اصولا انتخابات در جمهوری اسلامی واژهای تهی از مفهوم و معنا است که در نهایت تدارک چیهای رهبری نظام حسب منویات بالاترین رکن قدرت یعنی شخص ولی فقیه عمل میکنند. این فرایند ، پس از مهندسی آشکار نظام در نتیجه انتخابات و سرکوب جنبش سبز بیش از پیش به لحاظ مفهومی قالب تهی کرد. با این وصف ، کماکان انتخابات ریاست جمهوری در نظام فقها و دینکاران حاکم در تهران ، خاصه پس از دوم خرداد ۷۶(فارغ از کیفیتِ تحقق وعدههای رئیس جمهور اسبق) نوعی اردوکشیِ صاحبان قدرت در زمین بازیِ درون نظام بوده و در استمرار این تمرین، مدلی از بازاموزی مفاهیم پایهای دموکراسی ، حقوق شهروندی و پاسخگو شدن لایههایی از قدرت رخنمون می شود.
ب: در انتخابات اخیر، دلمردگی، بی رغبتی شهروندان برای مشارکت و همینطور حس هیچکارگی شهروندان از یکسو ، و نوعی دلزدگی و یاس شخص خامنهای رهبری ایران در سوی دیگر مجموع عواملی شدند که کرختی خاصی در همه ابعاد میدان انتخابات حکمفرما شود.
اما در واپسین روزهای مانده به روز برگزاری انتخابات دور تند لحن روحانیِ میانه رو ، معنای خاص دارد:
یکم: حجم هجمههای جناح جمناییها خاصه بی پرواییهای غیر مترقبه قالیباف علیه روحانی ، و ورود نامزد کمکیِ تخریب علیّه روحانی در راند دوم مناظره یعنی آقا میرسلیم آنهم با ژست دفاع از آزادی بیان ، و حملههای بی وقفه سالبه علیّه روحانی در اظهارات رئیسی ، روحانی را نسبت به اصل ماجرا بد گمان کرده و با هدایت مردان پشت پرده نشین اصلاحات با کد جهانگیری که”جاده خاکی بزنند خاکی میزنیم،” آرام آرام به خاکی میزند .
دوم: تلاش اصولگرایان برای به دور دوم کشاندن انتخابات بیش از پیش مشهود شده ، و در رخوت خامنهای اگر جناح نظامیان تقلب گسترده نکنند اما قدرتِ دستکاری تا مرز دور دوم کشاندن را دارند و قطعا دور دومی شدن احتمال باخت روحانی در یک مهندسی آرای نرم بالاتر خواهد رفت . در صورت تحقق چنین گزارههایی ، ” تک دورهای شدن”ِ روحانی نیز در روندی به ظاهر مشروع و با ساز و کار انتخابات ، تسهیل و تسریع میشود. امری که خواست خامنهای است تا آخرین تتمه و بازمانده مردان هاشمی را به حاشیه بکشاند و در دمادم پایانی عمرِ این دیکتاتور ، آسوده خاطر سفر کند.
خامنهای فقیه خراسانیِ حاکم در نظام فقها ، قطعا چشم امید به دو خراسانی دیگر دارد ، رئیسی و قالیباف. هر چند نظرش به رئیسی نزدیک تر باشد اما اینبار در صورت برد قالیباف نیز راضی خواهد شد و لب به شکوه نخواهد گشود .
سوم: روحانی که همینک به لحاظ ارکان بالادستیِ حزبی – جناحی تا حدودی پشتش خالی است (حتا با نرمشِ نرم علی لاریجانی و ناطق نوری به سویش) و در فقدانِ هاشمی هنوز از یتیمیِ سیاسی گذار نکرده است، راه کار را در ادامه مشی اعتدال نمیبیند و این دور تند را با ضربات پیاپی علیّه جناح جمناییها و دأیره دلواپسان ادامه خواهد داد و در صورت راهیابی دوباره به سکوی قدرت نیز نه خودش روحانی دور نخست خواهد ماند و نه بسانِ خاتمی سکوت پیشه میکند و نه، در ضلع سوم رقیبِ تا بن دندان مسلح، در عملیات ایذایی علیّه دولت میکاهد.
نتیجه آنکه، تغییر لحنِ حسن روحانی و هر چه تندتر شدن نقدها علیّه دو نامزد معتمد رهبری ایران ، ناشی از از اطلاعِ احتمالیِ مردان روحانی از نقل و انتقالاتِ احتمالی، دستکاریهای محتمل و اعمال مهندسی برای تک دورهای کردن وی باشد .
زمزمهای که به دفعات در شش ماه پیش مطرح شده بود . هر چند آیات الله خامنهای در یک کنش شبه آمیز با متد عقبگردِ نرم ، گفت دولتها در تصمیم سازیهای کلان کارهای نیستند تا بی تفاوتی خود را نسبت به انتخاب احتمالی هر یک از نامزدها بطور پیشینی نشان دهد و یا به زعم خود در کنشی پیش اندیشانه،حساسیت زدایی و مسولئت گریزی کند.
ماشاالله عباسزاده، کارشناس ارشد وزارت کشور در دولت خاتمی