حرف شعر بود و احوالات شاعرانه؛ حرف حضور سیاست و اوضاع جامعه در ادبیات و حرف خیالهای دور و نزدیک؛ اینها همه، در شبی که به حالات و احوال «احمد شاملو» اختصاص پیدا کرده و «شاملو در یک نگاه» عنوان گرفته بود.
دکتر احمد کریمی حکاک که از جمله چهرههای آکادمیک و علمی ادبیات شرق در محافل دانشگاهی به حساب میآید؛ این روزها طی حضوری یک ساله، در لندن به سر می برد تا دانشکدهی تازه تاسیس مطالعات ایرانی دانشگاه مطالعات شرقی و آفریقایی لندن را رنگ و رونق بیشتری دهد. همین است که بسیاری از محافل ادبی و فرهنگی لندن، فرصت حضور ایشان را غنیمت دانسته و با برپایی برنامههایی ادبیات ایران را دیگر بار به بحث و گفتوگو نشسته اند.
این بار نوبت به دو نهاد فرهنگی “بنیاد ژاله اصفهانی” و “انجمن سخن” رسیده بود تا با تجربهی یک همکاری مشترک؛ علاقه مندان به شعر معاصر ایران را پای صحبتهای دلنشین دکتر حکاک بنشانند. هم او که از جانب مجری برنامه، “ادیب سخنور” نامیده شده بود.
این برنامه که عصر روز جمعه بیست و هفتم فوریه و در سالن اجتماعات برونئی دانشگاه سواز برگزار می شد، هم آن طور که از نامش هم پیدا بود بنا داشت تا از جلوههای متفاوت شعر و زندگی شاملو بگوید و دیگر بار آثار و احوال شاعر آزادی ایران را مورد واکاوی قرار دهد.
عنایت فانی؛ مجری با سابقه ی تلویزیون بی بی سی فارسی که وظیفهی گرداندن این برنامه را به عهده گرفته بود از پس ارائهی یک معرفی کوتاه از دکتر حکاک، گفت که این برنامه در دو بخش مجزا تدارک دیده شده و بنای کار بر این است که در بخش اول سخنران برنامه از جلوههای کاری و شخصی شاملو بگوید و در دیگر بخش هم سرودههایی از او خوانده و به بحث گذارده شوند.
پس از صحبتهای آقای فانی؛ دکتر حکاک نوبت کلام را در اختیار گرفت و با ارائهی سر فصل هایی به صورت بسیار خلاصه و اجمالی شعر شاعر را در هر فصل مورد واکاوی قرار داد. موسیقی، عشق؛ آزادی، آرمان خواهی؛ وطن پرستی؛ استفاده از طبقات مختلف زبانی؛ نظم و آهنگ در شعر؛ سیاست و احوال جامعه و آثار پژوهشی شاملو از جملهی سرفصلهایی بودند که مورد توجه دکتر حکاک قرار گرفته بودند.
آقای حکاک در قسمتهای ابتدایی کلامش از موسیقی شعر شاملو گفت و عنوان کرد که بنا به اقرار خود شاعر، “حسرت اندوخته شدهی ناشی از دسترسی نداشتن به موسیقی” شاملو را به سمت شعر کشانیده. او همچنین از موسیقی رایج در شعر او هم گفت که در مقاطعی مثال شعر پریا سطحی بوده و در دیگر زمانی هم به عمق رفته و با جان شعر در آمیخته.
فقر؛ فقر و نداری عیان شاملو در کودکی دیگر موضوع مورد اشارهی آقای حکاک بود. او گفت که شاملو به خاطر همان فقر به احوال طبقه ی مستمند توجه پیدا کرده و در ادامه هم به همان خاطر به احزب سیاسی خاص کشیده شده و (و روزی هم به خاطر دفاع از شعر و اندیشه اش از همان حزب جدا شده)…
حرف از تحصیلات مدرسی شاملو هم به میان آمد. سخنران اشاره کرد که همه می دانند که شاملو سواد مدرسی شایانی نداشت و همین موضوع هم باعث دو موضع متفاوت او در این مورد شده بود. یکی جنگ و ستیز او با علم مدرسی و دیگری ترس او از این حوزه که این هر دو در آثار و گفتههای او مشهود است. آقای حکاک از همین مدخل به حافظ تصحیح شده به سعی شاملو رسید و گفت که آن حافظ به خاطر آنکه از جانب یک شاعر تصحیح شده، زیباست ولی از نگاه او فاقد اعتبار است چرا که با روشهای تصحیح دانشگاهی تنظیم نشده؛ همین طور که کتاب کوچهی او خوب است ولی به کل با امثال و حکم دهخدا متفاوت است.
آقای حکاک همین طور از اظهار نظرهای غیر تخصصی شاملو باب ادب کلاسیک ایران گفت و عنوان کرد که حرفهای او باب فردوسی به کل یاوه است و به دور از درک درست ادبی. وی همچنین بلافاصله بعد از این کلام نکتهی جالب دیگری را یادآور شد و گفت:
” اینها البته هیچ ربطی به شعر او ندارد و شعر او خیلی هم خوب است. برخی مثلا می گویند که کسی که چنین نظر خارج از مدار عقلی عنوان کرده معلوم است که شعر خودش هم بی اعتبار است؛ اما هر گز چنین نیست. خیر. شعر او از نظرهایش جداست و ما بهتر است که خود شعر را قضاوت کنیم و از حواشی دوری کنیم.”
مباحث ناسیونالیستی و باورهای وطنپرستانه هم دیگر از حرفهای دکتر حکاک بودند. او گفت که شاملو مثال ما در عصر ناسیونالیستی زندگی می کرده و طبیعی است که این احساسات را هم داشته باشد و در شعرش هم بیاورد. آقای حکاک همچنین عنوان کرد که اخوان به نسبت شاملو بسیار بیشتر از این اعتقادهای وطن پرستانهی افراطی داشته اما شاملو وطنش را بسیار دوست داشته در حالی که وطن او همهی دنیا بوده و می توان او را شاعری جهان وطن دانست.
عشق؛ قرار و بی قراری و عصیانگری هم دیگر از موارد اشاره شده بودند. آقای حکاک گفت عصیانگری شاملو بسیار شبیه عصیانگری فروغ بوده؛ منتها از نوع مردانهاش.
این بحث در ادامه به “آزادی” رسید؛ همان کیفیت آرمانی که جوری با نام شاملو سنجاق شده. آقای حکاک گفت که شاملو بیشتر از همهی مفاهیم فکری، از آزادی گفته و او براستی که شاعر آزادی است. جالب اما نکتهی دیگر سخنران در این باب بود، آقای حکاک گفت شاملو از فقدان آزادی گفته و در ستایشاش هم شعر سروده؛ اما تعریف مشخص و واضحی از این معنا ندارد و سر آخر معلوم نمی شود که آزادی از نگاه او چگونه کیفیتی است.
قسمتهای پایانی بخش اول هم به جنگهای همیشگی میان شاعران سبک کلاسیک فارسی و شاعران شعر نو اختصاص داشت؛ همانجا بود که دکتر حکاک به بزرگتر شدن کار نیما توسط اخوان و شاملو اشاره کرد و با ارائهی یک تاریخ اجمالی از این جدال بدین جا رسید که این نزاع ها و حرف ها اکنون به آخر رسیده و حالا وقت لذت بردن از این هر دو گونهی شعر است و چه خوب که هر دوی این موارد در شعر امروز ساری و جاریاند و وجود دارند.
پس از سخنان ابتدایی، بخش دوم در قالبی بسیار صمیمی و دوستانه شروع شد؛ روال کار این طور بود که شعرهایی از شاملو که پیشتر در هیات دفترچهای در اختیار حاضرین هم قرار گرفته بودند، توسط افراد داوطلب قرائت میشد و در پس آن افراد برداشتهایشان را از آن اشعار عنوان میکردند و دکتر حکاک هم پاسخگوی سوال های ایشان میشد.
شعر اول که توسط عنایت فانی؛ مجری برنامه خوانده شد؛ “هجرانی” بود که به قول دکتر حکاک ریشه در نوستالژی دوری از وطن و علاقهی زیاد شاعر به خانه اش داشت و در روزگار دوری او از ایران سروده شده بود.
این بحث حب وطن در ادامه به خاطرهای شنیدنی از یکی حاضرین انجامید؛ خانمی گفت که روزگاری ساکن سوئد بوده و اخوان هم برای شعرخوانی به آنجا آمده بوده. او گفت که مردم از شاعر خواستند که شعر زمستانش را بخواند و او گفت که آن شعر را دیگر دوست ندارد، چرا که شعر به عربی ترجمه شده. این خانم عنوان کرد که از این گفتهی اخوان افسرده شده و خواست تا نظر آقای حکاک را هم در این مورد بداند. آقای حکاک در اظهار نظری جالب؛ پس از موافقت با نظر فرد سوال کننده گفت که البته بهتر است که ما آنقدرها هم کمال گرا نباشیم و از شعرا هم انتظار اشتباه داشته باشیم. او در مثالی واضح تر عنوان کرد که وقتی به دیدن یک رقص میرویم، از حرکات زیبای رقصنده دلخوش می شویم و کاری به عقاید سیاسی او نداریم و همین موضوع هم در مورد شاعر صادق است و بهتر است که ما کاری به عقاید ایشان نداشته باشیم و تنها از شعرشان لذت ببریم.
در اشعار بعدی هم مباحثی باب وزن و قافیه در شعر شاملو و همین طور استفاده از طبقات مختلف زبانی در آثار او مطرح شد تا جلوههای فنی کار هم از بحث و کلام دور نماده باشند. آقای حکاک همچنین در تذکری بسیار هوشمندانه از نسخ فراوان اینترنتی گفت که معمولا با سلیقه و سواد کم تایپ شده اند و هر گز جان شعر را توان انتقال دادن ندارند. او ادامه داد که دانشجویان و کنجکاوان به ادبیات بهتر است که از نسخههای چاپی استفاده کنند که احتمال خطا در آنها کمتر است.
اگر که بیهوده زیباست شب؛ برای چه زیباست شب… ؟ شعر شب شاملو هم با سوال یکی از حاضرین به این محفل دوستانه آمد و از جمله باب معنای دوازده گلوله سوال شد که به روایت برخی از حاضرین به کشته شدگان سیاهکل و آن واقعهی تاریخی مربوط می شد.
دیگری از حکومت شاملو بر ذهن جامعهی روشنفکری ایران پرسید و اینکه چه چیز شاملو را شاملو کردهاست. آقای حکاک هم حکومت شاملو بر اندیشه ی روشنفکران ایران را رد کرد و گفت که این موضوع برداشت شخصی شماست و امثال اخوان همیشه حاضر و ناظر بوده اند و شاملو هیچگاه یکهتاز میدان نبوده. او همچنین از فروغ یاد کرد که تا زنده بود ستاره بود و بعدها هم ستاره ماند. پاسخ دکتر حکاک به بخش دوم سوال هم جالب بود، : “شعرش. البته که شاملو با شعرش شاملو شده”
حرف از دوری شاملو و دیگر شعرا از شهر و مصادیق شهری هم به میان آمد. آقای حکاک اشاره کرد که شاملو از شهر به دامان معشوق پناه می برد و سپهری هم شهر را با سقف بی کفتر صدها اتوبوساش می شناسد؛ در صورتی که به نگاه من این یک اشتباه است. او گفت که نکوتر می بود که شعرای امروز همراه زمانهی خودشان می شدند و این طور با شهر به مشکل بر نمی خوردند؛ صورت دیگری از هم این بحث هم پیش تر از این گفته شده بود، آنگاه که عنوان شد که در شعر ما واژه های روز پیدا نمی شوند و واژه ها هنوز از همان قاموس قبلی می آیند. آقای حکاک گفت که من آرزو داشتم که شاعری از کالباس و اتوبوس و … بگوید؛ اما چنین چیزی هنوز در شعر ما نیامده است.
بحث تکثر تفسیر هم به میان آمد و این طور عنوان شد که از جمله زیباییهای شعر یکی همین تکثر تفسیر است و خوب است که می توان از شعر برداشتهای متفاوت داشت.
این برنامه ی دوستانه و صمیمی عاقبت با اعلان خبر دو شب شعر دیگر در هیاتی مشابه آخر گرفت. این طور که گفته شد، شب های فروغ فرخزاد و مهدی اخوان ثالث هم با همکاری این دو بنیاد و با سخنرانی دکتر حکاک برگزار خواهند شد که اولی در ۲۴ ام ماه آوریل آتی خواهد بود و دومی هم در فرصتی دیگر در بهار در راه.
نویسنده مطلب : محمد سفریان
عکس ها از عماد صدر