در جوامع پیشرفته یکی از وظائف و درعین حال خدمات اصلی دولت ها اقدامات بنیادین در جهت کاهش ریسک و تامین امنیت زیست، درهمه جهات از بلایای آسمانی و زمینی مانند زلزله، سیل، طوفان گرفته تا آتش سوزی و طغیان رودخانه، شیوع بیماری غیره برای مردم است. در این رابطه کافی است به اقدامات پیشگیرانه و عملیات نجات و تلاش ماموران در جهت کاهش خسارات هنگام وقوع اینگونه حوادث که متاسفانه تعدادشان هم در سال در نقاط مختلف جهان کم نیست و حوادث مشابه در سطوح کوچکتر اشاره شود که مشاهده میگردد نیروهای امداد، چه سریع و مجهز وارد میدان عمل میشوند تا میزان خسارات جانی و مالی را به حداقل برسانند. درحالیکه در جوامع درحال توسعه به علت عدم وجود یک چنین سازماندهی مجهز و تعلیم دیده، نه تنها برنامه های پیشگیری وجود ندارد، بلکه عجز و درماندگی حکومت زمانی بیشتر ظاهر میشود که چنین وقایعی رخ دهد. به همین جهت میزان خسارات جانی و مالی که در صورت مجهز بودن برای مقابله با حوادث میتوانست به حد اقلی محدود باشد به حداگثر و بیشتر مواقع در حد یک فاجعه نمایان میگردد.
درجامعه بلازده ایران، که به مرحمت حکومت امام زمانی وعدل علی، تسلط شیاطین شیعه نما را بر جان و مال مردم میسر کرده، از جانب حکومتگران بلایای زمینی و آسمانی به عنوان مشییت الهی پذیرفته شده است، لذا برخورد و مقابله با بلایای زمینی و آسمانی نه تنها چندان جدی تلقی نمیشود، بلکه در مواردی هم تحت عنوان تنبیه الهی به علت گسترش گناه در جامعه توجیه پذیرمیگردد. اینگونه استدلالها در واقع راه فرار حکومتگران از زیر بار مسئولیت را آسان میسازد. این درحالی است که در ساختار حکومتی سازمان هایی مانند هلال احمر، بنیاد امداد امام، بسیج وجود دارند که علی القاعده بایستی برای مقابله با حوادث طبیعی و کمک رسانی به خسارت دیدگان آماده خدمت باشند. بنا براین وظیفه اصلی این سازمانها مجهز بودن و امادگی برای کمک رسانی در حداقل زمان با حداگثر تجهیزات وامکانات با برنامه ریزی های از قبل مشخص شده میباشد که در اینجا معنا ندارد. دراین رابطه کافی است به نظر مدیر کل سازمان استاندارد استان تهران در باره زلزله اخیر اشاره شود که گفت: در کشور با چند چالش مواجه هستیم که در این خصوص میتوان به «عدم آمادگی برای مواجهه با بحران»، «نبود ساز و کار مهندسی و مدیریتی کیفی جامع متناسب با هر استان» و «نبود اهرم لازم برای اجرای قوانین» اشاره کرد.
در حادثه بسیار تاسف بار زلزله اخیر درغرب کشورواقعه جدیدی رخ داد و آن ورود تمام قد سپاه پاسداران به عنوان نیروی امدادی به صحنه بود. آنچه که در سه روز اول از این نیروی به ظاهر تجربه دیده و ورزیده مشاهده شد حیرت آور بود که تاچه حد مبتذل و بچه گانه عمل کرد، که در واقع بیشتر دست و پاگیر مانع تراش بود تا کمک کننده، تا انجا که صدای اعتراض همگانی را بر انگیخت، تا اینکه از روز چهارم شروع به اقداماتی کردند. این درحالی است که در چنین شرائطی سه روز اول روزهای نجات و تعیین کننده به شمار میروند.
اما نکته دیگری که در این حادثه مرگبار آشکار گردید، برملا شدن کلاه برداری و تاراج مردم محتاج به مسکن توسط سازمان مسکن مهر است. خرابی ساختمان های مسکن مهر که بیشترین خسارت را در بر داشته نشان از پایین بودن ضریب ایمنی این ساختمان ها میدهد. از آنجاییکه ابعاد فاجعه بسیار بالا است، لذا دست اندر کاران بیش از آنکه در صدد کاهش خسارات جانی و مالی مردم باشند، به دنبال رفع رجوع قضیه برای نجات خود هستند. در این رابطه نشست خبری مشترک سازمان استاندارد تهران و نظام مهندسی ساختمان تهران جالب است که ناگهان به فکر بررسی کیفیت ساختمانهای تهران افتاده است. قابل توجه اینکه خیلی سریع هم به این نتیجه رسیده که بیتوجهی شهرداری به وضعیت سازه هایی که از ضریب کیفی پایین برخوردارند عامل سستی ساختمان ها است، بطوریکه حدود ۹۰ درصد از ساختمانهای استان تهران توسط پیمانکاران فاقد صلاحیت ساخته میشود. نکته دیگری که قربان خانی رییس سازمان مهندسی تهران مطرح کرده، بی توجهی شهرداری به گزارشات در خصوص ساخت و سازهای فاقد استاندارد میباشد و میگوید که شهرداری تنها در خصوص گودبرداریهای پر خطر دخالت میکند و در این خصوص به هشت هزار بازدید از ساختمانهای شهر تهران در سال جاری اشاره دارد و میگوید: ۷۰۰ مورد از این بازدیدها مربوط به مصالح ساختمانی بود که درخصوص توقف ساخت و ساز ۷۶ مورد مکاتباتی با شهرداری صورت گرفت، اما چندان مورد توجه قرار نگرفت. رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان تهران در ادامه درخصوص روند دریافت شناسنامه فنی و ملکی در استان تهران میگوید که در سال جاری تاکنون چند هزار ساختمان ساخته شده که از مجموع ساخت و سازهای صورت گرفته تنها ۶۷ مورد شناسنامه فنی و ملکی اخذ کردهاند.
قربان خانی با اشاره به اینکه نظام ساخت و ساز کشور نیازمند تغییر اساسی است و باید به روز شود میگوید: اگر این تغییرات اساسی رخ ندهد باید منتظر حوادث ناگواردیگری بود، درحالیکه نادیده گرفتن جان مردم مسالهای است که نمیتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد. وی در پاسخ به این پرسش که آیا پروژه مسکن مهر استان تهران از استانداردهای لازم برخوردار است گفت: پروژه مسکن مهر خارج از نظارت نظام مهندسی ساخته شده و اینکه چه گروهی روند نظارت بر این ساختمانها را به عهده داشتند، نامشخص است.
پروژه مسکن مهر قراردادی سه جانبه بین وزارت راه وشهرسازی، بانکها و تعاونیها بود تا در زمانی کوتاه، صرف هزینه ای کم وتسریع درامور، زیر نظر وزارت راه و شهرسازی برای خانوارهای کم درآمد خانهسازی شود. در این رابطه برنامه ای که در ابتدا قرار بود برای ساخت ۲۵ هزار واحد مسکونی اجرا شود، ناگهان به ۲.۵ میلیون واحد مسکونی گسترش یافت. علت این تغییر ناگهانی بیدار شدن مافیای ساختمانی بود که گنج بی صاحبی را در مقابل خود میدید که قابل چشم پوشی نبود.
لذا با به کار گیری ایادی خود در درون حکومت به زمینه سازی پرداخت و در نهایت هم موفق شد مجوزساخت یک چنین انبوهی از ساختمان را به دست آورد. در جریان اجرای کار طبیعتا مهمترین فاکتور مورد نظر پیمانکاران، کاهش هزینه ساخت حتا به قیمت پایین آوردن کیفیت کاربود که چون نظارت دقیقی اعمال نمیشد به آسانی عملی گردید. دراین خصوص مدیر کل سازمان استاندارد تهران با اشاره به بازدیدهای خود از پروژههای مسکن مهردرکشورمیگوید: درآذر سال ۹۲ و پس از بازرسیهای صورت گرفته از آسانسورهای مسکن مهر استان تهران، متوجه شدیم حدود ۹۷ درصد آسانسورهای این ساختمانها غیر استاندارد هستند، از سوی دیگر ارزیابی از مصالح ساختمانی نیز نتیجه خوبی به همراه نداشت اما به دلیل اینکه وظیفه قانونی در این خصوص نداشتیم نتوانستیم اقدامی صورت دهیم و تنها گزارش را به مسوولان ذیربط ارائه کردیم.
اکنون وقوع زلزله خسارت بار کرمانشاه و مشاهده خرابی های غیر قابل تصور وارده برساختمان های مسکن مهر در این ناحیه ابعاد فاجعه ای را که تا کنون مخفی مانده بود برملا کرده است. حال ساکنین مسکن مهر متوجه شده اند که بایستی معایب و کمبودهای آشکار در ساختمانها را که همواره مورد اعتراضشان بوده است فراموش کنند و به فکر خطر بزرگتر، یعنی سستی و غیر استاندارد بودن ساختمانها که تهدیدی دائمی به شمار میرود باشند.