خانه » مقاله » قدرت سیاسی با مغز رهبران چه می‌کند؟

قدرت سیاسی با مغز رهبران چه می‌کند؟

‍ ‍

✍ ایان رابرتسون (عصب‌شناس)

🌿إیان رابرتسون به بررسی چگونگی تأثیر قدرت بر ساختار و عملکرد مغز افراد انسانی پرداخته است، او در ابتدا مقاله اش از باراک اوباما مثال میزند: تقریبا هر هفته فهرستی از مظنونان ترور در یمن ، سومالی ، پاکستان و غیره همراه با زندگی‌نامه آنها با عکس در اختیار اوباما رییس‌جمهور آمریکا قرار گذاشته می شد و او باید تصمیم می گرفت که هواپیماهای بدون سرنشین کدام یک از آنها را هدف قرار دهد .

🌿 اولین فرمان اوباما سه روز بعد از آغاز ریاست جمهوری‌اش بود که تعدادی کودک ناخواسته در یک عملیات کشته شدند و گفته می‌شود که اوباما از شنیدن این اتفاق چنان متاثر شد که نتوانست شب تا صبح بخوابد

🌿 ولی چهار سال بعد در یک مهمانی شام خبرنگاران کاخ سفید، اوباما با همین موضوع شوخی میکند و خطاب به گروه موسیقی جوناس میگوید: ساشا و مالیا دخترانم از طرفداران جدی شما هستند اما مراقب باشید که خیالی به سرتان نزند چون جواب من دو کلمه بیشتر نیست : هواپیماهای بدون سرنشین حتما متوجه حضورشان بالای سرتان نخواهید شد !!

🌿 هیچ کس به درستی نمی‌تواند حدس بزند که جملۀ دو پهلوی اوباما جدی بود یا شوخی اما گیریم که او ماجرای هواپیمای بدون سرنشین را به شوخی مطرح کرده باشد ولی آیا شوخی کردن دربارۀ چنین حملاتی که در هر لحظۀ آن ممکن است کودکانی معصوم و بی‌گناه کشته شوند عملی اخلاقی، انسانی و جایز است؟

🌿 طی این مدت چه اتفاقی برای اوباما افتاد؟ چهار سال حضور او به عنوان قدرتمندترین مرد ایالت متحده آمریکا قطعاً بر شخصیت و رفتار اوباما تاثیرگذار بوده است این تاثیرات در مغز و اعصاب مرکزی روی می دهد ( قدرت بر مغز اثرات شدیدی دارد).

🌿 قدرت میزان تستوسترون در بدن را به طرز چشمگیری افزایش داده و موجب افزایش جذب دوپامین در شبکه پاداش مغز میشود و نتیجۀ آن افزایش خود محوری ( egocentricity) و کاهش همدلی ( empathy) در فرد است اما قدرت نامحدود و بی‌نظارت اثری وحشتناک‌تر دارد زیرا درست مانند کوکائین سیستم پاداش مغز را از کار می‌اندازد و منجر به مشکلاتی جدی در قضاوت، خودآگاهی ، همدلی ، کارکرد عاطفی و خودشیفتگی میشود که در اصطلاح به آن سندورم غرور میگویند و این بیماری فرد را وا میدارد که روزبه‌روز قدرت خود را افزایش داده تا لذت حاصل از قدرت را مدام تجربه کند

🌿 در همین چارچوب رفتارهای دیکتاتورهایی همچون معمر قذافی که ویژگی‌های مثبت زیادی در ابتدای مسیر قدرت داشت را میتوان توجیه و تفسیر کرد زیرا اکثر رهبران انقلابی قرن بیستم زمانی که خود قدرت را در دست گرفتند مانند یک فرعون همان مردم ستمدیده را به چنگال خود أسیر کرده و سرکوب و ارعاب و وحشت را سرلوحه کار خود قرار دادند.

🌿 جولیو آندروئوتی سیاستمدار سرشناس ایتالیایی‌ میگوید: قدرت، یک بیماری‌ست و کسانی که به آن مبتلا می‌شوند هرگز معالجه نخواهند شد پس ابزارهای دموکراسی (انتخابات آزاد ، محدودیت دوره انتصاب ، قوه قضائیه مستقل ومطبوعات آزاد) به این دلیل ایجاد شدند که تاثیر قدرت مفرط روی رهبران را خنثی کنند چراکه صاحبان قدرت نامشروع ما را به بازی‌ خواهند کشاند که در آن نصیبی جز باخت نداریم. «خودکامگی در بستر افکار عمومی زائیده می شود»

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*