مسابقات استعدادیابی صدای کودکان عربزبان،که نوبت دوم اش هم به همت شبکه MBC برگزار شد، مانند سری پیشین، پر بود از صداهای آسمانی کودکانی که از سراسر جهان عرب گرد آمدهبودند، تا در سایهی شعر فاخر و موسیقی کهنسال عرب رویاهای کودکانهشان را زندگی کنند. فقیر و غنی، دغدغهمند و بی خیال…
کودکانی آمده از دل خون و غوغای سرزمینهایی پیر و زیبا، کودکانی زخمی جنگ و نابرابری از مصر و لیبی و تونس و عراق و سوریه و فلسطین و یمن ، تا نازپروردگانی از کشورهای امارات و کویت و لبنان…همه و همه در کنار هم با یک اشتراک بزرگ: کودک بودن. حنجرههای کوچکی که برای رهایی از لجنزار دنیای آدمبزرگها فریاد میزدند.
فصل نخستین¬ این مسابقات مشحون بود از آمیزه¬ی اعجاب انگیز نبوغ و احساس و معصومیت. از دخترک تونسی میراث دار صدای ام کلثوم تا بلبل کوچک بی آشیان عراقی که از ترس داعش به لبنان گریختهبود و میخواند: «آرزومند پروازم و رسیدن به سرزمینم…» و پسرک زیبای فلسطینی که با خواندن شعر ابوعرب، از امید ابدی همتبارانش برای بازگشت به «سرزمین درختهای توت و زیتون» میگفت.
از میان تصاویری که از این مسابقات بیشتر در ذهن مخاطبان فارسی زبان مانده، ویدئویی¬ست که سال گذشته از آوازخوانی غنی بوحمدان دخترک نه سالهی سوری – فارسیزبان دست به دست میشد. صدای معصوم و صورت زیبای دخترک ابزار ترحمطلبی دو سوی دعوا بود بی آنکه بشنوند او اشک می ریزد و تمنا میکند: «کودکیمان را به ما برگردانید.»
دومین فصل از برنامه ی کشف زیباترین آوای کودکانه ی جهان عرب، امسال اگرچه کم سرو صداتر و بی حاشیه تر برگزار شد، اما این چلچله های کوچک خوش الحان، سفیرانی شدند برای پیوند موسیقی و صلح.
یمان القصار یکی از این کودکان هنرمند بود، خنیاگر ده ساله ای از شهر حلب، که به گفته ی خودش از وقتی خودش را شناخته، جنگ و خشونت دیده است. او در فصل خون و جنون حلب، عود را مرهم و محرم دل دردمندش کرده و برای گریز از آنچه بر شهر و آشیانش می گذرد دست به دامان موسیقی شده است، هنری که بهانه ی زیستن اوست و همراه خوشی و دردش.
شمایل تکان دهنده ی دیگر این سری مسابقات، محمد خضر بود. پسرکی هشت ساله از غزه. کودکی که بوی نان تازه-پخته ی مادرش، یادآور حسرت های شاعرانه ی محمود درویش است و ضبط صوت کوچک زخمی و چسب خورده اش زمزمه گر صدای ودیع الصافی. کودکی که عود از جسم نحیفش بزرگتر است و عشقش به موسیقی بزرگتر از همه ی نداشته هایش. آنقدر که ویرانه های شهر در راه خانه تا کلاس موسیقی، در چشم این مبارز صلح جو آبادند و سرفراز. حصار شهرش را هیچ می انگارد و می شود تجسم زنده ای از شعر محمود درویش: «محاصره ات را محاصره کن»
سه داور و مربی این مسابقات کاظم ساهر، نانسی عجرم و تامر حسنی اند. که در این میان کاظم الساهر به واسطه کودکی دشوار و کارگری های مدام، همراه و همراز احوال کودکان جنگ و طبقه ی زحمت است. او که سال گذشته یکی از ماندگارترین آثارش با نام «به یاد آور» را همراه دو فینالیست گروهش اجرا کرده بود، از این برنامه هم مجالی ساخته است برای هشدار نسبت به آشوب و بلوای دنیای امروز. برنده ی جایزه ی یونسکوی بهترین ترانه کودکان، در دومین سری این مسابقات هم دست نوازشگر پدرانه اش را بر سر ماریا، دخترک هفت ساله یمنی کشید، تا با نگاه دلسوز او این گنجشکک خوش اطوار بتواند با بهره گرفتن از دنیای جادویی رسانه، از دل خون و غوغای سرزمین زیبای پیرش، نوای صلح و دوستی مخابره کند، آن هم با خواندن ترانه ی «مقادیر» طلال مداح.