مریلین مونرو صاحب کتابخانهای شخصی بود با بیش از ۴۰۰ جلد کتاب، او شیفته آثار جیمز جویس، والت ویتمن و اشعار هاینریش هاینه بود. سال بلو و کارل سندبرگ قهرمانان ادبیاش بودند و ترومن کاپوتی و ایزاک دینسن دوستان صمیمیاش. فراموش نکنیم که او مدتی هم همسر آرتور میلر بود.
کتاب تکهپارهها، مجموعهای از یادداشتها و اشعار مرلین مونرو، که در حقیقت گردآوری دستنوشتههایی که پس از مرگش از زیر تخت او پیدا شدهاند، تلاشیست برای هویدا کردن سویههای ناشناختهای از شخصیت این ستارهی نامدار دنیای سینما. چهرهای که سالها تحت سیطرهی صنعت هالیوود و دنیای بیرحم سرمایه زیر نقاب «بمب سکسی» و «بلوند احمق» مخفی بود و سرانجام هم زیر خاک مدفون شد.
مونرو این دستنوشتهها را روی کاغذپارههای مستعمل و اوراق مارکدار هتلهای محل اقامتش نوشتهاست. آنا استراسبرگ، روانکاو مرلین مونرو و وارث او، بر خلاف وصیت مونرو که گفته بود پس از مرگش، داراییاش را بین دوستان و آشنایانش تقسیم کنند، میراث مرلین مونرو را نزد خودش نگه داشت و این دارایی به لی استراسبرگ، وارث آنا استراسبرگ رسید و او برای اداره میراث هنری مونرو، شرکتی به نام «مرلین مونرو ال ال سی» تأسیس کرد.
حدود نیم قرن پس از مرگ مونر و در سال ۲۰۱۰ انتشارات «فرر، استراوس و گیروز» این دستنوشتهها را از این شرکت خرید و به همت استنلی باچتال و برنارد کامنت به شکل کتاب در آورد.کتابی که خواننده را با سعی بسیار مونرو برای راهیابی به عوالم روشنفکری آشنا میکند.
در سالهای حیات مونرو برای بسیاری از عکاسان، عکس گرفتن از تمثال مشهورترین«زن بلوند سکسی» دوران در حال خواندن کتاب جویس یا هاینریش هاینه یک جور سرگرمی طنازانه بود. اما با خواندن نوشتههای مونرو در مییابیم که موضوع برای خود او هرگز شوخی نبودهاست. او در این نوشتهها او از زنی پرده برمیدارد که نوشتن و ادبیات برایش ریسمانهای نجات بودند، راه و ابزاری برای کشف خودش و سامان دادن زندگی پرآشوب و اندوهبارش. کتاب همچنین به مثابه پناه و همدمی برای مونرو بود در دوره بیخوابیهای مزمن او.