بازارچهی کتاب این هفتهی ما سرکیست به پیشخوان کتابفروشیهای گوشهگوشهی جهان کتاب. عناوین برگزیدهی ما در این گذر و نظر اینهاست:
کفشهای ایتالیایی
نویسنده: هنینگ مانکل
مترجمان: امیر یدالله پور
ناشر: آگه
تعداد صفحات: ۳۸۴صفحه
قیمت: ۴۰ هزار تومان
هنینگ مانکل نویسنده سوئدی است که در کشور خود و ایران به دلیل نوشتن رمانهای پلیسی با محوریت شخصیتی به نام کارگاه کورت والاندر معروف است، اما «کفشهای ایتالیایی» رمانی پلیسی نیست و از جمله آخرین آثار اوست. او در سال ۲۰۱۵ درگذشت.
به گفته یدالله پور شخصیت اصلی «کفشهای ایتالیایی» جستوجوگر است. او از ابتدای رمان به دنبال شخصیتی است که در فصل آخر او را پیدا میکند. پیرمرد در جزیره اجدادی خود تنها زندگی میکند، تا اینکه یکی از دوستان به دیدنش میآید و درخواست میکند تا برکهای را که در دوره جوانی قولش را داده به او نشان دهد. به همین دلیل او مجبور میشود تا جزیره را ترک کند و در این سفر هم با گذشتهاش مواجه شده و هم شخصیت گم کرده را جستوجو میکند.
هرچند فصلهای این رمان با عناوین موومان یکم تا چهارم نامگذاری شده، اما روند قصه چندان موسیقایی نیست. داستان در حدود یکسال، از سرمای زمستان تا سرمای زمستان سال بعد اتفاق میافتد قصه مبتنی است بر تغییر فصلها.
پیادهروی در ماه
نویسنده: مصطفی مستور
ناشر: چشمه
تعداد صفحات: ۳۷ صفحه
قیمت: ۷ هزار و ۵۰۰ تومان
آخرین کتابی که چشمه پیش از این از مستور چاپ کرد، رمان «عشق و چیزهای دیگر» بود که اواسط زمستان سال گذشته چاپ شده و تا اسفند همان سال به چاپ چهارم رسید. «عشق و چیزهای دیگر» داستان عاشقی یک پسر جوان و چگونگی رسیدن به معشوقش را شامل میشود و یازدهمین کتابی است که چشمه از مستور چاپ کرده است. حالا دوازدهمین کتاب این نویسنده که چشمه منتشر کرده، به عنوان بیست و هفتمین کتاب مجموعه «تئاتر» این ناشر به چاپ رسیده است.
صحنه این نمایشنامه یک کافه کوچک است و شخصیتها با توجه به میزشان در این کافه معرفی شدهاند. به این ترتیب کافه مذکور، ۵ میز دارد که شخصیتهایشان اینچنین هستند:
میز اول: سیامک ۳۲ ساله، هاله ۲۳ ساله و کیانوش ۲۷ ساله. میز دوم: شیوا ۳۳ ساله، مینو ۳۵ ساله و فرشته ۲۵ ساله. میز سوم: باغآبادی ۴۸ ساله، سیروس ۳۲ ساله و گلپا ۵۸ ساله. میز چهارم: ترانه ۲۳ ساله، مانی ۲۶ ساله، بهمن ۳۰ ساله و فرزانه ۲۸ ساله. میز پنجم: مازیار ۳۰ ساله و رضا ۴۳ ساله.
در قسمتی از این نمایشنامه میخوانیم:
مینو: خیلی وحشتناکه!
شیوا: فیلم اسپیلبرگ؟
مینو: نه، اینکه دستت تو شکم کوسه باشه و تو ازش فرار کنی که یه تیکه دیگه از بدنت رو نخوره، خیلی وحشتناکه.
شیوا: مینو، نگفتی تو غواصی چی دیدی؟ حسابی کنجکاو شدیم.
مینو: [مکث طولانی.] حوالی ظهر بود که با یه مربی رفتیم تو آب. اسمش توران بود… تورانخانم… چهارشونه، اینهوا… ما دونفر بودیم… من بودم و یه دختر لاغر مردنی که از کرمان اومده بود… همینطول که تو آب پایین میرفتیم نور کمترو کمتر میشد… بعد همهجا محو شد… منظورم اینه فقط یه متر جلومون رو میدیدیم و بقیه آب محو بود… گاهی یه دسته ماهی از جلومون رد میشدند و بعد فورا کمی اونورتر غیب میشدند تو آبهای مات… گمونم تو عمق ششمتری بودیم که دختر لاغرمردنی حالش بد شد… نمیدونم به خاطر فشار آب بود یا نمیتونست درست نفس بکشه… تورانخانم من رو برد کنار یه سنگ مرجانی و اشاره کرد از اونجا تکون نخورم تا دکتر کرمانی رو ببره بالا… اشاره کرد زود برمیگرده… بعد با دختره رفت بالا… انگار محو شد تو آبهای بالای سرم…
طلوع صحرا
نویسنده: واریس دیری
مترجم: مریم سعادتمند
ناشر: نشر مروارید
قیمت: ۳۰ هزار تومان
واریس دیری، سخنگوی سازمان ملل برای مبارزه با فعالیتهای غیر انسانی علیه دختران، فعال حقوق بشر و نیز نویسنده این اثر و کتاب مشهور «گل صحرا»، در سال ۱۹۶۵ در خانوادهای سنتی و چادرنشین در صحرای سومالی به دنیا آمد و در اولین کتابش به نام گل صحرا داستان زندگیاش در این منطقه را روایت کرده است.
داستان زندگی او فراز و نشیبهای زیادی داشته است. از آزارهای جسمانی خانوادهاش در پنج سالگی و فرار از خانواده و روستایش در دوازده سالگی آن هم درست وقتی که میخواستند او را به عقد پیرمردی شصتساله درآورند.
او صحرای سوزان سومالی را بهتنهایی و با پای برهنه و پیاده طی کرد و دست سرنوشت او را به لندن رساند. وقتی بهعنوان یک کارگر ساده در لندن کار میکرد ولی در نهایت رؤیای بازگشت به خانه و وطنش سومالی را از سر خارج نکرد تا اینکه بار دیگر به این سرزمین بازگشت.
در کتاب «طلوع صحرا» او روایت خودش از بازگشتش پس از بیست سال به وطنش سومالی را بازگو میکند. سفری پرخطر و پر فراز و نشیب به قلب کشوری از هم پاشیده و در حال جنگ. واریس هرگز کشور و فرهنگی که از آن آمده بود را فراموش نکرده است و بیست سال پس از فرارش از این کشور در این کتاب شرح میدهد که تلاشی نافرجام برای پیوستن دوباره به آن داشته است.
او همچنین در این کتاب سعی کرده است تا راهی برای یاری رساندن به زنان و کودکان وطنش بیابد.
رواداری فرهنگی در عصر مغولان
نویسنده: نسیم خلیلی
ناشر: ققنوس
تعداد صفحات: ۱۳۸ صفحه
قیمت: ۱۵ هزار تومان
اولین کتاب این مجموعه درباره شخصیت شاه اسماعیل صفوی و ارائه تصویر واقعگرایانه از این فرد به عنوان بنیانگذار سلسله صفوی بود. ویژگی اصلی تعریفشده برای مجموعه «تاریخ ایران: روایتی دیگر» نظر، داشتن نگاهی همهجانبه، فرهنگی و انتقادی به رویدادهای تاریخ ایران در عرصه ایرانِ فرهنگی است. به عقیده دستاندرکاران تهیه مجموعه مذکور، خوانش درست تاریخ میتواند موجب تحکیم هویت ملی، دوری از تندرویهای قومیتی و مذهبی و سرانجام احتراز از یکسونگریهای اسلامی-باستانی شود.
درباره مغولان و گرایش آنها به ادیانی جز آیین بدوی نیاکانشان، روایتهای افسانهای فراوانی در متون تاریخی آمده است. در این روایتها خانی که اسلام یا مسیحیت را پذیرفته و از کودکی با حالات یک عارف تصویر شده است. گویی کودک میدانسته که روزی از آیینهای صحراگردان خواهد برید و در جهانی متفاوت با جهان زیست و کودکی خود، آیینی دیگر برخواهد گزید. اما این که این روایتها واقعیت دارند یا نه، پرسشی است که کتاب پیش رو در پی پاسخ به آن بوده است.
نگارنده کتاب «رواداری فرهنگی در عصر مغولان» به این نکته اشاره دارد که درباره مغولانی که به آیین مغلوبان خود در آمدهاند، نوعی نگاه تقدیسگرایانه وجود دارد؛ نگاهی که دینپذیری مغولان را نه یک سیاست یا خطمشی یا تأثیر فکری مردمان سرزمینهای مفتوحه؛ که نشانهای عارفانه و بعضاً واکنش روحانی انگاشته شده که بر اثر رؤیایی صادقه یا مکاشفهای رمزانگیز خود را نشان داده است.
در کتاب مورد نظر سیر کلی اندیشهها، خط مشیها و سیاستهای مذهبی این قوم که ایران را برای مدتی فتح کرد، مرور خواهد شد. نویسنده در کتاب مورد نظر به موقعیت و جایگاه ادیان مختلف در سایه حاکمیت مغولان نگاه کرده و به طور مشخص عوامل مؤثر در اسلامپذیری مغولان و تعاملشان با جهان ایرانی – اسلامی را بررسی کرده است.
این کتاب ۴ فصل دارد که به ترتیب عبارتاند از: «از یورتِ مغولان تا آیینهای رازورانه»، «از لابهلای کلمات و سکهها»، «”تا بدان لوای اسلام افراختهتر شود”» و «از صندوقهای قرآن تا مجسمههای بودا».
نسیم خلیلی کتاب خود را به عبدالرسول خیراندیش مغولپژوه و ایلخانیشناس ایرانی تقدیم کرده است. در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
اما پرسش مهمتر آن است که آیا در هنگام غارت و فتح و چپاول هم چیزی به نام رواداری میتوان یافت؟ به نظر میرسد پاسخ این پرسش را میتوان در یکی از روایاتی بازجست که نویسنده طبقات ناصری نقل میکند. در این روایت یکی از بزرگان خراسان سرگذشت خود را در حملات مغول شرح داده است. این مرد روحانی که معجزهآسا از کشتار هرات جان سالم به در برده بود از طریق تولی، یکی از پسران چنگیز، برای خدمت به خان مغول نزد او فرستاد میشود. در این ملاقاتِ میان مرد خراسانی و چنگیز، مرد خراسانی به لطایفالحیل از چنگیز درخواست میکند تا به کشتار مسلمانان پایان داده شود، اما خان مغول نمیپذیرد و بهتندی او را از درگاه خویش میراند.
این روایت از چند منظر به پژوهش حاضر مرتبط است، در واقع این روایت به تنهایی میتواند سیاستهای فکری و اعتقادی مغولان را در سالهای نخستین حملاتشان در تقابل با جهان مغلوبه به شکلی موجز و فشرده و نمادین بازگو کند: مردی از تبار مردم مغلوبه را یاغیان مغول امان میدهند، اتفاق غریبی که از رمز و رازی نهفته حکایت میکند، این راز شاید میل مغولان به بهرهمندی از قدرت قدسیانه انسانهایی است که به زعم آنان به مدد نیروهای فراانسانی زندگی میکنند، شاید هم تلویحاً این پناه دادن از آن رو بوده که مغولان مرد ازمرگرشته را از خود میدانستند، گویی او به مدد تعویذی از خدای مغولان از مرگ رسته است، چنین رویکردی در برابر حادثهای که میتواند سادهترین تفسیرش نوعی حسنتصادف باشد، نشاندهنده دلبستگی مغولان به نمادهای فرازمینی و بعضاً جادوگرانه آیین آبا و اجدایشان است.