آرتش آزاد سوریه با حمایت مالی کشورهای عربستان، قطر و امارات از سازمانهای اپوزیسیون خارج از سوریه و حمایت گروه های اسلامی طالبان، سلفی ها، وهابی ها و … تشکیل و در خاک ترکیه مستقر شد. ناراضیان داخلی و فراریان آرتش نیز به آن ها پیوستند.(۱)
هدف کشورهای عربی آن بود که با سرنگون کردن بشار اسد نوار تشکیل شده از دولت های شیعه مذهب که از جمهوری اسلامی، عراق، سوریه و حزب الله لبنان پدید آمده بود از هم بگسلند.
دولت ترکیه نیز که در پی رؤیای تحقق ناپذیر تجدید خلافت عثمانی است با این تصور که سرنگونی حکومت علویان سوریه می تواند منجر به استقرار دولتی سنّی مذهب در منطقه ای شود که روزی جزو سرزمین عثمانی بود، آن را گامی پیش به سوی سیاست کاربری خود می دانست.
دولتمردان اسرائیل نیز با این برنامه موافق و همراه بودند. آن ها می پندارند که سقوط «اسد» باعث تجزیه سوریه و از میان رفتن قدرت نظامی دشمن بزرگ و دیرینه شان در منطقه می شود و خواهند توانست بلندی های جولان را برای همیشه ضمیمه خاک خود سازند.
پیشنهاد تشکیل آرتش آزاد سوریه برای قدرت های غربی از آن رو جالب بود که پس از سرنگونی «اسد» نفوذ رو به گسترش جمهوری اسلامی در منطقه کاهش مییافت، به همکاری های نظامی تاریخی میان روسیه و سوریه پایان داده می شد، کشورهای عربی منطقه را که از قدرت گیری جمهوری اسلامی نگرانند، راضی می کرد و منابع سرشار زیرزمینی استفاده نشده آن سرزمین در انحصار شرکتهای فرا ملی کشورهایشان قرار می گرفت و با کاهش قدرت نظامی روسیه در منطقه، غرب و آمریکا خلاء آن را پر می کردند. فرض نزدیک به یقین آن بود که حکومت بشار اسد حداکثر ظرف مدت سه ماه سقوط خواهد کرد.
به چند دلیل این پیش بینی درست در نیامد:
نخست آنکه، چون حرکت ضد دولت سوریه جنبه اسلامی- سنّی- داشت، از این رو شمار زیادی از مذهبی های تندرو که در افغانستان علیه آرتش روسیه شوروی سابق و در لیبی علیه قذافی جنگدیده بودند همراه با زندانیان اسلامگرای آزاد شده از زندان های آمریکا به آرتش آزاد سوریه پیوستند و آن را از حالت اسلام معتدل خارج و به سوی تندروی متمایل کردند.
دوم : سردمداران جمهوری اسلامی که متوجه سیاست کاربردی حکومت های سنّی مذهب منطقه در راستای مهار نفوذ مذهب شیعه شدند، به پشتیبانی از حکومت «اسد» برخاستند.
سوم : روسیه نیز که دارای ارتباط نظامی تاریخی با سوریه بود و سقوط حکومت آن کشور را به زیان منافع و نفوذ خود در منطقه می دانست تصمیم به حمایت از «اسد» گرفت.
چهارم و از همه مهمتر، جنایت هایی بود که گروه های تندرو در مناطقی که به قدرت میرسیدند انجام دادند. مردم متوحش و متوجه شدند که اگر تندروهای مذهبی در سوریه به قدرت برسند وضعیت آن ها به مراتب بدتر از گذشته خواهد شد.
بدین ترتیب، نه تنها پیش بینی زمان سقوط بشار اسد تحقق نپذیرفت، بلکه با طولانی شدن درگیری های نظامی شرایط داخلی به سوی «اسد» تغییر یافت. ادعای آرتش آزاد سوریه پیرامون این موضوع که «اسد» از بمب شیمیایی استفاده کرده است – علی اکبر رفسنجانی نیز آن را تلویحاً تأکید کرد – خشم آمریکا و اروپا را در پی داشت. مخالفت مجلس عوام انگلیس و کنگره آمریکا به دخالت نظامی کشورهای شان در سوریه و نیز آگاهی از نادرستی ادعا استفاده از بمب های شیمیایی مانع از آن شد که دنیا به سمت درگیری یک جنگ تمام عیار کشیده شود.
به پیشنهاد پوتین، سوریه زرادخانه بمب های شیمیایی خود به مقام های صلاحیت دار بین المللی تحویل داد و در مقابل با دریافت موشک های S300 از روسیه نگرانی آن کشور از احتمال حملات هوایی اسرائیل به سوریه تا حدود زیادی برطرف شد.
به دلیل عدم موفقیت آرتش آزاد سوریه از سویی و قدرت یابی طالبان، وهابی ها، سلفی ها و سایر گروه های تندرو اسلامی و عدم شرکت کشورهای اروپایی و آمریکا در بمباران کردن مراکز نظامی سوریه از سوی دیگر، گروهی تروریستی دیگری با نام دولت اسلامی عراق و شامات پدیدار شد و اقدام به عملیات نظامی و انتحاری در عراق و سوریه کرد.
این گروه تروریستی تازه شکل گرفته از امکان های مالی گسترده برخوردار بود و ساز و برگ و جنگ افزار نظامی پیشرفته از مسیر ترکیه در اختیارشان گذارده می شد. (۲)
سرانجام پس از سامان یافتن تندروهای جهادی و استفاده از خاک ترکیه برای دریافت کمک های انسانی و جنگ افزار نام «خلافت اسلامی» بر خود نهادند و از مسلمانان دعوت کردند برای جهاد به آن بپیوندند.
از بسیاری از کشورهای اسلامی و نیز کشورهای اروپایی، مسلمانانی به گروه خلافت اسلامی پیوستند. ترکیه محل امنی برای سربازگیری و رساندن شان به مناطق تحت تسلط آن ها شد.
تروریست های خلافت اسلامی با انجام چند حرکت نظامی غافلگیر کننده برخی از پادگان های آرتش عراق را تسخیر کردند و در بخش هایی از شمال سوریه، عراق و نیز شهر موصل و اطراف آن مستقر گردیدند و آماده یورش به شهر اربیل در منطقه کُردنشین عراق و کوبانی در منطقه کردنشین سوریه شدند.
جنایت هایی که تروریست های خلافت اسلامی در بخش های اشغالی نسبت به مردم محلی، ایزدی ها و عیسویانی که صدها سال است در این سرزمین زندگی می کنند انجام دادند و نیز اشغال شهر موصل و امکان تسلط آن بر شهر نفت خیز اربیل، زنگ خطر را برای کشورهای بزرگ غربی به صدا در آورد.
خلافت اسلامی پس از سقوط پادگان های نظامی عراق و برخورداری از ساز و برگ نظامی به دست آمده به صورت یک آرتش مجهز و سامان یافته در آمد تا جایی که تهدیدی برای کشورهای اطراف و صلح منطقه شده و شهر نفت خیز اربیل را که شرکت بزرگ نفتی در آن جا سرمایه گذاری های کلان نموده اند و بسیاری از مهندسان و متخصصان شان در آن جا به سر می برند با خطر سقوط نزدیک کرده است.
کنفرانسی با شرکت آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی و کشورهای عربی برای جلوگیری از خطر خلافت اسلامی تشکیل شد که منجر به امضاء توافق نامه ای جهت بمباران هوایی مواضع ارتش خلافت اسلامی برای جلوگیری از پیشروی آن ها در عراق و سوریه شد. دولت عدالت اسلامی ترکیه به بهانه آنکه تروریست ها چند تن از شهروندان ترک را در گروگان دارند از امضاء توافق نامه خودداری کرد و پس از آن هم که جهادیون همه توان خود را برای اشغال شهر کُردنشین کوبانی بکار گرفتند، آرتش ترکیه نه تنها از درگیر شدن با آن ها خودداری کرد بلکه، مانع رفتن پیشمرگان و مبارزان کُرد ترکیه برای دفاع از مردم کوبانی شد.
گفته می شود که جهادیون با فروش نفت استخراجی منطقه خود، درآمد بالایی به دست می آورند. تردید نیست که فروش نفت تنها از مسیر ترکیه و موافقت سران دولت عدالت اسلامی امکان پذیر است.
حال باید پرسید، چرا کشورهایی که با حمایت های مالی خود باعث بوجود آمدن این جریان خطرناک مذهبی شده اند با بمباران مواضع آن ها موافقت کرده اند و چرا دولت ترکیه نیز پس از آزاد شدن گروگان هایش موافقت خود را با توافق نامه اعلام کرد؟
آیا قرار است خلافت اسلامی بطور کلی از میان برداشته شود یا اینکه بخش هایی از آن به آرتش آزاد سوریه برای سرنگونی «اسد» بپیوندد؟ در آن صورت می توان امکان داد که دولت های عربی و ترکیه با این شرط که پس از شکست خلافت اسلامی «اسد» نیز سرنگون شود. یعنی همان سیاست قطع کردن نوار شکل گرفته از کشورهای شیعه مذهب، در بخش سوریه با بمباران هوایی به مواضع خلافت اسلامی موافقت کرده اند.
اما سیاست آمریکا شاید این باشد که ضمن آنکه از سرنگونی «اسد» حمایت کرده و می کند در پی برنامه ایجاد خاورمیانه بزرگ که «بوش پسر» اعلام کرده بود عراق به سه کشور سنّی، کُرد و شیعه تقسیم گردد.
چنانچه بمباران های هوایی باعث تضعیف نیروی نظامی خلافت اسلامی شود این امکان هست که بخشی از جهادیون به مرزهای ایران تجاوز کنند.
بنابراین، در صورت شکست نیروهای خلافت اسلامی و پراکنده شدن جهادیون، آن بخش که به سوریه خواهند رفت، به آرتش آزاد خواهند پیوست و در عراق سه کشور بوجود خواهد آمد. اما آن بخش از جهادیون که امکان دارد به مرزهای ایران نزدیک شوند می توانند باعث ناامنی در مناطق سنّی نشین کشور شوند. خطری که به دلیل استقرار سی و شش ساله استبداد مذهبی در ایران و ظلم و ستمی که در این مدت بر مردم بویژه استان های مرزی روا داشته و فشارهایی که نسبت به پیروان اهل سنّت اعمال کرده اند می تواند یکپارچگی و تمامیت ارضی کشور را تهدید نماید. (۳)
بنابراین، ایرانیانی که به حق نگران احتمال خطر تجزیه کشور هستند و می گویند در صورت امکان تجزیه یک وجب از خاک وطن حاضرند پشت سر جمهوری اسلامی قرار گیرند، باید بدانند که وجود جمهوری اسلامی و تداوم استبداد مذهبی است که می تواند خطر تجزیه بخش هایی از سرزمین مقدس ایران را پدید آورد.
وظیفه عاشقان ایران و آزادی خواهان ملی گرا برای رفع خطری که تمامیت ارضی ما را به ویژه در این لحظات حساس تهدید می کند و برخی از کشورهای عربی و جنگ طلبان اسرائیل در پی دامن زدن به آن هستند، این است که تمام نیرو و توان فردی و سازمانی خود را در درون و بیرون ایران در راه برکناری استبداد و خودکامگی و حکومت مذهبی حاکم بر کشور بکار گیرند.
در نبود استبداد به هر نام و به هر شکل و استقرار نظامی مردم سالار که آزادی های فردی و اجتماعی و استقلال کشور را تأمین می کند و عدالت اجتماعی را برقرار میسازد و به مردم استان ها امکان می دهد که در سرنوشت کشور و آبادانی منطقه خود سهیم باشند، نه تنها خطر تجزیه به وجود نمی آید بلکه در صورت چشم طمع داشتن قدرت بیگانه نسبت به سرزمین ما، این مردم ایرانند که با آن ها خواهند جنگید و با چنگ و دندان از میهن دفاع می کنند و با فداکاری و جانبازی های خود متجاوزان را با خفت و خواری از سرزمین مقدس ایران بدور خواهند انداخت.
_____________________
۱- جو بایدن در میان جمع دانشجویان دانشگاه هاروارد گفت: «مشکل اصلی ما، متحدان مان هستند. ترک ها، سعودیها، اماراتی ها و دیگران. آن ها چه کار دارند می کنند. چه شد؟ صدها میلیون دلار و صدها هزار تن جنگ افزار ریختند برای هر کس که حاضر باشد با «اسد» بجنگد».
۲- گفته شد پس از تغییر رئیس جمهور سابق اوکراین و به قدرت رسیدن مخالفان او، یک کارخانه جنگ افزارسازی اوکراین از سوی یکی از کشورهای عربی حامی تروریست های جهادی خریداری و تمامی موجودی انبارهای آن از مسیر ترکیه به دست جهادیون رسید.
۳- توجه داشته باشیم که فاصله آدمکشان خلافت اسلامی تا برخی از نقاط مرزی ایران حدود ۴۰ کیلومتر است.