ترجمه فارسی “عرصه نبرد” اثر ژنرال مایکل فلین مشاور امنیت ملی ترامپ
ترجمه : عرفان قانعی فرد
در این کتاب، نویسنده با زبانی ساده سخن میگوید و از دولتهای اهل مماشات و معامله آمریکا در ۴۰ سال اخیر گله ها دارد که دست و پای افراد را در افشای اسلام رادیکال بستهاند؛ حتی کارشناسان امنیتی را.
با صراحت میگوید آن بشری که خود را به خُدا وصل میکند و دم از تقدس میزند، یک شرور شارلاتان است؛ چون به اسم خدا قتل و جنایت میکند. معتقدست با تروریسم اسلامی و اسلام رادیکال، جهان غرب باید چارهای عقلانی بیاندیشد.
عقاید ضد قرائت خشونت از اسلام دارد و آن قرائت سنتی و متحجرانه از یک کتاب آسمانی را مانع مدرن شدن خاورمیانه و آرامش بشر امروز میداند و میگوید آن نوع از مسلمانان از عقلانی شدن هراس دارند و اسلام رادیکال نوعی سرطان است و متن یک کتاب باستانی مانند قُران، در جهان امروز کارآیی ندارد و باید اصلاحات و رفرم دینی صورت گیرد.
بیش از یک دهه است که فلین بطور پیوسته، در کار و بارش به گروههای تروریست اسلام گرا پرداخته و جهادیها و سلفیها و … دشمن خون آشام بشریت میداند؛ همان افراد پیرو استبداد که به اسم خدا و پرچم سیاه، جز نکبت و بدبختی برای بشریت امروز، حاصلی نداشته. نقد اسلام و قران را واجب میداند و میگوید در قید و بند دین بودن یعنی بردگی و بندگی. و شرع را هم قانون احمقانه ضد بشر و ضد زن میداند. نقد شرع خشن و قرائت خونریزانه از اسلام را واجب میداند.
باورش این است که علاوه بر تروریسم در منطقه خاورمیانه و تهدیدهای موجود علیه غرب، جهان با یک جنگ چند لایه روبروست و اسلامیهای رادیکال مانند کمونیستها، میخواهند تفکر و مرام و مسلک و عقیده خود را بر غرب تحمیل کنند ؛ بنابراین باید در این عرصه نبرد، پیروز شد.
سران رژیم جمهوری اسلامی را ستمگر، دروغگو و حیلهگر میداند. که با جعل و اغراق و تبلیغات برای خود یک توهم و کاریکاتور تمسخرآلود از اسلام شیعی را به نمایش گذاردهاند و با دُکان داری دینی و تحمیق مردم جامعه، تفکر قدرت آلود خود را تحمیل میکنند.
میگوید که فرهنگ و هنر و ادب و تاریخ ایران حرمت دارد اما نظام ولایت مطلق فعلی، تیشه به ریشه ایران زده و بنا به فساد و هرج و مرج فعلی در داخل ایران، بنای رژیم بر آب است و بزودی فرو میریزد و میگوید که رژیم خمینی یک فاشیسم مذهبی است و بر اساس دروغ و خباثت و رذالت بنا شده. و اینکه خمینی، ۱۴۰۰ سال ایران را به عقب برگردانده و ایران با استعداد امروزه در شُرُف نابودی و اضمحلال تمام است.
به فساد سیستم اداری-اجرایی-قضایی در ایران اشاره دارد و اینکه در سیستم قضایی بر اساس شرع خشن، با حقوق بشر و حقوق زنان ضدیت میشود.
جمهوی اسلامی را بخش عمده اسلام رادیکال میداند و به روابط و عملیات تروریستی جمهوری اسلامی و حزب الله و امل لبنان میپردازد که از روز نخست سیاست ایران بر ضدیت با امریکاست و فطرت ایران دشمنی با غرب است و تفکر خمینی هم همان بود.
به ریشه تشکل هسته سپاه در اردوگاههای تروریستی یاسر عرفات اشاره دارد و بعد به قصههای صدور انقلاب و جنایات انفجارها علیه آمریکایی ها و ضدیت با یهود و گروگانگیری و …. میپردازد.
معتقد است که نظام سیاسی امروز مُلایان در ایران با داعش یکی است و دکان شیعه و سنی هم ساختگی است و القاعده دوست و یاور تهران است.
میگوید که جمهوری اسلامی با دروغ و رفاقت با پاکستان و کره شمالی، هم جهان را سرگرم اتم ساخت و هم به تروریسم دامن زد و هم علنا مینویسد که کارتر و اوباما هر دو احمقهای مصلحت چی و فریبکار تاریخ امریکا هستند که جمهوری اسلامی را باور کردند و با سیاستهای مخرب آنان زدوبند کردند و دست دوستی با مُلایان حاکم دادند.
فلین خواهان تغییر رژیم در تهران است. با حمله سیاسی و تبلیغاتی علیه ایدئولوژی تبلیغی و دروغ رژیم و فضای سانسور حاکم بر ایران. فلین پدیدهی موهوم و ساختگی ولایت مطلقه فقیه را “ضد ایران و بشریت” برمیشمارد و همچنین، کابوس خامنهای را هم خیزش دوباره مردمی و یا جنبش دمکراتیک جدید میداند.
به دوباره شعله ور شدن جنبش ۱۳۸۸۸ در ایران باورمند است مشروط بر آنکه رییس جمهور در پشت پرده به رفاقت با دکان داران غدار دین نپردازد و میگوید اوباما به جای شنیدن و حمایت معنوی از دمکراسی طلبی و آزادیخواهی مردمان ایران، به نامه نگاری با دشمن متوهم و غدار آمریکا، یعنی خامنهای، پرداخت که همواره فرمایشات بیات شده دارد مانند امپریالیسم جهانخوار، نظام منحط سرمایه داری، لیبرالیسم مُرده ، سقوط آمریکای متجاوز و …
فلین از ائتلاف و حضور جمهوری اسلامی در خط ضدیت با غرب متمدن و آمریکا ( کره شمالی- چین-روسیه-ایران-سوریه-کوبا-ونزوئلا-نیکاراگوا-اکوادر و…) وحشت زده است که درآمدهای این ترمینال اقتصادی پدید آمده ، برای حمایت از تروریسم در جهان امروز به کار رفته است.
معتقد است آنچه امروز جهان غرب و متمدن با آن روبروست خطرناک است و باید چارهای اندیشید و بساط این دیکتاتوریهای مذهبی را برچید.
معتقد است که جهان با یک جنگ چندلایه روبروست و باید در این عرصه نبرد، رسانههای فارسی مماشاتگر و اهل معامله فارسی زبان در امریکا و یا وابسته به دولت امریکا، دوباره نو شوند تا سخن و صدای نسل جوان ایران و ملت های زیر یوغ استبداد باشند؛ نه حکومت قهار و غدار آنان.
دست آخر به دور از فضای فکری نویسنده و فارغ از راه حل های عملی و ممکن او ، کتاب “عرصه نبرد” خواندنی است؛ آن هم با زبانی شیرین و مردم فهم.
و تلنگری به اندیشه و ذهن نقاد خواننده است تا با شک و نگاه خرد ، بیشتر بجوید و بکاود.
پانویس: آنچه خواندید پیشتر در خبرگزاری ایرانشهر به چاپ رسیده بود. این مطلب اما برای تجدید چاپ در اختیار بخش فرهنگ و ادب خبرنامه خلیج فارس قرار گرفته بود.