بازارچهی کتاب این هفتهی ما سرکیست به پیشخوان کتابفروشیهای گوشهگوشهی جهان کتاب. عناوین برگزیدهی ما در این گذر و نظر اینهاست:
….
درآمدی بر نظریه و اندیشه انتقادی در تاریخ هنر
نویسنده: حمید کشمیرشکن
ناشر: چشمه
تعداد صفحات: ۲۲۸ صفحه
قیمت: ۲۳ هزار تومان
مطالب این کتاب براساس کتاب «روشها و نظریههای تاریخ هنر» از آن آلیوا نوشته شده است. مولف کتاب، پیش از تالیف این اثر، سالها پیش، «روشها و نظریههای تاریخ هنر» را ترجمه کرده ولی آن را چاپ نکرده بود. هدف نویسنده از نوشتن این کتاب، ارائه یک درسنامه کاربردی و مختصر و مفید برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی و علاقه مندان هنر، با توجه به رویکردهای معاصر به تاریخ هنر بوده است.
این کتاب ۷ فصل دارد که به ترتیب عبارت اند از: «نظریه چیست؟»، «موضع گیری در برابر دانش»، «تجزیه و تحلیل فرم، نماد و نشانه»، «هنر و بافتار»، «روان کاوی و ادراک هنر»، «رویه های نظری» و «استفاده عملی از نظریه».
سوال مهمی که کتاب «درآمدی بر نظریه و اندیشه انتقادی در تاریخ هنر» در پی پاسخگویی به آن است، این است که چگونه ممکن است برخی نظریهها مانند نشانه شناسی، شمایل نگاری، مارکسیسم، پسااستعماری، فمینیسم یا نظریههای روان کاوی، برای توسعه یک متن تاریخ هنری به ما کمک کنند. در خلال دهه های اخیر مطالعه هنر به شکل فزایندهای پیچیده و چندوجهی شده است، با مفاهیم و متدولوژیهای برگرفته از گسترهای از رشتههای گوناگون برای کشف رابطه میان هنرمند، اثر هنری، بیننده و جامعه. علاوه بر حساسیتها و بستگیهای معمول به تکنیک، سبک، زندگی هنرمندان، بافتارهای فرهنگی و تاریخی، شمایل نگاری و غیره، اشتیاقی شدید به ابزارهای تحلیلی به این رشته اضافه شده اند. از میان آنها به عنوان مثال میتوان به امکاناتی اشاره کرد که روان شناسی دریافت، نظریه روان کاوی، جامعه شناسی، اندیشه های سیاسی به ویژه مارکسیسم و اشکال متنوع آن، ساختارگرایی، نشانهشناسی، فمینیسم، نظریه فرهنگی و ساختارشکنی فراهم می کنند.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
باختین معتقد است انگاره زبان تک گویی ما را به استانداردسازی یا استفاده از «زبان رسمی» سوق میدهد که همگی مجبور به صحبت کردن با آن هستند (مثال خوب در این مورد بحث موجود درباره اعتبار انگلیسی سیاهان در شهرهای بزرگ انگلیسی زبان، از جمله نیویورک و لندن است که لحن های زبانی و دایره لغات متفاوتی دارد). در مقابل زبان چندصدایی با هدایت زبان به سمت چندگانگی و شامل کردن گستره وسیعی از راه های مختلف صحبت کردن و راهبردهای دایره لغات رتوریکی (خطابی) متفاوت، به گریز از مرکز تمایل دارد. باختین معتقد است هر دو نوع زبان همواره در هر گفتاری در حال کار هستند. این مفهومی بنیادی برای کمک به ما برای درک ارزشها و تفسیر راههای متفاوت سخن گفتن در خصوص هنرهای تجسمی و از طریق آن است: چه مطالعه صنایع دستی خانگی و محلی باشد و نیز سقف کلیسای سیستین، یا تحقیق روی تجربه خانواده های کارگری در موزه ها و نیز نوشته های گرینبرگ و یا دیگر منتقدان برجسته هنر.
از دید پساساختارگرایان «واقعیت بیرون از زبان و در حکم چیزی اصیل وجود ندارد، بلکه مفهومی برساخته و زبانی است و در نتیجه پویا، ناایستا و دگرگون شونده است؛ پس معنا نیز پیوسته در سیلان است و به تعویق می افتد.» پساساختارگرایان همچنین معتقدند ساختارها حقایق همگانی و بی زمان در انتظار کشف شدن نیستند، بلکه عملکردهایی هستند که برای تفسیر جهان پیرامون مان خلق می کنیم.
رامونا و پدرش
نویسنده: بورلی کلییری
مترجم: نورا حقپرست
تصویرگر: آلن تییگرین
ناشر: پیدایش
تعداد صفحات: ۱۰۸ صفحه
قیمت: ۳هزار و ۵۰۰ تومان
این اثر نخستین بار در سال ۱۳۷۲ منتشر شده است. رامونا و پدرش داستان دختری است که تازه متوجه شده که پدرش کار خود را از دست داده است. دخترک دلش میخواهد بتواند به پدرش کمک کند و شبیه به پسری که در تبلیغات تلویزیونی است پول زیادی در بیاورد.
کتاب رامونا و پدرش که برندهی جایزهی نیوبری شده است، یکی از پرطرفدارترین کتابهای بورلی کلییری است. بورلی کلییری کتابهای زیادی با نگرش روانشناختی به مشکلات بچهها نوشته است که بسیاری از آنها جایزه گرفتهاند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «دخترها دوباره نقشهی جدیدی کشیدند. این نقشه جسورانهتر بود، باید قبل شام سیگارهای پدرشان را پیدا میکردند. خوشبختانه آقای کیمبی مشغول تعمیر ماشین بود. قبل از شام میخواست حمام کند. پس دخترها برای اجرای نقشهشان وقت کافی داشتند. سر میز شام، بئاتریس و رامونا گاهی زیر چشمی به هم نگاه میکردند. رامونا از بس هیجانزده بود نمیتوانست سرجایش آرام بگیرد.»
ساعت گرگ و میش
نویسنده: ژیلبرت سسبرون
مترجم: پرویز شهدی
ناشر: جهان کتاب
تعداد صفحات: ۴۵۶ صفحه
قیمت: ۴۰ هزار تومان
دو دوست، یکی سرباز دیگری دبیر، یکی جسم را بهکار میگیرد و دیگری روح را، یکی عملکردن را یاد میدهد و دیگری فکر کردن را، یکی خشونت بهخرج دادن را در پیش میگیرد و دیگری عدم خشونت را. اما به کجا میرسند؟
هر صفحه و هر فصل از کتاب «ساعت گرگ و میش» مملو از گفتههای جاندار، تکاندهنده، گاه گزنده و گاه نوازشآمیز است. این کتاب نگاهی دارد به الجزایرِ دوران استعمار؛ در واقع نگاهی به مردم و روشنفکران فرانسه در زمانی که الجزایر از مستعمرات آن به شمار میرفت و تقابل دو دیدگاه متضاد که «رولان» شخصیت اصلی داستان با افراد دیگر خصوصاً «جورج» به عنوان فردی با دیدگاه متفاوت، دارد.
نویسنده این اثر «ژیلبرت سسبرون» در ایران نام چندان شناخته شدهای نیست. او که در سال ۱۹۱۳ در پاریس به دنیا آمد، در سال ۱۹۳۴ مجموعه شعری به نام سیلاب منتشر کرد. اولین رمان سسبرون «بیگناهان پاریس» در سال ۱۹۴۴ در سوئیس منتشر شد. او ۴ سال بعد با رمان «زندان ما خود قلمرویی است» جایزه سنت بوو را از آن خود کرد.
جوینده طلا
نویسنده: ژان ماری گوستاو لو کلزیو
مترجم: پرویز شهدی
ناشر: چشمه
قیمت: ۳۰ هزار تومان
تعداد صفحات: ۳۵۶ صفحه
نویسنده این کتاب، متولد سال ۱۹۴۰ در شهر نیس فرانسه است. او در ۲۳ سالگی با انتشار اولین اثرش با نام «صورت جلسه» برنده جایزه رنودو شد. بسیاری این رمان را الهام گرفته از آلبرکامو و دیگر نویسندگان جریان رمان نو میدانند. این نویسنده در سال ۱۹۶۷ برای خدمت سربازی به تایلند فرستاده شد اما به دلیل اعتراضهای زیادش به سوءاستفاده جنسی از کودکان، اخراج و به مکزیک فرستاده شد. سپس از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۴ به بومیان پاناما پوست و با آن ها زندگی کرد. تجربهای که او از این سالها به دست آورده، به تعبیر خودش، منقلب کننده بوده است.
لو کلزیو در سال ۱۹۸۰ به خاطر رمان «صحرا» برنده جایزه ادبی بزرگ پل موران از فرهنگستان فرانسه شد. او در سال ۲۰۰۸ همزمان با انتشار داستان «همیشگی گرسنگی» برنده جایزه ادبی نوبل شد.
رمان «جوینده طلا» درباره زندگی مصیبت بار آدمهایی است که زندگی را به دنبال گنجی موهوم و بیحاصل، هدر میدهند. در داستان «جوینده طلا» جوینده این گنج یک نفر است اما نمادی از کل بشریت و انسانهای به اصطلاح متمدن و مترفی است که هر روز، بیشتر از گهواره شان، یعنی طبیعت فاصله میگیرند و در نابودی خود و زادگاهشان یعنی کره زمین تلاش میکنند.
این رمان ۷ بخش دارد که به ترتیب عبارت اند از: بخش نخست «دره بوکان، ۱۸۹۲»، بخش دوم «فارست ساید»، بخش سوم «به سوی جزیره رودریگ، ۱۹۱۰»، بخش چهارم «رودریگ، خلیج کوچک انگلیسیها، ۱۹۱۱»، بخش پنجم «ایپر، زمستان ۱۹۱۵، سُم، پاییز ۱۹۱۶»، بخش ششم «به سوی رودریگ، تابستان ۱۹۱۹ _ ۱۹۱۸»، بخش هفتم «ماناناوا، ۱۹۲۲».
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
این جا، هیچ چیز میان من و آسمان نیست. روی عرشه دراز میکشم، سرم را روی دریچه بسته میگذارم و با تمام وجود ستارهها را، انگار برای اولین بار باشد، تماشا میکنم. آسمان، میان دو دکل بالا و پایین میرود، صورتهای فلکی میچرخند، لحظهای بیحرکت می مانند و دوباره به چرخش درمی آیند. هنوز آنها را به جا نمی آورم. این جا ستارهها، حتا ضعیفترین و کوچکترینشان جوری میدرخشند که به نظرم جدید میآیند. صورت فلکی اوریون، سمت چپ کشتی است و طرف شرق شاید عقرب باشد که ستاره آنتارس میانش میدرخشد. این ستارهها را با برگشتن به جلو کشتی، چنان واضح نزدیک افق میبینم که کافی است فقط پایینتر را نگاه کنم تا بالا و پایین رفتن کندشان را ببینم. صدای پدرم را میشنوم که هنگام راهنمایی کردنمان در تاریکی باغ، از ما میخواست ستارههای کم اهمیت و ناپایدار را که بالای خط تپهها در نوسان بودند، خوب بشناسیم.