چند روز پس از اشغال کویت توسط ارتش عراق ، پیغامی از دوست دیرین شیخ ناصر محمد احمد الصباح دریافت کردم . پیغامی که ” یاد باد آن روزگاران یاد باد ” در بند بندش جاری بود . (شیخ ناصر دانش آموخته سویس و فرانسه سالها پیش از انقلاب سفیر کویت در ایران بود و به علت طولانی بودن دوران ماموریتش در ایران به شیخ السفرائی رسید. بعدها او به وزارت دربار و … نخست وزیری کویت رسید و امروز که عمویش فرمانروای کویت است بعد از سالها جدال با اسلامی های تندرو و صاحبان نفوذ ، کمتردر امور دولتی مداخله میکند اما همچنان از پرقدرت ترین اعضای خاندان صباح است . عشق شیخ ناصر به فرهنگ و زبان و تاریخ و تمدن ایران ، او را به یکی از مهمترین صاحبان گنجینه ای از آثار فرهنگی و تاریخی و هنری ایرانی در جهان تبدیل کرده است . در جریان اشغال کویت موزه شخصی او به دستور صدام به عراق منتقل شد اما پس از شکست عراق ، شیخ ناصر با پیگیری سرسختانه ، محتویات موزه اش را پس گرفت )
روزی در گفتگوی تلفنی با یکی از دوستان نویسنده ام در ایران ، پرسیدم آیا شما نمیخواهید در محکوم کردن تجاوز عراق اطلاعیه ای بدهید ؟ آیا فکر نمیکنید دیکتاتور عراق بعد از کویت به سراغ خوزستان بیاید . دوست من که از سرشناسان کانون نویسندگان بود و هست ، مهلتی خواست و بعد از چند روز شماری از سرشناسان آل قلم بیانیه ای بیرون دادند با این عنوان که استان نونزدهم عراق کجاست ؟ بیانیه را نزد دکتر الرمیحی بردم و در اتاق او ترجمه اش کردم . فردا این بیانیه در صدر عناوین صوت الکویت به چاپ رسید و همان شب ، شیخ ناصر ضمن ابراز قدردانی از نویسندگان ایرانی گفته بود ، این بیانیه نشان میدهد که ملت ایران فریب بازیهای صدام حسین را نمیخورد و با مردم رنج دیده کویت همدل است .( در آن تاریخ صدام حسین علاوه بر اعزام دستیارانش به ایران ، نامه هائی نیز برای هاشمی رفسنجانی فرستاده بود که منهای یکی بقیه همزمان با وصولش و یا بعدها توسط رفسنجانی منتشر شد . آن یکی که در پرده ماند نیز از سوی یکی از مسئولان دفتر رفسنجانی به دست ما رسید و مضمونش را در صوت الکویت منتشر کردیم . در این نامه صدام ضمن اشاره به توطئه های کشورهای حاشیه خلیج فارس علیه ایران و عراق ، گناه حمله اش به ایران را به گردن کویت و عربستان سعودی و امارات و بحرین گذاشته بود و مدعی شده بود که آنها او را به رویاروئی با جمهوری اسلامی کشانده بودند … در آن تاریخ در بغداد پلاکهای اتوموبیل با عنوان عراق- قطر ، عراق – ریاض ، عراق – ابوظبی و … تهیه شده بود و دیکتاتور عراق احمقانه فکر میکرد به زودی همه ی خلیج فارس را اشغال خواهد کرد . او در نامه اش به رفسنجانی گفته بود ” ما حقانیت ادعای شما را در باره مالکیت بحرین و امارت دبی ، تأیید میکنیم و آماده ایم شما را در بازپس گیری خاک وطنتان یاری دهیم !!”
کویتی ها هرگز ، مواضع درست ایران را در هفت ماهه اشغال این کشور از یاد نبردند . اگر می بینیم دولت این کشور علی رغم کشف شبکه جاسوسی رژیم ، همچنان بر عهد دوستی خود پا برجاست ، و مقامات عالیه اش از جمله نخست وزیر و امیر ، به ایران سفر میکنند و یا از رئیس جمهوری و مقامات ایرانی حتی از سید اصغر حجازی مسئول بدنام دفتر اطلاعاتی ویژه رهبر ، به گرمی استقبال میکنند و به شیعیان پرو بال میدهند و سید عباس مهری نماینده ولی فقیه را که پسر و دامادش در توطئه سوءقصد به امیر سابق کویت با حزب الدعوه همدست بودند و در دوران اشغال کویت ، از قم و با مجله ” نصر” ش قصد برپائی جمهوری اسلامی در کویت را داشت ، مورد عنایت ویژه قرار میدهند و به او وخانواده اش ملیت کویتی ارزانی میکنند ، همه و همه ، به قول شیخ ناصر “رد جمیل یا پاسخ شایسته به مواضع حکیمانه رفسنجانی در جریان اشغال کویت است ” به عبارت دیگر موضع گیری درست و به مصلحت ملی دولت ایران، تا امروز منافع بسیاری برای دولت ایران و هزاران ایرانی مقیم کویت و شیعیان این کشور داشته است .من بارها در دیدارهایم از کویت از مسئولان این کشور که در خلوت از نفاق رژیم نالیده اند ، شنیده ام که ، ما دین بزرگی به ایران داریم که در کنار عربستان سعودی که از هیچ کمکی به ما دریغ نکرد ، مشروعیت مارا قاطعانه تأیید کرد و فریب بازیهای صدام حسین را نخورد. بنابراین تا آنجا که ممکن است چشم به روی بد عهدی های رژیم ایران میبندیم و میکوشیم در پس پرده مشکلاتمان را با آنها حل کنیم .در مورد افغانستان نیز سیاست های کلی رژیم دور از مصالح عالیه ما نبود . همه ما از اینکه چهارتا پابرهنه طالبان به علت سوء تدبیر واقدامات تا حد خیانت علاءالدین بروجردی مسئول وقت پرونده افغانستان در وزارت خارجه و شورایعالی امنیت ملی ، توانستند مزار شریف را متصرف شوند و مرحوم عبدالعلی مزاری رهبر حزب وحدت را با آن وضع شنیع به قتل رسانند و بعد هم سر دیپلماتهای ایرانی را ببرند ، غضبناک شدیم و خونمان میجوشید که چرا ارتش وارد افغانستان نمیشود ، البته بعضی از چپولهای اسلامی سابق که جامه اصلاح طلبی پوشیده بودند با آغاز شدن تلاشهای آمریکا برای برکندن طالبان ، خواستار هم پیمانی ما با ملا عمر شدند ، اما محمد خاتمی و مشاور ویژه اش در امور امنیت ملی علی ربیعی (عباد) به شدت با این فکر مخالفت کردند و برای همکاری پنهان با آمریکا علیه طالبان و القاعده به ارتش و سپاه ( با تأیید خامنه ای ) چراغ سبز دادند .
در عراق اما آمریکائیها موفق شدند با تشکیل واحدهای ” الصحوه ” از عشایر سنی عراق ، تا حدود زیادی ریشه القاعده و نیروهای اسلامی تند رو را بکنند بطوریکه در آستانه انتخابات سال ۲۰۱۰ ، به جز گروههای پراکنده ده بیست نفری ، مجموعه های قابل توجهی از تروریستها در عراق ، حضور نداشتند .
در جریان رویدادهای اخیر عراق مرجع اعلای تشییع آقای سیستانی مرتکب خطای بزرگی شد که خوشبختانه با مشاهده واکنش بسیار منفی محافل مستقل شیعه و روحانیون برجسته ای چون علامه سید علی أمین و کم اعتنائی عمار حکیم و مقتدی صدر و آیات ثلاثه نجف ، بشیر النجفی ، سعید الحکیم و فیاضی ، کوشید رفع و رجوعش کند . اعلام جهاد او میتوانست عراق را در آتش جنگ حیدری نعمتی شیعه و سنی خاکستر کند . مالکی کوشید از این فتوا برای براه انداختن نیروهای شبه نظامی استفاده کند اما توضیحات بعدی سیستانی در باره ضرورت هماهنگی داوطلبان جنگ با داعش، با ارتش و دولت و تاکید بر اینکه فقط باید با غیر عراقی ها جنگید ، عملا جهاد کفائی را از اعتبار انداخت .
تردیدی ندارم همانطور که بعضی گزارشها حکایت میکند ، حسن روحانی با اعزام نیروهای سپاه و بسیج به عراق مخالفت کرده است . جلسه شورایعالی امنیت ملی ، تصمیماتی اتخاذ کرده که به موجب أن فقط مجموعه ای از کارشناسان عملیات و افسران اطلاعاتی سپاه و سپاه قدس به سامرا و کربلا و نجف و بغداد اعزام شده اند . قاسم سلیمانی ازبغداد دیدن کرده و معاونش در امور عراق سردار عبدالرضا شهلائی نیز در سامره است . در جلسه شورا ، موضوع همکاری با آمریکا نیز بررسی شده است اما ظاهرا واشنگتن به هیچ روی به اعزام نیروهای ایرانی به عراق روی خوش نشان نداده است . اعزام نیرو و مداخله مستقیم ایران در رویارونی با شورشیان سنی ، یک خودکشی و به معنای بخطر انداختن مصالح ملی ایران و ورود به دوزخ رویاروئی شیعه و سنی در سطح منطقه و از جمله داخل ایران است که سنی ها با ۱۴ میلیون جمعیت در تمام مرزهایش منهای خوزستان مستقرند .
در این لحظات حساس نیز همچون زمان اشغال کویت توسط عراق و حمله آمریکا به افغانستان ، فراتر از هرچیز ، حفظ مصالح ملی ، کیان ایرانی و وحدت و همبستگی ملی باید مد نظر همه ما باشد . مخالفت ما بارژیم سرجایش ، فعلا حاکمیت دست اهالی ولایت فقیه است و هرنوع خطای آنها میتواند پیامدهای خطرناک و خانه برانداز برای ما داشته باشد در حالیکه اتخاذ یک تصمیم بجا و مناسب ، نه تنها مارا از نایره جنگ در عراق دور خواهد کرد بلکه با فروکش کردن آتش جنگ – با تصمیم به جای ایران – اینبار نیز مثل دوبار پیش ما از برندگان تحولات آینده عراق خواهیم بود .
ما باید تنها دست از حمایت نوری المالکی برداریم و به قول دکتر ایاد علاوی ، اجازه دهیم اقطاب سیاسی عراق ، فردی به جز مالکی را که مورد نفرت مردم نیست و فساد و بی لیاقتی ، در کارنامه اش جای ندارد ، برگزینند و یک دولت ائتلافی با تقسیم عادلانه کرسیهای وزارتی بین کلیه ی طوائف و مذاهب عراق ، کرد و سنی و شیعه عرب ، زنان و اقلیتهای مسیحی و ایزدی و آشوری و ترکمن … به روی کار آید . تردیدی ندارم که با کنار رفتن مالکی که بر خلاف منع قانونی میخواهد برای سومین بار دولت را به دست گیرد ، آتش جنگ داخلی در عراق به مرور فروکش خواهد کرد و داعش همپیمانان و متحدانی در میان گروههای مخالف دولت ، پیدا نخواهد کرد و مردم نیز از مار مالکی به افعی داعش پناه نخواهند برد .
آیا آقای خامنه ای که مالکی را مثل احمدی نژاد از خود میداند و تا امروز علی رغم توصیه های رفسنجانی و روحانی و حتی مشاور نظامی اش یحیی رحیم صفوی و دبیر شورایعالی امنیت ملی دریابان علی شمخانی ، با تمام قوا از او حمایت کرده است یکبار هم شده به ندای عقل و مصالح عالیه ملی ایران پاسخ مثبت خواهد داد و دست از حمایت “کاریکاتور صدام حسین نوری جواد المالکی” بر خواهد داشت ؟ سرنوشت ما به طرز شگرفی به سرنوشت سوریه و عراق پیوند خورده است . آرزو میکنم رژیم ره به خطا نبرد و راهی را برگزیند که در نهایت به نفع خودش هم خواهد بود . امروز آقای خامنه ای به طور مسلم از حمایتهایش از محمود احمدی نژاد ، حداقل در خلوت خویش پشیمان است . پشیمانی فردایش اما از حمایت مستمرش از مالکی، در عراق و بشار اسد در سوریه ، چندان فایده ای برایش نخواهد داشت که آن روز آتش در نیستانش خواهد بود آتشی که فرونشاندنش از عهده او برنخواهد آمد .
لندن ۱۵ ژوئن ۲۰۱۴