بازارچهی کتاب این هفتهی ما سرکیست به پیشخوان کتابفروشیهای گوشهگوشهی جهان کتاب. عناوین برگزیدهی ما در این گذر و نظر اینهاست:
بحرانهای جمهوریت
نویسنده: هانا آرنت
مترجمان: امین و فلورا عسکری زاده
ناشر: گام نو
تعداد صفحات: ۲۴۸ صفحه
قیمت: ۲۴ هزار تومان
آرنت کتاب را با جمله ای به نقل از وزیر دفاع آمریکا در سال ۱۹۶۸ شروع می کند؛ «تصویر زیبایی نیست، تصویر بزرگترین ابرقدرت جهان که در هفته هزاران غیر نظامی را می کشد و مجروح می کند ،صرفا برای این که ملتی ضعیف را در هم بکوبد و مجبور به تسلیم شان کند و همه اینها را برای موضوعی انجام می دهد که صحت آن هنوز محل مناقشه است».
او در فصل اول کتاب، عملکرد آمریکا در ویتنام را تحت عناوینی هم چون دروغگویی در سیاست و …به شدت مورد انتقاد قرار می دهد و اذعان می کند: عملکرد آمریکا بدون تفکر بوده است.
دلیل او این است که حمله به ویتنام را متخصصان روابط عمومی و حلالان _ مسائل طراحی کرده بودند، کسانی که به پشتوانه عقلانیتی که از هر گونه رخداد و حادث شدنی بیزار بود، دست به عمل می زدند، و ابزارشان زبان شبه ریاضی و یکسان سازی بود تا که تمام وقایع جهان انسانی را پیش بینی کنند.که البته چنین اتفاقی محقق نشد.
او با ظرافت خاصی به نقد دیدگاه حل مسأله ای در علوم انسانی و رویکردهای پراگماتیستی صرف می پردازد، و به ولع و حرص متخصصان، برای نظریه پردازی ( همانند عالمان علوم طبیعی ) می تازد. و در پایان نشان می دهد که چگونه پیش بینی ها و دستاوردهای عقل اعداد اندیش و ماتریس ساز به خطا رفته و می رود.
او در فصل دوم بحث «نافرمانی مدنی» و «حق بر تشکیل انجمن» را مطرح می کند و این که نافرمانی مدنی چیست، چه ویژگی هایی دارد و در کجا می توان گفت نافرمانی مدنی رخ داده است!؟ آرنت در این فصل حق بر نافرمانی مدنی و تثبیت آن در نهادهای سیاسی را مطرح می کند. حقی که به واسطه آن امکان جبران قصور دادگاه در بررسی اعمال دستگاه اجرایی، رقم می خورد.
نویسنده در فصل سوم به بحث از خشونت می پردازد و این که خشونت، قدرت، اتوریتی یا اقتدار و زور چه تفاوت ها و شباهت هایی با هم دارند. و نهایتا این که برای حکومت داری به خشونت نیاز است یا قدرت؟ و یا امری دیگر…
گاه ناچیزی مرگ
نویسنده: محمدحسن علوان
مترجم: امیرحسین الهیاری
ناشر: مولی
تعداد صفحات: ۵۱۲ صفحه
ابوبکر، محمدبن علی، معروف به ابنعربی و مشهور به محیالدین، شیخ اکبر و ابنافلاطون در ۱۷ رمضان سال ۵۶۰ هجری در خانوادهای اهل علم و وابسته به دربار به دنیا آمد؛ تقریباً صد سال پس از مرگ خرقانی. او یکی از پرحاشیهترین و پرگفتگوترین صوفیان در تاریخ تصوف است و اهل تسنن و تشیع، با استناد به آراء و اقوال و آنچه از او روایت شده، هر کدام سعی کردهاند ابن عربی را به خود منتسب کنند.
ذهن رؤیازدۀ ابن عربی، ذهن جذابی است. او رؤیا را به زاهدان، مانند میکند و معتقد است همانسان که جنین در زهدان، تکوین مییابد، «معنا» نیز در رؤیا شکل میگیرد. بنابراین، رؤیا، نوعی اتحاد با عالم غیب است که تصور جدیدی از جهان به دست میدهد. رؤیا، از زمان و مکان فراتر میرود و رؤیای ابن عربی، اصل و ذاتِ ابداع و آفرینش است.
علوان در این کتاب با تکیه بر آنچه ابن عربی در «فتوحات مکیه» درباره خویش نقل کرده، اثری آفریده که نه تنها یک بیوگرافی کامل محسوب میشود، بلکه با روایتی جذاب و زبانی روان و شیرین، داستانی کامل و کم نقص است. کتاب شامل چندین سِفْر است و از این جهت ما را به یاد ساختار کتابهای آسمانی میاندازد: اسفار. از دیگر سو، کل داستان، به طور منظم توسط روایتهایی موازی شکسته میشود. روایتهایی که این گونه تدوین شدهاند تا سیر آن نسخه خطی (زندگینامه یا میراث معنوی او) خودنوشت ابن عربی را- در کتاب حاضر- از زمان مرگ او تا سال ۲۰۱۶ قرن به قرن نشان دهند؛ که کتاب از کجا به کجا رفته و چگونه در کتابخانههای دربار، مزارها و قبهها و بارگاهها دست به دست گشته و شاهد چه ماجراهایی بوده و چگونه و چرا…
مارتا کیست؟
نویسنده: ماریانا گاپوننکو
مترجم: حسین تهرانی
ناشر: ققنوس
قیمت: ۲۵ هزار تومان
تعداد صفحات: ۲۶۲ صفحه
«مارتا کیست؟» یک رمان پستمدرن است که برای اولین بار در سال ۲۰۱۲ چاپ شد و دو جایزه آدِلبرت فون شامیسو و آلفا را برای نویسندهاش به ارمغان آورد. گاپوننکو نویسنده اوکراینی است که ترجمه این اثرش از زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. گاپوننکو ۳۷ سال دارد و به زبان آلمانی مینویسد.
این رمان از نظر فرم و ساختار، حاوی برخی نوآوریها و ساختارشکنیهاست. به عنوان مثال نویسنده در برخی صفحات فقط یک جمله یا پاراگراف نوشته و صفحه را همانطور سفید رها کرده است.
داستان «مارتا کیست؟» درباره یک پرندهشناس ۹۶ ساله است که مطلع میشود مرگش نزدیک است و تصمیم میگیرد آخرین روزهای عمرش را در یکی از مجللترین هتلهای دنیا به سر ببرد.
در قسمتی از این رمان میخوانیم:
در این کابین طلایی، نورها چه آرامشبخشاند، به یاد آوردن درد کشیدن چقدر گنگ و مات است. هر لحظه میتوانم پرواز را متوقف یا آن را طولانیتر کنم و به بُعد دیگری وارد شوم. مثلا به پنجمین و آخرین. ولی حالا فعلا بین زمین و آسمان معلق میمانم.
آسانسور سینه طلاییاش را میگشاید. قدم گذاشتن روی موکت، پا را بیسروصدا در این کفپوش نرم فروبردن، نوعی مکاشفه است. شور و شعف لوادسکی جایش را به شگفتی و تعجب میدهد: داخل ویترینی که درست جلوی ورودی کافه قرار دارد یک دوربین سیاه-طلایی مخصوص اپرا برق میزند و زنجیر شیکی دور آن پیچیده شده است. در ویترین کناری، بالشهایی که از شدت سفیدی میدرخشند و روی آنها علامت اختصاری این هتل مجلل گلدوزی شده است، دستمال سفرهها و ملافههای آهاردادهشده. لوادسکی جلوی این گنجینه نامرئی، که با نورپردازی ویترین به نحو شایستهای به نمایش گذاشته شده است، خم میشود. از پشت شیشه با تحسین به عروسکی چینی نگاه میکند که زن خدمتکاری را نشان میدهد که پَر گردگیریای در دست دارد. درِ ورودی کافه هتل قیژقیژ میکند؛ خانمهای معطر داخل و خارج میشوند، فرش گامهایشان را میبلعد و کفشهای پاشنهبلندشان روی سنگهای مرمر سرسرا، به دلیل جفایی که مدت کوتاهی در حقشان شده، انتقام سختی میگیرند.
لوادسکی در حالی که در پشت سرش قیژقیژ میکند زیر نور ملایم لوستر وارد کافه میشود. طنین پیانو پیکر فرسوده و نحیفش را در بر میگیرد. گارسونی با منویی که در دست دارد از جایگاه موسیقی پایین میآید و میهمان را به سمت میزی نزدیک پیانو راهنمایی میکند. همهچیز به هم میآید، نور به موکت، سروصدای خفه به بازتاب ضعیف نور توسط آینهها. فقط لوادسکی و گارسون در این آتشفشان خاموش تافته جدابافتهاند، تا زمانی که حرکت میکنند. لوادسکی مینشیند. گارسون هم، که فرز و چابک بین میزها حرکت میکند، بهزودی جزئی از اِلمانهای داخلی خواهد شد. لوادسکی شگفتزده میشود؛ حتی در چنین محیط کوچکی هم انسان محو میشود، انگار محیط آنقدر روح دارد که ما، جانداران واقعی، ناگهان در آن غرق میشویم.
اسپینوزا و ما
نویسنده: آنتونیو نگری
مترجمان: فواد حبیبی و امین کرمی
ناشر: ققنوس
تعداد صفحات: ۱۶۰ صفحه
قیمت: ۱۶ هزار تومان
آنتونیو نگری، فیلسوف مارکسیست پست مدرن، در طول حیات فکریاش که با تلاطمها سیاسی بسیاری هم همراه بود، سه کتاب مستقل و مهم را به باروخ (بندیکت) اسپینوزا اختصاص داد؛ فیلسوف مهم قرن هفدهمی اروپا که تا پیش از انتشار کتابهای نگری و دوستان دیگرش در فرانسه بیشتر و صرفا به عنوان فیلسوفی شناخته میشد که در کنار دکارت، مالبرانش، لایبنیتس و دیگران از سرمداران و آغازگران سوژهمحوری و عقلگرایی در فلسفه مدرن بود. اما نگری از نیمه دوم قرن بیستم به بعد در کنار دیگر همکارانش در دل سنت فرانسوی تفسیر اسپینوزا، به قرائتی یکسره متفاوت از این فیلسوف برجسته آغاز دروه مدرن دامن زدند. سنت فرانسوی تفسیر اسپینوزا به طور مشخص از دهه ۶۰ با آثاری از الکساندر ماترون، ژیل دلوز، فردینان آلکیه، کارسیال گوئرو، اویی آلتوسر، پییر ماشری، اتیین بالیبار و… به ارائه تفسیری از اسپینوزا در مقام متفکری متمایز روی آوردند که نه فقط نسبت چندانی با حلقه واسط دکارتگرایی و قراردادگرایی در اندیشه سیاسی آن دوران نداشت، بلکه حتی گسستی اساسی بود از فلسفههای رایج آن دوران، بویژه سوبژکتیویسم دکارتی و ایدئالیسم و هگلیانیسم اروپایی.
انتونیو نگری بازخوانی خود از اسپینوزا را در چنین بافت تاریخیای مطرح کرد. او با نگارش سه کتاب «اسپینوزای برنداز» و «نابهنجاری وحشی» در آخر «اسپینوزا و ما» تلاش کرد قرائتی اجتماعی سیاسی و تا حد زیادی رادیکال از اسپینوزا ارائه دهد. قرائت او از اسپینوزا نهتنها گسستی از قرائت متعارف از وی به مثابه فیلسوف عقلگرای سپیدهدمان مدرنیته است، بلکه حتی القاکننده این معنا است که اساسا اسپینوزا را نمیتوان به هیچ وجه فیلسوفی «مدرن» دانست. طبق خوانش نگری، اسپینوزا به سبب تن ندادن به فلسفه سوژه و قراردادگرایی سیاسی موجود در آن دوران، و در عوض با طرح نوعی از هستیشناسی که امکان درک قدرت برسازندهی «انبوه خلق» را میسر میسازد، نه فقط ربطی به فلسفه مدرن ندارد، بلکه صرفاً بدین معنا در دوره مدرن قرار دارد که به نقد و افشای این دوران و همه آن چیزهایی بپردازد که تفکر و سیاست مدرن از آغاز آنها را طرد کرده است. از نظر نگری درست به همین دلیل است که اسپینوزا به جای تلقی فردگرایانه از سوژه، افراد را مجموعههای متغیری از بدنها و امیال میبیند که در جهانی سرشار از تاثیر و تاثر، حق و پایداری خویش را در هستی بر کرسی مینشانند.
بر همین مبنا آنتونیو نگری، باروخ اسپینوزا را در دوران و سرزمین خویش فیلسوفی «نابهنجار» میداند که بر علیه نظم و نظام معرفتی و سیاسی آن زمان میآشوبد و در سپیدهدم تسلط نظام لیبرالیستی و سرمایهداری از اشکال اصیل «انسان اجتماعی صاحب میل»، «امر جمعی»، «انبوه خلق»، «دموکراسی» (متمایز از اشکال لیبرالیستی تاکنون موجود) و بسیاری دیگر از عناصر اصیل اخلاقی و سیاسی دوران کنونی سخن میگوید.
این محتواها به طور کم و بیش مصرح هم در دو کتاب نخست نگری درباره اسپینوزا طرح شده بودند، هم در کتاب آخر او درباره فیلسوف قرن هفدهمی با عنوان «اسپینوزا و ما» که اخیرا توسط «فواد حبیبی» و «امین کرمی» به فارسی ترجمه شده و از سوی نشر ققنوس منتشر شده است. اسپینوزا و ما ضمن طرح مهمترین عناصر موجود در قرائت نگری از اسپینوزا، همچنین تلاش دارد تا نسبت اسپینوزا با ما در دوران موسوم به سرمایهداری متاخر را هم روشن کند. دورانی که مردمان آن از جهات بسیاری به خوانش اندیشههای نابهنجار نیازمندند تا عادات و معانی مالوف در عرصه سیاست را مورد بازنگری و بازسازی جدی قرار داده و به عنوان موجودی اجتماعی بیش از پیش بر کنش و امر مشترک در زندگی و سیاست وقوف بیشتری یابند. بر این مبنا دغدغه «اسپینوزا و ما» نوشته آنتونیو نگری در مجموع این است که چگونه اسپینوزا از قفای مدرنیته به روزگار حاضر که به «پستمدرنیته» موسوم است، جهیده تا ما را نه فقط به تاملی براندازانه در مقابل گفتارهای غالب روزگار معاصر وادارد، بلکه ما را به عملی مشترک فرابخواند که از طریق آن میتوانیم حق خویش را در هستی به کرسی بنشانیم.