خانه » مقاله » پیوند نامه

پیوند نامه


 ما، نظر بشرایط حساس و سرنوشت ساز سرزمینمان و همچنین نظر برسالت تاریخی که بر دوش رهروان راه مصدق و بختیار قرار گرفته همبستگی و پیوند خود را با جبهه ملی ایران، سامان ششم اعلام میداریم و امیدواریم قادر باشیم، هر چند ناچیز، نیز از عهده نقشی کوچک در حمایت از مسیر تاریخسازی که این عزیزان داخل کشور بعهده گرفته اند. بر آئیم. دکتر اردشیر لطفعلیان (جبهه ملی ایران، واشنگتن)دکتر مرتضی انواری (جبهه ملی ایران، واشنگتن)هرمز چمن آرا (جبهه ملی ایران، واشنگتن)دکتر حسن بوشهری (جبهه ملی ایران، واشنگتن)مراد معلم (کالیفرنیا)شهباز خان ضرغامپور (کالیفرنیا)داریوش مجلسی (هلند)امید صفری (هلند)ابراهیم مرادی (قبرس)مژگان فداکار (هلند)محمد طاهری (هلند) در خاتمه میخواستیم از همکاری و یاری بیدریغ برخی از دوستان پان ایرانیست، از سازمان جوانان پان ایرانیست و سازمان برونمرزی، در زمینه های مختلف قدردانی کرده به این امید که راهمان را همه با هم بسمتی که فروغ درخشان امید در حال تابیدن است. ادامه دهیم.زنده باد ایران.  ایران هرگز نخواهد مرد مه ۲۰۱۹، خرداد ۱۳۹۷. آیین بزرگداشت یکسد و سی و هفتمین زادروز دکتر محمد مصدق
در واشنگتن

پبام به همایش اعضای جبهه ملی ششم در واشنگتن
هشتم خرداد ۱۳۹۸خ- ۲۹ مه ۲۰۱۹م

ما مصدق را گرامی میداریم نه برای اینکه از او برای خود بُت ساخته ایم، و نه برای اینکه به هویت ملی خود و آرمانهای خود که همانا مردمسالاری، حقوق بشر، حاکمیت ملی و توسعه پایدار است ارزش بیشتری ببخشیم؛ بلکه برای این است که مصدق برای نخستین بار پس از ۱۴۰۰ سال دیکتاتوری مذهبی، آزادی اندیشه و باورها و کُنشگری مدنی را چشاند. 

او این درس را به ما آموخت که دولت باید بر پایه شایسته سالاری و درستکاری استوار باشد و اینکه سیاستگزاری های حکومتی پیش از ابلاغ و اجرا بایستی در محدوده بایدها و ممکن-ها کارشناسی شود. سیاست ها و کُنش های برونمرزی که با جامعه جهانی پیوند پیدا میکند، باید با مطالعه نیازها و منافع کشور و شرایط بین المللی، خردورزی و رعایت حقوق دیگران انجام شود، زیرا کشور ما یک جزیره نیست. سیاستگزاری اگر با شعارگرایی و توهم بجای دانایی؛ یا ناآگاهی و یکسونگرانه بجای آگاهی و منصفانه باشد تنها به فاجعه می انجامد، چنانکه چهار دهه است شاهد آن بوده ایم.

این درس را داد که در هر بحران بین المللی که در راستای تلاش برای احقاق حقوق کشور و ملت بوجود آمده باشد، با دانش، خردمندی و برنامه ریزی هوشمندانه، آگاهی از قانونهای بین المللی و ارزیابی و توجه لازم به قدرت و توان طرفهای رویارو، میتوان پیروز میدان شد. در صحنه بین المللی، مبارزه باید در عرصه آگاهی، هوشمندی و شعور باشد نه شعار و تهدید؛ باید فرصتها را یافت و از آنها سود جست و اگر فرصتی وجود نداشت، آن را بوجود آورد. مصدق در تمام طول مبارزه اش که هدف آن رهایی اقتصاد کشور از وابستگی و رهایی روحیه سرخورده ملت از استیلای سرطان گونه ابرقدرت زمان بود، یک بار شعار نداد، ستیزگری نکرد، پنهانکاری نکرد، خشونت گرایی نکرد، با بستن رسانه ها جلوی آگاهی مردم را نگرفت، مخالفان را به بند نکشید، به مردم دروغ نگفت، به جامعه جهانی دروغ نگفت؛ و مهمتر از همه، در مبارزه ای جهانی که میان ما و ابرقدرت زمان برای خلع ید او و احقاق حقوق ملت ایران درگرفت، دولت مصدق با خردمندی و رعایت قانونهای بین المللی در عرصه جهانی با کاربرد بهینه افکار عمومی جهانی، دشمن را در زمین خودش شکست داد. در این راه، نه تنها دولت ایران یا هیچ دولتمرد ایرانی و یا کشورمان مانند دوران جمهوری اسلامی منزوی و منفور جهان نشد، و جهان علیه ایران بسیج نشد و دولتمردان ایران مانند جمهوری اسلامی توهین و استهزای جهانیان را بر نیانگیختند، که محبوب و قهرمان جهانیان نیز شدیم. 

دولت جبهه ملی مصدق برای نخستین بار پس از سدها سال، حاکمیت ملی را به معنای راستین و جهان پسند آن در ایران برقرار کرد، و نه تنها ملت ایران، بلکه همه ملتهای منطقه را نسبت به حقوق طبیعی و سیاسی خود آشنا نمود. این معنای راستین ملی گرایی یا ناسیونالیسم ایرانی است. ملی گرایی ایرانی یعنی گراییدن به ملت، نه به یک فرد یا به یک ایدئولوژی یا به یک ابرقدرت.

از دید مصدق، بازگشت اعتماد به نفس و استقلال فکری کشور که دو سده بود زیر نفوذ و خشونت بیگانگان، و فساد و خیانت فرمانروایان کشور از بین رفته بود مهمتر از درآمدی بود که از تولید صنعتی و کشاورزی و پیشرفت اقتصادی کشور بدست نیامده باشد. زندگی کردن با استخراج و فروش ذخایر طبیعی شایسته یک ملت هوشمند، کوشا، صنعتگر و نوآور نیست. باید نخست خودباوری ملت بازگردانده شود تا بدون اتکا به درآمد بی زحمت نفت بتواند با پشتوانه اندیشه و نوآوری و کار و تولید خودش زندگی کند. اعتماد به نفس ملی پیش زمینه استقلال فکری و در نتیجه استقلال اقتصادی و سیاسی است. پیشرانه این خودباوری، ملی گرایی ایرانی بود که مصدق و جبهه ملی ایران بازآورد.

جادوی خرد مصدق، ما را از دو سده سرخوردگی، از خود بیگانگی، فقر اقتصادی، وابستگی سیاسی به بیگانه و ناامیدی اجتماعی نجات داد و کشور تحقیر شده و لگدمال شده ما را در کوتاه مدت به اوج شناسایی و احترام جهانی بالا برد و سربلند کرد. ما مصدق را گرامی میداریم، زیرا او ما را به توانایی های نهفته در خودمان آشنا نمود و زنگ بیداری ملت را به صدا درآورد. 

کورش زعیم هیئت رهبری جبهه ملی ایران، سامان ششم

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*