شکوه به یغما رفته…
در سالهای دههی ۱۸۴۰، ، ماکسیم دوکان، جوان روزنامهنگار فرانسوی با موهبت بالیده شدن در یک خانوادهی متمول، توانست تا عطش دیرینش برای سیر و سیاحت در خاور میانه را سیراب کند. سفر آغازین او به ممالک مشرقزمین، از سال ۱۸۴۴ آغاز شد و یک سالی به طول انجامید، اما شوق دیدار دوبارهی آن سرزمین او را واداشت تا در سال ۱۸۴۹ دگرباره عزم سفر به شرق کند و این بار با دوست نویسندهاش، گوستاو فلوبر رخت سفر ببند. فلوبر در آن زمان جوان بیست و هفت سالهی بی نام و آوازهای بود که بعدها «سالامبو» و بسیاری دیگر از آثارش را با وام گرفتن از پدیدههای غریب شرق نوشت.
ماکسیم دوکان در سفر دوم میخواست تا تمامی دیدههایش از مناظر برجسته و بناهای تاریخی فراوان مصر، فلسطین و سوریه را مستند کند. به همین خاطر تصمیم گرفت تا مقدمات عکاسی را فرابگیرد و یک دوربین عکاسی را ابزار ثبت مشاهداتش کند.
دوکان را پایهگذار «عکاسی در سفر» خواندهاند، عکسهای غیر حرفهای او اگرچه از زاویهی دید یک توریست اروپایی ثروتمند برداشتهشده و از سویههای مردم شناسانه مبرایند، اما با این همه راوی فخر تاریخ این خطه از خاک زمیناند. خاکی که این روزها زخمیست و شکوه تاریخیاش به تاراج رفتهاست: