داشتیم عدم استفاده و بهرهبرداری از نظرات کارشناسی بود و این مهمترین معضل در بحث اقتصاد بود . ما از دانشمندان، دانشگاهیان، محققان، صاحبان تجربه و کارآفرینان نپرسیدیم، سوال نکردیم و از تجربه آنها به خوبی استفاده نکردهایم.
روحانی گفت: در یک اقتصاد سالم نمیشود از کارشناس استفاده نکرد، دنیای اقتصاد امروز رقابتی است و همانطور که پزشکی امروز بخشهای مختلفی دارد اقتصاد، علوم اجتماعی و حقوق هم همینطور است . باید روی میز دولت راهحلهای مختلف بیاید، گاهی اوقات میبینیم نظرها همان نظرات یا راهحلهای سنتی دهه ۴۰ هستند، هر میزان که دانشجویان، اساتید و محققان افزوده میشوند روی میز ما هم باید نظرات نوتر،کارشناسیتر و بومیتر بیاید.
تا اینجای سخنان روحانی به تصویر کشیدن وضعیت اقتصادی کشوردر حال حاضر و بلاهایی که دولت احمدی نژاد بر سر اقتصاد کشور آورد بود. وی سپس به مسئل اساسی تر روز پرداخت که اگر اهمیت آنها در ذهنیت جامعه جا بیغتد و مردم پیگیر آن باشند و تغییر در همین حد که روحانی مطرح کرده به یک خواست جدی عمومی تبدیل شود خدمت بزرگی به اقتصاد کشور خواهد بود.
روحانی گفت : در کشور ما سالها و دهههاست که اقتصاد به سیاست خارجی و داخلی یارانه میدهد، اقتصاد ما تا کی باید به سیاست یارانه بدهد؟ باید یک دهه امتحان کنیم و از سیاست داخلی و خارجی به اقتصاد یارانه بدهیم تا ببینیم زندگی، معیشت و اشتغال جوانان مردم چگونه خواهد شد. منظور روحانی باید اینگونه تفسیر شود که در حالیکه درصد بالایی از جمعیت کشور با فقر و بیکاری و انواع بیماریها دست به گریبان هستند ، چرا بایستی سالیان سال است که میلیاردها دلار نقدینگی و ثروت جامعه در جهت امیال سیاسی – ایده ئولوژیک حکومت اسلامی روانه سوریه و لبنان و فلسطین و سایر جوامع اسلامی میگردد و با زبان بیزبانی میگوید چرافی که به خانه رواست به مسجد حرام است. . روحانی در ادامه به یکی از بخشهای قانون اساسی که پیرامون همهپرسی از مردم است اشاره کرد و افزود: اقتصاد ما بیشتر سیاسی است تا اقتصاد محض، نمیشود یک نهاد کار اقتصادی کند و مالیات ندهد اما متأسفانه تا میگوییم فلان نهاد هم باید مالیات بدهد میبینید که چه بساطی درست میکنند، البته این دولت واهمهای ندارد و کار خود را انجام خواهد داد . قتصاد در کشور با انحصار پیشرفت نمیکند؛ باید اقتصاد را از انحصار و رانت نجات دهیم. اقتصاد باید در صحنه رقابت حضور پیدا کند. همه دستگاهها باید فعالیتهای اقتصادی خود را شفاف اعلام کنند و همه مردم باید از اعداد وارقام و آمار اقتصادی با اطلاع باشند. در اینجا روحانی بطور شفاف آدرس بیت رهبری ، سپاه، بسیج و نهادهای مذهبی را میدهد و به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی میخواهد که شرایطی فراهم شود تا به این اصل قانون عمل گردد و یک بار هم که شده آن چیزی را که برای همه مهم است و اهمیت دارد به همه پرسی گذارده شود.
روحانی بر ضرورت مبارزه با فساد اشاره کرده میگوید: مگر میشود با فساد حرکت اقتصادی ادامه پیدا کند. باید با فساد مبارزه کرد البته حرکت از سال گذشته شروع شده و هر چه ما داریم به خاطر استفاده از نظر دانشمندان، پژوهشگران و صاحبنظران و حمایت مردم و مقام معظم رهبری است و ما توانستیم با این حمایتها یک گام به جلو حرکت کنیم. وی همچنین افزود که دولت توانسته توانسته تورم را مهار کند. اقتصاددانان باید برای مردم کاهش تورم را توضیح دهند. کاهش تورم با ارزان شدن دو مقوله متفاوت است ولی تا ما میگوییم تورم کاهش پیدا کرده برخیها میگویند چیزی ارزان نشده است وظیفه اقتصاددانان است که این مسئله را شفاف کنند . وی در آنجا که میگوید کارهای سیاسی و حزبی اشکال ندارد، سال آینده هم سال انتخابات است و از الان نسیم آن میوزد اما ما در مسائل ملی رشد پایدار میخواهیم ،وی در ادامه سخنان خود افزود: تجربه سیاسی ما میگوید کشور با انزوا نمیتواند رشد مستمر داشته باشد و بلافاصله میگوید این بدین معنی نیست که ما دست از اصول و آرمانها برداریم مگر کسی در میز مذاکره بر اصول و آرمانها صحبت میکند، یک عده در توهمات زندگی میکنند، دنیای امروز بحث منافع است. وی در ادامه سخنان خود افزود: تجربه سیاسی ما میگوید کشور با انزوا نمیتواند رشد مستمر داشته باشد این بدین معنی نیست که ما دست از اصول و آرمانها برداریم مگر کسی در میز مذاکره بر اصول و آرمانها صحبت میکند، یک عده در توهمات زندگی میکنند، دنیای امروز بحث منافع است . تهدیدها، فرصتها و منافع مشترک اساس بحث سیاست خارجی است و اصول و آرمان در سیاست خارجی بحث نمیشود مگر ما در مرحله اول در توافق ژنو آرمان و اصول را معامله کردیم ما با هم حرف زدیم و توافق کردیم، مگر اصول بردیم تا معامله کنیم؟ تمام مذاکرات اینگونه است که میخواهد پلی بین خواست طرف و خواست ما وصل شود، آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست بلکه به قلب و اراده ما وصل است؛ اگر از آن طرف ما شفافیت بیشتری نشان دهیم و فلان غنی سازی که به آن نیاز نداریم متوقف کنیم یعنی آرمان ما رفت. ما در توافق ژنو توانستیم از بخشی از تحریمها مانند خودرو، پتروشیمی، بیمه و کشتیرانی عبور کنیم و توانستیم بخشی از اموال بلوکهشدهمان را آزاد کنیم.
جان کلام روحانی در این است که بایستی بخش خصوصی واقعی تقویت شود، بیت رهبری و سایر نهادهای وابسته به بیت شفاف عمل کنند و این شفاف سازی تنها از مسیر مالیات میسر است. باید رانتخواری ریشه کن گردد، دخالتهای سپاه و سایرارگانهای نظامی دراقتصاد از بین برود و مهمتر آنکه از طریق همه پرسی بایستی مردم مستقیما در سر نوشت خود دخالت مستقیم داشته باشند.
این سخنان روحانی حتا اگر نوعی عوامفریبی و برای جلب افکارعمومی مطرح شده باشد و خود قادر به آنجام آنها نباشد که نیست باز هم بسیار حائز اهمیت است. او در واقع توپ سیاست و اقتصاد را به ملت پاس داده تا بفهماند که با وجود مجلس ضد مردمی و قوه قضاییه فاصد وتحت فرمان رهبری او به عنوان دولت قدرتی ندارد و لذا خود مردم بایستی به خود آیند و احقاق حق نمایند.