بازارچهی کتاب این هفتهی ما سرکیست به پیشخوان کتابفروشیهای گوشهگوشهی جهان کتاب. عناوین برگزیدهی ما در این گذر و نظر اینهاست:
دیو
نویسنده: والتر دینمایرز
مترجم: شیدا رنجبر
ناشر: نشر پیدایش
قیمت: ۳۶ هزار تومان
تعداد صفحات: ۲۲۸ صفحه
نسخه اصلی اینرمان در سال ۱۹۹۹ با عنوان «monster» چاپ شد که جایزه مایکل الپرینتز، دیپلم افتخار جایزه کارتاکینگ و نامزدی بخش نهایی جایزه کتاب ملی آمریکا را برای نویسندهاش به ارمغان آورد. ویراست اول ترجمه پیشرو از اینکتاب هم در سال ۸۴ با نام «دیو» منتشر شد.
رمان پیشرو درباره نوجوان سیاهپوستی بهنام استیو هارمون است که به جرم قتل در زندان به سر میبرد. بسته به نتیجه محاکمه، شاید استیو تا آخر عمرش مجبور باشد در زندان بماند. او در این مکان محدود، با نوجوانان و جوانان بزهکار دیگری هم آشنا میشود.
والتر دینمایرز نویسنده اینکتاب، خود از مولفان سیاهپوست آمریکایی است که متولد سال ۱۹۳۷ و درگذشته به سال ۲۰۱۴ است. ایننویسنده یکی از نویسندگان سیاهپوست ادبیات معاصر کودک و نوجوان آمریکاست. متن رمان «دیو» نوشتههای روزانهای است که استیو هارمون در زندان و در حالی که در انتظار محاکمه و جلسه دادگاه است، نوشته شدهاند.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
پنجشنبه نهم ژوئیه
دوشیزه ابراین میگوید این جو بدی که به ضد من است، واقعا ناامیدکننده است. فکر نمیکنم دادستان بداند که اسوالد واقعا چطور آدمی است؛ فکر نمیکنم بداند من هم چطور آدمی هستم، یا اصلا اهمیت بدهد.
امروز صبح حکم یکی از بچههای سلول بغلی را صادر میکنند. اسمش «آسی» است. به همه میگفت برایش مهم نیست در موردش چه میگویند. از یک نفر که چک و سفته میخرید، دزدی کرده بود و با تبر زخمیاش کرده بود. میگفت: «تنها کاری که میتونن بکنن اینه که بندازنم تو زندون، اما روحمو که نمیتونن تسخیر کنن.»
میگفت به آن پول احتیاج داشته و به محض اینکه بتواند روی پاهای خودش بایستد، پسش میدهد. میگفت خدا او را درک میکند و حتما به او فرصت میدهد تا کارش را جبران کند. بعد هم زد زیر گریه.
گریهاش به من هم سرایت کرد. دوشیزه ابراین گفت قاضی میتواند مرا محکوم به بیست و پنج سال حبس کند. اگر این کار را بکند، دستکم بیست و یک سال و سه ماه باید این تو باشم. حتی فکرش را هم نمیتوانم بکنم که این مدت طولانی را اینجا باشم. برای همین بود که من هم گریهام گرفت.
وقتی داشتم لباس میپوشیدم، احساس کردم معدهام ناراحت است. مامان برایم پیراهن تمیز و لباس زیر آورده. میتوانم تصورش که توی آشپزخانه پیراهن را اتو میکند. آنقدر در مورد وضعیت خودم و اینکه بالاخره چه به سرم میآید و اینجور چیزها فکر میکنم که دیگر زیاد به فکر خانوادهام نیستم. میدانم که مامان دوستم دارد، اما نمیدانم در موردم چه فکری میکند.
به آقای نزبیت هم فکر میکنم. عکسهایش را وقتی میخواستند به هیاتمنصفه نشان بدهند ندیدم اما کمی بعد، وقتی آنها رفتند، دوشیزه ابراین عکسها را گرفت و روی میزی که جلو من بود گذاشت. میخواست از آنها یادداشت بردارد. اما مطمئنم میخواست من هم آنها را ببینم. من هم دیدم. پای راست آقای نزبیت به بیرون پیچیده بود. دست چپش بالا بود و از آرنج تاب خورده بود، برای همین انگشتهایش به کنار سرش رسیده بودند، چشمهایش هم نیمهباز بودند.
نقاش سکوت
نویسنده: الکس میکلیدس
مترجم: سامان شهرکی
ناشر: خزه
تعداد صفحات: ۳۲۸ صفحه
قیمت: ۴۵هزار تومان
هنوز هم قصهگویی، جذاب است و مخاطب را با خود همراه کند. از همین روی است که در ادبیات جهان، بازگشتی جدی به سمت قصه گفتن دیده میشود؛ چراکه نویسندگان به فراست دریافتهاند که اصل اول هر داستانی، لذت بخشیدن و سرگرم کردن مخاطب است. البته که آنها در این میان از طرح مسائل عمیق بشری هم غفلت نمیکنند. رمان «نقاش سکوت» را میتوان در ادامه همین نهضت قصهگویی دانست؛ چراکه الکس میکلیدس، همچون نیاکان قصهگویش در «هزار و یک شب»، ماجرایی را برای مخاطب تعریف میکند که تودرتو و لایهلایه است و سرشار از حس تعلیق و اضطراب. بدین ترتیب، خوانندهای که نقاش سکوت را به دست میگیرد، دیگر نمیتواند به سادگی آن را به زمین بگذارد یا در این میان، گوشهچشمی هم مثلاً به تلویزیون داشته باشد. او همراه با شخصیتهای این کتاب، پای به جهانی غریب میگذارد که هر لحظهاش آبستن حادثهای تازه است. در واقع، «نقاش سکوت» را میتوان رمانِ هیجان و نفسهای بریده دانست؛ ماجرای خشم و بیرحمی زنی علیه معشوق خودش، روانپزشکی که میخواهد سر از راز این خشم دربیاورد و آدمهایی که در تقلای جدا کردن نخهایشان از این کلاف پیچیده هستند.
الکس میکلیدس، نویسنده این رمان، اصالتی یونانی دارد و در «نقاش سکوت» فاجعهای امروزین را با تئوریهای روانشناختی و اساطیر یونانی درهم آمیخته است. از همین روی است که مجله اینترتیمنت ویکلی درباره این رمان گفته است: «یک هیجان تازه و فراموشنشدنی. ترکیب تعلیقهای هیچکاک، طرحهای آگاتا کریستی و تراژدیهای یونان باستان.»
«نقاش سکوت» را میتوان کتاب اولینها نامید؛ اولین رمان الکس میکلیدس از همان هفته اول انتشار در صدر فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار گرفت و بعد از گذشت هفتههای اول، همچنان رتبه نخست را به خود اختصاص داد. کتاب داستاننویسی که پیش از این به عنوان نویسنده فیلمنامه «شیطانی که میشناسی» برای خود اسم و رسمی پیدا کرده بود، هنوز هم رکورد کتابهای جنایی را جابهجا میکند. تا جایی که مجله تورندایک پرس پیشبینی کرده است پرفروشترین کتاب فصل امریکا «نقاش سکوت» باشد.
این رمان از بدو انتشار، با اقبال و استقبال شایانی از سوی منتقدان و همچنین عامه کتابخوانان مواجه شده است. چنانکه ای.جی.فین نویسنده کتاب مشهور «زنی پشت پنجره» درباره آن گفته است: «یک داستان مهیج واقعی». البته که تعریفها و استقبالها از «نقاش سکوت» بیش از اینهاست؛ مثلاً لی چایلد، نویسنده و فیلمنامهنویس سبک جنایی دربارهی آن گفته است: «تعلیقی جمع و جور و بینقص.» این هم نظر دیوید بالداچی، نویسنده و فیلمنامهنویس امریکایی درباره این رمان است: «یک داستان رازآلود، روانشناختی و کاملاً اصیل.»
سفرنامه همسر عمادالملک به مکه
گردآورندگان: نادر پروانه و زهرا موسیوند
ناشر: انتشارات مورخان
قیمت: ۲۰ هزار تومان
تعداد صفحات: ۱۱۸ صفحه
کتاب «سفرنامه همسر عمادالملک به مکه» با عنوان فرعی «روزنامه سفر خیریت اثر سرکار نوابه علیه عالیه حاجیه شاهزاده خانم به مکه مکرمه» است. این شاهزاده خانم قاجاری سفر خود را از چهارشنبه بیست و یکم شعبانالمعظم سال ۱۳۰۳ق شروع میکند و در یازدهم ذیحجه سال ۱۳۰۴ ق به طبس برمیگردد.
این کتاب پس از مقدمه، دربردارنده متن سفرنامه، ذکر احوال و حرکت از طبس، ورود به عراق و زیارت عتبات عالیات، ورود به عربستان و زیارت مکه و مدینه، بازگشت به عراق و بازگشت به ایران است. در پایان نیز منابع و نمایه آمده است.
این سفرنامه در فهرست نسخ خطی سازمان اسناد و کتابخانه ملی با عنوان قراردادی «روزنامه سفر مکه» آمده است. به گفته گردآورندگان کتاب آنچه که در وهله اول مهم بوده، عنوان کتاب است. همچنین از یک سو به نظر میرسید که این عنوان بسیار کلی است و از سویی دیگر نام نویسنده سفرنامه نیز مشخص نشده است. از این رو با توجه به اطلاعاتی که میتوان به دست آورد، دو راه وجود داشت؛ نخست عنوان سفرنامه دختر مبارکمیرزا و دوم سفرنامه همسر عمادالملک. با توجه به دلایلی، راه دوم برگزیده شد. مبارک میرزا اگرچه پسر محمود میرزا قاجار و در واقع نوه فتحعلیشاه است؛ اما گویا در قم ساکن بود و به ویژه در دو دهه اواخر عمر خود به خدمات دولتی کمتر اشتغال داشت.
از سویی دیگر عمادالملک برای مدتها حاکم تون و طبس بود و ناصرالدین شاه در ازدواجش با این شاهزاده خانم دخیل بود. همسر عمادالملک بیش از هجده سال از ورودش به طبس میگذشت که تصمیم به این سفر میگیرد و در واقع در مدت این هجده سال، هیچ ملاقاتی با پدرش نداشته است و از آنجایی که مادرش نیز با او در طبس و در خانه عمادالملک زندگی میکرده، پدرش زن دیگری نیز اختیار میکند. لذا طبیعی است با توجه به این توضیحات برگزیدن عنوان همسر عمادالملک مناسبتر و گویاتر از دختر مبارکمیرزا باشد.
این نسخه از سفرنامه همسر عمادالملک به عنوان تنها نسخه موجود شناخته شده، به شماره بازیابی ۱۸۴۲۲-۵ در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران موجود است. تحریر و کتابت این اثر در سال ۱۳۱۷ ق توسط یکی از کاتبان محلی به نام میرزا محمدعلی بن محمدجعفر موسوی انجام شده و حاشیههای آن نیز توسط ابوالقاسم عمادالممالک در ذیحجه ۱۳۱۷ ق نوشته شده است.
نوع کاغذ این نسخه، فرنگی نخودی روشن و در ۵۷ برگ، ۱۶ سطری و در قطع ۱۴۲*۲۲۰ است. کاتب از خط نستعلیق تحریری استفاده کرده و تزئینات آن شامل نشانها به سرخی مجدول به دو قلم سرخ و آبی است. جلد آن تیماج یک لا قهوهای ضربی با خطوط هندسی حاشیه ضربی و اندرون کاغذ آبی، و در لبه برخی اوراق متن پارگی وجود دارد.
گردآورندگان این سفرنامه بر این باورند که سفرنامه همسر عمادالملک به چند دلیل دارای پیچیدگیهای خاصی بود. نخست آنکه این سفرنامه توسط یک شاهزاده خانم قاجاری نوشته شده است که اگرچه اهل فضل و ادب بود؛ اما جملههای نامفهوم و اغلاط املایی فراوانی داشت.
دوم اینکه میرزا محمدعلی موسوی که تحریر این سفرنامه را برعهده داشته است علاوه بر اینکه یک کاتب محلی است، چندان جایگاهی در میان کاتبان دوره قاجار ندارد. سومین ویژگی که اهمیت بسیار دارد، حاشیههایی است که توسط ابوالقاسم عمادالممالک نگاشته شده و در بیشتر موارد به نوعی تصحیح انجام داده است. با وجود این، باز به موارد فراوانی برخواهیم خورد که نیاز به تصحیح دارد.
گردآورندگان کتاب میگویند: «چند روش برای تصحیح این اثر مدنظر بود. در نهایت از میان روشهای مختلف، شیوه تصحیح حاضر انتخاب شد. در این روش حاشیههای ابوالقاسم عمادالممالک با علامت اختصاری «ما» یعنی مصحح اول ذکر شد و سایر موارد به صورت «مد» یعنی مصحح دوم آمده است. این نوع استفاده از دو علامت اختصاری «ما» و «مد» بدان دلیل بود که تفکیکی بین حاشیههای مصحح اول و دوم صورت گیرد و در بعضی موارد، اشتباهات مصحح اول نیز اصلاح شود.
همچنین سعی شده تا با استفاده از منابع دست اول تاریخی، توضیحات لازم ذکر شود و به همین دلیل بیشترین تاکید مصححان بر منابع سفرنامهای و جغرافیایی بود. در گویاسازی بسیاری از منازل این سفر، به ویژه در مناطق کویری و خارج از ایران با کمبود منابع مواجه بودیم و از سویی دیگر تعداد زیادی از این منازل دیگر وجود خارجی ندارند و حتی در سفرنامههای این دوره از آنها با عنوان مکانهای مخروبه یاد شده است. این امر سبب شد تا از سفرنامههای حج مدد جوییم.
دختر جوان و همسر خیالیش
نویسنده: جولیا کوئین
مترجم: محمد پوررکنی
ناشر: انتشارات علمی
تعداد صفحات: ۲۷۸ صفحه
قیمت: ۳۲۵۰۰ تومان
رمان «دختر جوان و همسر خیالیش» ماجرای دروغی را روایت میکند که دختری جوان برای رسیدن به هدفش و گذشتن از مسیر فعلی زندگیاش آن را بیان میکند. سیسیلیا هارکورت بین دوراهی زندگی قرار میگیرد؛ باید بین زندگی در کنار عمهاش و ازدواج با یکی از اقوام حیلهگر خود، یکی را برگزیند اما او تصمیم میگیرد راه دیگری را پیش بگیرد؛ هارکورت در پی یافتن برادرش که در جنگ مصدوم شده و آسیب دیده است به دوست برادرش ادوارد راکسبی، افسری جوان و جذاب میرسد. راکسبی بیهوش است و به کمک سیسیلیا نیاز دارد، این دختر با خود عهد میبندد که جان این سرباز را نجات خواهد داد. همچنین در این داستان ما با اسراری مواجه میشویم.
قسمتی از این رمان که نخستینبار در سال ۲۰۱۷ چاپ شده است: «و آنگاه یک روز که توماس بیرون بود و ادوارد داشت در اتاق مشترکشان استراحت میکرد، ناگهان دید که دارد به سیسیلیا فکر میکند. هیچ چیز غیرعادی نبود. با توجه به این که هرگز همدیگر را ندیده بودند، به مراتب بیش از حد انتظار به خواهر بهترین دوستش فکر میکرد. اما بیش از یک ماه از آخرین نامهاش میگذشت، که وقفهای برخلاف روال طولانی بود و ادوارد داشت کم کم نگران او میشد، گرچه میدانست این تاخیر به احتمال قریب به یقین به خاطر بادها و جریانهای اقیانوسی باشد. پُست فرا اطلس اصلا قابل اعتماد نبود.» (صفحه ۱۲۱)
جولیا کوئین زاده سال ۱۹۷۰، نویسنده آمریکایی است و تاریخ هنر را در دانشگاه هاروارد آموخته است. بنا بر اعلام ناشر ترجمه رمان «دختر جوان و همسر خیالیش»، رمانهای این نویسنده تاکنون به بیش از ۳۰ زبان دنیا ترجمه شدهاند و نام او تا به حال ۱۹ بار در فهرست نویسندگان پرفروش «نیویورک تایمز» قرار گرفته است.