جنگی، بدون اعلان رسمی و شفاف برای آغاز و پایاناش. جنگی که تمام کنشهایش پنهانی و قوانین میدان نبردش مبهم و نامفهوم بود. جنگی میان مه و غبار. این شاید سادهترین توصیف از «جنگ سرد» باشد. این اصطلاح که حالا به برههای ازتنشها و کشمکشهای دو ابرقدرت بلوک شرق و غرب اختصاص دارد. با قدرتنماییهای گوناگون در عرصههای مختلف ورزشی، فرهنگی، علمی و نظامی عرض اندام میکرد و با وجود آنکه هیچ درگیری نظامیای میان نیروهای ایالات متحده و شوروی سابق را رقم نزند، اما دامنهی این بحران منجر به بروز جنگهایی بنیانبرانداز در چهارگوشهی گیتی شد، از جنگ کره و ویتنام و افغانستان گرفته تا بحران موشکی کوبا و ساخت دیوار برلین. این جنگ مالیخولیایی سرانجام بی اعلان رسمی و با سقوط کمونیسم و فروپاشی و تجزیه اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ به پایان رسید. اما «جنگ سرد» در بین مردمانی که در آن دوران میزیستند سبب ساز رواج سوءتفاهم متقابل، سوءظن، هراس از جنگافزارهای هستهای، انزوا و بروزعشقهای سودایی شدهبود. این فضای وهمآلود و این رویدادهای دهشتانگیز دستمایهی خلق آثار بسیاری در حوزهی ادبیات داستانی شدهاند. با هم نگاهی میاندازیم به معروفترین آنها:
۱- «۱۹۸۴» نوشتهی جورج اورول
اورول عنوان کتاب را با جا به جا کردن دو رقم آخر سال نگارش کتاب (۱۹۴۸) تعیین کرد. ۱۹۸۴، به شیوه ای هنرمندانه تصویری کامل از یک حکومت توتالیتر را به تصویر می کشد. داستان، روایت جامعهی ویرانی ست که در آن همهی مردم تحت سلطهی «برادربزرگ» زندگی میکنند، شهر مملو است از پردههای تلویزیونی که رفتار و گفتار انسانها را رصد و به پلیس مخابره می کنند. در این جهان غریب و بعضا آشنا سه شعار اصلی طنین انداز است: «جنگ صلح است، آزادی بردگی ست، جهل قدرت است.»
در این جامعه خبری از دوستی و عشق نیست، استراحت، آشپزی و لذت بردن از زندگی بی معناست و مردم برای گذران معیشت خود در تنگنا و سختیاند، دولت مجهز به انواع وسایل الکترونیک جهت استراق سمع و تعقیب است و آزادی در حریم خصوصی بی معناست. همهی افراد جامعه به هم بدبیناند و به یکدیگر به چشم خبر چین و مامور مخفی پلیس نگاه میکنند، دولت دم از آزادی و دموکراسی میزند اما در عمل هیچ حقی برای مردم قائل نیست. اورول که همهی این مصائب را برآمده از انقلابی مصادره شده میداند، پس از تشریح این وضعیت با ترسیم پایانی تلخ و سیاه خواننده را برجای خود میخکوب میکند.
۲-«جاسوسی که از سردسیر آمد» نوشتهی ژان لو کره
«ژان لوکاره» نویسندهی بریتانیایی در این رمان از پشت پرده مناسبات سیاسی و کشمکش های درون حزبی آلمان شرقی گفته و زندگی و دنیای حرفهای جاسوسها و عناصر امنیتی انگلستان و همینطور درگیر شدن آنها را با نظام کمونیستی آن سوی دیوار برلین دستمایهی داستان قرار داده است. تصویر ماهرانهی فضای غمافزا و نمایش مرگ اخلاق و عاطفه چیزیست که این کتاب را به سنجهای برای آثار مشابهش بدل کردهاست. قهرمان داستان، لیماس، جاسوسی کهنهکار است که پس از سالها جاسوسی در توجیه اعمالی که با معیارهای اخلاقیاش در تعارضاند، چهرهای مصیبتبار از خود ارائه میدهد. پایانبندی تراژیک و رستگاری لیماس، نشاندهندهی ترجیح نویسنده است در پرداخت شان و شرافت انسانی نسبت به شعارهای سیاسی.
۳- «کتاب دانیل» نوشته از ای. ال. دکتروف
این کتاب روایت داستانی زندگی، محاکمه و اعدام ژولیوس و اتل روزنبرگ است. این زن و شوهر به جرم جاسوسی و ارائه اطلاعات سلاحهای هستهای آمریکا به شوروی در سال ۱۹۵۳ و در آمریکا محاکمه و اعدام شدند.
۴- «بوته آزمایش» اثر آرتور میلر
میلر، نمایشنامهنویس آمریکایی، این نمایشنامه را با اقتباس از محاکمات جادوگری در سیلم در ماساچوست آمریکا در بین سالهای ۱۶۹۲ تا ۱۶۹۳ میلادی نوشته و در استعارهای ناب آن را متناظر دادگاههای تفتیش عقاید در دورهی مککارتیسیم قرار دادهاست. در این دادگاهها که در دورهی جنگ سرد و در ایالات متحده برگزار شد، براساس فهرستی موسوم به «لیست سیاه» متهمان به کمونیسم مورد بازجویی و مواخذه قرار میگرفتند. اسامی این فهرست عموما نامهای هنرمندان، نویسندگان و روشنفکران را شامل میشد. آرتور میلر خودش هم در سال ۱۹۵۶ از سوی کمیته فعالیتهای غیر آمریکایی مجلس نمایندگان مورد مواخذه قرار گرفت و به خاطر امتناع از شناسایی دیگر افراد حاضر در جلسات به جرم تحقیر کنگره محکوم شد.
۵- «در ساحل» نوشتهی نویل شوت
این رمان تخیلی، را نویل شویت نویسندهی انگلیسی متاثر از وحشت برآمده از جنگ اتمی در سالهای جنگ سرد نوشتهاست. او آیندهای را پیشبینی میکند که بر اثر وقوع جنگ اتمی، نیمکرهی شمالی زمین نابود شده و تنها استرالیا از نابودی در امان مانده است. اما موج عظیمی از ابرهای رادیواکتیو بهسوی این قاره در حرکت است و دو ماه بعد آنجا هم نابود خواهد شد. در این داستان، دانشمندان آمریکایی در قامت منجی به تصویر کشیدهشدهاند که در تلاشاند زندگی بشریت را بخت دوبارهای بدهند.
۶- «مامور ما در هاوانا» نوشته گراهام گرین
«جنگ سرد به مثابهی یک کمدی» این نگاه ویژهی گرین است به این بحران طولانی. او در این داستان طنزآلود یکی از خندهآورترین جاسوسهای روزگار را خلق کردهاست: ورمالد، یک فروشندهی جاروبرقی و یک جاسوس ناخواسته.
او به شکلی اتفاقی و در یک دستشویی عمومی به استخدام سرویس عریض و طویل اطلاعاتی بریتانیا درمیآید و به او پیشنهاد میشود که جاسوس انگلستان در کوبا باشد. ورمالد، حتی فرصت فکر کردن و پاسخ دادن را پیدا نمیکند و تا به خودش میآید، مامور ملکه در کشوری میشود که در آن دولت باتیستا تلاش میکند تا دست شورشیهای کمونیست را از قدرت دور کند و درگیریها در کشور ادامه دارد، هرچند هنوز کسی فکر نمیکند قرار است چه بشود و همه زندگی معمولی خود را میگذرانند. کنایهی گرین در این رمان، از آن جهت است که پیامدهای تخریبی «جنگ سرد» را منحصر به ابرقدرتها نمیداند و از تاثیر غیر مستقیم آن در به آشوب کشیدن سرزمینهای کوچکتر میگوید.