اسفندیار رحیم مشایی؛ یار نزدیک محمود احمدینژاد که همچون رییسش سکوت کرده، اخیرا در میان جمعی از افراد حلقه احمدینژاد سخنانی گفته که به بیرون درز کرده و بهصورت غیررسمی منتشر شده است. حال اگرچه ممکن است مشایی آنها را تکذیب کند، اما باید گفت جنس سخنان، از نوع مشایی است.
آقای مشایی در این سخنان حملات تندی به غلامعلی حدادعادل کرده و گفته سخنان اخیر پدر عروس نایب امام زمان دربارهی برکناری فرهاد رهبر از ریاست دانشگاه تهران «ریاکاری منفعتطلبانه» بوده است.
اسنفدیار رحیم مشایی افزوده: «من و احمدینژاد در رابطه با تحریکاتی که حدادعادل با دادن اطلاعات غلط به داوود احمدینژاد و نیز فیروزآبادی، انجام میداد و آنها را به اقدام علیه دولت تشویق میکرد؛ قصد افشای اسناد و مدارکمان دربارهی وی را داشتیم، اما پس از بحثهای فراوان و در نهایت به دلیل ارتباط و نسبت فامیلی وی با رهبری به نفع مصالح نظام ندیدیم که علیه وی افشاگری کنیم.. [ما میخواستیم] ارتباطات حدادعادل با دفتر فرح پهلوی و شبکه مسعود عالیخانی را فاش کنیم که منصرف شدیم.»
وی افزوده: «ما مدارک بسیاری از آرشیو محرمانه جواد مادرشاهی (گفتنی است جواد مادرشاهی از مشاوران علی خامنهای است) بدست آوردهایم.»
مشایی در پایان هم گفته که حسامالدین آشنا و اکبر ترکان از معاونان و مشاوران حسن روحانی «به اسناد و مدارکی در رابطه با جریانات اصولگرا دسترسی پیدا کردهاند که ما در خواب هم نمیدیدیم.»
سخنان مشایی همان چیزی است که سی و چند سال است در جمهوری اسلامی تکرار میشود. حدیث «بگم بگم» است، دسترسی داشتن به پشتپرده، خبر داشتن از فساد این و آن و .. چیزی است که ماهیت این نظام را تشکیل داده است. اما پرسش اینجاست که آیا واقعا پشتپردهای باقی مانده؟
پشتپرده زمانی معنی می دهد که «پشت» «پرده» باشد و بهجز معدودی کسی از آن خبر نداشته باشد، اما وقتی همه چیز عیان باشد و نهتنها مردم بوضوح آن را ببینند بلکه خود مقامات رژیم هم روزانه آن را اعلام کنند دیگر «پشتپرده» بیمعنی و مضحک مینماید.
امروزه کیست که نداند ریشهی فسادها به کجا ختم میشود، و کیست که نداند مبالغ فساد چقدر است؟ امروزه وقتی مداحی در خیابان هفتتیر کشی میکند، فلان خبر فساد اخلاقی بهمان مقام رژیم هم یکچیز معمولی است. وقتی رییس جمهور کشور دو روز پیش میگوید فساد نه سه هزار میلیارد تومان بلکه ۹ هزار میلیارد تومان است و وقتی عضو هیات مرگ میگوید کل سیستم جمهوری اسلامی را فساد فراگرفته چه پشتپردهای مانده است؟
اینکه حدادعادل پای بساط بنشیند و یا پروژههای کلان اقتصادی پایداریچیهای نزدیک به مصباح فاش شود و یا آقازادهی فلان مقام دولت اسلحهکشی کند یا فرزند علی فلاحیان آدم بکشد دیگر برای مردم جالب نیست. همه آن را بوضوح میبینند. مردم دیگر میدانند این «بگم بگمها» یادآور همان ضربالمثل «آی دزد آی دزد گفتن» مقامات برای سرپوش گذاشتن بر فساد خودشان است.
باری! در همین راستا به قولی شاهد هم از غیب رسید و همین امروز رییس سازمان بازرسی کل کشور گفت: «در پروندهای که در یکی از استانها در حال پیگیری است یکی از مدیران استانی بدون حتی یک ساعت ماموریت، ۱۲ میلیارد تومان حق ماموریت و ۵۳۰ میلیون تومان پول غذا دریافت کردهاست.»
ناصر سراج همچنین افزود: «در پرونده دیگری که در یکی از استانهای کشور تشکیل شدهاست عدهای ۷۰ میلیارد تومان حقوق عوارض دولتی را در خصوص گمرک پرداخت نکردهاند. احتمال میدهیم ارزش مالی این پرونده به یکصد میلیارد تومان برسد.»
ناصر سراج افزود: «افراد در این پرونده فیشهای گمرک را با استفاده از فتوشاپ جعل میکردند.»
باری جناب مشایی! اینک تنها چیزی که مردم منتظر آن هستند، بازگویی حدیث فساد مالی و اخلاقی مقامات رژیم نیست (چراکه آن را، هم میدانند و هم بارها بازگو شده و هم عینا در جلوی دیدگان مردم روزانه رژه میرود)؛ بلکه مردم منتظر پشتپردهی کودتا به رهبری علی خامنهای هستند. البته این را هم مردم میدانند، ولی بازگویی آن، شاید اندکی به معنای «پشتپرده» نزدیک باشد!