لاله زار یکی از خیابانهای قدیمی و مرکزی شهر تهران است. این خیابان زمانی بسیار پررونق بوده و از لحاظ تفریحی و فرهنگی تاثیر بسیار زیادی برای ساکنان تهران داشته است. اما حالا از این خیابان فقط نامی برجا مانده و هویتش را تنها درفیلمهای تاریخی و سریالهایی چون شهرزاد باید جستجو کرد. با کجارو همراه باشید تا خیابان لاله زار را بیشتر بشناسیم.
این خیابان از جنوب به میدان امام خمینی (توپخانه) و از شمال به خیابان انقلاب اسلامی منتهی میشود.
خیابان لالهزار از قدیمیترین خیابانهای تهران است که در قدیم از میدان توپخانه (سپه) شروع و به چهارراه استانبول که آن سالها دشت سرسبزی بود و لالههای فراوان در آن میرویید، ختم میشد. انتهای واگون اسبی که از چهارراه شاهپور و حسنآباد و میدان توپخانه میگذشت، در انتهای خیابان لالهزار قرار داشت. بسیاری از تئاترها، رستورانها، تجارتخانهها، کابارهها، پیالهفروشیها، خیاطخانهها، سینماها و فروشگاههای معروف ایران در این خیابان قرار داشت
تفاوت خیابان لالهزار با خیابان شانزهلیزه
خیابان لالهزار از نظر شکلی تفاوتهای بسیاری با خیابان شانزهلیزه داشت، به طوری که پهنای خیابان شانزه لیزه در حدود یکصد متر و خیابان لالهزار حدود ۲۰ متر است و طول خیابان شانزهلیزه در حدود ۲ کیلومتربوده ولی طول خیابان لالهزار در حد یک کیلومتر است. در شانزهلیزه هزاران درخت کاشته شده و این خیابان به واسطهی درختان در دو بخش قابل تفکیک است، و لی در خیابان لالهزار نظم خاصی در طراحی رویش درختان وجود ندارد. البته تفاوتهای ظاهری بسیار زیادی بین این دو خیابان وجود دارد، ولی آنچه که در بعضی نوشتارها شباهت بین این دو خیابان عنوان میشود، این است که خیابان لالهزار در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی، همچون شانزه لیزه نماد نوگرایی و هنر ایران بود و «شانزهلیزهٔ تهران» لقب گرفته بود.
تارخچهی خیابان لالهزار
ناصرالدین شاه پس از بازگشت از سفر اول فرنگستان به فکر احداث خیابانی مانند «شانزهلیزه» در تهران به عنوان «دارالخلافه» افتاد و دستور داد که از میان باغ مصفای لالهزار خیابان بکشند. زمینهای اطراف خیابان نیز میان «مقربین درگاه» تقسیم شد.
بعدها در دوره پهلوی خوانندگان موسیقی عامیانهٔ ایران مانند مهوش، آفت، قاسم جبلی، تاجیک، روحپرور، علی نظری، آغاسی، سوسن و ایرج حبیبی، همگی در لالهزار به روی صحنه میرفتند.
به نوشته جعفر شهری در کتاب «تهران قدیم»:
عشقی و عارف بهترین کارهای خود را در سالن گراند هتل لالهزار به صحنه بردند و خانمهای شوخ و شنگ با لباسهای اروپایی و پسران رعنا، سر شبها رو به آن میآوردند و شیکپوشترین مردان و آلامدترین زنان را میشد در آن خیابان دید.
«خانه و باغ اتحادیه» یا «خانه امینالسلطان» عمارتی مربوط به دوران قاجار است که به عنوان تنها بازمانده از خیابان لالهزار قدیم و یکی از نفایس معماری عصر قاجار شناخته میشود.
هتلها و مراکز تفریحی و بناهای شاخص خیابان لالهزار
هتل، کافه و کاباره
• گراند هتل
• کاباره مولنروژ
• کافه افق طلائی
• کافه مصطفی پایان (در لالهزار نو)
• کافه نور (در لالهزار شمالی)
• کافه ری (در لالهزار شمالی)
• کافه لالهزار (در لالهزار جنوبی)
• کافه پارس
سینما
• سینما ونوس (نام کنونی: سینما سارا)
• سینما رکس (نام کنونی: سینما لاله)
• سینما خورشید نو
• سینما فردوسی
• سینما البرز
• سینما ایران
• سینما مایاک
• سینما مرجان
• سینما متروپل
• سینما کریستال
• سینما تابان
• سینما فاروس
• سینما رودکی
• سینما شهرزاد
• سینما مترو (نام کنونی: سحر)
• سینما ملی (رویال پیشین و نادر کنونی) در کوچه ملی
تماشاخانه
• تئاتر پارس
• تماشاخانه گبومر و روسیخان
• تماشاخانه گیتی (صادقپور)
• تماشاخانه تفکری
• تئاتر دهقان
• تئاتر نصر
اماکن دیگر
• فروشگاه پیرایش (نخستین فروشگاه بزرگ به سبک اروپائی در ایران)
• فروشگاه جنرال مد
• مسجد هدایت
• خانه اتابک
• مجموعه مسکونی خانواده اتحادیه
• انبار ببراز خان
• آرشیو اصغر (عکاس)
دورهی اوج خیابان لالهزار
زمانی در لالهزار ۱۵ سینما و چندین تئاتر وتماشاخانه فعالیت داشت. ولی امروزه ۱ الی۲ سینما در این خیابان فعالیت دارند و اکثر سینماها اکنون از رونق افتادهاند. در اوایل دوره پهلوی، در ابتدای خیابان لالهزار از سوی میدان توپخانه مغازهای به نام پیرایش قرار داشت که به دلیل داشتن پوشاک مد روز در تهران شهرت داشت. روبروی این مغازه کافه قنادی لالهزار قرار داشت. امروز بیشتر لالهزار را صنف فروشندگان لوازم برقی در اختیار گرفتهاند.
با آغاز نهضت مشروطیت، لالهزار به عنوان محل سکونت افراد مرفه و روشن فکر و پردرآمد و از مهمترین مراکز تجمع و مبارزه علیه استبداد شد؛ به طوری که در هرگوشهای از این خیابان عدهای مشغول چاپ روزنامهها بودند که با روی کار آمدن رضا شاه ودستههای مختلف فرهنگی و سیاسی، روبروی یکدیگر قرار گرفتند. از سال ۱۲۹۹ تا ۱۳۲۰ با خراب کردن دیوارهای شهر و پرکردن خندق و ایجاد خیابان شاهرضا (انقلاب اسلامی فعلی)، محور مرکزی شهر به سمت شمال کشیده شد؛ چنان که تاثیرات معماری اروپائی به خوبی مشاهده میشود. ساختمان چهار طبقه توماجیان، نشانه شکوفایی هنر معمارانی چون وارطان بود. در این سالها این خیابان هم مرکز تجاری، هم تفریحات شبانه و هم محل شکل گیری سالن گراندهتل و سینماهای خورشید، مایاک، وایران و هنرستان هنرپیشگی و همچنین اولین گل فروشی تهران بود.
تبدیل منزل علاءالدوله به جامعه باربد و اداره دادگستری به تئاتر گیتی و تئاتر صادق بهرامپور ازجمله این تغییرات است. فروشگاه لوازم برقی ساسانیان به عنوان مغازه الکتریکی که قبلا درخیابان ناصرخسرو بود، به لالهزار نقل مکان کرد. پارچه فروشی گیو که بهترین پارچههای آن زمان راعرضه میکرد و دفتر مجله صبا، روزنامه باختر و روزنامه کیهان، همگی در این خیابان پا گرفت. دراین سالها که در حقیقت آغاز دوران کسب خیابانی بود و کاسبی از حیطه بازار بیرون آمد، پاساژهای بسیاری به سرعت تاسیس شد؛ مانند پاساژ لاجوردی، سینا، ابهری و رزاقمنش که امروزه هم باقی هستند. کلاس موسیقی علینقی وزیری در انتهای این پاساژ قرار داشته است.
اولین بنگاه تولیدی به نام جنرال مد که به سریدوزی لباس مردانه اقدام کرد، همچنان فعال است. از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷، فعالیتهای لالهزار به قسمتهای مرفه شهر منتقل شد. خیابان منوچهری هم تحت تاثیر این تغییرات به صورت خرده بازار درآمد که رابطههایی با بافت لالهزار داشت. کاباره مولن روژ نیز به آینهسازی و کارگاه آهنگری تبدیل شد. پس از استقرار و اسکان اعیان و خارجیان در این منطقه و وجود سفارتخانهها، عملا فعالیتها و خدمات لوکس مربوط به آنها به این منطقه سرازیر شد؛ چون اروپاییان به اجناس خاص مصرفی و مانوس خود احتیاج داشتند و همچنین زرق و برق اجناس فرنگی، اعیان را نیز مجذوب کرده بود. به همین دلیل مغازههای فروش اجناس لوکس و خارجی در این بخش از شهر در نزدیکی سفارتخانهها شکل گرفت. سفارتخانهها و مراجعات ایرانی و فرنگی آنها، عمده مشتریان این سبک مغازهها بودند. چهار سفارتخانه مهم، یعنی سفارت ترکیه، بریتانیا، آلمان و روسیه، در این منطقه مستقر بودهاند. به علاوه، نیاز به تبدیل ارز نیز باعث استقرار صرافیها در اطراف سفارتخانهها شد.
بخشی از صرافیها پیشه زرگری را نیز انتخاب کردند و راسته صرافها در خیابان استانبول مستقر شد. به دلیل کمبود فضای فعالیت برای این صنف در خیابان استانبول، بعدها زرگریها به خیابان لالهزار کشیده شدند. پدیدههای نوین غرب به راحتی در این محل رشد کرد و با سفر اروپاییان به تهران و نیاز به سکونت موقت به سبک اروپایی، هتلها شکل گرفت که اولین آنها گراندهتل بود. بعد از مسجد، در کوچه معروفی به نام اتحادیه که سینما مرجان یا سینما مایاک سابق در آن قرار دارد، در سال ۱۳۱۲ ه.ش اولین فیلم ناطق تاریخ سینمای ایران، یعنی دختر لر به نمایش گذاشته شد.
کافهها نیز نیاز به تفریحات به سبک اروپایی را برطرف میکردند. تمامی عوامل باعث شد که لالهزار به شکل اروپا عمل کند و فضایی به وجود آورد که مردم مجذوب اروپا دسته دسته به آن رو آوردند. از تفریحات مهم اروپاییان در ایران میتوان از نمایش و اپرا نام برد. این اماکن چون مربوط به فرهنگ و هنر اروپاییان بود، باید در کنار محل استقرار آنان، یعنی هتلها جای میگرفت. این دوران، دوره پهلوی اول، اوج خودنمایی و رونق این خیابان بوده است .
دورهی افول خیابان لالهزار
افول لالهزار در دوره پهلوی دوم اتفاق افتاد. هرچه جمعیت شهر در این دوره بیشتر میشد، طبقه مرفه به سمت شمال شهر هدایت شد و به دنبال آنها واحدهای تجاری لوکس هم به آن مناطق راهی شدند؛ به طوری که به دلیل حضور افراد کم درآمد در این منطقه، بیشتر مغازههای عمدهفروشی یا خیاطیها تبدیل به تولیدی و سریدوزی شدند. البته باید گفت که تولیدیهای پوشاک نتوانستند همه عرصههای موجود در لالهزار را اشغال کنند؛ زیرا کالاهای جدید الکتریکی در این خیابان جایگزین شد و اطراف خیابان چراغ برق (امیر کبیر) را به علت سابقه وجود کارخانه برق مناسب استقرار این فعالیتها دیدند. به این دلیل الکتریکیها به خیابان ناصر خسرو و پشت شهرداری روی آوردند تا بتوانند به مشتریان کارخانه برق سرویس دهند.
به واسطه گسترش جمعیت، سینماها وتئاترهای لالهزار ترفندهایی برای جلب مشتریان جدید که اغلب شهرستانیها وسربازان بودند، پیدا کردند. بنابراین تئاتر وسینماهای لاله زار دچار تنزل کیفی شدند و با نمایش برنامههای کمیک و مبتذل و ارزان قیمت، مشتریان جدیدی برای خود پیدا کردند. لاله زار دیگر محل اجرای نمایشهای عارف و عشقی نبود، بلکه کمدینهای درجه دو و سه با استفاده از لهجههای شهرستانی سعی در خنداندن مردم داشتند.
احمد محیط طباطبایی، شورای بینالمللی موزهها (ایکوم) و تهرانشناس میگوید:
عجیب است، مسئولان شهرداری که علاقه به ساختن پردیسهای بزرگ سینمایی دارند، این خیابان را نادیده میگیرند. ساختمانهای حاضر و آماده سینمایی که می توانند راه اندازی شوند. کافههایی که میتوانند فعال شوند. کتابفروشیهای بسیاری در همین ساختمانها میتواند بازسازی شود. همه اینها در قالب خیابان لالهزار میتواند دیده شود اما افسوس.
لالهزار با وجود اشارههای مختلف از فیلمهای تاریخی تهران، از سریالهای مختلفی چون هزار دستان تا سریال محبوب این زمانه، شهرزاد، که هویت تاریخی خود را به واسطهی مکانهایی چون خیابان لالهزار دریافت میکنند، هنوز مثل قصههای هزار و یک شب ناشناخته است. کمتر نوجوانی است که بداند لاله زار هنوز وجود دارد. اما لالهزار واقعا وجود داشته و دارد.