بازارچهی کتاب این هفتهی ما سرکیست به پیشخوان کتابفروشیهای گوشهگوشهی جهان کتاب. عناوین برگزیدهی ما در این گذر و نظر اینهاست:
نخستین دموکراسی
نویسنده: پال وودراف
مترجمان: سمانه فرهادی، بهزاد قادری
ناشر: نشر بیدگل
قیمت: ۳۲۰۰۰ تومان
تعداد صفحات: ۳۰۷ صفحه
وودراف در کتاب «نخستین دموکراسی» به یونان باستان سرک کشیده است تا با بررسی تاریخ، فرهنگ، ادبیات و سیاست یونانی فهم آنان از دموکراسی را بازسازی کند. او طرفدار پروپاقرص دموکراسی است و از بیان این، هیچ ابایی ندارد، اما به همان اندازه که دموکراسی را در قامت آرمانی سیاسی و اجتماعی میستاید، نگران سوءتفاهمهای رایج در عالم سیاست نیز هست که گاه دموکراسی را به مفهومی فراگیر اما گنگ بدل کردهاند. از همین رو وودراف در کنار شرح محورهای اصلی و دالهای برسازنده گفتمان دموکراتیک، غیریتسازی و تبیین هر آنچه دموکراسی مینماید، اما دموکراسی نیست را نیز سرلوحه متن خواندنی خود کرده است و در همان فصل اول از سه بدل دموکراسی نام برده است که بسیاری از مستبدان و آزادیستیزان با استناد به همین سه سکه تقلبی، دموکراسی را با انواع لطایفالحیل گزینهای نامطلوب نشان دادهاند؛ حکومتی که فروپاشی آتن یکبار برای همیشه نشان داد که میتواند چه آثار تلخی بر جای بگذارد یا آن را ایدهای زیبا و دلانگیز اما غیرکاربردی و ناممکن معرفی کردهاند که شر ذاتی آن بر خیرش میچربد. درعینحال برخی نیز بدون پایبندی به اصول دموکراسی، خود را مدعی و بانی برپایی نظامهای دموکراتیک دانستهاند. دقت در توصیف وودراف در تشریح این سه بدل خواننده را با استدلالهایش به منطقی رایج در ذم و طرد و تقلیل دموکراسی آشنا میکند و بر بصیرت نقادانه او در مواجهه با چنین شبههپراکنیهای رایج در بازار سیاستمیافزاید.
«نخستین دموکراسی» بیشتر از آنکه کتابی درباره دموکراسی آمریکایی باشد، دفاعیهای جذاب از تجربه دموکراسی یونانی است و بخش عمده نوآوری و بداعت متن نیز در این بخش برخاسته از این ادعای محوری نویسنده است که دموکراسی یونانی نسبتی وثیق با آرمانهای تراژیک در ادبیات و آیینهای نمایشی یونان داشته است؛ امری که در آثار شاعران تراژدینویسی چون سوفوکلس و برای نمونه در «آنتیگونه» انعکاس یافته است و آنان را ستایندگان سه فضیلت بنیادی در دموکراسی: رواداری، عدالت و قضاوتِ خوب کرده است.
در وجهی دیگر و البته بهغایت مهم، بخشی از اهمیت کتاب برمیگردد به ارزیابی منصفانهای که نسبت به سوفسطاییان و آرمانهای دموکراتیک مندرج در آرای ایشان ابراز شده است. درواقع، ارزیابی نقادانه وودراف از فلاسفهای چون افلاطون و نگاه تحقیرآمیزشان به دموکراسی و حامیان شاعر و سوفسطایی آن، همراه است با تأیید نسبی آرای ارسطو درباره اهمیت قانون و خرد جمعی و نظرات سوفیستهایی چون پروتاگوراس درباره فن بیان، پایدیا و توانایی شهروندان برای مشارکت در سیاست و وجوب اینها همه، بهمثابه «مقدمه واجب» برای دوام و قوام دموکراسی بهعنوان نظامی که «صادقانهتر از هر نظام سیاسی آرمانی محدودیتهای انسانی را میپذیرد» و شاید یکی از بهترین تعریفهای ممکن از آن، همانی است که آبراهام لینکلن تقریر کرده است: «حکومت مردم، از سوی مردم و برای مردم». چهبسا بتوان تلاش وودراف در این متن را نیز بسط و دفاع از همین سه گزاره دانست.
چشم از تو بر نمی دارم
نویسنده: ترزا دریسکل
مترجم: سعید کلاهی
ناشر: فرهنگ نشر نو
تعداد صفحات: ۳۴۷ صفحه
قیمت: ۴۰,۰۰۰ تومان
ترزا دریسکل خبرنگاری با سابقهای حدود ۲۵ سال است که ۱۵ سال از آن را به عنوان مجری شبکه خبری بیبیسی گذرانده است. او سالهای زیادی در زمینه جرم و جنایت به مطالعه و بررسی پرداخته و داستانهای تلخ زندگی افراد زیادی را پیگیری کرده است. دریسکل اغلب «شاهد تأثیر مخربی بوده است که [جرم و جنایت]تا ابد روی خانواده، دوستان و شاهدان آن جنایتها بر جای میگذاشت. او در داستانهای غمانگیزش به دنبال کشف این احساسات است». «چشم از تو برنمیدارم» را در واقع میتوان داستانی جنایی دانست که بر محور روایتی زنانه استوار است. در پشت جلد کتاب در معرفی آن آمده: «اِلا لانگفیلد در قطار متوجه میشود ۲ مرد جوان جذاب، گرم خوشوبش با ۲ دختر نوجوان هستند. ماجرا از جایی برای الا مهم میشود که به هویت ۲ مرد پی میبرد و میفهمد که تازه از زندان آزاد شدهاند. غریزه مادری الا میجوشد و تصمیم میگیرد دنبال کمک برود اما یک اتفاق او را منصرف میکند. صبح روز بعد تصویر یکی از آن ۲ دختر را در قاب تلویزیون میبیند. دختر که آنا بالارد نام داشته، گم شده است! پس از یک سال، آنا هنوز مفقود است و الا درگیر این عذاب وجدان که چرا به او کمک نکرده است. به علاوه یک نفر برایش نامههای تهدیدآمیز میفرستد، نامههایی که او را میترسانند…». سعید کلاتی، مترجم این اثر، در ارتباط با ویژگیهای مضمونی و روایی چشم از تو برنمیدارم، معتقد است «کتاب از ریتم بسیار تندی برخوردار است و خواننده را هرگز درگیر تکرار مکررات نمیکند و در هر فصل روزنه جدیدی میگشاید و در آخر خواننده را وادار به این اعتراف میکند که حدسهایش اشتباه بوده است. نکته شایان توجه دیگری که در این رمان برجسته مینماید، دغدغههای نویسنده درخصوص قشر بهخصوصی از جامعه، یعنی زنان است. نویسنده که خود زن است، به زیبایی هرچهتمامتر توانسته است ظرافتهای زنانه و لطافتهای مادرانه ذاتی و درونی زنان را در سطرسطر داستانش بگنجاند و با انتخاب هوشمندانه کاراکترهای اصلی داستانش بهعنوان زن در قالب داستان توانسته است به آن سوی ظاهر و روان ظریف زنانه نقب بزند».
زندگی واقعاً همین بود؟
نویسنده: راجر واترز
مترجم: ملیحه بهارلو
ناشر: فانوس
قیمت: ۱۲ هزار تومان
تعداد صفحات: ۸۰ صفحه
این کتاب حاوی ترجمه ترانههای آخرین آلبوم راجرز واترز از مشاهیر موسیقی راک و از بنیانگذاران گروه پینک فلوید، با عنوان «Is this the life we really want» است. واترز از مشهورترین هنرمندان ضد جنگ در دنیاست. اعتراضهای او به رژیم متجاوز و کودک کش اسرائیل نیز مشهور شد. محتوای ترانههای این آلبوم مانند دیگر آثار واترز همه اعتراضی است.
در ترانه «این واقعاً همون زندگیایه که میخوایم؟» اعتراض واترز به مردم آمریکا به خاطر انتخاب دونالد ترامپ و همچنین اعتراض به شخص ترامپ و تمسخر او، مطرح میشود. در بخشی از ترجمه این ترانه که در صفحه ۳۶ کتاب منتشر شده میخوانیم:
«آدمهای ابله چاق شدند،
با خوردن خاویار و رفتن به بارهای گرونقیمت
دادن وامهایی با سود بالا،
و خونوادههای از هم پاشیده،
زندگی همینه؟ جام مقدس همینه؟
کافی نیست که ما پیروز بشیم،
شکست خوردن دیگران هم لازمه.
ترس، ترس انسان مدرن رو به حرکت در میآره،
ترس همه ما رو توی صف نگه میداره،
ترس از همه اون خارجیها
ترس از جنایتهاشون،
این واقعاً همون زندگیایه که میخوایم؟
حتماً باید همین باشه دیگه.
چون دموکراسی برقراره و هر چیزی که هرکسی میگه همه جا پخش میشه.
هر بار که تانکی دانشجویی رو زیر میگیره،
هربار که یه آدم بدبخت رو مجبور میکنن از کارش استعفا بده،
هر بار که روزنامه نگاری توی زندان رها میشه تا بپوسه،
هربار که زندگی دختر جوونی الکی میگذره
هربار که یه آدم احمق رئیس جمهور میشه،
هربار که کسی برای حل مشکلاتش جونش رو از دست میده،
هربار که یخهای گرینلند آب میشه و میریزه توی دریای لعنتی،
همه ما مقصریم، سیاه پوست و سفید پوست…»
همچنین در بخشی از شعر «استخوانهای شکسته» منتشر شده در صفحه ۳۰ و ۳۲ کتاب میخوانیم:
«…وقتی جنگ جهانی دوم تموم شد،
درسته که پروندهها هیچ وقت پاک پاک نشدن،
اما میتونستیم استخونهای شکسته رو جمع کنیم،
میتونستیم آزاد باشیم،
ما ولی تصمیم گرفتیم به فراوونی بچسبیم،
ما رؤیای آمریکایی رو انتخاب کردیم.
بانوی بدکارِ آزادی
چطور تونستیم رهات کنیم؟
چطور رها کردیمت؟
بانوی بدکار آزادی
چطور تونستیم بیخیالت بشیم؟
میتونستیم توی شریوپورت به دنیا بیاییم
یا توی تهران.
خیلی فرق نمیکنه کجا به دنیا بیای،
بچههای کوچک آسیبی به ما نمیزنن..»
در مقدمه این کتاب نیز بخشی از گفتوگوی کاوه باسمنجی با راجرز واترز که در سال ۲۰۰۱ منتشر شده بود، ترجمه و درج شده است. واترز در بخشی از این مصاحبه چنین گفته است: «هنرمند وظیفه دارد چیزی را که حس میکند، بیان کند، چون کار درست همین است. هر کسی تا جایی که بتواند باید تلاش کند این شرایط را عوض کند و روی آدمهای بیشتری در دنیا اثر بگذارد و زندگی را برای ما به گونهای توصیف کند که ما را انسانتر از قبل کند»
اخلاق در سیاست
نویسنده: مایکل سندل
مترجم: افشین خاکبار
ناشر: نشر نو
تعداد صفحات: ۳۶۶ صفحه
قیمت: ۴۹ هزار تومان
کتاب پیشرو، مقالات و نوشتههایی دارد که خط واصلشان دیدگاههای مختلف درباره دخالت دولت در جنبههای اخلاقی بخش عمومی و میزان این دخالت است. آیا میتوان بدون پرداختن به مسائل بحثبرانگیز اخلاقی مانند سقط جنین، خودکشی با کمک دیگران، حد و مرز پژوهشهای سلولهای بنیادی و … و همچنین پاسخدادن به این سوال که منظور از زندگی خوب چیست، به سیاستگذاری در حوزه عمومی پرداخت؟ سندل برای ارائه پاسخ به سوالاتی از این دست، مثالهای مختلفی زده که بسیاری از آنها از جمله نحوه رفتار با اقلیتهای قومی و دینی یا مساله تبعیض مثبت، ازدلمشغولیهای همیشگی جوامع متکثری است که از تنوع قومی و دینی چشمگیری برخوردارند ولی برخی دیگر بیشتر در بافت و شرایط فرهنگی جوامع غربی معنا دارند.
مایکل سندل میگوید بسیاری از مقالههایی که در این کتاب آمدهاند، مرز میان اظهارنظر سیاسی و فلسفه سیاسی را مبهم میسازند و از دو منظر میتوان آنها را تلاشی در حوزه فلسفه عمومی دانست؛ از یک سو در بحث و جدلهای سیاسی و حقوقی زمانه جایی برای فلسفه باز میکنند و از سوی دیگر، تلاشی برای فلسفهورزی در حوزه زندگی عمومی، یعنی وارد کردن فلسفه اخلاقی و سیاسی در گفتمان عمومی معاصر هستند. بیشتر نوشتههای این کتاب، پیش از چاپ در قالب این کتاب، در نشریاتی چون ماهنامه آتلانتیک، نیو ریپابلیک، نیویورک تایمز و نیویورک ریویو او بوکز منتشر شدند. برخی دیگر از نوشتههای سندل در این کتاب هم در بررسیهای حقوقی یا نشریات دانشگاهی به چاپ رسیدند.
نویسنده کتاب در نوشتههایی که در این اثر به چاپ رسیدهاند، علاوه بر پژوهشگران و اندیشمندان، مخاطبان عام و مردم عادی را هم مورد خطاب قرار داده است.
این کتاب ۳ بخش اصلی با عناوین «زندگی مدنی در آمریکا»، «استدلالهای اخلاقی و سیاسی» و «لیبرالیسم، تکثرگرایی و جامعه» دارد که ۳۰ فصل را در خود جا دادهاند. عناوین فصول بخش اول کتاب از اول تا هفتم به این ترتیب است: «جستوجوی امریکا برای فلسفه بخش عمومی»، «فراسوی فردگرایی: دموکراتها و جامعه»، «سیاست فضیلتِ ساده»، «اندیشههای بزرگ»، «مشکل مدنیت»، «استیضاح: گذشته و اکنون» و «وعده رابرت اف کندی».
«علیه بختآزمایی دولتی»، «آگهیهای تجاری در کلاس درس»، «تبدیل حوزه عمومی به نشان تجاری»، «ورزش و هویت مدنی»، «حراجِ تاریخ»، «بازارِ شایستگی»، «آیا باید حق آلایندگی را خرید و فروش کنیم؟»، «افتخار و خشم»، «در دفاع از تبعیض مثبت»، «آیا باید در صدور حکم به حرفهای قربانیان نیز گوش داد؟»، «کلینتون و کانت در باب دروغ»، «آیا خودکشی با کمک دیگران در زمره حقوق است؟»، «مسائل اخلاقی مرتبط با جنین»، «استدلال اخلاقی و تساهل لیبرالی» هم عناوین فصلهای درجشده در بخش دوم کتاب هستند که از ۸ تا ۲۱ ادامه دارند.
فصول ۲۲ تا ۳۰ کتاب هم در بخش سوم قرار دارند که عناوینشان بهترتیب عبارت است از: «اخلاق و آرمان لیبرال»، «جمهوری رویهگرا و خودِ سبکبار»، «عدالت بهعنوان عضویت در جامعه»، «خطرِ انقراض»، «لیبرالیسم دیویی و لیبرالیسم ما»، «سیادت و غرور در یهودیت»، «لیبرالیسم سیاسی»، «به یاد رالز» و «محدودیتهای جامعهگرایی».
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
یکی از نشانههای نبوغ فلسفی رورتی این است که از دل عملگرایی دیویی، نظریه سیاسیای را بیرون میکشد که بهشدت با نظریهای که دیویی تصدیق میکرد در تضاد است. دیویی نمیپذیرفت که دولت باید در میان درکهای مختلف از زندگی خوب بیطرف باشد. او نداشتن تعلق خاطر اخلاقی و معنوی در زندگی عمومی را گرامی نمیداشت، بلکه از آن ابراز تأسف میکرد. او به تمایز شدید میان زندگی خصوصی و عمومی قائل نبود و از این دیدگاه (که در اندیشههای هگلو تی. اج. گرین فیلسوف آرمانگرای بریتانیایی ریشه داشت) دفاع میکرد که آزادی فردی تنها به عنوان بخشی از یک زندگی اجتماعی تحقق مییابد که شخصیت اخلاقی و مدنی شهروندان را پرورش میدهد و الهامبخش پایبندی به خیر عمومی است.
رورتی جنبه جامعهگرایانه اندیشه دیویی را کنار گذاشته و، در عوض، با توسل به عملگرایی دیویی لیبرالیسمی را میسازد که بنیانهای اخلاقی یا فلسفی را نفی میکند. رورتی میگوید که عملگرایی به ما میآموزد که این اندیشه را کنار بگذاریم که فلسفه بنیانهای معرفت را فراهم میسازد. همچنین لیبرالیسم به ما یاد میدهد که این اندیشه را کنار بگذاریم که آرمانهای اخلاقی و دینی توجیههایی را برای ترتیبات سیاسی فراهم میآورند. لیبرالیسم رورتی میگوید مردمسالاری بر فلسفه مقدم است. این بدان معناست که لزومی ندارد دفاع از مردمسالاری بر پیشفرض هیچ تصویر خاصی از زندگی خوب مبتنی باشد. بازنویسی خلاقانه (یا به قول برخی مصادره) لیبرالیسم دیویی به دست رورتی به روشن کردن تمایز میان لیبرالیسم جامعهگرایِ دیویی و لیبرالیسم حقمحور و آشناترِ زمانه ما کمک میکند.