بورس تهران بطور جدی دچار بحران است، بطوریکه شاخص کل آن از حدود ۸۶۰۰۰ در ابتدای سال گذشته به رقم زیر ۶۴۰۰۰ در حال حاضر رسیده است و امید افزایش آن و رفع بحران حداقل در آینده نزدیک محتمل نخواهد بود. محمد فطانت رییس سازمان بورس اخیرا یک سری آمار و اطلاعات از سازمان بورس ارائه داده است که قابل توجه میباشد . او میکوید: تعداد افرادی که به طور مستقیم با بازار سرمایه در ارتباط هستند بر اساس آخرین آمار ۸ میلیون نفر است اما تمام کسانی که مشمول صندوق های بازنشستگی مثل تامین اجتماعی، بانک ها و صندوق بازنشستگی کشوری هستند نیز به طور غیرمستقیم از بازار سرمایه متاثر می شوند و در جرگه مجموعه بازار سرمایه محسوب می گردد. علاوه بر این افراد، ۴۰ میلیون نفر دارندگان سهام عدالت را نیز باید به این جمع اضافه کرد؛ بنابراین وقتی این اعداد باهم جمع شوند حساسیت بازار سرمایه و حساسیت تصمیماتی که این بازار را تحت تاثیر قرار می دهد، بیش از قبل مورد توجه قرار می گیرد.
وی همچنین توضیح میدهد که: حدود ۴۰۰ شرکت در بورس و فرابورس سهامشان مورد معامله قرار می گیرد که به ۴۰ صنعت تولیدی و خدماتی تقسیم بندی می شوند، از جمله این صنعت ها هلدینگهایی هستند که تعداد زیادی شرکت در زیر مجموعه خود دارند، گرچه بعضا زیرمجموعه ها در بورس نیستند اما حضور هلدینگها در بورس شفافیت بسیار خوبی را در این خصوص ایجاد می کند.
فطانت با بیان اینکه مجموع دارایی که در بازار سرمایه است ۸۸۰ هزار میلیارد تومان است میگوید: ۳۳۰ هزار میلیارد تومان ارزش شرکت های بازار سرمایه در حال حاضر در بورس و فرابورس است و به لحاظ حجم فروش ۳۵ درصد تولید ناخالص ملی را شرکتهایی که در بازار سرمایه فعالیت می کنند، ایجاد می کنند و اضافه میکند که در سال ۹۳ بیش از ۷۰ هزار میلیارد تومان انواع اوراق، کالا و حاملهای انرژی در بورس های اوراقی و کالایی مورد معامله قرار گرفته است، بطوریکه درآمدهای مالیاتی شرکتهای بورسی که به طور مستقیم در سال ۹۲ به دولت پرداخت شده ۴ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان بوده در حالی که این مبلغ به دلیل افت و رکود اقتصاد در سال ۹۳ با ۳۷ درصد کاهش روبه رو شده است.
فتانت درباره فراز و فروز شاخص کل در دو سال گذشته خاطر نشان میکند : زمانی که دولت تدبیر و امید انتخاب شد، شاخص بورس عدد ۴۵ هزار واحد را نشان می داد که در مدت کوتاهی تا حوالی ۹۰ هزار واحد رشد کرد که رشد جهشی و بسیار شتابانی داشت. از نیمه دی ماه سال ۹۲ تا به امروز بازار در مسیر نزولی قرار گرفت اگرچه نسبت به آغاز دولت یازدهم همچنان شاخص شرایط قابل رشدی را نشان می دهد ولی در سال گذشته شاهد افتی بودیم که این افت روی گروه فلزات اساسی، پتروپالایشی ها و معدنی ها خلاصه می شد به طوری که بیش از ۹۰ درصد افت بازار مرتبط با این صنایع بود. این صنایع علی القاعده از قیمت فلزات اساسی، کالاهای اساسی، قیمت نفت و سیاستهای کلان اقتصادی و سیاسی متاثر شدند، به همین دلیل این افت بیش از ۱۹ ماه ادامه پیدا کرده است.
چند ماه پیش که بحران بورس اوج گرفت به تصور اینکه شاید بشود با تغییر مدیریت یک زنگ تفریح کوتاه مدت ایجاد کرد تا فرصتی برای اجرای یک سری تدابیر از جمله استفاده از توافق هسته ای پیدا شود مدیر عامل بورس تعویض شد . فطانت رییس جدید هرچند که تدابیری نسبتا ضربتی به کار برد ، ولی در مجموع هنوز زنگ تفریح مورد انتظار حاصل نشده است. حتا برعگس، بعضی از اقدامات مدیریت جدید باعث کاهش بیشتر شاخصها شده است. به عنوان مثال بازگشایی نماد پالایشگاه ها در پایان اسفند ۹۳ محقق شد . کاهش زمان توقف نمادها از جمله مطالبات جدی و به حق سهامداران بود که در تدابیر جدید قرار شد وقتی نمادها به دلیل تغییرات در صورت مالی، تقسیم سود و برگزاری مجامع بسته می شوند در زمان بسیار کوتاهی دوباره بازگشایی شوند و از آنجایی که برخی نمادهای گروه پالایشی بیش از یک سال از توقفشان می گذشت و بازگشایی نماد این گروه مطالبه سهامداران بود، این امر محقق شد که باعث افت شاخص گردید.
ولی بهرحال تلاش برای رفع بحران و افزایش شاخص ها همچنان ادامه دارد. فطانت در خصوص تامین مالی از طریق بازار سرمایه میگوید: تامین مالی از طریق بازار سرمایه مورد توجه ما و دولت است که گامهای بسیار مثبتی در جهت آن برداشته شده است. به عنوان مثال جمع تسهیلاتی که شرکت های بورسی و فرابورسی در سال ۹۳ از نظام بانکی دریافت کردند ۴۷ هزار میلیارد تومان است، در حالی که عددی که در سال ۹۳ این شرکتها از طریق بازار سرمایه تامین مالی کردند ۳۴ هزار میلیارد تومان است و اساسا شرکتهای فعال در بازار سرمایه از طریق افزایش سرمایه یا ابزارهای مختلفی چون صکوک، مرابحه، اجاره، استصناع و اوراق سلف موازی استاندارد تامین مالی انجام می دهند. در بخش بورس انرژی نیز ابتکارات خوبی صورت گرفت از جمله انتشار اوراق سلف موازی استاندارد نفت کوره که به کمک این ابزار تامین مالی این محصول صورت گرفت و استفاده از این ابزار می تواند به سایر کالاهای عرضه شده در بورس انرژی و بورس کالا نیز تسری پیدا کند.
وی با بیان اینکه در بورس های کالایی اتفاقات مهمی رقم خورده است به جایگزینی سیاست قیمت تضمینی به جای خرید تضمینی در خرید کالاهای کشاورزی اشاره کرد و گفت: سالهای سال دولت برای کالاهای اساسی بودجه ای را درنظر می گرفت که با آن خرید تضمینی انجام می گرفت و به کشاورزان اعلام می شد که کالا و محصول شما با قیمت مشخص به صورت تضمینی خریداری می شود اما با نظامی که در بورس کالا محقق شد کالاهای اساسی این امکان را پیدا کردند که از این پس نه بر اساس خرید تضمینی بلکه بر اساس قیمت تضمینی روی تابلوهای بورس های کالایی مورد معامله قرار بگیرند و بدین ترتیب بسیاری از هزینه های سرباری که در ادوار گذشته بر دوش دولت و سایر بخش های مرتبط وجود داشت منتفی شد
رییس سازمان بورس درباره چشم انداز بازار سرمایه هم اذعان داشت: چشم انداز بازار سرمایه به نحوی است که حجم زیادی از سرمایه گذاران را از گوشه گوشه دنیا از ایرانی گرفته تا خارجی به بازار سرمایه جذب کرده است و این گروه ها آمادگی خود را در قالب گزاشهای ارسالی و برگزاری جلسات متعدد اعلام کردند. وی ابراز امیدواری کرد: امیدوایم در فصل بعدی بازار سرمایه شاهد حضور رسمی سرمایه گذاران ایرانی خارج از کشور و حجم قابل توجهی از سرمایه گذاری خارجی باشد و همچنین ارتباط بسیار مناسبی بین بورسهای ما و بورسهای منطقه و جهان محقق شود. در فضای کنونی علاقه مندی ایرانیان خارج از کشور و سرمایه گذاران خارجی به بازار اولیه و ثانویه مشهود است و ما امیدواریم زمینه ها و بسترهای لازم برای حضور این دسته از سرمایه گذارن فراهم شود و همچنین با رفع تحریم ها و از طریق جذب منابع خارجی پیشرفت پروژه هایی که در دست اجرا است، محقق شود.
بهرحال سازمان بورس دارای رییس جدیدی شده که آرزوهای زیادی در سر دارد تا بورس را هرچه بیشتر رونق بخشد و قطعا در رویا ی آن است که روزی هم نشان لیاقت بر سینه اش زده شود که آرزو بر جوانان عیب نیست. ولی بورس تهران دچار یک بیماری ساختاری است که با تدابیر این رییس یا آن رییس برطرف نمیشود. زمانیکه بورس تهران در رژیم گذشته راه اندازی شده، الگو گرفته از بورسهای جهانی چنین سازماندهی شد که مکانیسم عرضه و تقاضا حتی المقدور در قالب طبیعی آن بر بورس حاکم باشد که تقریبا هم چنین بود و ولینعمت و بازیگران آنچنانی که بتوانند خرید و فروش سهام را در پشت صحنه هدایت کنند وجود نداشت و بورس روال طبیعی خود را طی میکرد و خیلی کم تحت تاثیر بورس بازیها قرار میگرفت. دلیل آنهم قدرت گیری بخش خصوصی و عدم دخالت دولت بود.
در بعد از انقلاب ابتدا فضایی ایجاد شد که بورس به عنوان یک زائده استعماری و استثماری معرفی میشد و حتا نیروهای سیاسی چپ مانند حزب توده به دنبال انحلال آن بودند. بعد آز آنکه موج مصادره شرکتها وتصاحب اموال مردم گسترش یافت و ثروتهای باد آورده به دهان انقلابیون مزه کرد موضوع انحلال بورس هم منتفی شد. تااینکه مافیای تجاری در لباس سپاهی و امنیتی و بسیجی ، بانکدار، و بطور کلی “ولایی” مالک شرکتهای عظیم و پولساز کشور شدند که طبیعتا بسیاری از آنها یا از روی ضرورت و یا داوطلبانه عضو بورس یا بودند و یا شدند. از آن زمان به بعد حال و هوای بورس تغییر کرد، از جمله اینکه تعیین ارزش سهام نه از طریق مکانیسم عرضه و تقاضا، بلکه با زد و بندهای پشت دربهای بسته توسط مافیای تجاری – ولایی مسلط بر شرکتهای مطرح در بورس که سهامداران اصلی به شمار میایند صورت میگیرد تا درآمدهای کوچک مردم کوچه و خیابان را که به امید کسب مبلغی درآمد به بورس روی میاورند تصاحب کنند.
مادامیکه چنین فضایی بر بورس تهران حاکم است و مافیای حکومتی آنرا هدایت میکند، امید هرگونه تحول در جهت بهبودی و رشد و توسعه معاملات بورسی در مسیری طبیعی و یدون ساخت و پاخت های کثیف پشت صحنه میسر نخواهد بود . همچنین اینکه تصور شود با رفع تحریمها بزودی سهامداران داخلی و یا خارجی به بورس تهران روی میاورند و به آن رونق می بخشند، یا مدیریتی برود و مدریت جدیدی بیاید که معجزه کند همه اینها خوش خیالی و سرابی بیش نیست.