خانه » اقتصاد هفته » درفشانی ولی فقیه در پیام نوروزی

درفشانی ولی فقیه در پیام نوروزی

گزیده خبرهای اقتصادی هفته ۹۸ – ۱


سخنرانی نوروزی امسال آقای خامنه ای در مشهد، همانند سخنرانیهای نوروزی پیش از آن انباشتی از خلاف واقع گوییها همراه با ارائه انواع آمارهای انحرافی و طرح شعار بی مفهوم سال بود . خوشبختانه مردم ایران در طول این سالها آنقدر چنین دروغها و سخنان بی محتوا و بزرگنمایی های بی درز و مرز از رهبرشنیده اند که دیگرعادت کرده اند گفته های او را جدی نگیرند. سخنرانیهای به اصطلاح رهنمودگونه آقای خامنه ای معمولا ایرانیان را بیاد سریال معروف ” دایی جان ناپلئون” نوشته زنده یاد ایرج پزشکزاد میاندازد. او در این رمان بسیار ارزشمند و آن طنز شیرین خود زندگی یک انسان وهم گرفته بنام دایی جان را مجسم میکند که چگونه در اثر خیالبافی وهراس از یک دشمن فرضی خود ساخته بنام انگلستان تمام خانواده و اطرافیان خود را معذب کرده، کل خانواده را به کمک مش قاسم خدمتکار خود کل برای جنگ با این دشمن فرضی بسیج میکند. این درست وصف حال آقای رهبر را بیان میکند که ۳۰ سال است گرفتار این بیماری شده، منتها با این تفاوت بزرگ و زیانبار که دایی جان تنها یک دشمن داشت و فقط خانواده خود را اسیر افکار مالیخولیایی خود کرده بود، درحالیکه ولی فقیه سرنوشت یک ملت را به بازی گرفته و با ساختن نه یک بلکه چندین دشمن فرضی و در راس آنها “امریکای جهانخوار”  نه تنها هزاران میلیارد ثروت ملی را بر باد داده، بلکه موجودیت کشور را به خطر انداخته است.

نکته قابل توجه اینکه هرچند مبارزه آقای خامنه ای با این دشمنان خودساخته تاکنون از حد سخنان ناهنجار و بعضا به دور از ادب سیاسی تجاوز نکرده، ولی از این دشمن به مرور زمان و تکرارمکررات هیولای ترس آوری ساخته شده که رهبر را دچار هذیان گویی کرده است. دراین رابطه کافی است به همین سخنان اخیر وی در مشهد تعمق شود که دشمن را چگونه تشریح کرده و از خوف آنها آشکارا سخنانی برزبان میاورد که نه خود بر آن باور دارد و نه مردم  جدی تلقی میکنند.

یک مورد بارز ازنا مربوط گوییهای رهبر، تشریح اوضاع اقتصادی کشوربود که تلاش کرد تا آموزه های مشاورین اقتصادی خود را طوطی وار بیان کند که چندان موفق عمل نکرد، تا آنجا که بجای روشنگری بر مجهولات و ابهامات بیشتر افزود که در زیر به یک مورد مشخص آن یعنی ” رونق تولید ”  که به عنوان شعار سال مطرح کرد و صحبت اقتصادی خود را به آن اختصاص داد میپردازیم که گفت:

“” در مسئله‌ی اقتصاد مسائلی که داریم زیاد است: بحث کاهش ارزش پول ملّی یک مسئله‌ی مهم است، بحث قدرت خرید مردم همین جور، بحث مشکل کارخانه‌جات و کم‌کاری و احیاناً تعطیل بعضی از کارخانه‌جات از این قبیل است. این‌ها مشکلات است. آنچه من مطالعه کردم و از نظر کارشناس‌ها استفاده کردم، کلید این همه، عبارت است از «توسعه‌ی تولید ملّی». سال ۹۷ را ما سال «حمایت از کالای ایرانی» اعلام کردیم. نمیتوانم بگویم که این شعار به طور کامل عملی شد، امّا میتوانم بگویم این شعار به صورت وسیعی مورد توجّه قرار گرفت و در بسیاری از موارد، این شعار از سوی مردم مورد استقبال قرارگرفت و عمل شد و همین قطعاً تأثیر خواهد داشت. امسال مسئله‌ «تولید» مطرح است. می‌خواهم مسئله‌ی تولید را به عنوان محور فعّالیّت قرار بدهم”.  ایشان نقل به مضمون میفرمایند: تولید اگر به راه بیفتد هم میتواند مشگلات معیشتی را حل کند، هم میتواند نیاز کشوراز بیگانگان و دشمنان را تامین کند، هم میتواند مشگل اشتغال را برطرف سازد، هم حتا میتواند مشگل ارزش پول ملی را تا حدود زیادی برطرف نماید، که مسئله تولید به نظر من مسئله ای محوری امسال است: لذا من شعار را امسال این قرار دادم : ” رونق تولید”. باید همه تلاش کنند تولید در کشور رواج پیدا کند.

بیان این کشف تاریخی هرچند با سی سال تاخیر واقعا بر رهبر مبارک باد. سالها است که کارشناسان اقتصادی و دست اندر کاران تولید و تجارت درتلاشند تا به حکام و سردمداران نالایق و بی کفایت این حکومت پس مانده از تاریخ بفهمانند که تولید کلید توسعه اقتصادی و رمز پیشرفت است، ولی گوش شنوایی وجود نداشت. اکنون پس از گذشت سه دهه و تحمل خسارات بیحساب تازه عقل کل رژیم به صرافت تولید افتاده و فریاد یافتم یافتم سر داده، به مردم  مژده میدهد که چه نشسته اید حلال مشگلات را یافتم. منتها این خروس بی محل زمانی به قو قورو قوقور افتاده که مدتها از سحر گذشته است. این درفشانی رهبری زمانی میتوانست راه گشا باشد که کشور با یکی دو مشگل اقتصادی قابل حل مواجه بود، نه در شرائط امروز که بحران فراگیر آخرین پله های فروپاشی را طی میکند و چرخش فرمان اقتصاد کشور نه در دست رهبر که در دستان رئیس جمهور امریکا قرار دارد. این ترامپ است که با یک سخنرانی خود ارزش پول ملی را کم و زیاد میکند، اوست که میزان درآمد ارزی حاصل از صدور نفت و نحوه پرداخت آنرا تعیین مینماید،  درباره ورود سرمایه های خارجی به کشور ودسترسی ایران به تکنولوژی مدرن بهتر است سخنی گفته نشود که بدون اجازه امریکا ممکن نیست. جهت اطلاع و یادگیری آقای خامنه ای خاطرنشان میگردد که رونق تولید زمانی میسر خواهد بود که زیرساخت های آن که در زیر به اهم آنها اشاره میشود فراهم باشد، یعنی:

وجود اراده و ذهنیت به رونق تولید که در حکومت اسلامی عملا مشاهده نمیشود.  وجود برنامه مدون برای به هم پیوستن زنجیره ازهم گسیخته تولید به یکدیگر که آنهم در دسترس نیست.  ایجاد تسهیلات بانکی برای سرمایه گذاری در بخش تولید که عملا وجود خارجی ندارد. امکان دسترسی به آخرین فن آوریها و به کارگیری آن در تولید که به علت تحریمها تقریبا نا ممکن شده  وجود سیستم پیشرفته توزیع به ویژه در رابطه با صادرات که فراهم نیست امکان دسترسی به بازار جهانی و قابل رقابت بودن تولیدات با کالاهای خارجی که شانسی برای آن وجود ندارد.

فرض میشود افرادی در درون حکومت اسلامی به نقش حیاتی تولید واقف گشته و ولی فقیه را هم با خود هم رای کرده باشند که این نظریه را تقویت کند. ولی آیا چارچوب اقتصادی کشور و روند اوضاع، به ویژه تسلط باندهای مافیایی قدرتمند درون حکومتی که کشور را اداره میکنند و نفع خود را در تجارت وارداتی می بینند، اجازه تقویت چنین نظریه ای را خواهند داد؟ که بسیار بعید به نظر میرسد.  از ابتدای انقلاب تاکنون هیچ یک از سازمانهای حکومتی درگیر با بخش تولید، اعم از نهادهای اقتصادی تحت فرمان ولی فقیه، تا دولت، اتاق بازرگانی و بخش خصولتی صاحب قدرت مانند خودروسازی، پتروشیمی و پالایشگاهی، فولاد، به دنبال برنامه ریزی در جهت ایجاد یک بخش تولید اساسی ، پایدار و قابل توسعه نبوده اند. علت وجود این خلاء در درجه اول به عدم استقبال سیستم بانکی از سرمایه گذاری در بخش تولید که ریسک آنرا بسیار بالا میداند مربوط میشود. بانکها در طول این سالها  و در عمل نشان داده اند که بیشتر تمایل دارند با بخش تجاری، به ویژه واردات که سود آوری بیشتر و ریسک کمتری دارد همکاری کنند.

بخش تولید در رابطه با دستیابی به فن آوریهای پیشرفته در جهان نیز با مشگل مواجه است که تنها به مخالفت امریکا و شرائط سخت پرداخت مربوط نمیشود. بلکه مشگلات داخلی هم مطرح است که عدم شناخت کارآفرینان در به کارگیری تکنولوژیهای پیشرفته، گسستگی زنجیره تولید، عدم تحرک دولت در ایجاد تسهیلات در قوانین و مقررات مالیاتی و گمرکی،  تخصیص امتیازات ویژه و مشوق های منطقه ای تنها بخشی از آنان است که سبب گردیده تا انگیزه کارآفرینی را به حداقل کاهش دهد. وجود سیستم توزیع مدرن و داشتن دانش و تجربه فعالیت در بازار جهانی که در واقع هدف اصلی هر تولید کننده است در ردیف اولویتهای اول قرار دارد که طبیعتا پیچیدگی های خاص خود را هم دارد.

اینها در واقع اشاره به قسمتی از کمبودها و در واقع نوک کوه مشگلات در بخش تولید است که نشان میدهد چگونه ستون نگهدارنده اقتصاد مسیر رو به زوال را طی میکند. بر اساس آمارهای رسمی این بخش در وضعیت کنونی تنها با ۴۰ درصد ظرفیت خود فعال است. آنهم فعالیتی که بیشتر به بخش تولید غذایی مربوط میشود. این درحالی است که در صد بالایی از این ۴۰ درصد هم مواد اولیه وارداتی را تشکیل میدهد.  در جهان رقابتی امروز عقب ماندن از بازار صادرات یعنی زوال تولید. از اینرو هدف اصلی یک تولید کننده حضور فعال در بازار جهانی است. اگر دسترسی به این هدف و آرزو میسر نباشد و کارفرما انگیزه ای برای ادامه فعالیت پیدا نکند، دلیلی برای گسترش فعالیت خود در بخش تولید نمی بیند و طبیعتا به فعالیتهای اقتصادی دیگری روی میاورد. از بد حادثه بخش تولید کشور مدتها است که به این نقطه رسیده و کارآفرینان کشور بقدری با مشگلات گوناگون مواجه هستند که عطای فعالیت تولیدی را به لغایش بخشیده اند.  سیستم تولید در واقع مانند یک تسبیح است ، یعنی نخ تسبیح حکم برنامه تولید در سطح کلان و اهداف در نظر گرفته شده را دارد و دانه های تسبیح زنجیره تولید را که به هم پیوسطه و وابسته هستند نشان میدهد. در رژیم اسلامی این نخ پاره شده و در نتیجه زنجیره تولید از هم گسسته است و تا دوباره ترمیم نشود نمیتوان از رونق تولید سخن گفت.

در رژیم گذشته رضاشاه با آن بودجه ضعیف دولت در نهایت تنگدستی و وجود مخالفتهای خرابکارانه دشمنان داخلی و خارجی او، ازجمله  نارضایتی انگلیس از توسعه صنعت در ایران، معهذا موفق شد بخش تولید کشور را پایه گذاری کند. پس از او محمد رضاشاه نیز راه پدر را ادامه داد و با زحمات بسیار و تحمل انواع و اقسام تهمت ها ازمونتاژ ساز گرفته تا نوکر امپریالیست و نماینده مستکبرین همراه با کارشکنی های مخرب توسط گروه های چپ، معهذا موفق شد بخش تولید کشور را دارای شناسنامه بین المللی کند و با رشد تولید ۱۴ درصدی در پانزده سال پایانی رژیم، بالاترین رشد اقتصادی را در آسیا بدست آورد. از اینرو زمانی که انقلاب اسلامی رخ داد بخش تولید با کارنامه ای درخشان مسیر راه مشخص شده را با موفقیت طی میکرد. در این رابطه پایه گذاری تولید صنعت مادر درپنج بخش به عنوان استراتژی تولید مورد هدف قرار گرفت که عبارت بودند از پتروشیمی، فولاد، گاز ، سیمان و خودرو به عنوان صنایع مادر  پایه گذاری شد. محاسبات برنامه ریزان که شخص محمدرضاشاه در راس آن قرار داشت در انتخاب این پنج پایه بر این اساس بود که سه عنصر از چهار عنصر سازنده، یعنی مواد اولیه، سرمایه و نیروی کار در اختیار قرار داشت. بنا براین آنچه که این جهش تولیدی را میسر میساخت دسترسی به آخرین فن آوریها و افزایش نیروی کارآفرین برای ایجاد صدها و بلکه هزاران واحد تولیدی در جهت گسترش کمی و کیفی این پنج صنعت بود. خوشبختانه اعتبار ایران در جهان غرب بقدری درخشان بود که دستیابی به آخرین تکنولوژیها را بدون مشگل میسر میساخت.

انقلاب اسلامی مانند یک بمب مخرب بر سیستم تولید کشور فرود آمد و این بخش سازنده و نوپا را  نه تنها از مسیر خود خارج کرد، بلکه به گونه ای خصمانه دست اوردهای حاصل از زحمت وتلاش ملت را عملا تخریب نمود، تا آنجا که اکنون پس از گذشت ۴۰ سال و تحمل صد ها میلیارد دلار هزینه،  اقتصاد کشور هنوز متکی بر روی فروش مواد اولیه است . تاکنون ده ها میلیارد دلار در صنعت خودرو سازی خرج شده ولی هنوز وابسته به صنعت خودروسازی فرانسه و چین است، گاز و پتروشیمی در حالیکه میتوانستند ده ها واحد تولیدی دیگر از خود بسازد فقط خام فروشی میکنند و صنعت فولاد هم با وجود داشتن معادن بزرگ سنگ آهن هنوز اندرخم یک کوچه  بوده و هنوز وارد کننده است. درحالیکه اگر روال پیشرفت که در رژیم گذشته شروع شده بود ادامه مییافت، امروز ایران در زمره یکی ازتولیدکنندگان بزرگ این پنج صنعت در عرصه جهانی به شمار میامد.

واقعا باید به حال این ملت گریست که چگونه بزرگترین شانس تاریخی خود در مسیر پیشرفت و رفاه را که چهار نعل بسوی آن میتاخت را با یک حرکت انقلابی بی معنی و بدون هدف بر باد داد و مملکت ثروتمند، آباد و آماده برای توسعه را دو دستی به جماعتی تاراجگر، شیاد و خونریز بدون هویت نقدیم کرد. تا هر از چندگاهی دلقکانی به میدان آمده با وعده و وعیدهای دروغین و مسخره همچنان مشغول چپاول بیت المال باشند. کما اینکه سی سال است که گرفتار شعبده بازیهای آقای خامنه ای است که هر از چند گاهی میاید و از توبره شامورتی خود بازی جدیدی را رو میکند، مانند امسال که بانگ بر اورده که ای خلق خدا چه نشسته اید که رمز پیشرفت در رونق تولید است، پس بشتابید که تاخیر موجب پشیمانی است. طبیعتا حاصل این فراخان رهبر نه افزایش تولید که فرصت دادن به باندهای مافیایی است تا به بهانه دور زدن تحریمها موج جدیدی از تاراج بیت المال را سازمان دهند.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*