کلِیر استارکی، نویسنده کتابی تحت عنوان «مجموعه عاشقان کتاب» است و در آن به حقایق جذاب و عجیب دنیای ادبیات اشاره میکند. در این مطلب به چند مورد از این اتفاقات اشاره میکنیم:
آثار بسیاری از نویسندگان معروف بارها توسط ناشران رد شدند:
«بر باد رفته» نوشته مارگارت میچل قبل از انتشار از طرف ۳۸ ناشر مختلف رَد شد. «دوبلینی»های جیمز جویس ۲۲ بار رَد شد و در نهایت در انتشارات کوچکی چاپ آن را پذیرفت. (در سال اول انتشار فقط ۳۷۹ نسخه از کتاب به فروش رسید که ۱۲۰ نسخه آن را خود جویس خریداری کرده بود.)
آخرین رمان آلبر کامو در تصادفی که نویسنده را به کام مرگ کشاند پیدا شد:
آلبر کامو در ماههای آخر عمرش در حال نگارش داستان زندگی خود تحت عنوان «آدم اول» بود. اما در سال ۱۹۶۰ جان خود را در تصادف ماشین از دست داد. دستنوشته «مرد اول» بسیار کثیف و گِلی در میان خرابههای ماشین پیدا شد و دختر کامو وقت زیادی را برای پاکنویس این رمان ناتمام گذاشت تا کتاب بالاخره در سال ۱۹۹۴ منتشر شود.
پرفروشترین رمان دنیا اثری از چارلز دیکنز است:
پرفروشترین رمان تمام دوران «داستان دو شهر» است که به صورت شگفتانگیزی ۲۰۰ میلیون نسخه به فروش رفته است. البته پرفروشترین کتاب دنیا «انجیل» با ۵ میلیارد نسخه فروش است. در واقع «انجیل» اولین کتابی است که پس از اختراع چاپ در سال ۱۴۵۵ به صورت گسترده منتشر و از همان زمان به زبانهای مختلفی ترجمه شده است.
«آگاتا کریستی» عضو باشگاه کارآگاهان بوده است:
در سال ۱۹۳۰ آنتونی برکلی، نویسنده آثار جنایی گروهی تحت عنوان «کارآگاهان» برای نویسندگان آثار جنایی ایجاد کرد تا با یکدیگر ملاقات کنند و درباره موضوعات مختلف صحبت کنند. اولین رئیس این گروه جی. کی. پترسون بود و دیگر اعضا از جمله دوروثی سایرز، آگاتا کریستی و آستن فریمن نیز به طور دورهای ریاست آن را بر عهده گرفتهاند.
«دکتر ژیواگو»، شاهکار ادبی روسیه تا سال ۱۹۸۷ در روسیه حق انتشار نداشته است:
شاهکار ادبی بوریس پاسترناک تحت عنوان «دکتر ژیواگو» نخستین بار در سال ۱۹۵۸ میلادی منتشر شد. اما بلافاصله توسط دولت استالین توقیف شده و نویسنده آن متهم به آرمانی جلوه دادن کشور قبل از انقلاب و مسمومیت فضا پس از انقلاب شد. سپس کتاب قاچاقی به خارج از روسیه منتقل شده و به زبانهای مختلف ترجمه شد و مورد استقبال مخاطبین و منتقدین جهانی قرار گرفت. این کتاب برای نویسنده جایزه نوبل ادبیات را در سال ۱۹۵۸ میلادی به ارمغان آورد.
البته محدودیتهای زیاد موجب شد پاسترناک نتواند از موفقیت کتاب بهرهبرداری کند و حتی از گرفتن جایزه منع شد. پاسترناک به صورت غمانگیزی در سال ۱۹۶۰ میلادی از دنیا رفت و زنده نماند تا نسخه سینمایی کتاباش را ببیند. کتاب در نهایت در سال ۱۹۸۷ میلادی و پس از ایجاد اصلاحات توسط میخائیل گورباچف در روسیه منتشر شد.
یکی از نخستین دستنوشتههای ارنست همینگوی برای همیشه گم شد:
ارنست همینگویِ جوان داستانی درباره تجربیات خود در جنگ جهانی اول نوشت که به همراه چند داستانِ کوتاه و یادداشت در یک چمدان قرار داشت. در سال ۱۹۲۲ همسرِ اول همینگوی این چمدان را از پاریس به شهری در سوئیس، که در آن با همینگوی قرار ملاقات داشت، بُرد. همینگوی در آن زمان به عنوان خبرنگار اخبار کنفرانس صلح کشورهای اروپایی را پوشش میداد. همینگوی امیدوار بود کارهای خود را به ویراستاری به نام لینکلن استفنز که به عقاید نویسنده آمریکایی علاقهمند بود، نشان دهد. متأسفانه در سفر چمدان دزدیده شد و همه دستنوشتهها گم شدند. گفته میشود همینگوی از این اتفاق بسیار ناراحت شد، اما هیچگاه تلاش نکرد رمان را بازنویسی کند.