چندین دهه گاز برون آمده همراه با نفت از اعماق زمین دود میشد و به هوا میرفت و شرکت نفت انگلیس و پس از آن کنسرسیوم نفت توجهی هم به آن نداشتند و با بی اعتنایی نظاره گر دود شدن این ثروت ملی ایرانیان بودند. تا اینکه شرکت ملی نفت ایران در قبل از انقلاب اسلامی مهار گازهای شعله ور را در دستور کار خود قرار داد و مصرف آن در اشکال و دربخشهای مختلف اغاز گردید. از آن زمان تاکنون مصرف گاز با یک جهش پرشتاب مواجه بوده و بعنوان دومین منبع درامدی کشور پس از نفت جایگاه ویژه ای را در چرخه اقتصاد به خود اختصاص داده است.
بنا بر گزارشات شرکت ملی گاز ایران درحال حاضر توان تولید گاز خام از مخازن کشور به حدود به ۷۰۰ میلیون متر مکعب رسیده است که با توجه به اتمام بعضی پروژه های دردست اقدام بسیار محتمل است که تا یک سال دیگر به مرز ۸۰۰ میلیون متر مکعب نزدیک شود.
تحول در صنعت گاز ایران زمانی شروع شد که حوزه گازی پارس جنوبی کشف گردید و برنامه ریزی برای استخراج گاز از این مخزن که به لحاظ وسعت و ظرفیت دومین در جهان به شمار میرود آغاز گردید. عظمت کار و پیچیدگیهای فنی و عملیاتی برای بهره برداری ایجاب میکرد تا شروع عملیات به ۲۹ فازتقسیم و به اجرا گذارده شود.
از آنجاییکه یخش اعظم این منبع در خاک قطر قرار دارد و این امارت نشین زودتر از ایران عملیات بهره برداری را آغاز کرد لذا عقل سلیم حکم میکرد که سازمان نفت و گاز کشور همه توان خود را به کار میگرفت تا نه با سرعتی بیش از قطر ولی حداقل در همان حد پیش تازد که متاسفانه به دلائل مختلف چنین نشد . اولین و مهمترین علت در این رابطه عدم وجود اراده لازم در میان مسئولین حکومت اسلامی بود که درک و فهم لازم از عظمت این پروژه را نداشتند تا مانند قطرهمه توان خود را به کار برند تا هرچه سریعتر به نتیجه برسند. عامل مهم دیگر دخالتهای مافیاهای نفتی بودند که خیلی سریع دریافتند این طرح عظیم اقتصادی میتواند دسترسی به یک گنج باد آورده را ممکن سازد. متاسفانه چنین هم شد و هنوز هم چنین است و پارس جنوبی یکی از عوانل اصلی دراشائه فساد و رشوه خواری شناخته شده است. در این رابطه اولین تاثیر منفی رقابتها و جنگ مافیاهای نفتی بر سر انعقاد قراردادها شروع شد که از جمله خسارات آن تاخیرهای چند ماهه و حتا چند ساله در انعقاد قراردادها با شرکتهای خارجی و حتا پیمانکاران داخلی بود. آنگونه که جسته و گریخته افشا شده کمیسیون های پرداختی چهار شرکت شل ، توتال، انی و استات اویل که هشت فاز اول را انجام دادند به واسطه های ایرانی صحبت از چند صد میلیون دلار است . عامل سوم در تاخیر انجام پروژه ها تحریمهای اقتصادی امریکا و اتحادیه اروپا است که سبب گردید تا بسیاری از شرکتهای نفتی و سرمایه گذلر از خوردن این لقمه لذیذ محروم شوند.
در ظرف قریب به بیست سال گذشته حکومت اسلامی توانسته تنها ده فاز از ۲۹ فاز را بطور کامل اجرا کرده و به بهره برداری رساند. این درحالی است که قطر ساخت کلیه فازها راکه درهمین تعداد بود با مشارکت شرکتهای خارجی به پایان رسانده و شروع به بهره برداری نماید. خوشبختانه صدای اعتراض کارشناسان و رسانه ها از فساد و رشوه خواریها چنان بالا گرفته که دست اندر کاران را وادار ساخت تا فازهای ۱۲، همچنین ۱۵ تا ۱۸ را هر چند بطور ناقص و با ظرفیتی بسیار کمتر از پیش بینی شده افتتاح نمایند. البته مسئولین قول داده اند که ظرفیت تولید تا دو سال دیگر به مرز پیش بینی شده در برنامه برسانند.
آنگونه که شرکت ملی نفت ایران اعلام کرده است در نظر تا سه سال آینده، تولید گاز از پارسجنوبی را از ۳۵۰ میلیون متر مکعب کنونی، به ۸۰۰ میلیون متر مکعب در روز برساند؛ البته این موضوع، منوط به راهاندازی کامل بقیه فازهاست که نیاز به ۵۰ میلیارد دلار سرمایه دارد. به هرحال مسئولین حکومت اسلامی که مرتب در حال وعده دادن به ملت هستند در مورد پارس جنوبی هم وعده داده اند که تولید گاز خام را تا سال ۲۰۲۰ به حداقل هزاروصد میلیون متر مکعب در روز برسانند.
در رابطه با نحوه استفاده از گاز آنگونه که تاکنون عمل شده در چهار شکل مختلف جریان دارد که عبارتند از مصرف سوخت منازل ، مصرف نیروگاه ها و صنایع ، تزریق به چاه های نفت و صادرات. براساس آمارهای سال گذشته حدود ۴۰% از کل گاز تولیدی کشور، که به حدود ۹۰ میلیارد متر مکعب میرسد در بخش خانگی به مصرف رسیده است که نسبت به سال قبل از آن، بیش از دو درصد افزایش یافته است. آنگونه که عراقچی مدیر عامل شرکت ملی گاز اعلام کرده قرار است تا در سال جاری گازرسانی به ۸۰۰ هزار خانوار روستایی و تا سه سال آینده به ۲ میلیون ۴۰۰ خانوار انجام شود. وی ادعا میکند که در حال حاضر ۱۳% از خانوارهای ایرانی به گاز دسترسی ندارند که در صورت تکمیل پروژه های سال جاری احتمالا حدود ۵% کم خواهد شد.
در رابطه با مصرف گاز درنیروگاه ها و صنایع درسال گذشته بیش از ۵۰ میلیارد متر مکعب گاز در بخش نیروگاهی مصرف شده که نسبت به سال ۹۲ حدود ۱۴ میلیارد متر مکعب افزایش نشان میدهد، اما ایران برای جلوگیری از مصرف سوخت مایع در نیروگاهها، نیاز به ارسال سالانه بالای ۷۰ میلیارد متر مکعب گاز به این بخش دارد. در سال گذشته ظرفیت نیروگاههای حرارتی کشور بیش از دو هزار مگاوات بالا رفت و مصرف انرژی را با افزایش ۷ درصدی مواجه کرد. اگر همین افزایش در سال آینده نیز ادامه یابد، احتمالا نیاز به گاز در بخش نیروگاهی در سالجاری به ۷۵ میلیارد متر مکعب خواهد رسید.
در بخش صنایع در سال گذشته نزدیک به ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز مصرف شده که نسبت به سال قبل از آن، بیش از۲.۵ میلیارد متر مکعب افزایش نشان میدهد. افزایش مصرف گاز در صنایع کشور در ده سال گذشته بیش از سه برابر بوده است. اینکه در سالهای آینده چگونه خواهد بود آمار دقیقی در دسترس نیست ؛ اما با توجه به اینکه هماکنون پتروشیمیهای ایران با ظرفیت اسمی ۷۰% فعالیت میکنند، در نظر است ۷۰ میلیارد دلار در این بخش سرمایهگذاری شود و از هم اکنون مافیای نفتی دندانهای خود را تیز کرده تا به محض آزاد شدن دلارهای نفتی و پیگیری اجرای پروژه ها وارد عمل شود.
تزریق گاز به میادین قدیمی نفت بخش قابل ملاحظه ای از تولید گاز را در برمیگیرد. بسیاری از چاه های نفت در نیمه دوم عمر خود قرار دارند و طبیعتا دچار کاهش بازدهی میشوند که براساس محاسبات انجام شده این کاهش سالانه به حدود ۱۰% میرسد که نیاز به تقویت دارند. در سال گذشته اعلام شد که تزریق گاز به میادین گازی سالانه یک میلیارد متر مکعب افزایش یافته و و بطور متوسط به حدود ٩٣ میلیون متر مکعب در روز رسیده است، هرچند که این رقم در ظاهر بسیار بالا به نظر میاید، ولی واقعیت امر اینست که این رقم در مقایسه با نیاز واقعی میادین نفتی به تزریق گاز، بسیار اندک است . بنابراین در سال گذشته مجموعا حدود ۲۰۰ میلیارد مترمکعب گاز در داخل کشور مصرف شده است . اگر ایران در سالجاری بتواند تولید گاز خام خود را صد میلیون متر مکعب در روز افزایش دهد، قادر خواهد بود بعد از سالها، جوابگوی رشد مصرف خانگی و صنعتی برای سالجاری باشد و مصرف سوخت مایع در نیروگاهها را به حداقل کاهش دهد؛ اما همچنان موضوع تزریق گاز به میادین نفتی لاینحل خواهد ماند.
بر اساس گزارش حمیدرضا کاتوزیان، نماینده مجلس و رئیس پژوهشگاه صنعت نفت در سال ٢٠١٣، چنانچه مصرف گاز به شکل فعلی ادامه یابد در آنصورت مصرف روزانه در سال ۲۰۲۵ به بالای ۲۵۰۰ میلیون متر مکعبدر روز خواهد رسید؛ بهعبارت دیگر مصرف گاز کشور بیش از چهار برابر افزایش خواهد یافت که باید راهکارهایی برای کاهش این رقم اتخاذ شود. با توجه به ظرفیتهای افزایش تولید گاز، در صورت تحقق چنین وضعیتی، عملا ایران نهتنها گازی برای صادرات نخواهد داشت، بلکه نیاز چشمگیری به واردات مییابد.
در رابطه با صادرات گاز، در قبل از انقلاب خیز بلندی برداشته شد و دولت مصمم بود با تنظیم دو برنامه ریزی کوتاه مدت و دراز مدت صدور گاز در اشکال مختلف را به خارج به ویژه اروپا عملی سازد. عملیات زودتر از آنکه تصور میشد آغاز گردید و با ایجاد دو خط لوله گازی آیگات یک که گاز را به مرز ترکیه میرساند و آیگات ۲ که تا مرز شوروی سابق کشیده شد . یک قرارداد گازی هم با شوروی منعقد گردید که ایران گاز به شوروی صادر و شوروی همان مقدار گاز از طرف ایران به اروپا صادر نماید. حکومت بی منطق اسلامی در اولین اقدام این خط لوله را به بهانه ارزان فروشی ایران یکطرفه لغو کرد. همچنین خط لوله به ترکیه نیز برای سالها بی مصرف رها شد. تا اینکه حکومت اسلامی با تاخیر این منبع درآمدی را کشف کرد و در سال ۱۳۷۵ قرارداد ۲۵ سالهای برای صدور سالانه ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز با ترکیه منعقد گردید . از سال ۱۹۸۱ ایران روزانه ۳۰ میلیون متر مکعب گاز به ترکیه صادر میکند به طوری که ایران در سال ۲۰۱۳ با صدور حدود ۸ میلیارد متر مکعب، پس از روسیه دومین تامین کننده گاز ترکیه شد.
همچنین قراردادی هم با پاکستان منعقد شده تا با ایجاد “خط لوله صلح” گاز به این کشور صادر گردد که طرف ایرانی خط لوله تا مرز پاکستان را کشیده ولی دولت پاکستان در اثر فشار امریکا هنوز قرارداد قطعی را امضا نکرده است. همچنین حکومت اسلامی برای سالجاری در نظر دارد، صادرات پنج تا هفت میلیون متر مکعب گاز به عراق را آغاز کند که رقم چندانی نیست ، به همین جهت از منابعی به غیر از پارس جنوبی تامین خواهد شد. ولی اگر طبق قرارداد، میزان صادرات به عراق در سال آینده به ٢۵ میلیون متر مکعب در روز برسد، ایران باید خط لوله ششم سراسری را تکمیل کند که دو میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و گاز تولیدی از یک فاز استاندارد پارسجنوبی راهی عراق خواهد شد. با عمان نیز قرارداد صدور گاز منعقد شده ولی صدور آن فعلا متوقف است .
صدور گاز به اروپا نیز که سالهاست حرف آن زده میشود فعلا در گرو تحریم اقتصادی غرب است . هماکنون اروپا تمایل خود را برای واردات گاز ایران بعد از تحریمهای غرب اعلام کرده و از طریق خطوط لوله ترانس آناتولین و ترانس آدریاتیک، ایران از سال ٢٠٢٠ حداقل پتانسیل صادرات سالانه ١٠ میلیارد متر مکعب گاز را خواهد داشت. هر دو کنسرسیوم خطوط لوله یادشده نیز تمایل خود به گاز ایران را اعلام کردهاند. ولی ایران عملا حداقل تا سال ۲۰۲۰ قادر به صدور گاز به اروپا نخواهد بود .
بهر حال با اتمام پروژه های بیست و نه گانه پارس جنوبی حداقل برای مدتی توان صادرات گاز کشور بسیار بالا خواهد رفت که جذب خریدار خارجی از هم اکنون یک ضرورت است که به دلیل تحریمها خریداران گاز هنوز محتاطانه برخورد میکنند ، ضمن آنکه حکومت اسلامی هم برنامه مشخص و منسجم برای صدور گاز در دسترس ندارد