سابقه نشان داده است که وقتی رئیس دولتی سخن از جنگ روانی به میان میاورد و ضربات و انتقادات وارده بر دولت از هر طرف چه چپ و چه راست را به اینجا و آنجا حواله میدهد، یعنی که آن دولت و آن حکومت به پایان خط نزدیک شده است. این درست مصداق سخنان حجت الاسلام دکتر حسن روحانی رئیس جمهور حکومت اسلامی در مراسم افطاری با اصحاب رسانه در چهارشنبه گذشته بود که با وجود سخنان بسیار شنیدنی نمایندگان اصحاب رسانه و همچنین سخنرانی مهم روحانی باز تاب چندان وسیعی در رسانه ها پیدا نکرد، که احتمالا میتواند حساب شده قلمداد گردد، از اینرو که انتقادات و ضد انتقادات هم چندان چشمگیر مطرح نگردند.
در این مراسم نمایندگان رسانه ها بیشتر گلایه ها و انتقاداتشان متوجه وضعیت معیشت، مشگلات متعدد اقتصادی واجتماعی ، بیان ناامیدی ها از شرائط موجود و تصویر آینده تاریک خودشان بود. یکی میگفت اگثر رسانه ها درجریان مبارزات انتخاباتی با همه توان به یاری شما شتافتند، ولی شما در مقابل، تمام وعده های خود را به فراموشی سپردید و هیچکدام را عملی نکردید. دیگری میگفت پنج سال است که شما رئیسجمهور هستید ولی یکبار هم با مدیران رسانهها جلسه نگذاشتهاید که صحبتهای آنها را هم که همان حرفهای مردم است بشنوید. مدیر رسانه دیگری از وضعیت امنیتی حاکم بر روزنامهنگاران و زندانیشدن آنان و بعضی احکام آنها مانند ممنوع الفعالیت شدن سخن گفت.
روحانی که خود را بسیار مغبون حس میکرد، زمانی که برای سخنرانی در پشت تریبون قرار گرفت، گویی در بین راه باخود شرط کرد که در پی پاسخ گویی به سئوالات بیشمار مدعوین نباشد. لذا با نا دیده گرفتن سئوالات و انتقادات مطرح شده تنها به تشریح عملکرد دولت خود پرداخت و در پاسخ به انتقادات هم ترجیح داد عملکرد دولت را تبلیغ کند و دریک دفاع تمامعیار اقدامات دولت خود در طول پنج سال گذشته را به رخ حاضرین کشد. او با این ترفند، ضمن آنکه موجب تغییر فضای جلسه که به شدت انتقادی شده بود گردید، بلکه در عین حال و شاید برای اولین بار با استفاده از تکیه کلام معروف رهبر، یعنی ” دشمن ” سخن خود را اینگونه آغاز کرد و مطرح نمود که دشمن یک جنگ روانی به راه انداخته است و از اینرو از همان ابتدا به رسانه ها توصیه کرد که بایستی حواسشان جمع باشد و با این جنگ روانی مقابله کنند.
روحانی برای اینکه جنگ روانی را بیش از حد خود بزرگ جلوه داده باشد، رسما اعلام کرد که مملکت نه مشگل اقتصادی دارد، نه فرهنگی ، نه اجتماعی و نه امنیتی، بلکه مواجه با یک جنگ روانی تمام عیار است. او در تکمیل ادعای خود جمله بعدی را چنین بیان کرد که مشگلات بسیارند، ولی اقتصادی نیستند. درحالیکه تمام مشگلات مملکت اقتصادی است. او در این رابطه باز مانند همیشه متوسل به بازگو کردن یک سری آمار و اطلاعات دروغین، ظاهرا برون آمده از کیسه رمالی بانک مرکزی و مرکز آمار کشور نمود تا اصحاب رسانه را که خود ختم روزگار هستند قانع کند. او با استناد به آمار بانک مرکزی رشد اقتصادی کشور در سال ۹۶ را، برابر با ۴.۴ درصد اعلام کرد و ادعا نمود که ما از رشد منفی به رشد مثبت اقتصادی رسیدهایم هیچگاه ناامید نبوده و نیستم و امروز نیز با وجود فشارهای سنگین، اما از آینده کشور، مردم و نظام ناامید نیستم و کاملا و بسیار هم به آینده امیدوارم.
اینکه یک رئیس جمهوری قادر باشد در یک نشست تخصصی، آنهم مرتبط با اصحاب رسانه و در فضایی به شدت انتقادی اینگونه آشکارا دروغ گوید و نگرانی هم نداشته باشد که فردا در رسانه ها چه نوشته خواهد شد بسیار جای حرف دارد. جای حرف از این نظر که در ارائه آمارهای اقتصادی حتا یک مورد هم مطابق با واقعیت مشاهده نشد. ولی آنچه که ، به ویژه آنچه که در طی سخنان او حاضرین را به تعجب وا داشت، اشاره اش به مشگلات بود که گفت : ” بسیار زیاد است ، ولی اقتصادی نیست “. برای صحت این ادعای خود نیز باز مثل همیشه متوسل به آمارهای کلیشه ای دروغین شد. ازجمله با اشاره به دست آوردهای بسیار روشن صندوق های انتخابات سال ۹۲ و سال ۹۶ مجددا به رشد اقتصادی اشاره نمود که براساس آن در سال ۹۶، از رشد منفی به رشد مثبت اقتصادی رسیدهایم. رئیسجمهور خاطرنشان کرد که نباید مسئله جدید یا دشمنان جدید بسازیم بلکه باید مسائل را شناخته و حلوفصل کنیم و با شناخت دقیق دشمن برای پایان دشمنیها تلاش کنیم نباید مسئله جدید یا دشمنان جدید بسازیم بلکه باید مسائل را شناخته و حلوفصل کنیم و با شناخت دقیق دشمن برای پایان دشمنیها تلاش کنیم. نباید در رسانهها توقعات مردم را بیجا بالا ببریم، چرا که بالا بردن بیحساب توقعات مردم یعنی ایجاد ناامیدی در آنها، بلکه باید توقعات را در حد مقدورات و توان ملی سامان و پاسخ دهیم.
متاسفانه برخلاف نظر آقای رئیس جمهور و با استناد به اظهار نظرهای اگثریت قریب به اتفاق کارشناسان و اندیشمندان اقتصادی دست اندرکاران در حوزه تجارت که جیره خوار حکومت اسلامی نیستند، اتفاقا اصلی ترین مشگل حکومت اسلامی را اوضاع بهمریخته اقتصادی کشور میدانند که وارد فاز فروپاشی گردیده است. فروپاشی شاخ و دم ندارد:
زمانیکه بدهی انباشته شده دولت به سیستم بانکی، پیمانکاران، نهادها، و موسسات دیگربه مرز یک تریلیون تومان رسیده باشد و در مقابل بودجه جاری دولت حدود جهارصد بیلیون تومان را رقم زند، یعنی ورشکسته بودن دولت. زمانیکه رکود اقتصادی حاکم گردد و تولید کشور با بحران موجودیت مواجه گردد، یعنی فروپاشی زمانیکه بودجه دولت دچار کسری مداوم و نهادینه شده میگردد و هرسال نیز بر آن افزون میشود، یعنی فروپاشی اقتصادی. زمانیکه رقم بیکاری از مرز ۲۰ درصد فراتر میرود و در مورد زنان درصد بسیار بالاتر میرود، یعنی فروپاشی اقتصادی، زمانیکه رشد نقدینگی در ظرف ۵ سال از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان به بالای ۱.۵ تریلیون تومان آنهم بدون پشتوانه میرسد،یعنی فروپاشی اقتصادی زمانیکه دولت نرخ دلار را ۴۲۰۰ تومان تعیین میکند ، ولی در بازار آزاد هردلار حدود ۷۰۰۰ تومان خرید فروش میشود، یعنی فروپاشی اقتصادی، زمانیکه از ۲۵ میلیارد دلار از تراز ۱۲۰ میلیارد تومانی کشور را تجارت قاچاق تشکیل میدهد که حکومت خود در آن دست دارد ، یعنی فروپاشی اقتصادی، زمانیکه قیمت خودرو با یک اشاره بین ۲۰ تا ۴۰ درصد افزایش مییابد، یعنی فروپاشی اقتصادی، زمانیکه فرار ارز این چنین شتابان در حرکت است و غارتگران بیت المال به سرعت مشغول تبدیل نقدینگی خود به ارز حتا به هر قیمت هستند، یعنی فروپاشی اقتصادی.
اما نکته حائز اهمیت و در عین حال بسیار تعجب آور در کشور نفرین شده کورش و رضاشاه که قبل از انقلاب از اقتصادی پویا، رو به رشد و بسیار فعال برخوردار بود، غلطیدن به درون گودال فروپاشی اقتصادی، با وجود آنهمه امکانات بالقوه و بالفعل اقتصادی است. اینکه گردانندگان حکومت اسلامی ، به ویژه شخص ولی فقیه توانسته اند یک چنین اقتصاد پایه دار و محکمی را اینگونه تخریب کنند که از اوج پیشرفت به قعر ذلت فرو رود و با این وجود رئیس جمهورش از عادی بودن اوضاع سخن گوید مستحق دریافت بزرگترین نشان خیانت در امانت میباشند.